په اروپا کی دمیـشـته افغانانو د تولنو فدراسـیون

   فدراسـیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا

Federation of Afghan Refugee Organizations in Europe         


Date: 16 March 2013

 

اعلامیه

هفت وهشت ثور، دوروزفاجعه بار در تاریخ معاصرکشور

سیاهی وفاجعه باربودن هفت ثور 1357 وهشت ثور1371 برهیچکس پوشیده نیست. برخی از هموطنان ما شاهدعینی ایندو فاجعه بوده ولی همه افغانها درآتش پیامدهای خونین ومصیبتبار این دو روز سیاه سوخته اند ومیسوزند.

خانواده های دومیلیون شهید ونیم ملیون معیوب افغانستان، باشندگان پنچهزار قریۀ که تحت قوماندۀ روسها وحزب وحکومت دست نشاندۀ شان بخاک یکسان شد، صدهاهزاردهقان، کارگر، روحانی، متنفذ، دوکاندار، مامورپائین رتبه، متعلم، معلم، محصل، استاد وسایرافراد که دستگیرو نا پدید شدند، دهها هزار زندانی شکنجه شده دراکسا، کام، خاد وواد که با تن بیمار از باستیل حزب "دموکراتیک خلق" جان بسلامت بردند وبالاخره  نه میلیون افغان که مجبور به ترک کشورشان وقبول درد هجرت شدند، هرگز نمیتوانند خونریزیها، بمباردمانها، شکنجه های وحشیانه، اختناق هیتلری، بیدادگریها، مظالم، وانواع تجاوز به جان، مال وعزت شان در دوران حاکمیت حزب "دموکراتیک خلق" را فراموش کنند. مردم وتاریخ افغانستان این حرکت حزب "دموکراتیک خلق" را که برای جلوگیری ازبرهم خوردن موازنۀ قوا به ضرر به اصطلاح "اردوگاه صلح وسوسیالیزم"  دست به کودتای نطامی زده وبا این عمل خویش وطن افغانها را به میدان جنگ سرد وهمه جنگهای متعاقب آن مبدل ساختند، یک خیانت بزرگ ملی میدانند. مردم افغانستان هرگز این حرکت ضدملی حکومت تحت رهبری حزب "دموکراتیک خلق" را فراموش نخواهند کرد که با اصراروتضرع از روسها خواست تا برای حفظ حکومت کودتائی وسرکوب مردم افغانستان به این کشور لشکرکشی کند. وقتیکه یلتسین شریانهای پول، تسلیحات وحتی موادسوخت را به حکومت سراپا وابستۀ نجیب الله قطع کرد،  رهبران وکادرهای حزب "دموکراتیک خلق" (حزب وطن) سراسیمه شده خود را به تنظیمهای گوناگون فروختند.  ناکام ساختن پروسۀ صلح تحت رهبری ملل متحد با تقسیم شدن درخطوط قومی وتسلیمدهی قدرت به تنطیم قوم خود، آخرین خیانت یزرگ رهبران وکادرهای حزب "دموکراتیک خلق" به افغانستان ومردم آن در دوران حاکمیت این حزب بود.

بدینترتیب وزارتهای دفاع وامنیت دولتی توسط جناح کارمل به شورای نظاروجمعیت ووزارت داخله وبرخی قطعات اطراف، توسط طرفداران نجیب وبقایای جناح خلق به حزب اسلامی گلبدین راکتیارتسلیم داده شد. گلیم نجیب الله که بنام قصاب افغانستان شهرت داشت، حین فرارش به سوی هندوستان ازظرف ملیشه های که سالها به امر کارمل ونجیب الله برای چپاول جان، مال وناموس مرد م ولایات مختلف افغانستان فرستاده میشدند، جمع شد. حکومت تنظیمی ساخت اسلام آباد برای اشغال قدرت دولتی به کابل فرستاده شد. هشت ثورروز انتقال رسمی قدرت به این حکومت بود. صبغت الله مجددی بحیث نخستین رئیس دولت تنظیمی هیچگاه این حقیقت را پنهان نکرد که درعمل شخص اول مملکت آمرمسعود بود. این موقعیت مسعود برای رقیبش گلبدین قابل قبول نبود. گلبدین که همیشه نازدانۀ ISI بود، مدعی نقشی بود که کارملی ها به مسعودتقدیم نموده بودند. حزب وحدت مزاری که به کمک مالی ایران واسلحۀ کندکهای قومی قادربه اشغال غرب کابل شده بود، به سهمی که دردولت تنظیمی داشت، قانع نبوده همچون حزب اسلامی خواستارتقسیم مجدد قدرت بود. مسعودوشرکا (ربانی، سیاف، فهیم. قانونی وبخشی ازخانواده های مجددی وگیلانی ) مصمم به حفظ وضع موجود به هر قیمت بودند. جنگ میان این نیروها قبل ازانتقال رسمی قدرت آغازیافته بود. دوستم که رهبری یک فوج ملیشیۀ خونخوارتا دندان مسلح را داشت و از طرف صبغت الله مجددی لقب مجاهدکبیبررا نیزدریافت نموده بود، متوجه شد  که درجنگ قدرت ساحۀ مانوروسیعی در اختیاردارد. جئگ داخلی قدرت بین تنظیمها که دوستم نیزشامل آنها بود، منجربه تخریب کامل شهر کابل، کشته شدن65000 باشندۀ کابل، مهاجرشدن یک ونیم میلیون افغان به پاکستان وایران،  چپاول وفروش همه دارائیهای دولتی، انحلال اردو وپولیس وچپاول اسلحۀ شان توسط تنظیمها، سینه بریدنها، واسکت بریدنها، رقص مرده ها وتجاوزبه مال وناموس شهریان کابل شد. آنچه در فوق ذکرشد، شمۀ از جنایات ضدبشریت وخیانت به منافع ملیست که حکومت تنظیمی هشت ثوری درسالهای قدرت خود مرتکب شده است. درین دوران  ISI به بمنظورانهدام آبادیهای باقیمانده و صلب آخرین داشته ها از افغانها بازار کارخانو را به مرکزخرداریداری اشیاه چپاول شده مبدل ساخت.  درین مرکزهمه چیزازاسلحه وفلزات گرفته تا ریشه های تاک واستخوان مرده ها خریده میشد. یک طیارۀ ده میلیون دالری شرکت هوائی آریانا که فروش آن در کارخانو امکان نداشت،  بعدها به امربرهان الدین ربانی به قیمت 600.000 دالربه یک شرکت ایرانی فروخته شد. اعمال شرم آورکه حکام هشت ثوری انجام دادند، هشت ثور را بیک روزسیاه وفاجعه باردر تاریخ معاصرافغانستان مبدل ساخت. تجلیل ازین روزتوسط دولت افغانستان به معنی تأئید جنایات ضدبشریت وخیانت ملی انجام شده توسط سران وقوماندانان فعال در رژیم هشت ثوری بوده ویک عمل شرم آورمحسوب میگردد. باید ازتکراراین حرکت شرم آور که توهین به قربانیان فجایع آن دوران است،  جدأ جلوگیری شود.  

 

"کمیتۀ فرهنگی فارو"


 


FAROE, Post Box 707,   2300 AS,   Leiden,     www.afghandiaspora.org,    

faroe_af@hotmail.com

 


بالا
 
بازگشت