ابراهیم ورسجی

 

انتخاباتِ شفاف؛گام بلند درسمتِ برون شدن ازموبوکراسی، به سوی دموکراسی

ابراهیم ورسجی

10-1-1393

چندروزقبل،دومقاله زیرعنوان های"افغانستان؛دموکراسی یاموبوکراسی"و"افغانستان؛بهشت تمساح ها"نوشته بودم که مقاله ی کنونی ادامه وتکمیل کننده ی آن هامی باشد.درضمن،بعدازمقاله ی"افغانستان؛بهشت تمساح ها"یک گزارشی همراه باتصویردرسایت"الجزیره"آمده بود که تمساح های استرالیا ازقلمروآبی آن کشوربیرون شده وبه حرکت افتاده اند وتصویریک تمساحِ گردن کلفت نشان داده شده بود که مرابسیارترساند! ازاین رو،یک گزارش مختصر- دوفقره ی زیرعنوان"زنگ خطر"نوشتم که درفسبکم دردسترس می باشد.درزنگ خطر،هم ازحکومت استرالیاخواستم که والاحضرتان رادرقلمروآبی ای خود نگهدارد وهم به پاکستانی هاوافغان های خودم هشداردادم که توجه نمایند که اگرتمساح های گردن کش استرالیا به منطقه برسند؛درائتلاف بارفقای خود،افغانستان وپاکستان را"تمساحستان "می سازند! اگرازخطرتمساح ها با وجود ترسناکی شان بگذریم،توجه به خطرموبوکرات هاهم مانند خطرتمساح ها،جانکاه می باشد.بهرصورت،کمی سخن گفتن درباره ی موبوکراسی هم تهی ازفایده نمی باشد وعنوان مقاله هم چنین ایجاب می کند. درزبان یونانی که دمو/ مردم ودموکراسی/ حکومت مردم ازبسترفرهنگی- زبانی- فلسفی ای آن برخاسته است،موب هم درهمان زبان،معنای توده ی بی سروپا،احساساتی وزود ابزارشونده ی سیاست بازی هایی سیاسی های عوام فریب ودجال های مذهبی رامعنامی دهد.بطورنمونه،درافغانستان دیدیم که دجال های تاجرمنش جهادی وطالبان وحشی- پاکستانی زیرشعارجهاد،شریعت وامنیت وابزارکردنِ توده های بی چاره ونادان وبی سرووپا،چه برسرافغان ها آورده اند؟ ازاین رو،ازبی سروسامانی توده، دجالان مذهبی- سیاسی وتفنگ داربهره برداری کرده موبوکراسی یاحکومت اراذیل واوابیش رابه میدان آورده اند.ازسوی دیگر،دیدیم که اراذیل جهادی دربرابراراذیل طالبی- القاعده ی زیرآمده فرارنموده بودند،تااینکه جورج بوش به بهانه ی جنگ علیه تروریسم،جیب بسیاری تفنگ داران اوباش- غارتگر- فراری راپرکرده بنام دموکراسی وحقوق بشربویژه حقوق زنان،موبوکراسی ای کنونی رابه افغانستان به ارمغان آورد.موبوکراسی ای که باوجود یک تریلیون دلارهزینه ی مالی- سیاسی - جنگی ای امریکا،نتوانست تروریسم را ریشه کن نماید.جالب این است که، موبوکراسی کرزی،هم تروریسم رافربه کرده است وهم مردم افغانستان وحکومت امریکا رابه ستوه آورده است.

