نویسنده: پرویز " بهمن"

 

مولوی عبدالظاهر داعی:

 

درسایت یوتیوب، شبکهء اسلامی پیمان که  ویدیو کلیپهای خطبا وامامان مساجد شهرکابل را پخش ونشر می نماید در یکجا سخنان گهربار مولوی عبدالظاهر داعی را گذاشته است.آقای داعی در یکجا راجع به غرب وجوامع غربی چنین درفشانی میکند:

" روزی یکی از کارمندان موسسات خارجی درکابل راجع به نظر من درمورد غرب پرسش بعمل آورد ومن درجوابش گفتم:

شما غربی ها را خداوند توسط عذاب های مهلک نظیر ایدز وسرطان و اعتیاد به مواد مخدر وشراب،  وشیوع بیماریهای روانی وانفلونزا های رنگارنگ وموسمی و آفات طبیعی وطاعون وغیره  نابود می سازد ونسل شما را از زمین  گم می کند وبعد ما مسلمانان از کشورهای خود به کشورهای شما رفته ؛ منازل واپارتمانهای  خالی شما را تصاحب نموده وزنده گی اسلامی خودرا در پرتو ارشادات الهی آغاز  نموده و صدای آذان محمدی را درکشورهای شما بلند می سازیم. آینده از آن ما مسلمانهاست. این وعدهء خداوند است که وارثان حقیقی زمین بنده گان نیکوکار خداوند می باشند. وراثت زمین نظر به وعدهء قرآن به مسلمانان وبنده گان نیکو کار الله تعلق دارد"

همچنان جناب مولوی عبدالظاهر دریک ویدیوکلیپ دیگر نظرش را راجع به اسامه بن لادن خیلی صریح بیان داشته و او را یک مجاهد ومسلمان واقعی ویک شهید راه جهاد معرفی نموده است. پرسش این است که: آقای ظاهر داعی کیست؟ ازچی وقت به اینطرف او عاشق بن لادن شده است؟ آیا ظاهر داعی واقعا آنچه را در زبان میگوید به آن باور ویقین قلبی دارد؟ آیا یک عوامفریب نیست؟ چه تضمینی وجود دارد که آقای ظاهر داعی خشمها وعقده ها ، نفرتهای پنهان دیگری در وجود خویش داشته باشد که آنرا حالا میخواهد از راه تظاهر به افراط گرایی اسلامی خالی نماید؟

البته باید تاکید نمایم که پاسخ دادن به یکایک این پرسشها از توان بنده خارج است ولی تا جای که امکان دارد این مقاله کوشیده است تا تنها سر نخ بعضی پیوندهای مرموز را دربارهء محترم ظاهر داعی پیدا نماید.

 

سوابق تحصیلی مولوی عبدالظاهر داعی:

مولوی عبدالظاهر داعی؛ در شهرکابل علاوه بر شغل امامت وپیش نمازی، وظیفهء آموزگاری در دانشگاه کابل را نیز بعهده دارد ولقب استاد دانشگاه را درعقب نام خود یدک می کشد. بنده هیچ معرفت حضوری با آقای مولوی عبدالظاهر داعی ندارم ولی رویهمرفته تا جاییکه سخنرانی ها و دروس دینی او را ازطریق سایت یوتیوب تعقیب نموده ام او خودش را یکی از تحصیلکرده های کشور لیبیا معرفی میکند.

