من خارم  و پاسبان  گلهای  جهان

غمخوارم  وراز دان  غمهای   نهان

گلچین  زمانه  ر ا شگافم دل ودست

بیدارم    وباغبان   دنیای    جوان

" فروغ  هستی"

 

                  

 

      جنبش تاریخی سوم عقرب 1344خورشیدی، جنبش جوانان افغانستان و ادامهء مبارزات ملی ودموکراتیک مشروطه خواهان سوم افغانستان بوده است.

 

بعد ازجنگ دوم جهانی وپیدایی توزان وتناسب نوین قوای بین المللی ،بزیان فاشیزم هتلری در کشور ما نیز ابر های تیره وتار اختناق واستبداد سیاه  حکومت  سردار محمد هاشم  خان در ماه می 1946 پاره گردید وجای خودر ا به  سپهسالا ر شاه     محمود خان "پدردموکراسی! "خالی کرد . در دوران حکومت شاه محمود خان بحران اقتصادی وسیاسی همه جهات زنده گی مردم را فراگرفت . پایه های اشرافیت فیو دالی لرزا ن شد .به ابتکار خواجه نعیم متخلص به"  زوری" قوماندان امنیه ء شهر کابل وپشتیبانی سید اسماعیل آغای بلخی ، علی گوهر غوربندی ،محمد -ابرا  هیم  بچهء گاوسوار  و تعدا د دیگری از مرد ان بیباک، بانفوذ وروشن بین همه گروههای قومی افغانستان برای استقرار جمهوری اسلامی ، نخستین بار در روز نوروز تلاش ناکامی صورت گرفت.

این تلاش وقیام ناکام  بنام "نهضت نوروزی "  نیز یاد شده است  .اعضای این نهضت چهاردهسال تمام در سلولهای تنگ وتاریک ومجردزندان دهمزنگ با تعصب وحشیانهء نگهداری وشکنجهء روانی  میشده اند.

بهرحال شاه محمود خان صدراعظم باید درچنین وضع دشوار ،  بحران اقتصادی - سیاسی   رامهار و تضادهای ملی واجتماعی را بسود اشرافیت فیودالی حل یا ماستمالی میکرد ،در برابر طوفانهای انقلابات ملی وآزادی بخش قاره های آسیا و افریقا بویژه درمقابل حکومت ملی     دکتر مصدق درایران ، تجزیه ءنیم قار هء هند وآزادی هندوستان ، پاکستان وا نقلاب دموکراتیک نوین خلق چین ، اتحاد شوروی ،واردوگاه سرمایه داری غرب ، مواضع خودرا استحکام می بخشید. مناسبات  میان اشراف فیودال و نماینده گان برجسته سرمایه داری      نو خاسته جامعه ،  بویژه  بین خاندا ن سلطنتی و عبد المجید زابلی را تقویت میکرد . همچنین مقابله  با طبقات واقشار در حال سایش، فرسایش،رویش  ، از جمله باپیشه وران در حال زوال شهری و جوانه ها ی روینده  جنبش ملی -دموکراتیک و مشروطیت سوم برهبری دکتر عبد الرحمان محمودی ومیرغلام  محمد غبار، همه مسایل مبرم وعمدهء ای بود که دربرابر شاه محمود خان صدر اعظم قرار گرفته بود .

این حکومت  نخست به بهبود وضع ز ندانها پرداخت .محبوسان سیاسی دوران  "استبداد کبیر! "را آزاد کرد  . کادرهای ملی وشخصیتهای برجسته ء اجتماعی وفرهنگی دوران     شاه اما  ن اله را  که از ساطور قصابان تاریخ ، نیمه جان  یا تصادفا  سلامت  بیرون شده بودند  دلجویی وبه اساس شایسته  گی وتجربهء کاری به مقامات  دولتی مقرر نمود.تبعید یان معاف گردیدند .فراریان حق باز گشت به وطن را یافتندزنجیر ،زولانه وشکنجه های  دوران استبداد استعماری منسوخ اعلان گردید. اصولنامهء مطبوعات تصویب ونافذ گردید .دانشگاه (پوهنتون ) کابل به مثابه ء یگانه مرکز تحصیلات عالی کشور ،در یک واحد اداری مستقل برای نخستین بار در کشور پایه گذاری شد .بموجب اصولنامهء 1952 م فعالیت احزاب سیاسی مجاز اعلان گردید.

اصولنامهء انتخابات وکیلان شورایملی تدوین ،تصویب ونافذ شد . طبق   ارزشهای دموکراتیک این اصولنامه ، جریان انتخابات دورهء هفتم شهر کابل برای نخستین وآخرین بار در افغانستان  با  شفافیت وخالی از  نا هنجار یها  وتقلبهای آشکار و  پنهان انجام یافت .

