محمدعوض نبی زاده

 

نقش واهمیت سیاسی واجتماعی شورای مرکزی ملیت هزاره دردهه هشتاد میلادی

قسمت دهم

مردم هزاره یکی ازاقوامی اند که نسبت به سایراقوام افغانستان بیشترین بیعدالتی ,تبعیض , تعصب ,قتل عام ها ی خونین را درطی مدت سه سده و دریک قرن اخیرازجانب نظام های استبدادی متحمل گردیده است. تقریبا چهار دهه پیش بنا برشرایط اختناق و تبعیض مردم هزاره هویت قومی و مذهبی خودها را در تذکره ی تابعیت  و دیگر اسناد دولتی پنهان می کردند تا بجرم هزاربودن  مورد تبعیض و بیعدالتی نژادی قرار نگیرند وجوانان مردم هزاره در قطعات عسکری ود رمکاتب لیلیه ونهاری در شهر های کلان کشور بجرم هزاره بودن مورد تحقیر, دشنام  وبیعدالتیها ی مختلف قرار میگرفتند وحاکمان مستبد حتی مردم هزاره را انسان  بحساب نمی اوردند.

 نشرمقالات در باره کار کرد شورای مرکزی ملیت هزاره  و مرکز امور انسجام مردم هزاره در دهه هشتاد میلادی معرفی هویت قومی  این مردم درکنار سایر اقوام گوناگون کشور میباشد. چهارسال قبل از سقوط حکومت داکتر نجیب الله  نمایندگان برخی از رهبران وفرماندهان تنظیم های اسلامی مردم هزاره  ازطریق  یکتعداد ازفرزندان مردم هزاره درداخل نظام حکومتی وبوسیله رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره  و مرکز امور انسجام مردم هزاره  با حکومت وقت تماس برقرار نمودند .اما با وجود این همه  کوشش ها تنها سه پایگاه تنظیم های اسلامی مردم هزاره  از کمکهای حکومت کابل برخوردار میشدند ..در صورتیکه صدها پایگاه  های حزب اسلامی حکمتیار وجمعیت اسلامی و شورای نظار از طریق چهره های مهم سیاسی  ونظامی درداخل نظام حکومتی و نیروهای روسی بشکل دوامدار اکمالات لوژیستکی  و تسلیحاتی  میشدند که کمکهای حکومت برای سه پایگاه  تنظیمهای اسلامی مردم هزاره به تناسب کمکها ها به تنظیم های هفتگانه خیلی ها ناچیز ومحدود بوده است.

چنانچه شهید مزاری میگفت که درافغانستان شعار ها ملی  ولی عملکردها قومی است بنا بر فرموده ایشان  تنظیم های هفتگانه ی  مقیم پشاور پاکستان بخصوص حزب اسلامی حکمتیار  و جمعیت اسلامی  برعلاوه ایجاد پایگاه های عملیاتی در مناطق زیر تسلط شان که درداخل ادارات دولتی افغانستان نیز از نفوذ  وتاثیر گذاری فراوان برخوردار بودند حتی مشاورین روسی نیز در برخی از وزارت خانه ها  برای جناحهای خلقی  و پرچمی از لحاظ ترکیب قومی به اشیانه محفوظ کادر های نظامی و ملکی قبیله ی حاکم برای سرکوب اقوام محروم بخصوص اقوام هزاره تبدیل گردیده بود ولی متاسفانه بعد از خروج نیروهای روسی از کشور این پدیده برتریخواهانه ی قبیلوی تیم حاکم بیشتر از گذشته  اشکار گردید. بناء اقوام مدعی انحصار قدرت نیاز  وضرورتی احساس نمی کردند  که مانند تنظیمهای اسلامی مردم هزاره  نمایندگی تنظیم های هفتگانه را در کابل تاسیس نمایند.

کوشش سالهای اخیر قبل ازسقوط حکومت داکتر نجیبالله در محور حزب اسلامی حکمتیار تمرکز یافته بود .چنانچه در ماه جدی سال 1370 شمسی داکتر نجیبالله بنا برتمایلات قبیلوی خویش طی مذاکرات طولانی با برخی از رهبران احزاب اسلامی هفتگانه  مقیم پشاور بشمول حزب اسلامی حکمتیار به این توافق رسیده بودند که مطابق به پلان طرح شده ی مشترک  شان باید مجموع مناطق ومراکز ولسوالی ها و قریه های پر نفوس  و همه زنده جانها درهزارستان مرکزی  ومناطق هزاره نشین سمنگان  - بغلان وسر پل بمباردمان  ومردم ان مناطق قتل عام ونابودمیشدند. وبرای این منظور همه ی مراکز مهم مناطق هزار نشین افغانستان را نشانی نموده بودند که در موقع مناسب با پرواز دادن تقریبا 250 بال طیارات جنگی و هلیکوپتر های جنگی از میدان های هوائی بگرام , شیندند وکابل  نقاط عمده ی مناطق متذکره را بشکل غل بیلی و خوشه ای برای محوهمه ی زنده جانها  درین ساحات بمباردمان هوائی نمایند . برخی از نخبگان سیاسی مردم هزاره در داخل حزب  و حکومت و رهبری مرکز امور انسجام مردم هزاره  رای زنی ها ی لازم را برای خنثی نمودن  این پلان فاجعه بار با مقامات حکومتی انجام دادند ولی این کوشش هاکدام  نتیجه ی را به بار نیاورد  .

نخبگان سیاسی مردم هزاره در داخل حزب و حکومت و رهبری مرکز امور انسجام مردم هزاره مجبور گردیدند تا با نمایندگان سیاسی جامعه جهانی  و ممالک همسایه داخل مذاکرات فشرده شده تا ازین فاجعه انسانی در مناطق هزاره نشین کشور جلوگیری نمایند که درین راستا  دولت ایران از همه اولتربه این تقاضا عکس العمل به موقع  نشان داده و  پرواز های نمایشی  کمک رسانی برای مناطق قحطی زده هزارستان مرکزی  از طریق طیارات بار بری توسط پراشوتها پرتاب مواد غذائی را در ولایت بامیان انجام دادند که پرتاب  پراشوتی مواد غذائی از طریق پرواز های نمایشی امداد رسانی در مناطق هزاره نشین کشور مانع تطبیق این پلان خصمانه و ضد انسانی  بمباردمان  تیم حاکم کابل در ساحات مذکور گردید. وهم چنان  یکی از رهبران ارشد مرکز امورانسجام مردم هزاره از طریق مصاحبه در رادیوی بی بی سی این پلان خصمانه ی  تیم حاکم را افشاء نمودکه درنتیجه این اقدامات رهبری مرکز انسجام از یک فاجعه بشری در مناطق هزاره نشین جلوگیری گردید .

داکتر نجیبالله  در یک توطیه و  سازش دیگر با حزب اسلامی حکمتیاردر روز هجدهم ماه سنبله سال 1370 شمسی میخواست به تعداد بیش از 350 تن از چهره های سیاسی شناخته شده وموثیرسیاسی و نظامی حزبی و دولتی مربوط به اقوام غیر پشتون را  دستگیر  و زندانی نماید و بدین منظور قرار بود جلسه بزرگی را در همان روز در تعمیر ستره محکمه برگزار میکرد تا  تحت عنوان کودتا چیان انان را محاکمه نماید اما خوشبختانه دراثر هشدار نظامیان و سیاسیون غیر پشتون این توطیه خنثی گردید . گرچه برخی از چهره های شناخته شده وبا نفوذ حزبی  ودولتی مربوط به اقوام غیر پشتون شامل در ان لیست برای یک  و دو روزی خودها مخفی نموده بودند که بعد از خنثی شدن توطیه دوباره به وظایف دولتی  و حزبی خودها رفتند که محمدعوض  نبی زاده نیز یکی از ین چهره ها شامل درین لیست بودند.

برخی ازمقامات  ارشد حزبی  و دولتی شامل در تیم ریس جمهورداکتر نجیبالله  غالبا در ان ایام در خدمت بعضی از تنظیمهای هفتگانه  و بخصوص حزب اسلامی حکمتیار قرار داشت  و هم چنان قوماندانان  جبهات  پشتون تبار از طرف روز در قرار گاه های خودها بودند اما از طرف شبها تماس و ارتباطات نزدیک  شان را جهت اکمالات جبهات شان از جانب حکومت کابل با مسولان حکومتی داشتند وحکومت امکانات لازم را در اختیار انان قرار میدادند. در طی مدت بیش از شش سال در جریان سالهای اغازین حضور نیروهای شوروی  در کشورهمه این نیروها تحت نام ستر سرحدات وجلب و جذب گروه ها وقوماندانان تسلیم شده بدولت مصروف اکمالات  پایگاه های سه تنظیم مذکوربودند ولی متاسفانه حکومت کابل و نظامیان روسی با وجود این همه مصارف هنگفت نظامی و اقتصادی وحتی تلفات انسانی کدام نتایج ملموسی  از ین کاربدست نیاوردند.

در دهه هشتاد میلادی سلیمان لایق وزیر اقوام وقبایل  با داشتن امکانات وسیع و جابجائی کادر های پشتون تبار در ان وزارت در ابعاد گوناگون جهت نزدیکی بابعضی از تنظیم های هفتگانه ی پشاور پاکستان از طریق قبایل سرحدی پاکستانی فعالیت میکرد ومیلیاردها  افغانی وده ها هزا ر میل سلاح های خفیفه و ثقیله را زیرنام ستر سرحدات برای قبایل پاکستانی زیرنام ملیشه های سرحدی توزیع وانان بعد از اخد سلاح و پول به پاکستان فرار میکردندوهم چنان سالانه  صدها تن از جوانان قبایل پاکستانی را جهت تحصیل به کشورهای بلوک شرق وابسته به شوروی اعزام مینمود و حتی برای  این منظور دفتر اتشه فرهنگی  برای محصلین قبایل پاکستانی رادر سفارت افغانستان در مسکو تاسیس کرده بود . اقای سید محمد گلابزوی وزیرداخله  واقای شهنواز تنی وزیر دفاع اکثریت کادر رهبری بالائی وسطی  و پرسونل  اصلی وزارتهای داخله و دفاع را از پشتون های مناطق جنوب شرق مقرر  و جابجا نموده بود .شهنواز تنی  وگلابزوی در روز16  ماه حوت سال 1368 شمسی به همکاری حزب اسلامی حکمتیار کودتای مشترک  ناکام را علیه داکتر نجیبالله انجام دادتا انان در پیهره بدلی قدرت درکابل نقش  وسهم بیشتر را از حکمتیار بدست اورند.

برخی از پایگاه های تنظیم جمعیت اسلامی درشمال وبخصوص جبهات مربوط به  اقای احمد شاه مسعود توسط چهره های مهم  و برجسته درمقامات عالی حکومتی  وحزبی تاجک تبار مانند عبدالحمید محتاط معاون ریس جمهور  وفرید احمد مزدک  معاون حزب حاکم وطن  که هردو ازاقارب ونزدیکان فامیلی اقای احمد شاه مسعود  و یکتعداد افراد دیگر عالی رتبه دولتی و حزبی تاجک تباردر داخل  حزب حاکم  و حکومت کابل اکمالات نظامی  و مالی میشدند وهمچنان ازطریق این چهره های تاثیر گذار تاجک تبار که در مقامات عالی حکومت  وحزب حاکم  قرار داشتند رابطه احمد شاه مسعود و بعضی ازجبهات جمعیت اسلامی  را با مقامات نظامی روسی نیز تامین وبرقرارکرده بودند که بدین وسیله  از طریق روسها نیز پایگاه های احمد شاه مسعود وبرخی از جبهات  جمعیت اسلامی  اکمالات نظامی و پولی میگردید.در وزارت امنیت دولتی و در دیگر وزارت خانه های سکتوری حکومت  نیز تنظیم جمعیت اسلامی و شورای نظار از لحاظ ترکیب قومی  دست بالا داشتند چون ترکیب قومی درین وزارتها به نفع اقوام تاجک بوده ونزدیکی بیشتر را کادر رهبری بالائی - و سطی  و کارمندان عمده ان وزارتها با جمعیت اسلامی وشورای نظار احمد شاه مسعود داشتند . چنانچه در هنگام سقوط حکومت داکتر نجیبالله موضوع روشنتر و شفاف تر گردید که نقش کادر های تاجک تبار در ان وزارتها مشهود و برملا گردید.

موضوع ایدئولوژیک و اندیشه های حزب یک تفکر جمعی و تفنن وتظاهر اندیشوی میان افراد وابسته به حزب حاکم بوده  است در جریان حدودا چیزی کمتر ازیک ونیم دهه  حکومت چپ وابسته به حزب دموکراتیک خلق از جناحهای خلق و پرچم متعلق براقوام گوناگون همه براساس روابط خونی و قومی  و نژادی را اهمیت بیشتر از مسایل اندیشوی میدادند .که سیما و علایم این پدیده ی منفی قومگرائی در سالهای اخیر در داخل حزب حاکم و حکومت بصورت روشن وشفاف تبارزنموده بودند. همچنان یونس خالص یکی از رهبران تنظیمهای هفتگانه در پشاورنیز دریکی از جلسات حکومت موقت عبوری در پاکستان گفته بود در باره سهم و حقوق مردم هزاره  وزنان در حکومت اینده مجاهدین در کابل بعدا صحبت میکنیم وفعلا وقت ان نیست.

 بناء باید نسل جوان مردم هزاره بادرک این موضوع نباید فریب طرفداران احزاب ائدئو لوژِیک کنونی جپ وراست را بخورند چون تجربه نشان داده است که قومیت  و قبیله همیشه در میان سیاسیون افغانستان نقش  واهمیت اصلی را دارا میباشند.

 داکتر نجیبالله تقریبا دوسال پیش از سقوط حکومتش در تحت تاثیرگرایشات قومی  ودر نتیجه ی معامله با برخی ازرهبران تنظیمهای اسلامی هفتگانه ی پشاور پاکستان بشمول حزب اسلامی حکمتیار پیشامد  و برخورد حکومت خود را در برابر نمایندگان تنظیمهای اسلامی مردم هزاره تغییر داده  و مانند رهبران متعصب هفتگانه با این مردم پیشامد میکردند که این پیشامدداکتر نجیب الله   دردو سال اخیر پیش از سقوط حکومتش  نمایندگان اعزامی تنظیم های اسلامی مردم هزاره رااز همکاری با حکومت کابل نا امید ساختند. چون داکتر نجیبالله امیدوارم بود که درکنار حزب اسلامی حکمتیار موقف  ومقام مهم  وعالی را درحکومت حکمتیار بدست خواهند اورد ولی متاسفانه حوادث سیاسی مطابق به  دلخواه او پیش نرفت.

داکتر نجیبالله بر اساس نزدیکی با برخی از  تنظیم های هفتگانه و خاصتا حزب اسلامی حکمتیار چهره های فعال و مهم سیاسی اقوام هزاره از جمله اقای سلطانعلی کشتمندصدر اعظم وقت را از صحنه سیاسی کنارزد و طرح چندین بار پلان ترورناکام  جنرال دوستم از چهره های مهم نظامی وسیاسی  اقوام ازبک را روی دست گرفت و چهره های سیاسی مهم اقوام تاجک را نیز در داخل حکومت و حزب تضعیف نمود. در تیم حاکم کنونی ارگ کابل  نیز همان چهره های زمان حکومت داکتر نجیبالله مانند سلیمان لایق وبرخی از اعضای ارشد حزب اسلامی در مقام مسولان ادارات مرکزی ریاست جمهوری  وبعضی از اعضای کابینه ی کنونی حضورفعال  وتاثیر گذار دارندکه مانند همان زمان  تنیش های قومی را در داخل دولت  دامن میزنند تا بدین وسیله زمینه ی تسلط کامل حزب اسلامی حکمتیار در دولت و سقوط حکومت کنونی را بشکل گذشته فراهم نمایند.

دردوره ی نظام پادشاهی محمد ظاهروجمهوری تاجدارسردارداود اقوام ازبک - ترکمن - بلوچ - نورستانی  وپشه ی کدام نشریه چاپی به زبانهای مادری شان نداشتند و درمکاتب  وادارات دولتی نیز به این زبانها اسناد دولتی نوشته نمیشدند که خوشبختانه بعد ازسقوط نظامهای خاندانی زمینه ی نشرو چاپ جرائید ماهانه و چاپ کتابهای مکاتب  بزبانها مادری اقوام نامبرده روی دست گرفته شد .محمد عوض نبی زاده  درمقام معین وزارت اقوام وقبایل و ریس عمومی امورملیتهای شورای وزیران جمهوری افغانستان درساحه ی فرهنگی برای اقوام غیر پشتون مجله ملیت های برادر رادر ماه جدی سال 1361 شمسی که ماهانه با گنجایش  بیش ازهشتاد صفحه که صفحات ان مساویانه برای زبانهای دری , ازبکی- ترکمنی , بلوچی ,نورستانی , پشه ای و لهجه ی هزاره گی اختصاص یافته بود نشرمینمود  که این مجله برای دوسال به مدیریت مسولی شاه محمد یازمزاز قوم ترکمن وبعدا به مدیریت کریم نظر از قوم ترکمن به نشرات خود الی ماه دلو سال1371شمسی ادامه داد .

در ماه میزان سال 1363 شمسی تشکیل و بودجه جریده ای یولدوز بزبان ازبکی در شهر مزار شریف , جریده ی گوراش بزبان ترکمنی در شهر شبر غان ,جریده سوب بزبان بلوچی در شهر زرنج  وجریده ی شینگینگ بزبانهای نورستانی و پشه ای در چوکات ریاست نشرات  وزارت اقوام وقبایل اخذ گردید و این جرائید بشکل ماهانه در چهار چهار صفحه به چاپ میرسیدند.در ساحه اداری نیز نبی زاده توانست در جنب دفترش تشکیل مدیریت عمومی ارتباط ولایات و ساختار تشکیلاتی و بودجوی  نمایندگی های زیر را در ولایات ومناطق اقوام غیر پشتون فعال سازد .

از ماه حمل سال 1362شمسی ریاست های اقوام وقبایل بلخ  در شهر مزار شریف , ریاست اقوام وقبایل قندوز در شهر قندوز, ریاست اقوام وقبایل بامیان درشهر بامیان و مدیریتهای  اقوام و قبایل در ولایات غزنی ,لوگر , وردک ,جوزجان , بغلان , تخار ,سمنگان , پروان , بدخشان فعالیت های خودها را اغاز نمودند. وهمچنان نمایندگی های شورای مرکزی ملیت هزاره نیز ازماه حمل سال 1365شمسی درولایات بامیان , بلخ ,سرپل , غزنی , قندوز, بغلان ,غورو پروان ایجاد و به فعالیت شان داوم میدادند.از ماه سنبله ی سال 1361 الی  ماه ثور سال 1371 شمسی محمد عوض نبی زاده بیش از ششصد جرگه  های قومی با شرکت گروپ های بیش از پنجاه الی صد نفری از محاسن سفیدان و رهبران قومی اقوام ,هزاره , ازبک ,ترکمن  و تاجک راسازماندهی نموده وزمینه ملاقات انان را با رهبران دولتی و حزبی جهت رفع مشکلات محلی انان فراهم کرده است.

خوانندگان محترم  این سلسله مقالات تا هنوز به ده قسمت در سایت های انتر نیتی به نشر رسانیده شده است عجالتا بنا برخواهش تنی چند از دوستان نشر این سلسله مقاله ها الی فرصت مناسب  توقف داده میشود گرچه تعدادمجموعی این سلسله مقالات حدودا به سیصد مقاله میرسند که تاهنوز ترتیب و تنظیم  گردیده است البته درمقاله های بعدی در مورد تماس وارتباط  تنظیم های  اسلامی هفتگانه ی پشاورپاکستان با حکومت کابل, فرقه گرائی وتنیش های قومی وتنظیمی  میان انان و دامن زدن اختلافات قومی از طرف داکتر نجیبالله در داخل دولت و حزب حاکم . توافق میان اوو حزب اسلامی حکمتیاربرای غصب قدرت وموقف  گیری خصمانه ی حکومت داکتر نجیبالله نسبت  به اقوام هزاره وازبک  وتشدید اختلافات قومی درشمال از طرف تیم حاکم نزدیک به  داکتر نجیب الله   ودیگر مطالب تماس گرفته خواهند شد ودر اینده در سایت های انتر نیتی به نشر قسمتهای باقیمانده ی مقالات مذکور اقدام گردیده  و بعدا بشکل کتاب چاپ ودر خدمت خوانندگان محترم  قرار خواهند گرفت.

 

نزدهم ماه – می – سال 2013

 

 

+++++++++++++++++++++++++

قسمت.نهم

از ماه حوت   سال 1367 الی اخیر سال 1369شمسی که نمایند ه گان برخی از تنظیمهای  اسلامی مردم هزاره  جهت گفت وگو با رهبری مرکز انسجام مردم هزاره ومقامات حکومتی مراجعه نمودند وذیلا از بعضی از انان نام گرفته میشوند.

ماه حوت سال 1367شمسی مرحوم شیخ علی محمد ذکی بهسودی نماینده  ی سازمان نصر در کابل  ذریعه هلیکوپتر به غزنی پرواز نمود ونزد اقای سید حکیمی غزنی رفته  و در مورد تعین نمودن خود بحیث نماینده در نزد حکومت در کابل  با ایشان گفت وگو و معرفی خط نمایندگی را از ایشان اخذ و بعد از دوهفته به کابل ذریعه طیاره هلیکوپتر بازگشت نمود و معرفی خط نمایند ه گی از اقای سید حکیمی غزنی را برای رهبری مرکز انسجام مردم هزاره  و دیگر مقامات دولتی  ارایه دادند.

