مشروطه خواهان دوم

در قسمت اول دیدیم که چگونه حرکت ملی مشر وطه خواهان اول که از انجمن سراج الاخبار 1323 ق اساس یافته بود ، به قتل و حبس یک گروه روشنفکران در ماه صفر 1327 ق ختم شد. آ نها به خاک و خون تپیدند و در میدان مبارزة ملی قربانی شدند. این حرکت با زور آزمائی و خونریزی و استبداد امیر و درباریانش که می گفتند :  « دیگر هر چیز را از اصول جدید قبول داریم ، الا مشروطه » ، ظاهرا از بین رفت ولی بعدا  اندر خفا ریشه دوا نید و مشروطیت دوم را بوجود آ ورد که استقلال کشور و طرز نوین اداره و تحول ا فکار نوین را در دورة امانی ثمر داد. این جوانان مبارز پس از بقتل رسانیدن حبیب الله زمام اداره را به شهزاده امان الله و اعلان استقلال افغانستان بدست گرفتند.

انتقال قدرت سیاسی و اداری از دست یک گروه نادان کهنه کار ، کهنه پرست و سرداران مرتجع فرسوده مغز ، به جوانان دانا ، بینا و جویا ، کاری بود نیکو که تا سه چهار سال اول دورة امانی بسیار به خوبی پیش رفت.

روشنفکران در مشروطیت دوم عینا همان ده مرام مشروطیت اول را پیروی میکردند . تنها تکتیک خود راقدری وسعت بخشیدند و در بعضی حلقه های تیز رو و رادیکال ها از اقدامات ترور و استعمال سلاح برای نیل به هدف  نیز حمایت میکردند. چنانچه یکی از جوانان  تندرو این گروه بنام عبد الر حمن لودین   در شب12 سرطان 1297 ش  ، در شب تولد حبیب الله حینیکه موکب امیر به شور بازار رسید بالایش فیر کرد ولی موفق به کشتن امیر نگردید.

برعلاوه این جنبش فکری سری و علنی ، هستة تحول در نفس دربار نیز نشوو نما میکرد. اصلاح طلبان لیبرال  درباری از روش های امیر حبیب الله منزجر بودند. چون خود قدرت حرکتی نداشتند ، باید دور یکی از اعضای خاندان شاهی جمع شوند. یگانه شخصی که در آن خانواده مورد توجه لیبرال ها قرار گرفت امان الله خان بود. وی شخص صاحب نظر ، ترقی خواه ، زحمتکش و متواضع بود که بزودی در راس یک حلقة متجد د دربار قرار گرفت و او توانست نائب السلطنه را بحیث این انجمن سری شامل نقشة کودتائی نماید که امیر را در جلال آباد بکشند.

 

 اهداف مشروطه خواهان

 

1. باز ستانی استقلال کشور

2. پس از حصول استقلال ، کشور را بدنیا معرفی  و روابط سیاسی با کشور دیگر بر قرار نمودن.

3.الغای رسم بردگی  و امحای بقایای آ ن.

4.تعمیم معارف سرتاسری و نشر جراید.

5.تشکیلات جدید اداری از قبیل  تغیر سیستم مالیاتی ، گمرکات ، مالی وغیره

6.فراهم آ وری لویه جرگه های عنعنوی و نشر قوانین انتخابات شورای دولتی و ملی.

7.تشکیل کابینة مسئول و تفکیک قوای ثلاثه و تعیین مراکز نظارت امور

8. ترویج مدنیت های جدید چون پست ، تلگرا ف ، تیلفون ، موتر ، طیاره ، سرکسازی ، شهر سازی و مصنوعات وطنی .

9.اعزام شاگردان به خارج برای تحصیلات عالی

10.ترتیب و انتشار قانون اساسی و قوانین دیگر.

 

رجال مهم مشرو طه خواهان دوم

 

1. عبد ا لهادی دا وی فرزند آ خند زاده طبیب قوم داوی قند هاری ،  متولد 14 جمادی ا لاول 1313 ق 1274 ش در باغ علیمردان کابل است.  در مکتب حبیبیه تا درجة متوسطه تحصیل کرد ، شاعر و نویسندة هر دو زبان پشتو و دری بر آمد ، زبان های اردو و ترکی را هم آموخت و عربی و انگلیسی  را نیز به درجة که ترجمه کرده می توانست میدانست. در سال 1290 بمعیت عبد ا لر حمن لودین در ادارة سراج الا خباربه شاگردی و زیر دستی محمود طرزی کسب افتخار کرد و طوریکه آن شخصیت بر جستة تاریخ ، این دو جوا ن فاضل را دو شهبا ل خود میگفت.

