محمد علی مهرزاد

 

همكاري استراتیژیک چين وامريكا درافغانستان ؟!

کشورهای منطقه وجهان به استثــنای ایران و پاکستان راهای دوســتی را در افغا نستان تجربه می کنند ، راه ابریشــم نشا نگر حسن همسا یگی جمهوری توده ای چین وجمهوری اسلامی افغا نستان در طول تاریخ ازگزند فعل وانفعالات شیطانی دیگر همسا  یه ها که عملاً مداخلات در حریم کشورما داشته وفعلاً هم ادامه دارد کاملاً بدور مانده است ، جای دارد که در تاریخ روابط بین الد ول از آن بد یده قدر وتحسین نگاه شود؛ وبه همسا یگان دیگرما درسی باشد که دیگر زمان شیطنت و مداخلات در حریم افغانستان سپری شده است ؛ مداخلات این دوکانون شرارت یعنی پاکستان وایران نه تنها درافغانستان  بلکه  اکنون کشورهای جهان در سازمان ملل متحد به حقانیت ادعای ما بعد از این همه فراز وفرود وخون ریزی مردم افغانستان که توسط دسا یس این دوکشور سازما ندهی شده ؛ هنوز که هنوز است در سرحدات غربی وجنوبی ما گستاخانه بحران آفرینی می کنند ، امریکا وقوای نا تو این امررا درک کرد ند که صلح وامنیت جهانی ازین دو منبع فساد به تمام منطقه وحتی جهان، اگر جلوی تجاوزات شان در افغانستان گرفته نشود به تمام کشورها سرایت می کند ، روی این اصل گا مهای نخستین در توافقنامه های استراتیژیک وبا لا خره امضاي پيمان همكاري امنيتي در بین افغانستان ، امریکا وکشورهای بزرگ غربی برداشته شد ، البته مردم افغانستان انتظار دارند تا صادقانه در عمل مفاد این توافقنامهای منعقده را ضمانت اجرای بخشند. توافقنامه استراتیژیک با جمهوری چین که از اهمیت فوق العاده واستثنایی بر خوردار است، دربین جمهوری چین و دولت جمهوری اسلامی افغا نستان  منعقد شده است، البته مردم افغا نستان با تاریخ خود کاملاً آشنایی دارند که هردو کشور چین وافغا نستان از موقعیت منحصر به فرد در منطقه و جهان بهره مند اند ،کمتر کشوری را سراغ داریم که به این پیمانه از حسن هم جواری وروابط نیک در طول مناسبات سیاسی ودیپلما تیک بر خوردا ر بوده با شد .

از اين حقيقت نمي توان به سادگي گذشت كه در بين امريكا وچين در اكثر نقاط جهان تضادهاي از جمله در سوريه وايران وتنشهاي در جنوب چين در حال افزايش بوده موجود است ؛ اما نظربه حوادثي كه ازطريق پاكستان در جوار سرحدات جنوبي ما براه افتديده ، نه تنها صلح را در منطقه بلكه مظاهر اين ماجراجويي در سطح جهان وبخصوص در خاورميانه شعله هاي آن روزبروز گسترده تر مي شود ، ولي يگانه منطقه اي كه زمينه همكاري  بيشتر را براي اين دوكشور در يك حوزه فراهم  مي كند هما نا حوزه اي افغانستان است ؛ روي اين ملحوظ اوضاع در افغانستان نشان گرهمكاري بي سر وصداي امريكا وچين در حال شكل گيري است ،  چرا در طول تاريخ روابط افغانستان با چين در تشريح اهداف خود در افغانستان  همگي به نقطه متمركز ساخته است وان ايجاد يك افغانستان آرام ، پايدار ومرفه  است  كه اين موضوع ومفهوم  بعد از امضاي پيمان همكاري امنيتي  مشا به تعهدات امريكاست .اين يك فرصت جديد ونهايت قابل توجه براي دولت وحدت ملي است، تا نشود چون دولت مردان سابق فرصت هاي طلاي را به تهديدات تبديل كنند.!