ماه سنبله سال 1369 شمسی محمد عوض نبی زاد ریس عمومی امور ملیتهای شورای وزیران جمهوری افغانستان  و منشی کمسیون عالی حزبی  ودولتی کار با مردم هزاره درشهرتهران در منزل اقای اسدالله کشتمند کاردار سفارت افغانستان با قاسم برادر اقای شفق بهسودی یکی از مسولان پشین سازمان نصر افغانستان ملاقات نمود ودر جریان ملاقات روی مسایل مورد علاقه توافق بعمل امد تا این سلسله ی ملاقاتها را در کابل و تهران تداوم بخشند چون قبلا اقای شفق بهسودی از طریق اقای اسدالله کشتمند , اقای رجاء را بحیث نماینده خود در کابل معرفی نموده بود و ایشان منحیث نماینده اقای شفق درکابل بود وباش داشتند و تماس دوامدار با رهبری مرکز انسجام مردم هزاره در کابل را حفظ نموده بودند.

ماه جوزای سال 1369شمسی اقای وقار درراس  یک هیات  پنج  نفری حامل پیام کتبی عنوانی مقامات حکومت افغانستان از جانب اقای محمدکریم خلیلی مسول سازمان نصر نوین جدا شده  از حزب وحدت اسلامی افغانستان  مقیم شهر پشاور پاکستان که از دهلی نو به کابل امدند نمایندگان اعزامی اقای خلیلی  با برخی از مقامات دولتی و منشی کمسیون عالی دولتی و حزبی کار با مردم هزاره و رهبری مرکز امور انسجام مردم هزاره  گفت وگو نمودند که بعد از انجام گفت و گو ها انان توافق کردندکه ملاقات میان  محمد عوض نبی زاده  بحیث نماینده باصلاحیت حکومت  و اقای محمدکریم خلیلی  مسول شاخه ی جدا شده  از حزب وحدت  بنام سازمان نصرنوین  مقیم پاکستان در شهر دهلی پایتخت هندوستان صورت گیرد اما متاسفانه  برای اقای خلیلی مشکل ویزه ی خروج از پاکستان ازراه سوریه به هندوستان بوجود امد ه بود که نتوانست از پاکستان به دهلی نوسفر نماید گرچه برای این منظور نبی زاده در ماه  سنبله همان سال جهت ملاقات با اقای خلیلی به دهلی نو سفرنمود ولی  بعد از مشکل بوجود امده برای اقای خلیلی بیشتر از زمان تعین شده  در دهلی توقف نکرده  و دوباره از دهلی نوبه کابل بازگشت کرد البته  نمایندگان اعزامی اقای خلیلی کمکهای پولی حکومت را دریافت نمودند.

ماه سنبله سال 1367شمسی معلم شکور نماینده ی قوماندان  ابوذراز قره باغ غزنی یکی از نظامیان برجسته سازمان نصر ازغزنی به کابل امد و با رهبری مرکز انسجام مردم هزاره مذاکرات مفصلی را انجام داد ودر ختم مذکرات کمکهای پولی برای نماینده قوماندان ابوذر داده شد و فیصله گردید  بخاطر تداوم همکاری باید تماس  با رهبری مرکز انسجام در کابل را حفظ نماید.

ماه  ثورسال 1368شمسی محمد ابراهیم معاون سید ابراهیم شاه مسول شورای ولایتی و قوماندان نظامی حرکت اسلامی دره ترکمن ولسوالی سرخپارسای ولایت پروان به کابل امد و با منشی کمسیون عالی حزبی  ودولتی کار با مردم هزاره ورهبری مرکز انسجام مردم هزاره ملاقات و بعد ازملاقات با مقامات رهبری حکومت کمک های لازم مالی برایش وعده داده شد که ماهانه  نماینده ایشان انجینرهدایت الله در شهر کابل این کمکها ی پولی را دریافت میکرد.

ماه جدی سال1368 شمسی محمد مشتاق یکی از قوماندانان برجسته حرکت اسلامی  و برادر زن شیخ اصف محسنی رهبر حرکت اسلامی از طریق شاه قدم امر حوزه سوم  پلیس در شهر کابل به رهبری مرکز انسجام مردم هزاره معرفی و مدت چند روز درمهمانخانه دولتی دروزیر اکبرخان در کابل بود وباش داشت بعد از ختم ملاقات  کمک  پولی برایش داده شد و ازکابل به پایگاه حرکت اسلامی در سنگ لاخ ولایت میدان وردک رفت و لی بعد از چند روز خبر کشته شدن او شنیده شد.

ماه حوت سال 1367 شمسی سید اسدالله مسرورفرزند سید حسین شاه مسروریکی ازقوماندانان حرکت اسلامی ولسوالی چها رکنت ولایت بلخ درمهمانخانه کود وبرق مزارشریف با اقای سلطانعلی کشتمند صدراعظم و ریس کمسیون عالی دولتی  وحزبی کاربا مردم هزاره  ونبی زاده منشی ان کمسیون  ملاقات کرد  در ختم ملاقات  یک مقدار کمک تسلیحاتی و مالی برایش داده شد.

ماه سنبله ی سال 1368شمسی دو تن از نمایندگان قوماندان فیضی یکی از قوماندانان حرکت اسلامی حصه ی اول بهسودبه کابل امدند که  نماینده ی اولی  از طریق مقامات محلی ولایت وردک و نماینده ی دومی از طریق  سید منصور نادری رهبر فرقه ی اسماعلیه ی ولایت بغلان به رهبری مرکز انسجام مردم هزاره بشکل جداگانه معرفی گردیدند در حالیکه اقای فیضی خود مربوط به شورای ولایتی وردک میدان  حرکت اسلامی تحت رهبری اقای صادق مدبر بوده است . که بعد از یکجا نمودن هردو نماینده با حاجی مهدوی نماینده اقای صادق مدبر موضوع حل  گردید وبرای نمایندگان اقای فیضی جواب رد از طرف دولت داده شد.

ماه جوزای سال 1368شمسی سید  شاه محمد از ولسوالی پنجاب ولایت بامیان نماینده اقای شیخ محمد اکبری یکی از مسولان ارشد  پاسداران جهاد اسلامی افغانستان به کابل امد  و با محمد عوض نبی زاده منشی کمسیون عالی حزبی  ودولتی کار با مردم هزاره  ومعاون   مرکز انسجام مردم هزاره ملاقات نمود بعد از مذاکره توافق شد که یک اندازه کمک های پولی  و دومیل سلاح کمری برای اقای اکبری توسط نماینده اش به بامیان ارسال تا زمینه اعتماد میان هردو جانب فراهم گردد. بعد از ارسال پول نقد و سلاح ارسالی برای اقای اکبری تماس بهتربا ایشان  فراهم گردید.

ماه جدی سال 1367 شمسی نمایندگان اقای افگاری ازمسولان  پاسداران جهاد اسلامی  ولسوالی شهرستان ولایت دایکندی کنونی در شهر غزنی امدند بعد از ملاقات با  بسم الله مدیر اقوام وقبایل و نماینده ی اعزامی رهبری مرکز انسجام مردم هزاره و قوماندان فرقه 14 غزنی  گفت و گو کردند وبر اساس هدایت مقامات  رهبری حکومت  نمایندگان اقای افگاری از طریق مدیریت اقوام وقبایل و فرقه 14 غزنی  کمکهای پولی  و یک تعداد  تجهیزات نظامی را دریافت نمودند .

برادر ایت الله تقدسی یکی از رهبران پاسداران جهاد اسلامی  دره ترکمن ولسوالی سرخپارسای و لایت پروان به کابل امدو با رهبری مرکز انسجام مردم هزاره مذاکره نمود و برادر ایشان  کمک پولی حکومت  را دریافت  و تماس او با رهبری مرکز انسجام مردم هزاره تامین گردید.

ماه جوزای سال 1367شمسی اقای اخلاقی نماینده ی سازمان نهضت اسلامی و سید عوض نماینده حزب اسلامی از ولسوالی جاغوری به کابل امده بودندکه  با رهبری  مرکز انسجام مردم هزاره در کابل ملاقات و مذاکره کرده و بعد از ختم مذاکرات یک اندازه کمک پولی  برای نهضت اسلامی  و حزب اسلامی جاغوری صورت گرفت وتوافق شد که بطور داومدار با رهبری  مرکز انسجام مردم هزاره در تماس باشند.

شیخ محمد عوض  صادقی امرپشین حزب اسلامی حکمتیار در ولسوالی جاغوری که  بر اساس تماس و رابطه  قبلی با نبی زاده در ماه جدی سال 1364 شمسی به دولت  پیوست وبحیث ولسوال جاغوری ولایت غزنی مقرر شد ولی بعد از سقوط مجدد ولسوالی مذکور شیخ صادقی به شهر کابل امد که در ماه سنبله سال 1366شمسی بحیث معین وزارت شون اسلامی مقررگردید  و لقب قهرمان کار را درهمان سال حاصیل نمود.

ماه دلو سال 1361شمسی در جریان از هم پاشیده شدن شورای اتفاق اسلامی تحت رهبری سید علی بهشتی محمد زمان اطرافی یکی از نمایندگان بهشتی که  با بیش از سی تن ار همراهانش وبرخی دیگر از طرفداران بهشتی مجبور به ترک محلات شان از دایکندی شدند و  از طریق راه زمینی به شهر چغچران امدند. محمد عوض  نبی زاده در مقام معین وزارت اقوام وقبایل   در راس هیات عالی رتبه دولتی جهت مذاکره با محمد زمان اطرافی از کابل به چغچران پرواز نمود وهیات با حضور داشت مقامات رهبری دولتی و حزبی ولایت غور بعد از دوشبانه روز مذاکره با نمایندگان بهشتی به این نتیجه رسیدند که دولت میتواند صرف برای فامیلهای  فراری کمکهای اقتصادی را از شروع سال جدید شمسی از طریق زمینی انجام دهد ودولت از اغاز سال 1362 شمسی مساعدتهای اقتصادی مواد غذائی را برای فامیل های متذکره ارسال نمودند و برخی از فامیل های معروف وسر شناس  را که خطر تهدید میکر د به شهر کابل مسکون ساخته   و زمینه کار را برای شان فراهم نمودند.

ماه جوزای سال 1364 شمسی محمد انور یعقوبی  متنفذ قومی و روشنفکر تحصیل کرده ی  ولایت  دایکندی و امر دفتر تنظیم اتحادیه مناطق مرکزی افغانستان در پاکستان به شهر کابل امد و با رهبری مرکز امور انسجام مردم هزاره ورهبری دولتی و حزبی ملاقات  و گفت وگو نموده  و در ماه میزان همان سال اقای یعقوبی به عضویت هیات اجرائیه شورای مرکزی ملیت هزاره  تعین گردید.

معرفت و اشنا ئی با برخی از شخصیت های ملی وتاریخی  جامعه هزاره در دهه ی شصت خورشیدی در شهر کابل

شهید فرقه مشر میر فتح محمد خان میرزاد يکی از بنيا ن گذاران واز پیش آهنگان نهضت مشروطیت و از اعضای برجسته حزب وطن ویکتن از شخصیت های مبارز و با تقواو بعنوان دوست و غمخوار نیازمندان در خدمت مردم کشور قرار داشت.  دراوائیل سا ل 1359 شمسی  محمد عوض نبی زاده با شهید فرقه مشر میر فتح محمد خان میرزاد  معرفی و,دراخیر ماه جوزای سال 1359- شمسی شهید فرقه مشر میر فتح محمد خان میرزاد - داکتر عبدالواحد سرابی  را به محمد عوض  نبی زاده ریس مطابع دولتی  و منشی ناحیه اول حزبی شهر کابل معرفی و توصیه کرد چون برخی از حزبی های تند رو با داکتر واحد سرابی دیدگاه خوب ندارند  تو باید از آقای داکتر  واحد سرابی حمایت نمائی .که  براساس توصیه ی فرقه مشر میر زاد  نبی زاده تا اخرین روز های حاکمیت حزب دموکراتیک خلق در هنگام ضرورت از آقای واحد سرابی حمایتش را دریغ نکرده واقای سرابی  به بلند ترین موقف و مقام عالی  دولتی رسید ند . شهید فرقه مشر میر فتح محمد خان میرزاد در ماه اسد همان سال انجینر محمدعلی , انجینر در وزارت معادن وصنایع و محمد امیر ,معلم در مکتب چهار قلعه وزیر آباد شهر کا بل را نیز برای نبی زاده معرفی نمود  که این دوتن ازطرفداران جریان شعله جاوید  بودند  . شهید فرقه مشر درباره این دونفر به اوسفارش کرده و گفتند  نباید به این دو نفر صدمه واردگردد نبی زاده نیز توصیه و سفارش ایشان را در نظر گرفته  با وجود فعالیت های تخریبی ایندو تن  در همه مواقع از آنان حمایت و محا فظت  نمود که هردو تن الی سقوط حاکمیت وقت به وظایف دولتی شان ادامه میدادند . باوجود آن که این افراد  هیچگونه قرابت فامیلی با شهید فرقه مشرمیر زاد نداشتند صرف احساس دلسوزانه شان نسبت به افراد تحصیلکرده  ی جامعه این توصیه و کمک خیر خواهانه را بعمل می آوردند. 

گرچه از شهید فرقه مشر چندین نواسه پسری  از فرزندان ایشان باقی مانده است  که هر کدام در حوادث سیاسی سه دهه های اخیر نقش و سهم فداکارانه  را در امور سیاسی اجتماعی – فرهنگی و نظامی برای خیر و صلاح افغانستان  و شکوفا ئی وطن ایفا نموده اند که از آن جمله میتوان از سنا تورمیر محمد سلام فرزند میر محمد اسلام نواسه پسری مرحوم فرقه مشر میر زاد و یکی از شخصیت های با نفوذ ملی وهمیشه یار ومددگار وهمراز پدر کلا نش بوده است  تذ کر داد . سنا تور میرسلام  فارغ  دار المعلمین عالی روشان کابل است وبرای مدت 38 سا ل در مکا تب مختلف شهر کابل به حیث معلم  وآمر مکتب وسر معلم ایفای وظیفه کرده است. اوبعد از هفت ثور سال 1357 مدت بیش از یک سال زندانی شده است وی دو دوره از سا ل 1367-1370 شمسی  سنا تور انتخابی ولایت وردک بوده اند و به نماینده گی از مردمش در دو لویه جرگه حکومت های قبل از دولت اسلامی  اقای ربانی ودرجرگه سراسری  ملیت هزاره اشتراک داشته است  ودر ماه حمل سال 1375 شمسی نظر به تقاضای مردمش عضو شورای مر کزی حزب وحدت اسلامی افغانستان انتخاب شد و قبل از عضویت درشورای مرکزی ح-و – ا- ا -به هیچ یک از احزاب سیاسی عضویت نداشته اند .

مرحوم  محمد ابراهیم خان گاوسوار یکی ازرهبران ماندگارقیام دهقانی افغانستان ویکتن از شخصیت های مبارز وعضو رهبری حزب ازادی  که ازاحترام فراوان در نزد روشنفکران  وعامه مردم کشوربر خوردار بود .برهبری مرحوم محمد  ابراهیم خان گاو سواردر ماه حمل سال 1360 شمسی هیات صلح با عضویت برخی از محاسن سفیدان  و متنفذین مردم هزاره تشکیل وجهت  انجام وظایف رهسپار ولایت بامیان شدند  .هیات صلح  در جریان توقف چند روزه  به قریه جات دکانی , فاطمستی و خوال مرکز بامیان سفر نمودند  و با  نمایندگان  شورای اتفاق اسلامی افغانستان مقیم ولسوالی ورس ولایت بامیان که نمایندگان باصلاحیت شان در قریه جات مرکزی ولایت بامیان بخاطر پیش بردمذاکرات امده بودندداخل'گفت و گو شدند و هم چنان با برخی دیگر از نمایندگان گروه های  اسلامی محلی در قرار گاه های جنگی انان نیز تفاهم ومذاکره را به پیش بردند  که تاحدودی معین این مذکرات  برای توقف موقت جنگ میان انان و جانب دولت  تاثیر مثبت داشت صرفنظر از دشواری های جنگی گروه های مخالف دولت برشخصیت مرحوم ابراهیم خان گاوسوار احترام وارج فراوان قایل گردیدند  و ازمرحومی وهمراهان ایشان با صمیمیت پذیرائی به عمل اوردند وبا شادی و سرور هیات صلح  را بدرقه  وبا احترام ازمراکز نظامی شان مرحوم گاوسوار و همراهانش را رخصت کردند.

ماه حمل سال 1360 مرحوم  علی یاور بامیانی سناتور پشین ولایت بامیان به صفت معاون هیات صلح تعین و مرحومی چهره پور تلاش در امر صلح و ثبات در کشور بود که مرحوم  علی یاور بامیانی سناتور پشین ولایت بامیان در کنار مرحوم ابراهیم خان گاسوار در امر تامین صلح در مناطق هزاره نشین کشور فعالیت جان بازانه داشت مرحوم  علی یاور بامیانی سناتور پشین ولایت بامیان  یکی از شخصیت های با نفوذ و با اعتباردرولایت بامیان  واز باشندگان اصلی قریه فولادی مرکز بامیان بود ولی متاسفانه فعالیت های دلسوزانه  مرحومی  نسبت به وطن ومردمش برای دشمنان کشورقابل تحمل نبود که  متاسفانه  اقای بامیانی دراواخیر ماه ثور  سال 1364شمسی از جانب عناصرتروریست به شهادت رسید .

ماه جوزای سال 1363شمسی  داکتر لطیف جاغوری فرزند محمد شریف خات پیلوت  که پدرش یکی از مبارزین ملی برضد استبداد سلطنتی بنا بر خواهش محمد عوض نبی زاده با دولت وقت همکار شد وبا رفع تقاعد بحیث ریس اقوام وقبایل  ولایت بامیان مقررگردیدوبعدا ایشان  بنا برنفوذ قومی که درمیان مردم هزاره و بخصوص در ولسوالی جاغوری ودیگر نقاط ولایت غزنی داشت  در ماه ثور سال 1364 شمسی به والی ولایت غزنی تعین گردید  داکتر لطیف جاغوری عضو حزب حاکم نبود و پدر ایشان مرحوم محمد شریف خان پیلوت  یکی از مبارزین معروف ازادی خواه   کشور بشمار میرفت.

از سال 1365 الی سال 1369 شمسی به همکاری و پشنهاد رهبری  شورای مرکزی ملیت هزاره , مرکز انسجام مردم هزاره  و کمسیون عالی دولتی و حزبی کار با مردم هزاره غند های  قومی متشکل از جوانان مردم هزاره در ولایات ذیل ایجاد گردیده بودند. لوای 520 قومی به قوماندانی جنرال سید خادم حسین در چهار راهی حاجی قمبر شهر کابل , غند قومی مردم هزاره  در دوغ اباد شهر کابل به قوماندانی محرم حسین ,غند قومی در ولایت سر پل برهبری غریب حسین خان , غند قومی در ولسوالی چمتال ولایت بلخ برهبری نصرالله خان ارزگانی  فرزند سناتور ابراهیم خان ارزگانی , غند قومی مردم هزاره در مرکز ولایت بادغیس به قوماندانی عثمان بیگ از هزاره های سنی مذهب قلعه نو ,غند قومی مردم هزاره در مرکزولایت سمنگان به قوماندانی محمد نعیم انصاری از دره صوف  ,غند قومی مردم هزاره دره صوف برهبری طالب حسین قریه دار درشهر مزار شریف وغند قومی مردم هزاره درولسوالی چهارکنت ولایت بلخ به قوماندانی حاجی غلام سخی دایمیرک ,غند قومی مردم هزاره مربوط به ولسوالی لعل و سرجنگل ولایت غوردر شهر چغچران  به قوماندانی محمد امیر بیگ و بعدا محمد سرور بیگ برادر زاده مرحومی , غند قومی مردم هزاره در ولسوالی نادعلی ولایت هلمند به قوماندانی غلام سخی , غند قومی مردم هزاره در اسلام قلعه ی ولایت هرات  بخاطرعودت مصون مهاجرین مردم هزاره در بندر اسلام قلعه ی هرات  به قوماندانی حاجی اسمعیل , غند قومی مردم هزاره در مرکز ولایت پروان مربوط به ولسوالی شیخ علی به قوماندانی عبدالغفور,غند قومی مردم هزاره در اطراف شهر تالقان ولایت تخار به قوماندانی محمد یعقوب فرزند وکیل محمد نظر خان,غند قومی در مرکز ولایت سرپل به قوماندانی عنایت الله خان فرزند حاجی محمد امان خان متنفذ قومی .

