بحران جهان بینی و شرع اسلامی در زمانهء ما!


نویسنده : فرهاد فاریابی


ترورو گروگان گیری پاریس ، پس از ده ها ساعت دلهره و هراس ، پریشانی خواب کودکان و مادران، ظاهرابا کشته شدن تروریست های اسلامی، پایان گرفت . هر چند ی یکبار این بازی مخوف و وقیح در قرن بیست و یکم، در محیط های دارای آداب و تمدن و قانون، تکرار میشود؛ رئیس دولت اروپایی  همین که ختم غائله رادید،گل نکتایی  اش راست میکند؛ یک گیلاس اورنج جوس میخورد و از ادیان کشورش میخواهد، یکدیگر را تحمل کنند؛ از جمعیت بهت زده میخواهد، اتحاد خویش را از دست ندهند؛ این امر شاید یگانه راهکار جهان متمدن و آزاد باشد؛ اما یک تکرار احمقانه است، یک خود فریبی است؛ یک جفنگ است.
واقعیت این است آیینی که محمد بن عبدالله،
۱۴۰۰ سال قبل برای  مردان عشایر عرب ، هدیه داد؛ قابلیت انطباق با زمانهء ما، یعنی دنیای پسا مدرن را ندارد؛ این دین ، برای مردان شتر سوار، برای جنگجویان عشیرهء عرب، سرهم بندی شده است؛ شالوده اقتصادی این کیش براقتصاد شبانی، غارت قبایل دیگر و مواشی دیگران،استواربوده است ؛ یعنی هرکس زورش بیشتر، مایلملکش بیشتر؛ هرکس زورش بیشتر ، زن و ضیاع و عقارش بیشتر!
برای مردان قبایل عرب، دین اسلام، یک تحفهء دوست داشتنی بوده است؛ازین رو آنرا با چنگ و دندان ، حفظ کرده اند؛  آنان در سایهء تعلیمات همین دین، توانسته اند درین دنیا، حرم سرا یی از کنیزان و دوشیز گان داشته باشند؛و در دنیای پس از مرگ نیز، حور و غلمان و زیبارویان بهشتی را به آغوش کشند!
 صد ها هزار مسلمان  از دیرباز  با « مشتی روایت وحرف و حدیث»
زندگی میکنند؛ با همین روایت ها، از خواب بر میخیزند و همراه همین محفوظات که به زبان عربی است ؛ به خواب میروند؛ هیچکس حق ندارد بر اصالت این جزوه های مبهم  و مندرس، که تراویدهء ذهن  هزار سال  پیش است، شک کند چرا؟ چون اگر شک کرد، سرش بریده میشود!
اگر کسی دین اسلام را، به هر دلیلی ، ولو ارثیه پدر، قبول کرد، باید تاآخر عمر آنرا  چون مردمک چشم ، گرامی دارد ؛ در غیر آن  « مرتد» به حساب میرود وریختن خونش ، حلال میگردد!
شگفتا که پیامبر آخرالزمان، خود ، خویشتن را ، رسول خاتم، اعلام داشته ؛ اگر کس دیگری درین هزار سال، ادعای پیامبری کرده؛ از روزگار جانشین نخست محمد،  تا دورهء ما، از سوی زمامداران اسلام ، به قتل رسیده است!
شگفتا که آیین محمدی، در همان حال که لاف « جهان شمولیت و تمامیت خواهی» میزند؛ در بسیاری امور  ، با طبیعت و دستاورد های عقل واحساس بشر، بیگانه است . دین اسلام، موسیقی راقبول ندارد؛ دین اسلام، مجسمه سازی ر ا قبول ندارد؛ دین اسلام،شاعری را قبول ندارد؛ دین اسلام، فلسفه را قبول ندارد؛ دین اسلام،حتا عرفان را قبول ندارد( در همان حال که اهالی عرفان خواسته اند، چهره زشت اسلام را سرخاب و سفیداب مالند!).
اسلام ، آدم ها را مثل دندانهء شانه میخواهد، همه یک رنگ و یک شکل، همه مطیع و منقاد دساتیر نبی،همه مثل رمهء گوسفند ، همه شکر گزار و بع بع بع گویان!
اسلام « زن کارمند» را قبول ندارد و ده ها مشکل دیگر!
خوب، اگر این بیماریها و تنگنظریها درمحدوده کشور های اسلامی بود؛ شاید عیبی نداشت؛مارا چکار که همین امروز یک وبلاگ نویس دگراندیش را در عربستان سعودی به شلاق و تازیانه بستند !
ماراچی که  در ایران اسلامی، به روی زنان بد حجاب ، اسید میپاشند!
مارا چکار که طالبان کرام، استدیوم ورزشی را به باشگاه اعدام مجرمان ، تبدیل کرده بود!
مشکل آن جاست که اسلامگرایان جنت طلب، همین جزوه ها و عقیده ها و عقده ها و امراض شریعت را   داخل جامه دان سفر  گذاشته، در وقت مهاجرت به اروپا و امریکا، آورده اند!
مشکل این است که ملا امام وخطیب اسلامی پناه گرفته در غرب،در همانحال که هم از توبره میخورد هم از آخور؛ هم از سوسیال میخور د هم از صدقات، با کمال پررویی، به نمازگزاران مهاجر اروپا، فتوای جهاد علیه « مشرکان و کافران » میدهد ، البته بیشتربه زبان عربی و رمز وکنایه!
 مساجد، ، در ظاهر محل نمازگزاری است، در باطن چیزی دیگراست!
بر اساس تعلیمات همین  مصادر فتنه است که کارتونیست شارلی ابدو به جرم « خلق تصویر پیامبر اسلام» کشته میشود،یعنی از غیرمسلمان خواسته میشود به  تقدس پیامبر اسلام ، معترف و مقر گردد!

