انتخابات افغانستان مسحور دست بازیگران قدرت یا اربابان  جهانی

 

عبدالواحد سیدی

 

بعد از فروپاشی  شوروی توسط مجاهدان  افغان و کمک  های پشت پرده  اربابان بزرگ  جهان  بخاطر بر انداختن قدرت  شوروی در جهان و بالاخص افغانستان و فر و کش  کردن  جنگ سرد  میان  شرق و  غرب و فرو ریختن  دیوار برلین دگر گونیهایی در سطح  جهان رو نما  گردید  که  از  اثر تصادم  پشت لرزه  های  این  بازی بزرگ  دیوار  های قدرت  در  شوروی سابق ،  شبه  جزیره بالقان ،استیپ  هاس  آسیای مرکزی تا سرحدات  مغولستان و  چین اوضاع  جهان را  تغییر داد.

مجاهدین افغانستان که بیشترین  تلفات را  در  این قربانی ده ساله  در برابر  ابرقدرت ترین  قوه  جهانی  حدوداً چندین  نسل را  در فاصله های از  هفت ساله   تا  هفتاد ساله  در  این بازی یا  از دست  داد ، یا مجبور به  مهاجرتهای جبری شدند یا با فرار مغز  ها  از  مرز  ها  مواجه  گردیدند.

نتیجتاً  از اثر  جنگهای هولناکی که  در تمام  نقاط  کشور بعد  از انسحاب قوای  شوروی و  سقوط دولت  خلقی به  اصطلاح  دیموکراتیک که بر بنیاد اطلاعات امنیتی  و جاسوسی «خاد» دکتر نجیب الله بر کشور حکمرانی  میکرد ؛بنا بر دکتورین جنرال ضیاء الحق که به فرزندانش  در اردوی پاکستان توصیه  کرده بود  که  وجب به  وجب خاک افغانستان را  ظاهراً توسط  نیرو  های سر سپرده  پاکستان و ایادی شان بسوزانند (به  تلک  خرس نوشته یکی  از  ژنرالان باز  نشسته  آی اس آی پاکستان جنرال یوسف مراجعه شود).

از جانب  دیگر   غربی  ها مخصوصاً امریکائیها در برنامه  های مرامی خود منحیث اربابان  واقعی  جهان  پس  از  جنگ سرد  خواستند در  چنین  حالتی  افغانستان را که فاقد انرژی  های اقتصادی ،  تخنیکی  و مدیریتی اداره  کشوری  بودند ، تنها  گذاشت که انزوای سیاسی و اقتصادی افغانستان بر  علاوه  دست  پاکستان و ایران را بخاطر فروپاشی افغانستان و انهدام  کلی  مجاهدین را از بدنه قدرت نظامی با بر نامه  های از قبل طرح شده  در بازی بزرگ  جهانی افغانستان را برای چندین سال  دست خوش  جنگ  های داخلی   که  هر نوع  توطئه و دست اندازی  ها به سویه  داخلی و خارجی در بعد بین  المللی آن بعید بنظر نمیرسید جزیان  داشت و  این  بخاطری بود  که امریکا  میخواست  قدرت  مجاهدین را بکلی نا دیده  گرفته، یا نا بود سازد. ولی  علی رغم توجه به افغانستان واز طریق به قدرت رساندن طالبان که قبل از  آن  بکلی  شناخته  نبود و از کتم  عدم  بوجود  آوردن  آنها و  استیلا دان شان  در افغانستان  مجاهدین را بعد  ازتقابل جنگ  های خونین  که  حتی  در  مناطق جنوب  غربی  استعمال سلاحهای  کیمیاوی و بیولوژیکی نیز  از  جانب طالبان  منتفی نمیباشد ( در دشت  های دل آرام و بلکوا) اردوی پر قدرت امیر اسماعیل خان را  کلاً نابود ساختند . ولی  این قدرت  جدید  که  در داخل بدنه القاعده  به  کار گردانی  اسامه بن لادن  به رشد رسیده بود ظاهراً منجر به حرکت  های سریع  ترورستی در نایروبی  شاخ افریقا و سودان  گردید و با سرعت سرسام  گرفته  ای  حادثه  یازدهم سپتامبر را در سال 2001 که باعث فرو پاشی برجهای  جوره  عمارت تجارت  جهانی  نیویارک و  حمله  به  پنتاگون  مرکز  نظامی امریکا در واشنگتن دی سی   مقر ریاست  جمهوری امریکا گردید .

پی آمد  های  این  واقعه باعث گردید  که   هواپیما  های بی 52  امریکا  در ظرف کمتر از دو  هفته طالبان را  از طریق  هوا وبا همیاری   نیرو  های  مقاومت افغانستان  در جبهات شمال ، شرق ،  غرب ومرکزی و جنوبی  کشور از طریق زمین  طالبان را زمین  گیر و مجبور به  تخلیه کابل گردانید  که  نیرو  های  مقاومت افغانستان به فرماندهی مارشال فهیم  داخل کابل گردیده و تا قبل از  اینکه سرنوشت افغانستان در بن  رقم  بخورد دولت برهان  الدین ربانی ظاهراً امنیت  کشور  را تامین و نتیجتاً  تبدیل  قدرت  حکومتی  در یک فضای امتنان بعد از نشست بن به  آقای کرزی  تحت برنامه  های لختر ابراهیمی نماینده  ویژه ملل متحد در یک فضای اطمینان و امنیت آنجام  پذیرفت  که  نقطه  عطفی در همه پذیری  درتاریخ افغانستان محسوب  میگردد  که قدرت  از یک  دولت جهادی بعد از جنگ ،بیک دولت   موقت  به شیوه  غربی تحویل و  تغییر می یافت .

