افغانستان در گرداب دسایس پاکستان

 

 

پا کستان این دانه  مرگبار  سرطانی در منطقه آسیا, درست پس از ولا دت اش از بطن استعمار وانچه را که از جد استعمار ی برتانوی خود  به ارث  برده  است پیوسته در محوریت خود   بحرانزا ومشکل آفرین بوده ودر درازنای  تاریخ موجودیت خویش , تراوش وعصاره زهر ناک این غده متورم علاج ناپذیر خونین وبی در مان خود  را بر پیکر بیمار دول همسایه بویژه  کشورمحبوب مان افغانستان  چکانده است که از اسراین زهر پاشی ها وپخش اکاذیب وپرازیت پراگنی های سیاسی ملی ومذهبی  تاکنون ملیون ها تن از هموطنان مظلوم وستمدیده مان  به عنا وین مختلف جان های عزیز شان را قربان ومیهن محبوب شان را ویران نموده  اند .

حول  تجاوزات ومداخلات  پیهم پاکستان در امور داخلی کشور مان اسناد ومدارک معتبر وانکار  نا  پذیری  به همت قلمبد ستان بیرون مرزی ودرون مرزی میهن, مجال نشر یافته است  که به سلسله آن اینک برگردان یکی از مقالات  منتشره در روزنامه «    آ  سیا تایمز» مورخ  29    می  2004  که به قلم  سید سلیم  «شهزاد » نویسنده مشهور   پاکستانی به رشته تحریر در آمده است واز عمل کرد های دولت پاکستان ,نظامیان خون آشام وآدم کشان حرفوی , در قبال افغانستان وتداوم مداخلات آن کشوردر امور افغانستان  واتخاذ تصامیم نسبت به سرنوشت مردم مان در شرایط کنو نی  وحمایت وسیع باند گروپهای سیاسی وگزینش دلقک های معلوم ا لحا  ل وغلا مان وفا دار اش در مسند فرمان روای ملت ستمدیده وزجر کشیده  افغان  پرده برداری  مینماید  به دست  نشر می سپارم 

 

 

مارش مجدد پاکستان

 

در نتیجه تحولات دینامیکی جوامع جهانی بعد از یازدهم سپتمبر , پاکستان از حالت یک کشور  پسیف  ومنفور «دارا ی طا قت  سلاح اتومی- پنا گاه تروریست» به یک دولت قابل قبول جامعه جهانی که به دنبال اعلام ایالات متحده امریکا در باره اینکه « پاکستان در میان کشور های  بیرون از پیمان ناتو , متحد  بزرگ ما  بوده  ودارای روابط محکم اقتصادی با جوامع اروپا  می باشد »  پیشرفت نموده است.

بخش اعظم این ا جا بت پاکستان به خا طر آن صورت می گیرد که پاکستان در خط مقدم مبارزه امریکا  با تروریسم قرار دارد

ودر حقیقت امر جنرال  مشرف پس از کودتای «سفید» سال 1999, انتخابات دموکراتیک را براه انداخته«گرچه اکتوبر گذشته درز برداشت»   پارلمان را احیا ودموکراسی را در کشور اعاده نمود.

موازی با انکشافات  اخیر, مگر پاکستان پالیسی های خویش را  در جهت آن انکشاف میدهد که در بر گیرنده منافع استراتیژیک آن هم  در منطقه وهم در  هردو بخش یعنی  آفغانستان وکشمیر گردد, و لو اینکه  این طرز برخورد منجر به درگیرشدن پاکستان برخلاف تصویر جدید جهانی او گردد.

منابع رسمی نزدیک به حلقات استرا تیژیک برای «آسیا تایمز »گفتند: اخیرا« نقشه راه مشرح ومختصر استراتیژیک جدید»در رابطه با افغا نستان وکشمیر  برای  « مشرف » داده شده است . در رابطه با کشمیر تحت اداره هند ,باید جنگجویان آزادی خواه کشمیر حملات تازه را بر مناطق کلیدی واسترا تیژیک براه بیندازند....

