اسماعیل فروغی

            

چرا بیشترینه رویا های ما تحقق نمی یابند ؟

     من از زمانه های دور رویاهای زیادی برای خودم و برای مردمم  داشته ام  ــ رویا هایی ساده و قابل تحقق و رویاهایی بزرگ و شاید دشواربرای تحقق . بسیاری از آن رویا هایم یا تحقق نیافتند و یا آنقدر بی نور و کمرنگ تحقق یافتند که بهتر بود اصلن تحقق نمی یافتند .

 بهرحال ، اینجا میخواهم فقط چند رویای قابل تحققم را که تا هنوز تحقق نیافته اند ، بگونه ی بسیار فشرده و صمیمانه فهرست نمایم :

     ــ از بچه گی وقتی زیر نور چراغ تیلی درس میخواندم ، آرزو میکردم ایکاش تمام کلبه های تاریک ما با نور برق روشن میبود . وقتی بزرگ شدم دانستم که رویای داشتن خانه های پر از نور با چه رویا های بزرگ و با شکوهی پیوند خورده است ــ با رویا هاییکه بیشترینه تا هنوز برای من همانند یک رویا و حتا رویاهای غیر قابل تحقق باقی مانده اند . 

ــ به باورمن ، در اختیارداشتن چراغ معرفت ، یکی از بزرگترین و با ارزش ترین آرمانهای هرهموطن صاحبدل ماست که تا هنوز از تحقق آن فاصله داریم . دستیابی مردم به مشعل معرفت و بیداری ، یک اصل است ــ  مادر تمام آرمان هاست . تا مردم به این چراغ جادویی دست نیابند ؛ دستیابی به سایر آرمانهای بزرگ و ملی همواره با موانع و دشواریهای خاص و حتا مانندهم  روبرو خواهد شد .  حقایق تاریخی نشان میدهد که اکثریت مطلق مردم ما در طول زمانه ها ، در دشمنی با معرفت  با یک تحجر فکری وحشتناک و مرگباری دوچار بوده اند که متأسفانه تا هنوزهم با همان تحجر فکری بسر میبرند . این تحجر فکری سبب شده است تا چراغ جادویی معرفت همواره از ما دور و دورترشده ، در نتیجه مردم همواره سرنوشت شانرا بدست تقدیر سپرده ، از مستکبران ، متجاوزان ، غاصبان و دزدان به آسانی اطاعت ببرند و راه برون رفت از تاریکی و دشواری را به مشکل بیابند و حتا نیابند و مدام درمیان تاریکی دست و پا بزنند  . 

 ــ رویای دیگر قابل تحققم ، دورشدن سایه ی تاریک دین باوری همراه با جهل ، تظاهر و ریاکاری از بالای سرماست . من به این آرزو هستم که همانند سایر کشورهای جهان ، درسرزمین من هم ،هرکنش و واکنش انسانی ، نه با ترازوی دین ومذهب ؛ بل با معیارهای قبول شده ی قانون ، عدالت و حقوق بشری به سنجش گرفته شود . 

ــ من از دیر بازاست با این رویا نیز نفس میکشم که سرنوشت وطن ، مردم و قوانین مدنی کشور ما ، دیگر نه بدست جرگه ها و مجالس مملو از سالخورده گان قابل احترام  و اربابان قدرت و ثروت ؛ بلکه توسط حقوقدانان متخصص ، سیاستمداران خدمتگزار و نماینده گان هوشمند ، صادق و جوان ما مشخص و معین گردد .

 فشرده اینکه ، تا دین باوریٍ همراه با جهل ، ریاکاری و تظاهر و  تحجرفکری مرگبار بروی ما سایه افگنده باشد ، و تا مردم سرنوشت خود و کشور شانرا بدست تقدیر و بدست سالخورده گان و اربابان زر و زور سپرده باشند ؛  چراغ معرفت بدست ما نخواهد آمد و آرمان ها و رویا های بزرگ و ملی ما همچنان تحقق نیافتنی باقی خواهد ماند .

 من چند گپ دلم را فشرده و صمیمانه نوشتم  تا شما عزیزان در زمینه چگونه میاندیشید .

به باورمن زمان آن فرا رسیده است تا همه ی ما مسوولانه بیندیشیم وشجاع باشیم . تا دیرنشده است ، باید  بی هراس از کمبودیهای جدی خویش ، انتقاد نموده ، در پی اصلاح خویش برآییم . ورنه همین تحجرفکری ، همین دین باوری همراه با جهل ، تظاهر و ریاکاری و همین سپردن سرنوشت بدست سالخورده گان و اربابان زر و زور ( و مانند اینها ) ،  ما را مادام العمر در گودال بدبختی و تیره روزی نگه خواهد داشت . وهیچ نیروی بیرونی بجزخود ما ، ما را ازین گودال هولناک بدر نخواهد آورد .

  یاهو    جنوری 2016                                                                                                     

 

 


بالا
 
بازگشت