کاندید اکادمیسین محمداعظم سیستانی

 

توانمندی جشن نوروز در گذر از سنگلاخ تعصبات مذهبی زمانه ها

در بارۀ پیشینه ومنزلت نوروز درمیان ملل آریائی، قبل ازاین رساله یی نوشته ام که ابتدا در پورتال افغان جرمن آنلاین وبعداً درکابل از سوی انجمن نشراتی دانش درسال 1390 خورشیدی به چاپ رسیده است. دراینجا برتحریم ها وزورگوئی ها وقید وبندهای که برجشن نوروز به عنوان یکی از جشن های باستانی مردمان فلات ایران، از سوی روحانیت متعصب  وحکومت های اسلامی تحمیل شده است،میخواهم اشاره کنم وتوضیح  نمایم که این جشن باشکوه با تحمل مرارت ها و تحقیرها وتوهین ها ومذمت های ناروا توانست  ازدل کوره راه های توانسوزبگذرد و سنگلاخ های عظیم تعصبات مذهبی را پشت سربگذارد تا بالاخره به حیث یک آئین باستانی وجشن همگانی وبین المللی از سوی سازمان ملل متحد برسمیت شناخته شد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد، بنابر پیشنهاد مشترک ‏کشورهای ایران وافغانستان وتاجیکستان، درتاریخ (۲۳ فبروری2010) با ‏صدور قطعنامه یی نوروز  را به عنوان یک مناسبت جهانی به رسمیت شناخت ‏و از کشورهای عضو خویش خواست تا در بزرگداشت از این روز همکاری کنند.

امسال جشن باستانی نوروز ازسوی 12 کشور در سازمان ملل برگزار شد. نمايندگان ایران ،عراق، افغانستان، هند، قزاقستان، پاکستان، تاجیکستان، قرغیزستان ترکمنستان، ازبکستان، آذربایجان و ترکیه جشن مشترک نوروز باستانی را در مقر اصلی سازمان ملل برگزار کردند. در این مراسم  برخی از سفرا و دپیلمات های کشورهای مختلف جهان حضور داشتند، یان الیاسون معاون منشی عمومی سازمان ملل به همراه سفرای کشورهای حوزه نوروز طی سخنانی دیدگاه های خود را در خصوص این آیین کهن و باستانی بیان کردند.

بگزارش ایرنا، الیاسون به نمایندگی از منشی عمومی سازمان ملل در این مراسم با اشاره به تقارن عید نوروز با نخستین روز بهار یاد آور شد که در چنین روزی میلیون ها نفر از مردم جهان به شادی و پایکوبی می پردازند . وی با اشاره به این که در روز اول بهار، نوزایی و تازگی طبیعت را جشن میگیریم و با نظاره آن به شادی می پردازیم، این روز را روز یگانگی انسان و طبیعت نامید و بر این نکته تاکید کرد که شادی چیزی است که بخصوص در این روزگار مردم جهان بشدت به آن نیاز دارند. معاون منشی سازمان ملل گفت :بهار لحظۀ به صلح رسیدن با طبعیت و بازتابی از امیدها و الهامات مشترک ما و آرزوی مشترک مان به صلح و تفاهم و عدالت بین المللی است. در حال حاضر بیش از 310 میلیون نفر از مردم جهان هر ساله این روز را جشن بگیرند.

نماینده دائم هند درسازمان ملل متحد ، اسوت کومار مبارجی در ستایش نوروز و ارزش های این روز تاریخی گفت: یکی از برجستگی های برگزاری این جشن در نخستین روز بهار این است که بهار نشانگر امید و آرزو است و به ما می آموزد که امید و آرزوی خود را از دست ندهیم. وی جوانه زدن گل ها و میوه های مختلف در این فصل را نشانه زیبایی و نوزایی توصیف کرد و گفت که طبیعت در این فصل و در این روز به ما می آموزد که می توان به آینده و زایش دوباره امید داشت. نماینده هند از مردم جهان خواست تا با گوش دادن به موسیقی درون خود بشنوند که طبیعت در این روز چگونه آنها را به اتحاد و دوستی دعوت می کند. وی افزود : عید نوروز حاوی ارزش ها و باورهایی از قبیل پیوند و برابری و صلح و عشق به همنوع است که منشور سازمان ملل متحد از آن ها الهام گرفته است."

