ولی شاکر

 

چهار چالش اساسی فراراه رئیس جمهور آیندهء افغانستان

 

مشکلاتی که با آن برندهء مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری مواجه خواهد بود بیشمارند. اما، در رسیدگی به اینهمه نابسامانی میتوان حل چهار معضلهء اساسی را از جمله اولویتهای حکومت جدید قرار داد: مبارزه با فقر، مبارزه با مواد مخدر، مبارزه با طالبان، و بهبود روابط افغانستان با ایالات متحدهء امریکا.

سهء اول آفاتی اند که با نجات مردم از چنگ آن میتوان زمینه ای برای ایجاد پیشرفت اقتصادی و ثبات سیاسی فراهم کرد، که این خود به تنگی شرایط برای بقا و موفقیت طالبان میگراید. فقر اقتصادی یکی از دلایل پیوستن جوانان بیکار و بی بضاعت به صف طالبان است. نیز، این فقر است که میلیونها افغان را وادار به مهاجرت به کشورهای همجوار نموده و فرزندانشان را در معرض مغزشویی ملاهای افراطگرای پاکستانی و آخوندهای ایرانی قرار داده است. در ضمن، صدها گونه جنایت و امراض جسمی و روحی را میتوان به تهیدستی نسبت داد. همچنان، مواد مخدر به رشد زراعت و صنعت در کشور لطمه رسانیده است، و اعتیاد و صدها مصیبت اخلاقی دیگر ناشی از آن دامنگیر جامعه است. از سویی هم، کشت و قاچاق این زهر منبع بزرگی برای تمویل عملیات نظامی و تبلیغاتی طالبان به شمار میرود. آنها که حاضر به مصالحه نیستند، حکم سدی در راه پیشرفت اقتصادی و تحدیدی جدی به استحکام سیاسی را دارند. همچنان، چنین به نظر میرسد که اینروزها جز آقای کرزی همه گان اهمیت روابط حسنه با ایالات متحده را درک کرده میتوانند. بدون امداد خارجی، به خصوص از جانب ایالات متحده، موفقیت و حتی بقای نظام کنونی بعید از امکان به نظر میرسد.

مبارزه با فقر: واضح است که بیکاری و فقر لازم و ملزوم همدیگرند. در حالیکه 40-50 درصد نفوس کشور بیکار است، انکشاف سیستمهای تربیوی، صنعت، زراعت، و تجارت در حل این مشکل بی اثر نخواهد بود. در ضمن، با طرحهای کوتاه مدت و دراز مدت میتوان کار بطیء استخراج، استفاده، و محافظت از منابع سرشار طبیعی را سرعت بخشید. در عمل پیاده نمودن اینگونه تدابیر هم موجب ایجاد کار و هم زایندهء تولید خواهد بود. افغانستان به تولید محصولاتی نیازمند است تا به منظور نجات از اتکاء یکجانبه و روی پا ایستادن چیزهای بیشتری برای عرضه به بازار جهانی داشته باشد. تا ما در بدل آنچه از جهانیان بدست میاوریم، محصولاتی اقلاً به ارزش مساوی ارائه نکنیم، به هدف خودکفایی نخواهیم رسید و در جمع کشورهای فقیر دنیا باقی خواهیم ماند.

مبارزه با مواد مخدر: در این امر که افغانستان هنوز هم بزرگترین مولد مواد مخدر دنیا است نه جای شک است و نه تعجب. کشوری که در آن عدهء بیشماری از زمامداران قدرت، کسانی که مسئول توشیح، تطبیق، و محافظت قانون اند، در کشت و قاچاق مواد مخدر دست داشته باشند، باید بزرگترین عرضه کنندهء این محصول باشد. بر علاوه، سرحدات غیر محفوظ که دولت در سیانت آن توجه چندانی ندارد، زمینه را برای رشد مسلک قاچاقبری و کشت مواد مخدر مساعد ساخته است. از جانبی هم گروه جنایت پیشهء طالبان، که از قاچاق این مواد سالانه میلیونها دالر بهره میبرد، برای ترویج این زهر دهقانان را یا با زور برچه یا با تشویق مادی به کشت کوکنار متعهد نگه میدارند. پس تلاش طالبان از سویی و ناکاره گی ناشی از فساد دولت از سوی دیگر نه تنها سد راه مبارزه با مواد مخدر قرار گرفته است، بلکه باعث رشد این تجارت سیاه نیز گردیده است. لهذا، برای از میان برداشتن مواد مخدر به حکومتی نیاز است که بر اساس ساخت و بافتهای سیاسی و روابط شخصی و قومی تشکیل نشده متعهد به منافع ملت باشد. اما، متأسفانه توقع ایجاد اینگونه حکومت واقعبینانه به نظر نمیرسد.

