محمدعلی مهرزاد

 

 

انتخابات ،کانون تفرقه وتهدید !

مضمون اصلی انتخابات آزاد عبارت از این است که حاکمیت ناشی از مردم است و الزام عملی تحقق آن نیز وجود آزادی های مدنی وسیاسی  و حقوقی برای اتباع کشورا ست .

بحث د ر باره انتخابات پیش رو، با نزد یک تر شدن ان د ر داخل و خارج از کشـــور،هــــر روزداغتر میشود. گمانه زنی ها د ر مورد این که انتخابات در شرایط بحرانی فعلی به چه صورتی خواهد بود بازار گرمی دارد، د ر این مرحله با اما و اگر های فرا وان بعد از دایر شدن لوی جرګه  مشورتي روي عدم امضاي تفاهم نامه امنيتي در بين افغانستان وامريكا همراه  شده است ؛ فضای مه الودی را در کمیســـیون انتخابات وا ذهان دمدمی مـــزاج به اصـــــــــــــــطلاح ( اپوزیسیون) که با مردم محروم وستمدیده  افغانستان ،هرگزارتباط نداشته واز پشتیبانی واقعی مردم برخوردار نیستند ؛ به اطاعت اجباری وبردگی اختیا ری مردم دل خوش کرده اند ایــجاد کـرده  است!. بیشتر این گمانه زنی ها بر مبنای تنا سب و ائتلاف نیروهای داخل حاکمیت و تغییر روزانه موضع گیری های بازیگران عرصه سیاسی داخلی وخارجی که قبل از موعد معینه فوتو های بعضی شان زینت بخش روزنامه ها درین روزها به نمایش گذاشته شده؛ تا بازار پیشداوریهارا نسبت به کانـــدیدان آینده ریا ست جمـــهوری نظر سنجی کنند صورت میگیرد. در این میان توجه چندانی به ریشه های واقعی این تغییر مواضع جبهات شخصیت سازی کاذب ، تولد و مرگ زودرس ائتلاف ها، و نقشی که مردم میتوانند و باید به عهده داشته باشند صورت نمیگیرد. ادامه این بحث ها ضروری است ؛ولی از ان جائیکه  نه تنها زمانه آبستن حوا د ث ا ست بلکه در منطقه خصوصاً در دوکشور همسایه ما ایران و پاکستان پلانهای که قبلاً توسط قدرت های کهنه کار وتازه نفس طرح شده در حال پیاده کردن ا ست؛ در این زمان هنوز زود ا ست که بتوا ن در باره ای انتخابا ت به جمعبندی روشنی رسید. بررسی تفاوت های ا ین انتخابات با انتخابات گذشته و فرصت های بوجود امده ناشی از تغییر شرایط، یکی از روش هایی ا ست که میتواند به روشن تر شدن اوضاع و طراحی استراتژی نیرو های داخل و خارج از حاکمیت در جهت دموکراتیزه کردن بیشتر انتخابات و دموکراتیزه کردن اینده کشور کمک کتد.