در اوایل نشر اسلام رسماً وعملاً از برگزاری جشن نوروز وسایر جشن های که درمیان مردمان ساکن درفلات ایران، رایج بود، ممانعت میشد وبرگزارکنندگان را بنام مشرک ومرتد مورد پیگرد قرارمیدادند،ایرانیان دلبسته به فرهنگ وسنن نیاکان خود،باهوشیاری وزرنگی راه های را جستجو کردند تا حکام وخلفای اسلامی مانع برگرازی آئین نوروزی نگردند. آنها برای زنده نگهداشتن این آئین حاضر شدند تا علاوه برپرداخت مالیات های شرعی، یک مالیۀ غیر شرعی دیگری بنام هدایای نوروزی نیز برای خلفا وحکام  بپردازند ودرعوض اجازه داشته باشند تا از آئین نوروزی تجلیل بعمل آورند واین سنت را همچنان زنده نگهدارند وبه آیندگان خود انتقال بدهند واین امر بیانگرکمال دلبسته گی مردم  به فرهنگ وسنن نیاکان وهویت فرهنگی شان است . 

جرجی زیدان مورخ معروف عرب زبان از قول ابوبکر محمدبن يحيى صولى ، اديب ايرانى نوشته  میکند: درزمان معاويه خراج سواد (عراق) پنجاه هزار هزار ( پنجاه ميليون) دينار و هداياى نوروز و مهرگان نيز به پنجاه هزارهزاردينار ميرسيد. و در دورۀ حکمفرمائى حجاج بن يوسف ثقفى اين هدايا به چهل هزارهزار(چهل ميليون) دينار بالغ ميشد.( تاريخ تمدن اسلامی، جرجی زيدان، ج ۲، ص ۱۸۲)

با وجود ارسال هدایای کلان به ارزش ده ها وصدها میلیون درم  به دربار خلافت،  بازهم مردم فلات اجازه نداشتند تا بصورت عمومی وپرشکوه نوروز را جشن بگیرند وابراز شادمانی وسرورنمایند.

ميرفطروس ،حکایت جالبی  روایت میکند که، درسال ۹۲ هجری قتیبه ،ظالم ترین سردارلشکر عرب،برای بار دوم برسیستان هجوم برد و کشتاری عظیم بسرآورد وبعد بقصد حرب رتبیل (یا زنبیل) بسوی بست حرکت کرد. با برون رفتن قتیبه از سیستان،«مردی چنگ نوازدرکوی وبرزن شهرسيستان که غرق درخون وآتش بود، از کشتارها و جنايات "قتيبه" قصه ها ميگفت و اشک خونين از ديدگان بازماندگان مقتولين، جاری ميساخت و خود نيزخون ميگريست و آنگاه چنگ خويش برميگرفت و ميخواند: با اين همه غم درخانه دل،اندکی شادی بايد،که گاه نوروز است...»( علی ميرفطروس ، ديدگاه ها، چاپ ۱۹۹۳، ص۴۴)  دراین روایت تاریخی نیز که مصادف با ایام نوروز اتفاق افتاده، تاکید برشادمانی کردن بجای گریه کردن است. پس سرور و شادمانی وهمنوائی جزو لاینفک وجدائی ناپذیر جشن نوروز است.

 مردم  حوزۀ نوروز،از دوران حکومت معاویه تا دورۀ حکومت های ملی طاهریان وصفاریان وسامانیان ،کمترمیتوانستند آئین  نوروز وجشن های  سده وچهارشنبه سوری و مهرگان را تجلیل کنند . فقط در دورۀ اقتدار غزنویان است که آئین نوروزی ومهرگان وجشن سده بصورت پرشکوهی برگزارمیگردید. ولی تنها گروهى که نسبت به جشن نوروز ودیگرجشن های باستانی خصومت ميورزید، روحانيت متعصب بود که ازطريق دستگاه حکومتى که براين روحانيت اتکا داشت، با برگزاری وگرامی داشت آن سرمخالفت می جنباند. بطور مثال، به عقيده امام محمد غزالى درنيمه قرن پنجم هجرى: « آنچه براى سده و نوروز فروشند، چون شمشيرو سپرچوبين و بوق سفالين ، اين در نفس خودحرام نيست . وليکن اظهارشعارگبران است که مخالف شرع است و از اين جهت نشايد. بلکه افراط کردن در آراستن بازار به سبب نوروز، و تکلف هاى نوساختن براى نوروز نشايد. بلکه نوروز و سده بايد که مندرس شود و کسى نام آن نبرد، تا گروهى از سلف گفته اند، که روزه بايد داشت ، تا از طعام ها خورده نيايد و شب سده چراغ فرا نيايد، تا اصلاّ آتش نبيند. و محققان گفته اند، روزه داشتن اين روز هم ذکر اين روز بود. و نشايد که نام اين روز برند به هيچوجه!  بلکه با روزهاى ديگر برابر بايد داشت و شب سده ، همچنين ، چنان که از او خود نام و نشان نماند.» (امام غزالی، کيمياى سعادت ، صص  ٤٧٨-٤٧٩)  

