«آزادی» در زنجیر اسارت برده گی 

 

«آزادی » نام  ما هنامه ا  یست که هر دوماه  در کشور دنمارک به مدریت آقای« روشن » که متا سفانه تا هنوز هویت اش تا ریک است به  نشر می رسد . از مدت ها بدینسو گاهگاهی صفحات این نشریه را تحت عنوان «  بازتاب دهنده اند یشه  های دمو کراتیک مردم  افغا نستان »  از طریق  دوستم که به آن مشارکت دارد در یا فت و به خوانش گرفته ومی بینم که یک خط سیاسی مترادف به رسانه های دروغ پراگنی « بی بی سی »  با کاپی محتوای روزنامه جنگ پاکستان  ویا صدای شریعت طالبان  در آن مشاهده می شود. این ماهنامه به یک ستیژ ضد دمو کراتیک،  نیرو های گمراه ,  نا راض ،  عناصر ما جر ا جو وفرصت طلب مبدل ودر  این شرایط بحران زای کشور ما به عوض کار در زمینه  اتحاد وجوشش نیرو های وطنپرست افغا نستان وبخصوص باز ماند گان ومتحدین نظام های مربوط به  حزب دمو کراتیک خلق افغانستان وکلیه نیرو های روشن جا معه  , به بذر افشانی تخم نفاق وشقا ق دست زده  وقبل از نشانه گیری نیرو های بنیاد گر وترو ریستان حرفوی , برعکس  نقش وطنپرستانه وداد خواهانه نیرو های بالنده وتجدد طلب افغا نستان را مورد تاخت وتاز قرار داده ویک تفاوت جدی در خصوص محتوای ظا هری  عنوان ومضمون آن به چشم می خورد.  لذا بر حسب گفته های  بزرگان که فرموده اند : « یا چنان نمای که هستی ویا چنان باش که مینمائی » بر آن شدم که فقط چند سطری محدود  پیرامون آن وخطوط فکری اش بنویسم تا باشد اندر کاران ان درک نمایند که قرن 20 در اثر شتاب زمان به تاریخ پیوسته است ودر ورای قرن   21   قرن جریانات نوین زندگی ,عصر آماج عصیانگر وبیدادگر استعمار نوین , عصر تشدید تضاد های درونی نظام سر مایه داری  عصر ظهور پدیده های جدید در انطباق با شرایط تاریخی وقوانین دیالکتیک که شما خود از آن نام می برید ,  با ید از خواب بیدار شد وبا تحلیل مشخص از اوضاع مشخص پرو گرام استراتیژیکی سیاسی  خویش را  نه کا ذبانه بلکه واقعبینانه در  جاده دمو کراتیک  بنیاد نهاد . شاید این دوگانگی از موقف مدیر مسول آن که در عین زمان هم به حیث « چلی مسجد »  محل خود در کشور دنما رک  وهم به حیث مدیر مسول روزنامه ناشر افکار دمو کراتیک ایفای وظیفه مینماید ناشی گردد. بزر گان گفته اند :  «  بسا که به مبرز رود پاک بیرون آید وبسا که به کعبه رود پلید بیرون آید  »  شما باید از میان حجره مسجد صداقت  راستی , پرهیز کاری وامانت داری را فرا می گرفتید نه شیوه های افترا  انگیزوبهتان گر را .  در یک ارگان نشراتی که تحت چنین  عنوان پخش می گردد حد اقل باید به همان اشاره اول براه افتد .  متا سفانه برعکس وی از جا ده تعین شده انحراف وبسوی اهل شب پرستان سیاه دل سرکشیده است که عوامل وانگیزه های اصلی آن با اینکه از فحوا قابل درک است اما در رسمیات آ ن ما هنامه  بیان نمی گردد.  شاید مدیر مسول به این عقیده باشد که   « هم لعل بدست آید وهم دل یار نرنجد » اما این را نیز باید درک کرد که پا ماندن در دو کشتی بطور همزمان خساره بزرگی را در قبال سر نوشتش  خواهد داشت.    