دکتر عبدالرحمان محمودی ومیر غلام محمد غبار ،پوهاند حبیبی وتعدادی از عناصر برجستهء ویش زلمیان (جوانان بیدار ) فرکسیونهای پارلمانی خودرا تشکیل  ومبارزات ملی ودموکراتیک پر سر وصدای خودرا ازدرون وبیرون شورایملی آغاز نهادند . اتحادیه ء محصلین به ابتکار دکترانس رییس دانشگاه (پوهنتون ) تأسیس گردید . اما با آهنگ پر شتابی رهبری اتحادیه ء محصلین از تصرف فرزندا ن اشراف خارج شد. مبارزه برای انتخابات دموکراتیک شاروا ل (شهر دار) ها  برای نخستین بار در تاریخ به شیوه ء دموکراتیک آغاز وپیروز مندانه بسود   خوشنام ترین وشایسته ترین شخصیتهای اجتماعی وملی بویژه در شهر کابل وقندهارو دیگر ولایا ت انجام یافت. جوش وخروش مشروطه خواهان سوم   وجوانا ن بیدار، خاندان سلطنتی آرایشگران وخدمتگزاران وفادار نظام شاهی را مشوش کرد . دستگاه حاکمه آرایش نوین یافت .                                                      

       سردارمحمد داوود وسردار محمد نعیم  ، سفیران و نماینده گان فوق العا ده ء شاه  ا زپاریس  ولندن بیدرنگ بوطن  برگشتند وبه مقامات کلیدی تعیین گردیدند .  کابینه ء سردار شاه محمود خان ازآن پس به سه گروپ ومرکز قدرت جداگانه تقسیم گردید . رهبری وزارتهای کلیدی دفاع ،داخله  وریاست "  ضبط احوالات " را سردار محمد داوود ووزارت امور خاجه و ریاست مستقل مطبوعات را سردار محمد نعیم خان بعهده گرفت . حق حاکمیت مردم افغانستان توسط وارثا ن سردار هاشم خان واشراف فیودال وحلقهء عبدالمجید خان زابلی  نماینده ء عاقل رشد سرمایه داری وسازماند ه عمده پشت پردهء ویش زلمیان   (جوانان بیدار )، به این شیو ه و بدون کشمکش خونین تقسیم وغصب شد. این سنت ناپسند  تا همین امروز شور بختانه سرمشق  دولتمردان  چپی راستی ،تنظیمی وطالبان سبز وسپید قرار د اشته ومقامات کلیدی با استحقاق    یا بی استحقاق در انحصار نزدیکان واعضای خاندان یاخیل وتبار رهبران دولت قرار میگرفته است ومیگیرد . و  به همین نیرنگهای  مستبدانه وپالیسی نیش ونوش حق حاکمیت  ملی زیر شعا ر بی پایه ، مردم فریبانه وخالی ازمحتوا ی دمو کراتیک " وحدت ملی "  غصب وانحصار ، میگردیده است .  خلاصه حکومت مستعجل شاه محمود خان در یک شرایط خاص ملی وبین المللی ،زیر تأثیر تحولات تند وآزا دیخواهانهء ایران ،آزادی هندوستان ،پیروزی اتحادشوروی بر فاشیزم  وانقلاب خلق چین، خوش درخشید اما  با آرایش نوین قوای  نوین بیدرنگ بسوی "استبداد صغیر " وتمر کز عاری از جوهر دموکراسی سمت وسو یافت.

نخست جراید ندای خلق ندای ، وطن وانگار ، مصادره  وفریاد وکیلان مشروطه خواه خفه شد .سپس در روز 31حمل 1331خورشیدی ،در جریان انتخابات دورهء هشتم شورایملی مداخله آشکار ،بی پرده وخشن صورت گرفت وبر تمامی نهاد های دموکراتیک حمله وحشیانه آغاز یافت.

 انگیزهء تظاهرات شهریان کابل :

     تاجاییکه از خاطرات ودست نویسهای جناب محمد آصف آهنگ یکی ازمشروطه خواهان بر می آید . میر غلام محمد غباریکی از کاندیدهای دوره ء هشتم شورا ی ملی در شهر کابل بوده اند .طبق اصولنامه ء انتخا بات باید برای  نظارت صندوقهای آرا ء  نما ینده گانی را تعیین  میکردند .، نزد رییس حوزهء انتخاباتی با معرفی خطهای کتبی فرستاده  میشدند . جناب آصف آهنگ وزنده یاد عبدا لحی عزیز هردو نمایندهء میر غلام محمد  غبارنیز ، با معرفی خطهای خود نزد رییس حوزهء انتخاباتی چنداول رفته با ارایه معرفی خطها ، سخنان فتنه گرانه وتحریک آمیز  زیرین را از رییس حوز هء انتخابات  شنیده بوده اند که :

" اینجا مسجد وخانهء خدا میباشد  بوکیل وشاهد ضرورت  نیست از راهیکه آمده اید بر گردید".

نماینده گان  بدون واکنش سریع درباره ء این منطق خشن واهانت آمیز نماینده ء دولت     نزد  غبار رفته ومو ضع رییس حوزه ء  انتخاباتی چنداول را  ، به میر غلام محمد غبار  ودکتر عبدالرحمان محمودی بدون کم وبیش گزارش  داده بوده اند   .از همان لحظه طرفداران محمودی وغبار از حوزه های انتخاباتی به جاده ها ریخته  وبه مظاهره اعتراض امیز وافشاگرانه  بسوی ارگ  شاهی  آغاز کردند .درین مظاهره به اساس نوشتهء جناب م.آهنگ  د ه هزار از شهر یان کابل اشتراک کرده بودند .