اين سند، بخوبى نشان دهنده تعصب مذهبى روحانيت مسلمان در مقابل آئين هاى باستانى وفراموش کردن آنها است که خوشبختانه موفق به نابودی این آئین نشدند.

متاسفانه هنوز هم متعصبین وکوته نظرانی پیدا میشوند که با تجلیل از نوروز سرمخالفت دارند وبرخی درسایت دعوت نوشته اند که جشن نوروز،رسم مجوس(زرتشتیان) است و بزرگداشت از آن بدعت وحرام میباشد.نمیدانم این چگونه فرنگی است که خندیدن وپوشیدن لباس نو وپاک را حرام میداند؟ این چی فرهنگی است که خوردن هفت میوه وحلوای سمنک را ناروا می پندارد ولی غم خوردن وگریه کردن را ثواب میشمارند  ؟ این چی رسم وآئینی است که پوشیدن لباس نو ودیدن دوستان واقارب  وهدیه دادن وهدیه گرفتن را حرام میداند ولی عمل انتحار را ودهشت افگنی را مجاز وروا میداند؟ یکی ازاین آقایان که گویا تحصیل کرده هم است،میگوید کرزی نمی باید پانزده میلیون دالر را صرف ساختمان قصری برای تجلیل از نوروز میکرد و باید آنرا به غربا ومساکین توزیع مینمود.حالانکه یگانه کارمفید ومثبتی که کرزی در مدت 13 سال حکومت خود به نفع افغانستان انجام داده،  اعمارهمین قصردرپغمان است که از وی به یادگارمیماند،کاش از اینگونه قصرها کرزی ده ها قصرپرشکوه دیگر در هرگوشه وکنار کشور میساخت ورنه این پانزده میلیون دالر نیز مثل صدها وهزاران  پانزده میلیون دالردیگرامداد خارجی در جیب دزدان واختلاس گران اداره کرزی میرفت وکس نمیدانست که چی شد وبکجارفت.

این متعصبین نمیدانند که در طول 1400 سال ازاین گونه تبلیغات برضد جشن نوروز زیاد گفته وشنیده شده ولی هیچکس نتوانسته جلو این سنت پسندیده را که پیغام آن شادی وخندیدن، ولباس نوپوشیدن وتهیه هفته میوه وسمنو ودید وبازدید دوستان ونزدیکان است، بگیرد ویا آنرا نابودکند. بلکه برعکس برسمیت شناختن آن از سوی 192 کشور عضوسازمان ملل متحد درست بودن و بجا بودن برگزاری این سنت را تائید میکند.

حاجی فیروز ازکجا پیدا شد؟

یکی دیگر از راه های زنده نگاه داشتن وتمدد آئین نوروزی، تجسم پیک نوروزی در شکل وشمایل  حاجی فیروز با آن ظاهرخنده آورش است که با حرکات وژست های مسخره اش مردم را می خنداند و به شادمانی وامیدارد.

بدون تردید این حاجی فیروز با این شکل وشمایل وخصایل، بعد از اسلام وبعد از ممنوعیت جشن نوروز ودیگرآئین های شادی آفرین باشندگان فلات ایران ،ساخته وپرداخته شده است. واین از اسمی که به وی داده شده، نیزنمایان میگردد. ایرانیان با زرنگی خاصی برای اینکه روحانیت متعصب را اغفال کرده باشند، برگزاری آئین نوروزی را از زبان یک دلقک که از نظر جامعه روحانیت ، هیچکاره ای شمرده نمیشد وحرف وسخنش اهمیتی نداشت،زنده نگهداشتند.