وی مضامینی تحت نام پریشان در سراخ ا لاخبار نشر میکرد و از اعضای فعال و فکور مشروطه خواهان دوم بود. وی  در نهضت ادبی و فکری جدید بعد ا ز طرزی در ردیف اول قرار میگیرد.

هنگامیکه عبدالرحمن لودین در اثر فیر تفنگچه بر امیر حبیب الله دستگیر گردید ، فردای آنروز داوی نیز در ارگ در غل و زنجیر کشیده شد و با لاخره تمام زندانیان سیاسی بتاریخ 9 حوت 1297 پس ازجلوس امان الله خان رها گردیدند. در سال 1933 بار د یگر بو سیلة رژ یم مستبد و قت به ز ند ا ن افتا د و 13 سا ل عمرش را در زندان نادری سپری کرد. برای معلومات مزید به صفحة شاعران و صفحة اشخاص مشهور مراجعه فرمائید.

 

2. عبد الرحمن لودین متخلص به کبریت

پسرکاکا سید احمد قند هاری که در جملة رجال و محبوسین مشروطیت اول ذکر شد میباشد. کبریت در حدود 1272 در شهر کابل بدنیا آمد ، نخست نزد پدرش تحصیل کرد و در مکتب حبیبیه تا دورة متوسطه درس خواند. بر علاوة لسان های پشتو و دری ،  ترکی و اردو،  لسا ن های عربی و انگلیسی را هم اندکی فرا گرفته بود. بعد از ختم تحصیل در سال 1290 در ادارة سراج الا خبار شروع به کار کرد و چند سالی تحت نظر طرزی از آن مرد بزرگوار بسیار مسائل را آموخت.

لودین از جوانی رویة ضد ا نگلیسی را در سیاست خود داشت و همواره درین راه گام برمیداشت و حکم قتلش  غالبا از همین رو صادر شد. در دوران امان الله خان پوست های مهمی را بر عهده داشت و در دو مجلس لویه جرگه نماینده بود.

 در اوائل شاهی نادر شاه که وی وظیفة رئیس بلدیة کابل را بعهده داشت روزی در دلکشا بر سر سفرة شاهی نان خورد ونادر شاه با او به نرمی سخن میگفت. چون از نان خوردن فارغ شدند نادر به سپاهیان حاضرباش بدون مقدمه امر داد تا او را بگیرند وبیرون قصر دلکشا بکشند. این امر در ظرف چند لحظه در پای یکی ا ز دیوار های دلکشا عملی گردید و جوانی را که دارای سجایای عالی شجاعت ، دانش ، بینش و ا حساس وطنپرستی بود به گلوله بستند و کشتند.

 

3. میر غلام محمد غبار

فرزند میر محبوب خان کابلی اصلا فرملی که در حدود 1276 ش در دروازة لا هوری بدنیا  آ مد.    در اواخر عهد حبیب الله خان با جوا نان مشروطیت دوم پیوست و مطالعات خود را در تاریخ و اجتماعیات دوام داد تا نویسندة نیرومند و توانا گردید. در دوران امانی پوست های متعددی را در داخل و خارج کشور به عهده داشت.

در سال 1310 ش انجمن ادبی در کابل تاسیس شد و غبار عضو فعال این انجمن بود و سلسله مقالات « افغانستان و نگاهی به تاریخ آ ن » را می نوشت که در سال 1311 ش محبوس گردید وسپس در سال 1315 به یک قریة دور افتاده در ولایت فراه تبعید شد ولی در سال 1320 اجازه یافت تا به کابل برگردد.