جمعی از مسلمانان پیشرو(!) ، در کانادا ، اروپا،و استرالیا ، باری در صدد « مسلمان سازی » جامعه ء میزبان( اروپائیان) برآمده بودند ! در کانادا، باری ، جمعیتی از جامعه ء مسلمانان ( بیشترعرب ها) به خیابان ریختند و خواستار بر قراری « شریعت محمدی» در دادگاه ها و محاکم کانادا شدند!؛ به همان سادگی که درفرودگاه امام خمینی ایران اسلامی،چند مامور دولتی ، برای توریست ها و جهانگردان زن ، روسری و چادر اسلامی( و اجباری) میدهند تا گیسوان خویش را از نظر مردان ، پنهان دارند!
اما اگر به زن نقابدار اسلامی  در مرکز پاریس یا لندن بگویی ، بالای چشمت ابروست و این نشانه ها و نقاب های مذهبی، خلاف معاییر قانونی کشور میزبان است؛ فورا ترا به« تبعیض» متهم میکند؛ یعنی  امر ی که در تهران و ریاض « عدالت و موهبت » است، اینجا،اگر رخ دهد « تبعیض و ظلم»است!


انشاء الله گربه است!
برخی از نویسندگان جیره خوارو بزدل، با این که دریافته اند، همهء این مضحکات ، تنگ نظری
وتبهکاری، برخاسته از دیدگاه شرع اسلام است؛ منبعث از تعالیم کلاسیک اسلام است ؛ سلفیان وبنیادگرایان ، همان را میگویند که کتاب و سنت میگوید  وهمان را اجرا میکنند که فقه  وکتاب ،می طلبد؛ هنوز هم مصراع توهم آلود یک شاعرساده لوح را زمزمه میکنند یعنی ، اسلام به ذات خود ندارد عیبی!

یعنی انشاءاللله گربه است!

 میدانید این مثل سائره از کجا برخاسته است؟
ايشالا گربه يه = انشاء الله گربه است.یک ضرب المثل کرمانی است. درمورد خود فریبی و دیگر فریبی ، به کار میرود. میدانید در اسلام، سگ، حیوانی نا پاک و  نجس است اما گربه ، بلامانع است:
گفته میشود شخصي ، سحر، در زمستان، برای عبادت برخاست وقتی خواست پوستينش را بپوشد ، ديد سگي كه به دلیل باران به داخل  منزل پناه آورده است ، با موهای تر روی پوستین او خوابيده است ؛ با عصا بر سر او زد؛ سگ زوزه كشان فرار كرد . مرد خواست بدون پوستين به نمازخانه  رود ، ولي سرماي شديد مانع شد، كمی تامل كرد، برگشت و پوستين را به دوش انداخت و گفت اين سگ نبود، انشاء الله گربه بود!

 

 

 


بالا
 
بازگشت