نجيب روشن- مدير مسوول مجله’’آزادى‘‘در دنمارك

نظام سياسي آيندهء افغانستان!

در مورد فدرالي ساختن نظام سياسي اختلاف نيست، اختلاف بر سر تحقق و عملي نمودنِ آن است!

ايجاد قانون اساسى و چگونگى ساختار نظام سياسى آيندهء افغانستان، يكي از آن مسايليست، كه اينك در آستانهء لويه جرگه اى كه شايد مطابق پلان داير شده نتواند، بيك ديالوگِ گرم و داغ بين روشنفكران افغان مبدل شده است. اكثر اين مباحثات و گفتگو ها، متأسفانه از تمايلاتِ قومى و زبانى رنگ مى گيرند، تا به غرضِ رسيدن به يك نظام سياسى مناسب و عملى به حالِ كشور.

شمارى از نمايندگانِ احزاب و گروه هاي مذهبى و اقليت هاي ملى، در اين كوته فكرى غرق اند، كه گويا بعد از يك جنگ طولانى و قربانيهاى فراوانيكه متحمل شده اند، اينك در پيآمد حضور نيروهاي امريكا- انگليس، در افغانستان، حاكميت پشتونها بار ديگر در حالِ گسترش است. از اينرو در تلاشِ ترويج انديشه هاي فدرالى ساختن نظام سياسى آيندهء افغانستان برآمده اند. در حاليكه اين طرح را شمارى تجزيه افغانستان و عده اى هم قبل از وقت مي دانند.

 جاي شك نيست كه نظام فدرال مي تواند در تأمين حقوق و آزاديهاي مردم، طوريكه تجارب نشان داده است، مفيد واقع گردد و زمينه هاى رشد جامعه را بيشتر سرعت ببخشد، اما از آنجائيكه اين شكلِ نظام نيز به مانند سائر اشكالِ قبلا تطبيق شده در افغانستان، با طرز تفكر مردم ما تا هنوز سازگار نيست و نميتوان آنرا نسخه وار، و توسل با زور عملى كرد، ايجاب آن را  مى نمايد تا  از  تعقل، حوصله مندي  و گذشت سياسى كار گرفت.

از آنجائيكه براي استقرار هر نظام و ساختار سياسى، به پايه هاى مادى و تخنيكى آن ضرورت است، فدرالى ساختن نظام سياسى آينده اى افغانستان نيز در قدم اول به صلحِ سراسرى، آشتى ملى و وحدت و يك پارچگي مردم نيازمند است. تا زمانيكه مردم افغانستان بيك وحدتِ عام و تام ملى نرسيده اند، ايجاد نظام فدرالى جز تجزيهء افغانستان، چيزى ديگرى در افكارِ مردم ساده دل و عوام افغانستان، تلقى شده نمى تواند.

مردم افغانستان اولا بايد به معنى، مفهوم و اهداف حكومت فدرالى بدرستى آگاه گردند، در غير آن در كشوريكه بيش از نود در صد مردم از سواد بهره ندارند و در آتش اختلافات ملى، مذهبى و زبانى ناشى از يك جنگ طولانى ميسوزند، حكومت فدرال جز مستقل بودن و سركشى از مركز، چيزى ديگرى تلقى شده نمى تواند.

آيا همين اكنون حكومت هاى مستقل در كشور بر قرار نيست؟ آيا امير اسمعيل خان در هرات چنين حكومتى را برپا نكرده است، و آيا دوستم در شمال و آن ديگرى در شرق و جنوب، در چنين حالتى قرار ندارند؟  لذا اگر قرار باشد سيستم فدرالى را نه به اتكاى مردم، بلكه به خواست  چند فرد (قوماندان)  بر قرار نمائيم، آيا  همين اكنون داراى شبحِ يك چنين نظام نيستيم؟

 سيستم فدرال در شرايط موجود، كه اثرات جنگِ طولانى بر همه عرصه هاى زندگى افغانها بخوبى مشاهده ميشود، فاجعه بار خواهد بود. زيرا علاوه از اينكه به مهاجرت هاى قومي از يك نقطه به نقطهء ديگر كشور خواهد انجاميد،  ديوار هاي تعصبِ زبانى، قومى و مذهبى را در سر تا سر كشور، ده برابر حساس تر و محكم تر خواهد ساخت.

 از طرف ديگر نظام فدرالى به رشد نا متوازن اقتصاد منجر خواهد شد. چه بنابر شرايط نامساعد اقتصادى و تسلط اقتصاد طبيعى، سطح درآمد ملى در كشور نا برابر است. شمال هميشه از زمين و آب و هواى مساعد و حاصلخيز براى زراعت برخوردار بوده و داراى منابع طبيعى فراوان نيز است. در حاليكه جنوب در شرايط برعكسِ آن قرار دارد. (از همين سبب هميشه صداى استقلال طلبى و همين فدرالى ساختن نظام سياسى كشور، از شمال بالاست).

لذا همانكه كه ميگويند:(با حلوا گفتن، دهن شيرين نمى شود!) با اين طرح ها چيزى بدست نمى آيد. در مورد فدرالى ساختن نظام سياسى اختلاف نيست، اختلاف بر سر تحقق و عملى ساختن آن است./

 


بالا

بعدی * صفحة دری * بازگشت