 

در افغانستان:

 

در افغانستان همچنان پاکستان روش مشابه را  با حمایت فعال تسلیح حزب اسلامی افغانستان بحیث یک بخش قابل قبول  سیاسی  که در انتخابات ریاست جمهوری وپارلمانی   در ماه سپتمبر رقابت نماید  پذیرفته است.

یک تیم مقیم پشاور حزب اسلامی افغانستان قبلا ملاقاتی را با حامد کرزی وکا بینه او در جهت صیقل کاری مشروعیت خویش انجام داده اند.

 

شاخه نظامی حزب تحت رهبری گلبد ین حکمت یار , در حال حاضر بطور فعال در برابر  هزاران تن از  نیرو هایی خارجی با ترکیب نیروهای «   ایساف –ناتو» در کشور  در گیر نبرد هستند.

 

ظهور پالیسی اخیر دولت  پاکستان از آنجا ناشی می گردد که هشت ماه قبل جلسه در پاکستان با شرکت جنرالان  ورزیده متقاعدچون  ریس پیشین ستاد ارتش «   جنرال متقاعد جها نگیر« کرامت »  ریس قبلی  «  ISI  » وریس موجود «          فوج» , جنرال متقاعد محمود « احمد  » همچنان متقاعد قبلی وسنا تور موجود جاوید ا شرف « قا ضی »  دایر گردید.

این افراد موا فقه نمودند که پاکستان از یکسو   باید یک عمل متوازن تهاجمی را درجهت تعقیب منا فع خویش«در افغانستان وهند- برگردان»  دنبال نماید. واز سوی دیگر جوامع جهانی را قانع سازد که ازتروریسم حما یت نمی نماید . چه این روش در شکل پناه دادن عناصر القاعده باشد ویا حمایت جگجویان درآنسوی کشمیر.

 

چشم انداز ماموریت جدید:

 

حدود کمتر از سه  سال قبل  , پاکستان استراتیژی عمیقی در افغانستان «حمایت رژیم طالبان» ونمایندگی موفقانه شبکه جهادی را  در کشمیر داشت, که بلا وقفه حکومت « دهلی » را خشمگین می ساخت اما هنوز پا کستان قادر نبود تا  این دو دست آورد خویش را  در برابر تفوق هند در منطقه تعبیر وتفسیر نماید.

بعد از یازدهم سپتمبر  برخی از انکشا فات بوقوع پیوست:

در قبال باز سازی ساختار های سیاسی احزاب مذهبی وانصراف شان از طرح قبلی « طالبان سازی» جامعه وتشخیص احزاب بنیاد گرا واحزاب میانه رو توسط مشرف و تبدیل احزاب مذهبی  به حیث یک بخش  پروسه مشروع سیاسی در کشورصورت گرفت که اتحاد شش حزب بنام «مجلس متحده عمل » مثال آن پنداشته شده که سال گذشته در انتخابات پیروزمند انه شان  مخصوصا منا طق مرزی  شمال شرق پا کستان وبلو چستان نگرانی های را ایجاد نمود.

تشکیل اردوی ملی که در غرب به حیث یک  دسته متعصب و اکستر یمست تلقی می گردید با بازی رول فعال پاکستان در قبال ریشه کنی  شبکه  القاعده هرچند ظاهری بود دوباره تغیر یافت.

شهرت وبد نامی  قبلی پاکستان به حیث کا نون سازمان های جنگجو در اشکال مختلف آن ,با ممنوعیت ویا خورد ساختن تشکیلات آنها بطور موثر تغیر یافته است.

در روشنی این دست آوردها , الیگارشی پاکستان با افسران ارشد فعال  ومتقاعد  «کسانیکه هنوز قدرت را در قبضه خود دارند »برخلاف نمای یک حکومت منتخب ,با ملاحظه تشکیل شورای امنیت مقتدر اخیر ,بایک  پلان عملی  بیرون آمده اند که عناصر کلیدی آن چنین است:

تشکل مجدداحزاب پراگنده کشمیری در چهار چوب« حزب المجا هدین »که یک سازمان بومی کشمیری می باشد,وقرار دادن تمامی قوماندانان محلی تحت فرمان آ ن که در حال حاظر این حزب به تنهای خود تمامی امورات  سرباز گیری ,ترینینگ, وبراه انداختن فعالیت های نظامی را بر اهداف استرا تیژیک هند به عهده دارد.این حزب اخیرا در رابطه با انفجار یک بس وکشته شدن  15  تن از نیرو های امنیتی در کشمیر تحت اداره هند مسول شناخته شده است.

