رهــبری افغــانهــا در مــذاکــرات قطــر

 

جــــلالتمــــاب کــــرزی فــــرمــــودند که رهــــبری و هــــدایت افغــــانســــتان شــــرط حــــتمی مــــذاکرات صــــلح در قطــــر می باشــــد!

سوال اصلی و اساسی پیرامون مذاکرات صلح در قطر که قبل از آغاز مذاکرات باید جواب روشن بدان داده شود اینست که از جوانب ذیدخل رهبری این مذاکرات را کی عهده دار گردد !؟

به این مشکل می توان از زوایای مختلف نگریسته و جواب های گوناگون بدست آورد که هر کدام ادعای حق بجانب بودن را داشته و خود را مستحق رهبری روند مذاکرات صلح می پندارند.

پاکستان منحیث قدرت اتمی در منطقه و مجهز با ارتش نیم ملیونی مسلح تا دندان که در کنار ارتش رسمی دارای هزاران فابریکه تولید طالبان انفجاری و انتحاری و تولیدات و صادرات صنایع طالبانی چون کمربند و واسکت انتحاری می باشد      که از برکت تولیداتش آرام و قرار منطقه بهم خورده و از شرق تا غرب عالم از خوف حملات انتحاری آن دچار اضطراب و تشویش اند طبعاً که  خود را مستحق اصلی این سمت میداند.

از جانب دیگر امریکا که بعد از فروپاشی قلمرو حریف سوسیال امپریالیستش خود را یکه تاز میدان می بیند و اختیار مرگ و زندگی تک تک سرنشینان کره خاکی را بدست دارد و در سرزمین بی صاحب ما که از معاش مامورین دولت و اردوی ملی گرفته تا دالر های وزرا و و کلا همه را او می پردازد پس طبیعیست که وی خود را لایق این کار پنداشته و دیگران را به پیروی از رهنمایی های پدرانه اش دعوت می کند.

طلاب کرام این فدائیان سر و پا برهنه اسلام که در مدارس دینی پاکستان چشم به جهان کشوده اند و از دنیا بجر حجره تاریک مدرسه ، ریش ملا و سپاره قرآن چیزی دیگری را نمی شناسند و در هوای بدست آوردن کلید بهشت و وصال حوران بهشتی هر چیزیکه بر سر راهشان قرار گیرد از انسان و حیوان گرفته تا سنگ و چوب شهر و بازار و مکتب و شفاخانه به خاک یکسان می کنند و حتی بر کودکان هشت ساله رحم نکرده به سر بریدن و اعدام آنها دست می زنند پس اگر ایشان هم ادعای مستحق بودن رهبری مذاکرات صلح را دشته باشند خیلی بیجا نخواهد بود.

در اخیر دولت افغانستان این حاکمان سرزمین شیران ، سرزمین که تاریخ پر افتخار پنج هزار ساله اش شاهد شکست های مفتضح خیلی از جهانگشایان بزرگ چون اسکندر مقدونی ، چنگیز خان ، مکناتن و برژنف بوده با وجودیکه این کشور همیش از فقر اقتصادی رنج می برده و فقط با مشت خالی و غیرت افغانی مسلح بوده ولی با آنهم  این شغالان و رو بهان درین سرزمین سانش پیروزی نداشتند.

گرچه امروز حامد شیرزوی سلطان سرزمین شیران در اثر پیری و کهولت و نداشتن دندان و پنجال به کمک و یاری امریکا نیاز دارد ولی به قول معروف که " شیر اگر پیر هم شود شیر است " حالا هم با وجود همه این تقاصیر و کمبود ها او خود را از دیگران بیشتر مستحق رهبری و هدایت روند مذاکرات صلح در قطر می داند.

با تقـــــــــديم حــــــــــــرمت
حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی

http://haqani.funpic.de

 

 


بالا
 
بازگشت