پوهندوی دوکتور انور ترابی

 

 

به مناسبت صدمین سال جنگ جهانی اول

امکانات خدمات صحی جنگ

جنگ جهانی اول که از سال 1914 تا 1918 میلادی ادامه پیداکرد بر سر تقسیم مستعمرات و تحصیل منافع و امتیازات میان امپراطوری های اروپایی در گرفته بود .

در این جنگ گروپ کشور های المان و امپراطوری عثمانی متفق هم بودند و در مقابل دولت انگلیس و فرانسه باهم متفق بودند .در جنگ های قرون 18 و 19 در اروپا به نسبت شرایط نا مناسب حفظ ا لصحوی و امکانات معالجوی ناقص تعداد وفیات سربازان و شرکت کنندگان جنگ از تأثیرات اسلحه کمتر نسبت به تلفات اردو ها از سبب شیوع امراض کشنده ساری در محاربات بود ،به خصوص امراض محرقه و ملاریا در اردو ها بیداد میکرد .در سال 1809 میلادی نا پلیون در این زمینه ابراز داشت که کشته شدن سربازان در جنگ خونین به مراتب بهتر از آ ن است که ایشان را به مناطق بیماری زا و نا سالم فرستاد . در جنگ جهانی اول با توجه به بهبود وضیعت حفظ ا لصحه در اردو ها امراض ساری نتوانست مرگ و میر های زیادی را نظر به جنگ های قرن 19 میلادی به بار آ ورد . در جبهه غرب از تعداد 8 ملیون سربازیکه در مقابل مرض چیچک واکسین شده بودند ، فقط 12 فیصد به این مرض مبتلا شدند که از جمله یک فیصد جان باختند .رییس گروپ دوکتوران و اطبای فرانسوی ( دکتور وینسان) در باره مرض محرقه ملاقاتی با وزیر جنگ فرانسه آ ن زمان داشت و در تاریخ 21 دسمبر سال 1914 به وزیر جنگ هوشدار داد که اگر مقررات معافیت طبی مصوب 28 مارچ 1914 مورد اجرا قرار نگیرد این جنگ ظرف مدت 8 ماه خود به خود به نسبت شیوع مرض پایان خواهد یافت . او تأکید کرد که واکسیناسیون علیه مرض محرقه و شبه محرقه باید انجام شود . و به این تر تیب با ایجاد مراکز لابراتوار های فوری صحرایی در اردو وجلوگیری از امراض ساری این جنگ به پیروزی به نفع انگلیس و فرانسه به پایان رسید .

در هنگام جنگ اول جهانی در جبهه شرق افریقا سال های 1916 تا 1918 میلادی اردو های انگلیس ، المان ، بلژیک و پرتگال با شیوع امراض تلفات سنگین را متحمل شدند . از سال 1914 تا1916 در اثر گرما زده گی 6649 سرباز المانی مریض گردید که یک فیصد آن ها منجر به مرگ شد . با وجود اتخاذ تدابیر وقایوی در این جنگ باز هم تعداد زیادی سر بازان مصاب امراض هپاتیت، محرقه ،شبه محرقه ، امراض آ میبی ، اسهال های میکروبی و ملاریا شدند .در سال 1916 نیمی از سربازان مصاب به ملاریا شدند و 650 نفر جان سپردند .

در سال های 1915 تا1916 در جبهه داردا نیل به تعداد 252000 سرباز فرانسوی و انگلیسی کشته و زخمی شدند که از جمله دوصد هزار نفر زخمی و مریض و به تعداد 53 هزار نفر دیگر از تأثیرات سلاح کشته شدند . در جنگ ا ول جهانی در اردوی المان تعداد وفیات با یک رقم تخمینی در حدود 140 هزار نفر بود اطبای فرانسوی در این جنگ تجارب خوبی به دست آ ورده بودند ،آن ها به کمک اشعه ایکس مرمی ها را در بدن مجروحین شناسایی میکردند و بعد از خارج نمودن مرمی محل زخم را ترمیم میکردند .کسور استخوان ها را با استفاده از گچ و بنداژ بی حرکت میساختند ، استفاده از مواد ضد عفونی و ضد میکروب قناعت بخش بود ،چون تجاربی از جنگ های نیمه دوم قرن 19 در اروپا را فرا گرفته بودند

جروحات بطنی را با مداخله اندک معالجه میکردند .غرض جلوگیری از تیتانوس ،سیروم ضد تیتانوس استفاده میشد و نواحی زخم ها با آ ب اوکسیجنی تطهیر میشد.

جراحان انگلیسی هنگام بنداژ زخم ها شرایط ضد عفونی و ضد میکروب را نهایت با ارزش میدانستند ،با آ ن هم شرایط نا گوار این جنگ باعث بوجود آ مدن عفونت ها و انتانات شدید شد . در این جنگ رییس خدمات صحی اردوی انگلیس ( سیر الفرید کیوک) چنین گفت که، اکنون از نظر انتان و عفونت و میکروب به قرون وسطی باز گشته ایم ،واقعیت نیز این بود که نه مواد ضد میکروب متعلق به (لیستر) و نه ضد عفونی کننده های نسل جدید متعلق به ( گلومسکی پایر) و نه تر کیبات دیگر از قبیل ریوانول و پیوتاکین و ایودوفورم و بیسموت متعلق به ( موریسون) هیچ کدام برای کنترول این انتانات و میکروب ها پاسخ گو نبودند ،محققان نا امیدانه در پی یافتن و جستجوی دوایی بودند تا این مشکل را مرفوع سازند ،همان دوایی که (فلیمینگ) کاشف پنسلین نیز در جستجوی آ ن بود .به این ترتیب ،قیح و چرک و انتان در زخم ها بیداد میکرد . جنگ و آ سیب های جنگی محققین را وا داشت تا به کوشش های شان در مورد یافتن موادیکه بتواند ضد میکروب و باکتری قرار گیرد به سرعت هر چه بیشتر ادامه دهند. در سال های اخیر قرن 19 لابراتوار های تحقیقاتی در جبهات جنگ وجود نداشت ، بلکه این لابراتوار ها در شفاخانه ها و موأ سسات داخل کشور وجود داشت ،جراحان طب نظامی نسبت نبود نتیجه کار و فعالیت شان نهایت نگران بودند ، ولی در سال های بعد لابراتوار های تحقیقی در عقب جبهات جنگ سازمان دهی شد . در کشور انگلستان ( سر المرایت رایت ) محقق و شاگردش ( الکساندر فلیمینگ) سخت در حال تحقیق و پژوهش بودند تا موادی را غرض مهار انتان و میکروب کشف نمایند . آ نها پس از مدتی کشف کردند که محلول نمک های هیپرتونیک در این زمینه مناسب به نظر میرسد. فلیمینگ متوجه شد که محلول داکین که ( کارل) آ ن را به عنوان انتی سپتیک و ضد التهاب و میکروب به کار میگرفت ، پس از گذشت ده دقیقه خاصیت دفاعی خود را در مقابل میکروب ها از دست میدهد و این موضوع در مورد نمک هیپرتونیک نیز صدق میکند . در فرانسه( کارل) و ( لابار که) روی پیدا نمودن مواد ضد عفونی تحقیقات زیادی نمودند و همه این تحقیقات بر روی مجروحین جنگی صورت می گرفت.

جنگ جهانی اول نشان داد که صدمات اوعیه ( رگ ها) تا چه اندازه سبب عوارض عضویت میگردد ، این نکته حاصل مشاهداتی بود که در قرن 19 ( نیکولای پیراگوف) دانشمند روسی و ( دومینگ لاری) دانشمند فرانسوی قبلآ به آن توجه ویژه کرده بودند . انتقال خون در جنگ جهانی اول یکی از موارد بسیار مهم بشمار میرفت . در سال 1914 انتقال خون از ورید به شریان بصورت مستقیم امکان پذیر شد ، این اقدام با استفاده از روش ( کارل) که در و سط سال های 1912 و 1913 ابداع شده بود انجام شد . عمل انتقال خون با استفاده از سیترات سودیم همراه بود . در ا ردوی فرانسه از سال 1917 انتقال خون بصورت غیر مستقیم همراه با محلول سیترات( شیوه امروزی) به کوشش یک جراح به نام ( امیل ژان برو) از شهر مونت پلیه فرانسه انجام شد . به همه حال مشکلات و پرابلم های عدیده مجروحین جنگ ، محققین و اطبا را وا داشت تا مصرانه بکوشند مواد ضد انتانی و ضد باکتری را کشف نمایند .( ونسان ) دانشمند فرانسوی در سال 1895 بالای مریضانیکه از جبهه مدغاسگر باز گشته بودند مشاهدات و بر رسی هایی انجام داد و میکروب سیاه زخم و اسپیروکت وینسانتی

راکشف کرد .در طی جنگ جهانی سر بازان از نظر روحی ، روانی و تغذیه تحت شرایط خاص و سختی قرار داشتند ،سربازانیکه از نظر فزیکی و تغذیه در شرایط بدی قرار داشتند در مقابل شوک ها و جروحات ضعیف تر بودند ،دونوع شوک وجود داشته است ، شوک ناشی از جنگ و شوک از تداوی و جراحی .در مورد جروحات بطنی قابل تذکر است ک یک جراح انگلیسی به نام ( جیمز ماریون سیمز) در سال های 1813 و1883 روش لاپراتومی را پیشنهاد کرده بود که بعد ها این روش به نسبت نتایج نا مناسب متوقف شد ، ولی باز هم این روش در جنگ جاپان و روسیه (1904 و 1905 با موفقیت نسبی به کار گرفته شد .در سال 1915 میلادی ( سر رابرت جونز) دستور داد تا مجروحین پیاده نظام دارای کسور اعضا از عصا چوب هاییکه ( توماس) ابداع کرده بود استفاده نمایند . در سال 1917 کسور استخوان ها با گچ گیری معالجه و تداوی می شد . امبولانس های اسپی در سال 1915 به امبولانس های موتوری تبدیل شد، یعنی که تا آ ن زمان امبولانس های انتقال مجروحین و مریضان توسط اسپ کشانده می شد ( این نوع امبولانس ها را اینجانب نوسنده متن در موزیم نظامی شهر دلفت کشور هالند مشاهده نمودم ) . این انتقال مجروحین و مریضان بعد ها توسط قطار ریل و کشتی و طیاره میسر شد .

در سال 1917 میلادی به تعداد 564 هزار سرباز مجروح و مریض پس از معالجه مجد دآ به جبهه اعزام شدند ، این رقم در سال 1918 به 720 هزار نفر رسید .تجارب جنگ جهانی اول برای دانشمندان ، متخصصین و دوکتوران طب نظامی زمینه مساعدی را فرا هم کرد تا اخلاف آ نها د ر جنگ دوم جهانی بتوانند تدابیر بهتری را در راستای تداوی و معالجه مجروحین جنگ اتخاذ نمایند 

 

 

پوهندوی دوکتور انور ترابی

دوکتور علوم طب

 

 


بالا
 
بازگشت