محمدعلی مهرزاد

 

انتخابات رقابتی، درنظا م ريا ستي افغانستان !

تحلیل گران وصاحب نظران علوم سیاسی درافغانستان، از بدوایجاد کنفرانس بن در سال 2001 میـــــلادی منعقده در المان، پیش بین بودند، که در ترکیب کنفرانس بن گروهای سلطه گروفرصت طلب وغیر متجا نس،در هر مرتبه ومقامی که قرار داشتند ، اغلب حقوق اتباع کشور را ناد ید گرفتند،وبا تر فندهای شناخته شده بیگا نگان ودستیاران شان معیار های حقوق شهروندی ودموکراسی واحترام به قانون را کاملاً پایمال کردند . البته مردم افغا نستان بعد از سه دهه وحشت انتظار داشتند تا دموکراسی وحاکمیت مردم استقرار ولاشه متعفن فرقه گرایی را به گورستان تاریخ بسپارند ؛ اما آنچه که  بالای تنظیم های هفت گانه وهشت گانه در پاکستان وایران سرمایه گذاری شده بود ؛ سرانجام در کنفرانس بن روی یک نظام سلطه گرکه از مجموع تنظیمها در خارج تار وپود شـــان در کارگاه مزدوران اســــتعمار در لباس مذهب بافته وساخته شده بود ، مهر تا یید گذاشت ! البته از ما بهتران خوبتر می دانند که انتخابات در هم چو نظامها مستبد واقتدار گرا بعد از جنگ سرد در سرتا سر جهان نمایان شدند ،که این امر نمی توا نست در افغانستان استثنا تلقی شود .می توان برای تایید مطلب چند نمونه از گوشه وکنار جهان از تعداد کشورهای مستبد و اقتدار گرا نام برد : در سال 1990 میلادی در افریقا کشورهای گانا ، کنیا ، موزامبیک ودر بلوک شرق مانند البانیا ، اکراین ، وروسیه  هم چنان در قاره اسیا چون مالیزی ، تایوان وبالاخره در امریکا لاتین کشورهای مکزیک ، پاراگویه وپرو،دارای نظامهای سلطه گر بودند که بعضی از قواعد واصول دموکراتیک مانند انتخابات آزاد رقابتی را رعایت می کردند . البته درین راستا بیشتر رژیم های افریقا ی وهم چنان رژیمهای که بعد از فروپاشی اتحاد شوروی ایجاد شده بودند ، به نظامهای مستبد تمام عیار قدرت گرا تبدیل شدند .ازین جاست که دانش پژوهان علوم سیاسی در پی آنند که تا زیاد تر به اهمیت وخصوصیت این نوع رژیمها که به اسا س متنوع چون :(نیمه دموکراسی، دموکراسی مجازی ، دموکراسی دینی  دموکراسی ساختگی ،وبا لاخره دموکراسی غیر ازاد شناخته می شوند را مطالعه وبررسی نمایند .جا یگاه افغا نستان درین نوع نظامها را می توان نوع دموکراسی سلطه گرا یی انتخا با تی بنام دموکرا سی   به اصطلاح دینی زیاد تر ابخوره دارد  تلقی کرد، چرا در  قا نون اساسی ، همیشه شروطی جهت اجرای انها مقررشده است ،بطور مثال شروط (( رعایت موازین اسلامی )) ویا عدم((مخل به مبانی اسلامی )) از شروط هستند که رعایت آن برای اتباع کشورالزامی است .البته نظام که درافغا نستان درین دهه اخیرروی آن کار می شداز دو ریشـــــــه یعنی ( دموکراسی- دینی) را می خواهند تمرین کنند .درهمچو نظام های سلطه گر که از دو منبع استفاده شود ، دولت مردان در هر مقامی ومرتبه ی که هستند اغلب حقوق شهر وندان را نا دیده می گیرند وبا تر فند های شناخته شده معیار های متداول ومعمول دموکراسی را پایمال می نمایند ، طور مثال می توان روسیه امروزی را که ولاد میرپوتین ونظام جمهوری اسلامی ایران را می توان نام گرفت . این نوع نظامها را می با یست در ردیف رژیم های قرار داد که شکل ناقص وبسیارضعیفی از مبانی دموکراسی را اعمال می کنند، ومطابق مصلحت وشرایط وچند اصل از اصول دموکراسی را طور کنترول شده مراعات می کنند . اصولاً در دموکراسی از جمله چهار اصل با ید رعایــت شود : اولاً مجــــریان وقا نون گذاران میبا یست در یک انتخابا ت ازاد و عادلانه از سوی اکثریت مردم انتخاب شوند . ثانیاً : حق رای برای تمام اتباع بدون در نظر گرفتن دین ، نژاد ، زبان ، جنسیت محفوظ ومحترم شناخته شود . ثالثاًً : حقوق سیاسی ، آزادی بیان ، آزادی مطبوعات ، ازادی عقیده ، آزادی احزاب ، انجمنها وسندیکا های کارگری ، وبا لاخره امنیت اتباع تامین گردد.رابعاً : افراد که که در هر مقام ومنزلتی که باشند فقط مجری قانون می باشند وبمشا به قیم وولی مردم محسوب نمی شوند . بدیهی است که رژیم های سلطه گر واقتدار طلب ، قومگرا _ مذهبی –حد اقل معـــیارهای دموکراسی را مراعا ت نمی کنند؛ وهمواره با نقض انها میان خود وتوده مردم شکاف عمیق طبقاتی ایجاد می نمایند .