گل آقا عمرزی

 

چگونه ميتوان به روش های جديد سياسی دست يازيد؟

 

به همگان روشن و هويداست که اسلوب قابل استفادهً ديروز را به غرض رسيدن به اهداف امروز نميتوان مورد اجرا قرار داد. روش های ديروزی مسلما در حالت های ديروزی قابل تحقق بود، آنهم در صورتيکه طور دقيق ارزيابی و مورد قبول قرار ميگرفت. ولی امروز روش ها و طريقه های جديد کار را مطابق به شرايط بايد جستجو کرد. آنچه برای ديروز قابل تطبيق بود امروزين بودن خود را از دست داده است.

جامعهً افغانی در وضع و شرايط خاص خود قرار دارد. هيچ کشور شرايط وطن ما را ندارد. از تجارب کشورهای ديگر به مشکل ميتوان استفاده کرد. کشور ما شرايط بس دشوار و پرپيچ وخم را عقب گذاشته است. اساسا اين پيچ و خم حوادث بحث جداگانه را ايجاب مينمايد.

بايد متذکر شد که ابراز نظر در وضع موجود بدون غلطی و اشتباه کار ساده و عادی نبوده ، مساعی مشترک و عقل سليم ميتواند راه ها و روش های سالم را پيش بينی نمايد.

بايد ياد آور شد، آنعده اشخاص و افراد يکه در مورد مسايل مختلف جامعه ابراز نظر مينمايند و بعضا متردد به نظر ميرسند علت تردد آنها درين است که از نظريات ديگران از يکطرف و از تحليل جامعهً خويش از جانب ديگر درخلا قرار گرفته اند، لذا چنين نظريات شکننده هر لحظه می تواند بر روند خاص جامعهً افغانی تاثيرات منفی خويش را بگذارد.

سوال بايد کرد که برای بکار برد روش و طريقهً کار مثبتت به غرض تقويهً نهضت و جنبش درکشور از کدام مراجع استفاده نماييم؟

روشن و هويداست که روشنفکران جامعهً ما بخاطر رشد و بقای دموکراسی با اتکا به نيروی مردم خويش با دشمنان دموکراسی دست و پنجه داده ، در ميدان نبرد و پيکار شريفانه و انسانی مقاومت و استدلال نموده که اين تلاش  بی همتا و اعمال قهرمانانهً آنها قابل ستايش است و در تاريخ کشور به خط زرين ثبت خواهد شد. ولی بد بختی ما در اين است که در نهضت کنونی جامعه ما پراگندگی بيحد و حصر موجود است. دوستان محترم با تمام بزرگواری خويش بنده را خواهند بخشيد اگر يک بار ياد از نتايج ناگوار و تلخ ديروز نماييم و سر به گريبان خويش فروبريم و يک بار گذشته ای که گذشت را در برابر چشمان خود آورده ، در فکر و در ذهن خود آنرا خطور دهيم.

به حق ميتوان گفت که عده ای خود را نخواهند بخشيد و ملت با آنها محاسبه خواهد کرد لذا چنين مطالب بحث جداگانهً بموقع را ايجاب ميکند.

هرگاه نهضت جامعهً ما با يک منطق قوی برنامه ريزی نشده باشد يعنی منافع عليای کشور طورعلمی قويا و دقيق انعکاس نيافته باشد موضوع وحدت و همبستگی نيروها که جزء لاينفک اين برنامه است ، تحقق نيافته و دراين صورت است که نهضت چون گروگان در اسارت جلاد خواهد ماند.

قبلا تذکر داده شد که بخاطر تقويهً نهضت و جنبش از کدام مراجع زيربط استفاده صورت گيرد. همگان اين مراجع زيربط را می شناسند. اين مراجع زيربط خود افغانها اند. با بدست آوردن مشوره های متعدد همهً اين مشوره ها را حلاجی نموده و بعدا به آن عمل نمايند.

