تاريخ  جرگه در افغانستان * لويه جرگه ها در افغانستان * شيوه انتخابات اعضای لويه جرگه * آيين نامه نظارت بر انتخابات اعضای لويه جرگه * موافقتنامه بن و جرگه اضطراری* جنگ سالاری و جرگه*

 

تاريخ و سنت جرگه در افغانستان 

جَرگه  واژة فارسی و به معنی  گروه و صف آمده است. جرگه در کاربرد های سياسی – اجتماعی آن

به معنی گرد همايی و نشست است. به عبارت ديگر هر مجلس، جلسه و اجلاسی که برای تصميم گيری ، نظر خواهی و مشورت در باره يک امر محلی، ملی و قومی برگزار شود، جرگه است. آنچه جرگه را از نشست ها و گردهمايی های ديگر جدا می سازد محتوأ ، شيوه کار و منظور آن است .
محتوای جرگه مردمی است وبرای سنجش آرای عمومی. از اين رو برخی آن را نوعی رفراندم يا همه پرسی خوانده اند
.
منظور از تشکيل جرگه ها چاره جويی، رسيدگی و تصميم گيری همگانی در مورد يک مسأله سياسی – اجتماعی است
.
شيوه کار آن بسيار ساده است. معمولاً يک فرد اداره آن را به عهده می گيرد وموضوع خاصی را به همه پرسی می گذارد تا شرکت کننده گان روی آن به بحث بپردازند. در پايان با توافق کلی به تصميم مشترکی می رسند. اين تصميم سر انجام به مثابه يک فيصله ملی، محلی و قومی عملی می گردد
.
جرگه نه زمان معين دارد و نه جای معين. بنابر نياز های سياسی و اجتماعی به وجود می آيد و پس از پايان کار، خود به خود منحل می گردد. می توان گفت که جرگه هر زمان و هر جايی که يک امر سياسی يا اجتماعی ايجاب کند تشکيل می شود
.
اعضای جرگه را موی سفيدان، بزرگان اقوام و شخصيت های با تجربه و متنفذ می سازند. جرگه اصولاً يک نشست مردانه است و به زنان به ندرت اجازه شرکت داده می شود
.
جرگه، کهن ترين نهاد سنتی در
ادارة اجتماعی است و ريشه در تاريخ و فرهنگ قبيله ای دارد. جرگه به کدام قوم، ملت، محل و فرهنگ خاصی تعلق ندارد و به گونه هايی در ميان همه جوامع بشری ديده شده است. اما در جوامعی که از سازمان و ساختار سياسی و اجتماعی پيشرفته بر خوردار اند، نقش آن کم رنگ تر شده کار برد آن کم کم از ميان رفته است .
در افغانستان هنوز هم جرگه يک راه
گشای سياسی – اجتماعی شمرده می شود و از کار آِيی خوبی برخوردار است. در مورد بهره برداری سياسی از جرگه ها جای بحث است و در بيشتر موارد وسيله ای بوده است برای مشروعيت بخشيدن به خواسته های از پيش تعيين شده دولت های افغانی .
روی همرفته، جرگه در افغانستان سه
 نوع است : محلی، قومی و ملی.
جرگه محلی در مقايسه با ساير انواع جرگه ها ساحه تأثير محدودی دارد. اين جرگه ها از گذشته های دور تا کنون در سراسر افغانستان وجود داشته عملی ترين شيوه
ادارة سنتی اجتماعی در ده و محله به شمار می رود. جرگه های محلی معمولاً در موارد کم آبی ، خشکسالی و برای حل اختلافات محلی به وجود می آيد .
جرگه های قومی به مسائلی می پردازد که يک يا چند قوم را در بر می گيرد. اين جرگه ها در مواردی مانند برخوردهای قومی و يا بروز اختلاف ها و مسائل مهمی که تصميم گيری و تلاش مشترک را ايجاب می کند، تشکيل می شود
.
جرگه ملی يا لويه جرگه بزرگترين مجمع بزرگان و شخصيت های قومی و اجتماعی کشور است و در موارد بحرانی در افغانستان تشکيل می شود. در بيشتر موارد از سوی پادشاه يا رئيس جمهور فراخوانده شده اعضای آن می توانند هم انتخابی و هم انتصابی باشند. لويه جرگه در زبان
دری به معنی جرگه بزرگ  است.

 در سال 1160 هجری (1747 ميلادی) نهاد رسمی و سیاسی کشور ، بمثابة یک کشور تازه بنیاد در يک جرگه قومی پايه گذاری شد. از اين رو، جرگه در افغانستان رمز و کليد ساختار سياسی – اجتماعی  را در خود دارد و باز شناسی آن لازم به نظر می رسد. مهمترين جرگه های بزرگ در افغانستان عبارت اند از :

لويه جرگه ها  و یا

بالا

جرگه های بزرگ در افغانستان


جرگه قندهار1 (1160هجری/1747 ميلادی)

اين جرگه سر نوشت و آينده کشور تازه ای به نام افغانستان را رقم زد، پس از کشته شدن نادر شاه افشار، در ماه اکتبر 1747 در مزار شير سرخ، در داخل قلعه نظامی نادر آباد بر گزار شد و 9 روز به درازا کشيد. پس از 9 روز مباحثه ميان سران اقوام غلزايی، پوپلزايی، نورزايی، سدوزايی و ديگران، احمد خان ابدالی از قوم سدوزايی به عنوان پادشاه برگزيده شد.  آن روز ها هنوز کلمه افغانستان وجود نداشت و
کشور بنام خراسان می شد. نيم قرن بعد بود که برای نخستين بار اين کلمه در قراردادی ميان ايران و انگليس از نام افغانستان استفاده شد .
می گويند که يک مرد صوفی به نام صابر شاه کابلی خوشه گندمی را به جای تاج بر کلاه احمد خان نصب کرد واو را پادشاه خواند و به جر و بحث پايان داد
.