ماه سنبله سال 1369شمسی محمد عوض نبی زاده ریس عمومی امور ملیتهای شورای وزیران جمهوری افغانستان  و منشی کمسیون عالی دولتی و حزبی کار با مردم هزاره همراه با شیر اقا سرشک  معین وزارت عودت کنندگان جهت  گفت وگو با مقامات هندوستان و جمهوری اسلامی ایران درباره حل مشکل مهاجرین افغانستان  در هند وستان وایران مسافرت رسمی در دهلی نو و تهران انجام دادند هدف اصلی این سفر در ایران بخاطر جابجائی بیش از شصت هزار خانواده مهاجر مردم هزاره از ایران و انتقال  و جابجائی انان در یک منطقه ی  غیر مسکونی اسلام قلعه ی ولایت هرات بود که درین زمینه قبلا معاهده میان نمایندگان مهاجرین مردم هزاره مقیم ایران با مقامات وزارت عودت کنندگان و ریاست امور ملیتها ی شورای وزیران جمهوری افغانستان  در کابل به امضا رسیده بود .هیات درهنگام  اقامت ده روزه در دهلی نو با مقامات هندی و نمایندگی کمشنری ملل متحد در هندوستان  در مورد حل مشکل مهاجرین افغانی مذاکراتی را انجام دادندودر جریان اقامت دوهفته ای در تهران  با اقای علاءالدین بروجردی معین وزارت خارجه ایران ومسول دفتر کمشنری ملل متحد درامور مهاجرین در تهران  در مورد انتقال و جابجائی شصت هزار فامیل مهاجر مردم هزاره  مقیم ایران مذاکراتی را انجام دادندولی متاسفانه مقامات ایرانی باوجود دادن وعده های شفائی در عملی شدن پروگرام متذکره کار شکنی نموده و این پروسه عملی شده نتوانست. درحالیکه در ماه سرطان  سال 1367شمسی باوجود انکه بخاطر تامین امنیت مهاجرین افغانستان مقیم ایران از طریق بندر اسلام قلعه هرات غند قومی به قوماندانی حاجی اسمعیل خان در بند راسلام قلعه هرات تشکیل و جابجاگردیده بود که  توانائی گرفتن امنیت شصت هزارفامیل  مهاجرمردم هزاره شامل پروتوکول عودت کنندگان را در ساحه خویش دارا بودند و هم چنان  نبی زاده ریس عمومی امور ملیتهای شورای وزیران جمهوری افغانستان از طریق نمایندگی سازمان ملل متحد در کابل به تعداد بیش از یک هزارپایه واترپمپ را  تهیه واز شهرکابل به غند قومی حاجی اسمعیل خان در ولایت هرات انتقال داده بود.

اخیر ماه جوزای  سال 1368 شمسی محمد عوض نبی زاده جهت ادای مراسم حج تمتع بیت الله شریف همراه باشیخ ابراهیم محسنی  و حاجی رسولداد عازم عربستان سعودی گردید و بیش از مدت دوماه را در شهرهای مکه , مدینه و جده ی عربستان سپری نمودند در جریان اقامت در شهر مکه نبی زاده با  سید جعفرخوئی فرزند ایت الله خوئی و ایت الله محمد اسحق  فیاض جاغوری دوبارملاقات داشته که برروی مسایل سیاسی افغانستان تبادل نظر نمودندو یک تخته جای نمازی قالینچه ی از طرف نبی زاده برای فرزند ایت الله خوئی طور تحفه داده شد که ازجانب ایشان با صممیت قبول گردیددر طی مدت یک ماه اقامت در شهر مکه ی عربستان سعودی  نبی زاده  با بیش از سی تن از  رو حانیون مردم هزاره  و شیعه افغانستانی مقیم عراق از جمله سید محمد بهشتی عالم ورزیده ی دینی و پسر کاکای سید علی بهشتی  و  اقای حسینی سنگلاخی که جهت ادای فریضه حج  به همراه فرزند ایت الله خوئی  و ایت الله اسحق فیاض از عراق  امده بودند گفتگو های دوامدار  و طولانی جمعی  و انفرادی  داشتند و توجه انان را برای کمک به تامین صلح و ثبات در کشور جلب نموده و از برخی از چهره های موثیر انان دعوت شد تا در زمینه  ی کمک به استقرار صلح مسافرتی را در داخل کشور انجام دهند.

 

 

الحاج محمد عوض نبی زاده  همراه با حاجی شیخ محمد ابراهیم محسنی , حاجی رسولداد ,حاجی امین الدین سعیدی  و حاجی سلطان صدیقی در روز بیستم ماه اسد سال 1368 شمسی در انتظار پرواز طیاره بطرف کابل در میدان هوائی شهر جده ی عربستان سعودی دیده میشوند.

خوانندگان محترم اگر کدام نظر و پشنهادی در مورد این سلسله  مقالات داشته باشند لطفا نظر و پشنهاد شان را  به ادرس امیل که قبلا در مقالات پشین نشر شده ارسال نمایند...... ادامه دارد..........

-         پنجم - ماه –می– سال- 2013

 

 

+++++++++++++++++++

قسمت.هشتم

سفر پنجم هیات به مرکز ولایت غزنی :-ماه قوس سال 1367شمسی هیات عالی رتبه متشکل از سلطانعلی کشتمند ریس کمسیون عالی حزبی  ودولتی کار با مردم هزاره  و معاون اول ریس جمهور و عضو هیات اجرائیه ی شورای مرکزی حزب وطن و محمد عوض نبی زاده منشی کمسیون عالی حزبی ودولتی کار با مردم هزاره و عضو شورای مرکزی حزب  وطن و ریس عمومی امور ملیتهای شورای وزیران دولت جمهوری افغانستان و استاد حسن علی منشی مرکزامور انسجام مردم هزاره  توسط دوبال هلیکوپتر به مرکز غزنی پرواز نمودند و هیات بعد از رسیدن به غزنی در قرارگاه فرقه 14 غزنی جابجا شدند که یک روز بعد از ان اقای فطرت معاون سید حسن جگرن  مسول عمومی نظامی شورای اتفاق اسلامی و حاجی الله یارنماینده ی  داکتر شاه جهان مسول شورای ولایتی حرکت اسلامی ولایت غزنی  از متحدین سید جگرن  در قرارگاه فرقه 14غزنی مواصلت نمودند. هیات کابل بعد ازملاقات با نمایندگان سید حسن جکرن و داکتر شاه جهان گفت وگودرباره تشکیل گروپ اوپراتیفی وردک-,غزنی را اغازکردند که بعد ازدو روز مذاکر ه موافقه گردید که گروپ اوپراتیفی مختلط دولتی ومجاهدین مربوط به این دو گروه مسلح مخالف و دیگر متحدان شان در میدان شهر مرکز ولایت وردک میدان  تشکیل شود و توافقنامه تحریری میان جانبین عقد  و تبادله گردید.

 در جریان این مذاکرات  والی , منشی حزبی ولایتی ,قوماندان فرقه 14غزنی , ریس امنیت دولتی غزنی , استاد حسن علی منشی مرکز امورانسجام مردم هزاره وبسم الله  مدیر عمومی اقوام وقبایل ولایت غزنی و عضو غیر حرفوی مرکز انسجام مردم هزاره  نیز حضورداشتند . بعد از ختم مذاکرات  وعقد موافقتنامه هیات ساعت یک بجه شب  ذریعه ی طیارات هلیکوپتراز غزنی  بطرف کابل پرواز نمود و یک بال هلیکوپتر ی که هیات در ان سوار بود مورد فیر راکت دشمن قرار گرفت که طیاره از مرمی راکت فیر شده نیم متر فاصیله داشت در غیر ان اگر اصابت میکرد همه اعضای هیات نابود و طیاره منفجر میگردید. خوش بختانه هیات از خطر بزرگ نجات پیدا کرده  و ساعت سه بجه شب با خیر و عافیت به میدان هوائی کابل مواصلت ورزیدند. مطابق به توافقنامه ی امضا شده افراد مسلح سید حسن جگرن مسول عمومی نظامی شورای اتفاق اسلامی از ولسوالی ناهورغزنی  و داکتر شاه جهان مسول شورای ولایتی حرکت اسلامی ولایت غزنی تجهیزات نظامی  وکمک پولی را دولت دریافت میکردند  .

رهبری مرکز امور انسجام  مردم هزاره ورهبری کمسیون  عالی دولتی و حزبی کار با مردم هزاره  با دوتن از مسولان بلند پایه ی حرکت اسلامی مردم هزاره از ولایات وردک میدان وغزنی در شهر کابل جهت ایجاد فضای تفاهم و اعتماد سازی ملاقا ت  و گفت وگورا انجام دادند که ذیلا یاد اوری میگردد.

داکتر صادق مدبر اصلا ازولسوالی  حصه دوم بهسود ولایت میدان وردک و مسول شورای ولایتی حرکت اسلامی ولایت وردک میدان و داکتر شاه جهان اصلا از ولسوالی جغتوی غزنی  و مسول شورای ولایتی  حرکت اسلامی ولایت غزنی جهت  ملاقات وپیش برد مذاکره با مقامات رهبری حکومت ورهبری مرکز انسجام  مردم هزاره از روزاول ماه ثور الی روز دوم ماه جوزای سال سال 1368شمسی در شهر کابل تشریف اوردندو انان برای مدت بیش ازیک ماه در مهمانخانه ی دولتی در وزیر اکبر خان شهرکابل بود وباش داشتند  و مهمان حکومت بودند که استاد حسن علی منشی مرکز انسجام مردم هزاره مهماندارهردوی ایشان بوده  و در جریان یک ماه هردو مهمان با رهبران ارشد و مهم حزبی ودولتی وقت در کابل  ملاقات نمودند و بعد ازین ملاقات ها اکمالات تجهیزات نظامی و مالی برای  هر دو مهمان از طرف مقامات مسول حکومت وعده داده شد.

داکتر صادق مدبر باشنده اصلی ولسوالی مرکز بهسود ولایت میدان وردک و مسول شورای ولایتی حرکت اسلامی لایت وردک میدان بار دوم  درماه جدی سال 1368 شمسی به کابل امد و مجددا با  رهبران ارشد حزبی  و دولتی افغانستان در کابل ملاقات  و گفت وگو نمودبعد از ختم گفت وگوها حاجی مهدوی را بحیث نمایند ه ی خود در کابل معرفی کرد  و همچنان داکتر شاه جهان مسول شورای ولایتی  حرکت اسلامی ولایت غزنی دررا ه بازگشت  بعد از سفر کابل به فرقه 14 غزنی  رفته و حاجی الله یار را بحیث نماینده ی خود به مقامات دولتی در غزنی و کابل معرفی نمود.استاد حسن علی منشی مرکز انسجام مردم هزاره که  یکی از هم شهریان  داکتربود ودرهنگام اقامت  داکتر شاه جهان درکابل  استاد حسن علی زمینه بازدیدایشان را  باپدرش حاجی غلام رسول یکی از قرارددادی های تانک تیل انحصارات دولتی  درشهر کابل درخانه  پدریش واقع در قلعه شاده فراهم نمود وداکتر چند شب  را درانجا با پدر و دیگر اعضای خانواده اش سپری کرد.

بعد از معرفی  نمودن محمد حسین فطرت  بحیث  نماینده ی سید حسن جگرن  مسول  عمومی نظامی شورای اتفاق اسلامی از ولسوالی ناهور ولایت غزنی وحاجی مهدوی و عباس پایدار به صفت  نماینده گان داکتر صادق مدبر مسول  شورای ولایتی حرکت اسلامی ولایت وردک میدان وحاجی الله یار بحیث نماینده ی داکتر شاه جهان مسول  شورای ولایتی حرکت اسلامی ولایت غزنی .  سه گروه نامبرده همزمان با تاسیس نمایندگی های شان در شهر کابل و غزنی کمک های اکمالاتی تسلیحاتی و پولی دولت را برای نیروهای شان در ناهور غزنی  و دردره قیاق غزنی و در سیاه پیتاب جلریز وردک میدان بطور دوامدار دریافت می نمودند.که درمقابل  انان جوانان ساحه خود را برای به پا استاده شدن گروپ اوپراتیفی وردک ومیدان به قطعات مذکور از طریق نمایندگی های شان معرفی میکردند.

از ماه جوزای  سال 1367 شمسی برخی از تنظیمهای  اسلامی مردم هزاره  نمایند ه گان شان  جهت تاسیس نمایندگی ها  رسما به حکومت در شهر کابل  معرفی  نمودند که ذیلا از بعضی از انان نام گرفته میشوند.

 

-                 شیخ  علی محمد  ذکی بهسودی از ولسوالی مرکز بهسود ولایت وردک میدان به  صفت نماینده ی ایت الله پروانی واقای سیدحکیمی غزنی ,اقای محمد کریم خلیلی  ,اقای شفق بهسودی وحاجی عبدول یکی از قوماندانان  سازمان نصر در سیاه خاک ولسوالی جلریز ولایت میدان وردک  به حکومت معرفی شده بود مرحوم شیخ ذکی در اوائیل سال 1369 شمسی در قلعه شاده شهر کابل از طرف مخالفینش ترور گردید .

-                 شیخ صفدر صادقی یکاولنگی یکی از اعضای رهبری پاسداران جهاد اسلامی از ولسوالی یکاولنگ بامیان  نماینده ی اقای اختری یکی ازقوماندانان ارشد پاسداران جهاد اسلامی  ولایت سرپل.

-                 انجینر هدایت الله  نماینده ی سید ابراهیم شاه  مسول شورای ولایتی حرکت اسلامی  ازدره ی  ترکمن ولسوالی سرخپارسا ی ولایت پروان.

-                 اقای امیری نماینده ی  اقای علوی قول غلام حسین کوتل اونی به نمایندگی از پاسداران جهاد اسلامی  قول غلام حسین کوتل اونی.  ولسوالی حصه اول بهسود  ولایت وردک میدان.

-                 اقای وثوق الاسلام رهبر حزب الله  از ولسوالی جاغوری ولایت غزنی که در کابل دفتر حزبش را تاسیس نموده بود.

-                                         اقایان افتخاری و هاشمی به نمایندگی از نهضت  اسلامی جاغوری  ولایت غزنی.

-                 اقای جویا نمایند ه ی  ایت الله سید ظاهر محقق رهبر نیروی اسلامی ازمنطقه سیاه خاک ولسوالی حصه اول بهسود ولایت وردک میدان.

-                                         اقای خسروی نماینده ی معلم بابه ابراهیم  رهبر دعوت اسلامی نی قلعه ی  ولسوالی قره باغ  ولایت غزنی .

-                  اقای محبی نماینده ایت الله اوحدی یکی ازاعضای رهبری پاسداران جهاد اسلامی ولسوالی قره باغ  ولایت غزنی.

-                                         اقای عبدالستار نماینده ی سازمان مستضعفین  ازمنطقه ی  شش پل مرکزولایت بامیان.

-                 حاجی غلام سخی دایمیرک و طالب حسین قریه دار به نماینده گی از ریس دین محمد خان مسول شرای و لایتی بلخ حرکت اسلامی وسید حسین شاه مسرور از قوماندانان حرکت اسلامی  ولسوالی چهارکنت ولایت بلخ  در شهرهای کابل و مزار شریف معرفی گردیده بودند .

- نماینده گان رهبران وقوماندانان تنظیم های اسلامی  فوق الذکراز طریق  دفاتیرنماینده گی های شان در کابل کمک های  پولی و برخی از انان  کمک تسلیحاتی دولت را  دریافت  مینمودند و در مقابل آنها بخاطر جلب و جذب پرسونل و تشکیل گروپ اوپراتیفی وردک- غزنی با حکومت  همکاری داشتند.

-                                          

-                 گروپ اوپراتیفی وردک میدان از افسران تحصیل یافته ی مردم هزاره  و سربازان بیطرف و افراد و وابسته به بعضی ازتنظیمها ی اسلامی مردم هزاره  برای اولین بار درماه  حمل سال1368شمسی  درمیدان شهرمرکز ولایت وردک میدان درچوکات سه فرقه 095- 096 و 097 مربوط به وزارت امنیت دولتی افغانستان ایجاد گردید که بعد از اکمالات  تجهیزات نظامی  تعداد سربازان  و افسران ان  به بیش از پنج هزار نفر میرسیدند.

برخی از تنظیم های اسلامی مردم هزاره نه تنها کمک های تسلیحاتی و پولی  از حکومت دریافت میکردند بلکه  انان علاوه بران برای رشد معارف نیز در برخی از مناطق هزاره نشین اقداماتی را بعمل میاوردند  که  به طور نمونه ذیلا تذکر داده میشوند .

در اوائیل ماه جوزای سال 1367 شمسی  اقای افگاری مسول پاسداران جهاد  اسلامی ولسوالی شهرستان سه تن از معلمین پشین تعلیم وتربیه ی ولسوالی شهرستان ولایت ارزگان وقت  وولایت دایکندی فعلی را به رهبری مرکز انسجام مردم هزاره معرفی  و تقاضای ارسال کتابهای معارف را برای  متعلمین صنوف اول الی صنوف دوازدهم مکاتب ان ولسوالی نموده بودند که رهبری مرکز انسجام موضوع تهیه و ارسال کتب مذکور را با رهبری وزارت تعلیم وتربیه وقت درمیان گذاشته وو زارت تعلیم وتربیه با ارسال کتابهای مذکور برای متعلمین ولسوالی شهرستان موافقت نمود و به تعداد چهل هزار جلد کتاب از صنوف اول و الی صنوف دوازدهم را در اختیار نمایندگان اعزامی سپاه پاسداران ولسوالی شهرستان قرار دادند  و انان کتب مذکور را توسط موتر های محلی در ان ولسوالی انتقال نمودند.

در نیمه ی  ماه جوزای سال 1367 شمسی اقای محمدی مسول سازمان نصر در  ولسوالی یکاولنگ ولایت بامیان  دوتن از معلمین پشین تعلیم وتربیه ی  ان ولسوالی  راذریعه نامه رسمی به رهبری مرکز انسجام مردم هزاره معرفی  و تقاضای ارسال کتاب های معارف را برای  متعلمین صنوف دوازدهم مکاتب ان ولسوالی را نموده بودند که رهبری وزارت تعلیم وتربیه وقت به تعداد شش هزارجلد کتاب  صنوف دوازدهم را در اختیار نمایندگان  سازمان نصر ولسوالی یکاولنگ قرار دادو انان کتب مذکور را توسط موتر های محلی در ان ولسوالی انتقال دادند.

و هم چنان  در اخیر ماه جوزای سال 1367 شمسی  اقای  احسانی مسول  پاسداران جهاد اسلامی ولسوالی پنجاب ولایت بامیان نیز  یک تن از معلمین پشین تعلیم وتربیه ی  ان ولسوالی را  ذریعه نامه رسمی به رهبری مرکز انسجام مردم هزاره معرفی  و تقاضای ارسال کتب معارف را برای  متعلمین صنوف  یازدهم ودوازدهم مکاتب ان ولسوالی را نموده بودند که رهبری وزارت تعلیم وتربیه وقت برای نماینده مذکور نیز به تعداد دوازده هزار جلد کتاب قرار داده و توسط نماینده مذکور به ان محل انتقال پیدا کردند.

 

یاد اوری ازدوخاطره ی دشوار و خطر آفرین

دراثر بروزاختلافات  میان جناح خلق و جناح پرچم  حزب دموکراتیک خلق افغانستان نبی زاده در روز 29  ماه قوس سال 1357 شمسی ازشعبه امریت جوایز مطبوعاتی مرکز وزارت اطلاعات و کلتور دستگیر و به توقیف خانه صدارت انتقال یافت که بعد از دوهفته شکنجه و عذاب غیر انسانی او به بلاک سوم  زندان پلچرخی انتقال پیدا نمود در زندان  پلچرخی نسبت به مسایل اید لوژیک مسایل قومی بیشتر مطرح بود و در زندان نیز یکی از چهره  های اسخباراتی  حکومت وقت بنام عوض علی راهبین ولسوال مرکزبهسود ولایت وردک میدان  را جهت کسب اطلاعات ازاو  و سایر چهره های سیاسی مردم هزاره در اتاق او برای مدت یکماه  در بلاک سوم  زندان  پلچرخی جابجا شده بود چون نگارنده در داخل زندان باچهره های  قومی مربوط به جناح های گوناگون سیاسی وشخصیت های بیطرف مردم هزاره رابطه ی حسنه برقرار کرده بود  این جاسوس اعزام شده کاری را انجام داده نتوانست   و نبی زاده بروزششم جدی سال 1358شمسی از زندان پلچرخی آزادگردید.

روز بیستم ماه ثور سال 1359 شمسی  محمد عوض نبی زاده در عین حال که ریس مطابع دولتی  و منشی ناحیه اول حزبی شهر کابل بود در راس هیات کمیته ی مرکزی حزب بخاطر توضیح اسناد پلنوم دوم کمیته  مرکزی حزب  برای سازمانهای حزبی ولایت بامیان همراه با شاه محمود حصین مربی  شعبه تشکیلات کمیته مرکزی حزب به ولایت بامیان سفر نمود هیات در طی مدت یک هفته از شعبات ملکی و نظامی ان ولایت بازدید نموده و صحبت های انفرادی با رهبری حزبی  ودولتی ولایت انجام دادند .بروز بیست وهشتم ماه ثور همان سال جلسه فعالین حزبی ملکی و نظامی را دایر و اسناد پلنوم دوم حزب را تشریح  و به سوالات اعضای حزب پاسخ ارایه نمودند متاسفانه بروز بیست نهم ماه ثور یک روز بعد از جلسه فعالین حزبی قوماندان کندک یکی از قطعات غند نظامی وزارت دفاع مقیم بامیان همراه با برخی از افسران پولیس بامیان همراه شده و دست به بغاوت و شورش زدند که در جریان شورش قومندان غند نظامی دگروال نورستانی وقوماندان پولیس ولایت بامیان دگروال اتمر را شهید  اما  والی بامیان سیدداود مصباح مخفی شده بود که  گفته میشد شورشیان نتوانستند اورا پیدا نماید و تمام مراکز دولتی بامیان بدست شورشیان افتاده بود.ودو روز بعد از شورش  هنگام ودود قوای حکومتی به مرکز بامیان منشی حزبی ولایتی اقای طلوع در هنگام بیرون شدن از مخفیگاه  توسط مخالفین به شهادت رسید.

بتاریخ سی ام ماه ثور سال 1359 شمسی بعد از فروکش نمودن شورش  نبی زاده توانست  همراه با سه تن از اعضای حزب از ولایت بامیان یکجا شده از راه کوه بطرف جنوب شهربامیان حرکت نمایندو خودها را شام همان روز در بلند ترین قله طرف غرب کوتل حاجیگگ رسانیدند . الی روشن شدن وضعیت  انان مدت دوشبانه روز رادرین کوه سپری نمودند و از علف و برف برای تغذیه ی شان  استفاده میکردند.که بعد از دوشبانه روز بنا برمجبوریت و نبود غذا به قریه کالو پائین شده  خود ها را بنام سربازان فراری دولتی  به مردم قریه کالو معرفی نمودندکه بعد از سقوط ولایت بامیان به طرف خانه های خود میروند و مردم محل جهت همدردی غذا و چای برای انها تعارف میکردند. بعد ازیک روز سفر با پای پیاده خودها را از کوتل حاجیگگ به سیاه خاک رسانیدند و شب را در سیاه خاک سپری کرده وفردای ان روز همراه با یک جمعیت از فامیلکه از بهسود به کابل عروس میاوردند یکجا شده ودر موتر سرویس  سوار شدند و بعد ازسه ساعت سفر در موترسرویس خودها در کوته سنگی شهر کابل در سرای که موتر های هزاره جات توقف و بارگیری میشد رسانیدند . گرچه در جریان راه از کوتل حاجیگگ الی سیاه خاک  بابرخی از افراد مسلح مجاهدین برخوردند و بعد ازسوال و جواب طولانی اجازه سفر به انها داده میشد و خیلی ها خطر افرین برای همه شان این سفر زمینی در میان مجاهدین بوده است بعدا معلوم شد که پس از رسیدن نبی زاده به کوته سنگی شهرکابل مجاهدین اطلاع پیدا نمودند که در میان این موتر سرویس عروسی ریس مطابع دولتی بوده است که افسوس میخوردند که از دست شان خطا رفته است.

شیخ محمد عظیم احمدی یکی ازمسولان مهم شورای اتفاق اسلامی قریه شهیدان مرکز ولایت بامیان همراه با افراد مسلح خود درماه حوت سال 1365 شمسی به دولت پیوست و ایشان روحانی تحصل کرده ی  دینی  و اشنا با علوم معاصر واز چهره های بانفوذ محل بود وبرای مدتی بحیث والی ولایت بامیان با شایستگی اجرای وظیفه نمود که بعد امدتی  بحیث  یکی از اعضای رهبری شورای علما و روحانیون  افغانستان  و عضو رهبری وزارت شون اسلامی و اوقاف  وبه صفت سناتور منتخب شورای نمایندگان از ولایت بامیان در مجلس سنا اجرای وظیفه نموده است . شیخ محمد عظیم احمدی شخصیت روشن ضمیر و تحصیل یافته و سخنور توانا است.

 

 محمدعوض نبی زاده  درمقام نماینده ی دولت جمهوری افغانستان و نماینده ی شورای مرکزی حزب وطن در ولایت بامیان با شیخ محمد عظیم احمدی یکی از قوماندانان پشین  شورای اتفاق اسلامی از قریه شهیدان مرکز ولایت بامیان که جدیدا بدولت پیوسته بود  در ماه حوت سال 1365 شمسی همراه باسه تن ازمحافظین اقای احمدی در مهمانخانه دولتی ولایت بامیان دیده میشوند.

 

داکتر لطیف جاغوری والی غزنی هنگام عقد توافق نامه ی همکاری با  عبدالحسین لومانی یکی از نماینده گان مردم ولسوالی جاغوری غزنی  بروز نهم ماه قوس سال 1364 شمسی در دفتر والی غزنی دیده میشوند. درهنگام عقد توافقنامه  محمد عوض نبی زاده درمقام  نماینده ی دولت جمهوری افغانستان و نماینده ی کمیته ی مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان در ولایت غزنی   وسلیمان لایق وزیر اقوام وقبایل  و میرعبدالله منشی ولایتی حزبی ولایت غزنی وبسم الله مدیر اقوام وقبایل ولایت غزنی نیز حضور داشتند.

خوانندگان محترم اگر کدام نظر و پشنهادی در مورد این سلسله  مقالات داشته باشند لطفا نظر و پشنهاد شان را  به این ادرس امیل ارسال نمایندbabak350@hotmail.com.... ............... ادامه دارد..........

 

-                                         بیست وهشتم - ماه –اپریل– سال- 2013

 

 

´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´

قسمت هفتم

در مقالات نشرشده ازین سلسله مقاله ها  تا هنوز درباره کارکردها و فعالیت های اجتماعی  وفرهنگی شورای مرکزی ملیت هزاره مختصرا روشنی انداخته شد ودرمقالات بعدی درمورد کارکردهای سیاسی  بعضی ازاعضای رهبری و اعضای تاثیر گذار حرفوی و غیرحرفوی شورای مرکزی ملیت هزاره  پشین و مرکز انسجام مردم هزاره  بخاطربرقراری تماس وتامین ارتباط با رهبران و قوماندانان تنظیم های اسلامی مردم هزاره که در مناطق  هزاره نشین کشور فعالیت داشتند بطور فشرده توضیحات ارایه خواهندگردید.درگام نخست درباره ی چندین بار مسافرت و مذاکره ی  هیات مرکزامور انسجام مردم هزاره با سید محمد حسن جگرن یکی ازقوماندانان معروف شورای اتفاق اسلامی در قرارگاه او درولسوالی  ناهور ولایت غزنی مختصرا روشنی انداخته میشود.

سفراول به ناهور:-- از تاریخ 13 ماه جدی الی 20 ماه جدی سال 1366 شمسی هیاتی شامل صاحب قلم در موقف  معاون مرکز انسجام مردم هزاره و منشی کمسیون عالی حزبی ودولتی  کار با مردم هزاره ومرحوم دگروال بسم الله  عضو غیرحرفوی هیات رهبری مرکز انسجام مردم  هزاره وسکرتر صاحب قلم همراه با اقای محمد حسن فکرت نماینده ی اعزامی ومعاون امنیتی سید حسن جگرن یکی از قوماندانان برجسته ی شورای اتفاق اسلامی بخاطر اعتماد سازی ذریعه هلیکوپتر از کابل پرواز ودر دشت کوتوب که در شرق ناهور ومتصل به ولسوالیهای سیداباد و دایمیرداد ولایت وردک میدان  قراردارد نشست نمودند وبعدا هیات پای پیاده در فصل زمستان ازمیان برفها طی منزل کرده که بعد از سپری شدن هشت ساعت الی منزل اقای حسن فکرت معاون سید جگرن ناوقت شب همان روزدر قریه شار ناهورسیدندویک روزبعد برای اولین باربا اقای سیدحسن جگرن در قرارگاه زمستانی اوواقع  دردامنه ی تپه ی غربی دشت ناهورملاقات و اولین دورمذاکرات را  در فضای صمیمت انجام دادو جهت ایجاد فضای اعتماد میان هردو جانب  و تداوم مذاکرات هیات برای مدت ده روز درمنزل اقای حسن فکرت معاون سید جگرن در قریه شارناهوربود وباش داشتند هیات کابل از پذیرائی صمیمانه ی اقای فکرت و برادرانش دران ایام سپاسگزارند.مسافرت هیات چون در فصل سرد زمستان انجام شد ونتوانست در محلات دیگر ناهور گشت وگذارنمایدو صرف مصروف ملاقات ها با برخی از افراد مهم دراقامتگاه خود بودند .

سفردوم به ناهور:- از تاریخ سوم الی یازدهم ماه جوزای سال 1367 شمسی هیاتی شامل صاحب قلم در موقف معاون مرکز انسجام مردم هزاره و منشی کمسیون عالی حزبی ودولتی  کار با مردم هزاره ومرحوم دگروال بسم الله خان عضوغیرحرفوی هیات رهبری مرکز انسجام مردم  هزاره  و سکرتر صاحب قلم همراه با محمدحسین اخوند یکی دیگر از معاونان سید جگرن باشنده ی قریه بید ناهور برای اعمتاد سازی بیشتر ذریعه هلیکوپتر از کابل پرواز  ودر تپه خاکی  وهموار قسمت غربی قریه ی بید ناهور نشست نمودندکه درطی مدت یک هفته  اقامت هیات  درقرارگاه بهاری در قریه های بید و شارناهور با سیدجگرن چندین بار ملاقات ومذاکره  کرده و با فرزندش سید میرزا حسین اعتمادی ومعاون دیگراو بنام اقای فطرت نیز ملاقاتهای تعارفی داشتند. چون مسافرت هیات در فصل بهاری صورت گرفته بود هیات کابل توانست ذریعه موتر جیپ و با سواری با اسپ همراه با اقای فطرت از برخی محلات تاریخی ودیدنی ناهور بازدید نماید که این سفر برای هیات خیلیها دلچسپ وخاطره انگیز بوده است. سید حسن جگرن در جریان ملاقات ازهیات خواهش نمود که در سفر بعدی وکیل محمد سرور خان شاهی را با خود بیاورند برای ایجاد اعتماد میان هردو جانب موثیر خواهند بود.

مرحوم وکیل محمد سرور خان شاهی و برادرش مرحوم محمد حسین خان شاهی یکی از بنیان گذاران اصلی شورای اتفاق اسلامی در طی سالهای 1357 الی 1363 شمسی بودند ولی با تشدید اختلافات میان گروه ها واحزاب اسلامی مردم هزاره شامل در شورای اتفاق اسلامی اوضاع  دران شوراتغییرنموده و منجربه برخورد شدید نظامی میان گروهای مختلف  اسلامی مردم هزاره گردید ودرسال 1363شمسی شورای اتفاق اسلامی برهبری سید علی بهشتی  مقیم  ولسوالی ورس بامیان ازهم پاشید.چون مرحوم وکیل محمد سرور خان شاهی با سید محمد حسن جگرن  یکی از فرماندهان شورای اتفاق اسلامی واز قوماندانان معروف درسطح کشور اشنا ئی قبلی داشت. مرحومی کوشش نمود تا دوستی گذشته را با سیدحسن جگرن تازه نماید  وبرای این منظوربعد از چندین بار رفت وامد نمایندگان سید جکرن به کابل  مرحومی تصمیم گرفت تا در ترکیب هیات مرکزامور انسجام مردم هزاره به ناهور مسافرت نماید.

سفرسوم به ناهور:- درروز بیست ونهم ماه سنبله سال 1367شمسی هیاتی متشکل از صاحب قلم در مقام  معاون مرکز انسجام مردم هزاره و منشی کمسیون عالی حزبی ودولتی  کار با مردم هزاره, وکیل سرور خان شاهی عضو  حرفوی رهبری مرکز امور انسجام مردم هزاره  ومرحوم دگروال بسم الله عضوغیرحرفوی هیات رهبری مرکز انسجام مردم  هزاره و سکرتر صاحب قلم وشش تن از پرسونل نظامی دوبال هلیکوپتر همراه با ,محمد حسین فکرت معاون سید جگرن جهت ملاقات با سید حسن جگرن از کابل به قریه بید ناهور غزنی رهسپار شدند که دوبال طیارات مذکوربرای یکشب ودوروز په  تپه ی هموار و خاکی قریه بید باقی ماندندو بوسیله ی  موترهای جیب  هیات کابل را به قرارگاه سید حسن جگرن انتقال دادندو بعد از معرفی مذاکرات اغازو در جریان مذکرات باسید حسن جگرن هیا ت اعزامی کابل در باره استقرار صلح وثبات در مناطق هزاره نشین مرکزی  و ارسال کمکهای اقتصادی  و نظامی به توافقاتی رسیدند و در ین مذاکرات فیصله شد که یک گروپ اوپراتیفی نظامی شامل سه فرقه  از نیروهای مختلط مجاهدین ازطرفداران سید جگرن  ودیگر متحدین ایشان و جوانان هزاره تحت نفوذ ساحات دولتی در میدان شهر مرکز ولایت میدان وردک جهت تامین ارتباط مناطق هزاره نشین مرکزی با کابل  تشکیل  و جابجا گردند هیات بعد از ختم سفردوروز و یکشب بطور سالم به کابل مواصلت نمودند.در ضمن  تفاهم گردید که برای اکمالات  مواد غذائی و مالی در مناطق هزاره نشین مرکزی  باید یک  میدان هوائی فرش شده از تخته های اهنی در دشت ناهور ولایت غزنی  احداث شود تا در صورت نیازمندی کمک های لازم از طریق کابل رسانیده شده بتواند .

سفرچهام به ناهور:- بتاریخ  اول ماه عقرب سال 1367شمسی هیاتی شامل صاحب قلم در مقام معاون مرکز انسجام مردم هزاره و منشی کمسیون عالی حزبی ودولتی  کار با مردم هزاره ومرحوم دگروال بسم الله عضوغیرحرفوی هیات رهبری مرکز انسجام مردم  هزاره و سکرتر صاحب قلم ,حسن علی طیب معین وزارت فوائید عامه و برادر بزرگ اقای سلطانعلی کشتمند صدراعظم پشین و استاد حسن علی منشی مرکز انسجام مردم هزاره همراه با محمد حسین اخند معاون ونماینده ی اعزامی سید جگرن صرف برای دو ساعت  جهت ملاقات باسید جگرن  از کابل ذریعه هلیکوپتر به قریه ی بید ناهور پرواز نمودند واز ساعت یازده شب الی یک بجه همان شب  با سید جگرن  صحبت مقدماتی در باره تشکیل گروپ اوپراتیفی وردک میدان  وطرح احداث  میدان هوائی در دشت ناهور بخاطر انتقال مواد غدائی در مناطق قحطی زده هزاره نشین انجام دادند که بعد ابه ساعت سه بجه شب هیات به کابل مع الخیر مواصلت کردند.اما متاسفانه یک بال هلیکوپتر  که اقای استاد حسن علی در ان قرارداشت بنا بر نقصان فنی از نصف راه به کابل  بدون کدام مشکل بازگشت نمود.حسن علی طیب معین وزارت فوائید عامه  بخاطر سروی مقدماتی یک میدان هوائی فرش شده از تخته های اهنی در دشت ناهور وبه  نمایندگی از اقای کشتمند که ایشان در خارج  کشور بودند  درترکیب این هیات  به ناهوررفته بودند.در جریان این مذاکرات شبانه اوضاع امنیتی در منطقه  ای سید جگرن چندان اطمینان بخش نبودکه حتی  ازفاصیله دور بالای طیارات حامل هیات فیر های صورت میگرفت  چون مذاکرات سید جگرن با دولت کابل افشا شده بود و تقریبا مدت یک ماه جنگ در محلات مربوط به سید جکرن میان  او ونیروهای مخالیفش  ادامه داشت. اما متاسفانه بنا بر خراب شدن اوضاع امنیتی ناهوراز احداث میدان هوائی در دشت ناهور و ازانتقال مواد غذائی در  ان جا صرفنظر گردید.

مرحوم وکیل سرور خان شاهی یکی ازمنادیان راستین صلح وثبات افغانستان دردهه ی هشتاد میلادی  ویکی ازچهره های متنفذ قومی منطقه ی سرخجوی ولسوالی ورس ولایت بامیان که در زمان ظاهر شاه در دوره های دوازدهم و سیزدهم وکیل پارلمان بود. مرحومی ازسال 1365شمسی الی 1368شمسی  عضویت شورای انقلابی جمهوری دموکراتیک افغانستان وعضوحرفوی هیات رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره وبعدا عضویت حرفوی  رهبری مرکز انسجام مردم هزاره  را داشت مرحوم وکیل محمد سرور خان شاهی در سال 1291 شمسی  بدنیا امد  ودرماه سرطان سال 1368 شمسی در شهر کابل درگذشت .روحش شاد ویادش گرامی باد .

مرحوم وکیل محمد سرور خان شاهی ازلحاظ پیشینه ی شجره ی قومی مربوط به شاخه ی قوم شاهی از قبیله دایزنگی بود که این شاخه ی قومی  مربوط به طایفه ی سه پای  وقبیله ی دایزنگی است که درمنطقه سرخجوی ولسوالی ورس ولایت بامیان  و منطقه اولقان و برخی مناطق دیگرولسوالی شهرستان ولایت دایکندی ودرمنطقه ی شاهی تگاب برگ علیای ولسوالی پنجاب ولایت بامیان  زیست دارند. صرف بطور نمونه ازشجره ی قومی  شاخه های اقوام شاهی  دربرخی از قریه های ولسوالی پنجاب ولایت بامیان  نام گرفته میشوند.1-قریه ی بالائی توپ  شاهی –2 قریه ی پائینی توپ شاهی3-  قریه ی  شار شاهی -4 قریه ی بالائی پاره قلعه شاهی  5  قریه ی پائینی پاره قلعه شاهی – 6   قریه ی بالائی شار شاهی -7 قریه ی سردشت شاهی – 8 قریه ی پامی ده شاهی- 9 قریه ی میانه ده شاهی –10 قریه ی قلعه ی سفید شاهی – 11 قریه ی ده عسکر شاهی – قریه ی قلعه ی توپ شاهی – 12 قریه ی پاینی شاخ جوی شاهی -13 قریه ی بالائی غوجنو  شاهی – 14 قریه ی  پائینی غوجنو شاهی –15 قریه ی پائینی دمجوی را ه قول شاهی – 16 قریه ی بالائی دمجوی راه قول شاهی 17– قریه ی قلعه ی راه قول شاهی – 18 قریه ی پائینی  نوی شاخه ی راه قول شاهی 19 قریه بالائی نوی شاخه راه قول شاهی – 19 قریه ی قاش پائینی راه قول شاهی – 20 قریه  ی قاش علیای راه قول شاهی 21- قریه ی کاریز پائینی راه قول شاهی -22 قریه ی کاریز علیا ی راه قول شاهی – 23 قریه ی نوی بور غسوی شاهی –24 قریه ی نوی لرسفلی شاهی – 25قریه نوی لرعلیای شاهی   26--قریه ی توندک شاهی. همچنان شاخه ی قومی لکه زائی.1-قریه ی لکه زائی کلان – -2قریه ی سیاه دشت لکه زائی 3– قریه ی  دهن شیبر لکه زائی -4 قریه شیبر بالائی  لکه زائی  -5 قریه ی قاش لکه زائی  - 6 قریه ی سیاه پیتاو لکه زائی 7-- قریه ی کوه عروس لکه زائی  -8 قریه ی شیبر پائینی لکه زائی 9-- قریه  دهن قاش لکه زائی – 10 قریه ی دشت  لکه زائی وچندین قریه های خورد و بزرگ  دیگر  درین منطقه وجود دارند که ا قوام شاهی ولکه زائی  در ان بود وباش میکنند.

مرحوم محمد حسین خان شاهی برادر مرحوم وکیل سرور خان شاهی یکی از شخصیت های بانفوذ محل ویکی از اعضای  عمده و تصمیم گیرنده ی رهبری شورای اتفاق اسلامی افغانستان پنداشته میشد. صاحب قلم در ماه عقرب سال 1362 شمسی نامه ی راباکتابت مرحومی با خط بسیارخوانای نستعلیق نوشته شده بود  دریافت نمود که در ان نامه ازاوضاع ناهنجار مناطق هزاره نشین مرکزی و تشدید برخورد های مسلحانه میان گروه های اسلامی شامل در شورای اتفاق اسلامی شکایت نموده بود و پیش بینی کرده بود که وضعیت هر روز بد ترشد ه وشورای اتفاق ازهم خواهند پاشید  که براساس نوشته  مرحومی اوضاع همان طور انکشاف نمود .محمد حسین خان شاهی درسال 1300شمسی بدنیا امد و محمد حسین خان شاهی همراه با عزیزالله پسر ارشدش در سال 1363 شمسی در جنگهای داخلی به شهادت رسیدند وروحشان شاد باد و از مرحوم محمدحسین خان شاهی فرزندانی بنامهای محمدنسیم شاهی که در رشته طبابت تحصیل کرده ومحمد کاظم شاهی تا درجه ماستری تحصیل نموده و فعلا استاد دانشگاه در ولایت غزنی وشیر احمد ونظیر احمد دو تن از فرزندان مرحومی در بالای زمین پدری مصروف زراعت هستند و مرحوم نجیبالله  شاهی فرزند دیگراو در سال 1373شمسی در دشت برچی شهر کابل توسط مخالفینش ترور گردیده است .

مرحوم دگروال بسم الله خان عضو غیر حرفوی مرکز انسجام مردم هزاره  - سکر تر صاحب قلم  و مدیر عمومی ارتباط ولایات و مدیراقوام وقبایل ولایت غزنی و بعدا بحیث قوماندان فرقه 096 گروپ اوپراتفی وردک میدان  اجرای وظیفه نموده است مرحومی از هزاره های قراء مرکزی ولسوالی مقر ولایت غزنی بوده و اوتحصیلا ت متوسط را الی صنف دوازدهم در لیسه مقر تکمیل نموده بود و بعدا کورس های نظامی را فرا گرفت  ودرقطعات مرکزی وزارت دفاع به رتبه جگتورنی رسید و صاحب قلم مرحوم بسم الله را در ماه میزان سال 1362 شمسی  از وزارت دفاع ملی  باحفظ حقوق و امتیازات  نظامی بطور خدمتی خواسته و بحیث سکرتر دفترش توظیف نمودومرحوم دگروال بسم الله  خان چهره فعال  - وطن دوست – پاک نفس  و باجرئت و بی باک بود که درا کثر مسافرتهای پو ازخطر صاحب قلم را همراهی میکرده است مرحومی در سال 1374 شمسی در پاکستان در گذشت و خداوند جایش  را بهشت برین سازد. چون در جریان ملاقاتها و مذاکرات برای ایجا فضای اعتماد سازی درین دو دوره مسافرت هیات ازکابل به ناهورغزنی اجازه گرفتن فوتومیسر نبود  ولی درسفر بعدی که درمرحله سوم مسافرت هیات  همراه با وکیل سرور خان شاهی صورت گرفت امکانات اخذ فوتو فراهم گردیدکه درپایین این مقاله خوانندگان محترم میتوانند برخی ازفوتوهای مشترک هیات کابل را درمسافرت سوم ناهورمشاهده نما یند.