 

پا کستان با مقا یسه با حزب اسلامی افغانستان و طالبان  هرگز از جنبش مقاومت افغانستان  حما یت ننموده ونه با آن مخالفت می ورزد . به عوض آن توجه خویش را در جهت تقویت شا خه سیا سی  حزب اسلامی  وطالبان« میانه رو» مبذول داشته تا آنها را در تصا حب قدرت مشاهده نماید. در عین زمان جنبش طبیعی گوریلا های بومی در افغانستان باید ادامه یا بد تا به حیث سپر, نفوذ اتحاد شمال « اساسا گروپ های غیر پشتون مسلط در شمال افغا نستان  »ونیرو های امریکای را در کنتر ول داشته باشند.

پا کستان نبا ید بطور فعال از جنگجویان خارجی والقاعده در منطقه بخصوص مناطق دور دست قبایلی  حما یت نماید. در حقیقت باید بطورمتناوب در جهت شکار «اهداف با ارزش عالی» مصروف گردد,البته  مثل عملیات اخیر وزیرستان جنوبی ؛؛  لذا این نوع « بازی های گربه وموش » اهمیت استرا تیژیک پا کستان را نزد ایالات متحده امریکا محفوظ میدارد.

نقش الیگارشی ها :

برخلاف  روسیه وامریکا ,الیگارشی های پا کستان قوه محرکه خود را دارا بوده وشامل سران  وسایل بزرگ  پترو شیمی ویا دستگاه های چند ملیتی نمی گردد. بلکه فقط افسران متقاعد  مثل جنرال حمید گل ,جنرال محمود احمد ,جنرال اسد درانی را در بر می گیرد.این افراد بطور فعال نقش بلفعل وبلقوه   بخش رهبری پا کستان  واردوی آن را  براه می اندازند.

هرچند این جنرال ها از چندین سال بدینسو به تقاعد سوق یافته  اند مگر بسیاری امورات را  در قبضه خود حفظ نموده اند  که شامل مسایل از جمله موضوعات مذهبی, جنگ سالاران وسیاست مداران افغانستان وپا کستان می گردد.ثروت های بی نظیر ونفوذ این جنرال ها نقش  انها را در بازی قدرت حفظ میدارد.

جدا از صادرات وواردات بزرگ در عرصه  تجارت, حمید گل یک خدمات ترانسپورتی « خدمات  انحصارات  بس »  در دو شهر اسلام آباد وراولپندی به جریان انداخته است که این بز نیس واقعا بنام دختر وی « عزما گل »صورت می گیرد.

جنرا ل  جاوید اشرف  «قاضی » وزیر اسبق   وزارت ارتبا طات و خطوط ریل وسکرتر جنرال سابق  «   ISI  »  « پدر موسس طالبان» امروز به حیث سناتور  در رهبری دولت توسط  حزب مسلیم لیک  ایفای وظیفه مینماید.

 شخص دیگر , ریس پیشین   «     ISI  » , اسد درانی که عملیات مشترک استخباراتی  امریکا –پاکستان را براه انداخت وبعد از تقاعدش وی به حیث سفیر در کشور های مهم اروپای وهمچنان سفیر عربستان سعودی ا یفای وظیفه نموده است. مرد مان مانند اینها که در گذشته با خود داشتند, معرف پالیسی پاکستان می باشند.در حال حاضر با توجه به تشکیل    حکومت اتلافی جدید تحت رهبری  «   Manmohan Singh  » در دهلی  ,پا کستان مصمم است تا مجددا تسلط حوزه استرا تیژیک خود در کشمیر را بدست آورد. انتظار میرود تا فعا لیت جنگجویان شدت بیشتر کسب نماید وحمله روز یکشنبه میتواند مقدمه آن باشد.در این حالت پا کستان برای یک گفتگوی سیا سی غرض حصول یک موا فقطنا مه  آماده خو ا هد بود واین زمان ایست که طبق وعده مشرف « جای نیمه راه » هند را ملا قات خواهد نمود.