دران سال شاگرد صنف دهم  دارلمعلمین کابل  بودم . سیل مظاهر ه کننده  گان ازسوی سینما کابل بسوی هوتل کابل وچهار راهی کنونی پشتونستان با خشم وخروش درحرکت بود.    دربارهء  شعار ها و اهد اف مظاهره چیزی نمیدانستم .فقط در ایستگاه شرکت سرویس درمحل  وزارت ما لیه کنونی به انتظار سرویسهای شهری بودم  .تا ان روز هیچگاه هیچ آموز گاری  نه در مکتب ابتداییه پنجشیر ونه در دارالمعلمین کابل دربارهء واژه های سیاسی تظاهر ،اعتصاب ، مبارزه ء سیاسی وسازمانی   وغیر وغیره بادریغ ودرد چیزی به شاگردن       نیا موخته بود.   بنا برچنین فقروانحطاط فرهنگی وسیاسی  جامعه ، تصور م این بود که شاید جنازه یکی از اعضای بلند پایه ء خاندان سلطنتی ، یا  خانواده ء  حضرات شور بازار باشد که ازسوی کارمندان دولت یا مریدان وشیخان شوریده حال ایشان با این جذبه وهیجانات بسوی مسجد پل خشتی مشایعت میشود  .اما سیل خروشان خشم خلق وطن ،ناگهان  بسوی دروازهءارگ چرخش تند کرد.

همچنین به اساس نوشتهء محترم م. آصف اهنگ  زنده نام میرغلام محمد غبار  درین مظاهره ،درحالیکه اصولنامهء انتخابات وکیلان شورای ملی را در دست خود دا شته ، ضمن خطاب

به مظاهره کننده گان، با چنین  منطق قاطع ، قانونی وحسابی فرمو ده بوده اند که :

" ای مردم . ما از دولت  بالاتر ازین قانون چیزی را نمی خواهیم . اما امروز توسط سردار محمد داوود این قانون زیر پاشده است " باز مردم را خطاب کرده اظهار داشته بوده اند.:

" ای مردم . از حکومت میخواهیم که حقوق یکنفر جاروکش مستعمرهء افریقایی انگلیس را به ما بدهند .اما این حکومت همان حقوق را نیز بما نمیدهد  ... . "   درهمان شب 31حمل نام دوتن از وکیلان شهر کابل رابدون هیچگونه خجلت وشرمساری از رادیو اعلان کردند که با چهار ده هزار وسیزده هزار آرای تقلبی از درون صندوقهای انتخا باتی معجزه آسا سر  بیرون آورد ه بوده اند .

ارزومندم که دولتمردان کنونی ما از داوری بیرحمانهء تاریخ حذر کنند و  این حکم عادلانهءوجدانهای بیدار مردم افغانستان  و این مثل مردمی را هیچگاهی فراموش نکنند که:  "بار کج به منزل نه میرسد" وجعلکاران تاریخ  دیر یا زود  مجازات  عادلانه و رسوا میشوند. ومردم   ،علی رغم صحنه سازیهای  انتخا باتی جعلکا ران تاریخ، سر انجام  برمقدرات  وسرنوشت خود از طریق انتخابات آزاد ،سری ،مستقیم  حاکم میگردند.

خلا صه به اسا س نوشته ء   جناب محمد آصف آهنگ  مشروطه خواه ثابتقدم و  روایت      م نعیم  شایان،  درمظاهره ء خیابانی  پر جوش وخروش 31حمل  1331خورشیدی درحدود ده هزاراز محصلان دانشگاه کابل ،  طرفدارن دکتر محمودی ،میر غلام  محمد غبار، رهبران "خلق" و"جمعیت وطن" بخشی از اعضای "ویش زلمیان " ،  وکیلان دورهء هفتم شورای ملی  ،کار مندان پایین رتبه ء دولت ، بخشی از شاگردان لیسه های شهرکابل   وانبوهی از  پیشه وران شهری و اهل کسبه اشتراک داشته اند .

دران مظاهره ء تاریخی برضد مداخلات آشکار وپنهان عمال دولت ، در روند انتخابات دورهء هشتم شورای ملی  اعتراض وافشاگری گسترده صورت گرفت .از اصول وموازین دموکراسی وانتخابات آزاد سری ،مستقیم وعادلانه دفاع شد .

