باختر

 خط مشی  دوکتورغلام فاروق  نجرابی کاندید ریاست  جمهوری .

  بسم الله الرحمن الرحیم

نحمده و  نصلی علی رسوله الکریم

در تقدم  در قبال استقدام استسلام کلام ، کمال احترام  مع الکرام  تقدیم داشته و در تبعد در الطتاف  التاف ذات اقدس تنعمیش نعمت صحت رفاقت و فلاحت برای همه مردم  افغانستان صلح  برای  همه گان  آرزو میدارم.

در ثالث در انتظار اشتیاق امتیال استحیا حضور استیذان حاضرین و سامعین راناظر منظور و طالب مطلوب آن در رابع در استقبال استغفار تشهیر تشهید شهدای گلگونکفن راه آزادی و استقلال افغانستان که به خاطر حفظ  و صیانت تمامیت ارضی و به خاطر حفاظت عزت و شرف و نوامیس ملی تاپای جان رزمید اند دست دعا و ید طولا آراسته و افراشته مدعی باشیم که روحشان شاد باد.بلی این شهادت و شهامت به خاطر هدف مندی های مقدس از پدران  نیاکان و مادران  قهرمان و تاریخی به میراث مانده است. آری آن اصلاف  به خاطر هدف مندی والای ا نسانی برای اخلاف خویش این پنج  اصل اساسی ذیل  را به حیث یک دستور عمل از خود بجا گذاشتند که  عبارتند از:

و حدت ملی  خود کفائی اقتصادی ، حب الو طنی و نوع پروری، عدالت اجتماعی و استقلالیت فکری .

سوال در این جا است که چرا ایشان این پنج اصل را به حیث دستور عمل برای مان باقی گذاشتند؟  زیرا ایشان میدانستندکه:از نگاه موقعت جیو پو لو تیک  افغانستان یک مسیر،  یک معبر،  یک گذرگاه  و یایک دهلیز سیاسی است برای عبور و مروربه طرف شرق و غرب جهان.

از نگاه  شهامت و پای مردی مردم افغانستان سر آمد همگان.

و از دید گاه  اقتصادی افغانستان خزینه دست ناخورده است از دفینه های جهان.

از همین باعث را ویان اخبار،  مولفین  آثار و مورخین اخبار، روایت نمودن، آورده اند و اخبار نموده اند که  هرکه  افغانستان را دارد جهان رادارد.از همین سبب است که همیشه افغانستان مور نظر و تهاجم سلطه داران و جهان گشایان بوده است.

بنا به  کمال  جرات گفته میتوانیم که مبتدین، متاجرین و مختممین جنگ در افغانستان همه عوامل بیرونی داشت و ر نه افغانها باهم کدام  مشکل و پرابلمی نداشتند ندارند و نخواهند داشت.

دوستان،  بزرگان ، داشنمندان ، صاحب نظران، احل  بینش ، مفصرین سیاسی ، مدبیرین اداری ، محللین اجتماعی، سیاست بازان، فکر پردازان و رجال و شخصیت های با اعتماد  و مطرح بحث افغانستان!

میخواهم با استغنام از فرصت مصمصم، ممثل و مستشهر بوده چند موضوع را عنوان قرار داده قسمآ دنبال نماید تا مامورین و مسوولین جهان  و افغانسان را یک استفهام و یک استغنام باشد.

اول: تصمیم در قبال مسایل سیاسی و اجتماعی افغانستان امریست ضروری، کاریست از مردم افغانستان و حقیست  از آن شخصیت های علمی و سیاسی افغانستان که با قبول همه دشواریها در پهلوی مردم خود قرار داشتند  لحظه  ملت را تنها نگذاشته و خطوه هم از وطن بیرون نرفته اند با و جودیکه  از هر حیث امکان  بیرون رفتن را ازوطن داشتند.  بلکه  جفا خواهد بود که  بیگانه گان و بیگانه خواهان در موردسرنوشت ملت و طن  صامم  و راقم باشند،  چه  آیدیولوژی  های  صادر شده در شخصیت های فرستاده شده معمر اعمار این وطن نشده و ممثل اراده ملت و  مردم مظلوم ، مغموم  و مالوم افغانستان نشده و نخواهند شد.