از طرف ديگر براي چين ، موضوع افغنستان يك موضوع داخلي است، ولي بعضا منطقه نا آرام واخان داراي مرزمشترك با افغانستان است ، روي اين اصل تحولات افغانستان مي تواند به طور  بالقوه به برخي نقاط حساس چين نيز رخنه كند .

اما بالمقابل مسئله ا فغا نستان براي امريكا شكل ديگري دا رد ؛ ازجمله اعتبار جهاني آن مطرح است ، از انجاييكه قرار است امريكا تا پايان سال 2014 ميلادي تمامي نيروهاي نظامي خودرا به استثناي يك تعداد مشخص طور قانوني غرض تربيه اي اردوي افغانستان وجلوگيري از مداخلات پاكستان وايران در محل ها ي معين نگهدارد،  باقي مانده را به صورت آبرومندانه از افغانستان خارج سازد . البته هدف امريكا اينست كه  افغانستان  پس از خروج  اكثر نيروها ي نظامي وضع بهتري در مقايسه با زمان ورود انان  به افغانستان  داشته باشد. همين مسئله باعث شده است كه ديپلما ت هاي امريكايي همتايان چيني خودرا به سرمايه گذاري در افغانستان  تشويق وترغيب مي كنند ، وتا حدي چين در اين راستا قدم هاي جديد برداشه است ، از جمله  شركت هاي چيني به سرمايه گذاري در معاده مس (( عينك)) در جنوب شرق كابل وميدان نفتي آمو دريا در حال فعاليت اند . هم چنين شواهدي ديگري از همكاري بي سر وصداي  واشنگتن وپكن در افغا نستان نيز در حال شكل گيري است ،امريكا وچين برنامه اموزشي مشتركي را براي اموزش ديپلما ت هاي افغان دارند كه يكي از اين برنامه ها توسط پيام ضبط شده هيلاري كلنتون وزير خارجه پيشين امريكا  افتتاح شده است .هم چنان پكن تمايل خودرا براي اموزش نظامي افغانستان در جهت مبارزه با تروريزم ابراز داشته است كه اين موضوع نيز هماهنگ با عملكرد  نيروهاي امريكايي است .همكاري ميان امريكا وچين در افغانستان گامي عملي ونهايت معقول است ، به شرطيكه اين دو كشور هر نوع تضادي كه در دگر مناطق دارند ناديده بگيرند واز راهكارهاي موجود براي همكاري صادقانه در اينده افغانستان ، ازين روند حمايت جدي وعملي كنند .

           ولی دریغ و افسوس که همه این پیوند ها نیک  قربانی بازیهای شـیطانی دیگر همسایه ها از جــمله شــوروی سا بــق  پاکستان وایران که نا جوانمردانه از پشت بنام مفاهیم اشتراکا ت زبانی و فرهنگی و همسایه داری مردم مارا اغفـــال کرد ند ؛ وتوسط شبکه های استخباراتی به وحدت اقوام باهم برادر ساکن در افغانستان صدمه زدند ؛ اگربه تاریخ روابط دوستانه  چین و افغانستان مروری اجمالی وکوتا داشته باشیم ، روابط  دوستانه چین و افغا نستان در ساحه سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی وتجارتی  بر می گردد به زمانیکه راه ابریشم در قرن نهم از طریق افغانستان به چین ارتباط داشت ، سه نفر از جهان گردان چینایی بنام های ( ها ی سیون تسانگ، ووفو  تسیا ن، وچوانگ) از اریا نا  سرزمین کنشکای بزرگ دیدار کرد ه بود ند ، توریست ها و جهان گردان چینایی به ولایات کشور از جمله کابل ، بامیان ، ولغمان وسایر جاهای تاریخی این سرزمین سیاحت ودیدن می کرد ند ،در آغاز قرن 15در ساحه امپراتوری بزرگ احمد شاه بابا و نماینده گان شاه رخ میرزا در هــــرات  رفت وآمد داشتــد، ونمایندگان از طرف احمد شاه بابا در سال 1760 از چین د ید ن  باز دید بعمل می اوردند، ودر سال 1865 در موقع سلطنت امیر شیر علی خان در بین چین و امیر افغانستان تبادل تجارتی و اجناس طور تحفه واهدای تحایف صورت می گرفت .      محمد شریف خان نیزازطرف شاه امان الله خان سال 1922 میلادی به چین اعزام شده بود تا در ایجاد واحداث مجدد راها تبادل نظر کند . در سال 1944 میلادی  توافقنامه دوستی در بین چین و افغا نستان به امضاء رسید ، و عبد الصمد خان آولین سفیر ونماینده رسمی افغانستان بود که برای اولین بار در همان سال تعین شد ، در سال 1971 چوین لای صدراعظم چین بکابل آمد ودر همان سال محمد ظاهر شاه به چین سفری دوستانه داشت ، ودر ان سالها روابط هردو کشور نهایت محکم واز احترام متقابل بهره مند بود .    موسی شفیق صدر اعظم وقت افغانستان به مبلغ 55 ملیون دالر از چین قرضه بدست آورد ودر پروژه های متعدد از جمله : پروژه ابیاری  پروان در سال 1966 ،ایجاد پروژه پیله وری ابریشم دارالا مان در سال 1970،  ایجاد پروژه فارم مرغداری در بگرام ، ایجاد سرد خانه درونته برای نگهداری ماهی . اکنون که جامعه بشری به اصطلاح با وجدان بیدار وادای دین تعهد سپرده اند تا در بازسازی وطن مان پاسخ مثبت دهند  برای عملی شدن این تعهدات مردم ما بی صبرانه انتظار دارند تا کمک شان داروی به موقع در علاج زخمهای خونین جنگهای تحمیلی شوند .

