نو یسنده   (  سنگ شکن )

آ مر یکا و پا کستا ن ا ز ا فغا نستا ن چه میخوا هند ؟

مرزبندی پاکستان و افغانستان که د ر سال  1893 به وسیله استعمار انگلیس و سالها قبل از پیدایش پاکستان بر اساس خظ معروف "دیوراند" پدید آمد و حضور ا قلیت  ناراحت پشتون در دو طرف یاد شده همراه با دعاوی دیرینه سران پشتون برای جدایی ایالت "سرحد شمال غربی" ( منطقه اصلی پشتون نشین در پاکستان) از آن کشور ، شکل بند اصلی روابط گذ شته و حال دو گشور بوده است . آفرینش طالبان هم پدیده هی از چنین سیاستی است . هر نوع بررسی در مورد افغانستان و ماجرای طالبان ، بدون آگاهی از خطوط سیاستهای پاکستان  ، احزاب سیاسی و مذهبی  آن کشور ، گروههای فشار و هد فها و انگیزه های آ نان نا قص و نار سا ا ست . مطا لب یر بار اگاهی بیشتر خوانند در این زمینه است.

با توجه به پیش از نیم قرن تاریخ پیدایش پاکستان ، می توان با اطمینان گفت که بزرگترین و قویترین حزب سیاسی آن کشور ، ارتش پاکستان است!

ظاهرآ نیروهای مسلح و از جمله ارتش طبق فانون اساسی  پاکستان حق د خالت در امور سیاسی را ندارد . اما نظام  سیاسی -  اجتماعی پاکستان به گونه ای ا ست که به اعتقاد کارشناسان و تحلیلگران سیاسی ،ارتش کلیدی ترین نهاد سیاسی آن کشور به شمار می رود.

ارتش پاکستان بعد از فوت بنیانگذار کشور مانند محمد علی جتاح در 1948 و لیاقت علی خان در سال 1951 ، نقش برجسته ای در کلیه تحولات سیاسی و نظامی این کشور ایفا کرده است. ارتش پاکستان یک ارتش کاملآ سیاسی است  از بدو تاسیس این کشور تا اکنون نقش انکار نا پذ یر در تمام امور کشور داشته است.

 نقش پاکستان در قبال افغانستان:

د خا لت ارتش پاکستان در بحران افغانستان تابع یک نگرش تاریخی -  استراتیژیک به افغانستان است. از د ید گاه نظامیان پاکستان ، افغانستان به چند دلیل دارای نقش تعیین کننده در استراتیژی نظامی پاکستان است.

نخست بدان دلیل که پاکستان در برابر هند از ضعف جغرا فیایی و آنچه که محافل نظامی آن را " فقدان عمق استراتیژیک"  می نامند، رنج می برد و استقرار یک دولت د ست نشانده در کابل و در واقع اشغال غیر رسمی این کشور می تواند به رفع نسبی این ضعف کمک کند. این ضعف جغرافیایی از آنجا ناشی می شود که ارتش پاکستان علاوه بر ضعف تسلیحاتی و انسانی در برابر ارتش هند ، به لحاظ موقیعت جغرافیایی نیز دارای یک مرز بندی نا متناسب بوده و به اصطلاح با " نا هماهنگی سیر  زمان و مرزها " رو به رو است . نگاها به موقعیت جغرافیایی پاکستان نشان می دهد که این کشور نه تنها به لحا ظ مرز های آبی و دریایی به شدت در مقابل هند به عنوان بزرگترین دشمن خود آسیب پذیر است  بلکه در مرز های شرفی خود نیز در برابر هند از یک موقعیت نا متناسب از هر لحاظ رنج می برد و فاقد " عمق استراتیژیک " و گسترش سرزمینی می باشدو از دیدگاه نظامیان پاکستان ، اشغال غیر رسمی افغانستان و استقرار یک دولت دست نشانده در کابل می تواند حدودی این نقیصه را بر طرف کرده و به ارتش پاکستان کمک کند تا هنگام وقوع یک جنگ احتمالی با هند از مزایای استقرار چنین  دولتی در افغانستان بهره جوید. به طور کلی : "تشکیل دولت تحت الحمایه در کابل" و" تقویت عمق استراتیژیک پاکستان" در برابر هند ، در کنار حل مساله پشتونستان ، سه هد ف عمده سیاسی و امنیتی این کشور در قبال بحران افغانستان به شمار می رود. در سال 1947 هنگامی که کشور جداگانه ای به نام پاکستان به وجود آمد و ا کثر مسلما نان هند و پاکستان در این کشور جدید التاسیس ماوا گزید ند، پایه های اختلاف بین هند و پاکستان در سطح ملی ریخته شد. از آن زمان تا اکنون هند و پاکستان چندین بار با یک دیگر وارد جنگ شده اند.در شرایط کنونی نیز مرز های مشترک هند ، پاکستان کما کان شاهد در درگیریهای پرا کنده نظامی روز مره بین نیرو های طرفین است. از سوی دیگر هند و پاکستان در دستیابی به هر گونه شکست یا تضعیف و یا غلبه بر حریف در این منازعه تاریخی خود داری نکرده اند. یکی از این مو فقیت ها دستیابی به متحدانی در سطح منطقه است. به همین دلیل جایگاهی که افغانستان در این تقابل بین هند و پاکستان دارد ، بسیارحائز اهمیت ا ست.از یک سو هند طی سالیان متمادی سعی کرده با نزدیگ شدن به افغانستان ، بر نگرانی های اسلام آباد بیفزاید و از سوی دیگر پاکستان نیز سعی کرده است با روی کار آوردن دولت های تحت الحمایه یا دوست در افغانستان ضمن خنثی کردن سیا ست هند در این زمینه از افغانستان  در راستای پشتیبانی از سیاست منطقه ای خود استفاده کند.تجربه نشان داده است که پاکستان حاضر به تحمل و پذیرش یک دولت دوست امامستقل در افغانستان نیست. دولت مطلوب اسلام آباد  در کابل ، دولتی است که نه تنها دوست بلکه مطیع پاکستان باشد. نتیجه این همکاریها نفوذ قابل توجه هند در افغانستان بود، به نحوی که پاکستان خودرا در محاصره دولت هند و متحدان آن در کابل احساس می کرد  . خروج نیروهای روسی از افغانستان و تصرف کابل از سوی مجاهدان افغان ، این وضعیت را متحول کرد. در وضعیت جدید مجاهد ین افغانستا ن ، دولت کابل را بدست گرفتند و این برای پاکستان که سالها به حمایت از آ نها پرداخته بود یک پیروزی به شمار می رفت . اما با جود ا ین محاسبات اشتباه پاکستان حاکم کردن پشتون ها بر کابل و تشکیل یک دولت تحت الحمایه  اسلام آباد به رهبری پشتون هایی چون حکمتیار سبب شد تا تاجیک های چون ربانی و احمد شاه مسعود به سمت همکاری به کشور های مخالف پاکستان در منطقه گام بر دارند . با این تغییر و تحول گرایش دولت ربانی به سمت هند شد .