مبارزه با طالبان: قوای امنیت ملی و استخبارات باید حد اکثر تعداد فعالیتهای تروریستی طالبان را در بطن خنثی و فلج سازند. همچنان مؤفقیت در مبارزه با فقر و مواد مخدر، که در مورد آن مختصر بحثی در بالا صورت گرفت، ضربه ای کاری بر پیکر افراطیون طالب وارد خواهد کرد. هر دو، فقر و مواد مخدر از جمله عوامل بارزی اند که جوانان افغان را به دامن طالبان و القاعده میاندازند. در صورت عملی شدن این تجاویز، طالبان از این دو منبع مالی و انسانی محروم خواهند شد. در نتیجه، آنها که به منظور حفظ منافع شخصی خویش داوطلبانه حاضر به ترک خشونت نیستند، یا به شکست مواجه یا حد اقل تضعیف خواهند شد. یکی از اهمیات شکست طالبان باز شدن راه برای حاکمیت کلی دولت بر قانون و نیز ایجاد زمینه برای سرمایه گذاری سالم و تولید است. این پیامدها بر بهبود وضع زندگی ملت عاری از تأثیر نخواهند بود. 

بهبود روابط با ایالات متحدهء امریکا: بهبود وضع روابط خارجی با سایر کشورهای جهان افغانستان را منحیث یک عضو جامعهء جهانی در موقف قوی قرار خواهد داد تا بتواند از داد و ستد سیاسی، اقتصادی، و نظامی با سایر کشورها به انواع گوناگون بهره بردارد. در عین حال، اتکای نامتوازن ما بر بیگانه ها، خصوصاً ایالات متحده، حقیقتیست اگر چه دردآور ولی غیر قابل انکار. بدون درخواست و اخذ امداد مالی و تخنیکی جهان غرب، رشد و حتی بقای نظام کنونی بعید از امکان به نظر میرسد. مهمتر از همه، پشتیبانی نظامی ایالات متحده میتواند کشور را از آسیب پذیری و خطر تعرض بعضی از همسایگان تا حدی مسئون نگه دارد. از جانبی دیگر، جامعهء جهانی به همکاری افغانستان در راه مبارزه با افراطیون دینی و شکست نظامی طالبان و القاعده در آسیای میانه و جنوبی نیازمند است. اینها اهداف مشترکی اند میان جهان غرب به رهبریت امریکا و افغانستان، و رسیدن به این اهداف ممد حاکمیت صلح، و استحکام سیاسی در منطقه و کشور خواهد بود. در عین حال، ترمیم روابط با ایالات متحده و استحکام روابط با سایر کشورها برای رسیدن به دو هدف دیگر (مبارزه با مواد مخدر و مبارزه با فقر) نیز سودمند واقع خواهد شد.

چنانچه گفته آمد، فقر مالی عدهء کثیری از جوانان بیکار کشور را در معرض تلاشهای جلب و جذب طالبان قرار داده است. طالبان بر علاوهء بهره برداری از قوهء مورد دسترس انسانی، از کشت و قاچاق مواد مخدر نیز سود اقتصادی برده، با وجوه بدست آورده از آن مصارف عملیات انتحاری و بمب گذاری خویش را تأمین میکنند. مبارزه با این دو عاملی که حائز اهمیت حیاتی برای طالبان اند، در واقع بخش عمده ای از مبارزه با طالبان را تشکیل میدهد. از اینرو، توجه هم هنگام رئیس جمهور جدید به هر سه معضله در نجات کشور از چنگ جنگ و فقر مؤثر خواهد بود، و سعی وی در جلب و جاری نگه داشتن پشتیبانی مالی، تخنیکی، و نظامی جامعهء جهانی، به خصوص ایالات متحدهء امریکا ممد کارش در هر سه زمینه خواهد گردید.

 

 

 


بالا
 
بازگشت