در ظرف  چهارده سال دولت آقای کرزی  که  مورد  تائید  اربابان بزرگ  جهان بود در یک  دوره  گذرا،  موقت ، و بعداً در دو  دوره ای که ظاهراً  او را  در قدرت  سیاسی  کشور نگهداشت ، فرصت  های سازنده  ای را  را  از  اثر  عدم  کار آیی و بی ظرفیتی  از دست  داد و بالمقابل بازار فساد  ارتشا و کشت  تریاک و  چرس و قاچاق و  تجارت  مواد  مخدر که  در  پهلوی  خود تجارت  سلاح را نیز  الزاماً با خو د داشت افغانستان   ظاهراً  آرام را بیک  کشوری  در لبه پرتگاه سقوط مقابل ساخت .

در دوره  اول انتخابات ریاست  جمهوری در سال 2004کرزی در برابر  قانونی رقیب انتخاباتی  اش خود رابا پشتیبانی تیم انتخاباتی  اش و  تبانی  غربی  ها  رئیس  جمهور انتخابی افغانستان خواند در حالیکه صد  ها  مثال از تقلب در آن دوره  نیز وجود داشت که  این  موضوع در پرتو  بحث  های  مستقل پژوهشهای حرفه  ای روشن خواهد شد  که  حالا  میتوان با  توشیح شدن  قانون دسترسی  میدیا به  اسناد و مدارک این  گونه پژوهشها  صورت  گیرد .

 بعد از سپری شدن دوره  نخست در دور دوم انتخاباتی، کرزی، با رقیبان سرسخت تری بنام داکتر  عبدالله  عبدالله و احمد  غنی احمد زی رو برو شد  که  بعد  از  کرزی  دکتر  عبدالله  در درجه دوم آرا بلند قرار داشت و لی کرزی  مطابق  قانون  اساسی  کشور 50  + 1 را نتوانسته بود  بدست آورد  که  با پا در  میانی  جامعه ملل  بالاخص سر دبیر ملل متحد  در کابل  لزوماً به  کاخ ریاست  جمهوری ماندگار شد .

در دوره سوم  بازیهای انتخاباتی که  دگر  کرزی نمیتوانست قانوناً در آن  اشتراک  نماید در دور اول دو رقیب پر قدرت یکی داکتر  عبدالله از  تیم  اصلاحات و  هم گرایی  و اشرف  غنی احمد زی  با داشتن آقای  دوستم  رهبر جنبش اقوام ازبک افغانستان، که ظاهراً به  اسم  "بانک  برگه رای دهی" مسمی  گردیده  است و  از قاطبه  اقوام  ازبک افغانستان نیز ،برخوردار میباشد،  علی رغم مخالفت  های  عقیده وی و رای زنی  هایی  که آقای  اشرف  غنی احمد زی  در مورد شخصیت  آقای دوستم  در مورد  به  اصطلاح  عدالت  انتقالی، ظاهراً در مورد آقای دوستم  نیز ابراز  عقیده  کرده بود  این بار  بخاطر منافع  ملی  از  موضوع  عدالت  انتقالی در مورد  آقای دوستم  میگذرند . و همان بود  که  کمپاین انتخاباتی خود رابا موجودیت  صد  ها سؤال، با وی  پیش  برد .

از آناییکه  آقای دوستم  در زمانیکه  تحت فرمان  دکتر نجیبالله منحیث فرمانده فرقه (73) که پر قدرت ترین  هنگ افغانستان بود و باعث سقوط  دولت داکتر نجیب  الله  نیز  گردید ،  یک سلسله  عملیات  های  نظامی را  در زمان   دکتر نجیب الله منحیث یک فرمانده  نظامی ،از اثر قوامانده دکتر نجیب ، در  مناطق  جنوب که  منجر به  کشته شدن  عده زیادی  از  مجاهدین  گردیده بود اقوام و  عشایر جنوب  کشور در دور دوم به  صندوق  های اشرف  غنی احمد زی رای نریختند و ظاهراً داکتر  عبدالله  که  از رقیب انتخاباتی  اش  پیش قدم تر بود به  بهانه  اینکه  به  اساس قانون  اساسی  کشور مجموع 50 + 1 را بدست  نیاورده انتخابات  بدور دوم  کشیده  می شود  .