 

 

 خط دیور ند وسیا ست پا کستا ن !                   

      از زمانی که نیرو های  سیک در خیبر مستقر شدند ( زمان دوست محمد خان سال1834 ) تا حال حاضر ، هیچ یک از دولت های افغانستان از ادعای خود نسبت به سرزمینهای از د ست رفته که فعلآ ایا لت سرحد در شمال غربی و ناحیه قبیله ای و قسمتی از بلوچستان پاکستان را تشکیل می دهد باز نه ایستاده است و در واقع سه جنگی که افغانها با انگلیسها کردند به خاطر باز پسگیری همین سرزمین های از دست رفته بود است . به نظر افغان ها خط دیورند قراری بوده که حوزه نفوذ انگلیسی ها را در شبه قاره هند تعیین می کرده و به معنی تعیین خط مرزی دایم و ثابت این کشور با پاکستان نبوده است. افغانها پیوسته در صد د بازگرداندن سرزمین پشتون ها به کشور خود بوده اند ، بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم و به میان آمدن موضوع استقلال هند ، افغان ها امیدوار شدند که به نحوی سرزمین های از دست رفته خود را باز یابند . ولی با ظهور مسلم لیگ و طرح تشکیل یک دولت مسلمان به نام " پاکستان " این امید از بین رفت. وقتی در ژوئن 1947 کنت اتلی نخست وزیر انگلستان پیشنهاد تجزیه شبه قاره هند را به پارلمان داد و قرا رشد که مرد م شبه قا ره به ا ختیا ر خود به یکی دوکشور هند یا پا کستا ن بپیو ند ند .

ا فغا نها ضمن ا عترا ض به ا ین طرح – پیشنها د نمو د ند پشتو نها ی هند را د ر ا نتخا ب راه سو می که ا لحا ق به کشو ری ما د ری یعنی ا فغا نستا ن یا ا ستقلا ل با شد ، نیز حق گز ینش د هند .

ولی انگلیسها با این پیشنهاد موافقت ننموده و در نظر خواهی که برای الحاق به هند و پاکستان به عمل آمد، در یک جعبه ، کتاب مذهبی هندی ها برای هندوستان و در صندوق دیگر قرآن مجید برای پاکستان گذا شته  شد که اکثریت قریب به اتفاق پشتون نها طبعآ به قرآن مجید یعنی پیوستن به پاکستان رای دادند  . دولت افغانستان به این انتخابات سخت معترض بود ، چرا که انتخاب بین هند و پاکستان برای مردم مسلمان پشتون که همه آنها سنی مذهب بودند انتخاب بین کفر و اسلام بود و معلوم بود آنها اسم را خواهند گزید، به علاوه می گفتند از قبایل رای گیری نشده ، فقط لرد کانینگهام با روسای قبایل مصاحبه ای به عمل آورده و طبق نظر و علا قه خود رای آنها را متمایل به پاکستان اعلام داشته است . بعد از تشکیل پاکستان دولت افغانستان که از این جریانات ناخشنود بود وهنگامی که عضویت پاکستان در ساز مان ملل به رای گذاشته شد ، نماینده اش به آن رای مخالف داد زیرا از نظر  آنها به پشتونها ، برای این که مستقل و یا جزو پاکستان باشند  حق انتخاب داده نشده بود. خط مذ کو ر معیا د معینه و سند متذ کر ه دیگر اعتبارخود را از دست داده است و باید بین افغانستان و پاکستان راجع به خط مرزی تجدید نظر به عمل آید.

 اگر چه اختلافات مرزی بین پاکستان و افغانستان یکی از نگرانی های عمده دولتمردان پاکستانی از اولین  روز های تشکیل این کشور بوده است ، اما آن چه که بیش از هر چیزی برای استراتژیست های پاکستان در مورد اختلافات مرزی شان ، نگران کننده بوده احتمال درگیری همزمان با هند و افغانستان یعنی دو همسایه شرقی و غربی در یک زمان واحد، از تاکتیک های اصلی سیاست هند در قبال پاکستان ، از زمان تشکیل این کشور بوده است.

نگاهی به تاریخ اختلافات افغانستان و پاکستان نشان می دهد با توجه به حساسیت فوق العاده افغانها از هر حزب و گروه که با شند د ر مقا بل پا کستا ن و حاد شدن این اختلافات در آینده قابل پیش بینی بوده و به صورت عا ملی پایدار درروابط دو کشور عمل خواهد کرد. طی دو دهه ای که افغانستان یکی از آشفته ترین ادوار سیاسی خود را از سر گذرانده ، هیچ یک از طرفهای درگیر مساله افغانستان حاضر به داد ن امتیازی  در مورد خط دیورند و پشتونستان به پاکستان نشده اند ، حتی رژیمها ی تره کی و نجیب در کابل علیر غم متزلزل بودن موقعیت شان همچنان از خط  دیورند به عنوان  موضوعی حل نشده و مورد مناقشه بین دو کشور سخن گفته اند.

 

 

اسامه بن لادن ، طالبان و آمریکا:

