م. نبی هیکل

 

برنده کیست

 

شنبه 24 جوزا دومین دور رقابت  انتخاباتی میان دو نامزد پیشتاز  دور اول دو سوال عمده را در برابر تحلیلگران قرارمیدهد.

سوال اول این است که احتمال پیروزی کدام یک از این دو نامزد قوت بیشتر دارد ؟ سوال دوم به میزان مشارکت مردم در انتخابات و در نتیجه به میزان مشروعیت صلاحیت مقام انتخابی ارتباط دارد.

رقابت  دور دوم در واقعیت امر میان دو خواست و دو تمایل است: خواست باقیماندن در  قدرت و  انتقال قدرت. به عبارت دیگر حلقات معیین در  افغانستان بخصوص  از سال 2001  بر جامعه افغانی بصورت رسمی و غیر رسمی حاکمیت کرده اند.  حکمروایی این حلقات در مرکز و محلات نتوانست امنیت  اتباع را در برابر تهدیدهای داخلی و خارجی تامین نماید، زیربناهای اقتصاد ملی را ایجاد نماید، حکومتداری خوب وعدالت را تامین نماید. این حلقات برای تداوم قدرت و سلطه باهم متحد گردیده و برای کسب قدرت رقابت میکنند.

خواست انتقال قدرت در واقعیت امر واکنش و اعتراض به پالیسی های این حلقات میباشد که  کرده ها و ناکرده های آنان در  سالهای 2001- 2014 نارضایتی های جدی را موجب گردیده اند.

بدین ترتیب دو  خواست  در  حمایت از دو نامزد بسیج شده اند. در حالکیه نتایج دور اول انتخابات در اختیار ما قراردارد  صفآرایی های دور دوم با دور اول رقابتهای انتخاباتی از هم فرق دارند.

با وصف این حقیقت که رقابت کنندگان بحیث رقبا از دو خواست متفاوت حمایت میکنند وجوه مشترکی نیز باهم دارند. دانستن  مشترکات و اختلافات برای درک موضوع مورد بحث ما  سودمند است، زیرا نه تنها میزان اختلاف میان این دو جبهه رقیب را   به ما نشان میدهد، بلکه نزدیکی آنهارا نیز مشهود میسازد  و  میزان موفقیت حکومتی را که آنها  پس از پیروزی تشکیل خواهند داد برای ما  قابل پیشبینی میسازد.

مقایسه تیمها

هردو تیم:

  1. عمدتآ از متحدان جامعه بین المللی اند.
  2. عمدتآ متشکل از نیروها و حلقات مطرح نیروهای جهاد و مقاومت اند.
  3. هردو تیم  متحدان  قوی حکومت پسا طالبان  را در ترکیب خود دارند و در مسسولیت کرده ها و ناکرده های این دوران به نحوی از انحا (مستقیم یا غیر مستقیم)

سهیم اند.

اما آنها  همچنان در مهمترین مسایل  از هم فرق دارند. این تفاوتها عبارت اند از:

  1. نحوه اندیشه و تفکر: تیم اصلاحات و همگرایی فکر میکند که ناکامی حکومتداری حامدکرزی طی سالهای 2001  تاکنون نتیجه به حاشیه راندن مجاهدان از حاکمیت است و

آنها توانایی اصلاحات و حکومتداری خوب را دارا میباشد. همه ی ناکامیها را نتیجه عملکرد دیگران میداند، و خود را نماینده اکثریت مردم افغانستان معرفی مینماید.

 در ریتوریک سیاسی و دیسکورسها نیز تاکید بر مجاهد بودن  برجستگی دارد.

تیم تحول و تداوم: اشتباهات را میپذیرد و مسولیت  ناکامی ها را به دیگران متعلق میداند، اما معتقد است که برای  ایجادحکومتداری خوب، تامین امنیت و عدالت باید همه ی 

نیروهای موجود را بر اساس  برابری حقوق، حاکمیت قانون و شایسته سالاری متحد ساخت. به بیان مختصر این تفاوت عبارت است ازتفاوت میان رقابت تعصب فکری و گروپی

  با مشارکت سیاسی برابر بر اساسات دموکراتیک. در ریتوریک سیاسی و دیسکورسها نیز تاکید بر افغانان بودن برجستگی دارد.

  1. ترکیب تیم: تیم اصلاحات و همگرایی از متحدان ایدیولوژیک  ساخته شده است. حلقات و افراد وفادار به حزب جمعیت، سربازان ایدیولوژیک نیروهای جهاد و مقاومت و متحدین

 فکری آن. هواداران سیستم فدرالی ، هواداران احیای خراسان و ایران بزرگ فرهنگی نیز در این جبهه فعال اند.

در دور دوم توقع نیز چنین بود که همه ی نیروهای وفادار به تعصب فکری و گروپی که خود را مبارزان  آزادی و استقلال مجدد افغانستان می پندارند برای حفظ قدرت و سلطه صف آرایی

 نمایند.