از روال کار وشیوه نشراتی این نشريه  فقط به استثنای انعکاس برخی از  مقالا ت عناصر روشن اندیش و  نو یسند گان  وطنپرست کشو ر که آن هم به منظور عدم راه یابی به آدرس اصلی این پروژه کار سازی شده  اجازه نشر می یابد ,  مند رجات دیگر آن بر پایه بد بینی ، تخریب , فخر فروشی وپرازیت پراگنی های گمرا کننده ومیداندهی بذله گوئی های افراد تاریخ زده وبد نام ونشا نه گیری رهروان وطنپرست جا معه  چیزی دیگری  نیست. نمی دانم که دموکراسی که آقای مدیر مسول به آن معتقد است  از کجا الهام می گیرد. ولی با توجه به جریا نات سیاسی اجتما عی  جامعه افغا نستان میتوان چنین نتیجه گیری نمود که هنوز جا معه افغا نستان تا آن حدود از لحاظ رشد  دمو کراسی به قوام نرسیده تا باشد از میان حجره مسجد دموکرا سی  « نوین   » طراحان کنگره سوم ح,د, خ, ا را به حیث یک پدیده متکامل عرضه داشت . تجربه به  اثبات رسانده است  که این طرز دمو کراسی  جعلی بر خا سته از حلقات معین اسلا م آباد  در اوج مستی اش به زمین فرو غلطید.  من خود با آنکه یکی از جمله ستایشگران وادامه دهندگان  کار نامه های افتخار آفرین مبارزات  عادلانه پا کنهادان و رهروان حزب  دمو کرا تیک خلق افغا نستان  هستم اما نمی خواهم تا من وهر کسی دیگری به نام وافتخارات عظیم آن بطور بچگانه بازی نماید.  هر چند عناصر مزدور صفت چون جیفه پرستان نیمه را ه  مانند قا تلین زنده یاد میر اکبر خیبر شهید  وده ها عنصر مزدور صفت ديگر , فقط برای ارضای خاطر با داران شان کا غذ سفید را به رخسار خود مالیده وانراسیاه نموده وفقط سفسطه سرايیده اند , اما نتوانسته اند تا حقایق اصلی مربوط به زندگی حزب را با دو انگشت پنهان نموده وآنرا فرش زمین نمایند.    بزر گان گفته اند که : « برای بد نام ساختن یک جریان سیاسی بهترین طریقه آن است تا شخصی یا گروهی به نام دفاع از آن بر خیزد وآنرا به یاوه وسفسطه مبدل نماید » باید با تمام صراحت برای شما موسسین کنگره(!) عرض نمایم که این حزبی را که  گویا شما دوباره میخواهید به آن جان تازه ببخشید لشکر دوصد هزار نفری در افغا نستان بود واین چنان وزنه سبکی نیست تا توسط 3-4 نفر افراد پر خاشگر وما جراجو احیا گردد. واحیای آن پیش شرط نفی تمامی انسان های رسالت مند جامعه ما ووارثین وهمپیمانان صدیق کا روان اصلی آروزو های شریفانه آن حزب باشد .  از مدت ها می بینم که این  نشریه وسایت مربو ط به آن وشخص مدیر مسول  یک مسابقه تمام عیار را با روزنامه  « جنگ پاکستان » برای بد نام ساختن جبهات ضد پاکستانی و ضد عمال آشکار وپنهان آی اس ای براه انداخته است . وبه شکلی از اشکال میخواهد تا انتقام سقوط نظام  دودمان طالب را از جان نیرو های رسالتمند افغانستان به شکلی از اشکال بستاند .   آقای «  تاریک »  تو نمی بینی ونمی شنوی که ما هانه چند سازمان به مشاورت وبه تاسیس مستقیم آی اس آی پاکستان در کشورت بنا می گردد  ؟  گاهی بر نامه های  آنها را مورد نقد قرار داده ای ؟ که امروز در زیر نقاب دموکراسی چهره اصلی خود را پنهان می نمایی وصفحات سفید آن روزنامه بیچاره را برای توهین وبد نام ساختن برخی از رهبران بزرگ وعالیقدر وهمسفران دیروزی خویش اختصاص داده ای  ؛  تو درک می کنی که در کشور ت وسرا پای جا معه افغا نی  چه نیروی سیاه وشب پرست وظلمت پیشه حا کم است ؟ آیا بهتر نیست تا با نوک قلم ات اگر واقعا آنچه که هستی که مینمایی آنهاراآ شکار نمایی تا همسفران پیشین خود را ؛  آنهم به بسیار نا جوانمردی وخلاف مجموع نورم های اخلا قی , افغانی وملی ؟    دلچسپ است , کسی که به حیث کارمند کمیته مرکزی حزب حاکم  وبه حیث کا رمند امنیت دولتی  « خاد »  خلاف مجموع قوانین آن زمان ونورم های  قا نونی , اخلاقی , حزبی,  حتی قبل از سقوط نظام از وظیفه   فرار کرده است  وبه عوض اینکه برطبق قانون نافذه آنوقت محکمه صحرایی می شد    , گو یا  حال وجدان اش بیدار شده ومیخواهد تا آرمان حزب را زنده سازد ؛؛؛ آرمانیکه در نبود تمامی انسان های با لنده ووطنپرست افغا نستان توسط عسکر گریزان  جان پیدا نماید . منتقدان شما از یک سوال اساسی چشم پوشی کردند وآن اینکه چگونه حس ششم شما وفقط حس  شما کشف نموده بود که عمر رژیم رو به پا یان است تا فرار نمو د ؟  چرا این مژده را تنها به رهبران آی اس پاکستان وسپس رهبران پیکینگ آنزمان  که در آنوقت حتی  پرنده بدون اراده آنها در آن سر زمین مرگ داخل نمی شد واما شما با یک هنر خاص داخل ودر آنجا در زیر چتر« ای اس ای » که  در فکر نجات جان تان شدید ارائه کردند ؟ آیا دفاعیه شما در سایت آریایی با توجه به ماموریت های قبلی وسر گذشت  تان  مسخره آمیز نیست ؟  وباز هم میخواهی تا بار دیگر با  پر رويی عام وتام  همان نقاب زنگ زده را بر رخسارت بکشانی وتحت نام دمو کراتیک بهترین فرزندان وطنپرست افغا نستان را تحت اندیشه های افراط گرایی  «  د مو کراسی نوین » وتعصب جویا نه خود  شکار نمایی ؟   . 

اگر قلب کار گر دانان «  آزادی»   ونشرات تحت پوشش مر بوط به مر کز واحد و اقعا سیاه نيست براین نوع سخن پردازی جعلی که شما خود به آن معترف هستید چطور اجازه نشر دادید . این خود  بیا نگر انکار نا پذیر نیت قلبی شما بوده  است  پس حال « پا ک کاری » انرا از دیگران مطالبه می نمایید ؟ ,  چه  مضحک  روشی   وچه سیاستی   ؛ « هم به نعل بزن وهم به میخ »  شاید در ذهن هر خواننده محترم غیر از شما این سوال مطرح شود که شما پیروان صدیق ودو آتشه رهبر گرا نمایه کجا بودید که یک سبکسر نا دان  حرام نمک وبی مکتب چون عظیم شهبال به این خود سری وبه این نا واقع بینی واکا ذیب در مو قف دشمنان مردم افغا نستان  قرار گرفته و بهترین شخصیت های حزبی که حتی همین لحظه شما می خوا هید به نام ایشان  تجا رت نمایید ,  واستادان دیروزی خود را فقط به خاطر در یافت انعامی  مورد توهین قرار دهد ؛   آیا وا قعا شما به این اندازه آزاد هستید که حتی با لاتر از نورم های غربی این نشریه را با چهار دیوار شکسته اش سر سبیل رها نمایید ؟ این یک باتله دانی است یا یک نشریه دموکراتیک ؟ . حتی در با تله دانی هم  فقط انچیزی که در ظاهرجلوه می کند فقط انرا در یافت خواهی نمود نه اشیای گندیده را که نوشته باشد «Made in Japan    »   ودرونش اشیای ساخت پاکستان باشد . این واقعا یک ارگان نشراتی دموکراتیک است  یا ارگان نشراتی شاروالی کابل آن هم به مدیریت شخصی با ضمیرتاریک؟ آیا همین نشریه و ناشر آن  با چنین خط فکری معما بر انگیز  کنگره سوم   « ح .  د. خ. ا » را دعوت مینماید  وهمان  بر نامه را تعقیب خواهد نمود ؟ آیا در تمامی سرو پای آن لشکر بزرگ حزب فقط همین دو سه نفر نقد کننده  وایدولوژ ی  پرداز وجود دارد ؟   می دانم که سوال در جای دیگری نهفته است واین درد بی درمان از جای دیگری رگ وپوست واستخوان شما وسایر عنا صر تنگنظر  را به سوزش آورده است . وآن اینکه با همایش بزرگ رهروان اصیل نهضت های روشنفکری افغا نستان در اروپا  آتش بزرگ پیکر لرزان عناصرتنگ نظرو منجمد الفکر را فرا گر فته است . انها دیروز را به  امروز وامروز را به فردا می خوانند  وقبل از همه عاشق رنگ وبوی پدیده می باشند تا ماهیت ومضمون شان .  آنها فراموش نموده اند که در آغاز تحول هفتم ثور هرگاه یک جبهه دمو کراتیک از تمامی نیرو های چپ ونیروهای طبیعی مدا فعین تحو لات مترقی ودمو کراتیک وروشنفکران مردمی تشکیل می گردید واز انحصار گری قدرت اجتناب می شد هر گز پروژه نیرو های چپ به چنین سر نوشت درد ناک مواجه نمی گردید . آیا باز هم همان خطوط فکری انحصاری وتنگنظرانه با همان بر نامه های دست نخورده پیشین با نادیده انگاری عوا مل  فرو پاشی نهاد های دموکراتیک در کشور دنبال گردد ؟.  چه رسد به انسان متفکر وبا لنده  اگرتکا مل  زندگی حیوانات طبیعی را در دراز نای حیات شان مورد مشاهده قرار داده باشید باید در یافته باشید که چگونه با توجه به شرایط تکامل تدریجی با در نظر داشت جو اقلیمی خاص  پرنده گان به جا نداران  زمینی و جا نداران زمینی به پرندگان وحشرات  تبدیل می شود , اما جان وروح آنها با  بسیاری صفات قابل پذیریش با قی می ماند . تغیر وتبدیل در پدیده های سیاسی واجتماعی هم بر همین منوال استوار است اما مهم آن است تا جوهر اصلی که همان آرمان قبول شده است  تحول پیدا نکرده ودست نا خورده با قی بماند .  تا آنجا که من از محتوای کار نهضت فراگیر مورد انتقاد شما عزیزان کنگره سوم درک کردم این است که ایشان  از ارائه شعار های شتابزده وغیر منطبق به شرایط کنونی کشور , بر طبق تحلیل خاص اوضاع کنونی کشور وجهان با توجه با مفردات وشرایط معین  آن اجتناب نموده اند وباشعار های دموکراسی  آزادی , عدالت وترقی اجتماعی , تامین وحدت ملی , تامین صلح واقعی , وتامین منافع زحمتکشان افغانستان معتقد ووفادار  میباشند . با آنهم هرگاه   کسی به  این اصول موافق نباشند اولا با طرح نظریات سازنده که هنوز باب ارائه نظر یات , پیشنها دات و مذاکره باز است میتواند  اصلاحات لازم را پیشنهاد نمایند. در غیر آن شما میتوانید تا  یک اصول انقلابی را در کنگره سوم حتی خدا برکت اندازد نه  کنگره ای  سه نفری  بلکه کنگره  ده   نفری به تصویب برسانید واز گزند همه انتقادات وتخریب کاری ها  نیرو های تجدد طلب را در  امان