په اروپا کی دمیـشـته افغانانو د تولنو فدراسـیون

   فدراسـیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا

Federation of Afghan Refugee Organizations in Europe         


 

ازدیاد تلفات ملکی وسودجویی ملیشیه سازان

 

۲۶جولای ۲۰۱۵

طبق گزارش مؤرخ ۱۲ اپریل ۲۰۱۵ یوناما، تلفات ملکی در سه ماه اول  سال جاری میلادی  ۲۱۸ کشته و۵۰۰ زخمی درهرماه را ‫نشان میدهد.  این تعداد ۸ فیصد افزایش را نسبت به سه ماه اول ۲۰۱۴ نشان میدهد‫. مسؤلیت ۷۳ فیصد تلفات ملکی درین دوره به حملات نیروهای مخالف دولت نسبت داده شده است. تزاید فیصدی تلفات زنان واطفال رقم درشت تر یعنی ۱۵ فیصد را نشان میدهد.  بیشترین تلفات در سه ماه اول ۲۰۱۵ را اطفال با ۱۲۳ کشته و۳۰۷ زخمی داده اند.  درسه ماه دوم  ۲۰۱۵ با خراب شدن بیسابقهٔ وضع امنیتی درمرکز وولایات،  فیصدی  تلفات ملکی به گزارش کمسیون مستقل حقوق بشرافغانستان ‫ بیشتر از ۴۰ فیصد ‫افزایش نسبت به سه ماه  دوم سال ۲۰۱۴ را نشان میدهد‫. دلایل افزایش فیصدی تلفات ملکی را میتوان در نکات ذیل خلاصه نمود‫:

الف: غفلت دولت افغانستان ‫(تحت رهبری کرزی و بعدأ  غنی‫) درقسمت جلوگیری ازصدور پلان شدهٔ گروه های ذخیره دهشت افگن متعلق به کشورهای ماورای آمو وقراقروم ازوزیرستان به شمال افغانستان توسط آی. اس. آی‫. 

ب‫: نبودن یک استراتیژی واقعبینانه در رابطه با طالبان پاکستانی که خود را در پاکستان مصٔون احساس نمیکردند و از اوایل ۲۰۱۴ بدینسو در ولایات نورستان، کنر و بخش هایی از ننگرهار جابجا شدند‫. این گروه ها با وضع مقررات اختناقی زندگی عادی مردم این مناطق را برهم زده  وبخصوص پس از پیوستن به داعش زمینه ساز جنگها درمناطق مسکونی وتلفات ملکی شدند‫.

 ج: حملات دسته های بزرگ  طالبان و داعش برای اشغال برخی ولسوالی ها در شمال وشرق افغانستان که مناطق مسکونی را نیز احتوا میکرد‫.

د‫:  جنگ قدرت میان طالبان وداعش بر سر تسلط برمناطق گوناگون‫. درین جنگها مناطق زیست  مردم ملکی به میدان جنگ تبدیل میگردد‫. عدهٔ زیادی از مردم ملکی درین جنگها کشته وزخمی میشوند‫. خونریزی واختناق ماورای قرون وسطایی داعشی زندگی مردم را چنان تلخ میسازد که مجبور به ترک خانه وکاشانهٔ خویش میشوند‫. بطور مثال مردم ولسوالی اچین ولایت ننگرهاربه همین علت به ترک خانه وکاشانهٔ خویش دست زدند‫.   درین جنگ قدرت، دولت بعوض دفاع از جان ومال مردم ملکی وسرکوب دشمنان،  نقش تماشاچی را بازی میکند‫.