بهرحال،این روزهامردم افغانستان چشم به انتظارنشسته اند که درانتخابات ریاست جمهوری روزشنبه5آوریل-16حمل،ازموبوکراسی به سوی دموکراسی گام بردارند.ازهمه غمبارتراین که،هراندازه که روزِ برگزاریی انتخاباتِ ریاست جمهوری افغانستان نزدیک ترمی شود؛به همان اندازه، چالش بیرونی، یعنی عملیات تروریستی ای طالبان؛ و چالش درونی، یعنی احتمال دستکاری وتقلب کاریی کرزی درنتیجه ی انتخابات، خود نمائی می کند.اینکه، افغانستان؛ پس ازبیشتراز12سال حضورنظامی کشورهای عضوِناتووکمک های بزرگ جامعه ی جهانی،هنوزهم بامشکلات بیرونی ودرونی ازگونه های یاد شده حتابیشترازآن ها روبرومی باشد؛پرسمانی است که عامل های آن، درکنارِآینده ی روشن یاتاریک دموکراسی درجامعه ی افغانی ای موبوکراسی زده، به بررسی گرفته می شود.همچنان،دراین باره نیزسخن گفته می شود که، انتخابات شفاف، گامی درجهت بیرون شدن ازموبوکراسی ورفتن به سوی دموکراسی وانتخابات ناشفاف،ماندن درموبوکراسی وایجاد بحران وبه تعبیری بدترساختن وضع لرزان کنونی می باشد.واقعیت این است که، جامعه ی جهانی بویژه امریکاهمان گونه که درافغانستان کمک وهزینه ی یک تریلیون / هزارمیلیارد دلاری کرده است؛غلطی ها وخطاهای تلافی ناپذیری راهم مرتکب شده است که نتیجه ی آن ها وضع بی دورنما یاموبوکراسی / حکومتِ ارذال واوش؛ بجای دموکراسی /  حکومتِ مردمی، درافغانستان می باشد.ازسوی دیگر،همان گونه که خطاهای یک فرد یایک کشورکوچک باندازه ی حجم خطا، زیان آفرین می باشد؛خطای یک قدرت بزرگ در کشورکوچکی مانندِ افغانستان آن هم  دریک منطقه ی بسیارحساس جغرافی- سیاسی،می تواند هم خطا کننده ی بزرگ وهم محیط سیاسی که درآن خطاصورت گرفته است،یعنی افغانستان رابیش ازاندازه زیانمند نماید. زیانمندیی که باتوجه به آن، پاکستان کمربسته است افغانستانِ پس از2014رابحرانی ترساخته ازآب گل آلود ماهی بردارد.ازبدِ رخ دادها،کرزیی دست نشانده ی امریکاهم این روزهابه نفع پاکستان تلاش می کند تابه نفع افغانستان.

بهرصورت،دشواریی بزرگ امریکا درافغانستان این است که، درزیرسایه وشعاردموکراسی،موبوکراسی را زیررهبریی شخصی نالایقی مانند کرزی ودسته ی فاسد ونابکارش حاکم ساخته است.شاید هدف امریکا درآغازاین نبود که بجای دموکراسی ،موبوکراسی درافغانستان راه اندازی شود؛امادرگزینش مهره های شطرنج درمیدان بازیی سیاسی این کشورجنگ زده- تکه- پاره شده، مهره های رابالاکشید که اغلب بنام تکنوکرات ومخالف تروریسم،موبوکرات ومتمایل به طالبان بودند.ازاین رو،کارهای کردند که باعث شد بجای دموکراسی،موبوکراسی درافغانستان،حاکم شود.موبوکراسی ای که سیاست افغانی امریکاراناکام وباعث بازگشت تروریسم شده است.ازاین سبب،وقتیکه غربی ها می خواهند ازدستاورد خود درافغانستان به مردم خود یادیگران سخن بگویند، فورن پاهایشان می لغزد ومجبورمی شوند بگویند که حکومت کرزی فاسد ونابکاراست وباعثِ چنین شکستی شده است.البته که، برای شکستِ سیاست افغانی جامعه ی جهانی، عامل قراردادن بدترین حکومت داریی کرزی توجیه پذیراست؛امابیان گرهمه ی ماجرانیست.وبخش مهم ماجرا، ادامه ی حمایت دوام دارغرب بویژه امریکا ازحکومت درمانده وفسد کرزی می باشد که دستاوردِ ناخوشایند آن، شکست جنگ علیه تروریسم وبازگشت دوباره ی طالبان یاتروریسم می باشد.ازسوی دیگر،این واقعیت تلخ هم خود نمائی می کند که ازهمان آغاز،غربی هابه تقویت موبوکراسی بجای دموکراسی پرداختند.به سخن دیگر،اگرپس ازسپری شدن دوازده سال وسه ماه بازهم همان تروریسم تعریف شده توسط آن هاوبازسازی شده با کمک های مالی آن هاتوسط نظامی های پاکستانی،مانع بیرونی برگزاریی انتخابات ریاست جمهوری می شود؛وهمچنان،احتمال تقلب کاریی کرزی به حیث عامل درونی ،گمانه زنی هارافربه ترکرده است.ازاین رو،لازم است به خود حق داده بگویم که بدون جاده سازیی موبوکراسی زیراداره ی کرزی،عروسک بی خاصیت دست امریکا،ازبازگشتِ تروریسم طالبانی- پاکستانی کاری ساخته نبود.

