پوهنیار بشیرمومن

 

جامعه شناسی فرهنگ بچه بازی

 

فرهنگ بچه بازی  یکی ازد رد ناکترین تراژیدی است که از سال 2001 به این طرف به سرعت ادامه داشته و قوس صعودی خود را می پیماند.  بچه بازی یعنی ر ابطه جنسی میان دو همجنس مذکر. بچه بازان افرادی هستند که در صورت فقدان جنس  مخالف و یا تنوع طلبی با هم جنس خود مقاربت میکنند و در حالت عادی میتوانند با جنس مخالف نیز مقاربت نمایند . از نظر اجتماعی در افغانستان، بچه ‌بازی نوعی استفاده از بچه های نوجوان و برای عیاشی و خوشگذ رانی و هم برای  روابط جنسی است.  استاد دستگیر نا یل به این با ور استکه:  « شاهد»، جوان نورس زیبا و د وست داشتنی وملیح که هنوز پشت لب سیاه نکرده باشد و به اصطلاح قدما ( امرد) را گویند. دراصطلاح عرفا،«شاهد»،به معنی معشوق،پیرکامل ووسیله ای برای دست یافتن از طریق صورت به معنی راهم گویند. دراد ب فارسی،« شاهد»« پسر» و« مغبچه» به معا نی مختلف و تعبیرهای متفا وت بکار برده شده است.اما،« شاهد» بازی،یعنی دوست داشتن جوانان نوخط وهمجنس گرایی، یا همجنس دوستی، درفرهنگ های شرقی وغربی،  معنی های متفاوت دارند » . لازم به تذکر است که در اکثرموارد در افغانستان مفهوم 'بچه ‌بازی' با همجنس ‌گرایی به اشتباه گرفته می‌شود. به عباره د یگر اصطلاح همجنسگرا، همجنس ‌باز ( بچه ‌باز ) در اذهان عوام یک معنی را افاده میکند  . در حالیکه همجنس بازی یعنی انحراف جنسی ناشی از شرایط اجتماعی یعنی فرهنگی و تربیتی ست که در فردی که ذاتا" همجنس گرا نیست ظهور می کند. مثلا در شرایط فشار و قیودات پیرامون مسا یل غریزی جستی ؛ افرادی به نا چار و به علت دسترسی بهتر به هم جنسان خود ؛ برای ارضا غرایض جنسی به همجنس بازی روی می آ ورند. در این حالت اگر این شرایط ادامه پیدا کند فرد به این شرایط عاد ت کرده و فطرت اصلی جنسی اش که هما نا تما یل به جنس مخالف است به مرورزمان تضعیف می شود و به غلط تصور می شود که این فرد همجنس گراست.همجنس ‌گرایی « یکی از گرایش‌های جنسی است که ویژگی آن تما یل زیبا یی ‌شناختی، عشق روما نتیک و تما یل جنسی فردی است که تنها متوجه جنس همگون با خود او است. به نظر متخصصین این عرصه همجنس‌ گرایی یک حالت خاص ژنیتیکی است که برخی انسا نها از آن برخوردار هستند ،این حالت مریضی هم نیست مانند اینکه کسی  چپدست باشد .

