قطع رابطه تشکیلاتی

 با حزب مردم افغانستان

 رفیق های عزیز!

همانگونه که با یادداشت ها و پیشنهاد های متعدد از جانب رفیق های وحدتخواه چه از طریق جلسات درون حزبی و یاهم با استفاده از نشرات و سایت های انترنتی، جهت بیرون رفت از بحران ویرانگر سیاسی، ابتدا در نهضت فراگیر بعدآ در حزب واحد و بالاخره در حزب مردم، در حیات درون حزبی ما و راه های بیرون رفت از آن، طرحها و پیشنهاد های عملی ارائه گردیده بود که متاسفانه از جانب مسئوولین و رهبری بنابر داشتن مغایرت با خواست های آنان، مورد توجه و علاقمندی قرار نگرفت.

با تاسف همان تعداد انگشت شماری که بار ها در یاداشت های رفیق ها از آنها با نامهای مختلف یادآوری گردیده است، از آغاز تا اکنون با برخورد های غیر رفیقانه و غیر مسئولانه با خود خواهی، بلند پروازی، جاه طلبی، تقلب، انعکاس و نشر اکاذیب، عدم دلسوزی به حزب و ده ها پدیده شوم دیگر، حزب ما را در کشمکش طوفانِ از حوادث خورد کننده قرار دادند و این شاخه بزرگ از حزب پر افتخار ما، ح.د.خ.ا (حزب وطن) را از همان ابتدای رفتن بسوی یک حزب بزرگ، دستخوش توطئه هایی بی رحمانه رهبران پشت پرده و همکاران نزدیک آنها گردیده تا بلاخره انشعاب را بر حزب تعمیل نمودند.

باید یاد آور شد که طی این مدت، تعداد زیادی از رفیق های وحدتخواه در داخل و خارج از کشور تلاشهای خستگی ناپذیر را جهت تامین وحدت ویکپارچگی حزب  انجام داده اند تا در صورت امکان، ایجاد حزب سراسری با پایه های وسیع آن از تمام شاخه های جدا شده از بدنه حزب وطن(ح.د.خ.ا) میسر گردانند. تلاش های رفیق های وحدتخواه با وجود مقاومت و سنگ اندازیهای  آنانیکه در فوق ذکر گردیده اند، تا ایجاد حزب واحد به پیش رفت ولی با وجود دست آورد ها، رهبران پشت پرده و رهروان شان توانستند این پروسه را به ساده گی برهم بزنند و مانع وحدت دو حزب همسو و برادر(نهضت و متحد ملی) گردند.

قابل تذکر است که، رهبران پشت پرده...این تلاشها را در نبود رفیق عزیز ما زنده یاد محمود بریالی آغاز نمودند. آنان با استفاده از بهانه های مخالفین و موافقین میخواستند نهضت فراگیر را که از نهضت میهنی، فراگیر گردیده بود بنابر اغراض شخصی پارچه نمایند، که خوشبختانه مقاومت رفیق ها مانع این اقدام شوم آنها گردید.

با تاسف گرچه سازمان سیاسی ما، طی این مدت تعداد از رفیق های عزیز به شمول عده ای از بنیانگذاران نهضت فراگیر را بنابر بر خورد های غیر رفیقانه، بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم از صحنه سیاسی دور و یا مجبور به ترک سازمان نمودند. باآنهم نهضت فراگیر با همیاری تعدادی زیادی از رفیق های گرامی راه دشوار را طی نمود.

بعد از شکست پروسه وحدت، شور و شعف سیاسی جایش را به رکود سازمانی واگذار نمود، بحران در داخل و بیرون از کشور بر روند سیاسی نهضت فراگیر بخصوص بعد از تدویر کنگره حزب متحد ملی مستولی گردید.

همان افراد معلوم الحال تلاش ورزیدند ،تا شکست پروسه وحدت را که خودعامل آن بودند بجانب مقابل نسبت دهند، ولی از آنجاییکه نقش و چهره های شان افشا گردیده بود نتوانستند پرده بر روی دسایس و توطئه های خویش بکشند، بنآ بازی سیاسی دیگری را رویدست گرفتند و با اعلام آماده گی برای تدویر کنگره وحدت توانستند اذهان رفیق ها را بدانسو متوجه سازند.

