خلیل رومان

افغانستان!

                 انتخابات به بی راهه

                                              می رود

 

کمتر از پانزده روز به انتخابات ریاست جمهوری 1393 مانده است. تب و تاب تبلیغات نامزدان بالا گرفته است. بازهم همان آش و همان کاسۀ وارونه دموکراسی پش چشم مردم رخ می کند. نمایش های مضحک، گردهم آیی هایی که از دور رنگ و بوی قومی آن به مشام می رسد. جمع کردن مردم به حساب سرکرده گان قومی و لاف گزاف هایی که پیش از همه، حالی مردم جمع شده نمی شود. نامش دموکراسی و اصلش نمایش قدرت سرکرده گان- بانک های رای قومی است.کشورم به جهنم سوزانی ماناست که مردم بیچاره اش را در دام های جادویی حیله و مکر این سو و آن سو می کشانند. سرکرده گان، هریک با استفاده از منابع نامعلوم میلیون ها دالری، مردم جادو شده را به دور خود جمع کرده اند و آنان را از تیم رقیب می ترسانند تا خود، سوار بر شانه های آنان به قدرت برسند. راستی بارها از خود می پرسم، راهی که این ها می روند به سر منزل مقصود دموکراسی می رسد؟ یکی از نا به سامانی های فکری و عملی شماری از این نامزدان تضاد فکری است. آسیب های سال های اخیر، مزید بر خساره های زیاد روز مره زده گی به اصطلاح سیاست مداران را به دنبال داشته است.

 

سیاست ها و برنامه ها

کار نامزدی از پندار نادرست آغاز یافت، بنابر این، پی آمد آن نیز نادرست خواهد بود. قریب همه نامزدان معاونان شان با ترکیب قومی با چشم داشت کمایی آرای بیشتر تشکیل داده اند. این که برخی ها ترکیب قومی را پاس داشتن وحدت ملی و یک ضرورت معرفی می کنند، فریبی بیش نیست. واقعیت روشن این است که آنان در تلاش به دست آوردن رای، سرکرده گان از ریشه مخالف دموکراسی و مردم سالاری را در معاونیت های خویش برگزیده اند. با این کار، عدالتی که در برنامه های خویش از آن سخن می گویند، به گونۀ آشکار نقض شده است. در برخی از این ترکیب ها، چهره های ناقض حقوق بشر، فرصت طلبان، تبهکاران، اختلاسگران و رشوت خوران مشهور و معلوم قرار دارد.

برنامه ها از سه رویکرد متاثر است، آرمانی، تحلیلی و عوامفریبانه. با آنهم در عنوان پالیسی ها مانند مبارزه با فساد، صحت، امنیت، کاریابی، تعلیم و تربیه و سیاست خارجی فرقی زیاد وجود ندارد. مشاهده ها نشان می دهد که برنامه ها به استثنای اعلان های تجارتی- رسانه یی و اظهارات عام نامزدان در گردهم آیی ها، موثریت چندان ندارد. خاصیت گردهم آیی ها چنان که پیشبینی می شد، عمدتاً قومی شده است. آرایش های تصنعی در انصراف ها و جهت دهی شماری از نامزدان می رساند که گرایش خطرناک قومی، به گونۀ میان قومی هم متبارز شود. در این میان شمار محدود نامزدانی که بنا بر هدف مردم سالارانه و به امید جلب آرای آگاه پیکار می کنند، از قطار نمایش های چندین هزاری دور مانده اند. به هر حال، هرگاه تقلب های سازمان یافته در جریان انتخابات مستثنی شود، حرف آخر را بازهم آرای توجیه شده قومی خواهد زد. متاسفانه خط رای آگاهانه همچنان باریک و باریکتر باقی خواهد ماند.

 

موثریت برنامه ها و اشخاص

علی الرغم تاکید برخی ها بر داشتن برنامه های متفاوت با دیگران، در واقع برنامه ها نمی تواند فرق فاحش داشته باشد. برنامه ای که بر پایۀ تحلیل وضعیت بنا یافته باشد، یک راه و یک هدف را نشاندهی می کند. البته سخن اصلی باید بر راه های رسیدن به هدف و تعهد مجریان آن تمرکز کند. در این صورت راه ها و عملی کننده گان می تواند تفاوت داشته باشند.     