 

استنتاج مترجم:

 

.دراین نوشته بوضاحت مشاهده میشود که حلقا ت   نظامیان کهنه کار  پاکستان  این مار چوچه های  ای  گزنده بخصوص ضیا الحق که میگفت «   کابل  را آهسته  آهسته بسوزانید » در تمامی حوادث فاجعه بار سه دهه ای اخیر نقش شماره یک را در تسلیح ,تجهیز, حمایت واعزام نیروهای خرابکار در افغانستان بازی, وبرای توسعه حوزه استرا تیژیک خویش به تشکیل وحمایت  گروه ها واحزاب مورد نظر در افغانستان مبادرت نموده وغلامان وفادار و بیشماری را برای تحقق چنین آرمانی استخدام نموده واز وجود آنهاوسیعأبرای ویرانی کشور وکشتار بیرحمانه صد ها هزار انسان مظلوم وطن مان سود برده است  پا کستان هنوز هم ریزرف ها وپوتنسیل سیاسی خود را در وجود تروریسم , طالبان وحزب آسلامی  گلبدین حکمتیار در جامعه افغانستان حفظ واز آن به حیث دگمه های فشار وتامین مقاصد سیاسی خویش وسیعأ استفاده مینماید.پاکستان این دشمن آشتی نا پذیر تاریخی ما با آنکه تما می بنیاد های مادی ومعنو ی میهن ما را نابود وغارت نمود واز سروت های غارت شده ملی ما گنج بیشار حاصل واز خون ملت مان  سرمایه های قارونی تشکیل  وبه قتل بیشما ر هموطنان ما مبادرت نمود حتی  به گور های خونین وخموش این نسل عذاب دیده وحتی به جان گیا ه ها زیروح وزنده جان این خطه خونین نیز رحم نکرد واز انتهای قساوت وبیرحمی در قبال مردم ما توسط   مردما ن فریب خورده مان  وخائنین وطن استفاده نمود وهنوز که هنوز است با وجود فوران بی انتهای خون از پیکر مجروح این نسل وتداوم شعله های آتش جنگ وبر پای کوره های آدم سوزی ونسل کشی  دراین دیار ,پاکستان ازاهداف پلند پروازانه وشوم خویش روگردان نبوده وبا توجه با مزه  شرین از   تسلط استعماری خویش در عصر « طلائی طالبان» چیز کمتر از در بند کشیدن کا مل افغا نستان در حدود« استعماری » خود در وجود یک نظام تحت الحمایه نمی خواهد . پا کستان از وضعیت موجود سیاسی در ما ورای جوامع جهانی واز شکست های خونین ایالات متحده امریکا در عراق واز روش های مرموز ودوگا نه اداره واشنگتن در قبال تروریسم وبنیاد گرای بخصوص بازی های دوگانه وچند پهلوی  ایالات متحده امریکا در افغانستان وسیعأ استفاده نموده ودر یک رقابت « خزنده » با اداره قصر سفید در جهت حصول منا فع استرا تیژیک وغارت گرانه خویش میخواهد  تا آنجا این بازی هلاکتبار را ادامه دهد تا حریف خویش را به سرنوشت سلف پیشین اش «  شوروی  سابق » مواجه ساخته وبا توسل با فشار های متواتر  نظامی وبراه انداختن نبرد های  مکرر چریکی  , خروج  نا بهنگام نیرو های نظای جوامع جهانی را  از کشورعملی و  عرصه تجاوزات آشکار  خویش را در افغانستان یا توسط نوری چشمی های وفا دارش ویا تجاوز مستقیم ارتش خود   مساعد گرداند . در این وریانت  ناظرین سیاسی یک احتمال دیگررا نیز مردود نمی دانند وآن اینکه در نتیجه شکست های پیهم اداره بوش در افغانستان وعراق وتحمیل فشار های سیاسی  جهانی و دلسردی و کا هش علاقمندی جوامع جهانی در حمایت نظامی از رژیم کابل وعدم صدور نیرو های نظامی در کشور که از همین حا لا مشهود است اداره قصر سفید در بدل عدم صدور تروریسم از افغانستان وعدم تحدید منا فع ایالات متحده امریکا از طریق حوزه های  تحت تسلط پاکستان , دست به یک معامله جانگداز زده وبار دیگر با استقرار یک نظام دست نشانده تحت حمایت پاکستان مبادرت نما ید که البته از بازی های « موش گربه» نظامیان پاکستان در قبال مبارزه با تروریسم وحمایت گروه های بنیاد گرا وتروریست در افغانستان وبرهم زدن متوا لی  اوضاع امنیتی در کشور  بخصوص در ما ورای  ولایات هم مرز با  پاکستان وپناه دادن به تروریسم جهانی  وعملیات های فریبکارانه چیزی دیگری را نمیتوان انتظار داشت.

