سليم مجاز

کليفورنيا

نــــيـــــــــرنــــــــگ بــــــايــــــــکــــــــات

 

رويداد های روز نهم اکتوبر در افغانستان بيانگر آنست که نيروهای اپوزيسيون بار ديگر در دام يکی از نيرنگ های ماهرانه گردانندگان سياست افتادند. در پيامد اين نيرنگ چهارده کانديد رياست جمهوری بشمول يونس قانونی ، صحنه انتخابات را  رها کردند و ميدان سياست و انتخابات را  دربست در اختيار قدرت حاکمه قرار دادند. اين اشتباه سياسی کانديدان رياست جمهوری که مردم افغانستان از آنها توقعات ديگری دارند دوام صيادت نيروهای حاکمه کنونی را تضمين می کند.

همان صحنه مضحک را که اخضر ابراهيمی چند سال قبل سازمان داده بود بازهم تکرار ميشود. در جريان لويه جرگه ايکه محترم حامد کرزی بحيث رئيس اداره موقت انتخاب شد رويارويی غير متوازن بود. محترم حامد کرزی با يک  ضعيفه بنام مسعوده جلال روبرو شده بود. چند هفته قبل آقای ابراهيمی به پاسخ يک ژورنتليست در مورد انتخابات افغانستان اطمينان داد که وضع مطابق ميل پيش خواهد رفت. اين  مرد کهنه کار و اين روباه پير الجزايری بازهم مطابق رهنمود های اربابان خود پلان خويش را از فاصله های دور بمردم افغانستان تحميل کرد. برمبنای اين پلان چشم انداز دور دوم انتخابات عبارت خواهد بود از رويارويی محترمه مسعوده جلال يک  ناندير ضعيف ديگر در مقابل رئيس ادارهً انتقالی. اگر در افغانستان کنونی شعور سياسی در سطح شعور سياسی کشورهای چون هندوستان ، سريلنکا و فليپين قرار می داشت شايد کانديدی بگونه مسعوده به پيروزی ميرسيد ولی با توجه به تسلط گرايش های زن ستيزی در افغانستان ، پيروزی در دور دوم انتخابات محترم حامد کرزی دست بالا خواهد داشت.

مردم ما که دموکراسی همسايه بزرگ شمالی ما را به باد ريشخند می گرفتند اينست يک نمونه پياده نمودن دموکراسی امريکايی در افغانستان. اين بار نخست نيست که افغانها به دام نيرنگ بايکات می افتند.  مردم غيور و زرنگ افغانستان طی بيست و پتج سال اخير اندوخته های  غنی و تجارب پربار در عرصه های مبارزات مسلحانه آموخته اند. برپايهً اين اندوخته ها آنها با چال ها و نيرنگ های جنگ های کلاسيک ، پارتيزانی و جبهه ای آشنايی کامل  حاصل نمودند اما برعکس در عرصه مبارزات مسالمت آميز ، دموکراسی و انتخابات هنوز تمام چال ها و نيرنگ های دموکراسی های غرب زده را نياموخته اند. يکی از نيرنگ های معمول که نيرو های حاکمه در دموکراسی غرب زدهً  افريقا ، امريکای لاتين و دراين اواخر در کشورهای بلاک شرقی سابق بمنظور حفظ  و دوام حاکميت خود با مهارت بکار می برند عبارت است از تشويق و تحريم مستقيم و يا غير مستقيم نيروهای اپوزيسيون و ترک روند های دموکراتيک توسط بايکات و تشويق آنها ، بعدا اشتراک در جريان انتخابات . هدف اشتراک مخالفين در انتخابت بمثاله ريختاندن آب به آسياب حريف سياسی است که زمينه ها را برای پيروزی اجتناب ناپذير و کامل نظامهای حاکمه و دوام صيادت آنها مهيا می سازد.

اگر ما جريان انتخابات را بيک مسابقه فوتبال تشبيه کنيم هرگاه قبل و يا در جريان مسابقه يک تيم يک موضوع کوچک و يا بزرگ را بهانه قرار دهد و اعلان کند که آنها برسم احتجاج و اعتراض شش نفر لايق ترين بازيکنان خود را از ميدان مسابقه برسم بايکات خارج می سازند ، تيم مخالف با داشتن 11 بازی کن قوی پتج بازی کن ضعيف را به سهولت شکست خواهد داد. بدترين حالت آنست که تيم ناراض تمام بازی کنان خود را به استثنای گول کيپر برسم اعتراض از ميدان خارج کند و گول کيپر هم زن باشد.