    ماباور داریم که اثرات مثبت این پیمانهای استراتیژیک با کشورهای بزرگ جهان در کوتا مدت ودراز مدت در بخش امنیت وصلح وامور اقتصادی افغا نستان ومنطقه در عمل تحقق یابد ، شما میدانید که افغانستان با انهمه موقعیت استثنایی خود بازهم نظربه دسا یس که در قرن 19 از طرف بریتانیا روی سرحدات ، افغا نستان عملی شد ، راه مارا به سوی بحرمسدود ساخت، واز ان تاریخ تا اکنون مشکلات اقتصادی متوجه کشور ما شده است ، فعلاً همرای شش مملکت سرحد مشترک دارد ، برعلاوه ایران و پاکستان همرای کشور شمال شرقی خود با چین ازطریق بد خشان ولسوالی واخان به محل ( سنکیان) هم سرحد است ،این دهلیز معمولاً به دهلیز واخان شهرت دارد ، در حدود 140 کیلو متر مرزمشترک داشته واز نظر موقعیت سیا سی نهایت با اهمیت است ، در سال 1873 تعین حد ود سرحدی بریتانیا وروسیه ودر سال 1893 باز در بین افغانستان و بریتانیا قرار داد تعین سرحدات صورت گرفت ، این تنگه واخان در بین دو امپراطوری بزرگ چون روسیه وبریتانیا  به حیث یک سپر پنداشته میشده است ودر قرن 20 یکبار دیگر واخان بحیث دهلیز مشهور عرض اندام کرد . 

  چین بعد از جنگ جهانی دوم به تازگی از جنگ های داخلی نجات یافته بود ، وبه تدریج در فکر تمرکز قوای نظامی وملی افتاد ، ودر فکر تعین سرحدات خود شد ، برای اولین بار با افغانستان در دهه ششم قرن 20 خطوط سرحدی امضاء شد ؛درین فرصت که در سطح جهانی این موضوع مطرح است که موقعیت افغانستان محاط به خشکه همرای همسایگان و کشورهای دیگر قرار داد دو جانبه  منعقد کند تا ماهم نظر به منشورملل متحد به ابهای ازاد دسترسی داشته باشیم ؛ از جمله دست آوردهای دیگراقدام به عقد قرار داد ی بزرگتر وبا اهمیت تری که توسط یک اعلامیه مبنی برعقد پیمان ستراتیژیک در بین افغانستان وچین تحقق یافته ومظاهر اجرایی آن در حال شکل گیری است . 