نا گفته نباید گذاشت که با در نظرداشت فضای بحرانزا در بخش نهضت فراگیر حزب واحد، جهت بیرون رفت از بحران، در داخل و خارج از کشور به رفیق های وحدتخواه مراجع صورت گرفت و با پا در میانی تعداد از رفیق های عزیز، رفیق های وحدتخواه، جهت بیرون رفت از وضع مستولی سیاسی، باب مذاکره را با تعداد از آنها باز نمودند.

 وحدتخواهان بدین باور بودند که شاید جانب مقابل  از حوادث و وضع بحرانزای سیاسی سازمان، احساس مسئوولیت نموده و  صادقانه در این پروسه گام بردارند و باین باور نشستی را که از جانب رفیق ها پیشنهاد گردیده بود پذیرفتند که یکبار دیگر و آخرین بار، بارفیق ها در زمینه مذاکره نمایند. درحالیکه قبلآ نیز دوبار چنین نشستی ، جهت حل معضلات و نارسایی ها سازمان، بخصوص رهبری و جلوگیری از مداخله در امور سازمانی داخل کشور، صورت پذیرفته بود. نشست سومی در منزل رفیق عزیز انجنیر احمد شاه سرخابی  با شرکت رفیق ها کاوه کارمل، محراب، نسرین مفید، همایون بسیم، ولی محمد زیار مل، طلا پامیر و سید عسکر نجم صورت پذیرفت.

در نشست رفیق ها نظریات و پیشنهاد های مشخصی را جهت بیرون رفت از وضع موجود در حزب، بیان داشته ومشترکآ تصمیم اتخاذ نمودند تا باهمکاری همه رفیق ها، کار های معینی را باید انجام داد تا بتوانیم بر حل معضلات فایق آییم.

در نشست، بعد از جر و بحث  پیرامون پرابلم ها و  ضمنا مسایل تشکیلاتی، رفیق ها زیارمل و پامیر بر تدویرکنگره و ضرورت آن تاکید نمودند. اما رفیق های وحدتخواه در مورد یادآور گردیدند که بحران سیاسی موجود در حزب، عدم هماهنگی در داخل و سازمان های بیرون مرزی و بالاخره فضای مملو از بی اعتمادی میان رفیق ها، کمتر میتوان باورمند بود ،که کنگره حزب را، به مثابه عالیترین ارگان حزبی، آنطوریکه سزاور است تدویر نمایند. بنآ پیشنهاد گردید تا کنگره در یک زمان مناسب بعد از حل پرابلمها و سوء تفاهم های موجود در حزب تدویر یابد،   زیرا اگر کنگره درچنین فضا و شرایط تدویر گردد و مشکلی بروز نماید، در اینصورت، شخص و یا رفیقی را سراغ نداریم که بتواند آنرا حل و مانع شگاف در حزب شود.

ما باور داشتیم که در صورت تدویر کنگره، بحران در حزب ما تا عمق انشعاب پیش خواهد رفت که با درد و اندوه چنین نیز گردید.

آنها با تائید از وضع دشوار حزب، ابراز نمودند که عجالتآ از تدویر کنگره صرف نظر مینماییم، و تلاش میورزیم تا در قدم نخست نهضت فراگیر را از این بحران  نجات دهیم، که در زمینه همکاری شما رفیق ها مهم است!

با وجودیکه رفیق ها میدانستد که در قبال عملی نمودن تصامیم این نشست، صداقت وجود ندارد  با آنهم دلسوزانه همکاری نمودند. که در نتیجه ،انتخابات در شورای اروپایی و بعد در کشور آلمان صورت پذیرفت.

بعد از آنکه مطمئن شدند که رفیق های وحدتخواه در اروپا همکاری مینمایند، با حفظ پیشنهاد ها و تعهد های سپرده شده بر عکس آن عمل نمودند و تعداد از افراد خویشرا جهت تدارک و تدویر کنگره به کابل اعزام نموده وتوانستند کنگره مهندسی شده اروپا را، بالای رفیق های مرکز تعمیل نمایند و خواست خویشرا جهت کوچک ساختن حزب، یکبار دیگر در تدویر کنگره و پلینوم های فرمایشی آن به نفع دشمنان حزب ما بر آورده نمودند.