 اما طبق پلان قبلا تنظیم شدهء  مقامات  رهبری کننده هیأت حاکمه،در جریان مبارزات انتخاباتی دورهء هشتم شورای ملی ،برحقوق وآزادیهای دموکراتیک مردم افغانستان ضربات آزادی کش  و اسارت آوری وارد آمد . هر گونه مظاهرات خیابانی ومبارزه برای ازادی پارلمان خلاف مصالح  امنیتی کشور ،  از طریق رادیو کابل اعلان گردید .دکتر محمودی ،غبار رهبران "خلق" ،" جمعیت وطن" و  فیض محمد انگار مدیر جریدهء  "  انگار" ارگان نشراتی ویش زلمیان و تعدادی از محصلان دانشگاه کابل  و فارغان پو هنتون حربی  و نزدیک به  پنجاه تن (50) تن دیگر از پیشروان  وفعالان سیاسی  دورهء دموکراسی مستعجل حکومت سردار شاه محمود خان صدر اعظم از جمله ببرک کارمل ومیر اکبر خیبر یکی پس از دیگری خود سرانه گرفتار و بدون حکم محکمه توقیف وحبس گردیدند . آخرین مردی که با تن بیمار ونیمه جان  پس از دوازده (   12) سال تمام  از حبس آزادشد و بزودی درقلوب مردم افغانستان جای وجاه یافت دکتر عبد الرحمان محمودی بوده اند  ومحمد سرور جویا نیز 12 سال را در زندان استبدا د "کبیر!"و12سال اخر عمر عزیز  خودرا در زندان استبداد " صغیر!  "سپری کرد وبه علت بیمار ی انسداد  ، پس از مجموعا  24 سال  زنده گی در زندانهای  استبداد" کبیر و صغیر"  در آخرین شب ولحظات زند ه گی پر افتخار خویش درهمان سلولها تنگ وتاریک  این پند وپیام ودرس آگا هانه ء  مقاومت را به نسلهای امرو ز وفردای میهن پر افتخارما نو شتند و بیاد گار گذاشتند که :

                                     " اشک بر بسترم ای شمع بیفشان و بسوز  "

                                      "   منتها تا دم صبح است  دوام  من  وتو    "

                                       "محمد سرور جویا "

باور قوی دارم که در آینده ء نه چندان دور  نسل جوان میهن ما بجای اشک بر  گور این قهرمان ملی وسر باز راه آزادی میهن، گلهای لالهء آزاد    را خواهند ریخت و نثار خواهند کرد   وآرمان های سرکوفتهء  آن ابر مرد  آزادیخواه  را(  که  در جنگ سوم افغان  وانگلیس داوطلبانه سلاح گرفت و بر ضد سپاه استعماربریتانیا، در جبهه قندهار جنگید ) با کار ومبارزات ملی ودموکراتیک  وپایه گذاری  یک افغانستان مستقل ،متحد ،دموکراتیک ونوین  تحقق خواهند بخشید .  موءجزاینکه بامرگ ، ز ندان و سرکوب خشن  این نمادهای مقا ومت ملی ودموکراتیک فضای  سیاسی کشور، بار دیگر تیره وتار گردید.  ا ختناق ،ارعاب   گسترش شبکه های  جاسوسی بازهم  ، در کشورما  سیطره یافت.

13 سال تمام حقوق و آزادیهای دموکراتیک مردم و  صدای اعتراض هرگونه مخالفی درنطفه سرکوب وبا تعصب خشونت آمیزی خفه وخاموش شد.

مگر علی رغم سرکوب خونین  رهبران مشروطیت سوم  وپیدایی ابرهای تیره وتار گذرا درفضای سیاسی کشور  وگسترش شبکه های جاسوسی ، جامعه ء مستعد به تکامل ما در جبهه رشد  اقتصا د ملی گامهای با النسبه سودمندی بلند کرد .

طی سالهای 1946- 1963 موءسسات  جدید سرمایه داری ،بخش دولتی وتجاری روبه پیدایی نهاد .پلا نهای پنجساله ء اول ودوم انکشاف اقتصادی طرح وتطبیق گردید .منابع انرژی برق وزغال افزایش یافت راها وشاهراهها ، خطوط هوایی  صنایع افزار سازی وتولید مواد استهلاکی پدید امد . کار گران بیدار صنعتی ،تفحصاتی ساختمانی  و ترانسپورتی درعرصه ء تولید جوانه زد  .اقتصاد طبیعی و پیشه وری رو به ورشکسته گی نهاد .نفوس شهرها افزایش یافت. مناسبات سیاسی ،اقتصادی ،فرهنگی وتخنیکی افغانستان و اتحادشوروی رو به توسعه نهاد . قشری از روشنفکران وتحصیلکرده گان ملکی ونظامی ازدرون این مناسبات  سربلند کرد.

درچنین وضع وشرایط ملی وبین المللی وتاریخی، پایه ها نظامات قبیله سالاری وفیودالی متزلزل شد  .تضاد دهقانان با زمینداران وملاکان بزرگ تشدید شد .بخشی ازدهقانان زنجیر های وابسته گی قرون را گسسته به سوی شهرها  ومراکز تولیدی ، ساختمانی، ترانسپورتی وخدماتی درشهرهای افغانستان ایران واما رات عربی سرازیر گردیدند .تضاد نماینده  گان برجسته ء سرمایه داری با اشرافیت فیودالی ، اختلاف شاه مخلوع و سردار محمد داوود صدراعظم دربارهء دوام وبقای سیطره  ء  خاندانی وفدرا سیون قبایل  ،تشدید مخالفتهای  محافل حاکمه افغانستان با پاکستان، ودر درجه ئ اول  تشدید تضادهای اتحادشوروی وجمهوری خلق چین با ایالات متحده ء امریکا ودیگر کشورهای بزرگ سرمایه داری  در ین منطقه ء آسیا  همه وهمه عوامل داخلی وخارجی ای بود  که شاه مخلوع را  مجبور به اتخاذ راه اصلاحات خام،نیم بند اجتماعی وسیاسی  وماستمالی تضادهای اجتماعی ملی وقبیله یی  کرد وپروسه ء نقب گذاری مناسبات سیاسی اقتصادی وفرهنگی کشور را با اتحاد شوروی آهنگ شتابنده بخشید.

درچنین شرایطیکه  ناخورسندی توده های مردم  بویژ ه  روشنفکران وتحصیلکرده گان ملکی ونظامی وتپ  وتاب درون  جامعه رو ز تا روز  از  عمق  به  سطح  می  آمد  .

سردار محمد داوو د مجبور به استعفا گردید .  دکتر محمد یوسف  وزیر معادن وصنایع حکومت سردار محمد داوود ،بتاریخ 19 حوت 1341 خورشیدی ، مأمور تشکیل حکومت انتقالی شد .

لویه جرگه  درسال 1343 خورشیدی دایر گردید. درمیزان 1343 خورشیدی  قانون اساسی تدوین ،تصویب ،وضع  توشیح ونافذ شد . وبرای نخستین بار حقوق وآزادیهای دموکراتیک مردم بظاهر اعتبار قانونی یافت  .جامعه ء مستعد به تکامل ما در "آستانه ء تحول " قراگرفت وانتخابات  برای وکیلان شورای ملی آغاز گردید  .مبارزات پر سر وصدای انتخاباتی شهر کابل

 وتعدادی از حوزه های انتخاباتی ولایات  ،نسل جوان کشور را بیش از هر زمان دیگر آگاهی سیاسی بخشید .بیدار کردوبه جنبش در اورد .

بعد از ختم مبارزات انتخاباتی دورهء دوازدهم  وگشایش مجلس شورا یملی   ،دکتر یو سف باز هم  مأمور تشکیل کابینه شد  . نماینده گان آگا ه زمیندارا ن بز ر گ  ، پیشوایان طریقه های تصوفی  ومذهبی( که عمدتا  زمینداران بزرگ نیز بوده اند )  و سر برآورده  گان قبایل از انتقال قدرت سیاسی وحاکمیت از خاندان سلطنتی به  نماینده گان آگا ه  طبقات و اقشار ملی ودموکراتیک جامعه وبه احزاب ترقیخواه  ودموکراتیک سخت مشوش بودند . به همین دلیل روشن، از همان آغاز درمقابل ارزشهای دموکراتیک قانون اساسی  پارلمان آزاد  وحکومت قانون به نقب گذاری آغاز نهادند . در حقیقت امر دو نیرو وگرایش  مختلف ومخا لف در مقابل حکومت دکتر یوسف صف ارایی کرده بود :

1) نیروها ملی -دموکراتیک  ،طرفدارن تأمین حقوق وآزادیهای دموکراتیک مصرحه در قانون اساسی  ومشروطه خواهان .

2) طرفداران  حفظ نظامات کهن وفرتو ت فیو دالی ،قبیله یی و واپسگرایا ن خشک اندیش وسکون پرست.

 وکیلان ولسی جرگه درعقب مقاصد سیاسی این نیروها ،برای حفظ یا کسب حاکمیت ملی  می خزیدند .

 

 

   

    طوفان جهان ما ،  جهانگیر ،    بود

    هرجا  نگری ، شکست زنجیر،   بود

     برخیز ، ایا   نسل    جوان     وطنم

    شبخون  بزن ، که وقت  شبگیر  بود

" فروغ هستی "

 

                       انگیزهء  سوم عقرب 1344 خورشیدی

 

 حسن خياط

 

نسل جوان بویژه روشنفکران ،استادان وشاگردان دانشگاه ومکاتب عالی شهر کابل  پیشه وران وکارمندان پا یین رتبه ء دولت و بخشی از زنان  تحصیلکرده و ترقیخواه ،تشنهء آزادی ،دموکراسی وحکومت قانون بودند .این نسل و  قشر آگاه وتحول طلب اجتماعی ،زیر تأثیر مستقیم  مبارزات انتخاباتی کاندیدان ولسی جرگه ، بیش از هر وقت وزمان دیگر ،به سیاست ومبارزهء سیاسی و به سازمانها وجریانات سیاسی چپی ،راستی ملی گرا و مشروطه خواه گرایش وسمت وسو یافته بود.

روز دوم عقرب 1344 خورشیدی علاقه مندان هریکی ازین فرکسیونها ی  سیاسی وارد تالار ولسی جرگه شدند . تعداد علاقه مندان پارلمان آزاد  بیشتر از ظرفیت تالار بود .

قریب هزار تن از طرفدارن فرکسیون "جمعیت دموکراتیک خلق "  ،افغان ملت " ، "وحدت ملی"  وطرفدارن مشروطیت  ،در محوطهء ولسی جرگه منتظر جر وبحثهای آزاد وکیلان درجلسهء رأی اعتماد بودند . من نیز به بهانه ء کارمند نشرات رادیو افغانستان حق واجازه ء اشتراک  در ین جلسهء تاریخی را یافته بودم .اما هدف اساسی ام این بود که  -بحیث مسوول کمسیون تبلیغ ج .د .  خ   گزارشی را نیز از جریان این جلسه ،برای کمیته مرکزی مهیا نمایم. بهر حال  پولیس به بهانه ء تنگی جای مانع اشتراک علاقه مندان در جلسهء ر أی اعتماد به حکومت دکتر یوسف گردید . درهمان روزببرک کارمل رهبر فرکسیون پارلمانی"ج.د.خ " وعلی گوهر غوربندی از اشتراک علاقه مندان به گرمی استقبال واین حرکت را نشانهء بیداری سیاسی نسل جوان توصیف کردند . علی گوهر غوربندی که  به اتهام همکاری در قیام ناکام خوا جه نعیم قوماندان کابل متخلص به " زوری " چهار ده سال تمام را بدون حکم محکمه در زندان مجرد اختصاصی چهار ده نفری دهمزنگ سپری  ورنج اسارت را تا مغز استخوان احساس کرده بود ند این فریاد اعتراض را علیه امر ونهی پولیس بلند کردکه:

" اینجا خانه ء مردم است .  فرزندان ما ،به خانهء مردم ونزد نماینده گان مردم افغانستان آمده اند . تاریش سفیدم بخونم لاله گون نشده  باشد، هیچ نیروی ا ی حق ندارد ونمیتواند که  مانع ورود فرزندان وطن  به تالار شورای ملی شود."

روان آن ارادهء خم نشدنی وشخصیت ملی وضد استبدادی وطن شاد باد . درهمان لحظات متشنج کاکا حکیم ابتکار دیگری کرد .بالای دیوار محوطهء شورای ملی      بر آمد.به افشای فساد  دستگاه  حکومت انتقالی وسوءاستفاده ء سید قاسم رشتیا وزیر مالیه پرداخت. کاکا حکیم یکی ازدرایوران سابقه دار افغانستان ومرد سپید موی وبانفوذ پنجشیر بود.سر انجام فیصله رأی اعتماد به حکومت دکتر یو سف بروز سوم عقرب فیصله و اعلان گردید.

بروز سوم عقرب 1344خورشیدی باز هم  علاقه مندان  بسوی شورای ملی سیل آسا سرازیر گردیدند . درین روز درحدود پنجهزار از  اقشار ولایه های آگاه نسل جوان شهر کابل پیرامون شورای ملی اجتماع کرد .باز هم جلسهء رأ ی اعتماد به عقب افتاد. ا جتماع کننده گان خشماگین، نخست برضد توطیه های پشت پرده ء سکون پرستان افشاگری سیاسی کردند. سپس به مقصد  دفاع از دموکراسی از طرح  مظاهره ء خیابانی پشتیبانی صورت گرفت . اما در نزدیکی لیسهءعالی حبیبیه بسوی صفوف مظاهره فیرهای هوای آغاز  شد.چند تن از شاگردان معارف توقیف گردید .بر خوردتحریک آمیز پولیس ،نسل جوان را بر افروخته تر ساخت .. درین مظاهره خیابانی بطور عمده محصلان دانشگاه کابل ،شاگردان وروشنفکران ترقیخواه وتند رو،اشتراک فعال داشتند . جنبش در آغاز نا منظم وپراگنده بود. اما بزودی رهبری آنرا -   محمد طاهر بدخشی مسوول تشکیلات مرکزی جمعیت دموکراتیک خلق و سلطان علی کشتنمد این دو عضو کمیتهء مرکزی وفعالان  سیاسی جمعیت بعهده گرفت.  محمد طاهر بدخشی ،سلطان علی کشتمند ودیگر فعالان جوان جمعیت دربارهء تمامی تلاشهای تب آلود  محافظه کاران و وا پسگرایان با احساس مسوولیت ملی سخنرانی های افشاگرانه کردند . برای خنثی کردن تمام توطیه های پشت پرده  دشمنان دموکراسی وجلوگیری از تصادمات احتمالی با پولیس ونیروها مسلح  دولت صفوف جنبش جوانان بسوی دانشگاه کابل ودرنزدیکی آرامگاه سرفراز، اما ناتمام سید جمال الدین افغان، سمت وسو یافت.  نسل جوان که پس از دهسال واندی برای بیان رنجهای بیکران ستمدیده گان کشورما تازه امکان قانونی بدست آورده بود درهمان آغاز مشق"  دموکراسی تاجدار " علیه بیان آرمانهای ملی ودموکراتیک آنان شوربختانه لشکر کشی آغاز  گردید.صفوف مظاهره ء مسالمت آمیزجوانان، محاصره شد .اما همانگونه که تود ه ها میگویند "کوه  هم بالای خود راه دارد"  موج پیشاهنگ جنبش جوانا ن نیز د ر روشنی این آموزش خردمندانهء توده ها  همچون پلنگان وشهپلنگان کوهپایه های گوشه گوشهء ا فغانستان، گردنه ء سخی را تسخیر وچون سیل خروشان بسوی  پل باغ عمومی سرازیر شدند.مظاهرهء مسالمت آمیز نسل جوان، علی رغم امر ونهی  این  یا آن نظامیگر امتیاز باخته ء خاندانی ، تا عصر همان روز ادامه یافت وبا سخنرانی منطقی وقانونی محمد  طاهربد خشی مسوول    جریان د.خ  ختم مظاهره  درمقابل سینما پامیراعلان شد . درین میان نیروهای آتشین مزاج تری نیز بودند که شعار رهایی شاگردان توقیف شده را پیش کشیدند  وبا غریو رهایی یاران زندانی جانب مأموریت شیرشاه  مینه مارش کردند .این محصلان وشاگردان غیر مسلح  ،با خشونت پولیس مقابل شدند پولیس از گاز اشک آور استفاده کرد.مگر ارادهء جوانان نوخاسته وشور مقاومت فرزندان مردم ما خاموش نگردید .نسل جوان با دستان خالی  به پیش شتافت سینه ها ی حسن خیاط  وشکر الله متعلم لیسهء زراعت نشانه تیر های تب آلودهء آدمکشان  قرار گرفت .  تعدادی از  جوانان پیشرو از جمله عبدالرب پنجشیر ی محصل فاکولتهء انجنیری زخمی ودر مقابل اقامتگاه   دکتر یوسف صدراعظم دوران انتقالی ،احتمالا درنتیجه ء بازیهای سیاسی ابر قدرتها سرکوب خونین شدند.

