عزیزه عنا یت

 

وضع اجتماعی افراد درشرایط جنگ ! 

افغانستان کشور با ستانی مان طی جنگهای بیشترازسی سال خسارات زیادی را متحمل شد که داشته های مادی ومعنوی گذشته را شعله های آتش جنگ درکام خود فروبرد،و بهترین فرزندان با شهامت خویش را ازدست داد ملت سرگردان وبیچاره را مجبوربه ترک وطن نمودند، تعداد که درآنجا ناگزیراً باقی ماندند ویا مردن را نسبت به فراراز وطن ترجیح دادند با هزاران مشکلات، مثل فقر، بی کاری ازمحل زیست بیجا شدن، دست و گریبان بودند ،تعداد ازاین هموطنان در اثرجنگهای ویرانگراعضای بدن خویش راازدست دادند ویا هم صد مات روحی دیده اند،اطفالیکه دراین د وره متولد شدند بیشترینه با خشونت،ناسازگاری هـای  روزگار،دورازمحیط درس تعلیم ،بی وطنی،مایوسی و.... روبروگردیـده که این  آثاردیوجنگ واستبداد رامیتوان درسنین جوانی این معصومان وطن مشاهده کرد.

         جوانان این دوره که درپی یافتن زندگی خوب، سرگردانند تلاش میکنند تا مثل جوانان کشورهای دیگرزحمت بکشند کار کنند و زندگی مرفه داشته با شنـد. امابا تاسف زمینــه کار و فعالیت  برای شان در داخل وطن میسر نمیشود تصمیم برآن میشوند تا به کشورهای همسایه ( ایران وپاکستان) سفرکنند. دولت های این دو کشوراز مجبوریت ملت افغانستان استفاده کرده این جوانان سرگردان را به بهانه های محتلف دچار مشکلات میسازند، مخصوصاً کشورایران به اتهام  دست داشتن به مواد مخدر صدهاازاین جوانان بیگناه را اعدام وحتاازدادن اجساد این افرادبرای  فامیل های شان جلو گیری میکند .

           باآنکه درطی این سالها شاهد اعدام شدن، رد مرز شدن، از طبقۀ چهارم  اپارتمانها به پاین انداختن این جوانان وطن توسط  کارمندان امنیتی دولت ایرا ن بوده ایم ، چندی قبل باردیگر شاهد کشته شدن تعداد ازجوانان وطن درمرزایران و افغانستان بودیم که بدون  بازجویی و تحقیق آنهارا رهسپاربسترمرگ نمودند.

             تعداد دیگری ازاین دسته جوانان وطن که با گرفتن قرض ویا گرو کردن سرپناه والدین باامید رسیدن به اروپا ورهایی ازبد بختی ومشکلات با صدها تکالیف تــا کشوریونان خود را میرسانند غافل ازاینکه چه بدبختی دیگردرآنجا به انتظارشان نشسته است بمجرد رسیدن درآنکشوربه زندان می افتند، تحقیر میشوند،اگراززندان رها شو ند به جاده هاو پارکهای آن کشورسرگردان و نالا ن میگردند. که روزهارا با اشک ندامت بدون سرپناه،گرسنه سپری کرده رنج میکشند ویا اینکه نارسیده دراثر بی توجهی قاچاقبران جان های شیرین خود را درعرض راه با غرق شدن کشتی دربحرازدست میدهند.

            اگردولت افغانستان طی همین بیشترازده سال پولهای زیادکه در کشور ازجانب ممالک خارجی کمک شد،با ساختن فابریکات صنعتی،تقویه زراعت و مالداری،اعمارمنازل رهایشی درمرکزکابل ودیگرولایات کشورمیپرداخت چــرا امروزاین نیروی فعال وطن چنین آواره و سرگردان میبودندو یا درداخل کشور به مواد مخدررومیاوردند، چون بیکاری خودش مادرامراض است .

         دولت اگر خواسته باشد باز هم میتواند جلو پیشرفت این زخم نا سور را  بگیرد و نگذارد که جوانان بیشتری این وطن این راه پرخطرراانتخاب کنند.