اسامه بن لادن و تحريک القاعده با جنبش اسلامی طالبان آفريده و پرورده سازمانهای جاسوسی استعمار جهانی و ژاندارم منطقه اند .هدف بن لادن در بازی کردن نقش ضد امريکايی ، گمراه کردن ذهنيتها و جلب توجه ديگران در امور طالبان بود. در زمان دخالت اتحاد شوروی سابق و روی کار آمدن حاکميت حزب دموکراتيک خلق افغانستان و مبارزات مجاهدين سر بکف! آمريکا احساس کرد که برای تأمين سلطه در منطقه، بايد استراتيژی دراز مدتی را طرح ريزی کرد . انگليس که پيوسته در مستعمرات خويش و هنوز که هنوز است برای خودش حق دخالت را از اين مستعمرات سابق خود در امور ديگران محفوظ نگهداشته است ؛ در کنار آمريکا برای اعاده نفوذ انگلوساکسونها در اين منطقهء دست ناخورده و پر نعمت دست بکار شد . کمکهای مالی و تسليحاتی ، امريکا ، انگليس ، اسرا ييل ، جرمنی ، فرانسه ، کانادا ، استراليا، شيخ های عرب ، چين کمونيست ... به مجاهدين افغان از طريق پاکستان ( ژاندارم منطقه ) قدم اول استراتيژی آمريکا را تشکيل ميداد . از همان اول واشنگتن ميدانست که مجاهدين به علت قدرت پرستی و اختلافات دوامدار آنها عامل آيده ال  آمريکا برای  آجرای نقش ها و نقشه های ايند ه نخواهند بود .از اين رو بهره جويی از گروه خاص دست پرورده ای که نيازهای استراتيژيک آمريکا را برآورده سازد ، به عنوان يکی از اصول سياسی دخالت واشنگتن در افغانستان مورد تا ييد دستگا ه های جاسوسی آن کشور قرار داشت ، آنها معتقد بودند که بايد عناصر جنگ جو از ميان مردم کشورهای مختلف خاورميانه ای انتخاب کرد که از نظر چهره و معتقدات مذهبی با يکديگر و مردم افغانستان همگونی و همگرايی داشته باشند . افراد متذکره پس از آموزش در پاکستان و کسب تجربه در جنگهای داخلی عليه شوروی ها ، ميتوانند به عنوان نيروی جايگزين آمريکاييها در خاورميانه و نقاط ديگر جهان فعال باشند ، به عبارت ديگر جذب و سازماندهی افرادی که در ظاهر هويت و مليت خاورميانه ای داشته اما در باطن مزدوران سرويسهای جاسوسی اند .  از سال 1983 به بعد مزدوران مذکوربه وسيله  کارشناسان آمريکا در پاکستان و افغانستان دايماٌ آموزش ديده اند که بيشتر شان از مهاجرين عرب و افغان ها ی مقيم غرب يا بصورت دانشجو يا سوداگر و پيشه ور بودند .اسامه بن لادن 45 ساله در هنگام موجوديت شوروی ها در افغانستان وارد پشاور شد و به خدمت گذاری آماده گرديد .ارقامی که اخيراٌ به وسيله ( الشرق الا وسط ) چاپ شد حاکيست که اسامه بن لادن در مراکز فعاليت خويش در پاکستان و افغانستان ( 2900 ) نفر نيروی جنگی داشت که شامل :
594  نفر مصری ، 410 نفر اردنی ، 291  نفر يمنی، 255  نفر عراقی ، 115  سودانی ، 165  نفر سوری، 178  نفر الجزايری ، 65  نفر تونسی ، 55  نفر مراکشی ، 35  فلسطينی و تعداد ديگری  از اتباع کشور های امير نشين  خليج فارس بوده اند . از آنجايی که در جريان جنگهای افغانستان مزدوران ( سيا) بودند که نقش عمدای را در حوادث افغانستان بازی کردند ، بنابر آن گروه مذ کور بعد از کم رنگ شدن جنگ و جهاد و بيرون شد ن شوروی ها از افغانستان با آمريکا در ظاهر اختلافات پيدا کردند . ولی اين نقطه را نبايد از ياد برد که مصارف لوژيستيکی امارت طالبان بعد از تصرف کابل روزانه بالغ بر 195 هزار دالر امريکايی تخمين ميشد ، در حاليکه به گفته مقامات آمريکايی ثروت بن لادن  در بانکهای جهانی مصادره گرديده است ،  پس اين مصارف لوژيستيکی طالبان از چه منبع تمويل می گرديد در صورتيکه پاکستان به تنهايی نميتوانست اين مصارف را بپردازد . از طرف ديگر مقامات امريکايی و رسانه های گروهی آن اسامه بن لادن را در انفجار های رياض _ ظهران ، در بم گذاری 1993 مرکز تجارت مانهاتان و انهدام سفارت خانه های آمريکا در کنيا و تانزانيا ، متهم ميدانند ، حمله راکتی  آمريکا در سودان و افغانستان نيز ظاهراً به بهانه تا ديب وی صورت گرفت . در حاليکه اين اتهام مسخره بنظر ميرسد . امريکا در اين دنيای بزرگ  فقط و فقط با اسامه د شمنی دارد و باقی همه مردم دوستان او است . اين اتهام بخاطر نقش بيشتر اسامه وارد ميگردد تا وی را غرض مقاصد بعدی کشت شطرنج بدهد . از اينها گذشته ، طالبان در کنار بن لادن مدعی بودند که اسلام با حکومت سلطنتی مخالف است .  آنان ميگفتند ، که بن لادن قبل از انفجارهای رياض و ظهران به آمريکا اخطار داده بود که خاک سعودی را تخليله کنند . بدين ترتيب موج تبليغاتی امريکا با انتشار اخبار ضد و نقيض کوشيده است  تا ماموريت اصلی بن لادن و طالبان را در پرده ای از ابهام فرو برده و جهانيان را از نقش واقعی  واشنگتن در پرورش متعصبان فوق از ديد ها پنهان سازد .

جالب است توجه کنيم که در اوج اتهاماتيی که در تابستان ( 1377ش ) هنگام انغجار سفارتخانه های آمريکا در افريقا متوجه بن لادن بود ناگهان بن لادن طی مصاحبه ای مطبوعاتی بسياری از اعمال ترورستی گذشته ای فراموش شده ، نظير مرکز تجاری مانهاتان را هم به گردن گرفت ! مجموع تبليغات مذکور بدين منظور بود که با ادغام کردن بن لادن و طالبان ، آمريکا بتواند طالبان را گروه ضد آمريکايی معرفی کند.  بن لادن که سرمايه باد آورده ای استخبارات  عربستان سعودی و آمريکا راصرف تربيت نظامی جوانان عرب و طالبان افغانی و پاکستانی کرد ، ولی هيچگونه عمل سازنده ای از او به به یا د گار نماند . او که مليونها دالر امريکا ، مسلمانان و شرکت های نفتی را بنام جهاد و امارت اسلامی افغانستان جمع آوری کرده بود ، هيچ شفاخانه ، مکتب ، مدرسه ، راه سازی ، دانشگاه ، موسسات تعليمی و دار الايتام اعمار نشد . همه اين پولهای باد آورده را به تربيت و بوجود آوردن طالبان به مصرف رسانيد. حرکت و عمل کرد بن لادن  و طالبان چه قبل از 11 سپتامبر و جه بعد از آن بنفع آمريکا تمام شده است . اين حرکت بهانه خيلی محکمی شد که آمريکا جهت گسترش ساحه نفوذش بر مناطق استراتيژيک و قلب اسيا موفق گردد  و لشکر کشی نمايد. کشور ما امروز به شطرنجی ميماند که دو بازی گر اصلی ، پاکستان و اسامه بن لادن ، امريکا و ا نگلیس در دو طرف آن قرار گرفته اند . بعد از 11 سپتامبر افغانستان يک بار ديگر مورد سود جويی و چالشها قرار دارد که آينده روشن آن بچشم نميخورد. زمانيکه عمليات آمريکا بخاطر سرکوب و نابودی طالبان و القاعده ( در ظاهر)آغاز گرديد ، يکباره اسامه بن لادن و ملا عمر از صحنه سياسی و نظامی افغانستان  ناپديد شدند .شک نيست که بن لادن هم مانند بسيار ی از عناصر آموزش ديده آمريکا  يا در افغانستان برای هميشه مخفی ميما ند   و فعالعيت نمی کند و يا اينکه به يکی از کشورهای امريکايی لاتين انتقال ميابد که همچون جناييتکاران نازی برای هميشه از نظرها پنهان بماند و يا هم به ترتيبی او را سر به نيست می کنند ، زيرا تاريخ مصرف او ظاهراً برای آمريکا تمام شده است. 