هم چنین در این نوع رژیم ها ضمن سرکوب شدید مخالفین ومنتقد ین نه تنها در برگزاری انتخابات تقلبهای اشکار ونهان انجام می گیرد؛حتی د خل وتصرف در ارایی عمومی واعلان نتایج به نفع نامزد خودی حکومتی امر ی رایج ومتداول است ، بلکه استفاده غیر قانونی از منابع عمومی ، استفاده انحصاری از رسا نه ها ی ملی نیز نشا نه های بارز این گونه رژیم ها می باشد. در رژیمهای سلطه گر وقبیله سالار روزنامه نگاران ومنتقدین مستقل یا تحت نظر قرار دارند ویا به تهدید های فزاینده ای روبرو می شوند ، انها اگر دست از پا دراز کنند بی درنگ زندانی ویا تبعید می شوند. در این نوع رژیمها بسیار اتفاق افتاده است که مخالفین ومنتقد ین حکومت مــــورد شد ید ترین حملات مرگبار قرار گرفته ، به قتل رسیده ویا نا پدید گشته اند ، بدون تردید رژیم های با چنین خصوصیا تی هرگز نمی توانند رژیم های منتخب مردم باشند . رژیمهای سلطه گر رقابتی رژیمهای بی ثبا تی می باشند که بوسیله دولتمردان نا لایق وبا ندهای فاسد اداره می گردند ،وبواسط سا ختار بسته که دارند هرکز قادرنخواهند بود که معیار ومبانی اولیه دموکراسی را رعایت کنند ،بر گزاری انتخابات در نظامهای سلطه گر مهند سی شده است ، بالطبع رقا بت انتخا با تی نما یشی ودر جهت قدرت نما یی صورت می گیرد،اما با ید اذعان نمود که رژیم های سلطه گر رقا بتی قادر نیستند که از سلطه وقدرت خود به تمامی معنی بهره بر داری کنند . برای یک انتخابات سالم ودموکراتیک ودر عین زمان  برگذاری انتخابات ازاد ورقابتی ؛ عرصه های متعدد یست که توجه به ان نهایت ضروری پنداشته می شود، از جمله: عرصه ی انتخا با تی یکی از مهمترین موضـوع در مــیدان  رقا بت مبارزات انتخا با ت است ، درنظام های اقتدارگرا وزور گو وقبیله سالار ومستبد اصولاً یا انتخابا ت برگذار نمی شود ویا اگردر رژیم های مانند رژیم های سلطه گر و محافظ کاررقا بت گربرگذار شود ، جنبه کاملاً نما یشی وظاهری  دارد . در انتخا با ت نما یشی معمولاً رقبا مستقل یا بنا برقانون نا عادلانه وتبعیض آمیز حق نام نویسی ونا مزدشدن را ندارند؛ ویا بطور ناقص ونیم بند وحتی نیمه رسمی با ابلاغ اینـــکه انها صلاحیــــت شــرکت در انــتخابات را ندارند ، وبا الا خره حذف واز صحنه خارج می شوند .عرصه دوم بر گذاری اتنخابات آزاد رقابتی ، عرصه قانون گذاری است ، در رژیم های سلطه گر وقبیله سالارقدرت طلب ، اصولاً  قوه مقننه ی مستقل وجود ندارد، ویا اگر وجود داشته باشد، بوسیله ارباب قدرت گرا ویا مواردی حزب حاکم شدیداً تحت کنترول قرارمی گیرد چرا بروز اختلافات بین قانونگذاری ورهبری رژیم اقتدارگر ومحافظه کارمذهبی وحاکم آمری غیر قا بل تحمل است . درین نوع نظامها قوه قانونگذاری تا حدی ضعیف ونا توان نگه داشته می شود، که نتواند به خود جرئت دهد که در مخالفت آوامر واحکام رهبری اظهار وجود کند .واضح است که رهبران چنین نظامهای سلطه گرقدرت طلب تحمل یک مجلس قانونگذارمستقل که اعضای آن در یک انتخا با ت آزاد ، سالم عادلانه به مجلس راه یافته را ندارند .! در صورتیکه یک وطن دوست به مجلس راه پیدا کند ولوایح خلاف نظام اقتدار گر را تصویب کند ؛ در صدد تضعیف وناتوا نی مجلس کوشش ونها یتاً درا نحلال آن می کوشند.عرصه قوه قضا یی ، سومین معیار جهت بر گذاری یک انتخابات آزاد رقا بتی بستگی به عملکرد قوه قضایه دارد . در نظام سلطه گروقبیله سالار همواره تلاش می شود که قوه قضایه دستگاه عدلی به هروسیله ممکن شده تحت تسلط ونفوذ وکنترول مرجع قدرت قرار داشته باشد ، قوه قضا یه درین نوع رژیم ها اغلب از طریق تطمــیع ورشـوه وهر از گاهی تهد ید تسلیم خواسته های رهبر اقتدار گرا می شود؛ وبصورت دستگاهی  افزاری ایفای نقش می کند،تجربه سه دهه اخیر در افغانستان نشان دا د ه است که قوه قضایه این کشور نه تنها اصل استقلالیت خودرا انچنان که شا یسته وبا یسته ی این ارگان مهم است، مراعت نکرده بلکه به کوچکترین اقدامی که باعث تضعیف موقعیت سلطه گران داخل دولت وبیرون از آن گردد ویا منسوبان ووابستگان نزدیک انهارا در مظان اتهام قرارداده عدالت الهی را تمثیل کننـد؛ نهایت کمرنگ واعتماد مردم افغانستان به این ارگان فروکش کرده است.!عرصه ای رسا نه های گروهی چهارمین ویکی از مراکز مهم مورد توجه نظام های اقتدار گرای محافظه کاراست ، البته در افغانستان در افشای حاکمیت وفساد اداری ووابستگی دولت به خارجیان ونفوذ و مداخله کشورایران وپاکستان بدون شک در منطقه بی نظیر است ؛ اما تعدادی از روزنامه ها چنان در گودال وابستگی غرق شده اند که هویت ملی خودرا در گرو خارجیان گذاشته اند .اما تعدادی فوقالعاده در افشایی فساد اداری ، اختلاسهای کلان ووقا یع پشت پرده فعال اند .  