سازید. هر چند شما  عزیزان  نا وقت از خواب بر خاسته ايد وباید برای تان اطلاع دهم که حزبی را که امروز شما به حیث سنگر تبلیغا تی میخوا هند تا از آن استفاده نموده وتحت پوشش آن , نیرو های اصیل جا معه ما را  مورد حمله قرار دهند , نه نام اول اش حزب دمو کراتیک خلق افغا نستان بود ونه نام اخیر آن , البته طی پروسه زمانی نام اش تحول یافته وبرای آخرین بار در کنگره دوم حزب که شما آنرا  « کگنگره گلیم جمع  » می خوانند نام اش به حزب وطن تغیر یافت , ومتا سفانه تاکنون به شاخه های متعددی تبدیل شده است که بهتر است ولو تحت هر نام وعنوانی که باشد به این شکست وریخت پا یان داده شود وتمامی نیرو های وطنپرست جا معه وکلیه نیرو ها ی چپ دمو کرا تیک  یا تحت چتر یک جبهه وسیع ویا تحت یک سازمان واحد مجددا متحد ومتشکل گردیده وبه این پر اگندگی پا یان داده شود. به نظر من که هوا خواهان نهضت میهنی بصورت قطع در تلاش ان نیستند  تا دوباره ا حز اب ویا سازمان های چپ  گدشته را  با همان  ساختار های قبلی و بر نامه های پیشین شان احیا نمایند بلکه ایشان خود را ادمه دهندگان ووارثین آرمان های  جنبش های روشنفکری پیشین افغا نستان  منجمله حزب پر افتخار دمو کراتیک خلق افغا نستان تحت یک برنامه جامع وفرا گیر بر طبق نیاز زمان وا نمود مینمایند . اما در مورد وسواسه دیگر تان باید عرض نمایم آنانیکه فریب شما  وفریبکا ران دیگررا  تا هنوز نخورده اند باز هم  فریب هیچکسی دیگر ی را نخواهند خورد ومطمئن باشیدکه همه , راه حساب شده وآگا هانه را بر گزیده اند نه راه های تقلیدی و سفارشی را   . موضوع دیگری که در یا د داشت دیگر همسفران مدیر مسول «  ازادی »  در مورد سقوط حاکمیت حزب ورژیم مربوط به آن آمده است  باید بر پایه واقعیات تاریخی عرض نمایم که این رژیم یک شبه سقوط ننمود وتقدیر اش از همان لحظات پیروزی اش  چنان رفته بود تا سقوط نماید . این پندار را میتوان در کتاب تلک خرس دگروال یوسف , کتاب « جنگ اشباح نویسنده مشهور امریکایی به نام   « steven  coll   »  بر گر دان  مقاله نیکو لای کزیروف کارمند بلند پایه وزارت امور خارجه شوروی وقت تحت عنوان «   ما به دستهای  خود قا یق افغا نستان را  به موج ها  افگندیم  »   که در ان از نقش ما موریت گر باچف وباند او در افغا نستان ومذاکرات تسلیم طلبانه ویک جانبه مذا کرات ژ ینو  به نفع پاکستان  پرده بر میدارد , منتشره سایت آریایی »   مقاله اخیر سایت « آریایی »  محترم  رسولی بنام«  افشای اسرار سبعانه حاد و همه گیر »   مقا له م .ع  معاشر در سایت آریایی  تحت عنوان  « برای اولین بار فاش میشود  «  که سیا نیرو های شوروی را به افغانستان کشاند »  , قطع کامل کمک های مالی وتسلیحاتی متحدین پیشین نظام ووابستگی ماسکو با نیرو های جهادی , اسناد منتشر شده وزارت خارجه شوروی وقت ,  نا مه شخصی داکتر صاحب نجیب اله عنوا نی سر منشی ملل متحد در زمان  پنا هند گی اش به آن دفتر در خصوص استعفا نا مه اش هنگام تصدی مقام ریا ست جمهوری وسمت ریا ست حزب وطن   ؛ برهم خوردن پلان پنج فقره ای صلح  ملل متحد توسط اسلا م آباد ونیرو های جهادی تحت امر آن , اعترافات رهبران ومنا بع استخبا رات غربی در پی نقش شان پیرامون  سقوط رژیم وصد ها وهزار ها سند گزارش و مقالات معتبر نویسند گان  دیگر در زمینه ؛ جنگ های جلال آباد , سقوط خوست , کو دتای شهنواز تنی وتضعیف بنیاد دفا عی دولت  , وده ها عوامل دیگر که ذکر آن از توان حجم این مقا له حاضر خارج است .