دوم:  طلسم  و سلطه  بیگانه گان در افغانستان مغایرت با عرف و عنعنه افغانی و سنن ملی مادارد.

ماهمبستگی بین المللی را با همه موازین و نورم های آن جانب داری و پشتیبانی  نموده اما هرگونه وابستگی بیرونی را قاطعانه رد می نمایم.بگزار سلطه داران  و جهان گشایان با طرز  العمل استعمار نوین به هر نوعی که خواهند عمل نمایند، در راکان و سیاسیون افغانستان تمام  حرکات و سکانات را اززوایای حساس سیاسی  نگریسته و به انتباه حرکت سیاسی پدران و نیاکان عمل خواهند نمود.

سوم: تحت عنوان  جلسه بن چرا اراده بیگانگان در این کشور تمثیل میگردد و چرا ملل متحد فورمول وضع شده ( توافقات بن: اداره  موقت، جمع آوری سلاح و انتخابات در فضای بازسیاسی)خود را کاملآ و دقیقآ تطبیق نمی کنند.مردم  افغانستان ادار ه موقت را قبول نمودند اما در کجاست جمع |آوری سلاح و در کجاست انتخابات در فضای باز سیاسی و دموکراسی .

چهارم: گره  گشهای حل معضلات پیچیده سیاسی افغانستان همانا دستور العمل  های پدران و نیاکان است که این  دستور العمل ها در امورات دولتمداری وکشور داری متضمن تمامیت ارضی و استقلال ملی است.

پنجم:وطن به یک ناجی مصلح و مبتکر و یک طبیب حازق نیازدارد که این طبیب با اندوخته محزوقه  خویش برتن  مجروح و پیکر از هم پاشیده این ملت ووطن مرحم التیام و حدت گذاشته و این ناجی مصلح  ومبتکر مبتکرانه  ابتکار عمل را بدست گرفته و طن را از حالت از هم پاشیده گی ملی  نجات داده به طرف صلح و ثبات دایمی استقامت دهد و در افغانستان یک دولت حاکم، حکومت سالم و ملت قائیم را با انقسام قدرت، انسجام امور و انتظام دولت  تشکیل نماید.

همو طنان عزیز، مردم شریف و نجیب افغانستان:

امروز افغانستان در یک مرحله حساس سیاسی یک بادیگر قرار دارد و آن عبارت است ازقرار گرفتن مردم  افغانستان در آستانه و فراپیش انتخابات است.

که دراین انتخابات مردم زعیم  خویش را انتخاب می نمایند، انتخابات در حقیقت زاده  مجلس ملی است.

چون افغانستان  یک مرحله تنش و منازعه  را پشت سرگذاشت و متعاقب هر  مناقشه  و منازعه ملی مصالحه ملی و  آشتی ملی امدنی است. در حقیقت میتوان گفت که افغانستان یک  مرحله عبوری را سپری نمود. که  در این مرحله ایجاب تدویر مجلس ملی را مینماید که این مجلس در محتوی خود مکالمه  ها، مصاحبه ها، مباحثه ها، مناقشه هاو مفاهمه را دارد. که در طی مناقشه دو نوع موضع گیری ها به و جود می آید که یکی آن توافق است که جهت مثبت را تعقیب مینماید و دیگر آن تناقص است که جهت منفی  را اختیار مینماید.

در این مرحله دست اندر کاران سیاسی افغانستان قابلیت حاصل نمودن  روند توافق را (اداره  موقت، دوره عبوری و  انتخابات)  تعقیب  نمایند اینجاست که افغانستان در مرحله انتخاباتی رسیده است که در تحلیل نهائی روند توافق بعد از سپری نمودن  انتخابات و حدت ملی  تمامیت ارضی  و استقلال ملی را تضمین مینماید.

اما هوشدار که هرگاه ناقشه جهت منفی را متوجه شود در ان صورت تناقص ،تنازع ،تعبیه و صف ارایی .و مقابله  را بارخواهد  آورد که در استتناج  از هم پاشیده گی ملی حکم فراما گردیده تمامیت ارضی و استقلال ملی مورد سوال قرار خواهد گرفت.

انتخابات یک پروسه است نه و تیره، پروسه اکثرآ جهت مثبت را رد یابی نموده در حال  و تیره عکس آن است.

 انتخابات  عبارت است از مجموع  پروسه  های  تر مینا  لوژی  ناخب ، ناخبین  ، منتخب  و منتخبین  است که  با موجودیت  فکتور های  مصاعد  کننده آن  ( جامعه  ، محیط  و شرایط  )  پروسه  پیشرفته  مردم  نخبه  گان را معین  و مشخص  ساخته  و از  بین انها  نخبه ترین  انرا بحیث  زعیم انتخاب  می نمایند .

زعیم  یک کشور  در راس  یک دولت  مع الاستقلال  قرار  می داشته  باشد .  دولت مع  الاستقلال  در همه امور  ملی  و بین  المللی  صاحب  صلاحیت  بوده  درحالیکه  دولت  تناقض  الاستقلال  در بعضی  امورات  ملی  صلاحیت  دارد  و بس .

 دولت مع  الاستقلال  زمانی  ثابت  و پایدار  می ماند  که رئیس  ان توسط  رژیم  ریاستی  بلا واسطه  انتخاب  شده باشد . در رژیم  ریاستی  بلا واسطه  مستقیما  اراده ملت  تمثیل  میگردد  اما  در رژیم  ریاستی  مع  الواسطه  رئیس دولت  توسط نماینده  گان مردم  تعیین  میگردد  لذا  در این نوع  رژیم  اراده  مردم  تمثیل  نمیگردد .مردم  دیانت  شعار افغانستان  از این  رژیم  ریاستی  استفاده  نموده  و از  شمار  کاندیدان  ریاست جمهوری  شخصی  را بحیث  زعیم کشور  انتخاب  نمایند که  نورم های زعامتی  را تکمیل  نمود ه  باشد .

نورم  های  زعامتی (  اوصاف  ریاست  جمهوری )

1:- نورم علمی : مقام  علم بالا  تر از همه  مقام  ها است  ویگانه  معیار  معرف  گوهر  والای  انسانی  علم است  از همین  جا است  که گویند ( علم  است  باعث  شرف  و شان ادمی  - روشن زدانش  آمد ه عنوان  آدمی . )

2: -  نورم سیاسی:  زعیم  کشور باید  عالی ترین  مقام سیاسی  داشته  باشد یعنی  اینکه  در سطح  رهبری  یک حزب سیاسی  قرار داشته  باشد هر گاه  شخص  رئیس  جمهور  سیاستمدار  نباشد  از امورات  دولتمداری  وکشور  داری  موفقانه  بدر آمده  نمیتواند .

چه کس  میتواند  که رهبر  یک حزب  باشد . شخصی  که در حالت  عقل  سلیم  و صحت کامل  رهبری   هیچ شخصی  را در  گذشته  قبول  نکرده باشد  و به کدام  حزب دیگر  قبلا  هیچ  گاه ثبت  نام نکرده  باشد  و حاضر  به قبول  حزب  در گذشته  نشده  باشد .

3 - نورم ا جتماعی :  کاندید ریاست  جمهوری  باید  شخصی  معروف  و مشهور  مملکت  خود باشد  و اکثریت  رجال  مطرح  بحث افغانستان  منحیث  یک شخصیت  خوب  اورا بشناسند .