نکته حایز اهمیت وقابل توجه اینست که در بسیاری از کشورها از جمله افغانستان ، تغیروتحولات شگرف مانند رویداد شبه یک انقلاب رخداده است ومردم به امید دستیا بی به دموکراسی ، نظام های استبدادی را واژگون ساختند ، اما انها نه تنها در این راه توفیقی حاصل نکرد ند ، بلکه رهبران جد ید روشهای حکومات پیشین را ودر بسیا ری از مو ا قع حتی شدید تر پیشه کردند، وبه ادامه سرکوب نهادهای نوپا یی دمو کراسی ما نند احزاب ،ا نجمنها وا تحاد یه کارگری مستقل پرداختند ، نمونه بارز این تحول در سال 1979 ایران وسال 1357 در افغانستان که مردم به امید جا یگزینی نظام های سلطه گروخود کامه به یک نظام مردم سالار بپا خاستند ، اما بعد از پیروزی ، رهبران این تحولات همان روشهای سرکوب وخفقان را شیوه ای دیگرو خشن تر از گذشته ادامه دادند ، وفرصتی را که مردم با خون خود در جهــت دسـت یا بی به آزادی فراهم نموده بودند را به فریب های مرتجعا نه وباورهای غلط اندر غلط وتکرار اشتباه به ناکامی منجرساختند .! نظامهای سلطه  گریکه دست به ا نتخا با ت مصلحتی می زنند درجهان سا بقه دارد، واز طریق یک سلسله اصلاحات تقلبی وظاهری می زنند ؛ از جمله ترفند وفریب پذیری دموکراسی ظاهری است که این نظامــها ی ا قتدارگراوقبیله سالاربراثربحران سیاسی ، اقتصادی ،فساد اداری گسترده اداری ووجود اختلافات عمیق طبقاتی ازطرفی نارضای و اعترا ضا ت داخلی همراه با فشارهای بین المللی از طرفی دیگر مجبور می شوند،در جهت حفظ قدرت خود، تامین منا فع بیگا نگان دست به یک سلسله اصلاحا ت د ر درون سیستم حکومتی می زنند ؛ این نوع رژیم ها عمـــــــــــوماً با پذ یرش ( دموکراسی بسته ) از سوی غرب ابراز وفاداری ظاهری به اجرای مفاد آن در صدد حفظ سلطه خود برمی آ یند. درین شرایط بعلت ضعف مخالفین جهت بهره برداری از فرصت های بد ست آمده وعــدم به چالش کشاندن ادعا های رهبران چنین حکومت ها باعث شده است که انتقال حقیقی قدرت  انجام  نگیرد ؛ از جمله انقلاب سال 1979 میلادی ایران که با سقوط رژیم سلطنتی ، به امید دستیا بی به ازادی بنا گردید ؛ اما فردای انقـــلاب پا یه های یک رژیم مستبد مذهبی بنام ولایت مطلقه فقیه ریخته شد ورهبران به بها نه نمایندگی از سوی خداوند ، زندگی دينوی واخروی اتباع ایران را تحت کنترول ونظارت استخباراتی خود قرار دادند .ضعف رژیم نوپای دموکراتیک ، اخرین وضعیتی که منجر به بر امدن نظام های سلطه گر میشود ، در واقع به سستی گرائید ن وتحلیل رفتن رژیم های نوپا یی دموکراتیک است ، این رژیم ها که از طرفی با بحران سیاسی واقتصادی روبرومی شد ند،واز طرف دیگردارای نهادهای ضعیف دموکراتیک بودند ، مسیر را برای به کرسی نشا ندن رهبران اقتدارگر چون ایران وافغانستان هــــــموارکردند ، بد یهی است که نقش توده مردم در جهت حفظ دموکراسی در رژیمهای نوپای دموکراتیک بسیار مهم است ؛ زیرا اگر مردم همواره در سنگردفاع از آزادی وحاکمیت ملی  حاضرباشند  رهبران قدرت طلب هرکز فرصت جولان در میدان خود کامگی پیدا نمی کنند . ولی انچه در افغانستان وایران بعد از تحولات ، رونما گردید ومسیر تحولات را به سوی ا نحراف ووابستگی در ظاهر به یا س ونا امیدی کشا ند ند؛ اما باید به این واقعیت اذعان داشت که موج مردم سالارانه گری در نها یت دامان این نوع رژیم هارا خواهد گرفت؛ ودر آینده روزگار رهبران سلطه گررا سیا وسیا تر خواهد ساخت . ! 

