دستگیر نایل

 

حیدر یگانه و ادبیات کودکان

          روز یکشنبه نزدهم ماهِ اکتوبر، دوستدارانِ مولانا در لندن محفلی را در مورد کار کرد های فرهنگی وادبی غلام حیدر یگانه، شاعر ونویسندهء قصه های کوتاه برای کودکان در (کاشانه ء اخلاص ) در لندن که یک نهاد عرفانی و خانقاهی است  و اکثرا محافل غزل خوانی و موسیقی کلاسیک در ان دایر میگردد ، برگزار کرده بودند.در این محفل، شاعران، نویسنده گان و دوستداران خداوندگارِ بلخ مولانا گرد امده بودند.جناب شهبازِ ایرج شاعر و خبرنگار رادیو جهانی بی بی سی گرداننده گی این محفل عارفانه وشاعرانه را به دوش داشت،رضا محمد محمدی،سیامک هروی، راحله صدیقی،سید ظاهر محسنی، نرگس جان بارکزی ، حمدالله گران، افضل تکور، نیلوفر نایل وبسیار دیگر، شعر خواندند و پیرامون کار کرد های حیدر یگانه در بارهء تلاش هایش برای کودکان، سخن ها گفتند.

        من حیدر یگانه را در دههء شصت خورشیدی.از شعر ها، داستان ها وطنز هایش می شناختم که برای کودکان می نوشت. برای کودکان نوشتن در جامعه ء پدر سالاری ما بازار چندانی نداشت.با این وصف، بودند انگشت شمار نویسنده گان و شاعرانی که برای کودکان شعر وطنز و داستان می نوشتند.زنده یاد رازقِ فانی،دوکتور رازق رویین، جلال نورانی و حیدر یگانه، از این شمار بودند. 

  حیدر یگانه در ان سال ها داستان های زیادی نوشت و در مجله ها و روزنامه های افغانستان به نشر و چاپ رسانید.مجموعهء داستان های کوتاه او زیرعنوان (برادری) که ازطرف اتحادیه ی نویسنده گان به چاپ رسید، یکی از این مجموعه ها بود.پسان ها مجموعهء دیگری زیر عنوان ( چر چرک) نیز زیر چاپ رفت. اما بدلایلی اقبال چاپ نیافت.همه این داستان ها درمجله های ژوندون ،عرفان، کودک و اتفاق هرات به نشر رسیدند.

کمی به گذشته می رویم.فرهنگیان وشاعران بزرگ ادب پارسی در گذشته کدام کارمایه ء روشنی دربارهء کودکان ندارند.وجا جایی هم اگرگوشهء چشمی به کودکان داشته اند،امتیاز جنسیتی (مرد) را درنظر داشته اند و منظور شان از کودک و نوجوان،همان ( پسران) بوده است ونه دختران.پند واندرز ونصیحتی هم اگر کرده اند، برای پسران بوده است.نمونه های روشن انرا در نصیحت نامه های نظامی به پسرش و گلستان وبوستان سعدی و عبد الرحمان جامی بخوبی میتوان دید و خواند.نظامی در نصیحت به فرزندش میگوید:

  ای چهارده ساله نور دیده /   وی گلبن سبز نو رسیده 

 ان روز که هفت ساله بودی / در باغ دلم، چو لاله بودی

  اکنون که به چهارده رسیدی / چون سرو به اوج، سر کشیدی

غافل منشین نه وقتِ بازیست / وقت هنر است و کار سازیست 

دانش طلب و بزرگی اموز   /   تا بهِ شودت روزت از روز  

  سعدی که بزرکترین معلم اخلاق و حکمت و ادب بود، در هردو کتاب ارزشمند گلستان وبوستانش بیشترین توجه را به جنسیت مرد داشت. او میگوید:

  پادشاهی پسر به مکتب داد  /  لوح سیمینش بر کنار نهاد 

 بر سر لوح او نوشت به زر  /  جور استاد، بهِ ز مِهر پدر »