بنابرآن،هم کشورهای غربی وهم موبوکراسی تشکیل شده توسط آنها زیررهبریی کرزی وکارگزاریی طالبان کوت- شلوارپوش،تفنگ سالاران،مافیای مواد مخدر،مافیای زمین،نهادهای نام نهاد وچپاولگرغیردولتی وچند نفرِ منحطِ باقی مانده ازسردسته های باندهای تباه کارباصطلاح جهادیی شکل دهنده ی موبوکراسی / حکومت اراذیل واوابیش کنونی ،عامل های اصلی ای زمینه سازی برای بازگشت تروریسم وبحران ژرف کنونی درافغانستان می باشند.اکنون که چنین شده است،پرسش بنیادی این است که راه کاروتدبیررهائی ازچنگال تروریسم وبیرون رفت ازموبوکراسی وگام برداشتن به سوی دموکراسی وصلح پایداردرافغانستان،چیست؟ واقعیت این است که؛ دروضع کنونی، پاسخ دادن به این پرسش بسیاردشوارمی باشد.اگردرعنوان مقاله از"انتخابات شفاف به حیث یک گام بلند درسمت بیرون شدن ازموبوکراسی وحرکت به سوی دموکراسی" نام برده ام؛ خواستم این است که، افغان هابویژه دسته های فعال درکنارکاندیدهای ریاست جمهوری،بدانند که درموقعیتی نیستند که کمک دربرگزاریی انتخابات شفاف نمایند.البته،بدودلیل:نخست،همه شان بدرجه های متفات درحکومت داریی کرزی شریک می باشند.حکومت داریی که خود ازیک انتخابات جعلی برخاسته وتصمیم دارد که تقلب درانتخابات قبلی رادرانتخابات پیش روتکرارنماید.دوم،گسترش تروریسم هم زمان بافرارسیدن روزانتخابات درکابل،نشان میدهد که کرزی وطالبان درجهت تخریب پروسه ی انتخابات،دست بدست هم داده اند.

