سفر رومانتيک کرزی به آمريکا

 

اخيراًاجلاس نوبتی سالانه رهبران کشور های موسوم به گروپ 8 در آمريکا برگزار گرديد که آقای حامد کرزی رئيس جمهور افغانستان نيز در شماری معدودی از رهبران  به عنوان مهمان دعوت شده بود.

 اشتراک آقای کرزی درين اجلاس وبرنامه  مذاکراتش با بوش، کميته های مشترک کانگرس آمريکا و ملاقات هايش با برخی رهبران کشور های ديگر در شرايطی که   افغانستان با چالش های گوناگون ازبی امنيتی گرفته تا فقر شديد دست و گريبان است و نياز به حمايت بيشتر جامعه جهانی دارد، بسيار با اهميت تلقی شد. افزون بر آن اين سفر در زمانی اتفاق  افتيد که  افغانستان تلاش می کند خود را برای انتخابات عمومی برای نخستين بار درين کشور آما ده سازد.

اکثريتً ناظران و آگاهان خارجی که افغانستان را يکی از پروژه های جامعه جهانی در تحت حمايت مستقيم آمريکا بعد از حوادث سپتمبر2001  می نگرند،از گروپ 8 و به ويژه از اداره بوش انتظارات معينی داشتند. زيرا جنگ عراق نبرد با تروريسم  در افغانستان و منطقه را زير شعاع قرار داده  که در نتيجه نه مقابله با تروريسم دست آورد چشم گيرداشته است و نه اشغال عراق کدام سودی مادی و معنوی در پی داشته است. بر عکس  شبکه های تروريستی افزايش يافته است وشکست در عراق  هم برای اشغا لگران در راه به نظر می رسد. ازينرو سفر آقای کرزی   مورد توجه جدی افغانها و جامعه جهانی قرار گرفت و بسياری  به دست آوردهای آن  چشم اميد دوختند. چنانچه برخی ها اين سفر را بهترين فرصت برای بازتاب حقايق  جامعه افغانی پنداشته و انتظار داشتند که  آقای کرزی به عنوان رهبر سياسی افغانستان مسئوليت ملی دارد تا در کنار ذکر دست آورد های ناچيزش، صادقانه  ازنا توانی حکومتش و چالش های عمده که ثبات، دموکراسی وانتخابات عادلانه را تهديد می کند با جامعه جهانی و به ويژه با رهبران قصر سفيد در ميان گذارد. به ويژه از جناب کرزی توقع می رفت که شجاعانه دومسئله داغ  را در صدر گفتگوهايش با رهبران قصر سفيد قرار دهد: يکی بد رفتاری های نظاميان آمريکا با شهروندانش در زندانهای  آنها در افغانستان و ديگری نقش عيان و پنهان پاکستان در بی ثبات ساختن افغانستان از طريق صدرور تروريستان.

 اما برخی ديگری  چنين توقعات را از آقای کرزی در آستانه انتخابات که ا و آماده است به هر قيمت ممکنه با حمايت مستقيم آمريکا برنده شود، دوراز انتظار میدانستند .سرانجام آقای کرزی روز يک شنبه 20 جون در کابل خبرنگاران و مردم افغانستان را در جريان دست آورد های سفر رومانتيکش قرار داده و برغم عدم آمادگی و انتقادات گروه های مختلف سياسی برگزاری انتخابات را در ماه سپتمبر  حتمی  اعلام نمود.  پرسشی اساسی اينست که آقای کرزی از کدام دست آوردهايش صحبت می کند؟

مبالغه و ستايش در اوج شاريدگی سياسی

 سفر آقای کرزی به آمريکا و به ويژه مذاکراتش با بوش بازتاب جهانی داشته است. چنانچه ستايش آقايان بوش و کرزی ازيک ديگرشان ومبالغه ها پيرامون دست آورد های  مشترک شان در افغانستان همه را متعجب ساخت.  جالب اينست که آقای کرزی نه تنها بر ناتوانی و بی کفايتی حکومتش سرپوش گذاشت بلکه بسياری حقايق انکار ناپزير ديگر نظير  شاريدگی های سياسی درون حکومت، وخامت اوضاع امنيتی ، کندی روند خلع سلاح و ثبت نام رای دهندگان ، فقر شديد و غيره را کتمان نمود.

  اما اين کتمان کاری ها در شرايطی صورت گرفت که واقعيت های تلخ جامعه افغانستان به همه جهانيان عيان است و اوضاع افغانستان نسبت به سال پار بحرانی تر است. 