يکی از جنبه های زيان بار ديگر بايکات در مجالس بزرگ ملی مانند لويه جرگه اينست که بايکات جريان رای گيری سری را به رای گيری علنی تبديل ميکند. اگر بدون بايکات اعضای يک مجلس در بارهً موضوعات مطروحه بسوی صندوقهای رای سری بروند بعد از اعلان نتايج فهميده نمی شود که کی به کی رای داد و يا کی ها رای موافق و کدام ها رای مخالف دادند. در حالت بايکات و ترک مجلس ، مخالفين بکلی خود را بيرقی و علنی می سازند که در پيامد بايکات نيروهای حاکمه بسهولت مخالفين خود را شناسايی نموده تعداد دقيق آنها را شمارش می کند و توازن نيروها را بروشنی می بينند و اگر در اقليت قرار داشته باشند در پی تطميع و يا تخويف آنها می افتند و اگر اين دو نيرنگ کارگر نيفتاد توسط تشويق آنها به دوام و پايداری در عمليه بايکات آنها را ماهرانه از صحنه بحث و رای گيری خارج نگهميدارد و ميدان سياسی را بگونه انحصاری بصورت عام و تام در اختيار خود حفظ ميکند.

درجريان لويه جرگه که محترم حامد کرزی بحيث رئيس دولت انتخاب شد گردانندگان پشت پردهً سياست افغانستان چندين بار مخالفين را تشويق و تحريک به ترک سالون مباحثات نمودند در حاليکه حضور آنها در هنگام سخنرانی ها و رای گيری ها اثرات مثبت وارد ميکرد. بهر پيمانه ايکه نيرو های اپوزيسيون در جريان بحث ها و جدل ها سهم فعال تر بگيرند بهمان پيمانه در تصاميم نهايی اثر خواهند گذاشت. نمايندگان پاکدل و پاک نهاد افغانستان در جريان لويه جرگه قانون اساسی به دام نيرنگ بايکات اپوزيسيون افتادند. با وجود آنکه در لويه جرگه قانون اساسی اخير تعداد نمايندگان اپوزيسيون اکثريت را تشکيل می داد آنها بار ها برسم اعتراض صحنه بحث ، استدلال و رای گيری را ترک گفتند. اگر آنها در بدل ترک ميدان ، مبارزه مسالمت آميز فعالانه در جريان گفتگو ها شرکت ميکردند می توانستند تعداد بيشتر وکلا را متقاعد به برحق بودن موضع خود بسازند. بهر پيمانهً که آنها در جريان رای گيری سری شرکت می کردند پيروزی های بيشتر کسب می نمودند که اين پيروزی ها ، آنها را در پيگيری نهاد های دموکراتيک تر در قانون اساسی مدد ميکرد. شايد ما امروز يک قانون اساسی با محتويات بهترمی داشتيم. شايد در افغانستان نظام پارلمانی تسجيل می شد. شايد صدراعظم می داشتيم و شايد هم والی های ما در محلات انتخابی می بودند و بالاخره شايد در افغانستان يک محکمه عالی قانون اساسی يا شورای قانون اساسی وجود می داشت که مانند ساير کشورها قانونيت تدوين انتخاب رياست جمهوری را نظارت ميکرد که هيچ نيازی امروز به افتادن در دام بايکات ديده نمی شد.

درفرجام بايست بمردم پاک سيرت افغانستان عرض نمود که بايکات در جلسات لويه جرگه و در جريان انتخابات و تشويق مردم به عدم اشتراک در انتخابات به وضاحت کامل به نفع طبقات حاکمه تمام ميشود. بنابران لازم است با هوشياری سياسی به چهرهً شخصيت هائيکه ديگران را تشويق و ترغيب به بايکات می کنند به نظر شک و ترديد نگريست. اگر تشويق به عدم اشتراک به انتخابات خيانت نباشد حتما يک عمل ساده لوحانه است.

 


بالا
 
بازگشت