ولی آنچه قابل توجه است باید این دهه اخیر حاکمیت، مورد با ز نگری قرار بگیرد ؛ نقطه ضعف وقوت آن برجسته شود ، تا در اینده بیش ازین به وحدت ملی اقوام باهم برادر ساکن د ر افغانستان صدمه نرسد، واز مرزبند یهای جنون آمیزکه در انتخابات ا ول ودوم ریاست جمهوری ،شورای ملی حتی د رانتخابات شورای ولایتی توسط کاندیدان ونمایندگان این کاندیدان بوجود آوردند؛ ازین بیشتر  موجبات ، وزمینه تشتت فکری وتفرقه ملیتها  را فراهم  نسا زند؛ وبدتر از همه جامعه مارا کاملاً در خلای اندیشه ی ملی قرارندهند؛منافع ملی را فدای منافع تنظیمی گروهی نکنند.!
از نظر مشروعیت داخلی  نه تنها  دولت  بدهکار ا ست،  بلکه د ر نا زل ترین سطح مشروعییت در طول حیات خود و د ر بن بست کامل سیاسی-اقتصادی- ایدئو لوژیک قرار دارد، بلکه تمام گروهای که خودرا بحیث مخالف راجسترکرده اند ، نظربه عد م پشتیبانی وحمایت مردمی نیز نزد جامعه ما تا اکنون ناشناخته ودر پرده ابهام وسوال قرار دارند.! تا اکنون بحث های زیا دی د ر مورد کاهش مشروعییت داخلی وخارجی دولت  ا ز طرف  اپوزیسیون به حیث تکیه کلام ومتحدالمال بخاطر اینکه هرتنطیم ویا ائیتلاف برای خوداعتبار شخصی کمایی کنند عنوان شده ،  لازم به تکرار آ ن نیست؛ چون خود شما در جریانات  واعلامیه های مخالفین دولت که به شکل مقطعی وقتاً فوقتاً باعث نگرانی وتشویش هم وطنان ما می شوند قرار دارید ؛ماهیت این گروهای که بر سر تقسیم غنیمت می جنگند اگاهی دا رید. در شرایط کنونی میتوان اثرات این کاهش مشروعییت شدید را هم در ائتلافات گوناگون داخل حاکمییت ، بدون حضور مرد م برای تداوم حاکمیت مشاهده کرد. در طول ده سال گذشته عرصه سیا ست داخلی کشور شاهد تشکیل ائتلاف های سیاسی گوناگونی با عمر کوتاه بوده که مهم ترین ان پشتیبانی  سر دمدارا ن تفنگ سالار و مزدوران استعمار در لبا س مذهب بود؛ که در ابتدا حالت رئیس و مرئوسی واربا ب رعیتی را داشت، چون در آغازپایه مردمی نداشتند، سپس برای بقا وتداوم خشونت وحفظ منافع مادی وسرمایه باد اورده ای که ا ز بیت المال غارت کرده بودند،  اقدام به ائتلاف ها کردند. درسطوح پائین ترمردم ،این گونه نزدیکی در بین جناح های گوناگون به شدت چون بردگی اجباری واختیاری از مجبوریت  اقتصادی  وعدم اگاهی مردم افغانستان  ا ستفاده افزاری شد.! ان چه در عرصه عمومی اجتماع از سوی بازیگران این ائتلاف ها در مورد دلائل ان ارائه میشود، دلایل ظاهرالصلاح نظیر حفظ نظام، حفظ حقوق مردم، مبارزه با امپریالسم، احقاق حقوق ملی، حفظ تمامیت ارضی، حفظ اسلام  همه این مفاهیم در یک نقطه با دولت بر سر اقتدار منافع مشترک دارند. ولی دلایل پشت پرده عبا رتند ا ز حفظ قدرت، تقسیم مجد د غنائم  جنگی، حیف ومیل دارایی بیت المال،  تعد د مراکز تصمیم گیری، حذ ف رقبا ا ست. عملکرد سا لهای اخیر اپوزیسیون و در گیری های جناح های داخلی سیستم های سیاسی به خاطر حفظ منافع گروهی و یا پیش برد نظرات سیاسی خود یک واقعییت