         نکتۀ مهمیکه قابل یادآ وری است ، هربارازطریق رسانه ها شنیده میشود تعداد ازافغانان توسط مرزبانان دولت ایران به قتل رسیدند،با شنیدن این مطلب درذهن هرشنونده سوالی ایجاد میشود،آیادرمرزافغانستان با ایران،قانون ویا مانع  وجود ندارد که این افرادازسرحد افغانستان به آسانی عبورکرده درآنسوی مرزتیر باران میشوند؟

         ویا موءظفینی درآنجا گماشته شده اند که با غفلت دروظیفه وبی مسئولیتی آنان همۀ این مسافرین توسط قاچاقبران به آنسوی مرز انتقال داده میشوند؟

پس اگرچنین باشد دشمنان وطن نیزباسو استفاده ازاین وضعیت بدون اسنادرسمی واجازه نامه متوانند که صدها کیلو مواد منفجره وانواع سلاح راازآن سوی مرز  به  خاک افغانستان با خود انتقال بدهند.اگرچنین باشد این حالت، اوضاع افغانستان رابیشتترازپیش نگران کننده خواهد ساخت.

     دولت پاکستان که خود دشمن دیرین افغانستان است وتروریزم را بخاطرویرانی  افغانستان تربیه وبرای ریختن خون ملت افغان وویرانی وطن اعزام میدارد به آن هم قناعت نکرده، با پرتاب راکتهایش بالای خانه های مردم ومناطق سرسبـز درولایت کنردریغ نمیکند که این خود دشمنی علنی دولت پاکستان را ثابت میسازد

       ملت افغانستان که از این همه بیدادگری های این دوکشوربه ستوه آمده است بارها با،راه اندازی تظاهرات وبلند کردن صدا به نتیجۀ نرسیده اند.زیراگوش شنوای  برای شنیدن این همه رنج ودرد نه دردولت مردان کشورونه درارگانها ی بین المللی وجـــود دارد .

         باتاسف باید گفت که مسئولین بلند پایۀ افغانستان بجای اینکه به حال ملت  ووطن فکرکنند با مسایل قومی ،زبانی، مذهبی،انتخابات،پول اندوزی مصروفند که  نمیشود با چنین وضع درد ملت بیچاره را دواکرد.

           زنان افغانستان که بیش ازهمه باررنج واندوه این جنگها را بدوش کشیده  اند، نسبت به هروقت دیگرشاهد بدبختی های آنان طی ده سال اخیرباوجودموجودیت صد ها نهاد وارگان به دفاع ازحقوق زنان درکشوربوده ایم وهنوزهم خشونت علیه زنان پایان نیافته است دیده میشود که دختران افغان ازاثرظلم دست به خودکشی می زنند ویا ازجانب مردان دربرابرضرب وشتم ویا مرگ قرار میگریند که این همه از عدم تطبیق قانون منع خشونت علیه زن و تسلت نداشتن دولت به روستاهای کشور، که بعضی ازنقاط وطن تحت تسلت طالبان قرارداردودرآن مناطق قانون غیرمنطقی طالبانی تطبیق میشود.طبیعی است که طالبان درضدیت با زنان قراردارند وهیچ گاه به زنان احترام قایل نیستند،آنچه ظلم راکه روا میدارند بالای زنان کشوراجرامیکنند که مردان عادی این مناطق نیزتحت تاثیر طالبان بوده با زن ستیزی عادت کرده اند درخانواده با دختروهمسر خود رفتاردرست ندارند.بخاطرآن است که دختران وزنان این دوردست های افغانستان  حقوق شان پامال وتحت ظلم و ستم قرار میگیرند.

          عدۀ اززنان که شوهرو یا نان آوران شانرا ازدست داده اند با سختی های زندگی شب وروزرا سپری میکنند که اطفال چنین فا میل ها بجای درس و تعلیــم به کارهای شاقه گماشته میشوند ،اگر توجهی از جانب دولت به حال این اطفال نه شود آیندۀ این معصومان نیز نگران کننده اسـت.

         درکشورهای اروپایی،امریکا، کانادا تعداد از فعالین حقوق بشر تلاش کرده اند انجمن ها،اتحادیه های همبستگی،نهادها به دفاع از حقوق زنان کشورومنسجـم نمودن زنان افغان، درکشورهای فوق الذکرایجاد نموده اند که این خود فعالیت مثبت  بخاطرمتحد نمودن زنان کشوردرنقاط متذکره میباشد که این همه کاروفعالیت آنان  قابل قدروتحسین است.امید وارم که این نهادهای اجتماعی با ارتباط با ارگان های  ذیربط داخل افغانستان، و نهاد های بین اللملی تماس برقرار نموده به پشتیبانی  اززنان رنج کشیده واوضاع سیاسی کشورگامهای مثبت گذاشته با همبستگی واتحاد تمام هموطنان عزیزمان راه بیرون رفت ازحالت فعالی افغانستان را بیابیم.بادرود

                                                                            18/5/2013 -

 

 

 


بالا
 
بازگشت