 

  صاحب قلم درمقام  معاون مرکز انسجام مردم هزاره و منشی کمسیون عالی حزبی ودولتی کاربا مردم هزاره واقای  وکیل سرور خان شاهی عضو حرفوی هیات رهبری مرکز امورانسجام مردم هزاره همراه با نماینده ی اعزامی سید حسن جگرن یکروز قبل از پرواز بطرف ولسوالی ناهورولایت غزنی در مهمانخانه ی دولتی در وزیر اکبرخان شهر کابل بروز سی ویکم ماه اسد سال 1367 شمسی دیده میشوند.

صاحب قلم در مقام معاون مرکز انسجام مردم هزاره ومنشی کمسیون عالی حزبی ودولتی  کار با مردم هزاره همراه با اقای سرورخان شاهی عضو حرفوی هیات رهبری مرکزامور انسجام مردم هزاره درروزاول سنبله سال 1367 شمسی در داخل هلیکوپترو همچنان سواربراسپ  همراه باسرورخان شاهی درقریه بید ولسوالی ناهورولایت غزنی درلباس محلی دیده میشوند.

صاحب قلم  درمقام ریس امورملیتهای شورای وزیران جمهوری افغانستان ومنشی کمسیون عالی دولتی وحزبی کاربا مردم هزاره همراه با اقای محمد حسن فکرت معاون امنیتی سید حسن جگرن درروزدوم  ماه سنبله سال 1367 شمسی بعد از ختم ملاقات با سید جگرن درداخل خیمه در قریه بید ولسوالی ناهورولایت غزنی درلباس محلی دیده میشوند .

صاحب قلم درمقام عضوشورای مرکزی حزب وطن ومعاون مرکز انسجام مردم هزاره ومنشی کمسیون عالی حزبی ودولتی  کار با مردم هزاره, با اقای محمد سرورخان شاهی عضو حرفوی هیات رهبری مرکزامورانسجام مردم هزاره ومرحوم بسم الله  عضوغیرحرفوی هیات رهبری مرکزانسجام مردم  هزاره سکرترصاحب قلم همراه با اقای محمد حسن فکرت معاون سید جگرن درروزدوم ماه  سنبله سال 1367 شمسی بعد ازملاقات دورو ز ویک شب باسید حسن جگرن که درفوتو هیات بادو بال طیاره همراه باشش تن پرسونل طیارات ونظامیان سید جگرن که امنیت طیاره و هیا ت راگرفته است درتپه ی شمال غربی قریه بید ولسوالی ناهور ولایت غزنی دیده میشوند.

 

  صاحب قلم درمقام ریس امورملیتهای شورای وزیران ج- ا و عضوشورای مرکزی حزب وطن ومنشی کمسیون عالی دولتی وحزبی کاربا مردم هزاره واقای سرورخان شاهی عضو حرفوی هیات رهبری مرکز انسجام مردم هزاره همراه بااقای محمد حسن فکرت معاون امنیتی سید محمدحسن جگرن وچند تن ازافراد امنیتی محلی پیش ازصرف چای صبح درروزدوم ماه سنبله  سال 1367 شمسی بعد ازختم ملاقات با سید جگرن درفضای بازدرقریه ی بید ولسوالی ناهورولایت غزنی با لباسهای محلی دیده میشوند.

 

  خوانندگان محترم اگر کدام نظر و پشنهادی در مورد این سلسله  مقالات داشته باشند لطفا نظر و پشنهاد شان را  به ادرس امیل که قبلا در مقالات پشین نشر شده ارسال نمایند...... ادامه دارد..........

                                                         بیست و یکم -  ماه –اپریل – سال- 2013

 

 

++++++++++++++++++++++'

 

قسمت ششم .....تغییرنام و ساختار تشکیلاتی شورای مرکزملیت هزاره دردههء هشتاد میلادی  

ازانجائیکه در مقاله های قبلی درمورد ساختارتشکیلاتی وکارکردهای مختصر شورای مرکزی ملیت هزاره توضیحات ارایه شد وقرار است در مقالات بعدی در باره تغییر نام و ساختار تشکیلاتی وکار کردها و فعالیت ساختار جدید بنام مرکز امور انسجام مردم هزاره  بطور فشرده روشنی انداخته شود . شورای مرکزی ملیت درماه میزان سال 1364 شمسی درزمان دولت ببرک کارمل ایجاد شد و درماه سنبله ی سال 1366 شمسی درزمان داکترنجیبالله جرگه ی سراسری مردم هزاره به اشتراک بیش ازیکهزارنفرازنمایندگان مردم هزاره درشهرکابل دایرگردیداما متاسفانه نام شورا, ساختاروکارکردهای  ان برای برخی ازچهره های مخالف ایجاد شورای مرکزی ملیت هزاره قابل تحمل وپذیرش نبود وانان تلاش نمودند تا ازرا ه ها وطریقه های گوناگون زمینه ی لغو ومنحل نمودن  انرا فراهم کنند .

بدین ترتیب درماه جوزای سال 1367 شمسی باروی کارشدن حکومت غیرحزبی هشت ماهه ی داکترمحمد حسن شرق شرایط برای منحل نمودن شورای مرکزی ملیت هزاره ازجانب حکومت اومیسرگردید. داکتر محمد حسن شرق مدیر پشین قلم مخصوص زمان صدارت سردارمحمد داود و معاون پشین  صدراعظم در زمان جمهوری تاجدار سردارمحمد داود  که دربین مردم کشور یکی از مهرهای نزدیک  به شوروی پشین و دارای دیدگاه های برتریخواهانه  ی قومی شهرت داشت .داکترحسن شرق  فرد فرمان بردار و کاملا مطیع  به سردار محمد داود بود که از لحاظ  داشتن دیدگاه های تبعیض امیزش نسبت به اقوام رانده شده از قدرت و خاصتا مردم هزاره خشن تر و مستبد تر از سر دار محمد داود محسوب میشده است.

داکترمحمد حسن شرق  بوسیله ی اقای سلیمان لایق وزیر قبایل وسرحدات یکی از چهره های مخالف  ایجاد شورای مرکزی ملیت هزاره ووزارت امور ملیتها پشنهاد انحلال و لغوشورای مرکزی ملیت و وزارت امورملیتها را دریکی ازجلسات کابینه اش انجام داد که برخلاف پرنسیب های اداری وقانون حکومتداری در حالی که وزارت تحت امراقای لایق هیچگونه رابطه ی تشکیلاتی ومسایل کاری مشترک با وزارت امورملیتها وشورای مرکزی ملیت هزاره نداشت ولی بنا برمخالفت و تعصب دیرینه ی اقایون محمد حسن شرق و سلیمان لایق  نسبت به اقوام رانده شده ازقدرت  و بخصوص مردم هزاره انان در صدد لغو سریع  این دو ارگان شده و این دو ارگان رالغو و منحل نمودند. البته بعدا بنا برفشار و مداخله ی برخی از نخبگان سیاسی و رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره  حکومت غیر حزبی اقای محمدحسن شرق مجبور گردید تا  دریکی از جلسات کابینه خویش وزارت امور ملیتها را با محدود نمودن ساختار تشکیلاتی ان بنام اداره امور ملیتهای شورای وزیران جمهوری افغانستان  و شورای مرکزی ملیت هزاره را با تغییر نام و محدود نمودن  تشکیلات ان  بنام مرکز امور انسجام مردم هزاره تعدیل نمایندکه در راس اداره امور ملیتهای شورای وزیران جمهوری افغانستان صاحب قلم و در راس مرکز امور انسجام مردم هزاره اقای شیخ علی احمد فکور قرارگرفتند.

درساختارجدید مرکز امور انسجام مردم هزاره  صاحب قلم به صفت معاون و اقای حسن علی استاد دانشگاه پولیتخنیک بحیث منشی مرکز امور انسجام مردم هزاره تعین شدند و تمامی مسایل بودجوی و اداری مرکزامور انسجام از طریق اداره امور ملیتهای شورای وزیران جمهوری افغانستان اجرا میشدند بعد از تغییر نام شورای مرکزی ملیت هزاره  به مرکز امورانسجام مردم هزاره به تعدادهفتادوپنج تن از اعضای حرفوی  مرکز انسجام معاشات و دیگر امتیازات شان را کماکان مانند گذشته از طریق این مرکز اخذ مینمودند و مجله ی ماهوار غرجستان نشریه ی  پشین شورای مرکزی ملیت  هزاره  مانند  قبل بحیث نشریه ی مرکز امورانسجام مردم هزاره  به نشر میرسید و همچنان مجله ماهوار پشین ملیتهای برادر نشریه اداره امور ملیتهای شورای وزیران جمهوری افغانستان   که از سال 1362 الی سال 1371 شمسی  بزبانهای ازبکی – ترکمنی – نورستانی –دری و پشه ای در چوکات وزارت اقوام وقبایل وقت نشر میشد مانند سابق به نشرات خود ادامه داد.

شیخ  علی احمد فکور از ماه جوزای سال 1367 الی  ماه ثور سال 1371 شمسی ریس مرکز امور انسجام مردم هزاره بود . اقای شیخ فکور  روحانی روشن ضمیر بود ه که علوم دینی  را همراه با علوم معاصر وعلم نجوم بخوبی فراگرفته است . ایشان یکی از شاگردان دانشمند فرزانه مرحوم محمد اسمعیل مبلغ   و یکی منجمان معروف کشور است . اقای شیخ علی احمد فکور باشنده ی اصلی ولسوالی جغتوی ولایت غزنی بوده و مدت زیادیست که  در شهر کابل بود وباش دارد. شیخ علی احمد فکور در جریان جنگ های دهه هفتاد شمسی در غرب کابل یکی از فرزندان ارشدش را درین جنگ از دست داده است .  او بعد از سقوط حکومت طالبان  چند سالی را در مقام کمیشنر در ریاست مستقل حقوق بشر افغانستان کار نموده اند و او یکی ازعضای حزب حق و عدالت  میباشد.

ماه قوس سال 1370شمسی رهبری مرکزامورانسجام مردم هزاره بخاطر همبستگی وانسجام  بیشترنخبگان وروشنفکران جامعه هزاره اولین جلسه موسسان انجمن فرهنگی فیض محمد کاتب هزاره با اشتراک اقای سلطان علی کشتمند صدراعظم پشین وبرخی ازچهره های مطرح سیاسی درسطح وزرا , معاونان وزیر, رسای مستقل , تاجران ملی وبیش از سه صد تن ازنمایندگان فرهنگی جامعه هزاره درمهمان خانه ی مرحوم شیخ محمدابراهیم محسنی روحانی سر شناس چهار قلعه  ی وزیر اباد شهر کابل  برگزار گردید مرحوم شیخ محمد ابراهیم محسنی از باشندگان اصلی قریه شهیدان مرکز ولایت بامیان بود که دروس  علوم اسلامی را درنجف عراق فراگرفته و از نفوذ فراوان در میان مردمان چهار قلعه وزیر اباد شهر کابل  ودر زادگاهش قریه ی شهیدان بامیان برخوردار بود. روحش شاد باد!ولی اقای واحد سرابی معاون ریس جمهور باوجود  انکه در جلسه دعوت شده بودند بنا برفشار و تهدید تیم حاکم ازاشتراک در ان  خود داری نمودند. جلسه موسسان انجمن فرهنگی فیض محمد کاتب هزاره با شکوه زیاد دایر وطرح  برنامه کاری و اساسنامه ان بعد از برخی اصلاحات  و تعدیلات مورد تصویب جلسه قرارگرفت و به کمیته تدارک وظیفه داده شد تا برای ثبت وراجستررسمی ان اقدام نمایند ولی متاسفانه زمان برای  ثبت و راجستر ان یاری نکرد و چند ماه بعد حکومت داکتر نجیبالله سقوط نمود.  

ماه حمل سال 1368 شمسی الی ماه میزان سال 1370 شمسی   انجینرسلطان حسین خان وزیر پلان پشین جمهوری افغانستان همراه با رهبری مرکز امور انسجام مردم هزاره  کارمشترک جلب کمکها ی مواد غذائی و کمک رسانی موسسات بین المللی در مناطق قحطی زده ی مناطق  هزاره نشین  افغانستان را با برخی از نهاد های جامعه جهانی در کابل وشهر ژینومطرح نمودند که بدین منظور در ماه قوس سال 1369 شمسی ضیافتی جهت صرف غذائی شام  از طرف  انجینرسلطان حسین خان  وزیرپشین  پلان و  رهبری مرکزامور انسجام مردم هزاره به افتخار صدر الدین اغا خان کمشنرعالی ملل متحد در امور مهاجرین  وبیش از سی تن از کارمندان سازمان ملل متحد مقیم کابل در هوتل کانتیننتل ترتیب شده بود که درین  ضیافت شام در مورد جلب کمکهای مواد غذائی ونحوه ی کمک رسانی ملل متحد در مناطق هزاره نشین مرکزی کشورمذاکرات کاری مفصل صورت گرفت و در نتیجه توافق شد تا مقدار بیش از پنجاه هزار تن مواد غذائی سازمان ملل متحد از طریق ولسوالی دوشی ولایت بغلان به ولایت بامیان انتقال پیدا نماید مطابق به این پلان مقدار پنجصد تن مواد غدائی در مرحله اول  قرار بود به بامیان انتقال یابد ولی  تنظیمهای اسلامی که مرکز ولایت بامیان را در اختیار داشت از گرفتن  کمک های مواد غذائی ملل متحد به بهانه اینکه چون این کمکها از طرف دولت کابل  انتقال می نماید مخالفت نموده واز گرفتن ان  ابا ورزیدند با در نظر داشت این وضعیت از انتقال مواد غدائی در مناطق هزاره نشین افغانستان  صرف نظر شد  گرچه که در ان ایام مردم مناطق هزاره نشین مرکزی به قحطی شدید و کمبود مواد غذائی مواجه بودند.

ماه اسد سال 1370 شمسی  در یکی از روز های رخصتی اخیر هفته  شاگردان حربی شوونحی ویا لیسه حربی اردو بالای  دکانداران مردم هزاره در کوته سنگی شهر کابل  با چوب وسنگ و فیر های هوائی حمله نمودند وبرخورد شدید فزیکی رابا دکانداران مذکور انجام داده وقوم  هزاره را با صدا های بلند دشنام میدادند  که نزدیک بود این حادثه خونین بیک برخورد مسلحانه و شورش بزرگتر میان اقوام  هزاره و پشتون مبدل گردد. ولی  متاسفانه سربازان حوزه ششم پولیس محل جریان این برخورد خونباررا  با بی تفاوتی مشاهده کرده  و از برخورد میان جانبین جلوگیری نمی نمودند چون  برای امر حوزه ششم پلیس مقامات بالاتر هدایت داده بودکه  درین قضیه مداخله نکرده تا درین جریان هزاره ها بدنام شده و زمینه سرکوب هزاره ها از طرف تیم حاکم در شهر کابل فراهم گردد  رهبری مرکز امور انسجام مردم هزاره عاجل دست به اقدام شده و با قوماندان گارنیزیون کابل تماس برقرار کرده   و مشترکا از تشدید خشونت  وتاراج اموال دکانداران هزاره جلوگیری نمودند و فیصله کردند تا امر حوزه  ششم پولیس بنا برغفلت در وظیفه از کار سبکدوش  و برای دکانداران مجروح و اسیب دیده  کمک عاجل طبی رسانیده شود واموال تاراج شده ی دکانداران هزاره از طرف دولت جبران خساره گردد که خوشبخاتنه در اثر مداخله و میانجگری رهبری مرکز امور انسجام مردم هزاره موضوع  حل  وازتداوم  فاجعه ی دردناک جلوگیری بعمل امد.

ماه میزان سال 1370شمسی داکتر نجیبالله  بخاطر تشریح مشی مصالحه ملی دید وبازدید با برخی از چهره های غیر حزبی در دفتر کارش انجام میداد  این ملاقات ها هنگامی انجام میشد که داکتر نجیبالله با برخی از رهبران احزاب اسلامی مقیم پشاورنزدیکی بیشتر پیدا نموده  و به تفاهم  وفیصله های رسیده بودند ومیخواست برخی از چهره های سیاسی اقوام دیگر نزدیک به حکومت را  نیز با خود  همراه نماید .داکتر نجیبالله برای این منظور دریکی از ملاقات های گروهی با یکتعداداز چهره های غیر حزبی مردم هزاره که سناتور میر محمد سلام میر زاد یکی از دوستان صاحب قلم نیز در ان حضور داشت  اوبا  گلایه وشکایت از صاحب قلم گفت که من  و صاحب قلم در شرایط  مبارزات مخفی حزب دموکراتیک خلق  ازاخیرسال 1355الی  ماه ثورسال 1357 شمسی   در شهر کابل فعالیت مشترک مخفی حزبی و سازمانی داشتیم که من به صفت منشی حزبی شهر کابل  و صاحب قلم منشی حزبی ناحیه اول شهر کابل  و خان محمد معلم لیسه حبیبیه و منشی حزبی ناحیه هفتم شهر کابل جلسات حزبی سه نفری را در منزل خان محمد واقع در نزدیکی تپه  ی توپ چاشت گذر گاه کابل دایر میکردیم  و در ختم جلسات هردوی ما دریک بایسکل سوار شده و بشکل دونفری که من بایسکل را میراندم و اودر پیش روی من سوار میشد واول من خانه ی خود در مکروریان رفته و بعدا اوبا بایسکلش بطرف خانه اش در خیر خانه میرفت  که تا این اندازه ما هردو با هم دیگر نزدیک بودیم  اما متاسفانه بعد از استعفی اقای کشتمند از حزب وطن او بامن در مخالفت  و تقابل قرار گرفته و از اقای کشتمند حمایت و پشتیبانی میکند.

از اوایل سال 1362الی اخیر سال 1363  شمسی  صاحب قلم معلومات مفصل حاوی بیش از 250 صفحه ی تایپی را تحریرو به تعداد شش کاپی تایپ ودر شش جلد دوخته و پشتی گردیده بود که درین یادداشت مجلد در باره ی قدامت تاریخی مردم هزاره  و مظالمی که از طرف حکام مستبد بالای شان انجام شده بود موقعیت جغرافیائی تعداد تقریبی نفوس- ترکیب قومی و منابع طبیعی وتولیدات زراعتی و حیو انی در هر محل و حضورگروه ها و تنظیم های اسلامی در هر ولسوالی مناطق هزاره نشین کشور و ایجاد حکومت محلی توسط گروه های اسلامی در مناطق هزارستان مرکزی  تذکر رفته بود که معلومات لازم را در مورد هر ولسوالی هزارستان برای خواننده ارایه میکرد . یک- یک  کاپی  کتاب مذکور را به مقامات ارشد رهبری حزب و دولت  , ارایه ویک کاپی ترجمه شده ان به  مشاور وزارت اقوام وقبایل  داده شد.با استفاده ازین یادداشت مجلد  درهنگام ملاقات ها با رهبران حزبی و دولتی در مورد داعیه برحق جامعه هزاره تاکید  وصحبت توضیحی انجام میشد که باالاخره این  صحبت ها اثر گزار شده تا اینکه در ماه میزان  سال 1364 شمسی شورای مرکزی ملیت هزاره ایجاد گردید.دوکاپی کتاب نزد صاحب قلم بود که متاسفانه در سال 1371 شمسی در اثر جنگهای  میان تنظیمی تلف گردیدند.

              پشتی اول مجله غرجستان نشریه ی شورای مرکزی ملیت هزاره که درسال1366– ش. چاپ گردیده است.

      نمونه های از پشتی کتاب های چاپ شده ی صاحب قلم در شهر کابل

                                    

        پشتی اول واخیر رساله لهجه های مروج مردم هزاره  که در سال 1365 – ش. چاپ گردیده است.

                    پشتی اول ودوم لهجه های مروج مردم هزاره که در سال 1369 –ش. چاپ گردیده است


           تصویری از پشتی اول رساله  اتنوگرافی هزاره ها که در سال 1365 ش چاپ شده است.

 

پشتی اخیریکی شماره های مجله ی ماهوار ملیتهای برادر نشریه  وزارت امور اقوام وقبایل پشین جمهوری افغانستان که در سال 1365 شمسی چاپ ونشر شده است.

خوانندگان محترم اگر کدام نظر و پشنهادی در مورد این سلسله  مقالات داشته باشند لطفا نظر و پشنهاد شان را  به ادرس امیل که قبلا در مقالات پشین نشر شده ارسال نمایند...... ادامه دارد..........

