محمدعلی مهرزاد

 

اگربه صدای ملت گوش نمی دهید ، به ندای وجدان پاسخ دهید !

بدون شک از کنفراس بن تا این دم نه تنها عملکرد دولت ، بلکه سازمان های به اصطلاح ( بیم وامید ) نیز در افغانستان بازهم رد پای اربابان شکست خورده وتاریخ زده ای همسایگان را نشخوار می کنند ، ودر عمل کاملاً روش متناقض ودمدمی مزاج را به خود اختیار نموده اند ، وقتی از افتخارات تاریخی وشخصیت های ملی وطن مان سخن بمیان می آید ، نظر به وابستگی های که به دولت های همسایه دارند ، نام واین  افتخارات را به ادرس انها  عنوان می کنند . زمان که ادعای ( وحدت ملی ) می شود ته مانده های هفت گانه وهشت گانه، جا معه ما رابه دسته های گونا گون، ومرزبندیهای جدیدرا بنام جنبش به اصطلاح شمال وجنوب وگاهی غربی وشرقی  تقسیم بندی می کنند ، در صورتیکه درین اواخر از ضرورت خدمت مکلفیت زیر بیرق مقدس عسکری حرف بمیان می آید ، بازهم کشورهای که نسبت به شرایط اقتصادی واجتماعی وجغرافیایی کاملاً فرق دارند موضوع ملیشه سازی و خدمت داوطلبانه را عنوان می کنند، وازین طریق شانه خالی وهزار ترفند وبهانه بکار می برند ،حتی یک عده ای توقع دارند تا ازین امر دینی وملی معاف ساخته شوند ! آوانیکه موضوع تقویه و بنیه مالی از منابع داخلی  بحث می شود بازهم سود سالاران وتا راج گران بیت المال که از راه غیر قانونی تراکم سرمایه  شان به شکل ( تطهیر پول ) در خارج از کشور انباشته ونزد دولت مداران ما از مالیه بنام سرمایه دار ملی خودرا جا زده ، انتظار دارند تا به زیرعنوان سکتور خصوصی وبنام تقویه  سرمایه گذاری ملی از مالیه معاف شوند ؟ اینطور به ریش ملت می خندند ! زمانیکه داشتن اسلحه در کشور ممنوع اعلان می شود ، بنام کمپنی های امنیتی به پیمانه ای غیر قابل کنترول از گروهای مسلح غیر قانونی دفاع و توزیع اسلحه را برای ملیشه سازی به حیثیت وپرستیژ اردوی ملی اسیب می رسانند . بعد از شکست شکلی طالبان وتغیر نام  مجاهد در وجود طالب ، بخاطر باز سازی ونوسازی وتقویه اقتصاد افغانستان وجبران خرابی ها ی که از در ودیوار وطن ما هنوز بوی خون وآتش می آید ، وبه ملیون ها دالر امریکایی به حساب وادرس مردم در کشور ما سر ازیر شد وبه گفته ای خود دولت مداران پس از سقوط شوروی تلافی آنچه ویرانی ها وملهم روی زخمها ی ناسور که به اثر جنگها ی دودهه اخیر مداوا باشند ، برعکس زورمداران صاحب آب ونانی شدند ؟، ولی با تاسف ودریغ که به ارزشهای بی نظیر مبارزین واقعی افغانستان وقعی گذاشته نه شد ! مشکل از انجا شروع شد که افراد وگروهای استفاده جو ونا شایست تلاش کردند تا پستهای حساس را اشغال ونام کارشناس ومشاور بر خوان نعمت دولتی  تکیه زدند، اگر واقعاً به کمکهای ارایه شده به افغانستان نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که اکثر این  کمکها برای مردم ما مفید نبوده ؛ تعدادی دلالان داخلی وخارجی را نهایت  چاق وچاق تر ساخته است ! در سایه همین کمکها تنطیم ها ی که در ویرانی  کشور وبربادی  خانمانسوز  واستخوان سوز ملت سهیم اند ، قدرت مند واستحکام مواضع خود  پرداخته در فکر ایجاد سازمان های جدید از نظر شکلیات  ولی بدون محتوا ودور از مردم همان قماشی اند که قبلاً امتحان دادند ، اما با تغیر چهره وسنگر، دا د از بیم وامید می زنند ؟ ولی در عمل همان غارت گران اند که سرما یه مادی ومعنوی افغا نستان را چون غنیمت جنگی در بین خود ترکه وتقسیم کردند ، وفعلاً می خواهند تا در تشکل های فریب ونیرنگ در تداوم حیات سوال بر انگیز هفت وهشت دارند ! چه در سالهای قبل بنام جهاد ومقاومت سرمایه های باد اورده به جیب عده ای محدود می ریخت ، وامروز بنام باز سازی وآبادی وطن در اصل هیچ تفاوتی در روند  رسانیدن این کمک ها به مردم  نکرده است .از طرف دیگرازدیاد موسسات ونیروهای خارجی را شاهدیم که هر کدام شان به بهانه کمک به افغانستان ماهانه پنج وده هزار دالر امریکایی بنام کارشناس ومشاور حقوق در یافت می کنند ! همین اکنون نظر به آمار گیری که از طرف خود رسانهای خارجی بعمل آمده در کابل و بعضی ولایات از دو هزار وچارصد موسسه خارجی ویا به نوعی وابسته به آن ها وجود دارد ،که در حدود بست وچهار هزار حقوق بگیر اکثراً بلا استفاده  خارجی در کابل مستقر هستند ، از پرابلم های قابل توجه استخدام مشاورین داخلی وخارجی  به بهانه بلند بردن ظرفیتها درین اواخر طرح ریزی شده است ، عدم توازن در معاشات امکان دارد نه تنها موجب تضاد طبقاتی ونا رضایتیهای در سطح کشور بوجود آورد ، برای روشن شدن موضوع وتجربه ای که در ین سالها بدست آمده می توان اشاره کوتاهی به جریان ونتایج استخدام مشا ورین داشت :  