در این روز ها بازار رسانه ها گرم است. سخن گویان شماری از نامزدان با شدت تمام تر بر رقیب می تازند. از اخلاق، آداب، صداقت و حرمت به طرف مقابل خبری نیست. خود نامزدان در برنامه های شان با صدها جان کنی از رفع خشونت، وحدت ملی، مشارکت، صلح و صفا سخن می گویند، ولی سخن گویان با بیان حقایق یا اتهام بر نامزدان رقیب، در یک چشم به هم زدن این ارزش ها را هیچ و پوچ می کنند. خشونت می پراگنند و نفاق.

در این صورت، با برنده شدن یکی از این نامزدان دیگران یا به حاشیه می روند و یا مخالف می شوند. کشور بازهم تقسیم شده باقی می ماند. یگانه راهی که می تواند مردم را از نفاق و تقسیم اجتماعی نجات دهد، توافق نامزدان بر یک خط مشی مشترک و همکاری در عملی کردن مشترک آن پس از انتخابات است. پس باید به این پیشنهاد غور و توجه بیشتر صورت گیرد:

1-  بی نیاز از اثبات است که برندۀ انتخابات، به تنهایی در انکشاف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور و حل مسایل امنیتی به گونۀ مطلوب آن قادر نخواهد بود. بنا بر این باید ده نامزد ریاست جمهوری روی طرح یک برنامه مشترک پس از انتخابات موافقه کنند. روش عملی این است که هر نامزد یک اولویت مهم را پیش کند و دیگران آن را تکمیل یا تایید کنند. با این روش ده اولویت که در واقع خط مشی حاکمیت آینده خواهد بود، به دست می آید. توافق ده نامزد ارجح می باشد، اما هرگاه به هر دلیلی مقدور نشود، اکثریت هم این اجماع را ایجاد کرده می تواند.

2- موافقه کنندکه پیروز انتخابات، این خط مشی مشترک را عملی خواهد کرد. دیگران، نظر به شایسته گی و علاقه مندی عضو حکومت آینده یا همکار آن باشند. در این صورت، حاکمیت قوی، شایسته و کارا ایجاد می شود؛ کشور از بدبختی های تقسیم کرسی ها بر اساس سمهیه بندی به نام مشارکت رهایی می یابد؛ رای دهنده گان و هواخواهان با الهام از این کار شما دوباره متحد می گردند. زیرا مثلث های قومی ترکیب انتخاباتی شما، نه تنها مژده دهندۀ وحدت ملی نیست، بلکه فاجعۀ تقسیم اقوام را در میان خود آن ها تا دراز مدت حفظ می کند و مدعیان جدید سرکردۀ این یا آن قوم به منظور جا گرفتن در مثلث قومی انتخاباتی از راه می رسند. در این صورت ما به وحدت ملی ای که شما آن را در برنامه های تان بیان می کنید، نمی رسیم. 

3-  بین هم توافق و تعهد کنید که با حضوردر حاکمیت آینده، شایسته سالاری، تجربه و خدمتگزاری را اصول کار خود قرار دهید و همکاری شخصیت های موثر افغانستان را جلب نمایید. این موافقه سبب می شود که استخدام و مقرری ها اساسمند شود و جلو مقرری های بی اساس و توزیع کرسی ها براساس سهمیه را بگیرد.  با این روش یک سنت حسنه ایجاد می شود و مردم از تجمع به دور نامزدهای دارای کارت های قومی در آینده نجات می یابند.

برخورد مسوولانۀ شما به عملی کردن این پیشنهاد، زمینه را برای ایجاد حاکمیت دارای مشروعیت بلند و حکومت نیرومند مساعد می کند. در این صورت، امید مردم به دور اندیشی شما و کار متحدانه برای پیشرفت افغانستان افزایش می یابد. از شما نامزدان ریاست جمهوری، روشنفکران و دانشمندان افغانستان می خواهیم که پس از غور دقیق بر این پیشنهاد موقف تان را ابراز کنید. باور داریم که پذیرش و اجرای این پیشنهاد از سوی شما، ابرهای ابهام و ترس از آینده را به اتحاد، شادی و همبستگی مردم افغانستان بدل خواهد کرد.

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت