محمد عالم افتخار

 

یک تجربه نادر و جذاب ـ هزار سال پیش و پس!

 

 

درود بر همه عزیزان درون و بیرون میهن مُلازده و جهالت سوخته!

 

این هفته بنا داشتم «سکندر های مقدونی» مقوایی را عرضه کنم که کار و هنری جز جلوگیری از رسیدن نور خورشید به شما عزیزان ندارند.

شاید زیاد ضرور نباشد که وارد قصه و داستان مربوط گردم.

به هرحال در یونان قدیم  که باری جوشش عقل و خرد بشری را شاهد بود؛ نوابغ و نوادر شگرفی ظهور کردند؛ یکی از ایشان دیوجانس حکیم بود؛ همانکه مولانای بزرگ بلخ اشارت نیرومندی بر وی دارد؛ درین ابیات:

 

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر

کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزو ست.

گفتند: یافت می نشود؛ جسته ایم  ما

گفت: آنکه یافت  می نشود؛ آنم آرزوست!

 

شهریار جهانگشا سکندر مقدونی همروزگار دیوجانس بود؛ مگر شهرت و محبوبیت عجیب دیوجانس به حدی بالا گرفت که شهنشاه جهان در بیغوله به دیدارش شتافت و در ضمن از او خواست تا خلعتی شاهنشاهی تقاضا کند که برایش ارزانی گردد.

وضع طوری بود که پیکر شاه بر دیو جانس سایه می انداخت. لذا دیوجانس منحیث خواست از سلطان سکندر؛ گفت: لطفاً مانع تابیدن خورشید بر من مشو!

امروزه مسلماً خیانت های بیحد و حصری از آدرس دم و دستگاه فاسد و فاجر حامد کرزی و مافیا های جهادی و تکنوکراتیک تشکیل دهنده آن بر مردمان مقیم و مهاجر افغانستان روا داشته میشود و خارجی ها منجمله  پاکستان در راه اندازی دهشت و وحشت علیه این مردم مظلوم اما پرغرور؛ دستان ابلیس را هم از پُشت بسته اند ولی خیانت و جفا و شئامت استراتیژیک و فوق استراتیژیک از جا و آدرس دیگری هم هست که بر این خلق و بر این مرز بوم بلا دیده روا داشته میشود.

اگر درست است که سرمایه اصلی یک ملت جوانان اندیشنده، فعال و خلاق آن میباشد؛ پس شنیع ترین دشمنی؛ دشمنی با جوانان بالنده آن ملت است و این دشمنی غالباً به گونه شست و شوی مغزی و منحرف و معتاد ساختن این سرمایه عظیم ملی؛ انجام می گیرد.

امروزه به فشرده گی نمیتوان گفت؛ کی ها و چی ها شمار بزرگ جوانان افغان را محکوم زیست نباتی و جهنمی زیر «پل سوخته» و جا های مشابه کرده است ولی معلوم است که شماری شارلتان و جادوگر معلوم الحال تحت عناوین پر خط و خال و زرق و برق و زیر نام حدیث و سنتی در نطفه مرده و خاک شده؛ شماره های به مراتب بیشتر آنان را به دام انداخته و راهی تحت السقر «پل سوخته» های دیگری نموده اند و مینمایند.

به حکم داده های مؤکد و مکرر ابرلابراتوار «افپاک» خاصتاً در 35 سال اخیر؛ بنده همیشه برای فرزندان مردم افغانستان گوشزد نموده ام و مایلم آنرا هزاران بار دیگر تکرار نمایم که هرگونه مذهبی برحق و غیر قابل شک و تردید است البته برای مؤمنان و معتادانش. (بامفهوم دین خلط نشود!)

همان آن و لمحه ای که کوچکترین شک و تردید در مورد یک مذهب نیش زد؛ دیگر آن مذهب برای آدمی که در حقانیتش شک کرده؛ پایان می یابد.

مذاهب؛ حتمی نیست که قدیمه و عتیقه و متکی بر اجداد و نیاکان و آسمان و ریسمان باشند؛ بخصوص از قرن 19 میلادی به بعد تقریباً همه قرائت های ایدئولوژیک هم؛ مذهب شدند و امروزه هم اولیای این مذاهب؛ در همه اطراف و اکناف جهان «ولایت های فقیه» خود را دارند و چنانکه مذاهب کهن و  میراثی مورد استفاده ابزاری در «بازی  شیطانی» قرار میگیرند؛ این مذاهب جدیده نیز میتوانند عین موارد استعمال را داشته باشند!

آری؛ همه مذاهب چه قدیمه و چه جدیده؛ برحق و ازلی و ابدی اند و لذا محال است؛ حقیقت دیگر و بحث و فحص و کشف و اختراع و تطور و تحول و تکامل را مجال دهند و استقبال نمایند!

در امر برحق و کامل و شامل و نهایی و یگانه بودن؛ هیچ فرقی مثلاً میان مسیحیت و هندوئیت وجود ندارد و هکذا میان تائوئیزم و سویتیسم و مائوئیسم و فاشیسم ... و الی نهایه!

همه متولیان و دکانداران مذاهب از چون و چرا و پرسش و تحقیق و کشف و اختراع و علم و ساینس ... نه تنها گریزان که با آنها ستیزان اند؛ و این؛ در جهانیکه علماً مطلقی وجود ندارد؛ یک حقیقت مطلق است!

اهالی مذاهب و متولیان آنها؛ اهل "نقل"(قال فلان و قال فلان) اند؛ نه اهل عقل. و با عقل ـ این عطیه کبیر آفریدگاری برای بشرـ و این یگانه ممیزهء اساسی بشر از دیگر جانوران؛ در سراسر تاریخ جنگیده اند و تا ناکجاها که کاملاً تحت بمباران نور خرد سراسر بشری؛ از پای در غلطند؛ میجنگند.

اما در خیلی حالات؛ این جنگ؛ گرم و سخت نیست؛ نرم است و سرد و برای عوام الناس نامحسوس و ناشناخته!

اینجاست که برملا ساختن و افشا و رسوا کردن آن؛  کار و تلاش خطیری می طلبد. لذا بنده آنچه را که در مورد خواهم توانست؛ به فرصتی دیگر موکول میکنم منجمله به این دلیل که حسب تصادف به تجربه نادر و جذاب و پر آموزش تازه ای دست یافته ام.

*****

اینجانب؛ حسب معمول «نتیجه گیری ها از بحث" آیا احکام قرآن؛ تابع زمان و مکان؛ هست، نیست"» را به یک تعداد ایمیل آدرس های گروپی نیز فرستاده بودم.

در مقابل؛ از چندین ایمیل در مورد؛ واکنش های موافق و مخالف دریافتم که متأسفانه نمیتوانم به همه آنها بپردازم. ولی یکی از این موارد تأمل برانگیز ترین بود:

ـ «با سلام. اگر ممکن هست کمی خود تانرا معرفی کنید تا ببینیم چگونه میتوانیم باهم کارکنیم. باتشکر»

 اینجانب با بهره گیری از تکنولوژی روز؛ نام فرستنده پیام را در گوگل سرچ کردم و چنانکه حدس زده بودم؛ با شخصیت قابل ملاحظه ای مقابل گردیدم.

ایشان که بیشتر به مثابه "شومن" و اجرا کننده در بنگاه "صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران" شهرت و مصروفیت داشته اند و گاهی در کابینه آقای احمدی نژاد وزیر یا همپای وزیر بوده اند؛ به تازه گی؛ ایران را ترک نموده و پس از مصاحبه های رکلامی با بی بی سی و صدای امریکا؛ در جبهه مخالف جمهوری اسلامی قرار گرفته و ویدیو کلیپ های چندی علیه آن رژیم بیرون داده اند. لا اقل یکی از این ویدیو کلیپ ها "چرا ایران را ترک نمودم؟" عنوان دارد.

منجمله یک هموطن شان؛ در کامینت بر ویدیوکلیپی؛ نوشته بودند:

ـ آقای حسینی! خود را بسیار ارزان فروختی!

وزنه شخصیت جناب شان به حدیست که ویکی پیدیا مقالات و صفحات چندگانه را به ایشان اختصاص داده است.

اینجا بود که این کمترین؛ احترامانه خدمت شان نوشتم:

ـ من نیز جناب شما را نمی شناختم و با سرچ نام شما در گوگل اطلاعاتی در مورد تان دستیاب کردم؛ لذا شما هم میتوانید در مورد من اطلاعاتی از گوگل به دست آورید. وانگهی زحمت مرور آنچه خدمت تان رسیده است؛ میتواند مقداری مرا برایتان معرفی نماید.

جناب سید حسینی یا سید محمد حسینی تقریباً بلافاصله چنین لطف کردند:

 

«باسلام ودرود

دوران دیالوگ دراین مبحث گذشته است بیش از هزار سال است که محققین جواب سوال شمارا داده اند شما لطفا اطلاعات  ناقص خودرا کامل بفرمایید

اگر مرجعی شمارا تأ مین میکنند

ودر تقسیم آن مشکل ندارید

من وارد این مبحث میشوم

ورنه یک آدم بیکار مثل خودت را جستجو کنید. تشکر»

 

ملاحظه میفرمائید که از "ببینیم چگونه  میتوانیم باهم کارکنیم" تا اینجا؛ فاصله راه؛ بسیار زیاد است.

به نظر میرسد جناب حسینی که معلوم نیست تا چه اندازه مقاله مطرح را خوانده اند؛ بدواً از آن برداشت اشتباهی کرده خیال فرموده اند که با یک آدم اغلب ایرانی ی دنباله روی خود مواجه اند که در تلاش پای جای پل پای ایشان گذاشتن بوده و حاضراست شریک پروژه جدید باشد که همه شواهد نشان میدهد از جایی "تأمین" میشود.

ولی در ایمیل دوم؛ به وضوح ایشان متوجه خبط خود گردیده و هم از این بابت مقداری عصبانی اند و الا اینکه: «بیش از هزار سال است که محققین جواب سوال شمارا داده اند»؛ می بایستی مضمون ایمیل نخست می بود!

به هرحال؛ یک مرور خیلی سطحی به مقاله "نتیجه گیری ها..." درست همین را نشان میدهد که ارزش "جواب محققین در بیش از هزار سال"؛ و از آن گذشته ارزش کارنامه های مشخص «سلف» و «سلف صالح» مورد نظر سیستم ملایی ی اسلامی و مورد نظر جناب سید محمد حسینی؛ چه هست و چه میتوانسته است بوده باشد!

مگر جالبیت ایمیل های آقای حسینی؛ صرف در این محدوده نیست؛ ایشان به حساب اینکه آئینه بزرگی مقابل خود داشته و دیده اند که جز با "تأمین مرجعی" نتوانسته اند و نمیتوانند و قرار هم نیست بخواهند و بتوانند؛ کاری بکنند؛ کار و زحمت و جرئت و جسارت اینجانب را نیز مرهون تمویل و «تأمین مرجعی» خیال فرموده اند.

من البته از ذواتی چون آقای سید محمد حسینی؛ به هیچ وجه توقع ندارم که درک کنند؛ کاری درین حد و سطح و دقت و رقت و خطر کردن و ریسک پذیرفتن؛ ممکن نیست به انگیزه پول و تشویق و تأمین مرجعی  مجهول یا معلوم محقق گردد و سامان پذیرد. این عشق و شور و جذبه «فنافی اللهی» می طلبد و بس!

مایلم به جناب حسینی اطمینان دهم که اگر تمام ذخایر طلای مثلاً ایالات متحده را هم به حساب "تأمین" به ایشان واگذار کنند؛ قادر نخواهند شد «وارد این مبحث» شده و کاری از پیش ببرند!

خود عقیده و توهم بر اینکه «بیش از هزار سال است که محققین جواب سوال شمارا داده اند»؛ میرساند که قابلیت و بضاعت و استطاعت جناب شان تا کدامین حد و حدود است!؟

ولی خیلی ممنون و مشکور از ایشان میباشم که خواسته یا نخواسته بر اهمیت و عظمت سعی بندگی و تلاش و کار و پیکار بنده تأکید جانانه نهاده اند.

بازهم به خاطر اینکه ثمره جواب های محققین در هزار سال قبل؛ نادیده گرفته نشده باشد؛ اطلاع آتی را احترامانه خدمت ایشان و هم اندیشان ایرانی و افغانی و دیگر جایی ایشان منحیث دانه ای از «مشت نمونه خروار» پیشکش میدارم (البته این مربوط به سلفی های سنی است و عندالموقع از سلفی های شیعه و خوارج... هم تحفه های زیبا تر خدمت تقدیم خواهم داشت):

 

مضحک‌ترین فتواهای مفتی‌های وهابی‌ و سلفی‌

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پیام افتاب، تبلیغات عقاید خود ساخته‌ی وهابیت و سلفی ها بنام اهل تسنن در سراسر جهان در حال گسترش می‌باشد. ادامه این وضع بیشتر از همه به ضرر مذاهب اهل سنت و دین اسلام بوده و در مرحله‌ی بعد بخاطر باورهای ضد انسانی به ضرر همه‌ی بشریت تمام می شود.

 

یک مفتی سعودی وهابی برای تبلیغ فرقه وهابیت صفحه‌ای اجتماعی را راه‌اندازی کرده و در آن پیام‌هایی را به زبان فارسی منتشر می‌کند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پیام افتاب به نقل از «خبرگزاری دانشجو»، تبلیغات عقاید خود ساخته‌ی وهابیت و سلفی ها بنام اهل تسنن در سراسر جهان در حال گسترش می‌باشد. این موضوع دلایل مختلف دارد و سرمایه گذاری هنگفت مسئولین سعودی از جمله‌ی این دلایل است و در این راه صهیونیست‌ها و آمریکاییان نیز تلاش مجدانه‌ای برای کمرنگ کردن اسلام واقعی می‌کنند. این امر باعث شده است بیشتری افرادی که از ادیان و مذاهب مختلف به اسلام روی می‌آورند به ظاهر اهل تسنن شده و در واقع بیشتر آن‌ها وهابی و سلفی میشوند. ادامه این وضع بیشتر از همه به ضرر مذاهب اهل سنت و دین اسلام بوده و در مرحله‌ی بعد بخاطر باورهای ضد انسانی به ضرر همه‌ی بشریت تمام می شود. عملکرد سلفی ها و وهابی ها در مصر، لیبی، تونس، پاکستان و افغانستان برضد سنی ها و در عراق، ایران،پاکستان، سوریه و لبنان بر ضد شیعیان و علویان و در اروپا و امریکا و سایر کشورها بر ضد غیر مسلمان ها گواهی بر این مدعا می باشد.

محمد العریفی از علمای وهابیت در عربستان که دارای طرفدارانی در کشور عربستان و کشورهای عربی است جدیدا صفحه‌ای فارسی در یکی از شبکه‌های اجتماعی به راه انداخته است که در آن به ترویج مذهب دویست ساله وهابیت می‌پردازد. او همچنین از تروریست‌های سوریه حمایت می‌کند و دستش به خون مردم سوریه آلوده است.

در این صفحه فیلم‌های العریفی نیز قرار داده شده است و در آن به بیان احادیث وهابیت می‌پردازد. هر چند عدم اقبال به این پیج نشان از آگاهی فارسی زبانان به این دین خود ساخته می‌باشد ولی برای آگاهی جوانان به گوشه‌ای از عقاید و فتاوای مضحک وهابیت می‌پردازیم.

۱. بچه دار شدن از راه دور: برخی علمای وهابیت به ارائه فتواهای عجیب شهره هستند اما اخیرا فتوایی منتشر شده که در نوع خود قابل تامل است؛ اگر مردى دخترش را که در شرق جهان با وى زندگى مى کند به همسرى پسرى در آورد که او در غرب جهان با پدرش زندگى مى کند و هیچگاه آن دو یکدیگر را نبینند و از محل زندگى بیرون نروند، سپس شش ماه از ازدواج آنان بگذرد و آن دختر صاحب فرزند شود پدر او‌‌ همان کسى خواهد بود که در غرب دنیا زندگى مى کند، اگر چه هیچگاه همسرش را ملاقات نکرده و حتى ندیده باشد!

همچنین اگر کسى را از لحظه عقد ازدواج به مدّت پنج سال زیر نظر نگهبانان زندانى کنند، سپس آزاد شود و به منزلش برود و تعدادى فرزند در کنار همسرش ببیند همه آنان فرزندان وى خواهند بود! اگر چه فرصت یک لحظه دیدار و ملاقات با همسرش را پس از عقد نداشته است. این امر امکانش دور از واقعیّت نیست، زیرا ممکن است بر اثر کرامت یکى از اولیاء با آنکه مسافت بین زن و شوهر زیاد است آن دو به دیدار یکدیگر رسیده باشند و از این راه فرزندى به وجود آمده باشد!

۲. استفاده از کمربند ایمنی: پوشیدن کمربند ایمنی در داخل وسیله نقلیه حرام است! زیرا مانع قضا و قدر می‌شود!

۳. بهداشت گوشتشستن گوشت قبل از پختن بدعت است؛ ابن تیمیه: شستن گوشت بدعت است، چنانکه اصحاب پیامبر رضوان الله علیهم در عهد پیامبر (ص) گوشت را بدون شستن می‌پختند و می‌خوردند!

۴. همبستر شدن با همسر مرده حلال است: فتوای جنجال برانگیز دیگری که شیخ عبد الباری الزمزمی، رئیس انجمن مطالعات و تحقیقات در مغرب صادر کرد، این است که هم بستری مرد با همسرش که تازه فوت کرده است، مجاز است!

۵. حرام بودن خوردن سمبوسه؛ جنبش الشباب المجاهدین (جوانان مبارز) در سومالی با صدور فتوایی در ماه رمضان اعلام کرد خوردن سمبوسه به علت شکل سه ضلعی آنکه مشابه ثالوث مقدس مسیحیان است، حرام است.

۶. خوردن گوشت جن جایز است؛ محمد الزغبی مبلغ مصری با صدور فتوایی، خوردن گوشت جن را درصورت دسترسی به آن مجاز دانست. 

۷. شنیدن قرآن کریم در زمان رانندگی و در محل کار حرام است؛ شیخ جمال قطب رئیس سابق کمیته فتوای دانشگاه الأزهر مصر در فتوای جنجالی خود، شنیدن قرآن کریم در زمان رانندگی و در محل کار را حرام اعلام کرده است.

۸. روزه برای افراد مناطقی که قطعی مکرر برق دارند، واجب نیست؛ شیخ عبدالمحسن عبیکان از مفتیان وهابی و مقامات بلندپایه وزارت دادگستری عربستان چندی پیش در فتوایی که در روزنامه الخلیج چاپ عربستان منتشر شد، فتوای عدم وجوب روزه برای مناطقی که قطعی مکرر برق دارند را صادر کرد.

۹. کسی که به علت بیماری ایدز بمیرد، شهید است؛ شیخ احمد ابویوسف، رییس مرکز ارشاد مذهبی در وزارت دیانت مصر، در پاسخ به استفتای مردی که پرسیده بود، نظر اسلام در مورد مرد مسلمانی که بر اثر ایدز بمیرد چیست؟ پاسخ داد: هرکسی که به علت بیماری ایدز بمیرد، از نظر اسلام شهید به حساب می‌آید!