درین جنبش دموکراتیک نسل جوان به شمول زنده نام محمد طاهر بدخشی وسلطان علی کشتمند زنده یاد انجنیر عثمان استاد فاکولتهء ساینس جند تن دیگر از فعا لان جوان گرفتار وتوقیف گردیدند . دکتر یوسف  درهمان روز سوم عقرب 1344خورشیدی رأی اعتمادرا بدست آورد .ولی مجبور با ستعفا شد و محمد هاشم میوندوال بیدرنگ  مأمور تشکیل کابینهء جدید گردید.

نتایج جنبش جوانان سوم عقرب 1344 خورشیدی.:

جنبش جوانا ن با الهام از تجارب مبارزات  دموکراتیک دورهء هشتم شورای ملی 31حمل 1331 خورشیدی آغاز یافت .امید مردم را به مبارز ه آگاها نه ء نسل جوان تقویت بخشید محافل حاکمه  زیر فشار سیاسی جنبش دموکراتیک جوانان به عقب نشینی مجبور گردید .جریان جلسهء رأی اعتماد ولسی جرگه به حکومت علنی شد . فرکسیون پارلمانی جریان دموکراتیک خلق  ودیگر مخالفان وموافقان حکومت مجال وامکان ابراز نظر را یافت.  سخنرانی وخواستهای وکیلان بدون سانسور قبلی مستقیما از رادیو افغانستان نشروپخش شد . جنبش سوم عقرب محصلان فاکولتهء ساینس و د ا نشگاه کابل را علیه نفوذ فرهنگی کشورهای خارجی بر انگیخت. مراسم عزای شهیدان سوم عقرب در دانشگاه کابل برگزار شد . محمد هاشم میوند وال صدر اعظم با لباس سیاه در اجتماع وماتم محصلان دانشگاه کابل مستقیما اشتراک کرد.

محصلان دانشگاه کابل حق تشکیل اتحادیه ئ خودرا به چنگ آوردند.هیأتی برای دریافت مسوولین فیرعلیه جنبش مسالمت آمیز جوانان  تعیین گردید . جنبش دموکراتیک جوانان ورویداد خونین سوم عقرب 1344 خورشیدی "زنگ بیدار ی"  ، اوج نوین جنبش جوانان  ورویداد سیاسی دارای اهمیت تاریخی  برای نسل جوان وتمامی نیروها ملی ودموکراتیک کشور بوده است . تصادفی نبود که روز سوم عقرب ازسوی حاکمیت های  دموکراتیک دههء هشتاد افغانستان ، بنام   "   روزجوانا ن " برسمیت شناخته شد واین روز قبل از حاکمیت تنظیمهای ساخت پاکستان وطالبان با شکوه ویژه ای تجلیل میگردید .

شادم که نخستین کنفرانس جنبش جوانان  در آستانهء لویه جرگه ء تصویب قانون اساسی ،در شهر آتشدل کابل وخاستگاه تاریخی جوانان بیدار افغانستان پس از یک دهه کشمکش های خونین واختناق گشایش یافت  ونقش فعال خودرا با پیش کشیدن پیشرو ترین کاندید  برای احراز مقام ریاست جمهوری ،در پایه گذاری افغانستان مستقل نا وابسته ،متحد ،دموکراتیک ونوین باهمه شور وهیجان میهندوستانه علی رغم امر ونهی وتکفیر خشک اندیشان وهابی وطالبی وحامیان منطقه یی وبین المللی انان باغرور سالم ملی واجتماعی ایفامیکنند.

توضیح پارهء از اشتباهات تاریخی :

 آقای مبارز در صفحهء 275" تحلیل واقعات سیاسی " نوشته اند که دلجان یا دلیجان ،یکی از شهیدان سوم عقرب وپر چمی بود.  درزمینهء ارتباط سازمانی "دلیجان " یا دلا غای شهید سوم عقرب  1344 خورشیدی باید  بکمال  احترام گفت که دل آغا یا دلیجان خلاف نوشته ء محترم عبدالحمید مبارز ،نه پرچمی بود ونه به کدام سازمان سیاسی دیگری پیوند داشته است .آقای  مبارز  آگاهی کافی دارند که به هنگام مظاهرهء سوم  عقرب 1344ش بطور قطع نه خلق ونه پرچم ،هیچیکی از ین ارگانهای حزبی هنوز طبع ونشر نشده بود .مظاهره سوم عقرب 1344ش از طرف اعضای رهبری جریان واحد دموکراتیک خلق ، رهبری میشد .تا 14 ثور 1346 در جمعیت دموکراتیک خلق انشعابی نیز رخ نداده بود.