 تیم تحول و تداوم جمعیت غیر متجانس از نظر فکری را دور خود متحد ساخته است. نه تنها حلقات و شخصیتهای جهادی بلکه احزاب دموکرات و مترقی، احزاب  جدید تشکیل نیز به

دور این تیم جمع شده اند. نقطه تجمع آنان رابرنامه ملی برای گذار از  وضع فعلی میسازد.

  1. حکومتی بودن: تیم اصلاحات و همگرایی بیشتر به تیم حکومت مبدل گردیده است. از  همان آغاز تشکیل ایتلاف تغییر و امید  شخصیتهای مهم حکومتی مانند  مارشال قسیم فهیم معاون

 رییس جمهور، یونس قانونی  هم اکنون جانشنین  مارشال، بسم الله وزیر دفاع از یکسو در ایتلاف ( بحیث اپوزیسیون) حضور داشتند و از سوی دیگر رهبری سیاسی دولت را عهدا دار بودند.

 با پیوستن زلمی رسول و برادر حامد کرزی ایتلاف و تیم اصلاحات و همگرایی آخرین رنگ اپوزیسیون را از دست میدهد و به تیم حاکم مبدل میگردد. شخصیتهای حکومتی حکومت حامد

 کرزی در تیم تحول و تداوم نیز وجود دارند اما پیمانه قدرت و صلاحیت آنان در  حکومت و در نتیجه رنگ حکومتی آنها  به مراتب کمرنگ است.

  1. برنامه: تاکید  بر مبارزه بر اساس برنامه انتخاباتی و مناظره انتخاباتی را  بیشتر در تیم تحول و تداوم شاهدیم.  در ترکیب رهبری تیم و  رهبری مبارزات انتخاباتی نیز  حضور  تعداد بیشتر

  شخصیت های تحصیل کرده را میتوان شاهد بود. برخورد علمی و مسلکی، دموکراتیک  نیز بیشتر از تیم تحول و تداوم توقع میرود که تعداد بیشتر آنان با اصول کار علمی و دموکراتیک

آشنایی دارند.

اما این دو تیم در  بستر و زمینه  خاص به رقابت میپردازند بستری که عوامل موفقیت  نامزدان در آن لانه دارد.  بر بنیاد این عوامل میتوان احتمال پیروزی یکی از این دو نامزد را پیشبینی کرد.

 

 

 

عوامل پیروزی در انتخابات

در اصول چنین فکر میشود که رای بیشتر  عامل پیروزی نامزد  یک مقام  انتخابی میباشد  و نامزدان برای کسب هرچه بیشتر  آرا  تلاش میورزند.خنده آور است که برخی ها فیلسوفانه استدلال میکنند که

 نامزدها تنها برای بدست آوردن آرا و برای پیروزی میرزمند نه به خاطر خدمت به مردم.  هدف از رقابت انتخاباتی نیز  کسب آرای بیشتر است و   رقابت نیز بر سر همین آرا صورت میگیرد . عواملی که

 نامزدان مقامهای انتخابی را  برای کسب آرای بیشتر کمک مینماید کدامها اند؟

·                                 رای بیشتر یکی از عوامل پیروزی  میباشد اما این آرا را باید بدست آورد. هر نامزد تلاش میورزد رایدهنده را وادارد  تا وی را انتخاب نماید.  بدینترتیب  عواملی که رای رایدهندگان را کمایی مینمایند وارد

 عوامل موفقیت میگردند.

·          انگیزه های مادی و معنوی: بعلاوه مشوقها یا انگیزه ها که  رایدهنگان را وامیدارد از این یا آن نامزد حمایت نمایند:  علاقمندیهای فردی ( مانند روابط)  و گروپی( خویشاوند ی و وابستگی گروپی مانند حزبی)

علاقمندیهای مادی( دارایی،  مقام  و دیگر منافع مادی) و معنوی( همفکری، مذهب و  ایدیولوژی). راه های غیر عنعنوی نیز وجود دارند مانند طمیع و خرید و فروش آرا.

·          نهادها و سازمانها: نهادها و سازمانهای رسمی  دولتی بصورت حتم در خدمت  یک نحوه اندیشه حاکم قراردارد. مدل حزب حاکم یا  دومینانت پارتی  میتواند بحیث یک مثال برای توضیح این  حالت مورد استفاده قرار گیرد.

 حزب حاکم  و در قضیه افغانستان نیروهای جهاد و مقاومت که حاکمیت را در  سالهای 2001- تاکنون تمثیل میکنند سنگرهای رسمی و غیر رسمی را برای تامین بقای خویش ایجاد کرده اند. در شرایط کنونی اکثریت والیان،

 قوماندانان و ولسوالان یا  اعضای متهد نیروهای هفتگانه و هشتگانه اند یا از متحدان فکری و رزمی آنها اند. مفکوره حمایت از یک حکومت جمهوری اسلامی ( که  کمتر اسلامی و بیشتر اعلامی میباشد) از حمایت بیچون و

 چرای اکثریت برخوردار است. حکومت میتواند از بسا جهات نامزد مورد نظر خود را کمک نماید. نقش اعضای کمیسیونهای انتخابات و  شکایات انتخاباتی را نیز نباید دست کم گرفت.