Text Box:  

 شما خود اگاهی دارید که از ازآدم تا این دم ، گروهای فشار داخلی وخارجی ، جامعه افغانستان راقبل از اینکه از مردم نظر خواهی کنند! در یک عمل انجام شده قرار داده اند ، از رفراندم ویا نظرخواهی حکومات برسر اقتدار در حراس اند ، وبه نظریات مردم هرگزوهرگزوقع نگذاشته خا رجیا ن را خوشنود ساخته اند.

در هراقدام باید منافع علیای کشور فدای خواسته های گروهی تنظیمی وقبیله سالاری نشود ،روی این اصل پدیده ای استخدام مشاورین وکارکنان با المقطع بشکل افراطی در اکثر وزارت ها وادارات وجود داشته است ، در حالیکه بیکاری فارغا ن پوهنتونهای کشور در کوچه وپس کوچها وبعضاً اگر برای تعداد اقبال رو کند در رستورانت ها کا ر پیدا شود فبها ؟. استخدام مشاور ویا مشاورین از قید اصول ومیتود تشکیلاتی خارج شده ادارات از قبیل وزارت خانه ها وادارات مستقل بودجوی وحتی ریاست ها به خود حق داده اند ، تعدادی از مشاور ومشاورین را استخدام نمایند ،این مشاورین تحت عنوان متخصص وکار شناس چه از اتباع خارجی ویا داخلی با حصول  معاشات بلند دالری ، امتیازات دفاتر نهایت لوکس ، موتر وموتر وان وخانه سامان وغیره حرکات نمایشی وفضل فروشی های غیر ضروری ، در جریان کاری وخلاف سلوک وروش پسندیده معمو ل از خود بروز می دهند ! مشاور طوریکه ازنام ومفهوم آن پیداست در جنب تشکیل آن هم نظر به ضرورت مبرم وواقعی اداره استخدام شوند ، وظایف انها باید طرح تسوید طرزالعمل های کاری ، بلند بردن ظرفیت ها ومشوره به آمرین درجه آول بدون انکه  حکم روایی کنند ؟

