هشتم مارچ حما سه ما ندگار تاریخ

                                                                                                    

درست    95  سال قبل از امروز در سال  1910  روز هشتم مارچ به مثابه روز همبستگی با آزادی زنان بر سکوی تاریخ  جنبشهای  آزادی خوا هانه وحق طلبانه نسل های مبارز زمان پا به عرصه  جهان  گذاشت . هر گاه عوا مل  وانگیزه های  تاریخی   رخداد ظهور  بین المللی همبستگی جنبش زنان را مورد کنکاش  قرار دهیم  درک مینمایم   که غریو اصلی این نهظت از اعماق  جامعه تحت ستم ، استبداد واستثمار بیرحمانه  نظام اجتماعی برخاسته  وبر حکم ضرورت زمان طی مراحل معین تکامل تاریخی واجتماعی ساعقه وار هر بخشی از بدنه های جوا مع  سیاره ما را به خود پیچانیده وامروز به بزرگترین نیرو ی ر زمی و اجتماعی مبدل شده است .

در روز هشتم مارچ در سال 1875 زنان کار گر صنایع  نساجی نیو یارک  به علت پاین بودن   سطح دست مزد ها ومشقت شرایط غیر انسانی کار دست به تظاهرات مسالمت آمیز وداد خوا هانه زده که بوسیله گلو له خو نبار   پولیس بطور بیرحمانه سر کوپ گردید، ا ما زنان مبارز در برابر این بیداد سر تسلیم فرود نیاورده وجسورانه واستوار به مبارزات پر خاشگر خویش در برابر ستم واستبداد ادامه دادند. در روز هشتم مارچ   1908  حزب سو سیالیست امریکا کمیته های را تحت عنوان « کمیته ملی زنان برای حق رای  » تاسیس نمود که در روز هشتم مارچ همانسال زنان بافت سوزنی به خواست ممنوعیت کار کودکان وحق رای برای زنان دست به تظاهرات گسترده زده واین واقعه سبب شد تا در سال بعد یعنی در  سال1909    این روز به عنوان روز ملی زنان در  امریکا  اعلام  شود . سر انجام  در سال  1910  در کنگره سوسیا لیست ها که در کپنهاگ دایر گردید، کلا رازتکین از جمله پیشگا مان انتر ناسیو نال دوم ، هشت مارچ را به عنوان روز زن به کنگره پیشنهاد نمودکه به استقبال گرم وبیسابقه ای مورد تاید قرار گرفت. 

در روز هشتم مارچ   1911  ملیون ها زن در کشور های  سویس ؛ آلمان ، آسترلیا ...دست به تشکیل کنفرانس هاو  راهپیمای ها زده وخواستار حق رای ، حق کار وآموزش حرفوی برای زنان شدند. 

با گشایش روند مبارزات سیاسی واجتماعی بوسیله زنان نیمه از پیکر جوامع جهانی که تا آنزمانه ها در جهان سکوت وخموشی بسر می برد قویا به کار  افتیده وچرخش حرکت تاریخی را بسوی جهان آزاد ودمو کراتیک تسریع بخشیده ودر تحولات عظیم اجتماعی وانقلابات سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، صنعتی ، کلتوری وفر هنگی جهان نقش بسزای انجام دادند .در پیروزی انقلاب  سال   1917  روسیه ، زنان نقش مهمی را بازی نمودند. در هشتم مارچ سال     1917   زنان بر خلاف اخراج کارگران وسطح پاین مزد دست به اعتصابات وتظاهرات عظیمی زده که بر جنبش کار گری روسیه جان ونیروی تازه بخشیده که چند ماه بعد منجر به پیروزی انقلاب اکتبر گردید. تداوم مبارزات خستگی ناپذیر که به همت زنان فدا کار جهان صورت گرفت سبب شد تا ملل متحد سال5 197 را سال بین ا لمللی زن  نامیده وفقط دو سال بعد ان یونیسکو در سال 1977روز هشت مارچ را روز جهانی زن مسمی نما ید. طوریکه پنداشته میشود جنبش زنان نهظت جها نشمول بوده که با بسیاری جنبشهای آزادی بخش ملی وجنبش های  طرقی خواهانه  مر دمان ستمکش جا معه گره خورده و  همواره رهای زن وبرابری کامل آن با مرد در سر لوح مبارزات آن قرار گرفته است.