است که مختص  این نظام نیست، اما انچه که قابل یاد آوریست یک تعـــدادی از گروها رد پایــــــــی نو آموزان راه سیا ست دوران نظام دست نشانده شوروی را تعقیب وبعضاً اشتباهات ا نهارا تکرار می کنند ؛ ا نچه مهم است توازن متطقی بین این در گیری های سیاسی   وجود ندارد. در  ا فغانستان کنونی مسایلی نظیر نفع عمومی، اینده کشور و مسا ئلی  ملی ، که پایه های معنوی یک حاکمیت است، در برابر چپاولگری گروه های حاکم بسیار کم رنگ است. به همین خاطر با قاطعییت میتوان گفت مردم هیچ گونه اهمییتی برای این ائتلاف ها قائل نیستند. در زمان روی کار  آمدن ائتلا فها این روی برگرداندن مردم را به قهر مردم با  ید تعبیر کرد؛ عملکرد مخالفین دولت چون پایه مردمی  وپیام  سازنده نداشت ازین فاصله بهترین استفاده را  در قدم اول شبکهای استخباراتی ایران و پاکستان ، وطالبان این طرف وان طرف مرزکشور کردند، و توانستند برای قدرت گرقتن از ا ن استفاده کرده ودر  مجموع   دولت ایران و پاکستان نیز در تشدید اختلافات مذهبی وتضعیف حاکمیت دولتی استفاده عظ
یمی بعمل آوردند.                                    
 کاهش درامد و و ضع بد اقتصادی، در طول چهار دهه گذشته ،به ویژه از ابتدای دهه هفتاد میلادی رشد این درامد د ر زمان روی کار امدن  این تنظیمها کاهش شدید  د ر د رآمد ،یکی از دلائل اصلی باز شدن فضای سیاسی کشور بود که  موجب ا یجاد ا ئتلا فهای نا موفق شد واز ان سود جستند.  افزایش  دارایهای غیر مشروع بعد از ان زمان دوباره به اقتدار گرایان کمک کرد ، به دیکتاتوری داخلی افزودند تا سرانجام به  خشونت های سیاسی وجنایی انجامید. !
از بدو بوجود آوردن  جمهوری اسلامی افغانستان هیچ گاه از سوی نیروهای خارجی نه تنها پلان و برنامه کاری شفا ف ارایه نه شد ؛ بلکه سیستم (( کا پیتا لیسیون )) یعنی قدرت موازی باحاکمییت  تار وپود این نطام را تشکیل می داد ، وآنچه توقع می رفت به کارهای اساسی که افغانستان را از وابستگی افتصادی ،سیاسی وفقر زدای نجا ت بدهد ، اقدام نشده است .!گذشت زمان نشان داد که این اصل از جانب  تمام نیروهای داخل حاکمییت ونیروهای مخالف دولت جمهوری اسلامی افغانستان  نیز چندان مقبول  قبول  قرار نگرفته است . در این زمینه تاکتیک های سیاسی مختلفی  از طرف  قدرت های  همکار با ما به کار گرفته شد؛ از آن جمله موضوع انتخابات  وشعار قانون گرایی مطرح شد که  در ظاهرهدف ان  جلوگیری از مداخلات  اشکار وپنهان  ایران و پاکـــــستان وتحــــدید اختـــــیارات  سران تنظیمهای ساخته وبافته شده در ین دوکشور بود. این تاکتیک نیز در عمل موفق نشد،  برعکس باعث بوجود آمدن قشر دلال اقتصادی وسیاسی  که نقش گروهای فشارو فساد پیشگان که تاریخ کشور بیاد ندارد شد . چنین به نظر میرسید که قدرت روزانه این گروها در حال گسترش ا ست ، ما این قدرت (( دولت در دولت))را در انتخابات گذ شته لمس کردیم؛ ودر اینده با تغــــیر سنـــــگر وچهره وشمــــایل ( اپوزیسیون) با زهم دورنمایی انتخابات در حاله ابهام قرار دارد ؟ حتی نمیتوان  درزی در این دیوار قدرت طلبی وزور ا زمایی د شمنا ن مردم که بخاطر رسیدن به مال ومقام های ،این جاه و آن جاه  صورت گرفته ،ایجاد کرد. تاکتیکی که در این مورد بکار گرفته می شود، به صورت کل با تاکتیک های گذشته و با شمایل دیگر، تغیر چهرهای جدید و ترفندهای تاریخ زده  ضد منا فع مردمی فرق خواهد دا شت.  ولی تا جا ییکه  تجربه انتخابات  گذشته نشا  ن داد ، با اینکه فضایی عد م عدالت اجتماعی –اقتصادی وجود داشت بازهم به منظور جذب مردم ، امتیاز دادن  ها با استفاده از نا امیدی مردم و تلقین غیر مستقیم واستفاده از روحیه ای (( بردگی اختیاری و اجباری وسنتهای دست وپا گیر وسوء استفاده از فقر اقتصادی وعدم اگاهی مردم )  بکمک و پشتیبانی (جبهات شخصیت سازی کاذب ) وقدرتهای مطرح بین المللی توانستند ، کرسی ریاست جمهوری ونما یندگی مجلس شورای ملی را بدست اورند. این تاکتیک ها در کشورهای همسایه ما چون ایرا ن و پاکستان معمول وبسیار شبیه  باهم اند، بدست اوردن قدرت این چنینی مثال بارز ان چیزی است که از ان با عنوان طنز تاریخ نامبرده میشود، کسی که در ا سما ن یک ستاره  نداشت ناگها ن از سرمایه بیت المال با اشغال پست مقام وزیر ورئیس در لجنزار فساد اداری غرق شدند ودرتقسیم غنیمت جنگی   برای آینده ها حتی امروز سرمایه گذاری می کنند . در هر صورت صرف نظر از این که چه عقیدهای د ر باره  نژاد وملیت  کاندیـــــــد آ ینده ریا ست جمهوری دا شته باشیم ؛ بعضی موارد را نمی توان نا دیده ومنکرآن شد. حضور گسترده مافیایی مواد مخد ر و غاصبین زمین و شبکهای استخباراتی  ایران وپاکستان ،  ومداخله  علنی در عرصه سیاسی-اقتصادی کشور از دیر زمانی است که  در کشور ما شروع شد ه است و روز تا روز گسترده تر شده می رود، واز طرف ديگر تهديدات خارجي نسبت به عدم امضاي توافق نامه امنيتي  مزيد بر علت شده است . امروزه میتوان دید که در گیری هایی مرزی در سرحدات ما با ایران و پاکستان د ر حال انکشا ف است  ؛  نمونه این  تجاوز به بخشی از سرزمین های سرحدات غربی وشرقی کشورما توسط ایران و پاکستان می باشد ؛ قوای سه گانه کشورما مصروف تقسیم غنایم اموال که به مردم ودولت تعلق دارد  می باشند، ازین خلای قدرت وقتاً فوقتاً قد م بقدم پوستهای جدید هردو کشور همسایه غربی وشرقی  در بین خاک ما ایجاد کرده اند . این حضورفعال ایران وپاکستان در افغانستان در جهت خرابی روابط ، باید ا ن را به عنوان یک واقعییت پذیرفت و متنا سب با ا  ن تاکتیک های  مغرضانه  را توسط ستون پنجم  وششم در انتخابات آینده  ریاست جمهوری سر وسامان می دهند.
کشورهای ایران و پا کستان بحیث همسایگا ن نا مطلوب در طول تاریخ مشروعیت خودرادر مداخلات بی مورد ، ووابستگی وپیوند به نظامهای موروثی مستبد گذشته  وحال ، توام با تعصبات مذهبی از اربابان بزرگ گذشته و فعلی خود در مکتب ا ستخباراتی  واطلاعاتی گرفته اند ! .

