پوهندوی دوکتور انور ترابی

 

نوروز با صاحب نظران

بهار دیباچه سبز و رنگین کتاب بزرگ آ موزه های انسانی و رستا خیز طبیعت است و نوروز یاد آ ور تجلی و شکوه این و دیعه سترگ و پیام آ ور انگیزه های رویش نوین زندگی انسانی بشمار میرود.

در یک مرور تاریخی نوروز را میتوانیم در بین النهرین در عهد سومری ها جستجو نماییم که زیاده تر هم به خاندان ( اور) پیوند حاصل مینماید ودر حدود سه تا چهار هزار و پنجصد سال پیش از میلاد مسیح را در بر میگیرد ، گفته میشود که این عید را که یادگار اساطیر و آ یین سومری است بابلی ها نیز حفظ کردند . بنا بر باور سومری ها ( دموزی ) که خدای باروری است هر سال ،سر سال نو دوباره به دنیا میآید و با زنده شدن او گل و گیاه و غله و دانه میروید ،ازاینرو این روز را جشن میگرفتند ،بعد ها این رسم به آ ریایی های اعصار باستان انتقال نمود و جمشید یا یما پادشاه شهریار آ ریایی ها که هزاران سال پیش در شهر بلخ بامی بر اریکه فرمان روایی نشست آن روز را که خورشید فروردین بر تخت زرینش تابید نوروز نام نهاد ، ازاینرو در آریانای کهن ،در خراسان پر شکوه و جلال و در افغانستان امروزی در هر جا نوروز را چه در کلبه روستاییان و چه در دربار شاهنشاهان یکسان به عنوان مظهر شگوفایی و بالندگی وتجدید حیات به تجلیل نشانده اند.

ابو ریحان در آ ثار الباقیه گوید :

( نوسرد ) روز اول آ ن نوروز سغدیان است که نوروز بزرگ باشد .در تقویم اوستایی ،سال دوازده ماه و هر ماه سی روز میباشد و همچنان در آنزمان هریک از روزهای سی گانه اسم خاص داشت که اولین آن ( اور مزد روز) بود یعنی روز اهورا مزدا که خدای زردشتیان بود .

پروفیسور ( اردمان ) پژوهش خود را چنین به تصویر میکشد و میگوید که آ بادانی و جلال قصور هخامنشیان و نقش و تصاویر قشنگی که بر آن قصر ها ترسیم شده است همه را مربوط به مراسم روز نوروز میداند .

( گرشمن ) باستان شناس مشهور فرانسوی بر این باور است که پرس پولیس وکاخ آ پادانا ( کاخ های هخامنشیان ) فقط برای عید مذهبی ایرانیان که عید نوروز است ساخته شده است .

( جرالد والد زر ) باستان شناس معروف دیگر معتقد نیست که این نقوش و تصاویر قصر های آ پادانا در دوره های هخامنشیان مربوط به آ ورندگان باج و خراج باشد ،بلکه آنهارا مربوط به هدایایی میداند که نمایندگان سر زمین های شاهنشاهی به مناسبت عید نوروز به پادشاه تقدیم مینمودند .

در عهد ساسانیان رسم نوروزی از جانب موبد موبدان (روحانی بزرگ) با مراسم خاص نزد پادشاه اجرا میشد .

فخر الدین اسعد گرگانی در منظومه ویس و رامین که متن آن به زبان پهلوی است و از دوره اشکانی ها است اشارتی دارد و میگوید که نوروز در آن عهد نیز برگزار میشد .

پروفیسور ( هینینگ ) باستان شناس دیگر در ارتباط به سال نو کوشانیان مطالعاتی دارد و در رساله خود که به نام سنگ نوشته های کوشانیان در کمبرج به چاپ رسانیده است میگوید که لفظ نو بهار که آ تشکده بلخ بود در آنزمان از بهار نو گرفته شده است و بهار به معنی بتکده بوده است که در نو بهار در یکی از آن روزها آ تش می افروختند و از شام تا بام به شادکامی و نیایش میپرداختند .

گفته میشود که در افغانستان تر کیب های کلمات شاه بهار در غزنی ، سریکه بهار در بگرام ، نو بهار در بلخ ، گل بهار در کاپیسا نام هایی است که از آنزمان باقی مانده است .

فرخی گوید :

مرحبا ای بلخ بامی همره باد بهار              از در نو شاد رفتی یا زباغ نو بهار .

ابو عثمان جاحظ در فصل کتاب (التاج) مینویسد :

مهرگان آغاز فصل زمستان و سر ما و نوروز آ غاز گر گرما است از آنجمله نوروز آغاز سال و هنگام افتتاح خراج ، عزل ونصب عمال و سکه زدن پول و پاک کردن آ تشکده ها است .

در ماورالنهر به قول عوفی در لباب الآلباب :

آنروز که خورشید به حوت آید همان روز لکلک ها به همان دیار آید و مردم اورا مبشر قدم بهار خوانند :

بشارت آرد از نوروز مارا هر زمان لکلک            کند غمگین دل ما زان بشارت شادمان لکلک

بنا بر معلومات (نرشخی) در تاریخ بخارا ،هر سال به روز نوروز نزد در وازه غوریان مردم بخارا که مدفن سیاوش بوده است خروسی قربان کرده و به سوگ او مینشستند .

ابو علی بلعمی وزیر منصور بن نوح سامانی به فرمان پادشاه تاریخ بلعمی را نوشت ، او در این تاریخ مینویسد :

پس جمشید علما را گرد آ ورد که چیست این پادشاهی که بر من باقی و پاینده دارد ؟ گفتند داد گستری میان خلق خدا . جمشید گفت پس روز داد گستری نزد من بیایید ، این روز داد گستری هرمزد روز بود نخستین روز ماه فروردین ،پس آن روز را نوروز نام کرد

 

 

 


بالا
 
بازگشت