نتایج تجارب وتحولات سده اخیر گویای روشن وانکار نا پذیر تاسیر پیگیر جها نی وشگرف پیکار رزمجو یانه زنان در راه دست یابی به  آزادی، برابری اجتماعی، اقتصادی وسیاسی میباشد. پیکاری که بیش از پیش سیمای جهان معا صر ما  را دگر گون کرده است وبرای زنان حق انتخاب کردن ، حق انتخاب شدن ، حق کار ،حق تحصیل ،حق فعا لیت های سیاسی واجتماعی ،حق استقلال سیاسی وحق تشکیل خانواده را داده وراه را برای اعاده تساوی  کامل حقوق مرد وزن هموار ساخته است. این تنها به مدد فعا لیت های داد خوا هانه خود زنان به درجه اول وپشتیبانی همه جا نبه جنبشهای انقلابی وترقی خوا هانه  جهان مساعد شده است. البته از این دست آورد ها نباید چنین درکی استنباط گردد که زنان این جوامع به حقوق کامل خود دست یازیده اند . زنان امروز با بسیاری مشکلات سیاسی ، اجتماعی واقتصادی  دست وگریبان هستند. هنوز جلوه های آشکار ازتبعیض و ستم جنسی   بر جامعه مستولی است. هنوز هم مما نعت های آشکار وگاه پنهان سد راه زنان قرار داردکه از شگوفای توانمند ی های آنان در امر ساختار نظام اجتمای می کاهد. تمامی این نا بسامانی ها ، ستم واستثمار واز جمله ستم جنسی ریشه در سیستم غیر عا دلانه نظام سیاسی واجتماعی وبیناد های فکری آن دارد که با ملغمه افکار مذهبی  و  نظام ارتجاعی پدر سا لارانه آغشته است. تنها با دگر گون سازی این سیستم وتامین عدالت کامل اجتماعی میتوان تا ریشه اصلی این نا برابری ها را برید وآنطوریکه گفتنی است آنگاه تاریخ واقعی بشر وجا معه آغاز خواهد شد.  

نکته قابل توجه دیگر اینکه درست است که زنان بطور عام  در بستره اجتماعی همسان در منگنه افکار تاریک اندیشانه قرون وسطای وعقب مانده قرار دارند وزیر تیغ  تبعیض جنسی قرار گرفته اند و ایشان از  ا این منظرا ز درک مشترک می نالند ودر متلاشی شدن اش زینفع اند اما بخشی وسیع از همین جامعه زنان یعنی زنان طبقات پاین ولایه های پاین جامعه که اکثر یت جمیعت را هم تشکیل می دهند علاوه بر ستم جنسی از ستم مضاعف رنج می برند که برای بسیاری از زنان مرفه جا معه  کا ملا نا آشنا است .                                                                                                  

زنانی که کو دکان تحت تکفل خود را نمیتوانند سیر کنند، زنان که زیر فقر نظام اجتماعی کمر خم کرده اند وقادر به تحیه غذای شبا روزی نیستند ،وزنانی که از اثر فقر وگرسنگی دست به تن فروشی می زنند،از زخمهای درد بسیار عظیم تر در رنج اند واین را نمیتوان با ما نور های سمبولیک وبا وضع نمودن قوا نین ولوا یح میانتهی مرتفع ساخت والبته این در گروتغیر بنیادی پا یه های  نظام سیاسی و تا مین عدالت اجتماعی است تا بتوان بر چنین زخم ها مرهم گذاشت. 

بر گزاری وتجلیل از روز هشتم مارچ در کشور عزیز مان افغا نستان نیزپیوسته  در مراحل معین از تاریخ صورت گرفته است که در این راستا نقش تاریخی حزب دمو کراتیک خلق افغانستان چه قبل از دوران حا کمیت وچه در دوران   آن   به مثابه ادامه دهنده راه راستین مبارزین وطنپرست  پیشرو عصر ما دررابطه با تامین حقوق و  رهای زنان از زنجیر های اسارتبار قرون وسطای ونقش سازمان دمو کراتیک زنان افغا نستان برای تا مین تحکیم  و  گسترش فمینیسم و  نهظت نسوان در جامعه از اهمیت بسزای بر خوردار است. هر گاه نقش شیر زنان حما سه آفرین در عرصه های پیکار در میادین نبر د تا در هم شکستن حلقه های نظام بربر منشانه واستبدادی وزن ستیزانه جا معه افغا نی و مبا رزه در راه   ر های وآزادی وحقوق زن در جا معه ما  مطرح باشد میتوان از نام های چون  ملالی ها و دکتورس انا هیتا راتب زاد وده ها زن مبارز وپیکار جوی دیگر یاد نمود که تا امروز شجا عانه ودلا ورانه از حقوق خویش در برابر سیاهترین ووحشی ترین نیرو های ترو ریست وبنیاد گر جامعه به مبارزه بر خاسته اند واین درفش زیبای آزادی ورهای را تا قلعه های شامخ پیروزی در اهتزاز درمی آورند.                                                                                                                                                                    