 از قول وزارت خارجه  افغانستان عقد قرارداد استراتیژیک  با چین ، درکنفراس شانگهای دربین چین وافغا نستان اول به شکل اعلامیه وسپس  زمینه ی عقد ان  مراحل نهایی را  طی   کرده است.بقول صاحب نظران افغانی این قرارداد از نظر اقتصادی نهایت با اهمیت تلقی شده است ؛ چه از نظر اقتصادی وسیا سی وهم از قدرت که چین در شورای امنیت دارد قابل توجه است ؛از جانب دیگر چین همراه پاکستان نهایت روابط نزدیک دارد ، این قرار داد باعث می شود که  سیاست مداخله گرانه پاکستان در افغانستان ضعیف شود . افغا نستان درکنفرانس شانگهای بحیث ناظر پزیرفته شد ؛ چین هشتمین کشوریست که بعد از انعقاد با کشورهای امریکا وناتو دومین کشور بعد از هند در منطقه است  ،توافقنامه استراتیژیک  امضا ء کرد، بعضی از ناظرین به این عقیده اند که این توافقنامه از نظراقتصادی به نفع افغانستان است ،چرا چین بحیث یکی از اعضای پرقدرت سازمان شورای امنیت می تواند در هربخش کمک کند ، از طرف دیگر چین به حیث یک همسایه افغانستان ، با پاکستان روابط نزدیک دارد ؛ این امر موجب شده است تا در روابط خود با افغانستان از احتیاط کارگرفته ونهایت یک دیپلما سی خاموشا نه در حل قضا یا ومشکلات که با پاکستان داریم با انهمه ارتباطات تاریخی که اصلاً پاکستانی در نقشه جهان وجود نداشت؛ برخورد پسیف وخلاف انتظار مردم افغانستان بدرجه دوم بعد از پاکستان نسبت به کشورما از خود تا اکنون درحل قضایا نشان داده است !  امید است این توافقنامه بتواند هم از نظر اقتصادی وهم از نظرسیا سی نیزدر روابط ما با پاکستان اثر گذار باشد . افغانستان برای اولین بار با هند در که ازجمله قدرتهای منطقه است توافقنامه استراتیژیک امضاء نمود،وسپس با کشورهای اروپای وامریکا قرارداد استراتیژیک  امضاء شد،خوبی این توافقنامه ها درین است که با کشورهای مختلف منعقد شده است ، صرف یک طرفه نیست ؛ چراکه اگر محض با یک کشور منعقد میشد امکان مشکلات د رسطح روابط ایجاد می کرد .پس درینصورت کشور افغانستان بحیث همسایه  با در نظرداشت این توفقنامه استراتیژیک با چین، نگرانیهای که چین ازناحیه پاکستان نسبت به حل قضا یای ماورای سرحدات افغانستان داشت ، دیپلوما سی فعال تری را بکارخواهد برد ! چه این روابط می تواند هم در ثبات داخلی  وهم اهمیت آن در بلند بردن موقف و جایگاه  افغانستان اثرات مثبت  بگذارد ،در پهلوی این همه مسایل دربین هند وچین یک سلسله رقابت ها ومشکلات سرحدی مزمن نیز وجود دارد ، این قرار دادهای استراتیژیک که افغانستان با نظامهای مختلف ودر عین زمان در بین دو رقیب یعنی چین وهند پلی برای کاهش تشنجات  می تواند در سطح منطقه و جهان نتیجه خوب داشته باشد، این قرارداد می تواند  زمینه رشد اقتصادی افغانستان را هرچه بهتر تر مساعد سازد ، چرا چین در طول تاریخ نسبت به افغانستان نظر استعماری نداشته ، خود در پهنه زمان مورد تجاوز وتحت استعمار قرار داشته ، این خود نقطه مشترکی است که احترام متقابل ودر ایجاد فضای اعتماد کمک می کند ، این توافقنامه می تواند ارتباط ترانزیتی را در بین هردوکشور وکشورهای اسیای میانه وانتقال مواد خام را به آن کشور مساعد سا زد . نهایتاً چه بخواهیم ویا نخواهیم چین در استخراج معد نیا ت واستخراج تیل به حیث شریک با اعتبار و مطمئن موقف مثبت را به خود بگیرد ،چه قرار داد مس عینک لوگر واستخراج تیل در سا حه آمو دریا از جمله  مهمترین پروژه هاست که درحال حاضر چین تعهد و روی آن کار می کند . موضوع احیای واعمار دوباره راه ابریشم از طریق افغانستان به کشور های غربی یکی از ارزوهای کشور چین است ، در صورت عملی شدن راه ابریشم به این معنی است که اقتصاد افغانستان دوباره  تقویه ورشد طبعی خودرا پیدا می کند ، روی این ملحوظ نهایت مهم اقتصادی است؛ که اهمیت این توافقنامه را باید تائید وتشویق کرد، نه تنها دربخش اقتصادی بلکه در امر سیاسی حتی نظامی وضع بهتری را می توان پیشبینی کرد .

