مرزايی

بنام خداوند دانا وتوانا !

 

می شناسانیم فـــــــــــــرزند گهـــربار دیـــــــــگر

 

فرزندان راستین وشیفته گان مهرآفرین دراین سرزمین کم نیستند ، ولی شناخت آنها در همبود گاه (جامعه) از سوی مردم بدون شناساندنشان کار آسان نمی باشد. میگویند بدون شناخت انسانها ویا هر پدیده ایکه باشد ، نمیتوان کار بهتر وبا نتیجه ی را چشمدار بود ویا حد اقل قدر وبزرگی آنهارا دانست وبجا آورد. دراین جا میخواهم فرزند راستین دیگر این سرزمین را که اندیشمند وخدمتگار وراست وصادق ونیکوکار است ، برای دوستان وهم میهنان گرامی بشناسانم تا ادای دینی در برابر این همه کارهای نیکو واز خود گذرانه اش  کرده باشم !

    بانو خردمند وفرهیخته زمان محترم رزم آرا حواش ، فرزند  استاد محمد رحیم حواش باشنده آستان تخار باستان وتاریخی را خدمت شما دوستان با کارکردها ودست آوردهای نیکـش  معرفی می نمایم :

 

زندگینامه  محترم  رزم آرا "حواش"

شاید کمتر اتفاق افتاده باشد تا درباره شخصیت راستین وحقیقی کسی که شایسته حال ان است ، مسایل روشن وریشه ی گفته شده وبدون کم وکاست به معرفی گرفته شده باشد. هرگونه تعریف اضافی از نظر نگارنده ، اگر وفق شخصیت ذاتی نباشد ومبین اهلیت راستین شخص نباشد ، بدون شک مبالغه آمیز به نظر خواهد رسید وباورمندی خواننده را دچار شک قرار میدهد. درمعرفی زنان ومردان وشناخت شخصیت آنها فقط حقیقت در باره ی شان گفته شود ، نه بیش ونه کم . اینک همین شیوه را برمیگزینیم ودر معرفی یک بانوی مبارز از دیار فرهنگ پرور وخانواده روشن اندیش خردمند بگونه ی قلم خواهیم زد که تنها حقیقت را در باره آن بخوانید وبدانید که چگونه توانست پا به میدان مبارزه ودفاع از حقوق انسانی وسیاسی سرزمینش بگذارد ؛

    محترم رزم ارا حواش فرزند استاد شهید محمد رحیم حواش در سال 1356 هـ - ش در خانواده روشنفکر وآموزگار دیده به جهان کشود ومانند سایر کودکان همدیارش در پنجسالگی راهی مدرسه در مسجید محلشان گردید. رزم ارا حواش مبادی دینی والفبای علوم دینی را آغاز وتاحدی سن وسالش چیزهای مفید وضروری را خواند ویاد گرفت وسواد نخستین را دراین مکان معنوی فرا گرفت وبعدن شامل مکتب ویا دبستان زیستگاهش گردید.

     استعداد وعلاقه رزم ارا حواش همه را به تعجب انداخته بود واین فرزند ذکی توانسته بود که ایات فراوان قرآن مجید را حفظ واز بر نماید وفرا گیری علوم دینی در مکتب یاری فوق العاده برایش داد تا استعدادش را بیشتر بگستراند واز همصنفی هایش در بسی موارد پیشی گزیند.از نوجوانی به شعر وسرودهای نغز شاعران میهنش علاقه وافر داشت وبسیاریهارا یاد کرده بود و درمحافل فرهنگی میخواند وبگوش دوستانش زمزمه میکرد.

    بانو حواش هنوز خیلی کوچک وکودک بود که دست سیاه ستمگر وبیداد گران اهرمن یار ، یگانه انسان دوستداشتنی وپشتیوان راستین وامید همیشگی اش را که از سرما وگرما نگاهش میکرد وکوه بزرگ امیدش بود ، یعنی پدرش را، خفاشان ترسو وفاشیستان تبهکار ، گرفتار و مدتی زندانی کردند که جرمش فقط معلم واموزگار راستین وعدالت خواه حقیقی ومبارزه بخاطر برابری انسانهای سرزمینش بود وبس ! بجرم راست بودن ومهر افرینی وپاکی وصداقت وحقوق تساوی همه باشندگان سرزمینش بدون گناه ودادگاه وپرسان اعدامش کردند وفرزندانش را بی پدر ساختند ومادر فرزندانش را درعین جوانی بی همسروشریک زندگی پر از امید !

محمد رحیم حواش ، آموزگاریکه هرگز تملق وتلقین را قبول نداشت واز تبار آزادگان بود واندیشه انسان دوستانه وبرابری خواه داشت؛ دراین راه مبارزه میکرد وعشق به میهن وتربیه فرزندان میهن این سربلندی را ده چند ساخته بود.در پهلوی این همه صفات برازنده ، استاد حواش عارف بی نظیر وشاعر رساء وحماسه سرای  شایسته ی بود که اهرمن یاران ترسو وزبون چنین گل دسته های باغ خدا شناسی ومبارزین برحق ونترس را با زبونی گرفتار میکردند وبه عجله شیطانی دست به قتل وبی جان ساختن آن فرزندان می نمودند وفکر میکردند که خودشان تا ابد در کرسی سفاکی  باقی خواهند ماند ؛ خوشبختانه مرگ آنها آنچنان دامنگیرشان گردید که امروز فرزندانشان شهامت یاد نام ننگینشان را ندارند وتا ابد نامشان سیه ویادشان اهرمنی خواهد بود.

    بلی رزم آرا حواش چون پرنده زیبای بهاری دروالش ورستن بسوی خوشبختی بود که اهرمن زاده های سفاک پدرش را بردند وشهید ساختندواین بانوکوچک با مادر جوان وخواهر وبرادرش تنها ماندند وهمیشه منتظیر پدربودند  که چه وقت از دروازه امید داخل خانه میشود واین انتظار سالها طول کشید ولی پدر بر نگشت وهمه امیدها به یاس مبدل شدند ، اما شهامت مادر ودرایت دخت خورشید نگذاشتند که نام پدر وخانواده روشنگرشان خاموش گردد ودست بکار شدند ومادر تا توانست در تربیه فرزندانش کوشید ورزم ارا جوان را با سختی های زمان یاری کرد تا مکتبش را بخواند واهسته اهسته جای خالی پدرش را پر نمایدو روح پاکش را خوشنود گرداند. دراین وقت است که بانو رزم آرا حواش دست به فعالیتهای نیک فرهنگی ، سیاسی واجتماعی میزند تا بتواند از این طریق در برابر نا بسامانیهای اجتماعی ،نا برابریهای جنسی وانسانی  بهتر مبارزه نماید وجلو همه نابرابریهای که سد راه مردمش وبه ویژه زنان قرار گرفته اند ، بایستدوعلیه آن مبارزه کرده ، اصالت ورسالت خویش را تحقق بخشد.

     شاید حکم تقدیر چنین بوده  که رزم آرا حواش سرانجانم همینطور که میخواست برای مردمش مصدر خدمت شود که خوشبختانه شد.اینجاست نامبرده به صفت آموزگار در لیسه ی نسوان بی بی مریم عز تقرر حاصل کردوفرزندان سرزمینش را با عشق ومهر فراوان درس وتعلیم داد. در سال 1377 انجمن زنان افغانستان را بنیاد نهاد ورهبری آنرا موفقانه به انجام رسانید. در سال 1379هنگامیکه طالبان همتبار حفیظ الله امین سفاک   اداره تحجر وظلم وجورشان رابه کمک ویاری پاکستان ، تحمیل کرده بودند ، به ولایت زیبای بدخشان هجرت کرد ودرآنجا هم آرام نه نشست و دست به فعالیتهای بشردوستانه زد ودر تنظیم واموزش وپرورش فرزندان  آواره گان که از جور طالبان فراری شده بودند سهم ارزنده داشت.در سال 1381 با کسب بلند ترین رای مردم توانست که در لویه جرگه اضطراری ویا شورای بزرگ مردمی درنقش نماینده مردم شرکت نماید.در 25 اسد بطور انتخابی به صفت ریس امور زنان ولایت تخارمقرر گردید.در 22ثور 1384 به اساس رقابت آزاد ، دو باره درپست ریاست امور زنان ولایت تخاربرگزیده وبه وظیفه اش ادامه میدهد.در سال 1377 انستیتوت پیداگوژی را به پایان رسانید ودر سال 1385از دانشگاه آزاد اسلامی در بخش حقوق وعلوم سیاسی فراغت حاصل نمود.

همزمان با شناخت خود و جامعه اش ، بر علیه فساد و ارتشا، اختلاص، حق تلفی، خشونت علیه زنان ،اطفال ، نوجوانان ، وحقوق بشرو غیره بخش های  جامعه قد علم نموده طبعآ در مقابل مواجه به خشونت ها، وتهدیدات ناملایمات نیز شده.ولی با این همه نا ملایمات باز هم آرام نه نشسته صدای خود را بلند و در این راه ،  چون کوه استوار و متین بوده تا بتواند از این طریق اصلاحات لازم را مخصوصآ در از بین بردن خرافات و عنعنات نا پسند که روز تا روز جامعه و مردم را بیشتر ازبیش سوی خود می کشاند ،  مصدر خدمت بهتر به مردم عزیز کشورش گردد. موصوف طی مدت تعلیم وتحصیل همواره می کوشید تا از هر طریق ممکنه مصدر خدمت به کشور ومردم خود گردد از همه مهمتر نا برابری وناملایمات زندگی اجتماعی زنان اورا سخت دل آزار میساخت . نا گزیر بود تا احساس و تاثیرات خود را ، از طریق بیان شیوا وهم از طریق قلم برملا سازد، به همین ملحوظ ضمن اینکه به کار وشغل اداری ودولتی مشغول است در فکر ایجاد انجمن واتحادیه برای زنان شد وآن کار را نیز آرمانی آغاز کرد . برای رزم آرا " حواش"در محیط زندگی با هموطنانش وآنها را سمت و سو دادن به مبارزه خیلی آرام بخش است از همینجاست که او شغل آموزگاری، مسوولیت در انجمن زنان ونمایندگی از زنان را بهترین وسیله برای تحقق اهداف خود دانسته است وی علاوه براجرای وظایف پر افتخار ذکر شده ، نمایندگی از مردم در جرگه ها ، عضویت در شورای عالی صلح تخار،موسس مجله خورشید که انعکاس دهنده شرایط روزگار زنان افغانستان است را حاصل وتاسیس دفتر مجتمع خدماتی برای رفاه جامعه رانیز دارامیباشد که از ین طریق توانسته است فعالیتهای چشمگیری را برای هموطنانش انجام دهد. همدردی بازنان ، دستگیری یتیمان ، دلجوی از زنان رنج دیده ایکه فرزندانشان را در راه وطن قربانی داده اند، ایجاد زمینه های کار یابی برای زنان بیکار، ایجاد کورسهای سواد آموزی برای زنان ، جلب کمک های اضطراری برای زنان اسیب پذیر، رسیدگی به هزارها قضایای خشونت بار علیه زنان ، وارسی مشکلات صحی زنان مورد خشونت های خانواده گی به وقت وزما نش در اولویت کارها یش قرار دارد..

 به پاس این خدمات شایسته وتوجه نیک وجدی که در این زمینه داشته است ، از سوی ارگانهای گوناگون مورد تحسین وافتخار بدست آوردن مدالهای مختلف نایل گردیده است.

. دراین مبارزه صادقانه ونشان دادن مهارت وشایستگی در انجام وظایف مختلف توانسته است یک مدال ازمقام عالی ریاست جمهوری اسلامی افغانستان ،یک مدال از هئیات رئیسه اتحادیه ملی کارکنان افغانستان و28 تحسین نامه وتقدیرنامه از مقام عالی ریاست جمهوری د فتر قانون اساسی افغانستان وزارت امور زنان ،مقام ولایت ،کمیسون مستقل حقوق بشروسایر نهادهای معتبر دولتی وبین المللی اخذ نماید..

رزم آرا" حواش"درکنفراس وسیمنارهای بین المللی به کشورهای گوناگون  سفرنموده که شامل ایالات متحده امریکا، کوریای جنوبی ،تاجکستان وایران ،هندوستان ، اندونیزیا،دوبی میباشند. این سفرها ازیک سو برتجارب مسلکی وی افزوده وازجانب دیگر افق دید وساحه ی تجارب مبارزاتی اورا وسیع ترساخت یا به بیان دیگر او را در تصمیم وتعهدش در زمینه ی خدمت گذاری به میهن واحقاق حقوق زنان و انسانهای درد دیده ء کشورش جدی ترساخت. وی درکنفرانس ملی، ورکشاپها وسیمینار ها درشهرکابل وسایرولایات افغانستان شرکت کرده است وعلاوه برتکلم وتسلط به زبانهای فارسی دری, پشتو, ازبیکی, عربی وانگلیسی ، در بخش آموزش کمپیوتر،,

 سخنرانی واداره نیزمهارت خاص دارد. از خداوند بزرگ توان بیشتروتندرستی کامل برایش آرزومندیم ، تا این فرزند برومند وفرزانه سرزمین خورشید مصدر خدمت بیشتر برای مردم وبویژه زنان  ستمدیده ورنجورکشورش قرار بگیرد .  !    

 

 


بالا
 
بازگشت