اینکه ، کنگره و پلینوم های آن چه پیامد های ناگواری را در قبال داشت کاملآ بر همه هویدا است. آنچه قابل مکث است، همانگونه که وحدت میان دوحزب برادر خواست اکثریت قاطع هر دو جانب را تشکیل میداد، تدویر پلینوم فوق العاده جهت بیرون رفت از بحران پلینوم قبلی و کنگره ، خواست اکثریت رفیق های حزب مردم بود و علاوتآ این پیشنهاد از جانب رییس شورای اروپایی تائید و بمرکز ارسال گردید که متاسفانه رهبری بوجود آمده از نخستین پلینوم حزب مردم به این خواست اکثریت اندکترین توجه را مبذول نداشتند و تدویر پلینوم فوق العاده را صرفآ جهت دست یابی به اهداف شان، امروز را به فردا ماکول نموده و پلینوم نوبتی را در ماه ثور درست یکسال بعد، تدویر نمودند و آنچه در قبال انشعاب حزب، وظیفه داشتند به ثمر رسانیدند و حزب را که با صد پریشانی و جانفشانی تا این سرحد رسیده بود، به دو شاخه منقسم نمودند.

ما باورمندیم که روزی آنها پاسخ خواهند داد. همچنان سوالاتی موجود است که باید رهبری حزب به آنها پاسخ ارایه مینمود و به قناعت رفیق ها می پرداخت . بنأ میتوان از چند نمونه آن یاد آور شد:

چه ضرورت بود که در حضور داشت نیرو های بین المللی و امریکا، کانیدی جهت احراز مقام ریاست جمهوری اسلامی افغانستان از جانب رهبری پشت پرده، بدون مشوره مرکز و شورای اروپای معرفی گردد؟ که عمل متذکره باعث استعفای رییس شورای اروپایی وقت گردید.

باوجودیکه رفیق های وحدتخواه معرفی کاندید های پارلمانی را، موثر تر از کاندید ریاست جمهوری جهت ادامه مبارزه سازمان سیاسی ما میدانستند، تعداد رفیق ها از شورای اروپایی به همین منظور به مرکز معرفی گردید. اما این رفیق های عزیز همه خویشرا کاندید مستقل اعلام نمودند و اصلآ حزب ما کاندید در رابطه نداشت و نتایج آن معلوم نشد.

 دلایل حقیقی شکست پروسه وحدت، تا اکنون مشخص نبوده که باید واقعیت مساله روشن میگردید.

سازماندهی و تعمیل کنگره و اولین پلینوم آن بالای رفیق های مرکز از جانب  رهبری پشت پرده ، وپافشاری برنتایج برآمده از آن، تا کنون به بررسی این مساله پرداخته نشده است.

نادیده گرفتن خواست اکثریت قابل ملاحظه رفیق ها در داخل و خارج از کشور جهت تدویر پلینوم فوق العاده و مجازات آنانیکه دست به تقلب زده اند، متاسفانه کنگره متخلفین را، که بعضی از آنها حتا نماینده در کنگره نبودند بجای مجازات، با دادن موقف در مقامات رهبری حزب مکافات کردند!

 گزارشدهی شفاف در رابطه با اعانه ها جمع آوری شده برای کاندید انتخابات ریاست جمهوری، پارلمانی و کنگره به رفیق ها  صورت نگرفته، درحالیکه می بایست کنگره آنرا مورد بحث و بررسی قرار میداد.

بنآ از آنجاییکه ما همواره خواهان وحدت و یکپارچگی میان شاخه هایی جدا شده از بدنه حزب وطن (ح د خ ا) میباشیم و در این زمینه همراه با سایر رفیق های که طرفدار صادقانه وحدت نیرو های دموکرات و مترقی می باشند، همگام  وبا آنها، کار مشترک را ادامه میدهیم. 

 با در نظرداشت مطالب ذکرشده و نادیده گرفتن  تقاضاها و یاداشت های مکرر  رفیق ها،  قطع روابط تشکیلاتی خویش را با حزب مردم افغانستان اعلام میداریم.

   همایون بسیم

به نمایندگی از رفیق های وحدت خواه

                                      

به پیش به سوی وحدت نیروهای وحدتخواه!       

نوت: در صورت ضرورت لست رفیق ها به نشر رسانیده میشود.

 

 


بالا
 
بازگشت