محمد آجان غلجی


 

 

آیا انتخابات عادلانه و شفاف  عملی و میسر است ؟

-------------------------------------------------------------------------

انتخابات برای برگزیدن  زعیم  ؛ حکومت ؛ پارلمان ؛ شوراهای ولایتی ؛ شهری ؛ محلی و سایر ارگانهای انتخابی  در جهان  تا امروز  جایز ترین ؛ مشروع ترین  و پذیرفته ترین نوع حاکمیت قبول شده است ؛   انتخابات در تیوری  باید  مطابق قوانین مربوط و نافذه انتخابات در هرکشوری  منصفانه ؛ شفاف و بدور از هر نوع تقلبی برگذار گردد

این ایدیال ترین حالت انتخابات  در جامعه بشریست  ؛ که تا کنون در سطح جهان  با حقایق وقوع و نتایج انتخابات  کشور های مختلف جهان و حتی بهترین دموکراسی های روی زمین چون کشورهای سکاندناوی در غرب ؛ هندوستان در آسیا و همانند آنها در نقاط دیگر گیتی هرگز با تیوری ایدیال دموکراسی و انتخابات ذکرشده فوق مطابقت کامل نداشته و نخواهد داشت ؛ زیرا  دموکراسی امروزی ؛ و انتخابات چون  یکی از ارکان مهم آن  که از سوی غرب به مثابه مدرنترین سیستم و شیوه گزینش  مراتب و قدمه های گوناگون  حاکمیت به دیگران  دیکته و فخر فروشی  میگردد ؛ در حقیقت طوریکه ادعا میشود  نه به مقصد اعطای واقعی  حق گزینش  به مردمان  کشورهای دنیا ؛ بلکه منحیث  وسیله و روپوشی  در اختیار نظام ضد بشری مسلط سرمایداری بر جهان ؛ برای کسب و حفظ قدرت ستم گستر  شان  به روی کره ارض  در خدمت نظام و طبقه سرمایداری  قرار دارد ؛ با توجه به تاریخچه دموکراسی و انتخابات مدرن ؛ تا کنون هیچ انتخاباتی  در هیچ نقطه ای از کره ما آنچنانیکه عنوان  میشود عادلانه ؛ شفاف  و بی عیب برگزار نگردیده است ؛  در حقیقت  هر انتخاباتی ؛  در هر کشور سرمایداری یا دنباله رو شان  همواره به نحوی  مهندسی شده  تا حزب ؛ ایتلاف  و نیرو هایی برنده شده یا برنده اعلان شوند  که محافظ بدون تردید منافع  نظام سرمایه بوده ودر خدمت ترویج  و استحکام  مواضع  آن قرار  داشته باشد والی با یاری میدیا و ماشین نیرومند و با امکان پروپاگندی نظام جهانی سرمایه  بر نتایج انتخابات  حتی  بهتر و سالم تر ازخودشان باشد  یورش برده ؛  با افتراآت میان تهی  به بدنامی وبراندازی  آنها متوصل میشوند ؛ در همین یکی دو دهه مثال های روشن چنین حوادث را داریم ؛  در دهه نود میلادی قرن بیست  وقتی حزب اسلامگرای ترکیه به رهبری اربکان  از راه   انتخابات  دموکراتیک پیروز گردید و پالیسی هایش متضمن منافع غرب نبود بافشار تبلیغات و استفاده از ارتش ذریعه کودتا از اریکه قدرت پاینش کرد؛ در همان  دهه با حکومت انتخابی الجزایر عین برخورد را انجام داده بوسیله  کودتا ناکامش نمود ؛ و درهمین وقت با لجبازی کاملا غیر منطقی و خلاف اصول  دموکراسی خود شان نتایج آرای مردم اطریش را که حزب  ناسیونالیست آنکشور برنده قطعی انتخابات بود بدلیل مخالفت صهیونیستها با تهدید برسمیت نشناختن نتیجه انتخابات و قطع رابطه با ان کشوراز تشکیل حکومت حزب برنده جلوگیری نمود ؛ با نتایج منصفانه ترانتخابات کشورهای امریکای لاتین که همسو وحافظ منافع ایشان نیستند با تهدید های پروپاگندی ؛ اقتصادی ؛    سياسی وحتی نظامی غرض بی اعتبار سازی و بی ثبات کردن شان  اقدام و مبارزه کرده اند ؛ اینها و مثالهای زیاد دیگری از برخوردهای دوگانه و در مواردی متضاد با اصل دموکراسی وانتخابات  از جانب نظام مسلط سرمایداری جهانی  دال بر حقیقتیست  که دموکراسی و انتخابات  در معنی نه به  مفهوم حق و سهم جامعه در گزینش حاکمیت واقعا  مشروع بلکه پشت پرده وزیر این نام زیبا افزار ووسیله ایست برای تثبیت ؛ تداوم وتضمین سیطره  نظام ستمگر واستثمارگر سرمایداری بر تمام جهان وبشریت . غوغا و پروپاگند وسیع ودوامدار  فضایل دموکراسی و انتخابات  ذریعه میدیا و بلندگوهای نظام سرمایه  جز فریب بشریت و اذهان عامه  به مقصد تداوم خویش  چیز دیگری نیست