از انجاییکه درین کشور ها مرد م در امور روزمره خود  دخا لت نداشته ؛ چه رسد به انتخاب شدن ویا انتخاب کردن ، هرنوع فعالیت مردمی در نطفه خاموش می شود ، درین صورت است که رهبران این دوکشور جولانگاه  خودرا در بازیهای کودکانه ونهایت ناشیانه می بینند ؛ با ما تمـرین ســــیاسی ومردما نشا ن را بازیچه ای امیال  وهوسهای خود  می سازند .!                                                                                                                      .
درگیری های داخلی جناح های حاکم، تا کنون در هیچ انتخاباتی جناح های حاکم چنین با یکدیگر در گیر نبوده اند. این درگیری باعث شده که توا فق بر سر یک یا چند نفر که به عنوان کاندید معرفی شوند بسیار مشکل شده تا حدی که بعضی از تحلیل گرا ن به این انتخابا ت عنوان انتخابات که در بین تنظیم ها وجبهات شخصیت سازی کاذ ب و کشورهای ایران و پاکستان وقدرتهای مطرح بین ا لمللــی سرگردان ا ست .

از وضع چنین معلو م شده می تواند که  این گروهای متخاصم  هدف ملی برای اداره کشور ندارند و هدف اصلی انان گرفتن غنائمی بوده که دیگران میبرده اند. ولی این گروه های نا متنا جس داخلی وخارجی نشا ن دادند که نه تنها هیچ ایده ی جدیدی برای بازسازی ونو سازی ا فغانستان ندارند؛ بلکه با تزریق ایده هایی بسیار عقب مانده تر از اسلاف خود ، دعوت ا ز جهانیان به خاطریاد  دادن مدیریت به  سران تنظیمهاباعث شدند که کشور به وضع فعلی دراید. هر چند که برخی معتقدند لزوم نفوذ در سیستم سیاسی این گونه  باندبازی های سیاسی را طلب میکرد؛ ولی عقب ماندگی فکری این گروهها که پیوند تنگا تنگ  با محصولات وا قعی جمهوری اسلامی  افغانستان دارند و ا زبدو بوجود آمدن تشکلهای نیم بند وغیر ملی سیا ست را در فساد یاد گرفته اند؛بیش از ان ا ست که بتوانند در جامعه با شعور فعلی قدمی به جلو بردارند؛ حتی ارزشهای معنوی اسلامی وملی جامعه افغانی را نتوانستندحفظ کنند ،ولی در گیری های داخلی جناح های حاکم و افشا گری ا ن ها در مورد سوء تصمیم ایشان  درین اواخرباعث کاهش اقتدار سیاسی ایشان شده است. در شرایط فعلی اقندار معنوی و سیاسی در پائین ترین حد خود قرار دارد و قابل ترمیم نیز نیست. این فرصت خوبی در اختیار نیروهای ملی و دموکراتیک تر داخل وخارج که تا اکنون د ست شا ن به خون هم وطنا ن ما آلوده به فساد، وغصب دارایهای عامه  نه شده اند فرصتهای منا سب ا ست تا د ر افشایی انها فضای سیاسی را نگذارند تا دربند( نفس اماره) خود قرار دهند.
د ر این جا میتوان نتیجه گرفت که هیاهوی  مخالفین به اصطلاح جمهوری افغانستا ن از انتخابات، مسبب همه نابسامانی های کشور ا ست .در خوش بینانه ترین حالت میتوان نتیجه گرفت که هفتاد درصد از مسائل کنونی ناشی از سیاست های غلط خود رژیم وعملکرد اشتباه امیزنواموزان راه سیاست ومتعصبانه مخالفین دولت  است. مضافا به این که عواملی نظیر حضور  سود سالاران  وخشونت گران در عرصه سیاسی و سرکوب از مهمترین عواملی هستند که بحرانی ترین وضعییت خود در چند دهه گذشته قرارر دارد؛ بطوریکه میتوان گفت یکی از منابع انتخابات اینده فرصتی است که اگر نیروهای دموکرات و معتدل داخل و خارج  نظام بر سر اقتدار از ان بد رستی استفاده کنند میتوان امید دا شت که شرایط بطور نسبی بهتر شود. روی سخن این نوشتار با نیروهایی نیست که قصد دارند از تحریم  انتخابات استفاده کرده و ان را وسیله سرنگونی  حاکمیت قرار دهند. این استراتژی ممکن است به سرنگونی ختم شود؛ ولی حاصل ان میتواند باقی ماند ن سرزمین سوخته  تری  ازین حالت آشفته بازار مکاره  که در غیاب  وپشت پرده به حق مردم افغانستان تصمیم گرفته میشود منجرشود ، نظیر خرابه ای که دیروز حتی امروزتوسط لشکریان (( فراما سیون))  مافـــــیای مواد مخد رومزدوران استعمار در لباس مذهب به کارگردانی ایران و پاکستان ا ز خود بجای گذاشتند تداوم

بخشند.
سیاست  امروزهمین است که طالبان قرار نیست نابود شوند، وقرار هم نیست مانند گذشته ؛ چانس بازگشت داشته باشند ، طالبان به هرمعامله به  شرط  امحایی سران تنظیم ها به شمول کرسی نشینا ن ارگ ریاست جمهوری افغانستا ن ، حتی شرکت در انتخابات حاضرند ، ولی تا اکنون طرف معامله را کشور ایران و پاکستان وبا تهديدات قدرتهاي مطرح، در پرده ا بهام بخاطر باج گیری از امریکا در ارشیف اعمال جنایت کارانه خود حفظ دا شته ، ودر ین میان مردم ا فغانستان قربا نیان بی صدا وبی پناه اند که خداوند (ج) به یاری این مردم که در خواب خرگوش فرو برده شده اند برسد .

 

 


بالا
 
بازگشت