دبير

 

 

اى ملت عزيز !

اغلب سياست بازان توگرچه افغان است

در واقع امرسالها همدست شيطان است

مامن توكردندباتبانى خصم ويران و تباه

بهر چوكى ومقام سخت بى ايمان است

پيش چشم توباكى نبُودكه همدست نشوند

ياكه بيكدست شمشيروبرديگر قرآن است

سراينان گرم بلانه هاى جاسوسى بيگانه 

بحق وبجا كين قماش مشت  دلالان است 

اسلام بهانه، هر جانى و قاتل كرده رخنه

بنام خداآن كنندكه دورازعزت وشان است

هرروزبه سازوطبل ديگرى پاى كوبى كنند

كه گويامصلحت كارچنين ويا چنان است

آنان سرگرم سياست بازى و طراحى خود

نه بفكر ملت بيچاره كه پى لقمه نان است

خدايابنگر زدست اين بنده گان عاصى تو

چه جوروستم برسرمردم درين دوران است

دبير،تاكى وچندبگوئيم زين خيل مكاره ها

كين محيلان دور زخردوعقل ووجدان است

 

دبير٢٠١٤هالند

 


عمر!!!

عمرهرچندعزيزبُود،مالذت نديده ايم
زآوان جوانى دچارجنگ، راحت نديده ايم

پايمال زور وجهل شديم درهمهء عمر
جزخوارى وذلت ،شان و شوكت نديده ايم

فقرودرمانده گى بوده دايم سراغ ما
بهررفع مايحتاج،سرمايه وثروت نديده ايم

تعصب وتفرقه،بغض وكينه نصيب ما
دورومتفرق زهم، اتحادو وحدت نديده ايم

به دوراز روزن اميد، اميال و آرزو
نوروروشنى،بجزسياهى وظلمت نديده ايم

پاى گريزمدام ازبيم حادثه ومعركه
آنى آرامش به مُلك خودسكونت نديده ايم

نه دادوعدل،نه رعايت حق وحقوقى
انديشه ،نظام درست وسياست نديده ايم

ازاراكين بلندقدرت وصاحب مقام
غيررشوه وخودخواهى ، خدمت نديده ايم

عمرهافقط دستور،اظاعت وفرمان
بجزشكنج روح و فشار، حرمت نديده ايم

دبير،فرجام عمرگذشت وپايان يافت
چيزى ديگر به غير فقرو فلاكت نديده ايم

دبير٢٠٠٠هالند

 

 

سيرت !!!

گويند " گاوپيردرخواب بيندپنبه دانه"

سيرت تاريخ زده اين دربارى دُردانه

عمرهادرركاب شاه ،بازارپرت وپلاگرم

باخون اين ملت يافتند حيات شاهانه

اينهمه عمرصرف حرافى و سالوسى

يادرخدمت خصم و جواسيس بيگانه

جناب زامريكه جُستند استنگروراكت

تاصدهاهموطن بيگناه را گيردنشانه

اسلام دوكان، همه سالهااغواءو فريب

شهرت و كرسى بدست آرندزين بهانه

كنون كه باز اين ملت دارداميد و نويد

بخدا معلوم كه چه دارند پلان  رذيلانه

اين قماش دين خداراچوروغارت كردند

باريش ،عبا وقباهم افكارمكارومحيلانه

اى نسل جوان ، اى هموطن  رنجديده

فريب مخوربزبان چرب ونرم فيلوسفانه

 

دبير٢٠١٤هالند

 

بگذريم !

هموطن بيا كزين بن بست وتوفان بگذريم

باهوشيارى ازين خم وپيچ دوران بگذريم

زين بيش نبايست شد ابزاردست اين وآن

سرعقل وهوش،ازتاخت وتازوجولان بگذريم

برفع موانع ومشكل دهيم دست بدست هم

تازينهمه فرازونشيب سهل وآسان بگذريم

سردرگريبان و فكربه حال مُلك وملت كنيم

زابلهى وجهالت ازپشت خرشيطان بگذريم

ازپرستش قوم وزبان،  نژاد ، رنگ وپوست

ازهمه افكاركهن ،نابكارابله ونادان بگذريم

دست برداريم از اينهمه تنظيم و فرقه ها

ازاختلاف وتفرقه، وين كيف وكان بگذريم

تاكى برابررنج ودردديگران مكث و سكوت

بى تفاوت واحساس ازرنج انسان بگذريم

دبير، وقت آن رسيده كه بمددعلم ومعرفت

ازكينه وبغض وعداوت بر ديگران بگذريم

 

دبير٢٠١٤هالند 

 

 

واژگونى

به هرسومينگرم،بس جوروجفا ميبينم

اين دوروزمانه را پُرزآفت وبلا ميبينم

اندرپى كارخيروثواب نباشدهركسى

مخزن شروفسادراهمه پُرزغناميبينم

وحدت ودوستى،مهرومحبت،آيين وفا

اينهمه رادرعصرعارى زصفاميبينم

مغزو افكارهمه پى كسب مال ومنال

معنويت وخُلق نيكو رابردارفناميبينم

كس بكس دوست نشود،محرم نشود

قلب انسان راپُراز ظاهروريا ميبينم

مُلك وملت را زير اينهمه بار جهالت

عمريست كه ويران وهم تباه ميبينم

پيرومرشد،شيخ وملا،رهبروهم پيشوا

اينهمه رااندرپى تزويرزيرقبأ ميبينم

گربه خودوبيگانه ،دورونزديك بنگرى

يك بيك در پى مطلب بُرزمدعاميبينم

كانون فاميل ، گردونوا خوردو بزرگ

يكايك دورزهم ،متفرق و جداميبينم

پدرومادر،فرزند،قوم وخويش وتبارهم

درنفاق،پيوسته درمعركه ودعواميبينم

اراكين دولت،رئيس،وزيرووكيل يارهبر

همه راغاصب،دزدوزهزن برملاميبينم

برين وضع واحوال نابسامان حيات

رنج وبربادى راامروزياكه فرداميبينم

دبير،اين چه سازوبرگ زنده گانيست

همه رانه به خواب بچشم بينا ميبينم

 

دبير٢٠١١هالند

 


بالا
 
بازگشت