توریالی رزاقیار

 

اردو و سیاست

کتاب اردو و سیاست اثر ژنرال محمد نبی عظیمی را که در سال 1377 خورشیدی منتشر گردیده است به خوانش گرفتم . در این کتاب اردوی افغانستان از تاسیس ( نیمه اول قرن هژده ) تا فروپاشی (1994 میلادی ) به معرفی گرفته شده و پیرامون نقش و جایگاه آن در تحولات سیاسی – نظامی سه دهه کشور در روشنایی حقایق و ارقام پرداخته شده است .  

در این کتاب ، نویسنده که خود یک سیاستمدار سهیم در تحولات متذکره بوده ، بعنوان یک شاهد عینی و با مراجعه به سرچشمه های متعدد کوشیده است عواملی را ریشه یابی و برشماری کند که زمینه ساز فروپاشی اردوی مدرن افغانستان گردیده ، افغانستان را به میدان یک جنگ طولانی فرسایشی مبدل کرده و از مردم افغانستان میلیون ها قربانی گرفته است . 

بر اندازی نظام سلطنتی ( 26 سرطان 1352 خورشیدی ) ، سرنگون کردن نخستین نظام جمهوری ( 7 ثور 1357 خورشیدی ) ، سرکوب حفیظ الله امین ( 6 جدی 1358 خورشیدی ) ، کودتای ژنرال شهنواز تنی (16 حوت 1368 خورشیدی ) ، دفاع از نظام در برابر حملات تنظیم های جهادی و کشور های حامی مجاهدین و درگیر شدن در جنگ های درونی ، گروهی و سمتی ( 1370 – 1372 خورشیدی ) آن مواردی از کنش ها و واکنش های سیاسی – نظامی اردوی افغانستان در دو دهه ی بسیار متحول و بحرانی کشورمیباشد که نویسنده اردو و سیاست آنرا مستند سازی و به رشته تحریر در آورده است . 

برای من ( خواننده ) فصل اول بخش دوم کتاب که زیر عنوان " سقوط مزارشریف " آمده است ( ایتلاف و قیام نظامیان و مجاهدین در برابر دولت دوکتور نجیب الله ) از آن جهت شایان توجه و دقت واقع گردید که من خود یکی از شاهدان عینی رویداد ها و تحولات ولایات شمال افغانستان ( 1370 – 1375 خورشیدی ) بودم که در فرصت مساعد چشم دید ها ، یادداشت ها و برداشت های خود را در مورد با علاقمندان مسایل سیاسی – تاریخی کشور شریک خواهم کرد .  

به هر حال گفتنی است که " اردو و سیاست " که در دو جلد و در641 صفحه به چاپ رسیده ، گاهنامه اردوی افغانستان و " پادشاه گردشی " های چند دهه ی اخیر کشور و تبعات آن را چنان زمان بندی ، مستند سازی و مکتوب کرده است که می تواند اثر و منبعی معتبری باشد برای علاقمندان ، پژوهشگران و نویسنده گان تاریخ فردای افغانستان .    

در پایان ، از جناب حاجی  سید محمود مقصودی باردیگر امتنان بعمل می آورم که این کتاب و شمار زیادی از کتاب های سیاسی ، تاریخی ، علمی و ادبی دیگر را با شفقت زیاد برایم هدیه دادند .                   

رزاقیار             

 

  

 

 


بالا
 
بازگشت