فاروق فردا

 

ویکتور  گریگورویچ کارگون،

 دانشمند افغانیست،دنیا را ترک کرد

 سال نو 2014 عیسوی با آمدن خود،در جهان دانش وفهرست افغانستان شناس ها وافغانیست های فدراتیف روسیه، با مرگ پروفیسور ویگتور گریگورویچ کارگون ،دانشمند شناخته شده،تاریخ دان،ژورنالیست ، تحلیلگر و مفسر علمی رویداد ها و حوادث گذشته و حال افغانستان،ضایعه  ای را بر جا گذاشت و قلب جامعه دانشی روسیه وافغانستان را داغدار ساخت.

ویکتور کار گون را بار اول  در کابل دیدم ، زمانی با هم آشنا شدیم  که  او در سمیناری، که از جانب اکادمی علوم افغانستان برگزار شده، همراه با مولان جان محکمویچ یک تن از تاریخدانان  ودپلوماتهای برجسته  و به شهرت رسیده روسیه که مدتی سمت مشاوریت در درفش جوانان را داشت شرکت کرده بود.

 

فکر می کنم آقای کارگون و محکمویچ ، اولین هیات اتحاد شوروی بعد ازخروج قوای آن کشور از افغانستان  بود که  به  کابل می آمد.گرچه کنفرانس بین المللی بود،اما  به جز این دو تببعه شوروی ،خارجی دیگری در آن نبود.به هر حال شبی هم به رسم افغانی میهمان شان کردم وبر سفره افغانی در کلبه  محقر بنده بر شوربایی لب تر کردیم. بر اثر سفارش مولان جان، استاد امان اشکریز را هم دعوت کرده بودم.تانیمه های شب قصه ها کردیم.وکارگون از تاریخ و گوشه ها وزوایای ناکشوده آن سخن می زد.

در آن شب برایم هویدا گردید ،آقای کارگون که هنوز به پنجاه نرسیده بود،مسایل افغانستان را دانشمندانه گره گشایی می کند ،حجت های تعارفتی آن را با دقت تمام،  سره وناسره می سازد و بر صحت وسقم  آن مهر وثاق میگذارد.

پس از فروپاشی نظام،روزی در نشستی در انستیتوت شرق شناسی روسیه با هم دیدیم و آن دیدار را به گونه دیگر تازه نمودیم.پس از آن  به خوبی پی بردم که  هر نشست و هر سمینارو کنفرانسی که در باره افغانستان در هر گوشه ای از شهرمسکو برگزار می گردد ،حضور کارگون در آن امر حتمی به حساب می آید،زیرا او نماینده نسل میانه  با بصیرت و تنقاد، که هم عمری در نظام یک رنگ کمونیستی با ایده ها وسازکار های خودش رشد نموده زیسته ، اندیشه ها و مایه های دانشی اش را نضج داده بود وهم شاهد با بصیرت و تسمع بعد الوقرۀ  فروپاشی آن نظام بود . هم چنان حالت گذار و ریخت وپاش ساختاری در اداره ونظام کشورش را مشاهده کرده وانکشافات بعدی در روند دموکراتیزه سازی روسیه رانیز  ژرفبینانه به تحلیل گرفته بود.

از ویژه گی های آقای ویکتور گریگورویچ،یکی این بود که ،هیچ مسئله ای را بدون پیش پرداخت های تاریخی  وعوامل،آثار و شاخص های نتیجه مند به بررسی نمی گرفت.همیشه سعی برآن داشت که در هر تحلیل و ارزیابی اش،نظریات مشخص خود را بر مبنای دانش و دید سیاسی ازقضیه رائه کند. دلیل  محبوبیتش  در میان دانشمندان روسیه  به ویژه اعضای اکادمی علوم این کشوربیشترینه دانش او همراه با تسمع،حلم وصمت بود که ویژه گی او را تشکیل می دادند.

در روسیه نه بر سبیل قانونی، بل همین طور آمده است که هر کس در رابطه به افغانستان مصروف است،اورا افغانیست می گویند.گربگورویچ کارگون، نیز افغانیست  مشهوری بود که از سالهای زیادی بدینسو تجارب و اندوخته هایش را در خدمت دانشجویان،دانشپژوهان ، دانشمندان ودانشوران افغانی و روسی قرار داده بود.از این جهت برگردن صدها دانشمند هردو کشور حق مسلم استادی را دارا می باشد.

کارگون، هر چند گاه بر اثر شهرت و دانشی که داشت از جانب  شورا های علمی دانشگاه های  کشور های غربی دعوت می شد و به زبان انگلیسی لکچر ها می خواند و در باره موضوعات تازه و حتی بعضا برنامه ریزی شده  کنفرانس می داد وبدین وسیله مرتبت  علوم بشری  روسیه را درکشور های غربی به شناخت می رساند. حتی بزرگترین دانشگاههای نظامی و انستیتوت های مسایل جیوپولیتیکی از وی دعوت می کردند . اوبدانجا ها می رفت وبرعلاوه سیمینار ها به پرسش های دانشمندان عرصه  ها پاسخ می گفت.

ویکتور گریگورویچ،تا آن دم که به تاریخ 4 جنوری امسال جان می سپرد رییس دیپارتمنت افغانستان شناسی در انستیتوت شرق شناسی اکادمی علوم روسیه  و لکچرار، در یکی از دانشگاههای نظامی این کشور بود.

در سال های پسین،پس از وفات گانکوقسکی و چند پیشکسوت دیگر کشور شناس های آسیا از جمله افغانستان،پاکستان وهند،ویکتور کارگون یگانه کس بود که نهاد های مختلف روسیه، به ویژه اکادمی علوم این کشور،شخصیت های بزرگ دانشی،دانشگاه ها ،دانشپژوهان  درجات دکتورا وماستری،  آراء  و نظریات او را نه تنها با علاقمندی می شنیدند بلکه آن را صائب دانسته بدان ارج می نهادند.در جایی که او کنفرانس ویا لکچری مید اشت،اشتراک کننده ها با علاقمندی حضور می یافتند و از وی پرسش های متعددی به عمل می آوردند.آخرین باری که او در حضور مردم ظاهر شد تاریخ ششم دسمبر سال 2013  در دانشگاه  دوستی خلق ها در شهر مسکو بود که در کنفرانسی پیرامون اینده افغانستان، مقالت مبسوطی ارائه کرد وبه پرسش های اشتراک کننده گان باحوصله افزایی پاسخ گفت.  اما پس از آن به بستر بیماری رفت و در بیمارستان اکادمی علوم فدراتیف روسیه بستری شد.

آقای گریگورویچ به تاریخ 14 می سال گذشته 74 مین سالروز تولدش را جشن گرفت اما امسال انتظار آن را نکشید و طوری که گفته آمد به تاریخ 4 جنوری2014   جان به جان آفرین سپرد. دوستان نزدیک و خانواده اش می دانستند که او از مدتی با مریضی کشنده سرطان دست و پنجه نرم می کرد وبالاخره تاب مقاوت در برابر آن را از دست داد و طبیبان  از درمانش عاجز ماندند.

اینک شمتی از زیستنامه این دانشمند گرامی و دوست مردم افغانستان.

ویکتور گریکورویچ کارگون دکتور علوم تاریخ،به تاریخ 14 می سال 1940در شهرلنینگراد دیده به جهان کشود.در سال 1957  میلادی،آموزشگاه نظامی قفقاز رادر شهر«ارجونیکیدزه»(ولادی قفقاز کنونی) با مدال طلایی به پایه اکمال رساند.در همان سال در آموزشگاه عالی  رادیو تخنیک نظامی در شهر کییف شامل شدواز سال 1957 تا 1961 دربخش های رادیوی نظامی خدمت کرد.در سال 1961 در انستیتوت زبان های شرقی  مربوط به دانشگاه عالی دولتی روسیه به نام( ام گی او)جهت تحصیلات عالی معرفی گردید ومصروف آموزش زبان و ادبیات فارسی دری شد.

از اسل 1966 تا روز مرگ سرنوشت او با افغانستان و مردم آن به صورت تنگاتنگ گره خورده بود.این مسئله زمانی  توجه کارگون را به خود جلب کرد که  اولین کار رسمی اش را به حیث سرترجمان  در سفارت اتحاد شوروی در کابل  آغاز کرد.او افغانستان را دوست داشت وتاریخ،فرهنگ و رسوم کشور و مردم افغانستان برایش جالب بود و همیشه آن رامطالعه می کرد.

حتی در سال های اول کارش به حیث  عضو گروپ مشاورین در وزارت پلان افغانستان،ملاقات های بسیار عمده کاری میان دولتین افغانستان و اتحاد شوروی   برنامه ریزی ،تنظیم و به اجرا می گذاشت.

در سال 1968 از انستیتوت مذکور به حیث شرق شناس،زبانشناس ،نویسنده و ترجمان فارغ گردید.وتا سال 1971 در دیپارتمنت زبان های خارجی انستیتوت نظامی  در چوکات وزارت دفاع اتحاد شوروی به تدریس زبان فارسی مصروف گشت.

در سال 1971 به خاطر دریافت دکترا در انستیتوت شرق شناسی  دانشگاه (ام  گی او) شامل شد و در رابطه به افغانستان و زندگی اجتماعی مردم این کشور به پژوهش های علمی پرداخته در سال 1975 از نگارش دپلوم دکتورا  دفاع کرد و به این درجه نایل آمد.

تیزس دکتورای وی  مسایل بحران های سیاسی –اجتماعی افغانستان در اواخر سالهای 20 واوایل سال های 30 قرن بیست را تشکیل می داد.دفاع موفقانه از دپلوم سبب گشت که او به حیث استاد جوان در کادر علمی آن دانشگاه نیز باقی بماند.

  مرحوم کارگون به نوشتن صد ها مقاله،مونوگراف وکتاب  علمی در رابطه به افغانستان دست یازید.بی جهت نبود که ،نهاد های علمی بین المللی،محصلان دوره دکتورا،متخصصین افغانستان،دانشجویان،ونهاد های علمی مصروف کار شناخت افغانستان، او را کتاب  تاریخ زنده افغانستان در روسیه می نامیدند.

او سفر هایش را از سال 1966 به افغانستان  آغاز و در پست هاومقام های مختلف از ترجمان گرفته تا مشاور، لکچرار،دانشمند ،تحلیل گر سیاسی  و متحصص روابط افغانستان وروسیه آن را ادامه داد.

ویکتور گارگون به مسله اشتباه رهبران اتحادشوروی و افغانستان در مسئله اشتباه آمیزی که تاامروزنتایج نه چندان مثبتی را در روابط  دو کشور بر جا گذاشت  نگاه پر دردی داشته میگفت که دیری نخواهد گذشت که روسیه دوباره به طرف افغانستان نگاه کند و یک همکاری متقابل در سطح وسیع میان دوکشور ایجاد گردد ومی افزود که ، روسیه  موقف گذشته خود در نظر مردم افغانستان را بار دیگر پیدا خواهد کرد.

بر اثر سعی وتلاش های کارگون به وِیژه در سال های پسین، دوستی  مردمان افغانستان و روسیه سال به سال استحکام بیشتر می یافت.اگر واقعا افراد  بی دانش وبی فرهنگی در مقام های فرهنگی افغانستان  مقرر نشده بودند و افراد کاردانی در این مقام ها می داشتیم این روابط بسیار قوی می بود.

او در سال های 1983 تا 1988 سکر تر علمی کمیسیون تاریخدانان اتحاد شوروی و افغانستان بود که همیشه بر توقف علاقمندی جوانب انگلیستان و اتحاد شوروی روی منافع شان در سمت افغانستان تاکید می کرد.سپس آموزش مناسبات افغانستان وامریکا  سبب گشت که او در این رابطه نظریاتش را ارائه نماید وکشور امریکا  در بسا موارد  به نظریات او گوش فرا دهد.

کارگون در سال 1990 به حیث استاد تاریخ معاصر روسیه در دانشگاه نبراسکا پذیرفته شد که در عین زمان در دانشگاه مذکور وهم چنان درکالیفورنیا در رابطه به افغانستان لکچر های مبسوطی  ارائه می کرد.

ویکتور گریگوریویچ، نظر به علمیت و درایتی که داشت دانش اش را در رابطه به افغانستان منحصر نماند، بدین تتیب در رابطه به کشور های منطقه نیز می نوشت وبه قول افگینی لوگینوف ،کارگون گریگوریویچ  بیش از 170 مقاله علمی را در مورد کشورهای منطقه نیز نوشته وبه نشر سپرده است.

وی از سال های 1983 تا 1993 یکی از شرکت کننده ها ومقاله خوان های  فعال کنفرانس هایی  بود که ایالات متحده در رابطه به شرق میانه وشرق نزدیک  دایر می کرد.

کارگون، در سال دو هزار با دفاع از دپلومش تحت عنوان (شکل گیری و تکامل نظام سیاسی افغانستان مدرن)به درجه دکترای علوم نایل شد واز سال 2003 تا کنون به حیث رییس دیپارتمنت افغانستان انستیتوت شرق شناسی ااکادمی علوم روسیه کار می کرد. درعین زمان از سال 2001 تا 2005 به حیث پروفیسور  در انستیتوت اسیا –افریقا

در کافدرای نظامی تدریس می نمود واز سال 2009 تا 12014 به حیث استاد در دانشگاه (ام گی مو) نیز تدریس می نمود.
او بر علاوه مسکو ،د رسایرکنفرانس ها در رابطه به افغانستان، در کابل ،تاشکنت،دوشنبه،الما آتا،بیشکیک،لندن، دهلی،پشاور،ستانبول،پاریس،ویانا،واشنگتن و برلین،شرکت کرده  ودرمیان بسیاری افغانیست های جهانی  شناخته ترین شخصیت معرفی شده بود. به زبان های دری پشتو وانگلیسی روان صحبت میکرد.

 

روز 8 جنوری  ساعت 1 وسی بعد از ظهر ،محفل وداعیه ای با این دانشمند بی بدیل در بیمارستان اکادمی علوم روسیه در لیتوفسکی بولوار ساختمان نمیر 1 ، نزدیک مترو یاسینووه برگزا می گردد.

بگذار زمین استراحتگاه ابدی اش باشد.

روحش شاد و یاد هایش گرامی باد.

 

 

 


بالا
 
بازگشت