 آمریکا:

بعد از یازده سپتمبر 2001  که ا یالت متحده آمریکی خود داخل بحران کنونی افغانستان گردیده است چرا حقوق بر حق افغانها یعنی موضوع خط دیورند با نفوذ روز افزون که در پاکستان دارد حل نمینماید ، پس واضع است که کا سه در نیم کا  سه ای وجود دارد اگر دولت افغانستان بخواهد با مراجعه به سازمان ملل متحد این معضله را به زود ترین فرصت حل و فصل خواهد کرد .

طوریکه بعد از یک قرن هانکانک با کشور چین یکجا شده زندگی مشترک را آغاز کردند ، افغانستان نیز از این روش میتواند استفاده نماید . سوال اینجاست بعد ازاین که طالبان در افغانستان  شکست میخورد ، بدون اینکه از کندز و مزار شریف تعداد از طالبان و پاکستانی های که در جمله اسیران وجود داشت بدست جنرال دوستم اسیر میشود ، آن هم طوریکه در اخبا ر خواندیم پاکستان در تفاهم با ایالات متحده طی سی پرواز از طرف شب افراد بلند پایه طالبان ، ا لقاعده و پاکستانی ها را از طریق میدان هوای کندز  به پاکستان  انتقال می دهند ، از باقی نقاط و ولایات افغانستان افراد قابل ملا حظه از جنگ جویان و مقامات طالبان بدست نیرو های آمریکای و افغانی اسیر نمی شوند که این خود نمایان گر  زد و بند های عقیب پرده بین آمریکایان ، پاکستانیها و طالبان را به اثبات می رساند .

از طرف دیگر در جنگ یازده سپتمبر افغانستان با اصابت کروز و بمبارد مان های ( B-51 ) یک بار دیگر به ویرانه تبدیل می شود تعداد از طیاره ها ی شرکت مسافر بری آریا نا ، طیارات بار بری نظامی ، چنگنده های پیشرفته نظامی ، هلکوبتر های نظامی ، تانک ها، توپ ها و ا نواع سلاح ثقیل و خفیف از بین برده می شود و افغانستان خلع سلاح شده ای را به پاکستان تحویل می دهند. کشور پاکستان دارای 3  تا 4  صد هزارارتش دارد . در واشنگتن  مارشال ما ( فهیم) هفتاد هزار نفر را به تشکیل اردوی آینده می پذیرد ، مگر این خود پرده از روی پلان ها وسازش های محرمانه بر نمی دارد  ؟

از جانب دیگر با تصرف افغانستان توسط آمریکا و انگلیس پاداش های مادی و معنوی را پاکستان دریافت می نماید. "جورج بوش" در" کمپ دیوید " جنرال پرویز مشرف را " مرد شجاع " می نامد و میلون ها دالر را کشور پاکستان از ایالات متحده و انگلستان دریافت مینماید ، د ر حا لیکه خرا بی جنگ ، ویرانی  و بربادی ، قتل و کشتار  وهمه و همه به افغانها میراث می ماند دوساليکه از تشریف آوری آمریکا در وطن ما سپری می شود از آنچه که وعده داده شده و از آنچه که در کنفرانس " بن " و " توکیو " گفته شده و از باز سازی و تعمیر مجدد خبری در دست نیست .

با عملیات های نطامی ،  با بمباران های فضای ، با کشتار و بزندان انداختن و تفرقه قومی و زبانی بصورت گستر ده رواج پیدا کرده و معمول شده است.

اگر ما اشغال شوروی را با لشکر کشی آمریکا به مقایسه بگیریم و به این متیقین میشویم و می گویم ( باز هم کفن کش سابق) .                                                                                                                                                                       م

 وطن را دا د پا کستا ن به خوا ری

کجا با خود برم ا ین شر مسا ر ی

ا گر ا ین ا ست را ه و رسم یا ر ی

گزشتیم ما ا زین همسا یه دا ر ی

...              ...                ...

به پا کستا ن بگو ا زخود شنید ی

تو قهر  ملت  ا  فغا  ن   ند  ید ی

ا گر با ر من هم ر و ز ی بیا ید

به د ندا ن کلک خود خوا هی گزیدی

...            ...                 ...

 ز   مسکو تا  عر  بستا ن  نما  ند

یهو د  و  کشو ر ا یر  ا  ن  نما  ند

همه با خو ن ا فغا ن کر د ه با ز ی

ا لهی !  تخم  پا  کستا  ن  نما   ند

...          ...                   ...

به پا  کستا ن  بگو و ا کن د ها  نت

تو خو ن ما  چشید ی  زهری  جا نت

تو مید ا نی که ا ین خو ن ز هر دا رد ؟

ز علقت  می   کشد  آ  خیر  ز  با  نت .

پا کستا ن ، ا یا لا ت متحده و ا نگلیستا ن مثلثی علیه ا فغا نستا ن !

........................................................................................................................................

پا کستا ن :

ا فغا نستا ن ا ز طر ف شر ق و جنو ب با پا کستا ن هم مر ز ا ست .ا ین مر ز مشتر ک ، 2240 کیلو متر ) طو ل دا رد . مهمتر ین را هها ی موا صلا تی بین د و کشو ر عبا ر تند ا ز ( 1 ) راه موا صلا تی جلا ل آ با د و پشا ور و ا سلا م آ با د 2 ) گذر گاه چمن بین قند ها ر و کو یته . مرز مشتر ک پا کستا ن وا فغا نستا ن د ر منطقه جلا ل آ با د و د ره خیبر کو هستا نی ا ست ا ما مرز د و کشو ر د ر چمن دا را ی ا ر تفا عا ت کمتر ی بو ده نسبتا هموا ر ا ست .

شر یا ن ا قتصا دی بین د و کشو ر :

ر شد وتو سعه ا قتصا دی ا فغا نستا ن قسما به رو ا بط ا ین کشو ر با پا کستا ن و ا ستفا ده ا ز ا مکا نا ت ا ین کشو ر وا بسته ا ست . ا فغا نستا ن با آ بها ی آ زا د جها ن فا صله ز یا دی دا رد و نزد یکتر ین نقا ط آ ن به ا بها ی آ زا د ا ز طر یق پا کستا ن ا ست که ( 500 ) کیلو متر با خا ک ا فغا نستا ن فا صله دا رد .

قبل ا ز جنگ صا درا ت کا لا ها ی ا فغا نستا ن به طو ر سنتی ا ز طر یق پا کستا ن ا نجا م می شد . ا ما د ر حا کمیت ح . د . خ . ا - بعد ا ز سا ل ( 1357 ش ) ا ین مسیر ا همیت خو یشر ا ا ز د ست د ا د . د و لت کا بل د ر آ ن و قت مسیر وا ر دا ت و صا د را ت کا لا ها ی خو د را از طر یق شما ل به کا ر ا ند ا خت و خو بترین و کم مصر ف تر ین را ه ترا نز یت بو د .