در مورد به دور دوم  کشیدن انتخابات  علی رغم شکنندگی وضع نا مطمئن موجود،هم  جامعه  جهانی و هم  امریکا و  کشور  های  غربی  سکوت اختیار کردند . چون آقای کرزی  می فهمید  که  کمیسیون  مستقل انتخابات  نیز  مانند  دگر  نهاد  ها و موسسات  دولتی در دولت آقای کرزی آنها  نیز  به فساد  گسترده  عادت  دارند  خواست با همکاران بین المللی  اش و با تبانی  پنهانی با  همسایه  ها  جو اطمینان  امنیتی  کشور را شکننده سازد . باوجودیکه  نیرو  های  نظامی و  امنیتی داخلی(پولیس)  جانبازانه  مراکز تحت پوشش رای دهی را تامین  نمودند  حوادث  جان کاهی نیز رخ داد که  منجر به  گرفتن  جانهای زیادی  گردید و حتی طالبان انگشتان دستهای رای دهندگان را با سنگ و  چاقوی کند بریدند. نتیجه  این شد  که  در  این روند ظاهراً ملی  توطئه  ها و  تخطئه  های  صورت  گرفت  که  اسناد  تصویری و صوتی آن  از طریق میدیا به  نشر رسید  و  حتی رئیس کمیسیون  انتخابات  از تخطئه  همکارش  عمر خیل انکار نکرد و  از  همین سبب  این  بازی  از کنترول و مدیریت  خارج شد . 

نگارنده  بار  ها  از طریق شبکه فیس بک  از  شورای امنیت  جامعه  جهانی منحیث یک  شهر وند افغان خواستار شدم  تا با پا در میانی و  موظف ساختن  تکنالوژی احصایوی و فن کارانی  که  در   این  زمینه  در  جامعه جهانی وجود دارند  از قدرت  کار  گرفته  داخل بانک  اطلاعاتی  دایره کمیسون انتخاباتی گردیده و  موضوع برگه  های  غش رااز ارای پاک ، جدا وتصفیه  نمایند ولی مسلّماً که به آزان ادم  غریب  کسی  نماز نمی خواند .

ولی بسیار دیر  هم  جامعه  ملل متحد و  هم امریکا و ناتو به  این  نتیجه رسیدند  که  موضوع  را که کم کم  از اداره بیرون  میگردد، تعقیب وراه  حل جستجو نمایند  که معالاسف که حالا  خیلی دیر شده  است .

اخیراً زمزمه  های شنیده  می شود  که  گویا  هر دو نامزد را  حذف کنند و بعوض  آن یک  جبهه موقت که نام  آنرا «مشارکت سیاسیی» گذارده اند در راس قدرت  دولتی قرار دهند و همان مراحلی را که  کرزی در چهارده سال  زمامداری  اش با ناکامی طی کرد باز از سر طی گردد که   مرردم افغانستان هر گزآنرا الزامی نمیدانند  که اشتباهات گذشته، دوباره   تکرار شود .

از جانبی  یک  حرکت  های ناشیانه  و پروپاگندای به ضد  مجاهدان افغانستان  در  شبکه  های  اجتماعی انعکاس می یابد  که به  هیچ  وجه  قابل  قبول نبوده و  چشم  پوشی در برابر این  تبلیغات  زهر  آگین جفای بزرگی به  نسل  های مجاهدین افغانستان  میتواند  تلقی شود .

اگر فدا کاری  ها  و  قربانی دادن  چند  ملیون  نفر در جنگهای ده ساله  در برابر   شوروی  ها  در افغانستان بوقوع نمی پیوست ،  نه  تنها  که  افغانستان  تا هنوز یکی  از اقمار شوروی می  ماند ،بل  بر علاوه  اینکه  شوروی پر قدرت  میشد  و در حمله  دیگر  خودش را به آبهای گرم بحر  هند  میرسانید  و پاکستان  را نیز اشغال  میکرد و  دیوار بین  اروپای شرقی و  غربی  نیز  هر گز فرو  نمی پاشید و جنگ سرد  با موجودیت بیش  از  دوازده  هزار سر گلوله  اتمی در زرادخانه  های شوروی سابق شاید یک روزی جهان را به  نقطه  آخرخط  حیاتش  می رسانید .

تمهید:

ضرورت  است  تا  نیرو  های  ملی  افغانستان را  هیچ  مرجع داخلی و خارجی دست  کم  نگیرند . همین  نیرو  هایی که  در  کابل و در  کلیه  مناطق افغانستان  از تیم  اصلاحات و همگرایی دفاع  میکنند  در  واقع  خود نسل  همان  مجاهدینی  هستند  که وطن ، دنیا و منطقه را  از سرطان شوروی ها  نجات داد و  نباید  غربی  ها ، ناتو  و امریکا این قدرت  های  منسجم و با راده وایمان قوی افغانستان رادست  کم و به بازی بگیرند . در  غیر آن  با تداوم  تخطئه و تقلب عواقب مرگباری نظیر سوریه ، لبنان ، مصر و عراق ،بار خواهد  آورد که آنوقت که  جهان  بازی  صلح را در عمده ترین  نقطه  استراتیژیک  جهان ببازد به ضرردایره  صلح  جهانی خواهد بود.           

 

 


بالا
 
بازگشت