ولی عدهً از دوستان ما مشوره های عادت ندارند و چنان وانمود ميسازند که آنها جامع الکمالات ميباشند. نه اينطور نيست بايد مشوره کرد. برای جمع آوری چنين مشوره ها و رفع معضلات بهتر خواهد بود نشست های خورد و برزگ را سازماندهی کرد. تا باشد به پيمانهً وسيع روی اهداف متعدد صحبت های همه جانبه صورت گيرد و اين صحبت ها از يکطرف از بيگانگی های بيشتر از يک دهه  نيروها را نجات ميدهد و از جانب ديگر ما را به فيصله های مشترک و زيست باهمی سوق ميدهد.

بايد متذکر شد که سوالات متعدد مطرح ميگردد و آن اينکه : آيا دوستان ما متوجه اين مطلب شده اند که بيش از يک دهه ميشود که از تحليل و چشم ديدهای جامعهً خويش دور مانده ايم. آيا متوجه اين مطلب هم شده ايم که با دوری بيش از يک دههً از وطن  اکنون باجامعهً خويش بيگانگی ميکنيم.

آيا متوجه اين هم شده ايم که در نهضت جامعهً افغانی افراد ، اشخاص و گروههای مختلف با طرز تفکر و ديدهای متفاوت و مختلف وارد صحنه سياسی شده اند.

آيا متوجه شده ايم که در داخل جامعهً ما نشست های مختلف مشترک در حالت نطفه گذاری است. به همين ترتيب دهها تغيير و تحول ديگر بوجود آمده است. ولی در خارج از کشور هنور صحبت برسرابتدايی ترين مطالب است . راه علاج اساسی در مورد چنين مشکلات در کجاست؟

بايد تمام هواداران صادق نهضت و جنبش افغانستان را که ميخواهند بخاطر آرمانهای انسانی جامعه خويش مبارزه پيگير نمايند چون آفتاب جاويدان و متحرک بطرف همگرايی سوق نمايند.

تلاش بايد کرد تا به آنعدهً که با قضايآ کورکورانه برخورد می نمايند تفهيم شوند و نبايد گذاشت طبيعت که برای رفاه بشريت است ويران و ازاستفادهً انسان خارج شود. بايد همهً ويرانکاری ها را جلوگيری کرد. زمانی می توانيم جلو چنين ويران کاری ها را بگيريم که ما خود اهليت و کفايت کار را داشته باشيم و خود را باز سازی کامل کرده باشيم.

عدهً از دوستان ما در توهم بسر ميبرند وواقعا هم حق دارند چنين باشند. در پشتو ضرب المثل است که ميگويند : يو خوا گورم دانگ دی بل خوا گورم پرانگ دی.

برای جلوگيری ازين چنين توهم بايد همه تلاش نمايند تا حقايق را روشن سازند تا ديگران بتوانند قضايآ را بصورت دقيق و همه جانبه مطالعه نموده و خط السير خويش را تعيين نمايند.

قابل يآد آوری است که عدهً از دوستان و نويسندگان ما با نوشتن کتب و آثار خويش واقعا خدمت به جامعه نموده اند ولی ازتعداد ديگری آنچه توقع ميرفت انجام نيافته است. انها به هيچوجه به يافتن راه های جديد سياسی توجه نه کرده اند ، در حاليکه دروضع موجود يکی از مسايل مهم واساسی جامعهً افغانی را احتوا ميکند.

اينجانب اخلاصمند به همه بزرگان پيشنهاد مينمايم تا در نوشته ها و آثار خويش توجه به راه های جديد سياسی مبذول داشته با هرگونه گرايشات قومی ، لسانی ، تعصبات محلی و مذهبی وغيره و غيره باهم مشترکا مبارزه نماييم.  يکی هم به دور گذاشتن تمام اختلافات ديروز بين همديگر است. اين يکی از راه های پيروزی و غلبه بر دشمنان افغانستان است.

کشور عزيز ما در وضع کنونی روز های بس دشوار و تاريک را پشت سر ميگذارد ، يکی پی ديگر ی در گذار است. اين روز های بس دشوار چون رعد و برق در ابر های سياه و تيره به همگان قابل احساس است. طرفه رفته ازتحليل ، درک و فهم اين روزهای سياه و تيره که برملت مظلوم ما ميگذرد به اين مفهوم است که پنهان کرده آفتاب را با دو انگشت باشند.