  _« پسر چون ز ده بر گذشتش سنین / ز نا محرمان گو، فرا تر نشین »

  سعدی حتا به زجر و شکنجه دادن کودکان هم در امورِ آموزش تاکیداتی دارد:

 به خوردی ورش زجر و تعلیم کن    /  به نیک وبدش، وعده و بیم کن 

 بنظر می رسد که سعدی از نظام اموزشی ان روزگار شکوه وشکایت فراوان هم داشته است:

 چه خوش گفت با کودک آموزگار /   که کاری نکردیم و شد، روزگار

 حضرت مولانا جلال الدین هم از نظام اموزشی ان روزگار نا خورسند است و میگوید:

 _ می رود بچه به مکتب، پیچ  پیچ /   چون ندید از مزدِ کار خویش هیچ 

 وبه آموزگاران توصیه میکند که وقتی سرو کارش با کودکان افتاد، باید با زبان کودکان سخن گوید:

 _ چون که با کودک سروکارت فتاد /  پس زبان کودکی باید کشاد

     شاعران معاصر ما هم به همان سبک وشیوهء کار با کودکان رفتار کردند.همان نظام اموزشی، همان توبیخ و چوب و فلک زدن، همان شکنجه دادن و همان تبعیض جنسیتی و جانبداری از جنس مرد. قاری عبدالله خان، استاد عبدالحق بیتاب محمد آصف مایل وبسیار دیگر که درباره کودکان شعر سروده اند و زحمات فراوانی کشیده اند حتا سروده های شان شامل نصاب درسی مکاتب هم شده است، همان تبعیض جنسیتی وافضلیت مرد بر زن را دنبال کرده اند.و از تحصیل وراهنمایی به جنس زن ، چیزی نگفته اند.استاد بیتاب گوید:

 _ ای پسر هرکه است نیک سُیر  /  داند استاد را به مثلِ پدر

 هرچند در جایی گفته اند: 

 _ هرکه مکتب فت، آدم میشود / نور چشمِ خلق عالم میشود »

 که این « هرکه» میتواند شامل دختران هم شود.

  در دهء شصت خورشیدی،کار در زمینهء ادبیات کودکان رنگ وبوی تازه یافت و از ان بزرگوارانی که اسم بردم، در اتحادیهء نویسنده گان دست واستین بر زدند از نظام اموزشی کودکان گرفته تا روان شناختی کودکان را به بحث و بررسی گرفتند. یک بخشی از اتحادیه، اختصاص داشت به ادبیات کودکا ن و جناب حیدر یگانه، عضو فعال این جماعت دلسوز و فعال نستوه بود.  

عادت و رسم همیشه چنین بوده است که شاعران و نویسنده گان ما در باره ی کودکان چیز هایی بنویسند.اما کمتر خواسته اند برای کودکان قصه و داستان و شعر بنویسند.دربارهء انها قصه نوشتن چیزی است و برای کودکان شعر وقصه و داستان نوشتن، مسالهء دیگر.برای کودکان قصه نوشتن و با تصویر ها نشان دادن وراه وروش نوین زنده گی کردن و اموزش و روان شناختی ان ها منظور نظر است.

 حیدر یگانه در دیار غربت هم بیکار نه نشست و تلاش هایش را در معرفی کودکان و تجلیل از شخصیت انها کتاب های زیادی نوشت. یگانه در کشور بلغار مجموعهء داستان های خود زیر عنوان (چوچهء هفتم ) را که همه برای کودکان است، به چاپ رسانید.کتاب دیگر او بنام ( گاو ابلق ) نام دارد که انهم برای کودکان است.و در سال 2012 در صوفیه به چاپ رسیده است. بنظر می رسد که حیدریگانه واقعا عاشق خدمت به کودکان و نسل جوان و آینده سازان یک ملت است. کاری که دیگران کار کردن در این زمینه را برای خود، کسرِ شان می دانند.اما حیدر یگانه ان را افتخار!

 

 


بالا
 
بازگشت