حاجی فیروز مردی است که با چهره سیاه و لباسی به رنگ سرخ(قرمز) در حالی که دایره ای در دست دارد، یک روز قبل از نوروز به کوچه و خیابان می‌آید و با خواندن شعرهای خنده دار و طنزگونه  به رقص می ‌پردازد و به مردم مژده رسیدن نوروز را می دهد. مردم کوی وبرزن از هر سنی به دور او جمع می‌شوند و همراه با او شادی می‌کنند.

 حاجی فیروز اغلب این کلمات موزون را میخواند:

حاجی فیروزه،

سال یه روزه،

 همه می‌دونن،منم می‌دونم،

عید نوروزه!

سپس این ابیات را میخواند:

ارباب خودم سلام الیکو

ارباب خودم سر تو بالا کو،

ارباب خودم بُز بُز قندی،

ارباب خودم چرا نمی‌خندی؟

ارباب خودم نگاه بما کو

ارباب خودم لطفی بماکو

حاجی فیروزبا گفتن  این چنین ابیات که مملو از شوخی وطنز وکنایه است،و سبب خنده دادن دیگران میشود، به مردم پیام نوروز را میرساند که :زمستان تمام شده ونوروز فرا رسیده است، بایدخندید وشادمانی کرد  وغم ها را از دل خود به دورانداخت. زمان دیگری که حاجی فیروزدر خیابان ظاهرمی‌شود روز ۱۳ نوروز است که روز طبیعت است و نشان از ضرب المثل "روسیاهی برای زغال می‌ماند" دارد ومیگوید که همه جا طبیعت سبز شده و شروع زندگی جدید می‌باشد.

چون با آمدن اسلام ، سنن وآداب وجشن های  که قبل از اسلام توسط پیروان آئین زرتشتی بجا آورده میشد، مطرود ومنع شده بود، مردم ایران وخراسان(افغانستان) نمیتوانستند آزادانه به برگزاری آئین های باستانی خود اقدام کنند، بنابرین بجا آوردن آئین نوروزی را از طریق تیاتر سیار یعنی مردی دلقک نما که چهره اش را نیز سیاه نموده و لباس سرخ پوشیده ،و دایره مینوازد  وهی میخواندکه حاجی فیروز است،سال یکروز است ، فردانوروز است! تا مردم برسم نیاکان، لباس نو به تن کنند وبه شادی وشادمانی بپردازند و ازدوستان خود دیدن نمایند وسال نو را به همدیگر تبریک بگویند وبه آرزوی سال پراز برکت وتندرستی  آنرا به فال نیک بگیرند وجشن وشادمانی کنند.

تعبیری که از چهره سیاه ولباس سرخ ودایرۀ حاجی فیروز، بدست داده میشود،برای من قانع کننده نیست، زیرا برخی رنگ سیاه را رنگ اهریمن وسرخی را رنگ حرارت آفتاب  می پندارند، اما به عقیدۀ من،دراین نمایش چهرۀ سیاه ، نماد زمستان است که به هرحال سپری شده وروسیاهی به زغال میماند،ولباس سرخ ،علامت سرخروئی وشادمانی است وحاجی فیروزبودن ، بهانه ای است که پیام آور عید نوروز ، گبروآتش پرست نیست؛ بلکه مسلمانی است که حج  رفته واز خانه خدا برگشته وبا خود خبر نوروزرا آورده وهیچ قصد بدی بر اسلام ندارد تا بدینگونه از تیرملامت روحانیت متعصب مسلمان در امان بماند.

تا اوایل انقلاب اسلامی درایران از برگزاری عید نوروز وظاهرشدن  حاجی فیروز درمیان مردم، از سوی پولیس مذهبی ممانعت میشد ولی اکنون از آن ممانعت به عمل نمی آید، بخصوص که اکنون نوروز به عنوان یک جشن بین المللی از سوی سازمان ملل متحد برسمیت شناخته شده  و از آن هرساله در دوازده کشور حوزۀ نوروز  باشکوه هرچه تمامتر تجلیل به عمل می اید.

درچهارسال اخیر جشن مشترک نوروز در ایران وتاجیکستان و ترکمنستان وافغانستان با حضور رؤسای جمهورکشورهای حوزۀ نوروز برگزارشده است ونوروز امسال 1393 در افغانستان برگزارگردید. ورؤسای جمهورکشورهای اشتراک کننده دراین جشن سخنرانی های مهمی کردند وپیام های نوید بخشی به همگرائی فرهنگی واقتصادی کشورهای حوزۀ نوروز ابراز داشتند.

پایان 30/ 3/ 2014

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت