.

 عبدالباری عارض

 

  سرعت در تحرکات دیپلوماتیک

مطلب از قبل هویدا بود، مسله افغانستان در اثر جنګهای دوامدار و عدم بمیان امدن حکومت مقتدر، به تدریج در اثر مداخلات دوست و دشمن ابعاد ګسترده تری کسب نموده اکنون به یک موضوع جهانی مبدل شده است. به همین لحاظ ما کمتر صلاحیت ادعای حاکمیت ملی را خواهیم داشت لذا به یقین که صلح درین سرزمین متعلق به مفاهمه و توافق بین دیګران میباشد. قبلا هم تذکراتی بعمل امده که اګر صلح حقیقی مطلب باشد کشور های منطقه و فرامنطقه ای دخیل در قضیه افغانستان بستر صلح را فراهم نمایند.

اکنون که موعد معینه خروج قوای ناټو فرا رسیده سعی میشود به شکلی از اشکال سرنوشت افغانستان مثبت انکشاف نماید زیرا تعهد جهانی امریکا و پرستیژ آن زیر سوال خواهد رفت حتی موضوع فراتر ازانست یعنی پوزیشن ناټو،موثریت و عدم موثریت آن مطرح خواهد شد و فراتر از آن ملل متحد با تمدید موعد دوام موجودیت قوای ناټو را در سیزده سال ګذشته تمدید نموده است که باید پاسخ ګو باشد، روسها با شکست در افغانستان به حقیقت و عینیت تن در دادند و پیمان وارسا را در برابر تعهد ملتها ناتوان دانسته منحل ساخت اکنون امریکا و ناتو در عین نقطه در یک مقطع زمانی دیګری در معرض ازمایش قرار ګرفته اند، زمانی فرا رسیده که تفاوت وارسا و ناټو احساس ګردد .تاریخ را نیز همواره فراموش نباید کرد از هزاران سال به اینطرف سرزمین آریا مست از باده غُربت تهلکه ای است برای فراعنه سرزمین الهی ، و اینرا سکندر یونان، ویکتوریا برتانیه و بریژنیف روسیه میدانند. عدالت بشری ګاه ګاه ناقص می نماید از مظلوم ترین مخلوق خدا بیشترین قربانی ګرفته میشود، بلند ترین اقتصادها وعالی ترین تکنولوژیها بزرګترین فساد را در کره ای خاکی خدا به وجود اورده است. خدایان زمین، مصر را به کربلا مبدل ساخته اند در سوریه سینه ها پاره میګردد و قلبها خورده میشود در لیبیا سیستم ، حکومت ، ملت سازی و همه چیز پایان یافته است،در لبنان ،یمن ،سودان ، مالی ،سومالیه دروازه های دوزخ باز است ایران به محاصره اقتصادی کشانیده شده ،عراق در خون میغلطد، افغانستان و پاکستان در اتش میسوزند، ابحار و قاره ها توسط پایګاهای نظامی به تصرف دراورده شده است در نیم قرن ګذشته دموکراسی همچو تحفه تحمیلی صادر شده به حال جوامع ګرسنه مطابقت نکرد ، فساد در زمین خدا جاریست.           

 به غمهای افغانها برمیګردیم با سفر اخر ریس جمهور به پاکستان انکشافاتی در سیاست منطقه یکی پی دیګری رونما میګردد که ګاه ګاه امیدوار کننده به نظر میرسد. ازادی ملا عبدالغنی برادر از زندان پاکستان و رفتن وی به فریضه حج در حالیکه بعضی سران طالبان هم برای ادای فریضه حج در سعودی اند حاکی از انکشافات محتاطانه در مسله افغانستان میباشد حتی بعضی منابع اطلاع رسانی غربی از تفاهم بین ملابرادر و اعضای تحریک طالبان در سعودی سخن ګفتند. از جانبی هم سفر مولانا فضل الرحمن به کابل و دیدارش با ریس جمهور خلاف انتظار بود زیرا مولانا یکی از حامیان و یا طرفداران طالبان افغانی است و او قبلا سفر به کابل را نپذیرفته بود بنا سفر کنونی مولانا به کابل خود روزنه ای امید بسوی انکشافات بعدی تلقی شده میتواند.