آقای بوش با تحسين از فعاليت های کرزی گفت« پيشرفت در افغانستان خيلی چشمگير است»  و« تصويب قانون اساسی، آمادگی برای انتخابات آينده و ساختن مکاتب»  يک پيروزی برای آقای کرزی است.

بوش افغانستان را نخستين مرحله پيروزی بر تروريسم  شمرد و افزود:« افغانستان ديگر فابريکه توليد تروريسم برای جهان نخواهد بود». او همچنان افغانستان را بهترين مودل برای عراق شمرد  وگفت« افغانستان از ميان خاکستر سربلند کرد و عراق می تواند از آن بحيث مودل استفاده کند». در ادامه گفت آنچيزيکه در افغانستان اتفاق افتيده در عراق نيز اتفاق خواهد افتيد.

بوش همچنان پنج تدابير جديد را برای افغانستان معرفی کرد

- تربيت سياستمداران منتخب جديد؛

- توليد کتب درسی و تربيت معلمه های زن؛

- تبادل فرهنگی ميان دوکشور؛

- سهم در سرمايگزاری و تجارت در افغانستان؛

- ايجاد صندوق 5 ميليون دالری حمايت از تجارت کوچک به ويژه توسط زنان تجار.

آقای کرزی نيز ازشخص بوش و حکومت آمريکا قدر دانی کرده گفت:« افغانستان در سال گذشته 30% پيشرفت اقتصادی داشت و انتظار می رود سال آينده 20% داشته باشد و اين دست آورد ها بدون کمک آمريکا امکان نداشت»

اوآزادی مطبوعات و ظهوربی سابقه احزاب سياسی در کشورش را دست آورد حکومتش شمرد.چنانچه  آقای کرزی نشرات  افغانستان  را حتا از روزنامه های واشنگتن پوست و نيويارک تايمز کرده هم مستقل تر  معرفی کرد که خارج از کنترول دولت قرار دارند. او ظهور احزاب را در افغانستان به « برآمد ن  سمارق ها» تشبه کرده  و گفت  آنقدر زياد است که « نمی دانم چند حزب سياسی امروز در کشور دارم». کرزی همچنان اسامه وعمر را جنايتکاران ضد مردم افغانستان ، مردم آمريکا و جامعه جهانی خواند و وعده کرد راه های را جستجو خواهد کرد که آنها را به محاکمه بکشاند.( 1)

  بسياری ها  اظهارات مبالغه آميز کرزی و بوش را يک نمايشنامه برنامه ريزی شده تلقی کردند که هدف آنان را کارزار تبليغاتی در راستای انتخابات در افغانستان وً در آمريکا تشکيل می دهد. برخی ديگری عامل ستايش بوش از کرزی را بيشتر در عدم بديل بجای کرزی در افغانستان می دانند وبه منظور تقويت روحی او در انتخابات آينده  ارزيابی کردند. چنانچه در آمريکا نتايج  سفر کرزی را خيلی با اهميت از چندين نقطه نظر شمردند. در يک تحليل به قلم آقای رونالد فلامينی  که در   UPI) United Press International) انتشار يافت نتايج ملاقات بوش و کرزی در سه نقطه خلاصه شده: 1) معرفی افغانستان بحيث يک موفقيت در کارزار مبارزه با تروريزم؛2) تقويت روانی کرزی که در نتيجه جنگ عراق آسيب ديده بود؛ و 3) پافشاری به برگزاری انتخابات در افغانستان در ماه سپتمبر.همچنان هد ف عمده کرزی را که کسب اطمنان خاطر از جانب اداره بوش در انتخابات آينده تشکيل می داد نيز درين سفر بر آورده شمردند.

هرچند به عقيده بسياری تحليلگران اين اطمنان خاطر برای کرزی در انتخابات يک نياز بود اما نياز ديگر  کسپ حمايت مردم از طريق اراده آزاد شان در يک انتخابات آزاد و عادلانه می شمارند. بدون کسب  حمايتی مردمی صرف حمايت واشنگتن کافی نخواهد بود. چنانچه  واقعيت های افغانستان کمتر به سود  آقای کرزی در گردش است.  بناً فکر می شود با توجه به  وخيم تر شدند وضع در افغانستان، بازيهای بوش و کرزی به مشکل می تواند چشم انداز دلخواه در پی داشته باشد.