جرگه کابل 2(1257/1841)

اين جرگه بزرگ ملی در آستانه جنگ اول افغانستان و انگليس، در اول نوامبر 1841 در محله شور بازار کابل بر گزار گرديد و دوازده نفر عضو داشت. محمد زمان خان ( برادر زاده امير دوست محمد خان ) به عنوان نائب رئيس و امين الله خان لوگری معاون او بر گزيده شدند. اين جرگه، افزون بر نظم دادن به هزاران مجاهد ملی و حل مسائلی از قبيل آذوقه رسانی، طرح حمله و اعلام جهاد توسط
علما، روز دوم نوامبر را روز قيام عمومی اعلام نمود .

جرگه کابل 3( 1244/1865 )

امير شير علی خان به منظور استحکام پادشاهی، جلب حمايت مردم و تأمين امنيت، جرگه بزرگی در سال 1865 در کابل بر گزار کرد که 2000 نفر در آن اشتراک ورزيده بودند. رياست اين جرگه را خود امير به عهده داشت و تمام اراکين دولت در آن شرکت کرده بودند. امير شير علی خان توانست با برگزاری اين جرگه شهزاده عبدالله پسر هفت ساله اش را وليعهد بسازد و پشتيبانی مردم را به دست بياورد. در اين جرگه تمام اقوام و طوايف افغانستان نماينده داشتند
.

جرگه کابل 4(1293/1915)

در جريان جنگ اول جهانی هيأتی از کشور های آلمان، اتريش و ترکيه عثمانی به افغانستان آمد و خواستار ورود افغانستان در جنگ عليه انگلستان شد. امير حبيب الله جرگه بزرگی را که شمار آن به 540 عضو می رسيد در اکتبر 1915 فراخواند و موضوع اشتراک يا عدم اشتراک افغانستان را در جنگ اول جهانی مطرح کرد. با اينکه طرفداران نظريه ورود به جنگ کم نبود، تصميم کلی بر عدم مداخله و بی طرفی قرار گرفت
.

لويه جرگه يا جرگه بزرگ جلال آباد ( 1301/1920)

پس از پادشاه شدن امان الله و استقلال افغانستان، نخستين جرگه بزرگ، که مرکب از اعضای شورای دولت و نماينده گان مردم کابل و اطراف آن، ننگرهار، لغمان و کنر بود، در زمستان 1301 در جلال آباد برگزار گرديد. شمار اعضای اين جرگه به 872 نفر می رسيد و شخص شاه بر آن نظارت داشت. منظور اصلی اين جرگه اصلاحات اجتماعی بود و نظامنامه اساسی را که نخستين قانون اساسی افغانستان به شمار می رود به تصويب رساند. اين نظامنامه حاوی الغای برد گی، وحدت ملی، آزادی های شخصی، تساوی حقوق اتباع، ماليات متناسب با در آمد و مانند آن بود
.

لويه جرگه يا جرگه بزرگ پغمان (1303/1922)

این جرگه ادامة جرگة بزرگ جلال آباد بود. ولی بيشتربه مسأله اصلاحات اقتصادی توجه داشت و در تابستان 1303 در شهرک پغمان بر گزار شد.
دراين جرگه که ده روز به درازا کشيد، اشتراک کننده گان که
تعداد شان به 1504 نفر می رسيد، آزادانه ابراز نظر می کردند و گاهی با نظرات شاه مخالفت نشان می دادند. در اين جرگه بود که نظامنامه اساسی 1301 مورد بحث قرار گرفت و در پايان اين جرگه بود که به تاييد شاه رسيد .

لويه جرگه يا جرگه بزرگ پغمان (1307/1924)

نظامنامه اساسی تصويب شده در جرگه های 1301 و 1303 باعث واکنش های شديد در ميان مردم شد و نيرو های مخالف اصلاحات با تحريکات بيگانه در خوست
 شورشهايی را به راه انداختند. برای تعديل و تجديد نظر بر نظامنامه اساسی دومين جرگه بزرگ پغمان برگزار شد .
در اين جرگه که شمار اعضای آن به 1000 نفر می رسيد، شورای دولت که 150 نفر عضو داشت به شورای ملی تعويض شد، عفو مجازات از حقوق شاه شناخته شد، دوره سربازی سه سال تعيين و القاب رسمی و تشريفاتی لغو شد
.

لويه جرگه يا جرگه بزرگ کابل (1309/1930)

پس از سقوط امان الله خان و روی کار آمدن محمد نادر خان، جرگه ای که 301 عضو داشت برای ده روز در کابل برگزار شد
.
جرگه با سخنرانی نادر خان آغاز شد. ولی رياست آن را برادر وی محمد هاشم خان به عهده داشت
.
موضوعاتی از قبيل لايحه انتخابات شورای ملی، تعداد و شيوه انتخاب وکلای مجالس شورای ولايات، رنگ بيرق، استرداد دارايی های امان الله خان و تصويب دو باره نشان ها و القاب رسمی و تشريفاتی مورد بحث قرار گرفته نام نظامنامه اساسی نيز با تجديد نظر هايی به اصول نامه اساسی تغيير يافت
.

لويه جرگه يا جرگه بزرگ کابل (1320/1941)

نخستين جرگه ای بود که پس از ترور نادر خان و پادشاهی پسرش محمد ظاهر شاه بر گزار شد. اين جرگه همزمان بود با جنگ جهانی دوم
.
جرگه با سخنرانی محمد ظاهر شاه، روز 5 نوامبر 1941 آغاز شد دو روز ادامه داشت. محل برگزاری آن مکتب حبيبيه بود. موضوع آن را بی طرفی افغانستان در جنگ و اخراج متخصصان آلمانی و ايتاليايی از افغانستان تشکيل می داد
.