 

و اما در باب شفافیت و عادلانه بودن انتخابات پیشروی خود ما 

-----------------------------------------------------

وقتی  حقیقت و سرنوشت دموکراسی و انتخابات  امروزین در مهد  و پرورشگاه آن یعنی غرب متمدن ؛ هرچند که با ظرافت و تکتیک های مدرن وغیر قابل دید ولمس برای همه از این قرار باشد ؛ انجام یک انتخابات  عادلانه و به تمام معنی شفاف  در کشور جنگ زده ؛ عقب مانده ؛ بی ثبات  ؛ اسیب پذیر و دست نگر غرب وجهان مثل افغانستان تا چه اندازه شدنی و با واقعیت های آن جامعه  در تطابق خواهد بود ؟ با درنظرداشت تحولات دوازده ساله اخیر  که با  یورش نظامی غرب به سرکردگی امریکا  اغازشد و  تقریبا اکثریت کشورهای  مطرح جهان حضور فعال نظامی ؛ سیاسی ؛ اقتصادی  یافتند که تاکنون به همان قوت حضور دارند وبی تردید تداوم خواهد داشت ؛ ولی دستاوردهای این مدت برخلاف  وعکس اهداف اعلان شده  از اب بدر آمد ؛  که باسپری شدن دوازده سال اینک  سیستم و حکومتی را در ردیف اول کشور های فاسد  ؛ با مقام اول تولید و ترافیک مواد مخدر در جهان  ؛ تروریزم زنده ؛ سرحال و مقتدر تر از گذشته ؛  تداوم فعال و فزاینده  جنگ و نا امنی  ؛  قانون شکنی عریان و بدرجه  اول ذریعه مقامات ارشد دولتی  ؛  معافیت دولتمردان  ؛ زورمندان ؛ جنگ سالاران  و مافیای گوناگون  شریک و تحت حمایه خارجیها و مقامات تصمیم گیرنده دولتی  از تعقیب ؛  بازپرس و مجازات  را داریم ؛ با وصف تبلیغات کر کننده کذایی  دفاع از حقوق زنان و اطفال ؛  تداوم عملی و ترویج فزاینده ؛ پلان  شده وهدفمند تبعیض و خشونت علیه زنان  اطفال و اقشار اسیب پذیر دیگر جامعه ؛ بنزین پاشی برنامه ریزی شده  براختلافات قومی ؛ مذهبی ؛ سمتی  به مقصد  اشوب آفرینی  و برنامه های  مغرضانه شبیه  در عرصه های دیگر ... علاوه از اینها انواعی از مشکلات انباشت شده امنیتی ؛ سیاسی ؛ اقتصادی ؛ فرهنگی ؛  ؛ بیعدالتی  و غیره بر شانه های نحیف  جامعه افغانی سنگینی  دارد ؛ در چنین اوضاع و احوالی  طرح و تطبیق انتخابات شفاف و عادلانه میتواند یک تمنا و خیال زیبا باشد ؛ رویای دست نیافتنی ؛  یا هم  مانند گذشته  شعار عوامفریبانه  بی پشتوانه  ؛ تلاش خواهم کرد  عوامل  موجز با اهمیت دال بر غیر عملی بودن  یک چنین انتخابات  واقعی ؛ همه شمول و شفاف ادعایی را در مقطع کنونی ردیف نمایم

یک  - به علت بیسوادی فراگیر ؛  فقر موجود فرهنگی  ؛ عدم اطلاع رسانی  لازم در باب مفهوم انتخابات  و نو بودن تمرین دموکراسی و انتخابات ؛ اکثریت مردم از مفهوم و اهمیت رای شان  آگاهی ندارند ؛  هنوز نمیدانند یا متیقن نیستند که آنهایند با استعمال رای شان ریس جمهور ؛ وکلای پارلمان ؛ نمایندگان  شوراهای ولایتی و ولسوالی ها را برمیگزینند و مطابق قانون همه برگزیدگان  مکلف به پاسخگویی به آنها اند