با هزار تاسف ودریغ اکثر این مشاورین از جمله دوستان واقربای آمر صاحب بوده ،بدون انکه در وجود ونهاد خود انها کیفیتی از کار وظرفیت سراغ شود ،از امتیا زات فوق العاده که قبلاً ذکرشد برخوردار می شوند ، مشاور باید مشوره بدهد ، نه اینکه به بهانه کار تیمی که درین روزگار مود شده کمبودیهای خودرا کتمان کند ! برعکس مشاورین به جای رسیده اندکه همه صلاحیت ها وحتی صلاحیت اجرایئوی را غصب کرده اند ، این امر تاجای رسیده است که امر ونهی  صادر، مقامات رسمی اداره را حتی به سطح معین ورئیس نزد خود احضار کرده گذارش می خواهند! مشاورین در مقرری وبرطرفی کارکنان هم نقش یافته اند  ، ودر قطار غاصبین زمین ومقام بی مسئولیت قرار گرفته ، توقع مصئونیت پارالمانی را دارند ، مشاورین اصولاً باید مشوره ی قانونی بدهند، در صورتکه خود مشاورین در موقف ماورای قانون قرار داده شده اند ، وبا دادن حق السکوت از منابع داخلی وخارجی تنفیذ قانون را نقض کرده اند ! اکثر این ها در ظرف چندین سال از حضور شان در اداره سپری می شود ، هیچ ظرفیتی خلق نتوانسته اند . کارکنان دایمی اداره از مداخله بی مورد مشاورین در اجراات روزمره واز خشونت وتوهین آمرانه خلاف سلوک کار مندان که درین آواخر به نشر رسیده واخلاق اجتماعی شان به ستوه آمده اند ،این امر  موجب دلسردی وبی  میلی وروزگذ رانی می شود ، واحیا ناً اگر عده ی مفید ثابت شده باشند ، آنچه دست آوردی داشته باشیم در بدل آن به قیمت  توهین وایجاد فاصله در ادارات گردیده است ، استراتیژی اصلاح اداره را استخدام مشاورین به این روند که جریان دارد کاملاً نقض صریح است ، چرا در صورت که کار به اهلش مطابق معیا رات قانونی، وملی وشرایط امروز وفردا ونیازمندی جامعه صورت گرفته باشد ، ضرورت استخدام مشاورین کاملاً منتفی می شود  ، از طرف دیگراین همه فساد اداری که اوازه آن از مرزهای کشورگذشته و حاکمیت ملی ما را نزد بیگانگان به سوال مواجه ساخته است  ؟ پاسخ سوال مشکل نیست ، در ایجاد فساد اداری هم خارجیان وهم به حیث ستون پنجم نیروی های سود سالار داخلی ووابسته به بیگانگان نقش پیش تاز را بازی میکنند، وبه حیث نیروی بازدارنده اصلاحات اداری دست اندر کاراند ! تجربه سالهای اخیر نشان داد ه است که همان طوریکه تورم تشکیلاتی در افغانستان روی اقتصاد مریض بیداد می کند ، بدون شک این مشاورین نیزازنظر مالی یک بار کاملاً اضا فی است که بدوش دولت وشانه های زخمی این ملت ستم کشیده ورنج دیده تحمیل شده اند .

هم چو مشاورین وکا رشناسان نه تنها اطراف وزیران را اشغال وپرده آهنین ودیوار چین را چون اقمار تشکیل داده اند، تا نا بسامانیها ی که در ادارات می گذرد پرده  انداخته اند،  تا بنام مشاور گفته ، هرگز به  وزیر اجازه نمی دهند تا خارج از فضایی اداری  نتواند از حال وروزگار کارمندان باخبرو ملهم عا طفوی وتمرین مردم داری کند  ؟

بلکه گروه های از ایشان د ر ریاست ها وحتی واحدهای دوم اداره نیز کسب موقعیت وصلاحیت کرده اند ، اگر درجنب تشکیل، استخدام شده باشند ، عده ی قابل  ملاحظه در داخل تشکیل  احراز کرسی ومقام کرده ، که هریک از ایشان از  دها الی سی برابر معاش وامتیازات همتای شان را در عین وزارت و درعین شعبه دیگری کار می کنند کسب می نمایند ، این افراط وتفریط  علاوه بر اینکه موثر یت کاری را خدشه دار ساخته  انواع نفرت وکینه توزی های درون مرزی اداری را نیز تحریک کرده، نتیجه واضح شدن فساد در ادارات گردیده است ، مردم از شنیدن نام مشاور خوششان نیامده چه رسد به اینکه بگویند فلان کس مشاور است ، وای به حال این ملت واین دولت که سیستم ونظام را غیر معیاری ساختند ؟ نه بخاطر خدا (ج) نه بخاطر مردم ، ونه هم بخاطر وجدان فعلاً کار صورت نمی گیرد ! در پهلوی استخدام مشاورین موضوع سخن گو یک مود وفیشن شده است وهروزیر یا آمر اداره اگر سخنگو نداشته باشد  احساس خود کم بینی کرده ، فقدان آن در پرستیژ مقام خود تلقی می کند !؟.