لويه جرگه يا جرگه بزرگ کابل (1334/1955)

اين جرگه به دنبال تحولات منطقه و به وجود آمدن کشور جديد پاکستان بر گزار شد. رياست آن را محمد گل مومند به عهده داشت و 371 نفر در آن شرکت کردند. موضوع آن مسأله پشتونستان بود و 5 روز به درازا کشيد. به دنبال اين جرگه بود که افغانستان روابط
 نزدیک را با شوروی پيش گرفت و آين آغاز گرفتاری افغانستان با روسها بود .

لويه جرگه يا جرگه بزرگ کابل (1343/1964)

آخرين جرگه در دوره پادشاهی محمد ظاهر شاه بود که در کابل در قصر سلام
خانه برگزار شد. رياست جلسه را محمد ظاهر شاه و نيابت آن را دکتر محمد ظاهر، يکی از صدراعظمان بعدی، به عهده داشت.
جرگه 452 نفر عضو داشت و ده روز به درازا کشيد و موضوع آن بررسی و تصويب قانون اساسی جديد بود که قوه های سه گانه را تفکيک نموده موضوعات ديگری مانند دموکراسی، حقوق و آزادی های احزاب سياسی، آزادی مطبو عات و غيره را در بر می گرفت. قانون اساسی ای که در اين جرگه تصويب شد پايه تحولات دهه شصت  ميلادی را که به دهه دموکراسی معروف است تشکيل می داد
.

لويه جرگه يا جرگه بزرگ کابل (1355/1976)

با روی کار آمدن جمهوری اول افغانستان در سال 1352 (1973) محمد داود نخستين رئيس جمهور افغانستان، در زمستان 1355 جرگه ای را فرا خواند که منظور از آن کسب مشروعيت ملی بود. موضوع آن را تصويب قانون اساسی جديد و انتخاب رئيس جمهور تشکيل می داد. رياست اين جرگه را، که در مقر وزارت صحت عامه برگزار شد، محمد داود به عهده داشت و عزيز الله واصفی
معاون رئيس آن بود.

لويه جرگه يا جرگه بزرگ کابل (1364/1985)

پس از روی کار آمدن حزب دموکراتيک خلق افغانستان در سال 1357 (1978) جرگه بزرگی در تابستان
1364  در تالار بزرگ پولی تخنیک کابل برای سه روز بر گزار شد و 1796 نفر در آن شرکت داشتند.
رياست جرگه را عبد الرحيم هاتف و نيابت آن را دکتر عبدالواحد سرابی به عهده داشتند. منظور آن جلب حمايت مردم بود و موضوعات شامل آن را مسأله صلح و سياست های خارجی و داخلی دولت افغانستان تشکيل می داد
.

لويه جرگه يا جرگه بزرگ کابل (1366/1987)

دومين جرگه در دوره حاکميت حزب دموکراتيک خلق بود و باز در تالار
پولی تخنیک کابل برای دو روز در تابستان 1366 برگزار شد که عبدالرحيم هاتف رياست آن را به عهده داشت. پيامد اين جرگه قانون اساسی جديد بود که در آن اسلام به عنوان دين مردم افغانستان مطرح شده برای فرقه های مذهبی آزادی قانونی داده شد. بر اساس اين قانون اساسی رئيس جمهور انتخاب شد .
لازم به ياد آوری است که دو جرگه بزرگ قومی ديگر، يکی در تابستان 1365 به نام جرگه قبايل پشتون و ديگری به نام جرگه سراسری مردم هزاره در تابستان 1366 نيزدر کابل بر گزار شد
.

لويه جرگه يا جرگه بزرگ کابل (1368/1989)

آخرين لويه جرگه در دوران حاکميت حزب دموکراتيک خلق در بهار 1368 با فراخوان دکتر نجيب الله رئيس جمهور وقت  برای سه روز بر گزار شد. اين جرگه 732 نفر عضو داشت و موضوع آن را آشتی ملی، مصالحه با مجاهدين و حل سياسی مسأله افغانستان تشکيل می داد
.

شورای حل و عقد (1372/1993)

با سقوط رژيم حزب دموکراتيک خلق در سال 1371 (1992) و روی کار آمدن دولت اسلامی مجاهدين، جنگ های قدرت بالا گرفت. برای يافتن يک راه حل سياسی و کسب مشروعيت ملی، شورايی به نام حل وعقد
 از سوی برهان الدين ربانی تشکيل شد. محل برگزاری آن وزارت داخله و مولانا فضلی رياست آن را به عهده داشت. دراين شورا 1500 نفر شرکت کرده بودند .

لويه جرگه يا جرگه بزرگ هرات (1373/1994)

اين جرگه از سوی اسماعيل خان والی هرات به راه افتاد و پنج روز ادامه داشت. بر خلاف شورای حل و عقد که بيشتر محتوای مذهبی داشت، جرگه هرات مردمی بود و در آن از شخصيت های سياسی و ملی افغانستان در خارج از کشور نيز دعوت شده بود. يکی از مهمترين چهره های برجسته اين جرگه شاد روان دوکتور محمد يوسف، صدر اعظم
سابق بود. اين جرگه نيز به دليل مداخله برهان الدين ربانی ناکام ماند.

 

بالا

شيوه انتخابات اعضای لويه جرگه اضطراری

 

بسم الله الرحمن الرحيم

فصل اول

 
احکام کلی

ماده 1
 1 .لويه جرگه عالی ترين مظهر اراده مردم افغانستان بوده از تمام ملت نماينده گی می کند. تصاميم و مصوبه
های آن الزام آور است
2 .با در نظرداشت شرايط مسلط بر کشور، لويه جرگه اضطراری از 20 تا 26 جوزای 1381 (برابر با 10 تا  16جون 2002) در مرکز کابل برگزار می گردد .

ماده 2

هر عضو لويه جرگه، هنگام ابراز نظر و هنگام رأی دهی، از منافع افغانستان نماينده گی می کند
.