قرار این اظهارات ویدیویی :   مولوی ظاهر داعی از تحصیل یافته های کشور لیبیا در زمان حاکمیت معمرالقذافی است. اینکه آقای ظاهر داعی بورس تحصیلی اش را درزمان حاکمیت خشن ودیکتاتور مآبانهء معمرالقذافی چگونه دریافت کرده بود معلومات موثق در دست نیست ولی آنچه معلوم است معمرالقذافی در زمان حاکمیت نجیب الله احمدزی  هم با دولت کابل وهم با حزب اسلامی گلبدین حکمتیار در پشاور علایق وارتباطات تنگاتنگ را برقرار نموده بود. معمر القذافی، مانند دولت صدام حسین وخان عبدالولی خان  پل رابط میان گلبدین حکمتیار و رژیم نجیب الله احمدزی بشمار می آمد. یک سلسله مذاکرات پنهانی  میان سران حزب وطن برهبری نجیب الله احمدزی و نماینده گان گلبدین حکمتیار در طرابلس بوساطت ومیانجیگری ماموران استخبارات دولت لیبی این ادعا را تائید میکند.  چنانچه خاطرات منتشر شدهء سلیمان لایق درسایت پندار پرده از روی بعضی حقایق پنهانی برداشته است. بهرحال؛ پرسش اصلی این است که ظاهر داعی چگونه درسالهای هشتاد میلادی به دانشگاه های کشور لیبیا راه یافت؟ دولت لیبی برهبری معمرالقذافی یکی از دولت های حامی رژیم نجیب الله احمدزی بود. دولت لیبیا برهبری قذافی درسالهای هشتاد میلادی  از آن دسته رژیم های عربی محسوب میشد  که درجنگ سرد آن زمان میان شرق وغرب  علنا در کنار اتحاد شوروی سابق ایستاده بود. قذافی مانند خان عبدالغفار خان زعیم ملی پشتونها جهاد مردم افغانستان را برعلیه قوای شوروی جهاد نمیدانست، قذافی درعین حال که جهاد مردم افغانستان را برعلیه شوروی جهاد نمیدانست از اسلامگرایان غربگرا و اخوانی های طرفدار کشورهای غربی نیز نفرت عمیق در سینه داشت.

قذافی در زمان حاکمیت خویش بسیاری از اعضای حزب اخوان را در لیبیا حفیظ الله امینوار قلع وقمع نمود وتا روزیکه زنده بود اجازهء فعالیت برای احزاب اسلامگرا را نمیداد. قذافی با چنین دشمنی کینه توزانه اش با اسلامگرایان ، خودش را امیرالامراء جهان عرب، خلیفهء مسلمین وامام مسلمین جهان میدانست.

قذافی ازنظر باورهای مذهبی، به صحیح بودن احادیث پیامبر اسلام وکتب احادیث ششگانهء مسلمانان اهل سنت باور نداشت. قذافی همیشه میگفت: آنچیزیکه بنام حدیث، در کشورهای مسلمان تدریس میشود همه ساخته وپرداخته مسلمانان قدرت طلب است که بعداز رحلت پیامبر اسلام بخاطر رسیدن به کرسی خلافت وامارت از راه زور وعوامفریبی، هر گروه به جعل نمودن احادیث متوسل گردیدند. هر گروه فرقه ایی، بخاطر توجیه اعمال شان موظف گردیدند تا یک سلسله اقوال را بنام حدیث رسول الله بجان پیامبر بهتان بزنند.این احادیث چه در شیعه وچه در سنی مبدا واساس منطقی ندارد، زیرا جمع آوری این احادیث چندین قرن بعد از رحلت پیامبر اسلام صورت گرفته ومن هیچ باور به صحیح بودن این احادیث ندارم.

معمرالقذافی بعداز آنکه سلطنت ادریس السنوسی را ساقط نمود ونظام اشتراکی را در لیبیا اعلام کرد، در تمام مدارس دینی لیبیا تدریس مضمون احادیث را منع قرار داد. تعداد زیاد از علمای اهل حدیث را که با عقاید او مخالف بودند خیلی بیرحمانه سربه نیست نمود.

 قذافی خودش را یکی از شاگران وفادار مکتب جمال عبدالناصر میدانست، بعد از امضای قرار داد صلح میان مصر واسرائیل، خشم قذافی بالای انورالسادات دیکتاتور دیگر مصری به اوج خود رسید و قذافی نخستین رهبر عربی بود که روابط خویش را با قاهره قطع نمود و یک سلسله جنگهای پراگنده در نوار مرزی میان لیبیا ومصر را براه انداخت.

معمرالقذافی بهترین روابط را با دولتهای حاکم در افغانستان برهبری احزاب خلق وپرچم تا آخر حفظ کرد.