  انسان‌ها به قول فروید، دارای دوگونه غریزه هستند: «غریزه جنسی و غریزه مرگ. جامعه‌ی که با سنت‌ها یی سخت جان خود، غریزه جنسی را سرکوب و غریزه مرگ را تقویت کند...» چیزیکه که این پد یده را در جامعةافغا نی رونق داده است، رسم و رواجهای  فرتوت وعقب مانده است که رفع تقا ضاهای شهوتی را از را ه های انسانی به مشکلات روبر ساخته است. حتی در برخی موار د مرد بخا طر ارضای غریزه جنسی  با حیوانات معامله میکند . عجب است که تمام کلان کاران د ین، معتقد ند مجامعت با گوسفند وبز و گاو و شتر مانعی ندارد و تنها گوشتش بر فاعل ماجرا حرام می‌شود. یعنی هیچ گونه تنبیه و عذابی برای کسی که «دامن عفت شتر و گاو بز وخر » را لکه دار کرده است توصیه نمی‌کنند! زیرا خود این  کند وهای شهوت در دوران «چلی گری»  بارها گوشت چند رأس از این حیوانات را برخود حرام کرده‌اند. جامعه شناس آمريکا يي «ويل روسکو» اعتقاد داردکه اين تمايز ميان فاعل و مفعول يا مرد و اَمَرد، مبتني بر منزلت اجتماعي است و ريشه در فرهنگ يونا ني ـ رومي دارد.در اکثر جوامع اسلامی زنان و مردان نمي توانند قبل از ازدواج ، سکس داشته باشند. دوران بارداري يا عاد ت ماهوار، مردان مذهبي ویا مردان متمول را از بدن همسران شان مي گريزاند. مهم تر آنکه احتمال کاربرد زور در سکس و لذ ت از تحقير مفعول در رابطه «رو» و «زير» با مادرِ فرزندان کم و کمتر مي شود و اشتياق مرد را فرو مي نشاند. در جا يي که رابطه با د ختران جوان ناممکن است و فحشا ممنوع و «زنا» نيز کيفر مرگ دارد، بچه بازی بهترين راه قضاي حاجت برای همچو مردان است. بچه حتا مي تواند خود را مثل دخترـ آرایش و رنگ وروغن کند. نجم آبادي استاد یونیورستی هاروارد در کتاب «زنان سبيلو و مردان بي ريش» مي نويسد:«با آ نکه آيه هاي قرآن به صراحت نقشي جنسي را به غلمان (غلامان) نسبت نمي دهد، اما توصيف هاي موازي از غلمان در کنار خدما تي که حوريان به اهالي بهشت عرضه مي کنند راه را براي تفسيرهاي اد بي [از نقش سکسي غلامبچه ها] در دوران بعد باز کرد. در بسياري از ژانرهاي اد بي فارسي و عربي، معا ني سکسيِ غلمان به همان اندازهء حوريان مورد توجه قرار گرفت.». باید گفت که بچه بازی مانند چرس در جوامع اسلامي یک امر  پذ يرفته شده ونا نوشته بوده  به دلیل اینکه  مسله چرس وبچه بازی مانند شراب وزنباره گی  در قرآن واحاد یث نبوی وضاحت ندارد. و فقط در قرن نوزدهم ميلادي، با ورود اروپا یان  و فرهنگ غربي بود که  این پد یده شوم  کمرنگ شده رفت .

بنا بر تحقیقات تاریخی همجنس بازی در بخشهائی از تاریخ باستان وجود داشته است و این گرایشات اغلب در سطح مردان بوده است و در دربار سلاطین گذشته این امر مشاهده میشده است و تصاویری نیز از انجام عمل همجنس بازی در دربار در برخی موزه ها وجود دارد. افلاطون در رساله ضیافت خود برترین عشق را میان همجنسان مرد و رابطه جنسی با زن را فقط برای تولید مثل دانسته.در قرآن نیز سابقه همجنس بازی به دوران پیامبر لوط برمیگردد که هم عصر با  حضرت ابراهیم بوده است و با توجه به تقدم نبوت حضرت ابراهیم بر حضرت موسی وعیسی به نظر میرسدکه این انحراف در حد ود چند ین قرن قبل از میلاد مسیح در میان افراد بشر رسوخ یافته است. حتی حضور این پد یده  در عصر حا ضر هم در میان مربیان اد یان ابراهیمی وبطور خاص در مدارس اسلامی ، در رسا نه ها د یده و شنیده میشود.