۱۰. حلیت هم‌جنس‌بازی!: دعی عبدالله؛ امام جماعت مسجد نور الاصلاح در واشنگتن، ضمن سخنانی ادعا کرد: هم جنس بازی حلال است. وی اعتراف کرد که خود او از نوجوانی آن را تجربه کرده و در زندگی‌اش با چهار مرد رابطه داشته است! زیرا اسلام آن را مجاز شمرده است! وی در پاسخ به این سوال که، شما امام جماعت یک مسجد هستید پس چگونه هم جنس بازی را مجاز می‌دانید؟! پاسخ داد: تمام سعی من این است که اسلام را به صورت امروزی عرضه کنم و با مظاهر تجدد آن را هماهنگ کنم. شکی نیست که حلال شمردن این رابطه یکی از مظاهر پیشرفت اسلام است!

۱۱. خوردن گوجه فرنگی(بادنجان رومی) برای مسلمانان حرام است؛ یک گروه در مصر که به گروه اتحادیه اسلامی مردم مصر مشهور است، ادعا نمود که خوردن گوجه فرنگی(بادنجان رومی) برای مسلمانان حرام است چرا که وقتی گوجه فرنگی را بطور عمودی برش می‌دهیم، در وسط آن یک صلیب می‌بینیم. بنابراین گوجه فرنگی بجای پرستش خداوند، صلیب را می‌پرستد. صلیبی که بجای خداوند واحد به وجود ۳ خدا معتقد است. بنابراین گوجه فرنگی مسیحی است و خوردن آن حرام است.

۱۲. حلال بودن فیلم‌های مستهجن؛ «عیسی بن صالح» مفتی سر‌شناس وهابی در جدید‌ترین فتوای خود اعلام کرد: جایز است افرادی که از ناتوانی جنسی رنج می‌برند، فیلم‌های غیراخلاقی مشاهده کنند، به شرط اینکه بازیگران آن مسلمان باشند!

۱۳. فروش مشروبات الکلی و تجارت جنسی جایز است؛ شیخ «جاسم السعیدی» مفتی سر‌شناس وهابیون بحرین در فتوایی عجیب گفت:‌‌ همان طور که قبلا هم اعلام کرده بودم، اگر هدف بر طرف کردن کمبود بودجه و ناتوانی اقتصادی بحرین باشد، فروش مشروبات الکلی و تجارت جنسی به اندازه مورد نیاز، البته با اجازه ولی أمر، جایز است!

۱۴. خوردن زعفران جایز نیست؛ یکی از اعضای هیئت افتاء کویت در یک فتوای عجیب اظهار داشت: زعفران مواد مخدر است و خوردنش جایز نیست و همچنین مخلوط کردن آن با غذا نزد أکثر فقهاء دارای اشکال می‌باشد و بعضی از آن‌ها کمی از زعفران را که مخدر کننده نباشد جایز می‌دانند و خدای بزرگ دانا‌تر است.

۱۵. پوشیدن شلوار برای زنان جایز نیست؛ از شیخ ابن جبرین سوال شد: حکم پوشیدن شلوار لی برای زنان چیست؟

جواب: پوشیدن شلوار برای زنان جایز نیست حتى اگر در مقابل زنان یا شوهر خود باشد، به دلیل اینکه تفاصیل بدن را نشان می‌دهد و بعد بر آن عادت می‌کند.

۱۶. حضور هر دختری با پدرش در یک مکان خلوت حرام است؛ شیخ محمد العریفی چهره سر‌شناس وهابیت عربستان سعودی فتوا داده است: حضور هر دختری با پدرش در یک مکان خلوت حرام است زیرا ممکن است این پدر دارای انحرافات اخلاقی باشد و به دختر خود تجاوز کند! نکته جالب اینجا است که العریفی این فتوای خود را در گفتگو با روزنامه الأنباء کویت اعلام کرد، گفت: در آیه قرآن کریم آمده که دختران می‌توانند با پدر، برادران، عمو‌ها و دایی‌های خود در جایی خلوت باشند زیرا به آنان محرم هستند اما بنده معتقدم در صورت انحراف اخلاقی حضور دختران حتی با این افراد حرام است.