بهرحال،اینکه کرزی ودوستانش درتحریک طالبان زیرهدایت ارتش پاکستان درباره ی برگزاریی انتخاباتِ" شفاف یا ناشفافِ" ریاست جمهوری افغانستان چه اندیشیده وبرنامه ریزی کرده اند،برای نویسنده بسیارمهم نیست.چرا؟ به این خاطرکه،پاکستان که ازبادارش، یعنی امریکاسرپیچی کرده وباکمک مالی ای عربستان،متحدِ دوگانه بازِ دیگرِامریکا،ازروزسرنگونی ای اداره ی طالبان تاکنون؛ باوجود،کسب کمک های کلان مالی ازامریکابنام عضویت درکمپ مبارزه  باتروریسم؛خلاف اهداف کمپ ضدِ تروریسم،درافغانستان، تروریسم وتباه کاری را ادامه داده ومی دهد؛نشان میدهد که به آسانی وزودی به خواست مردم ما که خواستاردوستی باپاکستان درصورت قطع کمکش باتروریسم می باشند،تن نمی دهد.وقتیکه، پاکستان به کمک خود باتروریسم علیه افغان ها ادامه می دهد؛تروریسمی که این روزها درکابل فزونی گرفته است وازدست امریکاهم چیزی ساخته نیست.پس وظیفه ی خودِ افغان ها می باشد که هم دربرگزاری انتخابات درست سهم بگیرند؛ وهم پس ازانتخاباتِ شفاف، ازحکومتی که ساخته می شود؛بدون درنظرداشت تفاوت های زبانی،قبیلگی، مذهبی وسمتی حمایت نمایند.برای این که،هم سیاستِ تروریزه کردن افغانستان توسط پاکستان باعمله گریی طالبان ناکام شود وهم ازشکم انتخابات، فرزند حرام زاده ی سربیرون نکند،اقدامات زیرراپیش کشِ می نمایم:نخست،کرزی بداند که درمقایسه به دوره ی12ساله وسه ماهه ی ریاست جمهوری وکمک های بی شمارمالی ای که آشکاروپنهان ازبیرون بویژه امریکا دریافت کرده است؛بدون دستاورد می باشد.ازاین رو،برگزاریی انتخابات شفاف / درست نه تنهابه نفع کشورکه به نفع خود اووآینده اش می باشد.به این معناکه،بکوشد درانتخابات دستکاری نکند! دوم،کاندیدهای ریاست جمهوری اگرچه برنامه ی درخورتوجهی ارایه نکرده اند؛بازهم دقت نمایند که بدون تغییرساختاری ووارد کردن خون تازه به بدنه ی بالاوزیرین ساختاردولتی، موفق به تامین صلح وثبات درکشورنخواهند شد.سوم،احزاب سیاسی106گانه وانجمن های جامعه ی مدنی420گانه برای تقویت دموکراسی وجامعه ی مدنی ازشمارخود بکاهند.زیراکه،عدم حضورشان درپارلمان، ازارزش حزب وجامعه ی مدنی درجامعه کاسته است! پنجم،باقی مانده های سازمان های جهادی که مدت هاست درقومندان سالاریی غارتگروزمین خوار- تریاک فروش- وطن فروش گم شده اند،آینده ی کشورراقربانی گذشته ی ننگینِ دورونزدیک خود نه کنند.به این معناکه،کارهای دیروزشان بزیان مردم ودین تمام شده است.به سخن دیگر،همین هابودند که بخاطرآشوبگری وتباه کاری، طالبان رابه کشورماتحویل دادند.ازاین رو،یاقواعدبازیی دموکراتیک راپذیراشوند ویاازتجارت بالای دین وجهاد دست بردارند! ششم،نهادهای غیردولتی که بزبان انگلیسی اِن جی اوزنامیده می شوند،یک بارزحمت کشیده ازخدمات نهادهای های همتای خود دردیگربخش های جهان بویژه امریکای جنوبی درجهت گسترش دموکراسی ،حقوق بشربویژه حقوق زنان بیاموزند.هفتم،زنان،خبرنگاران  وفرهنگیان باید بدانند که موبوکراسی کرزی ودارودسته اش درپروسه ی دموکراتیزه کاریی افغانستان بسیارسنگ اندازی کرده ومانع های بسیاری پیدانموده است.

ازاین رو،بازبه کرزی تاکید می نمایم که فلوته بازی بس است وتلاشی درجهت دستکاری درنتیجه ی انتخاباتی ریاست جمهوری نکند! درضمن،ازکاندیدهای ریاست جمهوری ونهادهایی که ازآن هایاد کرده ام می خواهم که بدانند که افغانستان جزدواختیار ،اختیارسومی پیش روندارد:نخست،دموکراسی ورعایت حقوق بشربویژه حقوق زنان.دوم،فرورفتن درآشوب وتروریسم که پاکستان باتقویت تروریسم وطالبان دنبال آن می گردد.همه می دانیم که گام نخستِ رسیدن به دموکراسی،تن دادن به حق انتخاب مردم وجامه ی کاری پوشانیدن به آن، یعنی انتخابات شفاف می باشد.انتخابات شفاف هم آشکاراست که مانع های بسیاری درافغانستان کنونی دارد.اگرمانع های انتخابات شفاف راردیف بندی نمایم،این ها خود نمائی می کنند:نخست،ناکارآمدی وفساد پیشگی ای حکومت کرزی.دوم،نبود برگه ی هویت یاشناسنامه/ تذکره.سوم،نبودِ احزاب فراگیرسیاسی وجامعه ی مدنی.چهارم،تفنگ سالاریی غارتگربازمانده ازدوره ی جهاد ومقاومتِ بی دستاورد وتروریسم طالبانی ای موردِ حمایت پاکستان بویژه درمناطق هم مرزِآن کشور.اگربه هرچهار عامل مزاحم یاد شده درمسیرانتخابات شفاف، ریزبینانه نگاه بیندازیم؛روشن می شود که پروسه یافرایند دموکراسی درافغانستان باچه دشواری های مواجه می باشد.شایان توجه است که نام بردن ازعامل های مزاحم درمسیرانتخاباتِ شفاف یادستِکم بهترازانتخابات قبلی،به این معنانیست که مجوزفراهم شود برای کرزی وبرخی همکارانش که شرایط برای برگزاریی انتخابات حتامانندِ انتخابات تقلبی سال1388-2009هم مساعدنیست.بنابراین، تروریسم طالبان رابهانه ودرپسین برهه،کارانتخابات را باید یک طرف نمود.