در قرآن هم وعده غلمان بازی در بهشت الله زیاد داده شده برای مثال سوره واقعه آیه17 و18  و- سپس از دومين موهبت آنها سخن گفته، مى‏فرمايد: «نوجوانانى جاودان (در شكوه و طراوت) پيوسته گرداگرد آنان مى‏گردند» و در خدمت آنها هستند (يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ).
اين نوجوانان زيبا «با قدح ها و كوزه‏ها و جام هاى (پر از شراب طهور كه) از نهرهاى جارى بهشتى» برداشته شده در اطراف آنها مى‏گرد ند و آنان را سيراب مى‏كنند (بِأَكْوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ) . غلمان و حور واژگان برآمده از قرآن هستند و به مردان و زنان زیبا یی اشاره دارد که به بهشتیان خدمت می کنند. «اورِت روسون» استاد دانشگاه نيويورک (ان واي يو) که مشغول نوشتن کتا بي دربارهء همجنسگرايي در جامعهء اسلاميِ قرون وسطا است، اعتقاد دارد که در قرآن حکم روشن و قاطعي دربارهء همجنسگرايي داده نشده است. تنها در بحث از قوم لوط است که به اين موضوع اشاره شده است. اما آن روايت نيز کم وبيش تکرار, با کم و کاست وروايت عهد عتيق است که در آن لوطيان (اهل لواط = کسا ني که پسران را بر دختران زيبا ترجيج داد ند) به جرم گناه عقوبت داده مي شوند. اين عقوبت، در مقا يسه با کيفر احکام مربوط به «زنا» ، بار مشخص حقوقي و شرعي با خود حمل نمي کند. در تفسير احاد يث نيز در اين خصوص اختلاف نظر وجود دارد.قد یمی ترین شواهد مربوط به همجنس گرایی در چین به قرن شانزده تا یازده قبل ازمیلاددر سلسله «شَنگ» بر می گردد. اسناد تاریخی رسمی چین نشان می دهد که در سلسسله «چین» و «هان» (770 سال قبل از میلاد) همجنس گرایی در بین مردان نه جرم بوده و نه پد یده ای غیر اخلاقی. در خراسان  هم سلطان محمود در یکی از مجالس بعد از آن که نشه میشود  و عشق اوتحریک میگردد ، به زلف ایاز نگریست... یکی از مشهور ترین اسناد، عشق سلطان محمود غزنوی به غلام ترکش ایاز است. ابوالنجم ایاز بن اویماق  غلام ترک سلطان محمود بود و سپس مرتبه امیری یافت. بعد از درگذشت محمد (421 هجری قمری) در دوره سلطنت پسر اولش محمد از دربا ر گریخت و به نزد پسر د یگر سلطان محمود، مسعود در نیشا پور رفت و در زمان سلطنت مسعود به حکومت مکران و قصدار رسید. مسلما عشق سلطان محمود به ایاز جنبه زمینی و جسمانی داشته است، اما عرفا آن را به عشقی پاک و آسمانی تا ویل کرد ند. شعر فارسی وپشتو پر است از رجوعا ت مستقیم به سنت کثیف بچه بازی. اشعار سعدی، فروغی بسطامی، عطار و دهها ....همانطوریکه ذکر شد این فرهنگ در افغانستان از قد یم مروج بوده ،اما با ورود اروپا یان وفرهنگ اروپایی  تا  حدی تضعیف گرد ید که حتی در شهرهای بزرگ ما نند کا بل تا آمدن « مجاهد ین کرام» شرم ونشا نه عقب ما نده گی پنداشته میشد.

این فرهنگ شامل پوشا ندن لبا س دخترانه به «بچه بیریش»، بستن زنگ به پا، رقصان در 'محافل بچه‌بازی' و محافل عروسی، نگهداری آنها در خا نه . با بچه ما نند زن  سکس صورت میگیرد  وناموس « کا ته» شمرده میشود وبرخی بچه بازان دخترخود را به نکاح شرعی بچه هم در می اورند .  این «بچه بی ریش» ویا در د وران جهاد « چلیکها» بعد از آن که ریش وبروت می کشند به مردمان خطرناک و بی باک مبد ل میشوند ، بقول مردم «چشم ترس ندارند»بخاطریکه اینها د یگر چیزی را بنام شرم و حیا نمی شناسند وبه هر چی  وبه هرکس می تا زند . امروز ستون فقرات دولت اسلامی وبخصوص برخی پستهای امنینی را همین بی باکان تشکیل میدهند. با صرف نظر ازین بحث اما افراد 'بچه ‌باز' در افغانستان با واکنش شد ید جامعه روبر نیستند بر خلاف بنام های « کاکه» و«خرابات»  و«لالا» خطاب میشوند وحتی تعداد افراد در محافل بچه ‌با زی شرکت می‌کنند که آن را محکوم می‌کنند، اما به آن به عنوان یک 'خوشگذرانی' معمولی نگاه می‌کنند. یعنی یک نوجوان مقبول  توجه هرکس را به  خود جلب میکند ، یکی از طریق صحبت  با او علاقه میگیرد ، دیگر از رقص آن لذ ت میبرد وکسی با همبستر شدن با او. گفتنی است که «بچه بازی» در جنوب با همبستر شدن خلاصه میشود .ولی در شمال « چلیک»  در پهلوی همبستر شدن با ید در مجالس مخصوص  وعروسیها برقصد.