در نتیجه ضرورت موجودیت وعدم موجودیت این پستها درست ارزیابی نه شده است، مقام  رهبری دولت اگر هم چو یک تشکیل را در چوکات ریاست دفتر دارد ، ممکن در بعضی حالات ضرورت باشد ، ودر اکثر کشورها جهان معمول است ، ولی نه به این پیمانه افراط کاری در هیچ گوشه از ادارات خلاف واقعیت های اجتماعی می باشد ، در صورتیکه هر کدام دارای ریا ست دفتر ، وارتباطات ، وتحریرات و قلم مخصوص وجود داشته باشد  تشکیل دفاتر  سخنگو ، مشاور ین کاملاً غیر ضروری وایجاب تجدید نظر عاجل از جمله تورم تشکیلات اداری در تمام نظام وسیستم اداری می کند . اگر قرار باشد که پلان استخدام پنج هزار مشاور با معاشات حد اقل دوهزار وحد اکثر ده هزار دالر تطبیق شود ، درست است که بودجه آن را امریکا قبول میکند ، وخارج از تشکیل اداری دولت استخدام صورت بگیرد ،ایا به این موضوع که در شرایط که  پولها ی گزافی جامعه جهانی بمنظور فقر زدایی وتقویه نهادهای اقتصادی واجتماعی این مملکت وارد این کشور می شود، ولی بازهم به مشکل فقر زدایی فایق نیامد ه روز تا روز مردم از دولت فاصله گرفته وبه صفوف مخالفان می پیوندند ، تجربه 9 سال موجودیت قوای امریکا وناتو نشان داد که  انها قبل از اینکه مطابق ضرب المثل چین ما را اصول وفن گرفتن ما هیگیری را بیاموزند ،  تعریف ماهی را برای ما از طریق استخدام همین مشاورین که هرگز شناخت نه از خود نه هم  از تحولات که درین سی سال در کشورما گذشت ندارند !؟ بد تر از همه که هیچ نهادی ویا مرجع مسئولی ارزیابی ونظارت از پروسه استخدام انرا بدوش ندارد ، ما به این نتیجه می رسیم که سیستم ( کا پیتا لسیون ) یا دولت در دولت کاملاً تکرار تاریخ در افغانستان است، در صورتیکه به این امر مهم  ونظر مردم توجه ووقع گذاشته نشود منتظر بحران اقتصادی و فساد اداری ازین هم بیشتر باید باشیم ، وسر انجام نه تنها سیستم ونظام اداری به سوی بحران می رود ، بلکه حاکمیت دولت مورد سوال قرار می گیرد .

آنچه در اخیر قابل یاداوریست اینست که تما م امور اداری واصلاح اداره به شکل نهایت شتاب زده وبدون د ر ک وشناخت شرایط اقتصادی واجتماعی وفرهنگی وازهمه مهم تر پشت سر گذشتاندن سی سال جنگ تباه کن وخانمانسوز ، وعدم رعایت  ضوابط در استخدام نسبت به مشاورین خارجی وداخلی خصوصاً کار کنان بالمقطع به شکل افراطی در اکثر وزارت خانها وادارات بنام مشاور داخلی پیامد آن مردم را در تقابل هم قرار می دهد . طوریکه در طول چندین سال درین مورد بخصوص ارزیابی شده است نه تنها مشاورین خارجی  بلکه مشاورین داخلی نیز اکثراً موثر ثابت نه شده اند . چرا بعضی از انها  اصلاً متخصص نبوده  واگر تخصص هم داشته باشند فعالیت ها وموثریت وظایف شان را با شرایط افغانستان وفق داده نتوانسته اند ،در افغانستان هم بکدام مقامی صلاحیت داده نه شده است ، که دانش ، تحصیل  تجربه وموثریت این اشخاص را مطالعه کرده ودر صورت عدم صلاحیت و شایستگی وکفایت به رد استخدام شان پرداخته بتواند .

 معاش وامتیازات اینها اگر مورد ارزیابی قرار گیرد ، حقوق وامتیازات  یکماهه شان برابر است با معاش پنج ساله  یک رئیس عادی  در تشکیل دولت افغانستان، هریک شان معادل وحتی بیشتر از مبلغی می باشد که توسط آن یک پروژه ی خوب انکشا فی در سطح  افغانستان به پایه اکمال رسیده می تواند .!?

 


بالا
 
بازگشت