-چهاردهم - ماه -اپریل – سال- 2013

 

 

 

 

 

 

 

 

++++++++++

قسمت پنجم

نتیجه گیری مختصر ازقسمت اول الی قسمت چهارم

هدف ونیت ازنشر مقالات در باره شورای مرکزی ملیت هزاره جهت اگاهی مردم افغا نستان و خاصتا نسل جوان کشورازاتفاقات و رخدادهای گذشته درقبال مردم هزاره بوده است.همه میدانند که مردم هزاره یکی ازاقوامی اند که نسبت به سایراقوام در سرزمین استبداد زده ی افغانستان  بسشترین بیعدالتی ,تبعیض , تعصب ,قتل عام ها ی خونین و زمین سوخته  را درطی مدت سه سده وبخصوص دریک قرن اخیرازجانب نظام های خاندانی محمد زائی و ال یحیی وحکومت جمهور تاجدار سردار داود وباشروع حکومت های ایدئولوژِیکی چپ دموکراتیک , حکومت اسلامی مجاهدین  و حکومت افراط گرای طالبان متحمل گردیده است.نظامهای سلطنتی وخاندانی تلاش نموده است تا مردم هزاره را از سیاست و حکومتداری دورنگاه داشته ودرانزوای سیاسی قراردهند وهمواره ازشیوه های گوناگون سرکوب علیه  این مردم  استفاده نمودند که میتوان از قتل عام  وبیعدالتی و تبعیض علیه هزاره ها  بوسیله ی عبدالرحمن جابروسرکوب  خونبارهزاره ها  وپور نمودن زندان ها و سیاه چالها از انان درزمان حکومت های خاندانی محمد زائی و ال یحیی توسط حکام محلی و کوچیها ی  پاکستانی وقتل عام هزاره ها توسط  حکومت چپ برهبری حفیظالله امین و بیعدالتی و تبعیض توسط حکومتها ی چپ دموکراتیک برهبری کارمل وداکترنجیباالله  و کشتارجمعی ,بیعدالتی و تبعیض بوسیله حکومت اسلامی مجاهدین برهبری ربانی وهمچنان قتل عام هزاره ها بشکل دسته جمعی  و ایجاد زمین سوخته ونابودی بودای بامیان توسط حکومت بنیاد گرا ومتحجرطالبان را تذکر داد.

حکومت ایدئو لوژیکی چپ دموکراتیک برهبری حفیظ الله امین  با سردادن شعارهای انتر ناسیونالییستی و کارگری هزاره ها را بجرم هزاره بودن  قتل عام نمود و برای سربازان دستور داده بو د که سر هزاره ازمن و ومال وناموس شان از شما باشد با ادامه ی همین شعار به دستورحفیظالله امین کشتارجمعی هزاران تن ازمردم  هزاره  از شهرکابل و مخصوصا حادثه ی خونین  چنداول اغازشد که , هزاره های کارگر روزمزد ,گرفته تاکراچی وانان , حمالان وتبنگ داران دست فروش و کارگران حمامها, علمای دینی,محصلین و همه اقشار جامعه هزاره را بشکل گروپهای دسته جمعی درپلگونها زنده به گورکرد ند و بنا برتعصبات قومی علیه هزاره  فیلسوف عصر محمد اسمعیل مبلغ  را اعدام ولی عبالرب رسول سیا ف رهبر اتحاد اسلامی را بعدا ازاد نمود .وهمچنان طبق دستور حفیظالله امین  نیرو های امنیتی و استخبارات حفیظالله امین بنام کام   بیش از یکهزار و دوصد تن از مردم هزاره ی بامیان اعم ازعلما ,دهقانان ,کسبه کاران ومتنفذین قوم را درظرف یکروز در مرکز بامیان کشتار جمعی نمودندودرولسوالی دره صوف سمنگان  خان اباد قندوز ,شهر مزار شریف , دهن غوری بغلان  وشهرهرات نیز برضد مردم هزاره سیاست  تصفیه ی قومی وکشتار جمعی را انجام دادند.

جامعه ی هزاره درجریان دست بدست شدن قدرت و پهیره بدلی ها درنظام های سیاسی افغانستان همیشه قربانی اصلی درین رخدادهای خونین بوسیله ی حکام مستبد  بوده است وهریک از حکومتها سعی نموده تا هزاره ها را درانزوای سیاسی و دور از اداره و حکومتداری قرار دهند زیرا درزمان حکومتهای سلطنتی ال یحیی تعدادکارمندان  ملکی ونظامی در قدمه های  گوناگون از بیست تن در ان ایام تجاوز نمیکردند.گرچه  بعد ازهرقتل عام هزاره ها  این حکومت ها زیرتاثیرعوامل خارجی ظاهرا تلاش نموده  تا حد معین و خیلیها محدود برای مردم هزاره حقوق نسبی درساحه ی سیاست قایل شوند که ازجمله میتوان بعد ازحضور نیروهای شوروی در دهه هشتاد میلادی در افغانستان را تذکر داد .حکومتهای ایدئو لوژیکی چپ  وابسته به  حزب دموکراتیک خلق برهبری ببرک کارمل و داکتر نجیبالله که با وجودعلایق تبعیض عمیق که علیه مردم هزاره داشتند نا گزیر شدند تایک سلسله حقوق ابتدائی وخیلی ناچیز را برای مردم هزاره قایل شوندازجمله تاسیس شورای مرکزی ملیت هزاره و راه یافتن تعدادمحدودی ازتحصیلکردگان جامعه هزاره درحکومت وقت را یاد اوری کرد ولی بازهم این اقدامات  محدود ودست وپاگرفته  وخیلیها ناچیز ازطرف انان مانند  قطره ی ابی درمیان  یک اوقیانوس عظیم بوده است ازانجائیکه شورای عالی قبایل و شورای عالی کوچیها باتشکیلات وسیع و با صلاحیت های کلان درچوکات وزارت اقوام وقبایل وقت وجود داشتند بناء تاسیس شورای مرکزی ملیت هزاره  دردهه هشتاد  نمی تواند کدام امتیازکلان برای هزاره ها دانسته شود .

با تعین تعداد محدودی ازنخبگان ملکی ونظامی مردم هزاره دردهه هشتاد میلادی  که تعدادشان  از یک فیصد ازمجموع  تعداد  بیش ازهشتصد هزارنفر پرسونل و کارمندان ملکی و نظامی  حکومت های ان زمان تجاوزنمیکردند  درحالیکه ارقام حضور هزاره ها در حکومت نظر به ترکیب قومی جامعه ی افغانستان در ان ایام خیلیها ناچیر و تبعیض امیز بوده است چون از مجموع  نزدیک به دو هزار تن از جنرالان زمان داکتر نجیبالله صرف برای  شش تن ازفرزندان هزاره  رتبه جنرالی رسیده بودند و ازمجموع  بیش ازصد تن اعضای شورای انقلابی صرف پنج تن ازچهره های قومی مردم هزاره عضویت پیدا نمودند و ازمجموع اعضای کابینه ی تقریبا چهل نفری دولت های دهه هشتاد صرف دوتن بشکل سمبولیک عضویت کابینه را داشتند و از مجموع دوصد تن اعضای کمیته مرکزی حزب حاکم صرف پنج تن از مردم هزاره عضویت  پیدا کرده بودند.

حضور تعداد ناچیزی ازنمایندگان و نخبگان مردم هزاره  درتشکیلات وسیع ملکی و نظامی حکومت وکابینه  ,شورای انقلابی, کمیته مرکزی حزب حاکم  از لحاظ ترکیب قومی جامعه هزاره در افغانستان تناسب نداشته است  این  حاتم بخشی های خیلیها نا چیز برای رنگ قومی دادن نظام دردهه هشتاد میلادی ان هم بشکل سمبولیک ونمایشی  در اثر فشار شورای مرکزی ملیت هزاره  و نفوذ گسترده ی شوروی  وقت بالای حاکمان وقت صورت گرفته بود تا تیم حاکم برای شورویها نشان دهند که در عمل طرفدار برابری حقوق اقوام گوناگون میباشند در حالیکه در خفا و پنهانی برخوردهای تعصب امیز برخی از حلقات و رهبران برتری خواه قومی مشهود بوده است .

دولتهای ایدئو لوژیکی  چپ وابسته به حزب دموکراتیک خلق افغانستان در دهه هشتاد میلادی با  وجود داشتن اندیشه و تفکر برابری حقوق اقوام گوناگون برخی از رهبران ارشد ان حزب نگاه تبعیض امیز و تعصب  اشکاروبی رحمانه نسبت به مردم هزاره داشتند و در جلسات مهم و سرنوشت ساز در باره برایری حقوق اقوام افغانستان تعصب ونظریات برتریخواهانه ی قبیلوی خودها را علنا  برملا میساختند. چنانچه شهنواز تنی در سال 1365 شمسی هنگامیکه او لوی درستیز وزارت دفاع بود در یکی جلسات  ان وزارت با حضور داشت مشاورین روسی  که در مورد منظوری تشکیل غند 520 قومی مردم هزاره واقع در چها راهی حاجی قمبر کابل  فیصله صورت میگرفت اقای شهنواز تنی برای مشاورین نظامی شوروی وقت  گفته بود که اگر تشکیل غند قومی 520  هزاره منظور گردد امکان دارد هزاره ها ازطریق این غند قومی دست به کودتای نظامی علیه حکومت بزند و بدین ترتیب او تلاش نمود که ذهن  شورویها  را علیه هزاره ها تحریک نموده تا توسط شوروی ها مانع تشکیل غند مذکور گردداما باالاخره هیات بررسی از قرارگاه وزارت دفاع  بشمول سر مشاور روسی ان وزارت در قرار گاه غند جدید التشکیل 520 قومی بخاطر بررسی مجددحضور یافتند و ازنزدیک اوضاع غند پشنهادی را بررسی نموده که بعد از چند ماه قناعت مشاورین روسی ومقامات وزرات دفاع از طریق رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره فراهم گردیده  و تشکیل غند 520 قومی را منظور کردند.

اقای نجم الدین کاویانی حدود یک دهه مسول تشکیلات کمیته مرکزی وعضو دفتر سیاسی حزب دموکراتیک خلق افغانستان  و معاون حزب وطن و درعین حال چندین سال  بخاطر رهبری و تنظیم امور دولتی و حزبی قیمومیت ولایت بلخ را از طرف رهبری حزب و دولت به عهده داشت او دریکی از جلسات خصوصی با نخبگان تاجک در شهر مزار شریف  گفته بود که  بلخ سرزمین اصلی تاجک ها است بایداز جابجائی و رشد کادر های  سایر اقوام و بخصوص هزاره ها در مقامات رهبری ولایت جلوگیری شود و اوبرهبری دولتی و حزبی  ولایت بلخ  هدایت میداد که کادرهای میان رتبه دولتی و حزبی مردم هزاره را از مقامهای شان سبکدوش نمایند.بطور نمونه میتوان از برطرفی انجینر خادم حسین ازمقام معاونیت ولایت بلخ وبرطرفی علی بابا ولسوال نهر شاهی ازمقام  ان ولسوالی  و زندانی نمودن حاجی عبدالخالق ابغه ریس اقوام و قبایل بلخ را تذکر داد .و همچنان اقای کاویانی مسول پشین  تشکیلا کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق  عبدالصبور نبرد یکی از حزبی های تاجک تبارولایت غزنی  را بجای سهمیه ی کادر حزبی مردم هزاره در سال 1367شمسی بحیث منشی حزبی ناحیه ششم شهرکابل تعین نموده بودکه نمونه ی دیگر از تعصبات علیه هزاره ها را  نشان میدهد. 

هزاره های داغستان کنونی فدراسیون روسیه از زمان حکومت عبدالرحمن  جلاد از مناطق هزارستان مجبور به کوچ اجباری گردیده که بعد از پناهنده شدن در سرزمین داغستان انوقت مسکن گزین شدند و تعداد نفوس هزاره های مهاجر در جمهوری خود مختار داغستان تا سالهای 1365 شمسی تقریبا بیک میلیون نفر میرسیدند.درماه سرطان سال 1365شمسی کنگره هزاره های جمهوری خود مختارداغستان فدراسیون روسیه برگزارگردیدگرچه درین کنگره ی مردم هزاره داغستان ازشورای مرکزی ملیت هزاره در کابل نیز جهت اشتراک درکارکنگره دعوت نموده بود ولی بنابرتعصب وتبعیض که عیله هزاره ها وجود داشت  وزارت خارجه وقت  مانع اشتراک نمایندگان هزاره ها درین کنگره شده ودعوت نامه را بعد ازختم کنگره به اطلاع شورای مرکزی ملیت هزاره رسانیده بود.ولی  دوتن ازمحصلین تاجک تبار افغانستان مقیم شهردوشنبه تاجکستان را بنام محصلین مردم هزاره جهت شرکت درکارکنگره هزاره های داغستان اعزام نموده بودند .اما متاسفانه هیچگونه گزارشی ازنتایج اشتراک دونفرمذکوردرکارکنگره هزاره های داغستان دستیاب نگردید.

حلقات حاکم وقت برهبری داکتر نجیبالله  و سلیمان لایق که  داکتر نجیبالله  همیشه لایق را استاد خطاب میکرداز براورده شدن برخی مطالبات جرگه سراسری مردم هزاره ناراض ومخالف بودند  ودر صدد ایجاد اختلاف در داخل صفوف شورای مرکزی ملیت هزاره گردید وبرای  تضعیف  و منحل کردن شورای مرکزی ملیت هزاره  وجلوگیری از خواسته های مشروع هزاره ها تشکیلات دیگررا بنام شورای صلح مناطق هزاره جات با فشار و تهدید بالای عبدالرزاق توفیق وکیل پشین پارلمان و معاون شورای مرکزی ملیت هزاره  در ماه دلو سال 1366 شمسی  تاسیس نمودند که  با ایجا این  تشکیلات میخواستند از خواسته های  این شورا که در جرگه سراسری مردم هزاره در کابل مطرح و تصویب گردیده بود  جلوگیری ممانعت به عمل اورده  تا شورای مرکزی ملیت هزاره را ازهم بپاشاند چون جرگه سراسری مردم  هزاره  تطبیق مطالبات ذیل را از حکومت داکتر نجیبالله تقاضا داشتند  .

      -       رفع تبعیض و بیعدالتی علیه هزار ها

-                                         خود مختاری مناطق هزاره نشین مرکزی افغانستان .

-                                         تشکیل ولایات جدید  پنجگانه بر اساس طرح جرگه سراسری در مناطق هزاره نشین مرکزی.

-                 تقرر کادر های تحصیل کرده ی مردم هزاره در مقامات حکومتی و حزبی  متناسب با شعاع وجودی نفوس شان .

-                                         معرفی واعزام جوانان مردم هزاره در موسیسات تحصیلی داخلی و خارجی بدون کدام تبعیض قومی.

-                                         تاسیس دانشکده ی  فقه جعفری در چوکات دانشگاه کابل.

نظام های حاکم انحصارگرا همواره تلاش نموده است تاساختار ها و نهاد های اجتماعی و سیاسی مردم هزاره را ازداخل بوسیله عوامل شان در داخل نهاد های  خود هزاره  ها تضعیف و منشعب  سازند چنانچه در دهه نود میلادی حکومت اسلامی مجاهدین برهبری  ربانی برای از هم پاشا نیدن حزب وحدت اسلامی برهبری شهید مزاری که داعیه دار تامین حقوق حقه ی هزاره ها و شیعه بودکه حکومت ربانی برای نابودی  حزب وحدت از اقایون  ایت الله  سید فاضیل , سید مصطفی کاظیمی و شیخ محمد اکبری منحیث عوامل  داخلی حکومت در داخل حزب وحدت اسلامی  استفاده نموده  وحزب وحدت را بدو قسمت تقسیم کرد و  جنگ های خونینی را در افشار وغرب شهر کابل بر علیه حزب وحدت برهبری شهید مزاری براه انداخته ومردم هزاره شاهد کشتارجمعی سه ساله توسط حکومت  اقای ربانی در افشار وغرب کابل بودند.

 نظام های انحصارگرا ی قومی از قماش ها و کته گوریهای  گوناگون که تا هنوزبقدرت رسیده همواره سعی نموده تا از اقوام رانده شده از قدرت بحیث سپاهی  و افراد عادی در بازیهای سیاسی کارگیرند و اگر گاهی ودر برخی مواقع  نخبگان  سیاسی اقوام هزاره و ازبک مطالبات دادخواهانه خودها را  در برابر نظامهای استبدادی حاکم مطرح نموده اند همیشه بنامهای بغاوت کننده سرکوب  ونابودگردیده  است .

چنانچه  داکترنجیبالله در اخیرین روز های حکومتش مذکرات سیری و سازش را با بعضی از احزاب هفتگانه در پشاور پاکستان اغاز نموده بود که  یکی از شرایط احزاب هفتگانه ی مقیم  پشاورتصفیه وحذف هزاره ها و ازبکها ازبدنه ی حکومت بود که خواسته های انان ازطرف تیم قومی  داکتر نجیالله پذیرفته شد واقای سلطانعلی کشتمند صدر اعظم پشین را از مقام صدارت برکنار و بعدا طرح سوئ قصد نا فرجام را  علیه او انجام دادکه منجر به زخمی شدن ایشان  درمسجید گردید درحالیکه اقای سلطانعلی کشتمند صدر اعظم پشین یکی از بهترین و شایسته ترین صدراعظم در صد سال اخیر افغانستان بوده است وحتی رقبای وی در داخل نظام نیز به استعداد فوق العاده ی ایشان در وسعت نظر , نگاه ملی علایق فاقد تبعیض  ومدیریت خوب حکومتداریش تحسین میکردند و همچنان  داکتر نجیبالله وتیم قومیش در صدد توطیه و حذف چهره های  برجسته ی ازبک ها  و بخصوص حذف و ترورجنرال د وستم  را برنامه ریزی نموده بود وهمه توطیه ها علیه شخصیتهای هزار ه و ازبک در تفاهم با  برخی احزاب هفتگانه مقیم پشاور صورت گرفته بود و داکتر نجیبالله تلاش داشت در پناه احزاب قومی مجاهدین مقیم پشاور حکومتش ر ا از حکومت حزبی بیک حکومت قومی تبدیل کند  ولی  این تلاش داکتر نجیبالله نتیجه نداده و منجر به سقوط حکومت اوشد.اما نقش جنرال دوستم را در سقوط حکومت داکتر نجیبالله و پیروزی مجاهدین نه میتوان نا دیده گرفت .

 در دهه نود میلادی با بقدرت رسیدن حکومت اسلامی مجاهدین  برهبری ربانی , برای احزاب اسلامی مردم هزاره کدام سهمی در حکومت مجاهدین  قایل نشدند باوجود انکه تنظیمهای اسلامی مردم هزاره درهنگام جهاد نقش عمده درجهاد داشتند اما دولت اسلامی مجاهدین  برهبری ربانی با راه اندازی جنگهای خونین  علیه مردم هزاره و حزب وحدت برهبری شهید مزاری که منجر به قتل عام های  خونین در شهر کابل و افشار گردید و همچنین حکومت افراطگرای طالبان برهبری ملاعمر با کشتار وقتل عام  وسیع مردم هزاره در کابل ,مزارشریف , بامیان و یکاولنگ و دیگر مناطق هزاره نشین و انهدام اثار باستانی ملی افغانستان بودای بامیان و با اتش زدن خانه های مردم دریکاولنگ و به شهادت رسانیدن رهبرهزاره ها شهید مزاری همراه بود  ودیگر اینکه  طالبان بااعلان فتوای خود که در ان گفته بود هزاره ها یا مسلمان شوند ویا در قبرستان بروند و یا  افغانستان را ترک نمایند این فتوای انان علیه هزاره ها حیرت وتعجب همه  مردم دنیا را برانگیخته بود.

اکنون حکومت طرفدارامریکا وغرب نیز بنا برنگاه تبعیض امیز  طی دوازده سال پروسه ازاد سازی طالبان تروریست را از زندان ها سرعت و شدت داده  وبدین وسیله  تیم حاکم میخواهد تا صفوف  طالبان تروریست را تقویت نمایند .در شرایط فعلی نیز تیم حاکم  در طی مدت بیش از یک دهه زیرتاثیروسایه جامعه ی جهانی و شعارهای دموکراسی و جامعه ی مدنی با ناگزیری کامل مانند حکومت های دهه هشتاد میلادی تعداد محدودی از نخبگان مردم هزاره را در قدمه های مختلف در تشکیلات وسیع بیش از هفتصد هزار نفری ملکی ونظامی حکومت کنونی بطور سمبولیک  جا داده است که نظربه تناسب نفوس  و شعاع فزیکی جامعه هزاره خیلها محدود و ناچیز میباشند که تعداد شان در تشکیلات حکومت کنونی از رقم یک فیصد تجاوز نمیکنندو هر روز ساحه کاربرد را برای کادر های مردم هزاره شامل در حکومت تنگتر و محدودتر میسازد.باوجودبودن امنیت کامل در طی مدت بیش از یک دهه در مناطق هزاره نشین مرکزی و سرا زیر شدن میلیاردها دالر در کشور حد اقل باز سازی و احداث پروژه های  زیر ساختی درین مناطق صورت نگرفته است .

 با وجود حضور مدت تقریبا  یازده سال نیروهای ناتو در افغانستان مردم مناطق بهسود, دای میرداد, دایکندی , ناهور ودیگر مناطق هزاره نشین  همه ساله  قربانی  کشتار جمعی حملات کوچیهای طالبی میشوند و هر سال در سه ماه فصل تابستان خانه ها و زمین زراعتی مردم محلی بوسیله کوچیهای طالبی تاراج میگردند وهم چنان در مناطق خاص ارزگان هزاره ها سربریده شده  و سر بازان مردم هزاره در قطعات نظامی کنونی در قشله های عسکری  مورد حمله ی سربازان همکاربجرم هزاره بودن قرارگرفته و ترور میشوند این است نمونه ی از شعار موکراسی غربی بوسیله ی  تیم حاکم  .

شهید مزاری میگفت: که تاریخ افغانستان مملو ازتحریفها و تبعیضات واستبداد نظامهای تمامیت خواه بوده است زیرادرمناطق مرکزی وشمال کشورتقسیمات ملکی غیرعادلانه  وتبعیض آمیزانجام گردیده که تاهنوزمیراث شوم آن درین مناطق بیداد میکنند. او برای اولین بارغیر متمرکزسازی نظام را مطرح و خواستار تغییر نظام ریاستی در کشورگردیدوباورداشت که متناسب با شعاع وجودی وتکثر نفوس وتناسب فزیکی اقوام هرمحل باید درهرمحل ,ولسوالیها -ولایات وایالات جدید تشکیل شوندومردم هرمحل والیها ,ولسوالها و شهرداران را انتخاب تا انان دربرابرمردم مسول و جوابده باشند. برای حل بحران دیرپای کنونی افغانستان وبخاطر رفع تبعیض ونابودی استبداد تکقومی و سهیم ساختن اقوام گوناگون بالای سرنوشت شان یگانه راه منطقی و قابل قبول برای جامعه ی  کثیر القومی افغانستان  تغییر نظام ریاستی تک محور کنونی بیک نظام غیر متمرکز فدرال پارلمانی میباشد. بنابرپیشینه ی ساختار تاریخی ,خصوصیات اجتماعی و فرهنگی, ترکیب قومی وموقعیت جغرافیائی ومطابق به حضورفزیکی و شعاع وجودی نفوس اقوام باشنده ی هرمحل ,افغانستان را میتوان به ایالتها  و ولایات  گوناگون تقسیم ونامگذاری نمود تاهیچ یک ازاقوام به بهانه تعلقیت قومی, زبانی ومذهبی مورد تبعیض وبیعدالتیهای هویتی قرارنگیرند . چون ازگذشته ها نیزهریک ازاقوام بزرگ ترافغانستان سرزمین خویش را داشته وبنامهای منا طیق شان یاد میشوند .

فرجام سخن

دردولتهای ایدئو لوژیک دهه هشتاد زیرنام وسایه ی انترناسیو نالیزم وبرایری حقوق خلقها بالای مردم هزاره استبداد تکقومی بشکل غیرعلنی وپنهانی ان اعمال میشد ولی  امروزنیزهمان چهره های قومگرائی تیم حاکم کنونی زیرنام وسایه ی دموکراسی برحقوق حقه اقوام هزاره تاخت وتاز نموده ودرمجالس سرنوشت سازودرهنگام اخذ تصامیم مهم با تبعیض وتعصب عریانتر ازگذشته در باره ی مردم هزاره عمل میکنند زیرا مردم عوام  و لشکر اکثریت خاموش جامعه صرف شعارها و سیمای  ظاهری  هردو نظام  رامی بینند  که در عقب این شعار ها و سیمای ظاهری شان  توطیه ها و تبعیض  پنهان بوده وهست  وهردو نظام طرفدار نظام سوسیا لیستی و طرفدار نظام سرمایه داری و دموکراسی میباشنددر حالیکه هردو در قبال مردم هزاره و ازبک نگاه تبعیض امیز یک سان را دارند و برای جلوگیری از نقش و تامین حقوق اقوام مذکورسیاست یک سان را تعقیب میکنند.

در طی مدت یکقرن اخیر تجربه  نشان داده است که نظام های خاندانی محمد زائی وال یحیی وباشروع حکومت های ایدئولوژِیکی چپ دموکراتیک , حکومت اسلامی مجاهدین  و حکومت افراط گرای طالبان که همه ی سیستم های  حکومتی  شان دارای ساختار ریاستی فرد محوربوده و اراده و فیصله های فرد اول مانند امیر , پادشاه و رسای جمهورهمگی حثیت قانون را داشتند بناء تا زمانیکه  سیستم نظام  متمرکز ریا ستی با اشکال و عناوین گوناگون ان به نظام غیرمتمرکز با انتخابی شدن  مسولان محلی در ولایات , ولسوالی ها و شهر داریها در افغانستان  تغییر نه کند هرگز بیعدالتی ,تبعیض و تعصب علیه اقوام رانده شده از قدرت از بین نخواهند رفت وبرای حل اساسی و ریشه ی استبداد وبیعدالتی باید برای مردم کشور بخاطر دادن تعین سرنوشت شان نظام غیرمتمرکز تشکیل شود.

با پوزش ازخوانندگان محترم خواهشمندم درمقاله ی قسمت چهارم نام فرزند کاتب هزاره راازعبدالله به محمد مهدی وقرابت فامیلی علی بابا شاهوازپسرکاکا به برادر زاده ی کاتب هزاره تصحیح نمایند وهمچنان ازاقای رضا کاتب که درزمینه ی اصلاح ورفع این اشتباه کمک نمودند متشکرم. با  احترام نبی زاده

 خوانندگان محترم اگر کدام نظر و پشنهادی درمورد این سلسله  مقالات داشته باشند لطفا نظر و پشنهاد شان را به ادرس امیل که قبلا درمقالات پشین نشر شده ارسال نمایند........... ادامه دارد..........         

 

-         هفتم - ماه –اپریل– سال- 2013

 

 

 

+++++++++++++++++++++

 

قسمت چهارم

رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره با یکتعداد ازچهره های بانفوذ قومی درمناطق گوناگون هزاره نشین تماس برقرار نموده بودند که ازجمله میتوان ازمحمد امیر بیگ یکی ازچهره سرشناس قومی ونماینده تنظیم اتحاد اسلامی ازولسوالی لعل و سرجنگل ولایت غور نام گرفت  محمد امیر بیگ و خادم حسین بیگ ریس شورای مرکز ملیت هزاره از میران با نفوذ و با اقتدار در دو  منطقه ی ولسوالی  لعل و سرجنگل بودند که ایندو از گذشته های دور سالها برای رهبری این دو منطقه میان همدیگر رقابت داشتند اما محمد امیر بیگ درین بازیهای رقابتی  بارها شانس نیاورده و در برابر میر خادم حسین بیگ و برادر بزرگش علی حسین بیگ شکست خورده است رقابت میان دو میر ولسوالی لعل و سرجنگل ولایت غور در جریان جنگهای میان تنظیمی در داخل هزارستان مرکزی در دهه شصت شمسی به دشمنی تبدیل گردیده بود. ولی با امدن  محمد امیر بیگ از پاکستان به کابل بعد ازچندین بار ملاقات اوبا میر خادم حسین بیگ ریس شورای مرکزی ملیت هزاره زمینه اشتی و صلح  میان هر دو میر متنفذ و مقتدر ولسوالی لعل وسرجنگل  فراهم گردید که برای اشتی دادن هردو میر رقیب لعل و سرجنگل , صاحب قلم  وغلام علی بیگ برادر محمد امیر بیگ عضوحرفوی شورای مرکزی ملیت هزاره و بعدا سناتور انتصابی و سروربیگ برادر زاده محمد امیر بیگ و قوماندان غند قومی در شهر چغچران ولایت غورنقش و سهم عمده داشتند . سرور بیگ برادر زاده محمد امیر بیگ بعد از به قتل رسیدن کاکایش  قوماندان غند قومی ولسوالی لعل وسرجنگل در شهر چغچران بود.اما او بعد از سقوط حکومت داکتر نجیبالله به شهر مزار شریف نقل مکان نمود و در مزار شریف همان غند قومی ولسوالی لعل وسرجنگل ولایت غور را در چوکات قطعات جنبش ملی اسلامی از نیمه ی سال 1371-الی نیمه  سال 1374 شمسی فعال نموده بود مگر متاسفانه درماه سنبله سال 1374 شمسی سرور بیگ بنا بر مریضی که عائید حالش بود پدرود حیات گفت مرحومی از دوستان نزدیک صاحب قلم و سناتور میرسلام میر زاد بود و با ارادت خاص روابط صمیمانه با همدیگر داشتند روحش شاد باد.

محمد امیر بیگ درماه جوزای سال 1366شمسی توسط محمد ناصرمدیرتحریرات صاحب قلم ویکی ازنزدیکان او ازپاکستان به کابل دعوت و درهوتل کانتی نینتل کابل جابجا  گردید محمد امیر بیگ مشهور به بچه ی  ملنگ پیش از هفت ثور با برخی از رهبران حزب حاکم اشنا و معرفی بود چون او تکلیف مریضی داشت در شفاخانه چهار صد بستر اردو تحت تداوی قرار گرفت بعداز پنج ماه تداوی  صحت او بهبود پیدا کرد و محمد امیر بیگ بعد از مذاکره و ملاقات با مقامات رهبری دولت تصمیم گرفت تا همراه با نیروهای مربوطه اش به ولسوالی  لعل وسرجنگل  برود وبدین ترتیب تشکیل یک غند قومی درچوکات وزارت دفاع  درولسوالی لعل وسرجنگل ولایت غوربرایش منظوری داده شد. سپس او همراه با یک هیات عالی رتبه دولتی شامل صاحب قلم ونمایندگانی ازوزارتهای دفاع , داخله  وامنیت دولتی  از کابل به شهر چغچران مسافرت یک هفته انجام دادند که افراد طرفدار محمد امیر بیگ و خادم حسین بیگ ریس شورای مرکزی ملیت هزاره که اززادگاه شان درشهرچغچران امده بودند با هیات مرکزدیدار کردندو,هیات مرکز بعد از مذاکره وملاقات با انها اساس یک غند قومی مشترک شامل نیروهای محلی  مربوط به انان رابخاطر فعال نمودن ولسوالی لعل وسرجنگل گذاشتند و فیصله بعمل امد که این  غند قومی تحت رهبری و قومانده ی محمد امیر بیگ تشکیل وباید تا ماه حوت همان سال از طریق وزارت دفاع تجهیز و اکمال گردد و بعد از به پا استاده شدن  ان ,غند قومی مذکور در زادگاه محمد امیر بیگ جابجا شود ولی افسوس که پس از رفتن محمد امیر بیگ به طرف ولسوالی لعل و سرجنگل مخالفین از جریان امدن ایشان اگاهی پیدا نموده بود وقبل از رسیدن او به زادگاهش در مسیر راه  مخالفین کمین افراز کرده و افراد غند قومی پراگنده  ومتواری شدند ومتاسفانه محمد امیر بیگ را بقتل رسانید که خدواند مغفرت نماید.

 

  ماه حوت سال 1366 شمسی صاحب قلم  , خادم حسین بیگ و محمد امیر بیگ یکی دیگر ازمیران ولسوالی لعل و سرجنگل همراه با مقامات رهبری دولتی وحزبی ولایت غور و نمایندگان وزارت های دفاع ,داخله و امنیت دولتی بعد از افتتاح و ایجاد غند قومی ولسوالی لعل وسرجنگل متشکل از نیروهای مسلح  محلی در صحن مهمان خانه  ی دولتی در شهر چغچران دیده میشوند.

ماه سرطان سال 1366شمسی حاجی اسمعیل باشنده اصلی ولسوالی دایمیرداد ولایت وردک میدان  و مهاجر در کشور ایران

جهت اشتراک در جرگه سراسری مردم هزاره به کابل امد وبعد از شرکت در جرگه ی سراسری  او در باره مشکلات مهاجران مردم هزاره با رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره مذاکره و صحبت نموده  و میگفت که مهاجران مردم هزاره در جریان رفت وامد از بندر اسلام قلعه از طرف موظفین سرحدی حکومت  و نیروهای تورن اسمعیل خان مربوط به جمعیت اسلامی  بجرم هزا ره بودن ازار و اذیت میشوند بادر نظر داشت صحبت او رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره  در باره حل این مشکل  پشنهاد تشکیل یک غند قومی مردم هزاره  در چوکات وزارت دفاع در بندر اسلام قلعه هرات را به کمسیون عالی دولتی وحزبی  کار با مردم هزاره ارایه کرد که بعد از مدت سه ماه تشکیل غند قومی مذکور تحت رهبری حاجی اسمعیل و معاونیت دگرمن مرادعلی مراد افسر تحصیل کرده  ی پشین وقوماندان قوای زمینی فعلی وزارت دفاع افغانستان منظورشد و حاجی اسمعیل همراه بایکتعداد از جوانان مهاجر مردم هزاره  بشمول تنی چند ازافسران نظامی تحصیل کرده ی مردم هزاره در اوایل سال 1367شمسی غند قومی مردم هزاره  را از لحاظ پرسونل و تجهیزات نظامی اکمال نموده  و به فعالیت خود دربندر اسلام قلعه  اغاز کردکه بدین ترتیب با فعال شدن غند مذکور از لحاظ  امنیتی تا حدودی تسهیلات لازم  برای  مهاجران مردم هزاره درهنگام رفت وامد در بندر مذکورفراهم گردید.

از انجا ئیکه در ان سالها سربازان و افسران مردم هزاره در قطعات نظامی در جریان عملیاتهای جنگی بجرم هزاره بودن گاه گاهی از طرف نیروهای خودی از عقب جبهه مورد حملات تروریستی برخی ازافسران وسربازان اقوام دیگر قرار میگرفتند برای حل این مشکل شورای مرکزی ملیت هزاره تصمیم گرفت تا پشنهاد تشکیل یک غند قومی متشکل از سربازان و افسران مردم هزاره را برای مقامات رهبری دولت ارایه نماید که در ماه سنبله سال 1365 شمسی مقامات رهبری حکومت منظوری غند 520 قومی هزاره  درچوکات وزارت دفاع افغانستان راپذیرفتند . گرچه ایجاد این غند قومی در اغاز با مخالفت جدی اقای شهمنواز تنی لوی درستیز ان وقت مواجه گردید که ا و میگفت هزاره  ها با ایجاد این غند طرح کودتا را در سر دارند ولی بعد از بازدید هیات بررسی از جوانان داوطلب مردم هزاره در غند 520  قومی پشنهادشده  این غند تشکیل و به فعالیت خود دوام داد.قرارگاه غند 520 قومی در چهارراهی حاجی قمبر غرب کابل موقعیت داشت. همه ی سربازان و افسران غند  520 قومی را جوانان مردم هزاره تشکیل میدادند.وغالبا سربازان ان  بشکل داوطلبانه با علاقه و میل خود شان به این غند مراجعه می نمودند. چندماه بعد غند قومی مذکور بنا برداشتن  ظرفیت بیشتر سربازان به لوای 520 قومی مردم هزاره  ارتقا  پیدا نمود که همزمان با ارتقای غند به لوای قومی در ماه ثورسال 1366شمسی  سید خادم حسین قوماندان غند 520  قومی برتبه برید جنرالی ارتقای رتبه  نمود ودر اغاز سال 1367شمسی جنرال سید خادم حسین به تقاعد سوق گردید وبجای او دگروال عبدالواحد برادرداکتر سیما سمر به صفت قوماندان لوای 520 قومی مقررشد که او الی سقوط حکومت داکتر نجیبالله قوماندان لوای مذکور بوده است.

دودوره وکیل پشین پارلمان محمد اکبر خان نرگس ازاخیرسال 1364شمسی از طریق خلیل‌الرحمن، افسر لوای ۵۲۰ قومی وخواهرزاده و داماد ش با رهبری شورا ی مرکزی ملیت هزاره ارتباط مکاتباتی برقرار کرد وتا قبل ازمهاجرت ورحلت ایشان به دارباقی، رهبری شورا ازمشوره‌ها و نظریات دوراندیشانۀ ایشان برخوردار بود و اودرباره تامین صلح و ثبات درمناطق  هزاره نشین مرکزی مشوره های لازم را ارایه می نمود. رهبری شورا  موضوع آمدن ایشان را به کابل با رهبران دولتی وحزبی ، که ازسابق با مرحومی در جریان کار پارلمانی معرفت داشتند، در میان گذاشته و طی مدت سال‌های مذکور چندین نامه از عنوان رهبران حکومت وقت برای مرحوم  وکیل نرگس در پاکستان و بعدا در زادگاهش ارسال شد.اما متاسفانه مرحومی به جواب آخرین نامۀ شوراـ که درماه حوت  سال ۱۳۶۴شمسی ارسال شد ـ نوشته بود: «اگر من به کابل بیایم، مانند سائرین در کابل بار دوش اضافی برای دولت خواهم بود و بهتر است که در زادگاه خود برای جلوگیری از جنگ داخلی در محل باقی بمانم تا خونهای مردم بیگناه ضایع نشوند. رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره  براساس تقاضای نزدیکان مرحومی، دو دربند حویلی مرحوم وکیل محمد اکبر خان نرگس و برادرش مرحوم سناتور محمدعلی نرگس واقع در منطقه ی خوشحال خان شهر کابل را که در زمان حکومت خلقیها تحت تامین دولت قرار گرفته بود، از تحت تامین حکومت خلاص کرده و برای بود و باش خواهر و دختر مرحوم  وکیل نرگس قرار دادند.

حاجی نادر الله داد وکیل پشین پارلمان بعد از رهائی از زندان در ماه جدی سال 1358 شمسی از شهرکابل به زادگاهش دردره ترکمن ولسوالی سرخپارسا ی ولایت پروان رفت ولی تماس ایشان از طریق برادرش حاجی مراد عضو حرفوی شورای مرکزی ملیت هزاره  وبعدا فرزندش محمدظاهر با رهبری شوراتامین بود و همواره از نظریات  و مشوره های ایشان رهبری  شورا مستفید میشدند بنا به درخواست فرزندش تمامی اموال غیرمنقول شان در کابل که قبلا تحت تامین دولت قرار گرفته بود توسط رهبری شورا دوباره برای فرزند شان تسلیم داده شد.

رجب علی خان جاغوری برادر سناتور نادر علی خان جاغوری و از خانواده سردار شیر علی خان جاغوری  در ماه قوس سال 1364 شمسی  از طریق داکتر لطیف جاغوری والی  ولایت غزنی به رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره معرفی و در شهر کابل مهمان حکومت بود و بخاطر تامین صلح و ثبات در کشور وبخصوص جاغوری با مقامات رهبری دولت ملاقات کرد  و در مورد برخی مسایل به توافقاتی دست یافتند  تماس رجب علی خان جاغوری با رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره بشکل دوامدار ان وجود داشت واز نظریا ت سودمند ایشان رهبری شورا همواره برخوردار بوده است.

ماه اسد سال 1366شمسی رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره  وکیل پشین پارلمان محمد نظر خان از رهبران سر شناس هزاره های سنی مذهب  شهر تالقان مرکز ولایت تخار را به کابل جهت اشتراک در جرگه سراسری مردم هزاره دعوت نمود که ایشان  در دو روز جرگه در کنار سایرین درهیات ریسه ی جرگه قرارگرفته بود. وکیل محمد نظرخان از چهره های معروف وبرجسته ی هزاره  های شمال کشوربودکه در ختم جرگه بعد ازمذاکره با ایشان بخاطر تامین صلح و ثبات در تخار ایشان فرزندش محمد یعقوب رابرای رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره معرفی نمود وشورای مرکزی فرزندش را بحیث عضو غیرحرفوی شورا پذیرفته  ویک سلسله وظایف  را برای توضیح اهداف شورا به عهده اودر ولایت تخار سپردند.

ما ه جوزای سال 1365 شمسی یک هیات پنج نفری شامل داکتر حسین علی یاسا ریس وچهار تن دیگر از اعضای اتحادیه ی محصلین هزاره شهر کویته پاکستان بنا به دعوت رهبری شورای مرکز ملیت هزاره به کابل مواصلت نمودند انان برخی مطالبات و خواسته  های را مطرح کردند از جمله شمولیت یکتعداد از جوانان مردم هزاره کویته در دانشگاه کابل مانند جوانان پشتون تبار ایالت صوبه وسرحد که در همه موسیسات تحصیلی افغانستان زمینه شمولیت انان فراهم و حتی انان برای تحصیل به کشور های خارجی نیز از طریق ریاست نشرات وزارت اقوام وقبایل اعزام میشدند .رهبری شورا ی مرکز ملیت هزاره نیز این تقاضای محصلین مردم هزاره کویته پاکستان را با مقامات دولتی مطرح نموده و فرمان شمولیت یکتعداد از جوانان هزاره کویته را در دانشگاه کابل فراهم نمود.اقای داکتر حسین علی یاسا ازهمان سال الی سقوط حکومت داکتر نجیبالله میان  کابل و کویته در ارتباط با رهبری شورا رفت وامد داشت و یکبارهم بنا بر خواهش خودش در سال 1369شمسی به تهران نیز از طریق هرات سفرزیارتی نموده است .

ماه عقرب سال 1366شمسی هیات سه نفری برهبری غلامعلی هزاره ریس حزب هزاره مغل پارتی کویته پاکستان بنا به دعوت رهبری شورای مرکز ملیت هزاره به کابل مواصلت نمودند ضمن مذاکرات صمیمانه در مورد نقاط مشترک قومی  و اتنیکی میان هزاره های افغانستان  و کویته پاکستان همچنان رهبری شورا زمینه سفر هیات جهت بازدید با برخی از سران قوم هزاره به شهر مزار شریف را فراهم کرد  وانها برای مدت یک هفته مهمان ریاست اقوام وقبایل بلخ بودند

ماه قوس سال 1366شمسی مولانا مظهرالحق از کرم ایجنسی پاکستان بنا بدعوت رهبری شورای مرکز ملیت هزاره از طریق ولسوالی حدران ولایت خوست به کابل امد و تقریبا مدت ششماه در هوتل کانتیننل کابل بود و باش داشت وبعد از مذاکرات طولانی با رهبری شورا زمینه ملاقات او با مقامات رهبری دولتی و حزبی فراهم شد و در ضمن اوتوانست با برخی ازرهبران قومی و مذهبی مردم هزاره در کابل نیز چندین بارملاقات و درباره مسایل مشترک مذهبی مردم کرم ایجنسی از قوم توری تبادل نظر دوستانه نماید اوبرای یک هفته به شهر مزار شریف جهت ملاقات با برخی از سران قومی مردم هزاره شهر مزار شریف به ولایت بلخ نیز سفر نمود.

ماه میزان سال 1368شمسی یک جلد کتاب پنجصد صفحه ای باچاپ رنگه بزبان انگلیسی در باره موسیقی و ساختار اتنیکی برخی از مناطق هزارستان نوشته شده بود . رهبری شورای مرکز ملیت هزاره کتاب مذکور را از داکتر محمد یعقوب عضو اکادمی  افغانستان خریداری نموده و برای سیدابراهیم بامیانی از یکاولنگ بامیان  جهت ترجمه سپرد که اقای بامیانی بعد از شش ماه کتاب را ترجمه کرده بعد از اخذ حق الزحمه دوباره کتاب را همراه با ترجمه در اختیار رهبری شورا قرار داد. چون زمینه چاپ کتاب ترجمه شده  و فوتو های رنگه ی ان در داخل کشور میسر نبود رهبری شورا در ماه دلو سال 1369 شمسی موضوع چاپ کتاب ترجمه شده مذکور را باهفت تن از محصلین هزاره کویته که در دانشگاه کابل قبلا  از سهمیه مردم هزاره شامل این دانشگاه شده بودند در میان گذاشت واز انها و بخصوص از داکترحسین علی یاسا  ریس اتحادیه محصلین هزاره ی کویته پاکستان و از داکتر محمد تقی محصیل دانشکده طب کابل تقاضا نمود که  این کتاب ترجمه شده را در کویته ی پاکستان چاپ نماید تا هنرمندان و محقیقین مردم هزاره در داخل  وخارج ار ان فیض ببرند ولی متاسفانه همان کتاب ارزشمند تاریخی همراه با ترجمه ان تاهنوز مفقود است وکسی نمی داند که در کجا است واگر کسی از ان اطلاع داشته باشد باید برای استفاده عموم چاپ و نشر کرده و خدمت بزرگی را برای  معرفی بیشترتاریخ  ,فرهنگ وهنر معاصر  مردم هزاره  انجام خواهند داد. 

درنیمه ی دوم ماه حوت سال 1366 شمسی - رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره و وزارت اقوام وقبایل به همکاری اکادمی علوم ودانشگاه کابل سمیناربین المللی سالگره فیض محمد کاتب هزاره را به اشتراک دانشمندان داخلی و خارجی بخاطر معرفی  اثار و نگارش این شخصیت فرهنگی و تاریخی درسالون هوتل کانتی نینتا ل شهرکابل برگزار کرد تا  یاد وخاطره ی مورخ برجسته کشور را گرامی دارند. بعدازختم سمینار عبدالله فرزند هفتادوپنج ساله ی ملا فیض محمد کاتب هزاره  جهت یافتن مرقد کاتب از شهرمزارشریف به کابل خواسته شد و به افتخار اواز طرف رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره دعوتی در هوتل باغ بابرترتیب گردید که درین ضیافت علی بابا شاهو پسر کاکا ی کاتب و عضو شورای مرکزی ملیت هزاره و برخی ازچهره  عالی رتبه دولتی  وحزبی مردم هزاره نیزحضور یافته بودند.درختم دعوت باغ بابربعد از اخذ فوتو های مشترک یادگاری مدعوین یکجا با علی محمد فرزند کاتب دربالا کوه چنداول رفته و مقبره کاتب را پیدا و تصمیم گرفتند که باید مقبره ی کاتب هزاره  بطور اساسی و پخته اعمار شود . گرچه بنا برتوصیه ی رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره نقشه مقدماتی  انجینری مقبره ی کاتب هزاره بوسیله انجینران مردم هزاره در شهر داری کابل تهیه شد ولی با روی کار امدن حسن شرق بحیث صدراعظم  کار اعمار مقبره بنا برمخالفت  اومعطل و از تطبیق ان جلوگیری بعمل امد.

روز بیست هشتم ماه حوت سال1366شمسی رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره همراه با یکتعداد از ازچهره  عالی رتبه دولتی  وحزبی وبرخی ازروشنفکران مردم هزاره دردعوتیکه به افتخارعبدالله فرزند کاتب هزاره  ترتیب شده بود شرکت نمودند که مهمانان بعد از صرف غذا درصحن باغ بابر هنگام اخذ فوتو های یادگاری دیده میشوند.

روز بیست و پنجم ماه اسدسال 1366شمسی رهبری و اعضای ستاد برگزاری جرگه سراسری مردم هزاره که شامل صاحب قلم منشی کمسیون عالی دولتی وحزبی  کاربا مردم هزاره ومعین وزارت امور اقوام وقبایل همراه با دیگر معینان وزارت امور اقوام وقبایل هریک  مفتاح الدین صافی ,عبدالرشید وزیری و جنرال غلام نبی خان یوسفی و برخی از کارمندان عالی رتبه ان وزرات درصحن باغ ریاست نشرات ان وزارت هنگام اخذ فوتوی یادگاری دیده میشوند.

 خوانندگان محترم اگر کدام نظر و پشنهادی درمورد این سلسله  مقالات داشته باشند لطفا نظر و پشنهاد شان را  به ادرس امیل که قبلا در مقالات پشین نشر شده ارسال نمایند...... ادامه دارد..........    

                                                       

                                                  سی و یکم  -- ماه – مارچ – سال- 2013

 

+++++++++++++++++++++++++++++++++

 

قسمت سوم

براساس پشنهاد رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره  وکمسیون عالی دولتی و حزبی کاربا مردم هزاره  بیش ازده  ها تن  از کادرهای ارشد مردم هزاره به مقام های وزیر،معاونین وزیر، روئسای عمومی مستقل،والی ها، منشی های ولایتی حزبی، معاونین والی، منشی های حزبی شهری ونواحی، شهرداران وآمرین نواحی شهری،قوماندانان امنیه، آمرین حوزه های امنیتی درشهرکابل ودرولایات هزاره نشین، ولایات هرات , بلخ و قندوز تقررآنها ازجانب مقامات رهبری حکومت منظورشدند .

از برخی چهره های ملی و  کادر های  تحصیلکرده مردم هزاره  که در مقامهای عالی تر ملکی ,نظامی و حزبی جابجا شدند بطور نمونه ذیلا نام گرفته میشوند.  وکیل خادم حسین بیگ ریس شورا مرکزی ملیت هزاره وشیخ محمد علی ارزگانی و سید سعدی نادری معاونین شورا و وکیل سرورخان شاهی ووکیل محمد اسلم میر زاد اعضای هیات اجرائیه شورای مرکز ملیت هزاره  بحیث اعضای شورای انقلابی جمهوری دموکراتیک افغانستان و داکترواحد سرابی بحیث وزیر تحصیلات عالی و انجینرسلطان حسین خان  یکی از انجینران باتجربه و دلسوز مردم هزاره بحیث وزیر پلان منظور وهردوی شان عضویت کابینه ی حکومت را پیدا نمودند.

 

بنا برپشنهاد رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره و کمسیون عالی دولتی و حزبی, داکتر لطیف جاغوری فرزند مرحوم شریف خان پیلوت و ریس اقوام وقبایل پشین ولایت بامیان بحیث والی غزنی ومحمدابراهیم روستامدیرعمومی اداری پشین وزارت صحت عامه بحیث والی بامیان مقررشدندکه بعدا شیح محمد عظیم احمدی مجاهد پشین وعضو رهبری وزارت شون اسلامی واوقاف بحیث والی بامیان وسناتورغریب حسین خان متنفذ قومی وقوماندان غند قومی پشین بحیث والی ولایت جدیدالتشکیل ولایت سرپل تعین گردیدند و تقرر سلطانعلی ارزگانی بحیث والی ارزگان .اسدالله کشتمند سفیرپشین درهنگری بحیث کاردارسفارت افغانستان درایران ومحرم علی معاون پشین شهرداری کابل بحیث معاون اول ریاست عمومی کنترول و تفتیش شورای وزیران ومحمد شریف والی پشین سمنگان بحیث معین وزارت ترانسپورت وعلی اصغر پیمان استاد پشین دانشگا ه پولی تخنیک کابل بحیث معین وزارت تحصیلات عالی ومسلکی واقایان علی محمد صادقیارومحمد فرید لعلی بحیث معاونین شهرداری کابل توظیف گردیدند وغلام حیدرجمالی والی پشین بلخ بحیث معین وزارت شون اسلامی واوقاف مقرر شد که بعدا شیخ محمد عوض صادقی مجاهد پشین وولسوال جاغوری بحیث معین وزارت شون اسلامی واوقاف تعین ونشان قهرمان کاردولت جمهوری افغانستان برایش تفویض شد و همچنان محمد حسین اسحق زاده معاون سیاسی درمرکزقوماندانی قوای سرحدی  وعضو غیرحرفوی شورای مرکز ملیت هزاره بحیث منشی حزبی ولسوالی جاغوری تعین گردید وتقرر غلام محمد ییلاقی ریس پشین بانک انکشاف صادرات بحیث معین وزارت تجارت.

 دگروال خداداد هزاره معاون پشین فرقه ی دوم پنجشیرتبدیلا بحیث قوماندان فرقه 14 غزنی ودر عین حال قوماندان گروپ اوپراتیفی ولایت میدان وردک  مقرروارتقای رتبه ی  اواز برید جنرالی برتبه تورن جنرالی منظور گردید . تعین محمد عیسی اسحق ریس پشین امنیت دولتی بامیان بحیث ریس اداره ی جدیدالتشکیل 33 بخاطرکاربامردم هزاره درمرکزوزارت امنیت دولتی  وتقررجنرال علی محمد خان رسولی بحیث قوماندان اکادمی تخنیک اردو و تقررغلام حسین فنا  افسرقوماندانی  امنیه بلخ بحیث قوماندان امنیه ولایت سر پل  و انجینر عبدالواحدکارمند پشین ریاست پنجم امنیت دولتی مرکز بحیث ریس امنیت دولتی ولایت سر پل که بعدا سرپرست ریاست امنیت دولتی ولایت غزنی تعین  شد وتقرر انجینر گل احمد کارمندپشین در ریا ست پنجم امنیت دولتی بحیث معاون ریس امنیت دولتی سرپل  وتعین انجینر خادم حسین معاون پشین فابریکه ی کود وبرق مزار شریف بحیث معاون والی بلخ وتقررمرحوم دگروال نوروزعلی بحیث قوماندان امنیه  و والی ولایت بامیان وتعین محمد اسمعیل شهیدانی معا ون پشین  امنیت دولتی بامیان بحیث ریس امنیت دولتی ولایت بامیان و تقرر جنرال غلام سخی ظفری قوماندان پشین در یکی از قطعات اپراتیفی وزارت داخله بحیث قوماندان امنیه ولایت سمنگان وتعین  مرحوم جنرال نادرعلی جاغوری قوماندان پشین قرار گاه وزارت داخله بحیث قوماندان امنیه ی ولایت بلخ  وتقررجنرال  اقبال معاون پشین ریاست توپوگرافی وزارت دفاع بحیث ریس ارکان فرقه قومی نمبرهشتاد در ولایت بغلان ومرحوم جنرال اسدالله  معروف به اسد ماخورمعاون لوای کوماندوی وزارت دفاع بحیث قوماندان گروپ اپراتیفی میدان وردک پشنهاد شد ولی دریک سانحه هوائی از بین رفت که اجل فرصت خدمت برایش نداد .

 ارتقای رتبه برای دگروال سید خادم حسین قوماندان لوای 520 قومی بشکل فوق العاده برتبه بریدجنرالی و بعدا تقرردگروال عبدالواحد افسرپشین ترک وظیفه ازقول اردوی قندهار و برادرداکتر سیما سمر بحیث قوماندان لوای 520قومی مردم هزاره وارتقای رتبه برای دگروال سید یونس نجفی زاده  افسر پشین لوای انتقالات وزارت دفاع به رتبه ی برید جنرالی وتقرراو به صفت قوماندان گروپ اوپراتیفی وارتقای رتبه برای دگروال نورمحمد کورگه امر سیاسی پشین شفاخانه چهار صد بستر اردوبه رتبه برید جنرالی و تعین او  بحیث امر سیاسی گروپ اپراتیفی میدان وردک وتعین دگروال عوض غرجی معاون پشین حربی پوهنتون کابل  بحیث رئیس ارکان گروپ اوپراتفی میدان وردک  وتقرر دگروال بسم الله  سکرتر پشین صاحب قلم بحیث قوماندان فرقه ی 95 و دگروال لطیف افسر پشین ریاست  امنیت نظامی اردو بحیث قوماندان فرقه 96 گروپ اپراتیفی  میدان وردک رامقامات  با صلاحیت دولتی  منظور نمودند . دگروال محرم حسین عضو غیرحرفوی شورای مرکزی ملیت هزاره بحیث قوماندان کندک قومی مردم هزاره دوغ اباد شهر کابل توظیف شد . به پشنهاد رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره وکمسیون عالی دولتی وحزبی بخاطرجا بجائی کادرهای تحصیلکرده ی هزاره درمقامات عالی حزبی  که تعین نایب علی خان  کارمند وزارت معارف  و منشی حزبی ولسوالی پنجاب بامیان به صفت منشی ولایتی حزبی بامیان  وبعدا تقررمحمد صافی  از هزاره های هلمند وعضو پشین کمیته ولایتی هلمند بحیث منشی کمیته ولایتی حزبی بامیان وتوظیف محمد حسن کاروان عضوپشین کمیته ی حزبی ولایتی بامیان  را بحیث منشی حزبی ولایتی بامیان وعضو کمیسیون تفتیش مرکزی حزب  وطن  رهبری حزب منظور نمودند و همچنان ارتقای مقام حزبی برای محمد حسن سپاهی بحیث عضو اصلی شورای مرکزی حزب وطن و تعین اوبحیث معاون منشی  کمیته ی ولایتی حزبی غزنی .و ارتقای مقام حزبی برای اسدالله کشتمند  , دادعلی نیرو و احمدعلی کارگر  و غلام حیدر کارگربه صفت  اعضای علی البدل شورای مرکزی حزب وطن دراجلاس شورای مرکزی حزب وطن مورد تصویب  قرار گرفتند.

 در ماه جدی سال 1364 شمسی رهبری شورای مرکزی ملیت هزاره یکتعداد از دانشمندان اکادمیک مردم هزاره را برای ارتقای رتبه های علمی  دراکادمی علوم افغانستان بر اساس ترکیب قومی پشنهاد نمود اما متاسفانه صرف دوتن از معاونان غیرحرفوی  شورا ی مرکزی ملیت هزاره هریک داکتر واحد سرابی که درعین حال وزیر مشاوردر دولت واقای سید شاه علی اکبر شهرستانی که درعین حال ریس دانشکده ادبیات دانشگاه کابل وعضو هیات ریسه شورای انقلابی بود ند که مقامات  عالی رهبری دولت  صرف برای داکتر واحد سرابی رتبه ی اکادیمسن وبرای اقای شاه علی اکبر شهرستانی رتبه کاندید اکادیمسن را منظورنمودند. در ماه جوزای سال 1367 شمسی براساس پشنهاد کمسیون عالی دولتی وحزبی بخاطرکاربا مردم هزاره محترم خادم حسین بیگ پشین ریس شورا ی مرکز ملیت هزاره , محترم شاه علی اکبرشهرستانی معاون شورا , وکیل احمدعلی عضوحرفوی هیات اجرائیه شورا ازشیبر ولایت بامیان- غریب حسین خان والی پشین سرپل عضوغیرحرفوی شورا و شیخ محمدعظیم احمدی والی پشین بامیان عضو غیرحرفوی وغلام علی بیگ عضو حرفوی شورا ازولایت غوروملک شریف عضو حرفوی شورا از دره هزاره پنجشیر بحیث سنا توران انتصابی درمجلس سنا تعین شدند و حتی اقای شاه علی اکبر شهرستانی بحیث معاون مجلس سنا انتخاب گردید.

مجله ی  ماهانه ی غرجستان ارگان نشراتی شورای مرکزی ملیت هزاره که از ماه حمل سال 1365 الی ماه ثور 1371 شمسی بلا وقفه به نشرات خود ادامه  د اد و یکی از  مجله های پور خواننده در داخل و خارج کشور بوده است .در مجله ی غرجستان مسایل تحقیقی و تاریخی  در مورد جامعه ی هزاره ومسایل خبری شورای مرکزی ملیت هزاره  بشکل ماهوار به چاپ رسانیده میشدند. اکثرا مقالات تحقیقی و تاریخی را استاد ان دانشگاه کابل و اکادمی علوم افغانستان  نوشته می نمودند که این مقالات با تلاش ها  و پیگیری دلسوزانه ی مدیر مسول مجله ی غرجستان اقای رضا مسکوب از نویسندگان ان  جمع اوری شده وبعد از بررسی بوسیله صاحب قلم در مجله بچاپ رسانیده میشدند که زحمات خستگی نا پذیر اقای رضا مسکوب در باره تنظیم ,ارایش ,جمع اوری مقالات قابل تقدیروتحسین است .اقای رضا مسکوب پدر حسین حلامس و یا اقای دای فولادی امروز از هزاره های  ارزگان بوده که نیاکان شان در زمان حکومت استبدادی امیرعبدالرحمن از ارزگان درقندهار  به کوچ اجباری وادار ساخته شده است. اقای رضا مسکوب یکی از فرهنگیان برجسته و شخصیت اجتماعی مردم هزاره است که با دلسوزی  و اخلاصمندی زیاد نسبت به مردمش عشق میورزید و صادقانه در خدمت مردم قرارداشته است .صاحب قلم در اخیر سال 1363شمسی  با اقای رضا مسکوب  در دکان بوت فروشی اش در جاده میوندکابل از طریق حاجی عبدالخالق معروف به حاجی ابغه ریس اقوام و قبایل ولایت بلخ  وعضو غیر حرفوی شورای مرکزی ملیت هزاره معرفی شده  که بعد از تاسیس شورای مرکزی ملیت هزاره در ماه میزان سال 1364 شمسی صاحب قلم ازجناب اقای رضا مسکوب تقاضانمود تا به صفت مدیرمسول مجله ی غرجستان کار چاپ و نشر مجله رابه پیش ببرد و جناب اقای رضا مسکوب بعد از تقاضای مکرر باالاخره اماده شد تا دکان بوت فروشی جاده میوند را ترک گفته  و به انجام وظیفه فرهنگی کارش را در چوکات شورای مرکزی ملیت هزاره به پیش ببرد صاحب قلم از خدمات ارزنده و تلاش های شبا روزی و کار خستگی ناپذیر  جناب مسکوب که همواره  بوسیله ی یک بایسکل کهنه  رفت وامد داشت ونزد هریک از نویسندگان مقالات مراجعه کرده وبا خواهشهای مکرر از انان مقالات را دریافت  و درمجله ی غرجستان مقالات را اماده نشر میساختند و غالبا  تا ناوقت های شب در دفترش مصروف کار مجله می بود.خداوند عمر دراز برایش اعطا نماید.

        

            اعضای ستاد برگزاری جرگه سراسری ملیت هزاره درپیشروی تالار محل تدویرآن جرگه دیده میشوند.

در ختم جرگه ی سراسری مردم هزاره  بنا بر پشنهاد رهبری ستاد برگزاری جرگه برای یکتعداداز مبارزان و شخصیت های برجسته ی ملی مردم هزاره نشان ها و مدال های عالی دولتی منظور گردید  که برای زنده یاد فرقه مشر فتح محمد خان میر زاد نشان عالی قهرمان دولت جمهوری افغانستان  منظور شد که نشان مذکوربه نواسه ی مرحومی سناتور میرسلام میرزاد عضو غیر حرفوی هیات اجرائیه شورای مرکزی ملیت هزاره تفویض گردید و مدال خورشید ازادی برای ملا فیض محمد کاتب هزاره مورخ برجسته  و نامدار کشور منظور و مدال مذکوربرای علی بابا شاهو پسر کاکای کاتب هزاره و عضوحرفوی هیات اجرائیه شورای مرکزی ملیت هزاره تسلیم داده شد و همچنان یکتعداد مدال های خورشید ازادی  و دوستی خلق ها برای تنی چند از چهره های سر شناس مردم هزاره که در جرگه حضورداشتند بوسیله رهبران دولتی و حزبی تفویض گردید.

ماه سرطان سال 1366 شمسی  صاحب قلم برای یک تن از رسامان ورزیده  ی کشوروظیفه داد تا با گرفتن سوژه از محترم حسین نایل تمثال برخی شخصیت های معروف سیاسی و نظامی مردم هزاره را رسامی نماید که میتوان ازتمثال های درویش علی خان هزاره , بنیاد علیخان هزاره,کرنیل شیرمحمد خان هزاره ,میر یزدان بخش بهسودی, فتح محمد خان فرقه مشر فاتح اونی ,سید احمد خان شاه نور , براتعلی تاج ,غلام نبی خان چپه شاخ, محمد ابراهیم خان گاوسوار,  فیض محمد کاتب هزاره سید اسمعیل بلخی و سید نادر شاه کیانی وغیره  نام گرفت.
تمثال  رسامی شده  وفوتوهای یکعده  ازشخصیت های مبارزسیاسی ,نظامی واجتماعی  جامعه ءهزاره  که توسط رسام  رسامی گردید ه بود در اختیار رهبری جرگه قرار داده شد  و همچنان تمثال های رسامی شده مذکور همراه با فوتوهای اصلی برخی ازشخصیت های ملی هزاره  در داخل متن کتاب  جرگه سراسری ملیت هزاره  که درماه سنبله سال 1366-ش.  به تیراژ 12- هزار جلد چاپ شد نیز گنجانیده شده است  واینک یکعده  ازتمثالهای رسامی شده همراه با برخی از فوتو های اصلی مبارزین ملی مردم هزاره  خدمت  خواننده گان محترم  تقدیم میشوند.          

 

 

خوانندگان محترم اگر کدام نظر و پشنهادی در مورد این سلسله  مقالات داشته باشند لطفا نظر و پشنهاد شان را  به این ادرس امیل ارسال نمایندbabak350@hotmail.com.... .................... ادامه دارد..........

 

 

 

 

 

-         بیست و چهارم -ماه- مارچ – سال- 2013

 

 

قبلی

 


بالا
 
بازگشت