پک تريبون( سايت پاکستانی) در مقاله مفصلی سفر آقای کرزی را به آمريکا ارزيابی کرده دست آوردهای حکومت اورا مبالغه آميز وخلاف واقعيت های افغانستان توصيف کرد. « تمام ناظران بين ا لمللی افغانستان را صرف ابزار سياسی برای بوش در انتخابات ناميده اند... بوش می خواهد که برای مردم آمريکانشان دهد که آسيای ميانه را دموکراسی سازی می کند» ( 2)

همين سايت تناقض ميان گفتار کرزی را در کاخ سفيد و در اجلاس کميته های مشترک کانگرس آمريکا برملا ساخته است.« کرزی در يک صحبت هيجانی چنين گفت: « شما مارا با منابع خويش و رهبری خويش و مهمتر از همه با قربانی جانهای سربازان خويش کمک کرديد.» اما او بعداً چيزی ديگری می گويد: «خانم ها و آقايان! ما و شما راه دور و درازی در پيش داريم تا جهان را مصئون سازيم» 

در همين سلسله سانفرانسسکو کرونيکل به تاريخ 16 جون نوشت:« کرزی در کاخ سفيد تصوير زيبای از افغانستان به جهانيان داد در حاليکه در کميته های مشترک کنگره آمريکا ثبات و صلح در افغانستان را راه دراز ناميد». افزون بر آن کرزی خواهان گسترش ماموريت نيروهای( آی ساف) ياری امنيتی به نقاط ديگر کشور برای تامين امنيت انتخابات شد. (3)

سفر آقای کرزی  با انتقاد های شديد  گروه بحران بين المللی که گفته می شود يکی از بازيگران سياسی در افغانستان است وبا ماموريت ويژه بعد از سپتمبر در افغانستان ظاهر شده نيز  مواجه شد.  ويکرام پارک رئيس اين  گروه  در مصاحبه اش با رويتر گفت: « اين زمانی خيلی مساعدی بود که کرزی بايد در عوض بازی سياسی حقيقت را به  اداره بوش می گفت». در ادامه گفت: «  در موجوديت سلاح ها انتخابات  مشروعيت نخواهد داشت»

تايپی تايمز در نشرات مورخ 17 جون خود نيز نگرانی های مشابه را مطرح کرده است.« بوش برای پيروزی خويش در انتخابات، افغانستان را ابزار برای برنده شدنش انتخاب نموده است.» سازمان ديده بان حقوق بشر نيز از آقای کرزی نسبت مطرح نکردن حقايق افغانستان در آمريکا انتقاد کرد .

راديوی بين المللی هالند به زبان انگليسی به تاريخ 18 جون نتايج سفر آ قای کرزی را  با آقای احمد رشيد ژورنالست مشهور پاکستانی و چند تن ديگر به بحث گرفت. احمد رشيد « پيشرفت و دموکراسی» و« پيروزی بر تروريزم را در افغانستان» که آقای بوش در کاخ سفيد با سربلندی اعلان نموده بود، رد نموده و تصوير کاملاً متضاد را نسبت به اظهارات بوش و کرزی به شنونده ها داد.  چنانچه او گفت: « به نظرم ما فاصله زيادی با  پيروزی داريم. برخلاف ما شاهد خرابی ا وضاع امنيتی، افزايش مواد مخدرو شکست روند خلع سلاح هستيم» .« عجله به برگزاری انتخابات در افغانستان توسط آقای بوش بيشتر بخاطر پيروزی خودش در انتخابات امريکا  رابطه دارد...» (4)

يکی از چالش های که در برابر ثبات و امنيت افغانستان در سه سال گذشته عنوان شده، گسترش مواد مخدر در سرار کشور است که نگرانی های جهانی را نيز سبب شده است. هرچند آقای کرزی درين سفرش مبارزه عليه مواد مخدر را در صدر وظايف حکومتش معرفی کرد . اما بسياری ناظران آنرا چندان جدی نگرفتند. چنانچه آقای رابرت ويبر سخنگوی اداره مبارزه با مواد مخدر آمريکا ( 1999- 2001) از  بوش انتقاد کرد که در ميان برخی تدابير برای افغانستان مسئله بحث مبارزه با مواد مخدر شامل آجندای مذاکرات ميان بوش وکرزی نبود. در نتيجه آقای بوش و کرزی در مقابله با تروريسم نيز ناکام ماندند.(5)

 بايد گفت مبالغه در« دست آورد های افغانستان » توسط بوش در زمانی اتفاق می افتد که دروغ شاخدار ديگری او يعنی رابطه صدام با القاعده در نتيجه برسی های کميته ريشه يابی حوادث سپتمبر در اختيار  رسانه های خارجی قرار گرفت. چنانچه روزنامه نيويارک تايمز به تاريخ 17 جون  تحت عنوان « بوش بايد از مردم عراق معذرت بخواهد» بوش را به دروغ گويی و فريب افکار عامه مردم آمريکا بخاطر حمله به عراق متهم کرد. هر چند بوش اين اتهامات را مثل هميشه رد کرد و گفت بين صدام و القاعده روابط وجود داشت. اما به مشکل بوش می تواند  بدون ارائه کدام اسناد موثق جهانيان را قناعت دهد. و اين در حاليست که بوش تلاش می کند با استفاده از گزافه گويی ها در مورد افغانستان  شکست خويش را در عراق جبران کند.

 د ست آورد های  سفر کرزی

يکی از ويژگی های سفر آقای کرزی به آمريکا اينست که صرف نظر از نمايش گذاشتن  دست آورد ها و تحفه های افغانی اش برای رهبران کاخ سفيد ظرفيت، کرکتر و قدرت تسلط به نفسش را نيز  به نمايش گذاشت. چنانچه آقای کرزی نتوانست  حرکات، احساسات و هيجاناتش را که  در تحت تاثير بازيگران قصر سفيد قرار گرفته بود در تحت کنترول قرار دهد. بدون شک رهبريکه ناتوانی وبی کفايتی هايش را در پوشش مبالغه و گزافه گويیها  پنهان می نمايداز نظر روانی توان قدرت مانور دپلوماتيک از ا و بگونه طبيعی سلب می شود. واين درست همان جيزيست که با آقای کرزی درين سفر رخ داد. چنانچه برخی راز ها و نياز های راکه آقای کرزی با حاکمان کاخ سفيد در ميان گذاشته بود پنهان باقی نماند.  رويتر به تاريخ16 جون از آقای کرزی نقل قول کرد که او کمتر علاقه بر گشت به خانه ويرانش را دارد که در آنجا همواره مورد سوی قصد قرار می گيرد.

«کرزی در باغ گلاب کاخ سفيد برای بوش چنين گفت:« چقدرخوب خواهد بود اگر باری ديگر به آمريکا بيايم ، درينجا بمانم و برنگردم. آه اين کشور چقدر زيباست!»

اما بوش به اين پيشنهاد کرزی  علاقه سرد نشان داده با شوخی برا يش گفت« برو به خانه ات و کارکن. آيا درست نمی گويم؟

کرزی در پاسخ گفت: « تشکر، بلی درست می گوييد!»(6)

اين موضوع درضمن نتيجه گيری های سفر کرزی به واشنگتن مورد تبصره و کنايه  UPI) United  Press Internationalنيز قرار گرفته است.« اينکه کرزی گفت درينجا( واشنگتن)  باقی بماند يک احساس انسانی است. زيرا جانش در کشورش همواره مورد تهديد به مرگ قرار دارد».

اما  سانفرانسکوکرونيکل محبوبيت کرزی را در دل رهبران کاخ سفيد نه بر اساس دست آورد هايش در کشورش محاسبه کرد بلکه حرکات تملق مابانه و غير دپلوماتيک او را منبع اعتماد رهبران کاخ سفيد دانست. « کرزی با چپن سبز و کلاه پوست با گرفتن دو بوسه سخت از دو رخسار کولن پاول در دل او خود را بيشتر شرين ساخت»

دومين ويژه گی سفر جناب کرزی  را در چرخش سياست 180 درجه اوبه سوی جنگسالاران می توان مشاهده کرد. آقای کرزی برخلاف گذشته که تمام باربی کفايتی و ناکامی اش را به دوش رقبا و به ويژه جنگسالاران محلی می انداخت اين بار مشکل جنگسالاران را  کم اهميت جلوه داد. چنانچه او در پاسخ به پرسش خبرنگاران خارجی درين رابطه  گفت :« قبل از همه بايد بگويم ما آنها را جنگسالاران نمی خوانيم . زيرا برخی آنها رهبران بااحترامی دوران مقاومت اند.» . برخی ها اين سياست نو او در رابطه به جنگسالاران  را موقتی و تاکتيکی بخاطر کسپ حمايت آنها در انتخابات می شمارند.(7)

