هارون یوسفی

 

 

 

 

به بهانه ۳۹ مین زاد روز ماما قدوسم
---------------------------------------

 

ماما نامه

مینویسم شعر در وصف شما ماما قدوس
دوست میدارم شما را از حیا ماما قدوس

با نبوغ بی حد خود در فضای گدودی
مینمایی از نخود٬ کشمش جدا ماما قدوس

تا که تو ماما شدی٬ مشکل گشای ما شدی
میکنی درد و غم ما را دوا ماما قدوس

هیچکس از تو نرنجیده نه پیر٬ و نی جوان
می نرنجانی یتیم و بینوا ماما قدوس

دیگران مشغول قاچاق اند و رشوت خوردن اند
تو ولیکن در غم بیت الخلا ماما قدوس

دیگران در مطبخ شان قابلی دارند٬ چرب
تو به فکر دیگ دال و لوبیا ماما قدوس

یاد باد آن شام ها که با دوتار کهنه ات
تا سحر غر میزدی«یا مصطفا» ماما قدوس

عقل تو از صد وزیر وصد وکیل افزونتر است
شخص اول و دوم پیشت گدا ماما قدوس

بر کمود و دیگ و «اوگرمی» تو حیران شدم
ابتکاراتت شده بی منتها ماما قدوس

«گر فشار دشمنان آبت کند» ری می نزن
اختراعی کن بشرمان ساینس را ماما قدوس

اختراعاتت حکومت را به حیرت ساخته
آفرین بر عقل و بر هوش شما ماما قدوس

جای «ملاله» تو بودی در خور نوبل مگر
ظلم شد در حق تو از ابتدا ماما قدوس

قفل را بر چپلک و٬ بوتل به شاور میزنی
شاورت شد مود در تانزانیا ماما قدوس

از خدا خواهم که روزی مثل افراد دگر
عکس هایت را زنم در جاده ها ماما قدوس

۳۹ ساله شدی تبریک ! ای مامای گل
۳۹ سال دگر باشی به ما: ماما قدوس

هارون یوسفی

 

 

 

++++++++++++++++++++++++++++++++

بی نظمی!
---------------

-

خبر رسید که «کیری» به سوی ما آمد
چه ماهرانه و آرام و بی صدا آمد

به گوشِ «اشرف» و «عبدل» چه زمزمه کرد
که رای ملتِ بیچاره بی بها آمد؟

بیا ببین که در این مملکت چه بی نظمی ست
غنی و مفلس و کیری به جانِ ما آمد

همان که شَست تو در کنج کوچه ببریده
کنون به دبدبه و عزت و ادا آمد

سرِ تمامیِ آرای من،و تو شاشید
به روز جمعه که «کیری» به مُلک ما آمد

هارون یوسفی

 

 

++++++++++++++++++++++++++++++++++

 

   با اجازه استاد حیدری وجودی

خوشم می آید! 

جگره و جنگ و جدالِ تو خوشم می آید

پافشاری و سوالِ تو خوشم می آید

توده را در غم و در دلهره انداخته ای

این چنین حیله و چالِ تو خوشم می آید

مردم ات سر لچ و پالچ پیِ یک توتهء نان

صد رقم کرتی و شال تو خوشم می آید

کاش در فکرِ همه خاکِ وطن میبودی

مرز بندیِ«شمال» تو خوشم می آید

حرفی از صلح و صفا و چمنِ سبز مزن

من همان قتل و قتالِ تو خوشم می آید

من که از نامِ «کمسیون» وفسون خسته شدم

همو «گوسفند» فعالِ تو خوشم می آید

 

 هارون یوسفی

لندن.29 جون 2014

 

 

 


بالا
 
بازگشت