حاکميت مردم يا مردم سالاری حق طبيعی مردم است. هر آنکس که اين شيوهً کار را با تيوری های وارد شدهً از بيرون به داخل کشور ما بخواهد عملی نمايد به خطا رفته است. تعيين سرنوشت ملت افغانستان حق طبيعی خود افغانها ميباشد ولی برای تحقق اين عمل به تيوری های افغانی ضرورت است. اين تيوری در بطن  جامعهً افغانی نهفته است.

کشورهای جداگانه بخاطرسعادت و نيک بختی خويش با همديگر پيشنهاد کنار گذاشتن تمام اختلافات ديروزی را که در سطح جنگ و خونريزی صورت گرفته بود مينمايند و مورد قبول جانبين واقع ميشوند. آيا ما افغانها بين خود نمی توانيم چنين عمل را انجام دهيم؟ به حق که می توانيم. به شرط آنکه از خود خواهی ها و خود مرکزی ها صرفنظر نموده باهم ديگر کنار بيايم.

يکعده از روشنفکران با داشتن سواد کافی و تجارب سياسی  در لجنزار افتراق و بدبينی ها و تعصبات غرق اند . آيا اين نوع اشخاص خواهند توانست توده های بيچاره ، در بی سوادی را بطرف نيکبختی رهنمايی نمايند. آيا مردم سالاری در قطب مخالف تفنگ سالاری قرار ندارد و تحققش در جامعه کار ساده به نظر ميرسد؟ آنعدهً که با وحدت و همبستگی نيروهائيکه از لحاظ فکری با هم شباهت دارند در مخالفت قرار دارند مسلما با تفنگ سالاری  در همکاری قرار دارند زيرا به طول عمر خط تفنگ سالاری می افزايند. توجه بايد کردکه منظور از وحدت و همبستگی نيروها نقض وحدت در پردهً فرياد های وحدت طلبی نيست بايد درين موارد خيلی ها به صداقت گام برداشت. از همه امکانات دست داشته وسيعا بايد استفاده کرد. بخاطر همين وحدت مراحل اول و تطبيق قدمه های اول را بايد بکار برد و اين قدمه های اول نشست های  باهمی در گروپ های خورد و کوچک باعث ائتلاف ها جبههً وسيع مردمی ميگردد . از انواع و اقسام چنين عملکردهای سياسی دوستان ما بهتر ازين جانب در مورد تجارب کافی دارند.

همگان ميدانند که تحقق دموکراسی در يک جامعه وراديکاليزه کردن آن کار ساده و آسان نبوده بلکه کارمردان بزرگ و توده های مليونی جامعه ميباشد. خود گذری می خواهد. با افسار گسيختگی نميتوان چنين کار بزرگ را انجام داد. با طرز تفکر غلط وارد صحنهً سياسی شدن ، موضوعات واقعی را دچار ابهام نمودن  زيان بخش است. دوستان متوجه باشند که عکس العمل هائيکه ما امروز با آن مواجه هستيم با عکس العمل های ديروز متفاوت است لذا ضروری پنداشته می شود که پديد ها را طور مشخص مورد مطالعه قرار داده ، تمام جوانب زيربط آنرا بايد در نظر گرفت.

بايد خاطرنشان ساخت که سياه خط های اخلاصمند شما نه نصيحت است و نه هم وصيت. فقط توجه عدهً از عاليجنابان را به ياداشتها و اندوخته های آنان معطوف ميدارم. به همگان پيشنهاد بايد کرد که برای ايجاد روش های جديد و تعقيب خطوط اساسی جديد تصاميم انفرادی به هيچوجه جوابگوی وضع کنونی جامعهً ما نيست. برای رسيدن به اهداف خويش مدل های جديد را بطور مشخص بايد در نظر گرفت. تعيين روش ها به غرض رسيدن به اهداف ، ارتباط به عملکرد ما دارد.

عقايد و نظريات همه قابل احترام است. همه نظريات مثبت بايد در يک مرکز واحد با هم گره بخورد تا  اگر خواست خدا باشد به يک نيروی سراسری در داخل جامعه مبدل شود.

 

 


بالا
 
بازگشت