و‫: ضعف تسلیحاتی وسو‫ء مدیریت  نیروهای امنیتی دولتی‫.  بطورمثال فاجعهٔ وردوج و جلریز به ادامه افتضاح قتل فرخنده به وضاحت نشان داد که ارگانهای امنیتی افغانستان از سوء اداره‫، فقدان انظباط نظامی، ضعف شدید هماهنگی وفقدان سیستم فعال مبادلهٔ اطلاعات رنج میبرند،‫ وبهمین جهت وقتأ فوقتأ فاجعه می آفرینند.  عدم رسیدگی به درخواستهای کمک عاجل قطعات پولیس و اردو، باعث سقوط برخی پوسته های امنیتی ودفاعی وافتادن سلاح های سنگین شان بدست دشمن میگردد‫. آنگاه گروه های طالبان وداعش به تاخت وتاز بالای مردم ملکی مناطق بیشتر پرداخته وبعد از کشتار های وحشیانه مردم را مجبور به پرداخت عشر وتغذیهٔ  افراد مسلح ګروه های خویش وتبعیت ازدساتیراختناق آور خویش میسازند‫.  

 تسلط قسمی طالبان وداعش برمناطقی ازولسوالی های ولایت شمال، جنگسالاران این ولایات  را که ازسال ۲۰۰۲ بدینسو  حاکمیت بلا منازع درشمال کشور برقرار نموده وبا استفاده از آن ازدولت مرکزی پُستهای مهم وازخارجیها امتیاز اجرای پروژه های بزرگ را جزیه میگرفتند، اکنون  انحصار قدرت خود درشمال کشور را درخطر میبینند‫. آنها اهداف واقعی خود را تحت شعار ‫" دفاع از مردم‫"  پوشانده وبرای رسیدن به آن اهداف به اتحادهای مصلحتی تنظیمی پرداخته اند تا مشترکأ ازمنافع خویش دفاع کنند‫.  مثلث عطامحمد نور‫- دوستم‫-محقق  دقیقأ به همین منظور بوجود آمده است‫. ازجانب دیگراین زورمندان با پیش کشدن همان شعارکوشش میکنند محمد اشرف غنی را وادار به عقب نشینی ومجاز دانستن ملیشیه سازی نمایند‫. اگراینکار صورت بگیرد، این افراد میتوانند با پول واسلحهٔ دو لت افغانستان برای دفاع ازمنافع شخصی وتنظیمی خودلشکرهای شخصی‫-تنظیمی بسازند‫. کمپاین دوستم در فاریاب،  خواست مسلح ساختن تمام مردم مناطق هزاره نشین توسط محقق، اظهارات عبدالله عبدالله درگردهمایی قوماندانها دربلخ  مبنی براینکه ‫" نیروهای امنیتی به تنهایٔی توان دادن پوشش به خلای امنیتی در ولایات را ندارند‫"  و خواست صلاح الدین ربانی از دولت، در گردهمایی ۲۰ جولای  بدخشان مبنی بر‫"ضرورت استفاده از همکاری مجاهدین‫" در دفاع ازمردم شمال‫، و بلاخره توزیع غیرفانونی، اجباری ومخفی اسلحه توسط محافل معلوم الحال در ولسوالی های امن بدخشان، مظاهری اند از اقدامات نیروهای تنظیمی برای احیای قدرت نظامی علنی تنظیمی شان‫. 

پالیسی رسمی فعلی شورای امنیت ملی  در زمینهٔ ملیشیه سازی را محمد محقق بتاریخ ۲۱ جولای ۲۰۱۵، طی مصاحبه با طلوع نیوز در عکس العمل به این اظهارات نمایندهٔ وزارت دفاع که ‫"به هیچکس اجازهٔ توزیع سلاح داده نخواهد شد‫" چنین  توضیح میکند‫:" در چوکات خود دولت افغانستان ما فیصله داریم که جایی که ضرورت می شود، پولیس اربکی ایجادم می کنیم. ولی پولیس اربکی را باید جایی که خطر ایجاد می شود سریع ایجاد کنیم و دیگر این که اگر جایی ضرورت می شود که پولیس اربکی هم آن جا نداریم خیزش های مردمی را حمایت می کنیم. حرف ما حرفیست که نظام ما در چوکات پروگرام ها و  باستراتیژی های حکومت ما مطرح شده است. ما در همان راستا کار می کنیم.”‫ در رابطه با این نکات به آقای محقق  سوالات ذیل  را مطرح میکنیم‫:

- اکنون که شما درحکومت مرکزی افغانستان معاون دوم ریاست اجراییه میباشید، برای شما زیبنده ترخواهدبود اگر ازهمه مردم افغانستان دفاع کنید‫. فکر نمیکنید که چسپیدن دولتمردان ما بیک قوم یا یک حوزه، خمیرمایهٔ بی تباتی سیاسی دایمی برای افغانستان باشد؟

- چرا باوصف موقف مهم تان در تشکیلات دولتی کنونی، خواستارمسلح شدن  مردم ملکی مناطق معین شدید؟ آیا شما به نیروهای مسلح دولت خودتان که فرزندان مردم مناطق مرکزی وشمال نیز در آن سهم قابل ملاحظه دارند،  اعتماد

 ندارید؟  فاجعهٔ جلریز وجنایت جنگی طالبان در آنجا، واقعأ برای همهٔ ما تکان دهنده بود‫. اما وزیرداخله که مسٔولیت سیاسی این فاجعه را دارد‫، متعلق به تیم خودتان است‫. چرا به عوض فشار آوردن بالای او برای اصلاح وزارتش، خواستارمسلح ساختن مردم ملکی میشوید؟ اگر همه اقوام مسلح شوند، آیا خطر یک جنگ داخلی دیگر را پیش بینی نمیکنید؟‫

- ایجاد پولیس اربکی در حین ضرورت، صرف نظراز اشتباه بودن وبحران آفرین بودن آن،  کار وزارت داخله است‫. پولیس اربکی معمولأ از مردانیکه در همان محل سکونت دارند توسط قوماندان پولیس ولایت انتصاب میشود‫. اصولأ باید این انتصاب به اساس معیارهای لازمه دفاعی صورت بگیرد، نه براساس تعلقات تنظیمی‫. پس کمپاین شما بحیث رهبرحزب وحدت مردم افغانستان، برای مسلح سازی مردم ملکی مناطق مرکزی چه ارتباطی با ساختن پولیس اربکی توسط حکومت دارد؟  نکند تشکیل پولیس اربکی پوششی باشد برای ملیشیه سازی تنظیمی‫. موجودیت گروه ملیشیهٔ ۵۰۰ نفری قو ماندان پیرم قل ضیایی، که اخیرأ در برابر او تظاهراتی در ولسوالی رستاق ولایت تخارانجام یافت،  این سوء ظن ما را تقویت میکند‫.

سفرها، تبلیغات ونمایشاتی که اخیرأ دوستم، محقق، عطا محمد نور وصلاح الدین ربانی تحت نام دفاع از مردم ملکی به  راه انداخته اند، یک هدف را دنبال میکند‫: تبلیغ ضرورت مسلح سازی مجدد ملیشیای وفادار به تنظیمها و معتاد به سودجویی از، و زور گویی بالای مردم بی پناه ملکی‫. تجربهٔ ۳۵ سال اخیر افغانستان نشان میدهد که این لشکرهای شخصی‫-تنظیمی صرف از مالک وتنظیم خویش دفاع خواهند کرد وزمینهٔ جنگهای مجدد داخلی را فراهم خواهند ساخت‫. پالیسی شورای امنیت مبنی بر ایجاد به اصطلاح پولیس اربکی وپشتیبانی از باشندگانی که در دفاع از مردم مناطق شان قیام میکنند‫، اگر از تنظیمبازی های دُن کیشوتهای وطنی ما جدا نگردد و منحصربه حالات استثایی ساخته نشود، زمینه ساز شکل گیری دوبارهٔ لشکر های شخصی‫-تنظیمی آن جنگسالارانی میگردد که خونهای ریخته شده توسط لشکر های قبلی شان  هنوز هم در دیوارهای ویرانه های کابل و حافظه های قربانیان تازه اند‫.

 

کمیتۀ حقوق بشرفدراسیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا (فارو)

 


FAROE, Post Box 707,   2300 AS,   Leiden,     www.afghandiaspora.org,    

faroe_af@hotmail.com

 


بالا
 
بازگشت