ماده 3

لويه جرگه اضطراری بر پايه توافقات بن و به هدف تأمين حق جداناپذير مردم برای تعيين آزادانه سرنوشت سياسی شان بر پايه اصول اسلامی، احيای صلح، مصالحه ملی، احترام به حقوق بشر ، تحکيم استقلال، حاکميت ملی، تماميت ارضی، دموکراسی، تعدد گرايی و عدالت اجتماعی، برگزار می گردد
.

فصل دوم

انتخاب اعضای لويه جرگه اضطراری

ماده 4

بادر نظرداشت شرايط ويژه کشور، اعضای لويه جرگه اضطراری، که برای انتخاب شدن از شرايط مندرج دراين دستورالعمل (برپايه توافقات بن که سهمگيری زنان و شامل بودن عادلانه تمام گروهها وفرقه های قومی و مذهبی افغانستان را پيشبينی می کند) برخورداراند، به طور غير مستقيم انتتخاب يا تعيين می گردند
.

ماده 5

هر واحد اداری (ناحيه شاروالی، ولسوالی و مرکز ولايتی بدون ناحيه) يک حوزه انتخاباتی شناخته می شود
.

ماده 6

اعضای لويه جرگه اضطراری از حوزه های انتخاباتی، در تناسب با جمعيت، به ترتيب آتی انتخاب می شوند
.

1 .از هر واحد اداری يک عضو، بدون در نظرداشت تعداد جمعيت آن.

 2.از هر واحد اداری در تناسب با جمعيت آن، مطابق جدول شماره 1 ضميمه.


ماده 7

کميسيون مستقل برگزاری لويه جرگه اضطراری در همکاری با ملل متحد، تدابير لازم را اتخاذ می کند تا مهاجران، بی جاشده گان (داخل)] و کوچيان بتوانند ، از طريق تعيين نماينده گان شان، برپايه سهميه ای که در جدول شماره 2 ضميمه نشان داده شده، در لويه جرگه اضطراری فعالانه سهم بگيرند
.

ماده 8

نماينده گان نهاد های جامعه مدنی، شخصيت های با اعتبار، علمای دينی، روشنفکران، نماينده گان زنان، بازرگانان و اقليت های مذهبی، در داخل وخارج کشور، موافق جدول های شماره 1، 2 و 3 ضميمه به شيوه آتی برگزيده می شوند
.

1 .نماينده گان نهاد های جامعه مدنی از سوی نهاد های شان معرفی و با همکاری ملل متحد، از سوی کميسيون مستقل برگزاری لويه جرگه اضطراری تأييد می گردند .

2.نماينده گان علمای دينی، شخصيت های با اعتبار و روشنفکران پس از گرد آوری اطلاعات از داخل وخارج کشور از سوی کميسيون مستقل برگزاری لويه جرگه اضطراری، به همکاری سازمان ملل متحد، بر گزيده می شوند .
 3 .نماينده گان زنان از سوی اعضای جامعه زنان، نهادها وانجمن های آموزشی آنان، معرفی شده به همکاری سازمان ملل متحد از سوی کميسيون مستقل برگزاری لويه جرگه اضطراری تأييد می گردند

 
4 .نماينده گان بازرگانان از سوی اتاقهای تجارت و ساير نهاد های مربوط معرفی شده به همکاری سازمان ملل متحد از سوی کميسيون مستقل برگزاری لويه جرگه اضطراری تأييد می گردند.5.نماينده گان اقليت های مذهبی، موافق جدول شماره 3 ضميمه، از سوی نهاد های مذهبی برگزيده می شوند.

فصل سوم

 
شيوه نامزدی و راه اندازی روند انتخابات غير مستقيم

ماده 9

در واحد های اداری، مشروط به شرايط نشر شده نامزدی، هر شرکت کننده، صرف نظر از جنس، فرقه يا قبيله می تواند بر پايه دستورالعمل های انتخاباتی ذيل، خود را نامزد سازد
.

ماده 10

انتخاب اعضای لويه جرگه اضطراری در دو مرحله، طوری که در ذيل معين شده، صورت می گيرد
:

1.هر ولسوالی  و مرکز ولايت  بدون ناحيه، موافق جدول تخصيص کرسی ها، نماينده گان خود را که واجد شرايط انتخاب شدن باشند، زير نظر تيم نظارت بر حوزه انتخاباتی بر گزيده به مرکز نظارت منطقه ای معرفی می کنند.

 
2 .هر ناحيه شاروالی  20 تا 30 نماينده را، که واجد شرايط انتخاب شدن باشند، زير نظر تيم نظارت بر حوزه انتخاباتی برگزيده به مرکز نظارت منطقه ای معرفی می کنند .

ماده 11

 
1 .در مرحله دوم، کسانی که از سوی مردم محل معرفی شده اند اعضای لويه جرگه اضطراری را از ميان خود، زير نظر تيم نظارت بر حوزه انتخاباتی، با استفاده از رأی سری، مستقيم و آزاد، برپايه جدول تخصيص کرسی ها، بر می گزينند .

 
2 .در صورتی که در حوزه ای شرايط برای برگزاری انتخابات بی طرفانه و منصفانه وجود نداشته باشد، موافق حکم ماده 7 "دستورالعمل نظارت بر انتخابات اعضای لويه جرگه اضطراری ورسيده گی به شکايات ناشی از آن" ، شيوه جداگانه ای برای نظارت بر انتخاب اعضای لويه جرگه اضطراری به کار گرفته می شود.

ماده 12

در تمام موارد، سازمان ملل متحد مسؤوليت تأمين نظم و امنيت را به عهده دارد.


فصل چهارم

شرايط برای نامزدان و رأی دهنده گان
.

ماده 13

در انتخاب اعضای لويه جرگه اضطراری کسانی که شرايط آتی را تکميل کنند می توانند به عنوان رأی دهنده شرکت کنند
.
1 .از هنگام تولد تابعيت افغانستان را داشته باشد .
 