در تداوم جنگ سرد میان ابر قدرت های جهان در کشور، زنان افغان متحمل رنج ها ، درد ها ومصایب هو لناک وجا نگدازی گردیدند.نقش تروریسم جهانی ونیرو های بنیادگر وشریروحا میان بین المللی شان  برای پا مال نمودن حقوق وحیثیت زنان کشور ما بویژه نقش جنایتکاران حرفوی ومجاهد نمایان عرب ومزدوران پا کستانی با همتا یان بی غرور افغا نی شان درقاچاق و تجارت زنان به مثابه امتعه و  کا لاها ی تجارتی در کمپ های آوا رگان مقیم  پا کستان داغ ننگ ابدی خوا هد بود که برای همیش دامان  عا ملین وتا جران وتکه داران  دین  را لکه دار خواهد ساخت.     طی سده های  اخیر در افغا نستان، مدت زمان دهه ای نودهر  چند طاقت فرسا ترین دوره زندگی برای همه مردمان جامعه ما بود اما وزنه این کوه های آتش فشان بیش از هر کسی دیگر بر شانه های نا توان زن افغان سنگینی نمود . بر رسم معمول هر چند در گذشته همو طنان  ما پیوسته  « بز » را در میدان بزکشی برای مسابقه بز کشی  می گذاشتند اما با تاسف میتوان اظهار نمود که طی جریان یک دهه ای اخیر این زنان ستم کش وداغدیده افغان بودند که به عوض بز دردایره های « حلال » نظام  زن ستیز  بنیاد گرا یان ستمگر وجفا پیشه بویژه نظام دود مان وجنا یتبار طالبان در میا دین مسابقه کشانیده می شدند وهر کس میخواست تا به درجه معین در کار برد ظلم ستم  واستبداد با لای زنان، بر حریف خود پیشی گیرد.برغم همه اختلا فات میان گروه هی وجنگ های خونین  در میان تنظیم های ساخت پا کستان، تنها وتنها در چیزی که پیوسته اتحاد عمل ونظر مشترک وجود داشت فقط وفقط پا مال نمودن حقوق وحیثیت بیرحما نه زنان کشور وبه زندان کشیدن ایشان بود . تبدیل استدیوم ورزشی کا بل به محل کشتار گاه زنان افغان نیز از جمله تلخترین خا طراتی ایست که برای همیش در حا فظه تاریخ باقی خوا هد بود. 

هرگاه دیروز خا نم بینظیر بو تو  صدر اعظم سابق پا کستان نقش جنا یتباری را بوسیله حما یت گروه طالبان وسرکوب بیرحمانه قشر زنان افغا نستان وانسداد دروازه های علم ومعارف بروی زنان افغان انجام داد امروز نیز کشور های زیربط وزیعلاقه در قضایای کشور حامل پیام های امید بخش برای زنان افغان نمی باشند.در پیشا پیش فرا رسیدن روز های هشتم مارچ ، سفر خانم زهره صادقی بانوی اول محمد خا تمی  ریس جمهور ایران ودیدارش با همتای افغانی اش ظمن  اظهار آرزو های متقابل در مورد« تحکیم پا یه های نظام مرد سا لاری» در افغا نستان، وسفر خا نم هنری کلنتن همسر بلکلنتن ریس جمهور سابق امریکا در جنب هیت مجلس سنای امریکا به مثابه حا مل پیام در رابطه با تا سیس پا یگاه های دایمی نظامی در افغا نستان برخلاف ضرورت های جدی کشور برای تاسیس کا نون های علمی فرهنگی واقتصادی ، هنگا مه های دلخراش وما یوس کننده می با شند که زورمندان جهان میخوا هند تا یکبار دیگر افغا نستان را برای حصول منا فع استرا تیژیک شان  به مر کز زور آزمای های داغ جهانی مبدل نمایند که بدون شک بیشترین قیمت این بازی هارا نسل ستمدیده افغان وقبل از همه زنان کشور متحمل خواهند شد.   

امروز زنان داغدیده کشور مان در حالی از روز هشتم مارچ تجلیل بعمل می آورند که دیگرظا هرا  رژیم جبار وزن ستیزطا لبانی به حکم فر مان تاریخ فرو پا شیده شده ونهاد« دمو کراتیک»(؛) در نتیجه بر گزاری  انتخا بات«  آزاد ومنصفانه»(؛)  جا گزین آن گردیده است، اما در واقع این رژیم که بوسیله بخشی عظیمی از زنان کشور مان در زیر فوران باریدن برف و باران با قلب های آگنده از امید به فردا های درخشان پا یه گزاری گردید هنوز روح زنده طالبانیسم را در کالبد خود حفظ نموده واکنون همین ارواح خبیسه است که بر همه امید ها وآرزوهای مجموع ملت بخصوص زنان سایه افگنده است.رژیم تحت امر آقای کرزی که امروز در بحر بحران فساد اداری دست وپنجه نرم می نماید ، نه تنها موفق به فاصله گیری از خطوط مرگبار افکار تحجر گرای وفنتیسم شد بلکه بیش از پیش در عرصه پیمودن راه زوال خویش در قعقرای جهان سیاه فنده منتا لیستی خود قرار دارد .هر چند فاصله گیری از کاروان های جنگ سا لاری اعتماد ملی وبین المللی را بر جبین نظام تحت امر آقای کرزی تر سیم نمود اما لغزش ها وحرکت های شونیستی وبنیاد گرا یانه مذهبی او ضربات کشنده ایست که هرگز این رژیم در محا فل روشنفکری ودر جهان مدنیت تمدن وقا نونیت از اعتبار وحیثیت لازم برخوردار نخواهد بود.فرا خوانی پییهم جنایتکاران حرفوی وزن ستیز طا لبی در دایره قدرت  وارتقای نقش روز افزون بنیاد گراها در اهرم نظام سیاسی آقای کرزی  یک هیو لای وحشتناکی را بر جا معه افغانی مستو لی نموده است که از همین اکنون جریان خون را بر بدن زن افغان خشکا نیده وایشان برگشت مجدد چرخش تاریخی را در قوس حا کمیت جلادان طالبی می کشند .حرکت نظام سیاسی موجود افغانی بسوی بنیاد گرای چنان شتا بنده است که حتی نمونه های سمبولیک تعهدات ومانور های رژیم را در حدود نقش وحقوق زنا ن در چرخش جامعه  تحت شعاع قرار داده وسرا  پای جامعه راسایه های هول فرا گر فته است که در حال حاظر اکثر زنان ودختران کشور مان کما کان  روحاء اسیرزنجیر های  زندان های بنیاد گرای می باشند.

بر خلاف ساختار اصول نظام دمو کراتیک در کشور، هنوززنان  ا فغان در سر نوشت ابهام بر انگیز بسر برده وبا حفظ حرکات نمادین از بسیاری ها حقوق لازم اجتماعی محروم بوده و  نقش ایشان در ساختار نظام سیاسی وعرصه های اجتماعی واقتصادی  حقوقی ومدنی  با تناسب شرکت چشمگیر شان در اولین انتخا بات ریاست جمهوری افغا نستان خیلی ها ناچیز وغیر قا بل ملاحظه جلوه مینماید.    

امید وارم تا هشتم مارچ تحرکات قاطع وانگیزه های موثری را در راه تشکل وهمبستگی ملی وبین المملی ما دران وخواهران افغان ما بوجود آورده تا ایشان دوش بدوش برا دران رسالتمند وخا دمین صدیق خلق های رنجدیده میهن مان در راه تاسیس جا معه آزادو دمو کراتیک وتامین عدالت اجتماعی وبرابری کا مل  حقوق مردان وزنان وایجاد جا معه فا رغ از تبعیض وتمایزجنسی ، ملی ،مذهبی ، قومی وگروهی درفش آزادی ودمو کراسی را تا سر منزل مقصود حمل نمایند.

                                                                              

    با   درود های آتشین به مقام وا لای ما در

 

محمد عارف «عرفان»

لندن

مارچ

2005

 

 


بالا
 
بازگشت