۱۷. تارکان نماز: شیخ صالح الفوزان یکی از مفتی‌های وهابی سعودی در پاسخ سوالی درباره افراد تارک‌الصلاة و وظیفه افراد در مقابل آنان مدعی شد که این افراد را باید دور کرد و اگر توبه نکردند کشتن آنان نیز واجب است!

۱۸. همکاری زن و مرد نامحرم: دکتر عزت عطیه، رئیس بخش حدیث الازهر، فتوا داده است اگر دو همکار (یک زن و یک مرد) در یک اتاق که درب آن توسط فردی جز آن‌ها باز نمی‌شود، کار می‌کنند، بخواهند بین آن‌ها محرمیت ایجاد شود، زن می‌تواند پنج بار از شیر خود به همکار مرد خود بدهد و بدین ترتیب آن‌ها با هم محرم و حضورشان در یک اتاق، شرعی می‌شود. براساس این فتوای عجیب، در صورتی که این عمل انجام شود، زن می‌تواند چهره و موهای خود را به مردی که شیرش را خورده است، بنمایاند. وی البته این را هم گفته است که چنین محرمیتی باید به صورت رسمی و کتبی ثبت شود. بر اساس این فتوا، کسانی که با این روش محرم می‌شوند، می‌توانند با یکدیگر ازدواج کنند ولی تا قبل از عقد متعارف شرعی، حق داشتن روابط زناشویی را نخواهند داشت.

و برخی دیگر از فتاوای عجیب شامل:
 - استفاده از دوچرخه(بایسکل) و سوار شدن بر آن حرام است زیرا وسیله شیطان هست!.
 - روشن کردن کولر در غیاب شوهر برای زن حرام است!.
 - خوردن گوشت ذبح شده بدست شیعیان حرام است!.
 - حلال بودن ازدواج پدر با دخترش که از طریق غیر مشروع یعنى زنا به دنیا آمده باشد!.
 - دیدن چهره‌ نامزد ازطریق اینترنت حرام است!.
 - اگر چند نفر از شیر یک گوسفند استفاده کنند خواهر و برادر رضایى مى شوند و داستان  محرمیّت و حرمت ازدواج دامنگیرشان خواهد شد!.

البته بعد از شنیدن این تعداد از فتاوای عجیب و غریب چگونه این افراد می‌توانند از چنین مذهب و باورهایی دفاع کنند و چگونه تبلیغ کنند؟ افرادی که گوجه فرنگی(بادنجان رومی) را مسیحی می‌دانند و خرید خیار(بادرنگ) را حرام اعلام می‌کند چگونه می‌توانند از چنین مذهبی سخنی بگویند و اعلام کنند که وهابی هستیم؟ به امید روزی که سراسر جهان از مذاهب ساختگی چون وهابیت، بهائیت، سلفی گری و... پاک شود و تمام مردم جهان پیرو ادیان الهی باشند و جهان در آرامشی همراه با تعقل زندگی کند و افراط در دنیا نابود شود.

مطالب مرتبط :

داماد لیبیایی: عروسم را به شورشیان سوری هدیه می کنم!/ جهادالنکاح ادامه دارد

مفتی وهابی انتخابات را حرام اعلام کرد/ کفار به انتخابات تکیه می کنند؛ در اسلام انتصاب وجود دارد

فتوای جنجالی شیخ اردنی/زنان سوری را اسیر کنید و از آنان بچه دار شوید

 

 

منبع :

http://www.payam-aftab.com/fa/news/23428/%D9%85%D8%B6%D8%AD%DA%A9%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%81%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%81%D8%AA%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C-%D9%88-%D8%B3%D9%84%D9%81%DB%8C

 

 


بالا
 
بازگشت