نتیجتاً: با اینکه این نارسایها دولت مردان د یروز وامروز ما نه تنها در امر دیپلماسی فعال وکارا، نا موفق بوده بلکه در امر رشد اقتصادی تار وپود مملکت و هستی مردم مارا به باد فــنا ویغــما داده اســت ؛ مسئو لیت و تهعدات تمام اقشار جامعه و خصوصاً اندیشمندان ملی ومتعهد به ارزشهای این ملت است تا در ابادانی ونو سازی کشورخود نقـطه پایانی  نگذارند ؟، باید در مقابل مفهوم ارزشمند ( چگونه ؟)  افکار واندیشها وتوانمند یهارا بسوی فلاح ورستگاری وتامین وحدت ملی و حاکمیت ملی ونجا ت از فقر اقتصادی و بی سوادی و آبادی  وطن رهنمون باشیم . راهای عملی ولی توام با قبول دشواریها راهای درست برای حل معضلات داخلی و خارجی با گفتن ( چگونه؟ ) تمام  توانمند یهای نهفته را بیدارودر فرجام اعتماد به نفس وباورهای راستین مردم را از حالت شعاری به ( شعوری) تبدیل ودر جهت ابا دانی وتحکیم اقتدار ملی  سمت وسو داد ووطنرا ازین مصیبت های فاجعه بار نجات داد ؛ آنچه مسلم است با تحولات ژرف جهانی ، امروز نقش ها وکارکرد ها در جهان از جمله در اسیا ازنو باید تعریف شود ؛ رقابت های تازه می تواند به سود قاره اسیا باشد به شرطیکه این کشورها از لاک بردگی اختیاری واجباری قدرتهای انحصار طلب بدر آیند ؛ واین قاره را در مرکز توجه سیاست جهانی قرار دهند ؛ ولی به این سوال تا اکنون پاسخ داده نه شده است که ایا این رقابت های قدرتهای غربی می توانند ویا می خواهند سیاست صادقانه واحترام به حاکمیت ومنافع ملی به حق این کشورها در اسیا داشته باشند ؟                                        

ما از دولت جمهوری چین  وامريكا می خواهیم تا  خارج از سیاست بازیهای  پشت پرده که توسط پاکستان و ايران ونهايتاً اسرائيل می خواهند در روابط تاریخی ما سوء تفاهم  ایجاد کنند تجدید نظر شود  ، تا درین بازی بزرگ که در منطقه براه افتا ده است با در نظرداشت روابط نیک که دربین  امريكا ، چين وافغانستان وجود داشته و وفعلاًً به مرحله نهايت حساسي رسيده است ، پاکستان را دیگر اجازه ندهد تا روابط دیرینه ونهایت قابل اطمینان که ازمحک و آزمون زمان تا اکنون سالم بدرآمده  ؛ پاکستان با مداخلات وتجاوز خود در افغانستان ادامه دهد ، چه از طریق این پیمانهای استراتیژیک هم صلح وامنیت در منطقه وجهان تامین شده ، وهم جبران خرابیهای جنگ های که برکشور ما از طرف پاکستان وایران تحمیل شده با کمکهای اقتصادی در بخش زیر ساختها مارا یاری رسا نند .                                         

 

 


بالا
 
بازگشت