په اروپا کی دمیـشـته افغانانو د تولنو فدراسـیون

   فدراسـیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا

Federation of Afghan Refugee Organizations in Europe         


 

اعتیاداطفال ونوجوانان، تراژیدی جدیدی برای افغانستان

 

شهر هاگ  03 می 2014

 

درین هفته دو تراژیدی تاریخی یعنی کودتای هفت ثور۱۳۵۷ وبقدرت رسیدن تنظیمها در هشت ثور۱۳۵۸را تقبیح کردیم. متأسفانه بردوسانحۀ مذکورکه محصول مداخلات بیگانگان وماهیت ضد مردمی گروه های وابسته به آنها بود. ثورامسال شاهد یک سانحۀ طبعی-انسانی در قریۀ باریکاب ولایت بدخشان بود که جان بیش از دوهزار انسان وبیش از هزارحیوانات اهلی ونباتات را گرفت. فارووقوع این واقعۀ غم انگیز را که شایدعلت آن صرف طبعی نباشد، به مردم شریف ولایت بدخشان وکافۀ مردم افغانستان تسلیت گفته خواستارتحقیق جدی علت وقوع لغزش کوه ورانش زمین درین منطقه میباشد. دیروزیک خبردیگرنیز در رسانه ها انتشاریافت که مایۀ تشویش ونگرانی جدی کمسیون حقوق بشرفارو میباشد. این خبردر مورد شیوع اعتیاد به مواد مخدر دربین اطفال ونوجوانان ماست. این خبر تکاندهنده محصول یک گزارش تحقیقی کنسرسیوم رسانه های مستقل (IMC) است. این کنسیرسیوم مشتمل برآژانس های خبری پژواک وکلید وروزنامۀ هشت صبح است.

گزارش تحقیقی (IMC) برمبنای یافته های دو تحقیق (سروی) بین لمللی ذیل بنا یافته است: سروی دفتربین المللی مواد مخدره وحاکمیت قانون (INLEAB) که حاکی ازین حقیقت تلخ بودکه از میان ۱،۶میلیون معتاد افغانستان ۷ فیصد آن اطفال اند، و سروی دیگری که قبلأ درسال ۲۰۱۲ انتشاریافت وحاکی ازآن بود که در ۲۵ فیصد خانه های که معتادین کلان سال در آن زندگی میکنند، اعراض اعتیاد در اطفال آن خانه ها مشاهده میشود. همین سروی اضافه نموده بودکه وقتی مواد مخدر از دسترس اطفال دورساخته شده، اطفال معتاد خانه را ترک نموده وزندگی بی خانمان را برگزیده اند. گزارش IMC  حاکی از آنست که علاوه براطفالیکه حین مهاجرت در ایران معتاد شده اند، عدۀ زیادی ازاطفال به دونوع موادمعتاد کننده دسترسی دارند: سرش پتکسpatex)) که تلی بوت را با آن نصب میکنند وپطرول. وحید الله پسر 17 ساله که بوت ها را دررکهای کابل رنگ میکرد، به ژورنالیست IMC گفته است که بوی پتکس درآغاز خوشش میآمد ولی طی هفت سال گذشته به آن معتاد شده است. شیرین گل خانمی که مصارف زندگی خود را با گدائی در بازارتأمین میکند، اظهار داشته: "برای اینکه بتوانم به کار خود بروم کمی پتکس را به بینی دوطفل دوساله وچهارسالۀ خودمیگذارم تا آنها تا بازگشتم بیدار نشوند وگرمی وسردی را احساس کرده نتوانند". فرهاد دکاندارقلعۀ موسی چنین ابراز داشته است که سرش پتکس که قیمت آن صرف ۵۰ افغانی است برای اطفال قابل تادیه میباشد وروزانه بیش از ده نو جوان به این بهانه که برای خانه خریداری میکنند، از وی پتکس میخرند. نوجوانان معتاد به پتکس را "سرشی" خطاب میکنند. حمید الله پسر نو جوان دومی ابراز داشته که زمان انتقال پطرول برای جنراتورها هر باری که سرپوش گیلنه را بازمیکرده وبوی پطرول به مشامش میرسیده احساس بشاشیت کرده وآهسته، آهسته به آن معتاد شده است. این نوع اعتیاد قدم نخست برای رو آوردن به اعتیاد به موادمخدرۀ دیگربوده است.  عبد الله وحمید الله بخت آنرا داشته اند که درشفاخانۀ سه صد بسترجنگلک بستر شده ومورد مداوا قرار گیرند. در حالیکه ده ها هزار طفل ونوجوان دیگر درمخروبه ها وزیرپلها حتی درچمن منطقۀ جشن به استفاده از مواد مخدرۀ مضرتریعنی هیروهین وکوکائین میپردازند.