 

روابط سیاسی میان کابل وطرابلس در زمان حاکمیت نجیب الله:

 بعد از خروج قوای شوروی از افغانستان فعالیتهای استخباراتی میان کابل ، پشاور وطرابلس  به شکل چشمگیری افزایش یافت. دولت نجیب الله احمدزی، یک تعداد کارمندان اطلاعاتی اش را که کاملا مورد اعتماد بودند بنام بورس تحصیلی به کشور لیبیا فرستاد، هدف نجیب الله از ارسال این کارمندان، تربیه کدرهای مسلکی برای استنطاق وبازجویی از اسیران جنگی کشورهای عربی و کشف معلومات استخباراتی درمورد جنگجویان عرب بود که درآن سالها سیل آسا ازکشورهای عربی به پشاور می ریختند وبعد به جبهات نبرد علیه دولت کابل ارسال میگردیدند.

از جانب دیگر، موج پیوستن عربهای لیبیا با عربهای مصر وسعودی ویمن وکویت وتونس وموریتانیا والجزایر ومراکش در پشاور نیز آغاز گردید.

دکتور موسی قرنی، برادر دکتور عایض القرنی یکی از نویسنده گان اسلامگرای عربستان سعودی گوشه ای ازخاطرات خویش در آن سالها بیاد آورده میگوید: عربهای که در پشاور درسالهای هشتاد میلادی به محور عبدالله عزام و اسامه بن لادن جمع شده بودند نسبت به مجاهدین کشور لیبیا همیشه به دیدهء شک می نگریستند وآنها را عمال دولت قذافی وکابل میدانستند به این علت هر زمانیکه یک مجاهد لیبی به پشاور می آمد، دیگر برادران به آنها موقع نداده وآنها را  فورا چشم بسته به سخت ترین جبهات جنگی بداخل افغانستان میفرستادند تا معلوم نمایند که آیا آنها صادقانه دربرابر دولت کمونیستی کابل میجنگند ویا نه. آقای قرنی میگوید:  تا جاییکه من بیاد دارم بسیاری آنها جواسیس قذافی بودند، زیرا بعد از آنکه چند تن آنها در جبهات جنگ کشته شدند، دیگر سلسلهء پیوستن مجاهدین لیبیا به نحو مرموزی کاهش یافت. حالا پرسشهای را که باید جناب محترم مولوی عبدالظاهر داعی پاسخ بدهد اینها اند که:

- جناب ایشان در همچو فضای غبار آلود استخباراتی وجنگهای اطلاعاتی میان طرفهای درگیر چگونه به کشور لیبیا رسیدند؟ در کدام دانشگاه لیبی  ودر کدام رشته تحصیل نمودند؟

-                                                                                                            - چه کسی زمینهء ارسال ایشان را به کشور لیبیا فراهم نموده بود؟

-                                                                                                            - آیا کدام همصنفی افغانستانی دیگر هم با ایشان در کشور لیبیا درس خوانده اند؟

-                                                                                                            - در آن سالها جناب عبدالظاهر داعی راجع به جهاد علیه قوای شوروی چگونه می اندیشدند؟

-                                                                                                            - چگونه امکان دارد که دریک زمان واحد یک انسان هم مجاهد ضد شوروی باشد وهم دریکی ازکشورهای طرفدار شوروی که دولت شوروی سابق را با معلومات استخباراتی اش در زمینهء گروه های اسلامگرا تقویت می نمود با خاطر آرام به تحصیلات خویش ادامه دهد؟

-                                                                                                            - جناب مولوی عبدالظاهر داعی راجع به احادیث پیامبر در آن سالها چگونه می اندیشیدند؟ حالا چگونه می اندیشند؟

جناب مولوی داعی نباید فراموش نمایند که هرنوع گرایش ضد غربی دلالت بر مسلمانی ومجاهد بودن یک شخص نمیکند. زیرا شخص قذافی نیز زمانی که پسرش در یکی از کاباره های کشور سویس به جرم بدرفتاری با یک رقاصه گرفتار گردید آقای قذافی علیه دولت سویس جهاد را اعلام نمود. خدا کند که جناب عبدالظاهر داعی این مقاله را خوانده وپاسخهای لازم را درین زمینه بخواننده گان ارائه فرمایند.

 

 


بالا
 
بازگشت