میر غلام محمد غبار مورخ شهیر کشور در یکی از صفحات کتاب خود خاطر نشان مینماید : «مردان سلحشور افغانستان هرگز در میدان نبرد شکست نخورده اند فقط رهبران آنها است که در میدان سیاست طعم شکست را نوش جان نموده اند ».

آری ، پاکستان این همسایه ناخلف مان دشمن تاریخی وابدی ما است وخواهد بود. وما« گله  »  هم در زمینه نداریم .شکایت مان از زعمای کشور از انانیکه دموکراسی ومردم سالاری را  برای ملت ستمدیده کشور نوید میدهند از انانیکه  استقلال  آزادی  خوش بختی  وسعادت را برای ژنده پوشان وگرسنگان آواره  افغان بشارت می دهند از آنانیکه هنوز هم تعدد روز افزون  گورستان های وطن را شاهد هستند از آنایکه باران خون را پیوسته  در سر زمین آفت زده  شان در گوشه وکنار کشور مشا هده مینمایند از آنانیکه وظایف بزرگ جهانی را تاکنون انجام دادند وجهان را از« شرکمونسیم نجات دادند» از رهبران از انانیکه« دیوار  برلین» را فرونشاندند  , چرا موفق به انجام  چند وظیفه کوچکی در کشوری خود  نمی گردند که عبارت است از : تامین وحدت ملی,تامین صلح نه در قلمرو کل جهان ویا منطقه  بلکه صرف در حدود جغرافیای محدود افغانستان  ونجات آن  فقط از چنگال خونین پاکستان وتشکیل حکومت منتخب  مقتدر مردمی که نه بر پایه توطئه ودسیه وبازی های پشت پرده , نه متکی برچند تن یا چند گروه بلکه متکی بر شانه های ملت بی شکست واستوار افغان باشد  .  چرا با ارزش های جها نشمول دموکراسی بازی نموده وبا زدایش نقش نیرومند مردم بویژه روشنفکران ملی ووطنپرست وکافه مردمان افغانستان  در تشکیل نظام ملی ومردمی به اساس انتخابات آزاد سری ودموکراتیک  وضعیتی را در کشور فرا هم می نمایند تا نظام چند نفری فقط با وزش بادی از سوی پاکستان دگر گون گرددومردمان مان پیوست در اسارت دامنه دار تاریخی ملزم به تداوم حیات ذلت بار در زیر سیطره نظامیان خون آشام پاکستان گردند.امید وارم تا زعمای عالیقدر و رهبران بزرگ  چند وظیفه کوچک را نیز با کمال وجایب ملی با امانت داری عام وتام  انجام داده ولا اقل با استفاده از این چرخشگاه کوتاه مدت تاریخی , یک بنیاد واساسی خوب ومحکمی را به مثابه نخستین تحداب نظام دمو کراتیک و مردم سا لار در کشور گذاشته تا بار دیگر این دیوار تا سریا کج نرود.

هرگاه چنین رسالت سقلتی را بر شانه های نا توان ایشان ایجاد نماید که مینماید  پس بگذارند تا مردم خود سرنوشت ساز وتاریخ آفرین باشند. 

وا سلام

-------

-----

دیپلوم محمد عارف «  عرفان » 

 لندن 

04/06/06



بالا
 
بازگشت