اعتیاد ۱،۶ میلیون افغان به موادمخدره که ۷٪ آنرا اطفال ونوجوانان تشکیل میدهد، زنگ خطربزرگی را برای ملت ما بصدا می آورد. این ارقام در مقایسه با ارقام معتادین در کشورهای اروپائی به ارقام نجومی شباهت داشته ووحشت آورند. این وضع از لحاظ انسانی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی وامنیتی برای افغانستان بحران آفرین است. جوانان ۶۰ فیصد نفوس کشور را تشکیل میدهند وسرمایۀ بشری کشوراند. ضیاع بخشی ازاین سرمایه ضایعۀ بزرگ است برای برای کشوریکه بازسازی وبهسازی اش مربوط ومنوط به نیروی جوانش است.  گویند جوانان سازندۀ فردای کشوراند. عکس این ادعا میتواندبالای جوانان معتاد صدق کند. معتادین در تمام دنیا مشکل آفرین وبار دوش جامعه اند. نداشتن توانائی کار وضرورت به پول برای خرید مواد مخدره معتادین را به ارتکاب جرایم سوق میدهد. این گروپ ضربه پذیر به آن تعداد که در افغانستان بوجود آمده، میتواند هدف آسان برای سؤ استفادۀ کشورهای همسایه علیه صلح وامنیت کشورخودشان مبدل شوند.

ببینیم کدام اقدامات وقایوی ومعالجوی برای جلوگیری از ازدیادمعتادین ومعالجۀ معتادین کنونی، مخصوصأ اطفال ونوجوانان از جانب دولت افغانستان وجامعۀ بین المللی اتخاذ شده است؟

الف: دولت افغانستان: نا گفته نباید گذاشت که مشکل معتادین افغانستان یک مشکل عظیم است که حل آن مستلزم نیرو، وقت ومنابع مالی وتخصصی کافی میباشد. اما مهمتر از همه داشتن تعهد به ملت وتصمیم خدمت صادقانه به وطن ومردم است. در تشکیل دولت افغانستان یک وزارت پالیسی سازبرای مبارزه علیه مواد مخدره موجود است. در چوکات وزارت داخله معینیت مبارزه با تولید وقاچاق مواد مخدره فعال است. در وزارت صحت عامه ریاست مبارزه با اعتیاد به مواد مخدره فعال است. در چوکات وزارت تعلیم وتربیه ریاستهای وجود دارند که نقش مهم در مبارزه علیه اعتیاد بازی کرده میتوانند چون ریاست تربیت بدنی، ریاست تألیف وترجمۀ مواددرسی وریاست تعلیمات ابتدائیه وثانوی. ریاست عمومی المپیک وشاروالیها نیزدرصورتیکه برنامۀ تشویق سپورت برای همه اطفال کشور داشته باشند، میتوانند درجلوگیری از اعتیادنقش مهم داشته باشند. بدینترتیب دیده میشود که ازلحاظ تشکیلات کمبودی وجود ندارد. مشکل اینجاست که سر رشتۀ اموردرین بخش بر اساس روابط سیاسی با تنظیمهای متحد کرزی وسیستم سهامی قدرت به افراد غیرمسلکی وغیر متعهد که کرسی دولتی را وسیله ای برای بهبود وضع مالی خود وخویش وقوم خود تلقی میکنند، سپرده شده است. بطورمثال وظیفۀ وزارت مبارزه علیه مواد مخدره (به حوالۀ صفحۀ انترنتی این این وزارت) عبارتست از: " هماهنگ سازی، ارزیابی و تطبیق قانون مبارزه علیه مواد مخدر و ستراتیژی ملی کنترول مواد مخدر در وزارت خانه ها و موسسات ذیربط، و اتخاذ اقدامات لازمه در دفاتر مرکزی و ولایتی مربوطه. در همکاری با وزارت خانه هاو ادارات دیگر، وزارت مبارزه علیه مواد مخدر مسولیت ارزیابی و تعدیلات در ستراتیژی ملی کنترول مواد مخدر را به عهده دارد".  شخصی که در رأس همچووزارت قرارمیگیرد باید دررشته های اداره، مواد مخدر وکمیونیکشن تخصص و/یاتجربه داشته باشد. وزیرفعلی این وزارت دریک رشتۀ کاملأ متفاوت دکتورا وتجربۀ کار دارد.صرف بخاطری که پدرش درجهادفعال بوده وآدم با نفوذ است، مستحق قرارگرفتن در رأس یک وزارتی دانسته شده که در مورد آن هیچ تخصصی ندارد. بهرحال وی حداقل دریک رشته دیگرتحصیل کرده وبمراتب بهتر از وزرای سابق این وزارت میباشد. فساد عمومی ونفوذ مافیا در سطوح بالائی دولت از کارآئی تشکلهای دولتی فوق الذکربحدی کاسته که آنها را به نهادهای نمایشی وبی ثمرتبدیل کرده است. بطور مثال مسؤلین بخش مبارزه با مواد مخدربه قوماندانهای پولیس ولایات مرزی برای کسب این وظیفه سرقفلی گزاف میپردازند وبعد از تقرراز طریق سازش با قاچاقبران مواد مخدره هم مصرف سرقفلی را دوباره پیدا نموده وهم خود در قطار پولدارها قرارمیگرفتند.