در پهلوی این همه با یک بررسی جامعه شناسا نه در همچو جوامع د یده میشود که هر گونه صحبتي در مورد مسا یل، روابط و آلات جنسي ممنوع است. اين قضيه در مورد سکس به طور عام  صادق است. در اکثر مواقع، مردم در خفا با اشاره و گوشه و کنا يه درباره امور جنسي صحبت مي‌کنند. چون چنين صحبت ها يي با عفت عمومي، اخلاق اجتماعي و باورهاي مذهبي مردم منافا ت دارد، به ندرت کسي به طور جدي دربا ره امور جنسي حرف زده و يا مي ‌نويسد. اطلاعات جنسي به غير از موارد طبیبان ، اغلب با هاله‌اي از پيامهاي منفي بين افراد رد و بدل مي‌ شوند. معمولا افراد با مزاح و شوخي سعي مي‌کنند تا بر خجالت خود به خا طر درگير شدن در صحبت هاي جنسي فا یق آمده و از گناه اجتماعي- مذهبي خود بکاهند. سوژه‌هاي جنسي آنقدر نا پسند هستند که از بيشتر اصطلاحات جنسي به عنوان فحش و توهين و براي ابراز نفرت استفاده مي‌شود. به اين صورت امور جنسي يا در ترکيب د يني به صورت ارعاب و تهد يد و گناه کبيره مطرح شده يا در جا يي بين فحش و شوخي به شکلي وقيح به ميان مي‌آيند.به همین لحاط  اد بیات گفتاری ونوشتاری ما از بيان هر گونه احساسات و رفتارهاي جنسي در شکل مثبتش عاجز است. حتي در مورد اد بيات کهن ما که گاهي با کنا يا ت و اشارات در با ب عشق‌ با زي و عاشق و معشوق صحبت شده است، اد با و مفسرين و مردم اصرار به خصوص به خرج داده تا ثا بت کنند که مثلا فلان شاعر يا نويسنده از احساسات و روابط «روحا ني » و «الهي » صحبت مي ‌کرده است و نه از امور جنسي. در زبان ما هيچ کلمه يا اصطلاحي موجود نيست که بتوان با آن بد ون شرم از سکس سخن گفت. در بعضي موارد معد ود از زبان عربي استفاده شده تا قبحٍ کلام کمتر احساس شود. اين قبحٍ کلام موضوعي بسيار جدي است. حتي اگر در همين نوشته حاضر از کلمات ما نوس و قا بل درک عموم براي آلات تناسلي زنان و مردان استفاده صورت بگیرد، نویسنده  به بد اخلاقی وبی فرهنگی محکوم میگردد. لذا با ید کار کرد  تامردم بد ون شرم و خجالت و بد ون توهين و تحقير درباره امور جنسي صحبت کنند. شاید تعداد هم این نوشته را بی سویه ویک بحث بی معنی بدانند ، در حا لیکه  اینها آسیب های  اجتماعی اند  که همراه با پرابلمهای دیگر مانند تجاوز، فحشا  ودها مطالب باید مورد  مطالعه قرار گیرند.