ان چیزیکه نها یت دلچسپ هست عبارت از این است که توطئه گران وخرابکا ران ملی وبین المللی خود  از انجام جرم بزرگ شان در پی سقوط نظام مربوط به حزب دمو کراتیک خلق افغا نستان اعتراف مینمایند اما شما آقا یان فقط حال با لای  مقبره رژیم اشک تمساح ریخته و به عوض رد یابی عوامل اصلی وعینی وبه غرض گمراه سازی  وپرازیت سازی پای مجرم باز هم حملات شدید وغیر منطقی وغیر علمی خود را به آدرس های مورد نظر  از طریق این نشریه منتشر ساخته تا نیرو های تروریست بنیا گرا ها وعوامل « سی آی ای » و« آی اس ای »  پا کستان را  در پی سقوط  رژیم  گو یا برا ئت داده وآب را به آسیاب دشمن بریزانند . فکر کنم که این تلاش های بیهوده در جهان سیاست وجهان روشنفکری ومنطق  ودر پرتو اسناد ومدارک بیشمار جنایکاران اصلی  هیچگونه اثری را جز افشای چهره های نقاب دار دو رو ودو پشت  نخواهد داشت .

پلان اصلی برای سقوط رژیم چنان فرمول بندی شده بود تا مجددا حوادث خونین چیلی در تا ریخ بشریت تکرار گردیده وجاده های کا بل بطور مکمل به ساحه قرمز تبدیل گردد . اینکه دشمنان سوگند خورده مردم یا در نتیجه هوشیاری بر خی از عنا صرمربوط به حزب حاکم   در همان لحظات اخیر جان کنی رژیم ویا اوج احساسات قدرت طلبی میانگروهی  از تحقق آن پروژه نا کام ماندند مسله جدا است . وهیچکسی نمیتوانست در واپسین دوره حیات اش ,  آخرین نفس های رژیم را که تحت عوامل گونا گون به بستر مرگ قرار گرفته بود باز ستاند .  شاید اقدا مات شتاب زده وما جرا جویا نه وهوسانه برخی ها  همان سر گذشت مرگ آفرین را در کشور ایجاد می کرد.  لذا نمیتوان تا عناصر غیر را فقط به یک اتهام بسیار ساده  به اصطلاح « خونی » قلمداد کرداین محا سبه از توان وصلا حیت تاریخ است وبگذار تا تاریخ در این بر هه ای از زمان با عناصر اصلی راه اندازی ماجرا ها  حسابش را پاک نماید.

 هرگاه دلسوزی در وطن در کار است شعار اصلی آن است تا در زمینه اتحاد وهمبستگی نیرو های ملی دمو کراتیک ووطنپرست جامعه از این ستیژ وسیعا استفاده صورت گیرد نه اینکه  ماهنا مه وسایت های  انتر نیتی آن گویا خویشتن را به قاضی القضات تمامی دورهای  انقلاب تبدیل وبه میل واراده خود وتحت نسخه مشخص به عوض رد یابی قاتلین ملت ,غارت گران سر مایه های ملی , دزدان بیت المال , دشمنان سعادت وارامش مردم افغا نستان , نیرو های روشن ووطنپرست جامعه را آماج حملات دروغ پراگنی  خود قرار داده ونیرو های اصیل که با استفاده از تحولات ملی وبین المللی میخواهد تا راه نجات وطن را از کام مرگ بر گزینند مورد تاخت وتاز قرار داد .

 

انجینر حیدر  «   حمیدی  »


بالا
 
بازگشت