پس ا ز سقو ط شو روی و ا ستقلا ل آ سیا ی مرکزی ، پا کستا ن همو ا ره ا فغا نستا ن را به عنوا ن یک دا لا ن سود مند برای د ست یا بی به غنا یم با زر گا نی و تجا ری کشو ر ها ی آ سیا ی مر کزی می نگر یسته ا ست ، و خا مت ا و ضا ع ا قتصا دی پا کستا ن ا ز ا وا یل د هه ( 1990 م ) به بعد ، بد هی ها ی هنگفت ا ین کشو ر به نها د های ما لی بین ا لمللی  ( با نک جها نی ) و ( صند و ق بین ا لمللی پو ل ) و نا توا نی ا ش د ر با ز پر دا خت ( وا م ) ها ا ین کشو ر د ر شرا یط سخت ا قتصا دی تحت فشا ر سخت قرا ر دا ده ا ست .

ا ز این ر و ا ستفا ده ا ز ا فغا نستا ن به عنو ا ن د ر وا زه تجا رت با جمهو ر یها ی آ سیا ی مر کزی ، مهمترین هد ف ا قتصا دی پا کستا ن د ر قبا ل بحر ا ن ا فغا نستا ن به شما ر می ر و د . د ر ز مینه صا د را ت د ستر سی به د و هد ف مد نظر ر هبرا ن پا کستا ن ا ست :

( 1 ) صد ور کا لا ها ی صا د را تی پا کستا ن به جمهور یها ی آ سیا ی مر کزی وبهره بر دا ری ا ز با زا ر مصرف چند ملیو نی ا ین منطقه .

( 2 ) کمک به صا درا ت سا یر کشو رها به جمهو ر یها ی آ سیا ی مر کز ی ا ز طریق پا یا نه ها ی مو جود د ر د ر یا ی عما ن و ترا نزیت آ نها ا ز طریق ا قفا نستا ن به ا ین جمهور یها و بهره بر دا ری ا ز منا فع حا صله ا ز آ ن  .

صو به پنجم :

به نو شته آ نتو نی هیمن – پا کستا ن ا ز سا ل ( 1992 م ) به بعد تلا شها ی متعد دی برا ی نفو ذ د ر با زا ر ها ی ا قتصا دی کشو ر ها ی آ سیا ی مر کزی کرده ا ست . هد ف پا کستا ن ا ین بوده ا ست که تجا رت موا د خا م به و یژه محصو لا ت پنبه و چر م آ سیا ی مرکزی را به ا نحصا ر خو یش د ر آ و ر ده و د ر گستر ش صنا یع نسا جی به آ نها کمک کند .

د رز مینه وا ردا ت ، پا کستا ن ا ز یک سو قصد دا رد ا ز طر یق ا فغا نستا ن بخشی ا ز نیا ز ها ی نفت و گا ز خود را ا ز این جمهو ر یها و به و یژه تر کمنستا ن تا مین کند و ا ز سو ی د یگر با فر ا هم سا ختن مقد ما ت صا د را ت منا بع ا نر ژی ا ین کشو ر ها به جها ن خا ر ج ا ز طر یق ا فغا نستا ن به د ر یا ی عما ن ، خود را به عنوا ن یک شا هر ا ی تجا ری د ر سطح منطقه مطر ح کرده و ا ز منا فع حا صله ا ز آ ن بهره بر دا ری ز یا د نما ید .

عبور لوله ها ی نفت و گا ز کشو ر ها ی آ سیا ی مر کزی ا ز ا فغا نستا ن به سوی بند ر کرا چی بسیا ر ا همیت دا رد و د ر آ مد هنگفتی نصیب پا کستا ن می سا زد . گذ شته ا ز ین ، پا کستا نیها می توا نند ا ز ا ین طر یق مصر ف گا ز و نفت خو د را به آ سا نی و به قیمت کمتر تا مین نما یند .

غیر ا ز مسا له خطو ط لو له نفت و گا ز ، تجا ر ت ترا نز یت ا فغا نستا ن با و رو د و خر و ج قا چا قی کا لا های گو نا گو ن د ر آ مد خو بی برا ی پا کستا ن نصیب می گر دا ند . بنا بر تخمین های ( با نک جها نی ) ا ین د ر آ مد سا لا نه به ( د و نیم ملیا رد دا لر ) با لغ می شود و ا ین غیر ا ز د ر آ مد حا صله ا ز تجا ر ت موا د مخد ر ا ست که آ ن هم سا لا نه به ( یک ملیا رد دا لر ) سر می ز ند . بد ین تر تیب بسته بود ن راه تجا ر ت ترا نز یت ا فغا نستا ن نه تنها پا کستا ن ر ا از ین د ر آ مد هنگفت محر و م می کند ، بلکه د و د ر صد نیز برمیزا ن تو ر م د ر پا کستا ن را می ا فزا ید . بی جهت نیست که سرا ج عز یز و ز یر دا را ی قبلی پا کستا ن گفته بود که :

 پا کستا ن ا فغا نستا ن را ا ز نظر ا قتصا دی ( صو به پنجم ) خود قلمدا د می کند ) !

عید آ مد و ز خون جگر شد حنا ی ما

 چشم ز ما نه گر یه  کند ا ز برا ی ما

ما را مگر به کا سه سر آ ب مید هد

بیگا نه مشر بی که بو د آ شنا ی ما

د یگر چگو نه سر کنم ا فسا نه طر ب

خون میچکد بجا ی سخن ا ز نوا ی ما

ما را زما نه د ر کف نا مردا ن سپر د

د ز دی به خا نه آ مد و شد کد خدای ما

بوی گل و طر ب به د ما غی نمی ر سد

بنشسته ر و ز گا ر مگر د ر عزا ی ما .

ا یا لا ت متحده آ مر یکا :

چند سا ل قبل سه شر کت ( یونو کا ل ) آ مریکا ی ( بریدا س ) آ رژا نتینی و ( د لتا ) سعو دی با تر کمنستا ن – پا کستا ن وطا لبا ن ( فعلا ا دا ره ا نتقا لی ) مذا کرا تی دا شته ا ند . یونو کا ل که خود وا بسته به کا ر تلها ی عظیم نفتی آ مر یکا ا ست طرح سرما یه گذا ری و سیعی را د ر منطقه ر یخت که فقط ( 8 ملیا رد د ا لر ) آ ن د رتر کمنستا ن مصرف شود . یونو کا ل تا ا کنو ن ملیو نها دا لرهز ینه کرده ومبا لغ هنگفتی به طا لبا ن و ا ر تش و ( آ ی – ا س – آ ی ) ر شوت دا ده ا ست .

یو نو کا ل که د و لت آ مریکا تکیه گاه آ ن ا ست ، علا وه برکمکها ی ما لی ، تجهیزا ت جنگی ا ز جمله ا نوا ع تا نک ها ی سنگین را هم د ر ا ختیا ر طا لبا ن گذا شت تا هر چه ز ود تر مرد م مسیر خطوط را قتل عا م کرده و محیط ا منی برای عبو ر آ ن بو جود آ و رد وطا لبا ن با ا یجا د ( ز مین سو خته ) د ر راه تا مین چنین فضا ی گا مها ی را بردا شته بو د ند . با همه نیا ز ها ی که پا کستا ن ا ز نظر نظا می ، سیا سی و ا قتصا دی به یک ا فغا نستا ن د ست نشا نده یا به عبا رتی میا ن سیا ستمدا را ن ا سلا م آ با د به یک ( ا یا لت پنجم ) دا شته و دا رد، با ز هم مسلط کرد ن طا لبا ن د ر ا فغا نستا ن بد و ن جلب کمکها ی ما لی ، تسلیحا تی و د یپلو ما تیک غر ب و ا ز همه مهمتر ا یا لا ت متحده هر گز ا مکا ن پذ یر نبو ده ا ست .

با تو جه به وا قعیتها ی گذ شته و مو جود د یپلوما سی پا کستا ن ، تا ا ندا زه ز یا دی نقش آ ن کشو ر را برا ی جلب کمکهای ما لی ، تسلحیا تی وا شنگتن به نقش ا سرا ئیل د ربرا بر آ مریکا تشبیه کرد . ا سرا ئیل هرزما ن با بزر گ جلوه دا د ن خطرا عرا ب و خطر قطع جر یا ن نفت به سوی غر ب توا نسته ا ست ا ز سیل کمکها ی آ مر یکا و دیگرا ن برخور دا ر شود . ا سلا م آ باد هم بطو ری که د یده ا یم د ر زما ن لشکر کشی شو روی د ر ا فغا نستا ن ، خود را به صو ر ت ( خط مقد م جبهه ) جلوه دا ده و ا ز کمکها ی بی د ر یغ و سخا و تمندا نه وا شنگتن و کشو رهای د یگر بر خو ردا ر می شد .

شنا خت کا مل نقا ط ا سترا تژ یک و غیر ا سترا تژیک ا فغا نستا ن : سا ز ما نها ی جا سو سی پا کستا ن بخصو ص ( آ ی - اس – آ ی ) به بها نه کمک به مجا هد ین د ر مقا بل لشکر کشی روسها د ر زما ن مقا و مت و حا کمیت ( ح . د خ . ا ) و حضو ر ا ر تش سرخ د ر ا فغا نستا ن ا ز هر حیث کا ملا تا مین بو د .

شنا خت کا مل ا ز تما م ر هبر ا ن ( که ا جیر ا ن ا ین ا دا ره بو د ند ) و فرما ند ها ن جها دی که د ر آ ن ز ما ن ا ز هر لحا ظ سیا سی ، ا فتصا دی و نظا می آ نها را پشتبا نی و تا مین و تجهیز نمو ده – بو د ند  .

تما س و رو ا بط سا ز ما نها ی جا سو سی پا کستا ن با مها جر ین ا فغا نستا ن ، حضو ر بیش ا ز سه ملیو ن مها جر د ر پا کستا ن که ا کثر ا د ر منا طق مشخص ( کمپ های مها جر ین ) ز ند گی می نمود ند و همگی ا ز طر یق کمیشنری پا کستا ن به عنوا ن ا ستفا ده ا ز کمکهای جها نی برای مها جرین ثبت نا م و شنا سا یی شده بو د ند ، که ا ین مسا له با عث شد تا پا کستا نیها با عده ا ی ا ز ا فرا د و ا شخا ص ذی نفو ذ ، علما ، رو شنفکر ا ن و ... روا بط بر قرا ر نما یند .

محو ر یت د ر مسا یل ا فغا نستا ن : پا کستا ن با جلب تو جه کشو ر ها ی غر بی و ضد شو ر وی به مرکز یت و محو ر یتی د ر را بط با ا فغا نستا ن شده بو د به طو ری که فعا لیت بیش ا ز صد ها سا ز ما ن غیرد و لتی و د هها سا ز ما ن د و لتی ، مو سسا ت خیریه ، ا فرا د خبره کشو ر ها و ... که هم چنا ن پس ا ز عقب نشینی ا ر تش سرخ ، به بها نه با ز سا زی ا فغا نستا ن د ر پا کستا ن ا د ا مه – دا شت ، ا بزا رخو بی برا ی جلب کمکها و به کا ر گرفتن آ ن د ر جهت ا هد ا ف مو رد نظر محسو ب می شد .

علا قمند ی ها و ا سترا تژی جد ید غر ب د ر ا فغا نستا ن که عبا ر ت بود ا ز :

ا لف ) ا ستفا ده از ا فغانستان به عنوان کشور حایل ( سوابق تاریخی نشان می دهد افغانستان همواره به عنوان کشور حایل از اصطکاک منافع دو ابر قد رت انگلیس و روسیه تزاری جلوگیری کرده است و آمریکا  قبلا علاقه مند بود این نقش مجددآ اعاده گردد). ( فعلا نه چون خود جا بجا گر د یده ا ست )

ب ) جلوگیری از همگرایی و همبستگی کشور های هم مرز با افغانستان مانند چین ، کشمیر پاکستان ، تاجکستان ، ازبکستان و جمهوری اسلا می ایران و قدرتهای منطقه ای نظیر هند و روسیه که تمام این کشورها به جز پاکستان بیشتر از لحاظ روابط بین المللی مخالف ورود آمریکا به منطقه بود ند و اهمیت افغانستان برای جلوگیری از اشتراک  نظر در این همگرایی سیا سی علیه گسترش سیاست تهاجمی آمریکا بسیار موثر بو د.

ج)  استفاده از مسیر افغانستان و پاکستان به عنوان  گذرگاه و نقطه اتصال آسیای میانه و آبهای آزاد به جای راه جمهوری اسلامی ایران.

تمام ملاحظات فوق اعم از امکانات پاکستان ، زمینه های موجود در افغانستان برای پاکستان این موقعیت استثنایی را فراهم می ساخت ، تا یک بار دیگر این کشور بتواند به عنوان معبری مطمین برای اجرای اهداف و تامین منا فع غرب و آمریکا ، مجددآ مورد توجه قرار گیرد . از این رو در مدت کوتاهی پس از کشته شدن ضیا الحق و روی کار آمدن حزب مردم در پاکستان ، که همزمان با توفیق مجاهد ین بر نیرو های ارتش سرخ در افغانستان بود، بی نظیر بوتو نخست وزیر وقت پاکستان با اقتباس از صیا الحق که پاکستان را کشور خط مقد م علیه کمونیزم اعلام کرده و توانسته بود کمکهای کشور های ضد کمونیست اعم از اسلامی و غیر اسلا می را به پاکستان سرازیر نماید ، رسمآ با یک چرخش 180 درجه در اولین نطق خود پس از تصدی پست نخست وزیری ، پاکستان را کشور " خط مقدم علیه بنیاد گرایی اسلامی " اعلام کرد!