2 .حد اقل 18 سال داشته باشد.
3 . قادر به استفاده از کليه حقوق قانونی خود باشد .

ماده 14

کسانی که قرار است به عنوان اعضای لويه جرگه اضطراری انتخاب يا انتصاب شوند بايد علاوه بر آنچه که در ماده 13 ( اين دستورالعمل) برای رأی دهنده گان درنظر گرفته شده است، شرايط آتی را نيز تکميل کند
.

 1 .حد اقل 22 سال داشته باشد.

 
2 .به اصول و ارزشهای توافقات بن پای بند باشد.

3.با سازمانهای ترورستی رابطه ای نداشته باشد.
د4 .در پخش و قاچاق مواد مخدر، تعرض بر حقوق بشر، جنايات جنگی، تاراج دارايی های عمومي و قاچاق ميراثهای فرهنگی و باستانی دست نداشته باشد .

. 5 .ا
ز ديدگاه مردم، مستقيم يا غير مستقيم در کشتار انسانهای بی گناه دخيل نبوده باشد

 
6 .قادر به خواندن و نوشتن در حد اقل يکی از زبانهای رسمی باشد.

ماده 15

تمام اشکال اعمال زور، تهديد، رشوه، فساد، استفاده از نيرو و سلاح در جريان انتخابات ممنوع می باشد. کسی که به چنين اعمالی متوسل شود علاوه بر لغو انتخاب وی، بر پايه قانون انتخابات مورد پی گرد قانونی قرار می گيرد
.

ماده 16

کسی که در واحد اداری خود مقام رسمی داشته باشد و بخواهد نامزد عضويت در لويه جرگه اضطراری شود، بائيست تا بيستم حمل  [ برابر با دهم آوريل] از مقام خود کناره گيری کند
.

فصل پنجم


احکام نهايی

ماده 17

نظارت بر روند انتخابات و بررسی شکايات براساس احکام "دستورالعمل نظارت بر انتخابات اعضای لويه جرگه اضطراری و رسيده گی به شکايات ناشی از آن" صورت می گيرد.


ماده 18

اين دستورالعمل، که حاوی پنج
فصل و 18 ماده است، از تاريخ تصويب آن از سوی کميسيون مستقل برگزاری لويه جرگه اضطراری نافذ و در همان تاريخ به نشر می رسد.

 

بالا

آيين نامه نظارت بر انتخابات اعضای لويه جرگه اضطراری
بسم الله الرحمن الرحيم

فصل اول

 
احکام کلی

ماده 1

اين آيين مطابق موافقتنامه بن، برای اطيمنان از درستی انتخابات، بيان آزادانه اراده مردم و برنامه ريزی بهتر امور مربوط به نظارت بر انتخابات اعضای لويه جرگه اضطراری و همچنين برای رسيدگی به شکايات ناشی از آن وضع گرديده است
.

ماده 2

نظارت بر انتخابات اعضای لويه جرگه اضطراری و رسيدگی به شکايات ناشی از آن از طريق ساختارهای زير صورت می گيرد
.

. 1 .تيم های نظارت بر حوزه های انتخاباتی
. 2 .مراکز منطقه ای نظارت


ماده 3

هر تيم نظارت بر حوزه انتخاباتی، مرکب از ماموران نظارت بر انتخابات است که مورد حمايت يکی از افراد نيکنام محلی هستند
.

ماده 4

هر تيم نظارت بر حوزه انتخاباتی دارای وظايف و اختيارات زير است
.

. ن
ظارت بر معرفی به موقع نمايندگان مردم برای انتخابات در حوزه ها
. 2 .رياست هر تيم را ماموران نظارت بر انتخابات به نوبت به عهده می گيرند

.
3 .تصميم گيری در مورد محل مناسب، بی طرف و فارغ از مداخله برای معرفی نمايندگان

. 4 .ارايه گزارش فعاليت ها به مرکز نظارت منطقه ای

. 5 .اجرای دستورالعمل های مرکز نظارت منطقه ای

 6 .آماده کردن فهرست افرادی که از سوی مردم معرفی می شوند
.
. 7 .تهيه و توزيع مدارک هويت برای معرفی شدگان


ماده 5

هر مرکز نظارت منطقه ای مرکب است از

يکی از اعضای "کميسيون مستقل ويژه برای تشکيل لويه جرگه اضطراری"، به عنوان رئيس مرکز
.
. دوم . يکی از اعضای "کميسيون مستقل ويژه برای تشکيل لويه جرگه اضطراری "، و يا يکی از اعضای دبيرخانه کميسيون، به عنوان معاون رييس مرکز

.
سوم .ماموران هيات نظارت، که به تاييد "کميسيون مستقل ويژه برای تشکيل لويه جرگه اضطراری" رسيده باشند، به عنوان اعضا

.
چهار. هياتی ا ز ناظران بين المللی به عنوان شاهد، در سايه حمايت سازمان ملل متحد


ماده 6

یک . مرکز نظارت منطقه ای دارای وظايف و اختيارات زير است.

 دو. کنترل بر اجرای مواد آيين نامه های انتخابات اعضای لويه جرگه اضطراری و بر قواعد اين مقررات .

 سه . گوش فرادادن به گزارش های تيم های نظارت بر حوزه های انتخاباتی و تصميم گيری در مورد آنها.