 به چالش کشیدن رژیمهای استبدادی تمام عیا ر ورژیمهای سلطه گر محصول پا یان جنگ سرد وفــــــــروپاشـــــــی اتحاد شوروی وموفقیت نیولیبرا لیزم غرب است ، که هیچگاه به استقراردموکراسی به معنای مشارکت توده مردم نسبت به سرنوشت خود در این گونه کشورها با ور ندارد،وفقط برای حفظ منافع خود واز دست ندادن هژمونی در سراسر جهان با نگ دموکراسی خواهی بلند کرده ا ند . بنا برین ا ین ملت های تحت ستم رژیمهای سلطه گر که به اساس تنظیم وقومندان سالاری در افغا نستان و یاحکومت که بر پا یه تعصبا ت مذهبی چون ا یران ، در جهت دستیا بی به آزادی وعدالت اجتماعی وبر گذاری انتخابا ت ازاد به عنوان یکی از نمادهای اصلی دموکراسی نبا ید به دام سلطه نو لیبرالیزم غرب که بسان یک شبکه تا ر عنکبوت در جهان تنیده شده است گرفتار شوند، وبا دستان خود دموکراسی را بر اسا س نظامی که توده مردم دارای فرصت های یکسان هستند تا در تصمیم گیریهای کلان جامعه مشارکت کنند ، برپا دارند وهموا ره میزان دموکراسی را با مشارکت واقعی یکا یک مردم باید سنجید .                                                   

 

 

 


بالا
 
بازگشت