 با صرف نظراز برداشتهای «خاص»و «عام» در هر منطقه اصطلاحاتي خاص هستند که به منظور تحقير مرد مغلوب   « بچه» وبه همین شکل اصطلاحات  دیگر برای مردغالب « کاته» به کار برده مي‌ شوند.  به همین ترتیب مغلوبان وقتی بالغ میشوند  این سریا ل را ادامه میدهند به قول معروف « در پی جمع کردن قرضها آستین وپا چه را بر میزنند». لذا چرخه تربیت بردگان سرمستی و جنسی، توسط اینها که زمانی خود برده بودند، ادامه می‌یابد.
افسانهء نجم آبادي مي نويسد: «اد بيا ت اسلاميِ ما قبل تجدد ، در ترسيم عشق و زيبا يي ، به نقش جنسي بي تفاوت بود. حتا زيبا يي مرد و کشش جنسيِ مذکر به مذکر ، نوع بهتري از عواطف جنسي تلقي مي شد . . . در سنت شعر ايراني ، ژانر غزل ، ممتازترين ژانر براي اظهار کشش جنسيِ مرد به مرد بود.» در اد بيا ت عارفا نه ، عمل «نظربازي» معطوف به حوزهء معنا يي اروتيک (شهواني) اي مي شد که ميان يک مرد و يک پسر جوان به وجود مي آمد. البته ، زيبا يي اروتيک پسرانه همزمان به عنوان صُنع خدايي تصعيد مي شد. پسرکي که هدف «نظر» اروتيک قرار مي گرفت ، «شاهد» ي مي شد براي آن عشق والاتر به پروردگار. اين نوع نظربازي ، گناه محسوب نمي شد. گناه ، خود عمل سکس بود.فارین پالیسی می نویسد، «با وجود آنکه حکومت افغانستان از سال 2001 به این طرف، برای حل مشکلات تلاش زیاد کرده است ولی ریشه های وسیع مرد سالاری در افغانستان باعث ادامه وحشت قرون وسطایی شده است». این کار از سوی جنگسالاران زورمند و پسران جوانی که زیر دست آنها کار می کنند ادامه دارد.بد ون شک این پد یده انزجار آمیز، بد ترین تخطی از حقوق بشر در جهان محسوب می شود.فارین پالیسی می نویسد، «طالبان در دوره حکومت شان، پد یده بچه بازی را منع کرده و شریعت را نافذ ساخته بودند. ولی هنگامی که حکومت طالبان سقوط کرد و قوما ندانان و زورمندان دوباره به قدرت رسید ند، آنها د وباره این فرهنگ را تازه ساختند» .این افراد در حال حا ضر قدرت دارند و تعداد زیاد آنها والی ها، وزیران مشاور، روسای پولیس و قوماندان نظامی اند و کرسی های مهم دولتی دارند وکسب کارشان اختطاف بچه ها مقبول ومردمان پولدار است.واقعاً شرم آوراست،ملتی که اکثر حاکمان  وقومندانان شان « چلیک» ولوطی باشد.

  . حکومتی که مصروف فساد است ، تنها به رشد و گسترش این پد یده شوم یاری میرسا ند. یکی د یگرازین مسایل مربوط به این بحث مسله تجا وزاست که هم در مورد زن ومرد به وقوع می پیوندد این موارد است که دست متجا وز را بیشتر باز میگذارد و یا به عبارت دیگر میل به تجا وز را به امری ساده و قابل اجرا در میا ورد مسئله تا بو بودن صحبت در مورد تجا وز هست. فرد قربا نی تجاوز از ترس حرف و تفکر مردم و جامعه ترجیح میدهد که با این درد بزرگ بمیرد ولی آنرا بر زبان نیا ورد. همین تا بو بودن صحبت در مورد تجا وز و بد نگاه کردن جامعه به فرد قربا نی تجاوز، متجاوز را جسورتر و بی پرواتر میکند. چرا که فرد متجاوز بخوبی میداند که فرد قربا نی برای حفظ آبروی خود ش هرگز راضی به افشای این جنا یت شنیع نمی باشد. از د ید جامعه شناسان  یگا نه راه اصلاح  ونا بودی این پد یده شوم موجود یت یک نظام متخصص  وعادل است . چون نقش حکومت در پیدایش، گسترش و یا جلوگیری از ین تراژدی اجتماعی بسیار تعیین کننده میباشد برای شکستن این تا بو با ید اخلاق اجتماعی را تغییر داد و به مردم تعلیم وتربیه داد که قربا نی تجا وز ،نیاز به حمایت معنوی همه جانبه دارد تا این معضل وحشتناک اجتماعی از جامعه پاک گردد .

به امید ایجاد یک دولت مسولیت پذ یرو افزایش سطح شعور و فرهنگ مردم و نا بودی فرهنگ لوطیزم!

 

 

 


بالا
 
بازگشت