چهار. ارزيابی شکايات درباره فعاليت های هيات های نظارت و ارزيابی روند انتخابات و تصميم گيری در مورد آن.
. پنج .گماشتن تيم های نظارت بر حوزه های انتخاباتی و گسيل آنان به محل انجام وظيفه

. ثبت نام نامزدهای انتخاباتی
. شش . فراهم کردن زمينه تفاهم متقابل ميان نامزد ها و رای دهندگان

. هفت . صدور اظهارنامه رسمی برای نامزد ها

.
هشت . صدور اعتبارنامه برای افراد معرفی شده

.
نه . ثبت نام از افرادی که برای عضويت در لويه جرگه اضطراری انتخاب می شوند


ماده 7

هرگاه، تحت شرايط و اوضاع خاص، امکان برگزاری آزادانه و عادلانه انتخابات در يکی از حوزه ها وجود نداشت، بايد براساس پيشنهاد افرادی که مردم معرفی کرده اند، يا براساس ارزيابی و تصميم مراکز نظارت منطقه ای

. یک . انتخابات به طور عادلانه در محل مناسبی برگزار شود

 
دو . زمانی که امکان برگزاری انتخابات وجود نداشت، نمايندگان از طريق گزينش توسط مرکز نظارت منطقه ای منتصب شوند.


فصل دوم


آيين نامه بر گزاری انتخابات و نظارت بر آن
.

ماده 8

اعضای لويه جرگه اضطراری به طور غيرمستقيم در دو مرحله به ترتيب زير انتخاب می شوند

یک . در مرحله نخست، در هر حوزه انتخاباتی و در تفاهم با مرکز نظارت منطقه ای، 20 تا 60 نفر به شيوه سنتی از سوی ساکنان حوزه انتخاب شده و سپس به تيم نظارت بر آن حوزه معرفی می شوند

.
دو . در مرحله دوم، افرادی که به طور آزادانه از سوی ساکنان انتخاب شده اند، اعضای لويه جرگه اضطراری را مطابق جدول سهميه به طور سری و مستقيم، در محل تعيين شده (مرکز حوزه) در مطابقت با ماده 7 (اين آيين نامه) از ميان نامزدها انتخاب می کنند.

ماده 9

هر واحد اداری (ناحيه
شاروالی، ولسوالی، مرکز ولایت بدون ناحيه) يک حوزه انتخاباتی شناخته می شود.

ماده 10

انتخابات در حوزه ها به گونه ای صورت می گيرد که حضور مردم و نظارت توسط تيم نظارت بر حوزه انتخاباتی ممکن باشد
.

ماده 11

 
یک . فهرست کامل نام های کسانی که در حوزه ها معرفی شده اند بايد طی سه روز اول پس از تکميل مرحله مقدماتی انتخاب نمايندگان در حوزه ها، تسليم مراکز نظارت منطقه ای شود.
 دو . اين فهرست بايد حداقل پنج روز قبل از آغاز مرحله دوم انتخابات از سوی مراکز نظارت منطقه ای ، به منظور توزيع تسليم شود.

 
سه . مدارک هويت که از سوی تيم نظارت بر حوزه انتخاباتی صادر می شود بايد توسط رئيس مرکز نظارت منطقه ای ثبت، امضا و مهر شود.


ماده 12

پس از اعلام نام افرادی که در حوزه ها معرفی شده اند، مراکز نظارت منطقه ای بايد طی سه روز شکايات کتبی و مستند عليه افراد معرفی شده را بررسی کرده و تصميم خود را اعلام کنند
.


ماده 13

تصميم مرکز نظارت منطقه ای نهايی خواهد بود
.


ماده 14

در صورتی که مرکز نظارت منطقه ای، بر پايه مشاهدات خود، تصميم بر تکرار انتخابات بگيرد، انتخابات بايد طی پنج روز بعد از صدور تصميم، مطابق شرايط بيان شده در اين آيين نامه، برگزار شود. اين انتخابات نهايی خواهد بود
.

ماده 15

در مرحله دوم انتخابات، هر نامزد يک نشان انتخاباتی برای خود بر می گزيند تا بهتر شناخته شود. اين نشان انتخاباتی در کنار نام نامزد بر برگه های رای چاپ می شود
.

ماده 16

کليه افراد واجد شرايط شرکت در مرحله دوم انتخابات ، برگه ای را که براساس توضيح ماده 15 آيين نامه توسط مرکز نظارت منطقه ای مهر و امضا شده است دريافت خواهند کرد، تا افراد پس از تاييد نام نامزد مطلوب خود، بتوانند آرای خود را به صندوق را ی بريزند
.

ماده 17

صندوق رای پس از اطمينان از خالی بودن، در حضور نامزدها قفل و مهر می شود. پس از ر ای گيری، صندوق در حضور حداقل دو سوم اعضای مرکز نظارت منطقه ای در برابر نامزد ها باز شده و آرا شمارش می شود
.

ماده 18

اگر تعداد آرای دو يا چند نامزد يکسان باشد، برنده از طريق قرعه کشی تعيين می شود
.

ماده 19

طی يک روز پس از تکميل مرحله دوم انتخابات، نام افرادی که در حوزه ها برگزيده شده اند توسط مرکز نظارت منطقه ای اعلام می گردد
.

ماده 20

افرادی که عليه انتخابات شکايت يا اعتراضی داشته باشند می توانند آن را طی دو روز پس از اعلام نتايج مرحله دوم انتخابات ، تسليم مرکز نظارت منطقه ای کنند. اعتراض ها و شکايات بايد کتبی، مستند و واضح باشد
.

ماده 21

مراکز نظارت منطقه ای تصميمات خود درباره شکايات را طی دو روز پس از دريافت آن ها اعلام می کنند. اين تصميم ها نهايی خواهد بود
.

فصل سوم


احکام نهايی

ماده 22

ماموران نظارت برانتخابات نبايد خود را در حوزه های رای گيری به عنوان نامزد مطرح کنند
.

ماده 23

برای تسهيل روند انتخابات، هشت مرکز نظارت منطقه ای وجود خواهد داشت که پس از اتمام وظايف محوله بلافاصله منحل می شود
.