درواقع،دشواری های یاد شده ودشواری دیگری که ازآنها نام برده نشده است؛همه درافغانستان امروزوفردا تنها یک راه حل وبیرون رفت دارند که حکومت خوب می باشد وحکومت خوب هم تنهاازشکم انتخاباتِ خوب هرچند همراه بامانع ها،کمبودی ها ونابسامانی هابرمی خیزد.من به حیث شاگرد سیاست،تاریخ ،جامعه شناسی سیاسی وتااندازه ی فرهنگ واندیشه؛وقتیکه به دشواری های موجود درافغانستان چه دربعد درونی وچه دربعد بیرونی اش می نگرم؛هیچ راهی بیرون رفتی ازبحران بزرگ کنونی وتروریسم روبه فزونی ای مایه گیرازپاکستان،جزکوشش درجهت تشکیل حکومت خوب که ازشاهراه انتخابات شفاف می گذرد،بذهنم نمی رسد.ازاین رو،دروضع دشوارکنونی تاکید بیشتربه برگزاریی انتخابات شفاف ودرست می نمایم.بنابراین،به سیاست کاران خوب وخراب ،روشنفکران،فرهنگیان،زنان وجوانانِ وطن تاکیدن پیش نهاد می نمایم که همه کشمکش های خرد وریزِ خود را کنارگذاشته تنها درجهت برگزاریی انتخابات شفاف / درست کوشش نمایند.اگرچنین نکنند،توجه نمایند که زمان وفرصت بسیارخوبی را ازدست می دهند.

اکنون که،تنها حکومت خوب به حیث عامل تامین کننده ی ثبات،صلح ودفع تروریسم،اهمیت  روزافزون خود را نمایان ساخته و انتخابات شفاف یادرست هم جاده صاف کنِ آن به شمارمی آید.برای حکومت کرزی،امریکا وکاندیدهای ریاست جمهوری ودسته های کاری شان لازم است که به پرسمان های زیرتوجه نمایند:نخست،کرزی بداند که جعل کاری درانتخابات رانه مردم ومخالفان می پذیرند ونه جامعه ی جهانی.ازهمه مهم تراین که،دستکاری درنتیجه ی انتخابات هم درداخل بحرانزا است وهم درسطح منطقه،توت رابه مراد پاکستان می پزد.دوم،درصورت احتمال بالای دست کاریی کرزی درنتیجه ی انتخابات،کاندیدهای ریاست جمهوری به همکاریی سازمان ملل متحد،برای رائی شماریی درست،به ایجاد یک میکانیزم کاری درزمینه توجه نمایند.سوم،امریکا که سیاست افغانی- تروریست زدایانه اش فدائی موبوکراسی ای کرزی شده است،امید است که درزمینه بازنگری کرده بجای فربه کردن موبوکراسی،درجهت پایه گرفتن دموکراسی درافغانستان کمک نماید.دراین صورت،هم تروریسم نیست می شود وهم خودش ازباتلاق خود ساخته اش بیرون خیزبرمی دارد.درغیرآن،همه می بازند وتنها تروریسم وآشوب است که نیرومند ترمی شود.رخدادِ ناخوشایند وقابل پیش بینی ای که قربانی ای اصلی ای آن بازهم مردم افغانستان خواهند شد.

 

 

 


بالا
 
بازگشت