4:-  داشتن  قاعده  وبنیاد  مردمی :  یعنی اینکه  از بین مردم  و  از پهلوی  مردم خود  برخواسته  هم سان  مردم  خود بوده  و پیکش  مردم  خود باشد  . نه اینکه  از بیرون  صادر شده باشد .

5:- داشتن  سابقه  خدمت  گز اری  به مردم :-  به این معنی  که در طول  همه دشواریها  ومشکلات  در پهلوی  مردم خود  قرار  داشته  و از وطن  بیرون نرفته  و ملت  را تنها  نگذاشته باشد  با غم   هموطنان خویش  غمشریک  و با شادی  ایشان  شاد  بوده  باشد  این است  شخصیت مردمی .

6:- نداشتن  سابقه جرمی  خیانت  به مادر وطن .

7:- نداشتن  سابقه  اشتباهات  سیاسی :  هرگاه  کاندید  در گذشته  های روند  سیاسی  و اجتماعی  اشتباهات  سیاسی و  تقصیرات  اجتماعی  داشته  باشد  مورد قبول  ملت ومردم  نخواهدشد .

8:- صداقت  و متانت  عمل :  به گفته  هاعمل  نموده  و استواری  عمل داشته  باشد .

9: -  عادل  عدالت  اجتماعی  بوده  حب الوطن  و نوع  پرور باشد

10 :-  دارای  ذهنیت  استقلالیت  فکری  باشد : یعنی  استقلال  کشور را   تا پای  جان  جانب  دار  و پاسدار  باشد

خط  مشی یا خطوط  اساسی : -

من  با انتباه  حرکت  و دستور العمل  های  پنج  گانه  پدران  ، نیاکان  و مادران  قهرمان  و تاریخی  افغانستان  نظیر میر  مسجدی خان  کوهستانی ، عبد الله  خان اچکزی  ، نواب  محمد زمان  خان کابلی ، نایب  امین الله  خان لوگری  ، سردار غلام حیدر خان غزنوی،   وزیر محمد اکبر خان  ، سلطان  محمد خان  نجرابی ،  سید جمال الدین  افغانی ،  سردار محمد ایوب  خان ،  محمد جان خان  وردگ ،  ملا مشک  عالم  اندری  ، غلام   حیدر خان چرخی  ، نایب  عصمت الله  خان جبارخیل  خوگیانی  ، غازی محمد  عثمانی  خان تگابی ،  مولوی  عبد الحی  خان پنجشیری  ، جلندر  خان تتمدریی  ، تاج محمد  خان  پغمانی  ، فیض محمد  خان کاتب  هزاره  ، الف  بیگ خان  میمنه گی ، میرعلم خان حدران  ، ملالی  قهرمان  میوند ،  زرغونه  انا   و امثالهم  خط مشی  خویش  را عیار  ساخته  و مطابق  آن عمل  می نمایم .

سیاست  دینی  و مذهبی .

 پیروی  و جانب  داری ا ز  اساسات  دین مقدس  اسلام  تطبیق  و تائید  و  پشتیبانی  از همه  ارکان  و اصول  نامه های  آن مطابق  احکام  خداوندی   و شریعت  نبوی . احترام  به همه ادیان  و مذاهب به شرط  انکه  تنش  و موضع  گیری شان  در مقابل  دین مقدس  اسلام نباشد . یگانه  رشته  مستحکم  میان  مسلمانان  جهان  همانا  دین مقدس  اسلام است  تحکیم و ثبات  هر چه بیشتر  ا ین  رشته  را آرزو  دارم .

سیاست داخلی :-

اول : - در قدم  اول  با معیار  استقلالیت  فکری ایجاد  یک افغانستان  نوین  ، آزاد ، مستقل  و مع  الا ستقلال  با داشتن  مرکزیت  واحد  اداری  و انتظام  دولتی

 ( دولت  حاکم  ، حکومت  سالم  و ملت قایم )

  دوم – با در نظر داشت  اصل  وحدت ملی  مبارزه  در جهت  رفع  از هم  پاشیده  گی  ملی تلاش  در محو کامل تعصبات  لسانی ، ملیتی ، قومی ، سمتی ،  مذهبی،  گروهی ،  سیاسی،  تنظیمی  وغیره .

سوم :مطابق  به اصل  خود کفایی  اقتصادی  رشد ، توسعه  و انکشاف  ز راعت  و  مالداری  احدایث بند های برق  ونهر ها  استخراج  فنی و ذخایر  تحت الارضی  دست ناخورده .

انکشاف صنعت  ایجاد  فابر یکات  و پارکهای  صنعتی .ایجاد بانک های انکشاف  زراعتی  و ایجاد  یک  تجارت  بازار  آزاد  بین المللی  و مارکیت  های تجارتی .

 لغو  فعالیت تمام انجو ها .

چهارم :   مطابق   نورم  حب الوطنی ونوع  پروری  سعی و تلاش  در جهت  حفظ تمامیت  ارضی واستقلال  ملی .

 توجه  در مورد  پروژ ها ی عمرانی  و آبادی  وطن  از اعمار تعمیرات  بلند منزل  تجار تی  و رهایشی  تا اعمار  پل ها  و پلچک ها  و اعمار  تاسیسات  عام المنفعه  از طرق  مواصلاتی  مخابراتی  وغیره .

تطبیق پروگرام  های نو سازی  و باز سازی  افغانستان  جانب داری  از پروگرام  های   ای ، ان ، بی ، و جلب توجه  کمکهای  مجامع  بین المللی .

مطابق  جز دوم  این اصل  توجه   و بزل مساعی به حال  زنده گی  وارثین  شهدا  و توجه به معلولین ومعیوبین  ، کمک  به یتیمان ، بیوه ها ، غربا  ومساکین  تا رفع  نیازمندی های  سائلین .

 پنجم:  در قید  اصولیت  عدالت  اجتماعی  سپردن  کار به اهل  کار  و پروفشنل  های مسلکی ، حفظ  شرف و عزت  وآبروی  فردی  و ا جتماعی  تساوی  حقوق زن و مرد  با در نظر  داشت شرایط  اسلامی  ان  ایجاد  نظم اجتماعی .

مبار زه علیه  چور وچپاول  جنایت  و خیانت  اختلاص   رشوه ستانی  و فساد  اداری  مبارزه علیه  زرع  تولید  قاچاق  و ترافیک  مواد مخدر  ه .

 ششم :  در عرصه  تعلیمی کلتوری و فرهنگی  :

رشد ، توسعه  و انکشاف  سطح  تعلیمی  و تحصیلی  و کسب  تعلیم  و تحصیل  الی  سویه ماستری  طور مجانی .اعزام  متعلمین  و محصلین  و متخصصین  برای کسب  تجارب  معلومات  بیشترمسلکی بخارج  از کشور .

توجه  به نهاد های  فرهنگی  حفظ  و نگهداری  از  اثار باستانی  موزیم ملی  و ابدات  تاریخی وغیره .توجه  در مورد  زبان های  محلی  ایجاد  کنفر انس  ها سیمینار  ها به خاطر  رشد  و توسعه  سطح  دانش مردم . هفتم : در عرصه خدمات صحی توجه به وضع صحی اطفال کشور ایجاد پروگرامهای انکشافی برای حمایه طفل و مادر ازدیاد شفاخانه ها و مراکز صحی مجانی برای عرصه خدمات صحی و اعزام دوکتوران و پرسونل صحی برای فراگیری و کسب تحصیل در رشته های مختلفه صحی و طبی .

هشتم : : محو کامل فساد اخلاقی ومعامله علیه عمل کرد منفی اتباع خارجی مبارزه علیه گروگان گیری و اختطاف .  چون اردو ستون فقرات یک کشور را تشکیل میدهد و ضامن تمامیت ارضی  و استقلال ملی است . من از حقوق حقه صاحب منصبان تنقیصی و تقاعدی کاملا" جانب داری مینمایم .چطور ممکن است که اشخاص تحصیل یافته و مسلکی تا سطح ارکان حربی تنقیص و یابه تقاعد سوق دادن شوند . و اشخاص به سواد ناکافی به سویه جنرالی نصب کردند .

چون نظم اجتماعی جز ضروری زنده گی مردمی است بناء" من خواهان پولیس ملی بوده و به خاطر یک افغانستان ازاد جانب داریک اردوقوی افغانی میباشم .

سیاست خارجی :

1: - سیاست عدم انسلاک : افغانستان یک کشور غیر جانب دار وبی طرف بوده سیاست صلح جویانه داشته و سیاست بی طرفی مثبت ، فعال دائمی خویش را دنبال نماید . و به شکل یک کشور ازاددرهمه امورات سیاسی اجتماعی و اقتصادی موضع گیری مستقل داشته میتواند ابراز نظر نماید .

2: - افغانستان به حیث یک عضو جامعه ملل بوده از تمام منشور ملل متحد جانب داری و پشتیبانی مینماید .

3:- احترام به حقوق بشر و تمام نورم ها ، موازین و میثاق های بین الملی .

4: - داشتن روابط حسنه با همه کشور های جهان .

5: - با داشتن حسن نیت ، همزیستی مسالمت امیز حسن همجواری با کشور های همسایه و عدم مداخله در امور داخلی هم دیگر .

موضع گیری حزب استقلال افغانستان:

------- حزب استقلال افغانستان مداخلات مستقیم و غیر مستقیم بیرونی را با طرز العمل استعمار کهن و نوین در قید زمان گذشته حالیه و اینده فراموش نکرده نمی کند و نخواهد کرد .

------- حزب استقلال افغانستان از طریق تفاهم بین المللی خواهان اهداه و استرداد مناطق از دست رفته تاریخی خویش است که در اثر تلاطمات سیاسی از دست داده است .

 ------ حزب استقلال افغانستان مغایرت و مخالفت با اراده بیگانه گان در این کشور داشت دارد و خواهند داشت .

------- حزب استقلال افغانستان با داشتن سابقه تاریخی بیش از یک و نیم قرن بیگانه ستیزی ، ضدیت و مقابله با ایدیو لوژی های صادر شده و شخصیت های فرستاده شده دراین کشور داشت دارد و خواهند داشت .

------- حزب استقلال افغانستان همبستگی بین المللی را با همه نورم های ان پشتیبانی  نموده اما هرگونه وابسته گی بیرونی را قاطعانه رد می نماید .

------ حزب استقلال افغانستان ، افغانستان  را برای مردم افغانستان می خواهد .

پاینده باد ازادی و استقلال افغانستان

زنده باد استقلال خواهان افغانستان

صدا و ندااز همه ماو شماست

شجاعت و صداقت ازماست

 انتخاب و متانت برشماست

و من الله توفیق

پروفیسور دوکتور غلام فاروق " نجرابی "

رهبر حزب استقلال افغانستان و کاندید ریاست جمهوری افغانستان

اهل حضور و حضار گرامی !

قبل از اینکه در مورد خط مشی و مقدمه ان صحبت نمایم ارزومندم که این چند جمله را در ذهن داشته باشید . من به نماینده گی حزب استقلال سه سال قبل در مقام ریاست جمهوری کاندید بوده ام و دراین دوره نیز به نماینده گی حزب استقلال دراین پست کاندید هستم .برای سیاست مداران و فکر پردازان از زندان باکی نیست زیرا سیاست اموزگاران و پالیسی میکران گفته اند : سقف زندان چتر افتخار ، کنج زندان عبادت گاه و زنجیر زندان دانه های تسبیح سیاست زاران بوده قابل بوسیدن است .

نه ترس از کشتن و بستن ندارم باک زندانی

ازان روزی دراین راه گام نهادم ترک سرکردم  



بالا
 
بازگشت