ماده 24

مراکز نظارت منطقه ای در شهر های زير تشکيل می شود
.
1 – کابل
 2 ـ هرات

3 – قندهار
 4 ـ مزارشريف

5 ـ جلال آباد
 
6 ـ باميان و غزنی

 
7 ـ کندز

 
8 ـ گرديز


ماده 25

مراحل اول و دوم انتخابات اعضای لويه جرگه اضطراری، مطابق جدولی زمانی که توسط مراکز نظارت منطقه ای تهيه شده است، روز 24 حمل 1381 ( برابر با 13
اپریل 2002 ) آغاز و روز 11 جوزای همين سال   پایان می يابد.

ماده 26

خدمات تدارکاتی جمله تدابير امنيتی، حقوق و حمل و نقل نامزدها و نمايندگان و ساير تسهيلات از سوی سازمان ملل متحد فراهم می شود
.

ماده 27

اين آيين نامه در سه باب و 27 ماده از تاريخ تصويب آن توسط " کميسيون مستقل ويژه تشکيل لويه جرگه اضطراری " به مورد اجرا در آمده و منتشر می شود

 

بالا

موافقتنامه بن و جرگه اضطراری


جرگه های افغانستان معمولاً از سوی پادشاه يا رئيس جمهور فرا خوانده می شود و هميشه سخنرانی گشايش آن نيز توسط شخص شاه يا رئيس جمهور ايراد شده است. کسانی هم که رياست و اداره عملی جرگه ها را داشته اند به عنوان نايب رئيس شناخته شده اند. از اين رو رئيس قانونی جرگه ها شاهان يا رؤسا جمهور افغانستان بوده اند .

اما در موافقتنامه بن که از دو جرگه، يکی جرگه اضطراری و ديگری جرگه قانون اساسی ياد شده است، در نبود رهبری مشروع و منتخب ملی، اين کار به سازمان ملل متحد واگذار شده است.
اين نخستين بار است که در تاريخ 255 ساله افغانستان جرگه بزرگ ملی از سوی يک سازمان خارجی فرا خوانده می شود. شايد هم کلمه "اضطرار" برای اين منظور آورده شده است. وگرنه معمولاً جرگه يک کار اضطراری بوده است
.
بنابر موافقتنامه بن ، يکی از سه کار مهم اداره موقت شش ماهه، تشکيل "کميسيون مستقل مخصوص تدارک لويه جرگه اضطراری" است. اما انتخاب اعضای اين کميسيون که 21 نفر عضو دارد ، کار سازمان ملل متحد است
.
اين کميسيون نمايندگان مردم را از سراسر افغانستان فرا می خواند تا زمينه تشکيل حاکميت انتقالی را فراهم سازد. با تشکيل جرگه اضطراری اداره موقت منحل شده "حاکميت انتقالی" جای گزين آن خواهد شد
.
"حاکميت انتقالی" در دو ماه اول کار خود کميسيونی را برای تدوين قانون اساسی جديد و با همکاری سازمان ملل متحد ايجاد می کند. 18 ماه پس از روی کار آمدن حاکميت انتقالی جرگه بزرگ ديگری برای تصويب قانون اساسی جديد برگزار می گردد و حکومت مشروع و منتخب و فراگير ملی در افغا نستان روی کار می آيد. اين جرگه، جرگه قانون اساسی ناميده شده است
.

انتخاب و انتصاب در جرگه ها

ترکيب سنتی جرگه های بزرگ ملی دو گونه است: اعضای انتخابی و اعضای انتصابی. اعضای انتخابی به نمايندگی ازمردم و اعضای انتصابی به نمايندگی ازشاه يا رئيس جمهور تعيين می گردند .

شمار اعضای انتخابی و انتصابی هيچ معياری ندارد. به همانگونه که شمار کل يک جرگه، مدت، زمان ، جای و موضوع آن تابع هيچ معياری نيست. جرگه حتی مکان و ساختمان مشخصی ندارد و بنا بر نياز خاصی ايجاد می شود و خود به خود از بين می رود. از اين رو عضو ثابتی هم ندارد و اندازه و معيار انتخاب و انتصاب در آن نيز ثابت نيست
.
گاهی ديده شده است که اعضای نماينده گی های کشور های بيگانه نيز در آن شرکت کرده اند. چنانچه در جرگه بزرگ 1309 در دوره محمد نادر خان، 19 نفر از نماينده گان کشور های خارجی نيز به گونه ناظر در آن شرکت کرده بودند
.

نماينده گی مردم و جرگه ها

اصولاً در جرگه های بزرگ ملی، بنا بر نماينده گی سراسری از همه طبقات، اقشار، اقوام و قبايل گذاشته شده است. اين اصل قانونی ادعای مجلس شورای ملی نيز هست. اما در حالی که در مجلس شورای ملی نمايندگان کل کشور بر معيار تقسيمات اداری اساس کاراست، در جرگه ها افزون بر معيار تقسيمات اداری ، معيار های ديگری نيز هست. اين معيار ها که درجه فراگيری جرگه ها را از مجلس شورای ملی بيشتر می کند از قرار زير است
.

اقوام

عنصر قوم و قبيله که در جامعه افغانستان بسيار حساس و مهم است، مهمترين پايه جرگه هارا می سازد. اساساً جرگه يک سنت قبيله ای است و از آن جا
نشا ئت گرفته است.

مذهب

مذاهب در افغانستان يک عامل تعيين کننده ومحرکه اجتماعی است، و رهبران مذهبی ازنفوذ بسيار برخورداراند. چون هدف اصلی هر جرگه کسب مشروعيت است، از اين رو نقش رهبران مذهبی بسيار تعيين کننده می باشد
.

روستا

اصولاً جرگه پايه روستايی دارد، و در افغانستان هنوز هم قدرت از روستا ها سر چشمه می گيرد و شهر ها چندان هم از نفوذ روستا خارج نشده اند
.

سنت ها

از نظر محتوا، جرگه بيشتر بر سنت های اجتماعی اتکأ دارد و سنت های اجتماعی مردم بسيار جدی، حساس و موثرمی باشد
.