همچنان در ساحه ای وسیعتر از افغانستان و پاکستان نیز انکشافاتی در ارتباط به قضیه افغانستان در جریان است که توجه همګان را بخود معطوف داشته است.سفر جان کیری به منطقه و به تعقیب ان سفر نواز شریف به واشنګټن بتاریخ ۲۰ اکتوبر۹۳ و همزمان به ان سفر مجوزه من موهن سنګ صدراعظم هندوستان به مسکو ، تشکیل کنفرانس وزرای دفاع ناټو در بروکسل به ارتباط افغانستان و خروج قوای ناټو همه نمایانګر تحرکات جدید و جدی در راستای خروج از بُن بست کنونی در افغانستان میباشد هند و روسیه کشورهای هستند که نګرانیهای خویش را از خروج امریکا از افغانستان مکررا ابراز داشته اند اما امریکا این نګرانیها را به شک وتردید مینګرد، پاکستان با عبور از یک دور کوتاه تشنج در مناسبات با امریکا، بار دیګر توانست خود را در محراق توجه امریکا قرار دهد. از سرګیری کمک سالانه مبلغ یک عشاریه شش ملیارډ دالری به پاکستان شاهد این مدعا است کمکی که صرف به شکل تهدید وفشار حدود دو سال تعلیق ګردیده بود.ګفته میشود که پاکستان بعد از اسراییل دومین کشوریست که بزرګترین کمک امریکا را در سطح جهان سالانه دریافت مینماید.

سفر نواز شریف صدراعظم پاکستان به واشنګټن احتمالا سیر مفاهمه با طالبان و صلح در افغانستان را واضح و سریع خواهد ساخت و ازجانبی هم سفر کرزی به کشور تاجکستان تلاشی در جهت اطمینان به تاجکستان و روسیه در ارتباط به پیمان راهبردی امنیتی با امریکا تلقی میګردد. در هرصورت سفرهای همزمان رهبران سه کشور هند،پاکستان و افغانستان به کشورهای امریکا،روسیه و تاجکستان و تشکیل جلسه وزرای دفاع نانو در بروکسل سرعت در دیپلوماسی منطقه را به نمایش میګذارد.

متاسفانه حاکمیت افغان در طول سیزده سال تمام نتوانست منافع کشور را با منافع امریکا و متحدین ان در منطقه هماهنګ نمایند این سخنی است که به کرات یاد اوری شده است. ایا جالب نیست که بتاریخ ۲۰ اکتوبر امریکا به پیشواز سفر صدراعظم پاکستان مبلغ یک عشاریه شش ملیارډ دالر را سالانه به انکشور اعلام کرد که حاکی از دوستی و نیت نیک امریکا در برابر پاکستان است ولی در همین روز وزارت داخله افغانستان از امریکا تقاضا مینماید که تروریزم را در انطرف سرحد از بین ببرد! ایا هنوز درک نګردیده که امریکا و پاکستان در کدام سطح از تفاهم د دوستی قرار دارند؟ ظاهرا پاکستان کشوریست که در ایتلاف مبارزه علیه تروریزم در کنار امریکا ایستاده است، وزارت محترم داخله ما در هنګامیکه پاکستان مورد تفقُد و نوازش امریکا قرار میګیرد از امریکا میخواهد انطرف سرحد را بمبارد کند(هرسخن جایی و هرنقطه مکانی) در چنان سطح پایین درک از دیپلوماسی جهانی یقینا که راه بیرون رفت از مشکلات کنونی دشوار خواهد بود، ثانیا اګر یاد اوری اینکه امریکا انطرف سرحد را بمبارد نماید ضرورت هم باشد ایا این تقاضا از طریق وزارت خارجه باید بعمل اید و یا وزارت داخله؟ اګر ظرفیت حکومتداری چنان باشد که سیزده سال بعد بازهم تداخُل کاری در امور یکدیګر، در ارګانهای ارشد دولتی موجود باشد باز هم مشکل خواهد بود که به اینده امیدوار باشیم ، شایعاتی وجود دارد که امریکا دیګه از عدم بلند رفتن ظرفیت حکومت افغانستان به ستوه امده است و اکنون قرار است تنها منافع خود و ناټو را در منطقه دنبال نموده با پاکستان وارد معامله دو جانبه شود.

 

 


بالا
 
بازگشت