اما حقیقت این است که: د ل آ غا پیشهء خیاطی داشت. نام اصلی او "  محمدحسن "  واصلا از بازا  رک پنجشیر بود .اوبا فرید شایان نطاق رادیو افغانستان غا لبا برادیو می آمد .فرید شایان فرزند  زنده یاد نعیم شایان یکی از همزنجیران دکتر عبالرحمان  محمودی فقید درجنبش دانشجویی ومحصلان دانشگاه کابل، به حیث عنصر فعال ومستقل اشتراک فعال میکرد .خوش میدرخشید .وسخنان دلنشین میگفت.

حسن خیاط نیز در تظاهر سوم عقرب  1344ش ازسوی فرید شایان تا قربانی جان شیرین به این جنبش ومظاهرهء تاریخی کشانیده شد وبه به جاودانه گی پیوست.  روانش شاد باد.

  میر محمد صدیق فرهنگ ،سید قاسم  رشتیا،صباح الدین کشککی و.ا .هارون  ودیگرسلطنت طلبان وآرایشگران رژیم شاهی در دوران جنگ سرد ،جمعیت دموکراتیک خلق را اشتباها محرک  رویداد  خونین  سوم عقرب 1344ش قلمداد کرده اند . اما واقعیت این است که :

کمیتهء مرکزی ج.د.خ  در شب  دوم عقرب 1344ش جلسهء  فوق العادهء خودرا دایر کرده بود .

دران جلسه وضع متشنج شورای ملی و توطیه ها ی پشت پردهء محافظه کا ران ومخالفان دموکراسی وارزشهای دموکراتیک قانون اساسی ارزیابی شدو چنین نتیجه گیری صورت گرفت :

که مخالفان آشکار وپنهان اصول دموکراسی ،واستقرار حکومت مشروطه ،برای سرکوب جنبش دموکراتیک جوانان افغانستان چنگ ودندان تیز کرده اند .بنابرین باید جدا مراقب اوضاع بود تا محصلا ن  جوانان معارف واعضای جمعیت نوبنیاد ما قربانی بازیهای سیاسی  محا فل حاکمه نشوند.ومورد حملهء وحشیانه ء عوامل استبداد و ارتجاع سیاه قرار نگیرد .

دران جلسه همچنان به صراحت تصویب گردید که ج.د.خ درسوم عقرب 1344ش مخالف سازماندهی هر گونه گردهم آیی ومظاهرهء خیابانی میباشد.مگر درصورتیکه حلقه های وابسته به محافل حاکمه ودربار چنین تظاهراتی را سازمان دهند  ،اعضای جمعیت  دموکراتیک خلق دران اشتراک افشاگرانه کنند وبه جوانان ومحصلان همکاری نمایند تاشکار دشمنان دموکراسی ومخالفان، حقوق وآزادیها  دموکراتیک مردم نشوند. بر اساس همین پیشبینی صحیح وهمه جانبه ،ج.د.خ اعضای جریان دموکراتیک خلق درصبح سوم عقرب   1344ش ابتکار گرد هم آیی را به عهده نگرفت. بادر ک توطیه های پشت پرده از هر گونه ماجراجویی وبر خورد قهر امیز با نیروهای مسلح وپولیس اجتناب کرد .دران برههء تاریخ، مبارزه ، رویا رویی سیاسی ومقابله   را بسود جنبش جامعه وجمعیت نوبنیاد دموکراتیک خلق نمیدانست .با تطبیق ارزشهای دموکرتیک قانون اساسی وموازین دموکراسی نیز هیچگونه مخالفتی نداشت .بنابرین دلایل روشن وکافی،نوشته های موءرخان ،خاطره نویسان وتحلیل گران دوران جنگ سرد غالبا یکجانبه ،ذهنیگرانه و بعضا آمیخته وانباشته با تعصب بوده است  وهمه جوانب رویداد سوم عقرب 1344خورشیدی را دربر نه میگیرد.

نسل جوان افغانستان در درون چنین کورها آبدیده شده است گرم وسرد روز گار ر ا دیده است  حاکمیتهای متمرکز چپی ،راستی سلطنتی ،تنظیمی ،طالبی ودولت انتخابی را تجربه کرد ه است .بنابرین آینده از جوانان است . آینده به جوانان تعلق میگرد . جوانان سازنده گان افغانستان نوین اند .پرطنین باد جنبش ریشه دار  جو ا نا ن پخته جوش افغانستان مستقل ،متحد ،دموکراتیک و تجزیه ناپذیرما.

 

 

اکا دمیسین دستگیر پنجشیری

ایا لت واشنگتن -امریکا

سوم عقرب  1383 خورشید

 

 


بالا
 
بازگشت