از اين نگاه، معيار های قوم، مذهب، روستا و سنت در گزينش جرگه های ملی بسيار تعيين کننده است. اما جرگه های ملی از سال 1343 معيار جنسيت را نيز در گزينش اعضای جرگه پذيرفته است. برای نمونه در جرگه ملی 1343 برای نخستين بار 6 عضو زن را نيز می بينيم. هر چند اين زنان شهری بودند، اما نشانه ای است از دگرگونی در معيار گزينش اعضای جرگه های ملی
.

جرگه اضطراری که بر اساس موافقتنامه بن از دهم
جون 2002 به راه خواهد افتاد، چون در يک فضای باز جهانی و با در نظر گرفتن جامعه سنتی افغان پی ريزی شده است، افزون بر عمده ساختن معيار شرکت زنان، برای نخستين بار معيار های عضويت متخصصان و اعضای سازمان های مدنی و اقليت هارا نيز در جرگه افزوده است. می توان گفت که ويژگی ديگر اين جرگه انتخابی بودن بيشتر اعضای آن است - و معيار شرکت افغانی های خارج از کشور.

 

 

 

بالا

جنگ سالاری و جرگه اضطراری


جرگه به عنوان يک راه کار چاره جويی و برون رفت از بن بست و بحران سياسی – اجتماعی، کدام قاعده و قانون تدوين شده ای ندارد. اعضای آن تنها بر اساس ارزشهای سنتی و در محدوده فردی عمل می کنند .

نه حقوقی و معاشی می گيرند و نه به تشکيلات منظمی وابسته اند. پس از پايان جرگه، شرکت کنندگان به ولايات خود بازگشته و به زندگی عادی خود ادامه می دهند. در صورت خلاف کاری و سوء استفاده از فرصت چند روزه، هيچ کسی يا اداره ای نمی تواند آنان را تحت باز پرسی و پيگرد قانونی قرار دهد .


يک عضو جرگه در برابر هيچ سازمان، اداره و شخصی مسؤول و متعهد نيست و از همين رو به آسانی می تواند يا خودش از موقعيت استثنايی و کوتاه عضويت بهره برداری کند و يا مورد بهره برداری ديگران قرار گيرد
.

جرگه های گذشته در افغانستان، وسيله ای بوده است در دست رژيم های حاکم و هميشه تحت تأثيرو در جهت منافع و بر آورده شدن آمال و آرزو های قدرت مرکزی عمل کرده است. به عبارت ديگر، در گذشته هيچ جرگه ای در افغانستان نبوده که تحت تأثير قدرت مرکزی نبوده و برآيند و بازده کاری آن به سود رژيم های حاکم نبوده باشد .


پس می توان گقت که ساده گی، طبيعت متغير وانعطاف پذير جرگه، هم نشانه کار آيی، غير بروکراتيک و باز بودن آن است و هم نشانه بی ثباتی، ضعف و تأثير پذيری آن در برابر عوامل انحصار گر سياسی- اجتماعی. از اين رو، اکنون که به جای يک قدرت مرکزی، مراکز متعدد قدرت وجود دارد ، برآيند و بازده کاری جرگه اضطراری می تواند دو حالت داشته باشد، مثبت و منفی
.

نبود يک مرکز قدرت باعث می شود که جرگه اضطراری آزاد از فشارهای حاکميت مرکزی و به نماينده گی از ملت و مردم افغانستان کار کند و تصميم بگيرد. مجبور نيست که کسی را پادشاه يا رئيس جمهور بسازد و يا زير فشار قوم و حزب خاصی تصويبات از پيش آماده شده را بدون اراده به تصويب برساند و يا در انحصار رهبری سياسی خاصی قرار گيرد
.

اين درست چيزی است که مردم افغانستان از جرگه های گذشته به خاطر دارند. افزون بر اين و چون جرگه اضطراری از سوی سازمان ملل متحد فراخوانده شده و گرداننده اصلی هم همان است، به حالت مثبت بازده و برآيند آن بيشتر می شود اميدوار بود
.

اما موجوديت مراکز متعدد قدرت در شکل احزاب، نيرو های مسلح محلی و جنگ سالاران، نيرو های پر نفوذ قومی و مذهبی می تواند بر کار آيی جرگه اضطراری تأثيرمنفی بگذارد و بر آيند و بازده آن را به جهت و نفع خاصی بکشاند. اين تأثير گذاری چند گونه می تواند بروز کند
.

  يک يا چند حزب يا جنگ سالار، يا رهبران پر نفوذ مذهبی و قومی، با اعمال نفوذ ، جرگه اضطراری را در انحصار خود در آورده بازده آن را به سود خود بچرخاند .

  احزاب، اقوام، مذاهب و محلات به گونه شايد و بايد نماينده گی نشوند و خواسته های شان ناکام بماند. در اين صورت، آنها می توانند در برابر اجرای مصوبه های جرگه اضطراری بايستند، يا با آن همکاری نکنند و به بی ثباتی دامن بزنند .

مراکز متعدد قدرت با خريدن اعضای جرگه اضطراری حالتی را پديد بياورند که جرگه نتواند درست کار کند و ناکام بماند. بعضی ها به اين باورند که نمونه های مجلس "حل و عقد" برهان الدين ربانی و "جرگه هرات" به اين خاطر ناکام ماندند که خريد و فروش اعضای آنها از اعتبار آنها کاسته مشروعيت آنها را زير سوال قرار داد.
با اين همه، جرگه اضطراری دلايل کاميابی فراوان دارد. فراخواننده آن سازمان ملل متحد است. برنامه کاری آن روشن و هدف آن که آغاز حاکميت انتقالی و مشروع است، ساده و مردم پسند می باشد. مگر اينکه سازمان ملل متحد در موافقتنامه بن و اهداف ساده و مردم پسند آن تغييراتی وارد کند و اعتبار و مشروعيت ملی آن را خدشه دار کند
.

بالا

بعدی * بازگشت * قبلی