پا کستا ن برای جلب حما یت وا شنگتن و ا ثبا ت فرما ن بردا ری خو یش تا به آ نجا پیش ر فت که د ر

فا صله ا ند کی به با ز دا شت عنا صر ضد آ مر یکا یی د ر پا کستا ن و تحو یل آ نها به وا شنگتن

پردا خت و حتی سطح ا ین همکا ری بعد ها به حد ی ا فزا یش یا فت که نیر و ها ی و یژ ه آ مریکابا حضو ر د ر منطقه بلو چستا ن پا کستا ن ا قدا م به با ز دا شت و ر بو د ن ( ا یمل کا نسی ) به عنوا ن متهم به شر کت د ر ا نفجا ر های ضد آ مر یکا یی و ا نتقا ل وی به آ مر یکا نمو د ند .

مد ت قبل ا زشرو ع حر کت طا لبا ن ، نصیر ا لله با بر و ز یر قبلی دا خله پا کستا ن معر و ف به

( پد ر طا لبا ن ) بر نا مه با ز د ید ی برا ی سفرای کشو ر ها ی چو ن : آ لما ن ، ا نگلیس ، فرا نسه ، جا پا ن ، آ مر یکا و ... به منظو ری بر ر سی شرا یط و و ضعیت راه چمن --  تورغندی که ا ز کو یته آ غا ز می گردد و پس ا ز عبو ر ا ز کند ها ر و هرا ت به بند ری تو ر غند ی د ر مر ز تر کمنستا ن ختم می شو د تر تیب دا د ، که ر و ز نا مه ( فر ا نتیر پست ) چا پ پشا و ر  ، ا ین مسیر به عنوا ن کو تا هتر ین و ا قتصا دی تر ین راه برای د ستیا بی آ سیا ی میا نه به آ بهای آ زا د ا ز سوی سفرا ی کشو ر های متذ کره مو رد تا ئید قرا ر گر فت . ر و ز نا مه ( مسلم )به نقل ا ز تحلیلگرا ن مسا یل منطقه ای د ر ا ین را بطه نو شت :

ظهو ر حر کت ا سلا می علیه غر ب ، خصو صا د ر را بطه با حما یت ا سرا ئیل و عد م ا مکا ن د ر ک ا یرا ن و عرا ق د ر د را ز مد ت و کو تاه مد ت ا ین نگرا نی را برا ی کشو ر های غر بی به و جو د آ و رده که ، د ر آ ینده ا ز نفت عر بی که حو ل محو ر عر بستا ن ، کو یت وا ما را ت د و ر می ز ند محر و م شو ند ، لذ ا  ا همیت ا فغا نستا ن به عنوا ن کشو ری که د ر جنو ب – جمهو ری های آ سیا ی مر کزی قرا ر دا شته و می توا ند  ذ خا ير ا قتصا دی خصو صا گا ز و نفت ا ین کشو ر ها را د ر مقا م د و م جها نی د ر کو تا هتر ین و ا قتصا دی تر ین مسیر به ا ر و پا منتقل کند شد ید ا ا فزا یش یا فته ا ست ، خصو صا که آ مر یکا د ر صد د ا ست ا زا ین طر یق ا یرا ن را ا ز فر صتها ی ا قتصا دی کم نظیر د ر ا ین کشو ر ها محر و م سا خته و نفو ذ ر و سیه و وا بستگی ا ین کشو ر ها را به مسکو به حد ا قل بر سا ند ، که ا فغا نستا ن

د ر ا ین میا ن نقش و یژ ه ر ا می توا ند دا شته با شد  . حما یت سیا سی  آ مر یکا ا ز شر کتها ی

نفتی ( یو نو کا ل  ) آ مر یکا یی (  بر ید ا س ) ا ر ژ ا نتیتی  و (  د لتا ی ) سعو دی ا ز چنین بر دا شتی  آ ب می خو رد .

ا گر پا کستا ن را مغز متفکر د ر سا ز ما ند هی  و آ مو زش طا لبا ن بد ا نیم ، ا یا لا ت متحده را حا می بین ا لمللی  و بر پا یه بسیا ری ا ز منا بع مو جو د حما یت ما لی ا ز طا لبا ن به عهده عر بستا ن سعود ی و ا ما را ت متحده عر بی بو ده ا ست ، میتو ا نیم پا کستا ن ر ا پشتبا ن مخفی و عر بستا ن را حما یت گر پو لی طا لبا ن بگو یم .

ا نگلیستا ن :

انگلیسها از قرنها پیش بد ینطرف در منطقه    خاورمیانه و شبه قاره هند  ، به یاری خائنان و سر سپردگان محلی ، میدان دار اصلی سیاست بوده و تاریخ  کشور های بلا دیده این منطقه جابه جا بر ا ثر تبهکاری این استعمار فرتوت خوا آلوده بوده است . برادر کشیهای فرقه ای، جنگهای علنی ، تحمیل دکتاتوری و اختنا ق ، سرکو ب آزادیهای فردی و اجتماعی ، تغیر مرزهای شناخته شده تاریخی به منظور ایجاد اختلاف و ادامه حکومت  لند ن ، خطوط اصلی سیهکاری های د یپلماسی انگلیسی را در این منطقه حساس جهانی  تشکیل میدهد. در مورد افغانستان ، باید گفت که نزدیک به دو قرن است که لندن در افغانستان نفوذ دارد - - نفوذی که در دوران حاکمیت کمپانی هند شرقی در شبه قاره هند آغاز شد و کشور های پیرامون شبه قاره خصوصآ افغانستان و ایران  حاکمیت ملیشان - - به عنوان کشور های " حایل" ملعبه سیاست های لندن قرار گرفت .

انگلیس به کمک دستگاهاهی جا سوسی خویش و کارگزا ران و نمایندگان سیاسی " دوره دیده" و جب به وجب سرزمین افغانستان را شناسایی کرده ، کلیه اقوا م و قبایل را آزموده و سران ا قوا م افغانی را در بستر دو قرن حضور بلا منازع خود ، بر سفره ای که کار گزا را نش گسترده بوده اند " نمک گیر " کرده است.

به عبارت بهتر می توان مدعی شد که هر چند در تمام حوادث خونین بیست ساله اخیر افغانستان ، نام پاکستان و آمریکا روزی صد ها بار از رسانه های گروهی منعکس می شود ، ولی بازیگر پشت پرده انگلیس است که حتی واشنگتن و اسلام آباد را هم بازیچه سیا ستهای خود قرار داده است.

در عصر " اطلاعات " آرشف دوصد سا له سازمان جاسوسی انگلیس درباره افغانستان پشتوانه اصلی  استراتژی کوتاه مدت و دراز مدت آمریکا در منطقه بوده است.اکثر جریانها افراطی اسلام گرا که چهره معتدل اسلام را مخدوش می کنند ، از جانب لند ن طرح ریزی و حمایت می شود.