ب: جامعۀ بین المللی: کشورهای غربی که از ابتدای ورود خویش مبارزه با مواد مخدره را یکی از اهداف اساسی خویش در افغانستان قلمداد کرده بودند، در عمل میکوشیدند این مشکل را به وسیلۀ سمپاشی که برای آنها وسیلۀ کم خطروارزان بود ولی باعث صدمۀ جبران ناپذیربه اراضی زراعتی میشد حل کنند. این راه حل مورد قبول دولت افغانستان واقع نشد. کشورهای که در افغانستان عسکر داشتند، نخواستند با قاچاقبران مواد مخدره طرف شوند ودر پهلوی طالبان برای عساکر خویش یک دشمن دیگرنیز خلق کنند. با همین روحیه آنها با زورمندان محلی که اکثرأ در قاچاق مواد مخدره دست داشتند، به سازش پرداخته واین زورمندان را با پول واسلحه تقویت کردند. دول غربی میدانستندکه تولید وقاچاق موادمخدره در افغانستان برای جوانان کشورهای عضو ناتو نیز نتایج مرگبار خواهد داشت ولی این موضوع درافغانستان برایشان اولویت نداشت وبیشتر به این فکر میکردند که تلفات عساکر شان زیاد نشود. برخی شایعات دیگر در رابطه به نقش این کشورها درقاچاق مواد مخدره هم موجود است. صحت وسقم این شایعات راگذشت زمان برملا خواهد ساخت. البته نباید فراموش کنیم که مصارف پرو ژه های خدماتی موجود برای وقایه وعلاج اعتیاد به مواد مخدره را همین کشورها وجاپان پرداخته اند. ولی برای همکاری مالی در بخش تهیۀ امکانات دادن  الترناتیف برای دهاقین درسطح افغانستان آمادگی کمک نداشته اند. این موضوع را چندبارمقامات وزارت مبارزه علیه مواد مخدر به رسانه ها خبرداده است.

ج: رسانه ها: رسانه ها،  بخصوص رادیو تلویزیون میتوانند نقش مهم در زمینه آگاهی دهی به مردم در ارتباط با اضرار مواد مخدره وچگونگی برخورد با طفل یا نوجوانیکه تمایل به مواد مخدره نشان میدهد، داشته باشند. دربرنامه های عادی تا حدی به این موضوع پرداخته میشود. ولی میزان تبلیغات تلویزیونها درین مورد به هیچصورت متناسب به بزرگی مشکل (اعتیاد ۱،۶ میلیون افغان به موادمخدره که ۷٪ آنرا اطفال ونوجوانان تشکیل میدهد) نمیباشد. رسانه ها باید بیاد داشته باشند که معتادین نیز بخشی از ملت ما میباشند. با تخصیص دادن بخشی ازساعات نشرات به برنامه های آموزشی درساحۀ وقایه ومعالجۀ معتادین مخصوصأ برنامه های خاص برای اطفال وبه زبان اطفال در مورد اضراراستفاده از مواد نشه آور، رسانه ها میتوانند نقش شایسته وبایستۀ خویش را علیه اعتیاد به مواد مخدرایفا کنند.

د: تجاروکارفرما ها: تجارملی میتوانند با واردکردن وفروش کنترول شدۀ مواد اعتیادآور(مثلأ پتکس)از دسترسی یا حد اقل دسترسی سهل اطفال به این مواد جلوگیری کنند.  کارفرما های که کارگر طفل یا نوجوان دارند باید متوجه رفتارکارگران خود بوده به آنها برعلیه اعتیاد آگاهی دهند وجلو دسترسی شان به مواد اعتیاد آور را بگیرند.

و: جامعۀ مدنی: جامعۀ مدنی افغانستان با وصف نوپا بودن، همین اکنون هم سهمی دراقدامات آگاهی دهی، کمک اولیه به معتادین که بحالت بیهوشی در سرکها دیده میشوند وتأسیس مراکز بودوباش وتداوی معتادین ایفا میکند. متأسفانه این سهم نیزدر مقایسه با بزرگی معضلۀ معتادین نا چیز است. بهترخواهد بود اگرجامعۀ مدنی اعم خود را متوجه آگاهی دهی به اطفال ونوجوانان و ایجاد مراکزرهنمائی برای آنها ساخته دربخش دفاع از حقوق جمعی آنها سگنال های روشن وقاطع به مراجع دولتی وغیر دولتی درگیردرین ساحه داده واز طریق مطبوعات ابعاد بحران را به اطلاع مردم افغانستان وجهان برسانند. مردم ما باید ازین واقعیت مطلع شوند که رقم معتادین ما ازیک میلیون تجاوزنموده واین رقم بزرگ معتادین به یک مشکل بزرگ برای ملت ما مبدل شده است. ملت میتواند رئیس جمهورآینده را وادار به اتخاذاقدامات جدی در چوکات یک استراتیژی واقعأ ملی وعملی برای خروج ازاین بحران بسازند. نبایدمنتظرخارجیها نشست. به مشکل خویش بایدخودما بپردازیم.

 

 

"کمیتۀ حقوق بشر فارو"

 


FAROE, Post Box 707,   2300 AS,   Leiden,     www.afghandiaspora.org,    

faroe_af@hotmail.com

 


بالا
 
بازگشت