آقای کرزی در ضمن رد  خبر ائتلاف گفت:« قبل از همه وظيفه من است که صلح و ثبات را در افغانستان تامين کنم. و همچنان مذا کرات را به هر کس راجع به ثبات و صلح و حرکت به سوی دموکراسی  به بيش ببرم»   

ويژگی سوم سفر آقای کرزی اينست که او بگونه آشکارا طرح بازگرداندن طالبان و گلبدينی ها را با آقای رامسفيلد وزير دفاع و کولن  پاول وزير خارجه آمريکا در ميان گذاشته وظاهراً حمايت آنها را نيز در زمينه جلب نموده است. و اين در حاليست که دور جديد ماموريت بازگرداندن طالبان را در ميدان قدرت افغانستان مولانا فضل الرحمن به نمايندگی از طالبان و بريتانيا به نمايندگی از آمريکا بدوش گرفته اند. مطابق به اين سناريو ظاهراً بحث بر سرجدول زمانی خروج قوت های خارجی از افغانستان است که در نتيجه آن سرنوشت افغانستان باری ديگر بدست پاکستان در تحت پوشش طالبان قرار خواهد گرفت.(8)

 اين مذاکرات توسط جنرال حميد گل رئيس سابق استخبارات پاکستان (آی اس آی) حامی ديگر طالبان که طی مصاحبه ای به تاريخ 14 جون در اسلام آباد اتشاريافت نيز مورد تائيد قرار گرفت و چنين گفت« آمريکا و بريتانيا در نتيجه شکست شان در مقابل مقا و مت طالبان در افغانستان پيشنهاد حکومت ائتلافی را با طالبان نمودند. اما طالبان حاضر به همکاری با اين طرح خبيث نيست» همچنان به گفته او: « چون آمريکا و بريتانيا محبوبيت طالبان را در ميان شهروندان افغانستان در آستانه انتخابات می بينند، لزا آنها مجبور شدند با طالبان از در مذاکره پيش بيايند. اما طالبان حاضر به  همکاری نيستند.» (9)

اما به نظر می رسد ميان طرح شريک ساختن طالبان در حکومت آينده بر اساس سناريوی آقای کرزی و طرح  انتقال قدرت به طالبان بر اساس سناريوی مولانا فضل الرحمن  تفاوت های ديده می شود. آينده نشان خواهد داد که طالبان در تحت رهبری کرزی – آمريکا در قدرت بازخواهند گشت و ياکرزی در تحت رهبری طالبان – پاکستان در قدرت شريک خواهد شد. و يا مردم افغانستان باز مقا و مت را پيشه خواهند کرد.

 به هر تر تيب دست آورد های سفر آقای کرزی را می توان به پنج نکته ذيل خلاصه کرد:

1)    تحميل انتخابات به هر قيمت ممکنه در ماه سپتمبربمثابه دست آويز در کارزار انتخاباتی برای بوش در آمريکا؛

2)     تحميل جناب کرزی بحيث رئيس جمهور افغانستان از طريق يک انتخابات تقلبی غير دموکراتيک و غير عادلانه؛

3)    استراحت ورفع خستگی کرزی در گلستان کاخ سفيد؛

4)     باز گرداندن طالبان و گلبدينی ها به قدرت در نتيجه توافق با اداره بوش؛

5)    تشکيل ائتلاف ها با برخی گروه های مجاهد.

فکر می شود دست آورد های نامبرده به رغم خوش بينی ها ويا بد بينی ها قدرت اجرايی خود را در چند ماه آينده به نمايش خواهد گذاشت و آنگاه قضاوت آسانتر از امروز خواهد بود. اما تا آن وقت در ميان اميد و نگرانی ها به استقبال انتخابات شتافت.

 

منابع:

1)  رويتر-17 جون-« افغانستان آينده عراق است»

2 )برای آشنايی بيشتر به سايت« پک تريبون» مراجعه کنيد

3) سانفرانسسکو کرونيکل 16 جون 2004

4)برای آشنايی بيشتربه سايت راديوی نيدر لند به زبان انگليسی مراجعه شود

5)US Newswire,جون-15

6) برای آشنايی بيشتر  در بخش اخبار سايت آريايی مورخ 17 جون مراجعه شود

7)اسوشتد پرس 16 جون

8) پک تريبون 14جون

9) پک تريبون 15 جون

***********************************

 

هارون امير زاده

لندن 21 جون 2004

تلفون: 0044+2084227827


بالا
 
بازگشت