نفوذ دیرینه تاریخی انگلیس در شبه قاره هند که پاکستان قسمتی از آن است ، شاهد دیگری بر این مدعاست. هر چند پاکستان روابط گرم و استراتژیک  با واشنگتن دارد ولی لندن از پایگاههای سنتی قدرتمندی در اسلام آباد بر خوردار است . هر چند طالبان ظاهرآ به واشنگتن تبسم می کند ولی دل در گرو لندن دارد و در اساس از  آمریکا د ر  ا قتصاد منطقه ای بهره بر داری می کند. یکی از کاستی   هایی که در افغانستان پس از حکو مت ح . د خ . ا-- به چشم می خورد ، عدم وجود یک راد یو ملی ا ست. مردم افغانستان از این بابت به شدت احساس کمبود می کنند. از ابتدای جنگهای جهاد ی ، رادیو " بی بی سی " . نقش رادیو ملی افغانستان را بر عهده دارد. بیشتر مردم افغانستان  به این رادیو گوش میدهند و تحلیلهای آن را بی چون و چرا قبول می کنند . و هر چه را که این رادیو اراده کند به زودی در ذهن مردم جا می مید هد. به عبارت بهتر رادیو " بی بی سی "  مدت بیست سال است که به طور گستر ده ای وظیفه خطر ناک " مغز شویی" مردم افغانستان را بر عهده گرفته و نظرات بی اساس خود را به خورد مردم میدهد . بیشتر تحلیلهای این رادیو در حمایت از طالبان  و " بزرگ نمایی" اعمال آنها ست . مثلآ  نیروهای  " جبهه متحد اسلامی " را کم رنگ جلوه می داد در حالی که اخبار طالبان را به طور گسترده و ناسزاوار پوشش میداد.

اخبار شکست " جبهه متحد اسلامی " را با آب و تاب نقل می کرد ولی از تلفات و ضایعات طالبان کمتر سخنی به میان می آورد. " بی بی سی" در ایجاد سیا ست اختلاف میان ا قوام مختلف افغانی نقش بسزایی دارد.  خبر نگاران و گویندگانش افرادی متعصب و نژاد پرستند . منجمله خبر نگاری به نام " ر حیم ا لله یوسف زی" دارد که پاکستانی و طرفدارطالبان است وبود هر دو ماهی مصاحبه ای را با " ملا عمر " رهبر نا پیدا طالبان انجام می داد. به طور کلی انگلیسیها با سیاستهای نا جوانمردانه خود گردابی را در با تلاق افغانستان پدید آورده اند که پای هر کشور که د ران برسد ، خلاصی از آن به آسانی امکان پذیر نیست. تیوری انگلیس در افغانستان بر این اساس است که اگر افغانستان چون دوصد سال گذ شته زیر نفوذ کمپانی هند شرقی و استعمار لندن ا ست ، چرا باید لقمه ای گوا را برای دیگران باشد ؟ به هر صورت "د زد بازار آشفته می خواهد !" و لندن هم  با دامن زدن به بحران افغانستان و ادامه جنک  و خونریزی معتقد است که در این بازار پر آشوب از این نمد کلاهی نصیبش خواهد شد.

سخن آخر :

هنوز که هنوز است صد ها و هزاران  طالب در کشور پاکستان وجود داشته مصروف فعالیتهای نظامی بوده که هم اداره انتقالی و هم ایالات متحده از آن بخوبی آگاهی دارند. زمانی در کویته پاکستان و زمانی در نقاط مرزی مذاکرات و دیالوگهای فرمایشی در ظاهر بین آمریکا و طالبان جریان دارد.

اگر اين منطق را قبول كنيم كه هر كس آدم كشت، بمب منفجر كرد، سر بريد از طرف مجامع بين المللي پاداش داده مي شود، در آنصورت ممكن است بطرز خطرناكي كساني ديگر نيز در افغانستان تشويق شوند كه با دست زدن به خشونت، به منافع سياسي دست پيدا نمايند.

بعد از انفجارات مرگبار قندهار و سربريدن چند تن از مردم شريف هزاره در هلمند، كوفي عنان با مطرح كردن اجلاس دوم بن- بطور غير مستقيم- و نشريه انگليسي گاردين بوضاحت خواستار مذاكره با طالبان و مشاركت آنها در قدرت دولتي شدند.

كوفي عنان طي اظهاراتي مورخ 7 جنوري اشارات مهمي به خرابي وضع امنيتي كرده خواستار كنفرانس دوم بن شد. مقامات بلند پايه ملل متحد نيز گفته اند كه در سه ماه گذشته حملات عليه غير نظاميان در افغانستان بيشتر از حملات در بيست ماه قبل از آن يعني از زمان موافقتنامه بن بوده است.

در همين راستا نشريه گاردين چاپ انگليس در شماره مورخ 7 جنوري خود، طي مقاله اي تحت عنوان« زمان مذاكره با طالبان فرا رسيده است» ادعا ميكند كه اولا چون وضع امنيتي در مناطق پشتون نشين خرابتر شده است و ثانيا پشتون ها معتقدند در دولت مركزي و در مناطق خودشان به اندازه كافي منفعت نبرده اند،‌ پس بايد با طالبان باب مذاكره گشوده شود و در دولت مركزي سهيم ساخته شوند، تا خشونت و ترور در مناطق جنوبي خاتمه پيدا بكند.

هر چند اين زمزمه هاي پيدا و پنهان ملل متحد و رسانه هاي دموكراسي خواه غربي مبني بر دعوت از طالبان بخاطر خرابي وضع امنيتي توسط سفير امريكا در كابل و وزير داخله افغانستان رد گرديده است، اما برخي خبر هاي ناگوار از قطر مي رسد كه حاكي از ملاقات ملا وكيل احمد متوكل و چندتن ديگر از سران طالبان با برخي  دوستان و مشران دولتي مي باشد.

اگر اين زمزمه ها و تشويق بمبگزاران و خرابكاران صحت داشته باشد، در آنصورت ديري نخواهد گذشت كسانيكه با پروسه خلع سلاح همكاري مي نمايند و در عين حال بطور سيستماتيك مورد تهمت و بي مهري قرار ميگيرند، بخاطر جلب توجه و مهر مقامات ملل متحد ، خداي نا خواسته تشويق شوند كه دست به خشونت و بمب گذاري بزنند.    

با فاصله گرفتن جبهه متحد از کرزی بار ها از طالبان دعوت نموده تا در قدرت مرکزی با او سهم بگیرند.

موجود یت گلبدین حکمتیار ، یونس خالص ، مجاهدین حزب اسلامی ، حرکت انقلاب اسلامی ، حزب اسلامی خالص و طالبان در خاک پاکستان ، این خود نمایا نگر یک پلان بعدی در صورت شکست و یا عقب نشینی آمریکا از افغانستان است ، در این راستا د ستهای پنهانی استخبارات ایالات متحده بخوبی قابل دیده است.

 

 


بالا

بعدی * بازگشت * قبلی