در انتخابات دورة هفتم شورا در سال 1328 ش بحیث وکیل مردم شهر کابل انتخاب شد  ،  گروه دستة کوچک وکلای روشنفکر و مبارز را تشکیل داد وبه تاسیس حزب وطن و نشر جریدة هفتگی وطن پرداخت. در انتخابات دورة هشتم در سال 1331 ش بار دوم کاندید و وکیل مردم کابل در شورا شد ولی به زندان اندا خته شد و مدت هشت سال را در حبس سپری نمود. غبار مرد دانشمند و ظریف و گویا بود ، با نفوذ کلام و استدلال قوی میتوانست جوانان را بدور خود جمع نماید. بزگترین اثر غبار افغانستان در مسیر تاریخ در دو جلد است. این شاهکار علمی موثق ترین و دقیقترین وقایع تاریخی افغانستان را  با قوت بیان و ظرافت ادبی برشتة تحریر در آورده است. وی در سال 1356 بعمر بیشتر از هشتاد سالگی وفات نمود.

 

4 . محمد ولی خان دروازی از اشراف زاد گان بدخشان و سر گروه دستة غلام بچه گان که به دربار حبیب الله قرب داشت. بتاریخ دهم حوت 1298 ش برتبة جنرا لی نایل وبعد بحیث سفیر و نمایندة فوق العادة افغانستان به مسکو ودیگر ممالک اروپائی فرستاده شد و با لینن رئیس دولت شوروی و دیگر سران ممالک اروپائی ملاقات نموده معاهداتی به امضا رسانید.

وی از آغاز جوانی در حلقه های ضد انگلیسی کابل شامل بود و تا حیا تش چه در سفر اروپا و امریکا و چه در زمان  وزارت خارجه و کفالت مقام شاهی بهمین صفت باقی ماند. وی با محمود سامی قوماندان قوای کابل که هر دو از مقربان دربار امانی بودند توسط یک محکمة ساختگی در اواخر سال 1308 بفرمان جلاد تاریخ کشور ما نادرشاه در کابل اعدام شد.

5. شجاع الدوله از خان زادگان غوربند و از جملة غلام بچگان دربار بود. میگویند که قاتل امیر حبیب الله همین جوان مشروطه طلب از گروه امان الله خان بود. در سال 1929 م هنگام سقوط دولت امانی ، رئیس تنظیمة هرات بود که به مشهد و تاشکند گریخت و در آلمان مقیم شد.

6. محمد ابراهیم خان جمشیدی ازخان زادگان ایما ق هرات و غلام بچة دربار بودو در مشروطیت دوم در صف دوم قرار داشت.

7. آدم خان از لوگر و مربوط بیک خاندان مقتد رو غلام بچة دربار بود.

8. میر یار بیگ خان دروازی از خواهر زادگان محمدولی خان ، شخص دانشمند ، شاعر و ادیب بود.

9. میرزمان الدین خان دروازی از میران درواز مرد هوشیار و از غلام بچگان دربار بود.

10. غلام احمد اعتمادی فرزند عبد القدوس خان اعتماد الدوله و درجمیعت مشروطه خواهان دوم مقام ارجمند داشت.

11. جمعه خان وی نیز فرزند عبد القدوس خان اعتماد الدوله و از رجال کار دان دورة امانی بود.

12. غلام محی الدین ارتی از جوانان تند رو کابل بود. درلویه جرگة 1929 م نمایندة انتخابی کابل بود.

14 . احمد رحمانی پسر عبدالرحمن که از مشرو طه خواهان اول بود. وی خانم روسی داشت و او را احمد روسی میگفتند. وی نویسندة تواناو از مشروطه خواهان بود. در زمان نادر محبوس گردید و تا پایان عمر در زندان ماند.

15. کریم نزیهی فرزند مراد قاضی از مردمان صاحب نفوذ ازبک بود وی در جوانی با محمد قاسم ، داوی و لودین نزدیک بود.

16 . سید قاسم خان داماد طرزی بود و در تمام محافل روشنفکران شرکت داشت.

17 . سید عبد الله خان برادر سید قاسم خان است.

18. بشیر احمد خان از خانوادة ابوی ، شاگرد و همکار محمود طرزی بود.

19 . میرزا محمد مهدی چنداولی ولد میرزا علی جان ازجوانان روشنفکر بود.

20 . سید حسن فرقه مشر از صاحبمنصبان با نام ونشان دورة امانی و در مبارزات سیاسی پیشقدم بود.

21 . سردار عبد الحسین عزیز از جملة روشنفکران بود ولی  نزد بسیاری یک شخص مشکوک بود.

بالا

بعدی * بازگشت * قبلی