دكتر نبي هيكل

 

بازی های سیاسی

معرفی کابینه  بازهم به تعویق افتاد. هر شهروند بر اساس تجربه و دانش سیاسی افغانی ممکن است به نتیجه گیری مشابه در مورد علل این تاخیر  دست یابد، زیرا وحدت ها و ایتلافها ی سیاسی هیچگاهی موفقانه نبوده اند.آنها به هدف دست یابی به قدرت شکل گرفته اند و یا بر سر تقسیم آن  و یا بر سر اعمال آن بهم ناساز گردیده اند. تاریخ گویی خود را تکرار میکند و یا نیروهایی  آن را برما تکرار میآزمایند، زیرا ما خود نمیتوانیم تاریخ سازی را دردست گیریم، دیگران مدیریت آن را برعهده میگیرند.

ایتلافهای خورد و بزرگی زیادی را افغانستان از نوع ایتلاف و اتحاد احزاب سیاسی تجربه کرده است اماایتلافهای مهمتر از آن نیز در تاریخ افغانستان شکل گرفته اند. تشکیل حکومت جهادی  ایتلاف نیروهای جهادی( هفتگانه و هشتگانه) و ایتلاف بن   تنها مهمترین ایتلافها نیستند. قبل از این دو و بعد از این دو نیز مثالهای مهمی داریم. در  تشکیل این هردو ایتلاف (ایتلاف مجاهدین و ایتلاف بن)  نیروهای خارجی نقش  سازنده داشتند. در اواخرسالهای 1970 احزاب خلق و پرچم  وادار شدند تا بهم  ایتلاف کنند و  حدود سه و نیم دهه بعد در 1392 تیم اصلاحات و همگرایی  و تیم تحول و تداوم به ایتلاف وادار گردیدند.  ایتلاف سیاسی کنونی در حالیکه ویژگیهای خود را دارد از جهات مهم با ایتلاف احزاب خلق و پرچم مشابهت دارد. بررسی همه این موارد هدف کنونی نویسنده نیست، بلکه هدف این است تا به این دو رویداد مهم از نظر مقایسوی دیده شود و بحیث انالوجی در نظر گرفته شود. هردو ایتلاف تحت  دو نوع فشار: داخلی و فشار خارجی شکل گرفتند. اتحادشوروی برنامه های غرب را میدانست و برای جلوگیری از آن  احزاب خلق و پرچم را به  ایتلاف سیاسی وا داشت زیرا هیچ یکی از آنها به تنهایی نمیتوانست در آن شرایط رویارویی رشد یابنده به حکومتداری بپردازند.

حکومت وحدت ملی نیز تحت فشار غرب در راس امریکا شکل گرفت، زیرا هیچ یکی از  طرفین نمیتوانست به تنهایی به حکومتداری بپردازد.  رویارویی بیشتر بر خطرات موجود میافزودند. درحالیکه هنوز زود است در مورد  توزیع صلاحیتها و ارزشها میان دو طرف ابراز نظر کرد، تجربه دوران حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان و نقش مشاوران شوروی را بحیث یک انالوجی به یاد داریم. این دو تجربه تاریخی تفاوتهایی نیز دارند که به آن نمیپردازیم.

تجارب ایتلافهای سیاسی برای خوش بینی زیاد کمتر امکان میدهند، بخصوص که سال نو از بهارش پیدا باشد.

تاخیر در معرفی کابینه ممکن است با  اختلافات در ایتلاف رابطه داشته باشد و یا دلایل و عوامل دیگری در کار باشند. چرا رهبران انتخابی نتوانسته اند در این مدت دراز و شرایط خیلی حساس - که برای حکومتداری خوب و مقتدر نیاز جدی  احساس میگردد- وزرای کابینه را معرفی نمایند؟ سه احتمال را میتوان بحیث علل احتمالی معرفی کرد:

·        اختلافات میان رهبران انتخابی.

·        کمبود کدرهای متخصص و پاکدامن.

·        تحولات خارجی.

اختلافات میان رهبران انتخابی

این اختلاف  که ممکن است چند بعدی باشد، نمیتواند به دو دلیل عمده به از هم پاشیدن ایتلاف کنونی منتهی گردد: 1. آن عاملی که ایتلاف را موجب گردیده، آن را تمویل مینماید و به حمایت سیاسی خود از آنها نیز ادامهم میدهد. 2.  منافع رهبران انتخابی با منافع  افغانستان در کوتاه- مدت وبا منافع عامل خارجی این ایتلاف گره خورده است. زیرا مردم افغانستان به این رهبران انتخابی و رهبران انتخابی برای حکومتداری به  عامل خارجی در گام نخست ضرورت دارند. نفع عامل خارجی آشکار است.

کمبود کدرهای متخصص و پاکدامن

بدون شک افراد متخصص و پاکدامن در داخل و خارج از افغانستان حضور دارند. اینها برای سالیان دراز بیرون از سیستم سیاسی نگهداشته شده اند و اکنون نیز از دیده ها پنهان اند. اختلافات رهبران انتخابی در رابطه با عزل و نصب افراد بیشتر به بازی باسکتبال   یا فوتبال همانند است که در آخرین لحظات توپ از رسیدن به ثمر باز میماند. در حالیکه  عوامل تاخیر را  نمیتوانیم با اطمنان  معرفی نماییم میدانیم که افغانستان از نظر  افراد متخصص آنقدر ثروتمند است که میتواند  24 وزیر را فراهم نماید.  مشکل تنها میتواند این باشد که شایسته یکی ناشایسته دیگر ی باشد. ما در حال حاضر  از خطر  از هم پاشیدگی ایتلاف سیاسی فارغیم اما باید آن  را غایب نه پنداریم. کمبود افراد نیز نمیتواند چنان بزرگ باشد که در  یک جمعیت 30 ملیونی نتوان کابینه تخصصی تشکیل داد.

تحولات خارجی

رهبران انتخابی از زمان  اجرای مراسم تحلیف تا کنون بیشتر در سیاست خارجی فعال بوده اند. این فعالیتها به معنای  توجه به دو عنصر اساسی تمویل مالی و  عنصر  بین المللی صلح میباشد. هردو دارای اهمیت اند ، اما  نتایج این نوع فعالیتها ممکن است بر تشکیل کابینه وحدت ملی اثر  داشته باشد. بدین ترتیب سومین احتمال به مذاکرات صلح و تلاشهای فرامرزی ارتباط دارد. بر اساس این احتمال  افغانستان یکبار دیگر بسوی فرمول بن نزدیک میشود. اینبار مصلحتهای سیاسی به گونه دیگر و برای تامین روابط منطقوی درنظر گرفته خواهند شد، در حالیکه در فرمول بن  تقسیم قدرت میان نیروهای سیاسی متخاصم در محراق توجه قرارداشت، حکومت وحدت ملی مخالفان سیاسی (بر اساس تعریف رییس جمهور اشرف غنی) را نیز احتوا خواهد کرد.

 سه هفته آینده  نشان خواهد داد کدم یکی از این سه احتمال درست از آب بیرون میشود.

 

   


بالا
 
بازگشت