دو - الی تغیر بنیادی  وضعیت  کنونی  ؛ در حقیقت زورمندان ؛ قوماندانان ؛ تفنگسالاران ؛ قاچاقبران  ؛ ناقضین خشن حقوق مردم و به یک کلمه  جابران  تحمیل شده حاکم برسرنوشت جامعه از قدمه قریه تا ولسوالیها ؛ ولایات و پایتخت بجای مردم ورای دهندگان تصمیم میگیرند که باشندگان ساحات تحت 

تسلط و نفوذ نظامی و مافیایی شان به کیها رای دهند ؛ اگر خود این جابران کاندید باشند مردم زیر سلطه ناگزیر اند به انها رای دهند و الی ایشان  رای مردم را با کاندید دیگری  در ازای پول یا امتیاز مشابهی  به معامله میگذارند ؛ اگر کسی جرآت  کند رای خود را خلاف مرضای جابر مسلط استعمال نماید در حقیقت با امنیت وسرنوشت خود و خانواده اش بازی کرده است و این چیزیست که افعانها طی انتخابات های گذشته فراگرفته اند

سه - تهدید های مکرر مخالفین مسلح نظام از جمله طالبان مبنی بر تحریم وعدم شرکت مردم در انتخابات پیشرو ؛ این تهدید ها تخمین در نیمی ازقلمرو کشور جدی وبه نحوی تاثیرگذار است ؛ با درنظرداشت  برخوردهای بیرحمانه گذشته مخالفین با مردم درزمینه ؛ خیلی ها ازبیم باختن زندگی یا لااقل قطع دست ؛  انگشت و دیگر اعضای وجود بخاطر استعمال رای  از حضور در انتخابات ابا خواهند ورزید که چنین اباورزی در عدم تضمین تامین امنیت منطقی هم هست  ؛ ولو قوای امنیتی به تامین امنیت مراکز رای دهی قادر شوند ؛ امنیت خانه های شرکت کنندگان را در مناطق ذینفوذ مخالفین نظام ؛ کی میتواند تضمین کند ؛  در چنین حالت نا مطمین ؛ که سر وسلامت خود وخانواده اش را بخاطر شرکت در انتخابات به  قمارخواهد گذاشت

چهار - نیمی از پیکر جامعه یعنی زنان علاوه از تهدید های باالقوه و خطرآفرین مخالفین مسلح نظام و عملکرد های  زورمندان  فوق قانون داخل نظام  ؛ نسبت مشکلات عدیده دست و پاگیر ناشی از عرف وعادات ناپسند ؛ خشن و تاریک مسلط اجتماعی و تعبیر های سلفی و طالبی زن ستیزانه  از مذهب  در مقیاس 

کشور ؛ بویژه در مناطق  روستایی این قشر را از شرکت در انتخابات و گزینش کاندید مورد نظر شان عملا محروم میسازند ؛ مزید بر سایر موانع ؛ زیر تاثیر مهلک عرفهای ناپسند ذکرشده مردان خانواده خود مانع بزرگ شرکت زنان ؛ مادران و خواهرانشان  در انتخابات  میگردند ؛ اگر فیصدی بسیار محدودزنان در شهرها قادر به شرکت در انتخابات باشند متاسفانه اکثریت عظیم شان از این حق محروم میشوند

پنج - مداخلات  برنامه ریزی شده وهدفمند  همسایگان  اعم از پشتیبانی  پنهان وعریان  سیاسی ؛ اقتصادی و استخباراتی  غرض حمایت از کاندید مورد نظر خود ؛  با بهره گیری از خدمتگزاری عمال گوناگون  شان ؛ بخصوص  پاکستان و ایران که بنوبه  در اعماق عمودی وافقی  بدنه جامعه ما به علت دلایل معلوم رخنه  و نفوذ کافی چنین مداخلات را داشته  و  دارند ؛ مداخلات  صریح وروشن آنها در همه عرصه ها طی چند دهه اخیر  از جمله انتخابات های گذشته   دال بر صحت این نگرانیست

شش - مداخلات حمایتی و تخریبی  دوستان  بین المللی    نظام  یا همان جامعه جهانی و  در راس امریکا به نفع و ضرر کاندیدها به منظور تاثیر گذاری بر نتایج انتخابات ؛  طبعا اثر  تعین کننده ایشان بویژه نسبت حضور شان در افغانستان  مسلم است

هفت -  مداخلات بی تردید ممکن نظام حاکم  در این پروسه  برای پیروز ساختن کاندید  دلخواه  شان  با بهره گیری از امکانات مختلف  تاثیر گزاری  مانند به خدمت گیری کمیسیون انتخابات ؛ ارگانهای امنیتی ؛ ادارات مرکزی و محلی دولتی؛ حمایتهای مالی از امکانات دولت  و  همانند ان از تیم متحد شان

هشت -  با نظر داشت دلایل ذکر شده فوق در ذهن  کاندیدان نیز همانند رای دهندگان ؛  اصل دموکراسی و انتخابات  منحیث شیوه مقبول گزینش حاکمیت ونظام نهادینه نشده  و این امر به زمان ؛  تمرین  و تحولات بنیادی سیاسی ؛ اقتصادی و فرهنگی  نیازمند است  ؛ در این برهه مقصد اکثریت کاندید ها از  انتخابات عادلانه و شفافیکه از آن دم میزنند نه به مفهوم واقعی شفاف آنست  ؛ بلکه در صورتی  شفاف قبولش میکنند که خود برنده آن باشند در غیر چنین نتیجه  از نظر بازنده در کشور ما حتما و بدون تردید غیر شفاف و مملو از تقلب خواهد بود ؛ فرض کنیم انتخابات سالم و شفافی هم برگزار گردد و نتیجتا یک تیم برنده حقیقی باشد ؛ باقی که بازنده میشوند نسبت نبود  فرهنگ آن  بدون شک  با ادعای  تقلب  از پذیرش نتیجه سر باز خواهند زد ؛ طور نمونه جناب داود سلطانزوی البته با حفظ کامل احترام به شخصیت شان ؛ که در انتخابات پارلمانی گذشته از زادگاهش  قادر به اخذ رای و رفتن به پارلمان نشد  ؛ در صورت باخت حاضر به پذیرش نتیجه خواهدگردید ؛ که نی ؛ بلاخر ه  در صورت شفاف بودن هم یکی برنده میشود نه همه مزید بر عوامل بیان شده بالا امکان توصل کاندید ها وتیم های انتخاباتی شان به تقلبات مختلف نیز متصور است  ؛ از جمله استعمال کارتهای جعلی ؛ رای دهی دو یا چند بار یک نفر ؛ خرید رای ؛ رای دادن مردها عوض زنان  ؛ رای دادن افراد غیر واجد شرایط مانند کسان  زیر سن وغیره ؛ همچنان  استفاده  کاندیدان از ذرایع غیر قانونی و خلاف  مصالح ملی مانند دامن  زدن به تفرقه های ملی مذهبی  ؛ دادن  وعده های غیر واقعی و غیر عملی  برای فریب مردم و صرفا  جلب ارای بیشتر و امثال آن که با تاسف در گذشته  شاهد چنین حوادث نامیمون بودیم 

با توجه بدلایل فوق و دهها عامل تخریش کننده  احتمالی دیگر  انتخابات ایدیال و آرمانییکه عنوان میشود یا کاندیدان خواستارش هستند منطقا محال به نظر میرسد  ؛ که در شرایط افغانستان  بسیار غیر طبیعی هم  نیست

اما باوصف همه مشکلات  ؛ نارسایی ها ؛ موانع  و مداخلات  کثیرالبعدی  ؛ انتخابات  مناسب ترین ؛ جایز ترین و مفید ترین  گزینه  انتقال قدرت است  ؛ هر الترناتیف جاگزین  ؛  چون تمدید حاکمیت موجود  ؛ تشکیل حاکمیت موقت یا  ایتلافی  وغیره  مشکل ساز و نامشروع خواهد بود ؛ اگر انتخابات توام با تقلب هم داشته باشیم و آنرا صرفا تمرین دموکراسی در شرایط حاضر بپنداریم ؛ نیز بهتر از سایر گزینه هاست ؛ بر مردم و خاصتا نسل جوان کشور است تا از سیاستها و جهت گیری های تاریخ گذشته  ناکار آمد و سیاسیون  کهنه کار آزموده شده ناکام فاصله گرفته ؛ ابتکار عمل سازنده  در مطابقت با منافع مردم و خواست زمان را پیشه کرده ؛  کشتی شکسته ما را به ساحل مراد رهنون گردند ؛ گوش دادن  و دنباله روی از  دلالان منفعت جو و معامله گر  آزمایش شده  سیاست ؛ جامعه و کشور ما را هرگز به سرمنزل مقصود نرسانده بلکه آبستن مشلات بیشمار دیگر خواهند شد ؛ نیرو ها و تشکلات جوان  با نی گفتن به سیاستهای ناکام  بازیگران کهنه فکر و انحصار طلب  راه های علمی و کامیاب سیاست را برگزیده  و برای برداشتن  مشکلات انباشت شده کشور راه حل واقعی و منطقی دریابند ؛ این امر ممکن و شدنیست ؛ اگر اراده  اش بوجود آید و جوانان آگاه سنت شکنی و جسارت سیاسی اخلاقی را در پیش گیرند

 

 

 


بالا
 
بازگشت