·          تقلب: تعصب فکری و گروپی و هم چنان   اشتیاق قدرت میتواند افراد را به تقلب وادارد. تقلب در انتخابات عبارت از  ایجاد  تغییر در آرای واقعی ( کاهش در آرا از راه تغییر اعداد، نابود کردن ورقه ها و یا باطل کردن آنها) و

 هم  ایجاد آرای غیر واقعی(   انتخاب نامزد از جانب رایدهندگان تخیلی ، افزایش  اعداد در شمارش یا دیتابیس ) را احتوا میکند. تقلب در زمینه معیین انجام میگرد. برای انجام تقلب سه عنصر باید حضور داشته باشند: انگیزه، زمینه اجرای تقلب و اراده تقلب.

·          امنیت و  نا امنی: نه تنها تامین امنیت عمومی، بلکه تامین امنیت محلات رایدهی، نامزدان، تامین امنیت ناظران انتخاباتی، امنیت آرای ریخته شده  میتواند از سوی حکومت و اداره مسوول  سازماندهی و تدویر انتخابات، نیروهای امنیتی، زورمندان محلی و مخالفان مسلح مورد تهدید قرار گیرد. رای رایدهنده بدینترتیب از جوانب مختلف میتواند مورد تهدید و دستکاری قرار داده شود.

·          عامل منطقوی: عامل  نفوذ منطقوی نیز بر انتخابات و پیروزی  این  یا آن نامزد نقش دارد. کدام نامزد از حسن نظر کشورهای همسایه برخوردار است. فکر نمیشود که پاکستان و ایران با  یک حکومت جهادی ضعیف از نظر مدیریت ناخرسند باشند. ایدیالهای پان اسلامیزم، حوزه ایران بزرگ فرهنگی، و تیوری  سرزمین مسلمانان جنوب آسیامیتواند به سود پیروزی  تیم اصلاحات و همگرایی باشند.

با درنظر داشت ارزیابی این فکتورها میتوان احتمال پیروزی تیم اصلاحات و همگرایی را  پیشبینی کرد، زیرا هم  امکانات وهم زمینه های کاربرد از امکانات موجود برای پیروزی و هم اراده نیرومند برای پیروزی وجود دارند.

موقعیت  اکثریت مهره ها  (  قدرتمندان محلی، و مرکزی) و مسولان  سازماندهی و تدویر انتخابات و کمیسیون بررسی شکایات و حضور سه شرط ضروری برای  انجام تقلب نیز این احتمال را تقویت مینماید.

تیم تحول و تداوم  بحیث صدای مخالف در حمایت از آن برنامه هایی قرار دارد که منافع  ایلیتهای حاکم را تهدید مینماید و یا  حدود صلاحیت و امکانات آنها را حدود میسازد.

نیرومند ترین انگیزه که میتواند رایدهندگان را وادارد از تیم تحول و تداوم در رقابت انتخاباتی 24 جوزا حمایت نمایند این است که با حاکمیت ایلیتهای حاکم با قاطعیت مخالفت نمایند.  اما آرای ریخته شده به صندقها و بسا امکانات دیگر در اختیار مسوولین  پاسداری از آرای مردم (حکومت، نیروهای امنیتی و کمیسیونهای انتخاباتی) قرارداند.

میزان مشاکت مردم در انتخابات 24 جوزا چگونه خواهد بود؟

میزان مشارکت برای این دور نیز خیلی دارای اهمیت است، زیرا مشروعیت انتخابات و مشروعیت صلاحیت نامزد بدان و سیله تعیین میگردد.

 شدت رقابت  رقبای انتخاباتی  از دور اول در این متفاوت است که در دور اول تعداد رقبا در میدان بزکشی بیشتر بودند( هشت+ نامزدان شورای ولایتی) و  میتوانستند تعداد بیشتر را

به محلات رایدهی بکشانند. در دور دوم رقابت میان دو رقیب از نظر شدت رقابت و   عطش قدرت هواداران تیمها را به میدان خواهد آورد. بدین ترتیب رایدهنگان دارای شعور سیاسی

 که پیروزی تیم مورد نظر برای آنها  اهمیت تعیین کننده دارد بصورت حتمی در رایدهی شرکت خواهند کرد.

تقلب در دور اول از یکسو و سهل انگاریهای و ظیفوی کمیسیونها در برخورد شفاف و عادلانه به ارای مردم در دور اول بدون شک موجب خواهد شد تعداد ی فکر کنند در تعیین

  ریس جمهور اراده  قدرتمندان موثر تر از رای آنان است.

در هر حالت این یگانه راه انتقال مسالمت آمیز قدرت سیاسی میباشد. مردم با گذشت زمان راهشان رابرای انتخاب رهبران درخواهند یافت.

 

 

پایان

 

 

 


بالا
 
بازگشت