سنجر غفاری

 

صلح با طالبان ویا با پاکستان

تصمیم گیرنده اساسی در زمینه کیست ؟ آمریکا ویا استخبارات ونظامیان پاکستان.

       ازایجادکشور پاکستان « سال ۱۹۴۷ میلادی»تا اکنون نظامیان در پاکستان قدرت نخست و تصمیم گیرنده اصلی هستند نه صدراعظم  ووزاری کابینه .باگذشت بیش از سه دهه ای خونین در افغانستان و منطقه نظامیان  پاکستان به عنصر عمده تولد و تشدید نا امنی در  کشمیر هند، دوطرف دیورند افغانستان ،به وسیله پیش برد اهداف قدرت های جهانی علیه همدیگرمبدل گردیده ،با استفاده از احساسات ملی و مذهبی اقوام و ملیت های مختلف دو کشوروسیله اهداف  انگریز ،علیه روس ،سعودی و امریکا علیه چین ، چین و ایران  درمنطقه علیه هندو افغانستان  به نفع قدرت های جهانی و منطقوی چون ژاندار منطقه عمل می نماید وبا ایجاد دهشت و ترور ، ویرانگری ، ایجاد تفرقه سیاسی، ملی و مذهبی ، در پناه سازمانها و احزاب تندروانه ای مذهبی و تروریستی ، برای جلوگیری از تجزیه ای حتمی پاکستان به اعمال ضد منافع ملی و کشوری افغانستان و هند ادامه داده ومیدهد . بدون شک درعقب بحران کنونی کشورما، اهداف ومداخلات سریع استخبارات و نظامیان پاکستان، به اساسی ترین عنصرآغاز وتشدید جنگ ونا امنی منطقوی مبدل گردیده ،و هیچگاهی نمیتوان اطمینان داشت تادر موجودیت مراکز و پایگاهای امن تروریزم در پاکستان به آینده صلح و ثبات در افغانستان و منطقه مطمین بود .

بازدیدآخیرآقای نوازشریف صدراعظم پاکستان ازکشورما ،دیدووادید با مسولین حکومت وحدت ملی بیان این واقعیت است که تصمیم گیرنده نخست درزمینه ای حل بحران کنونی  کشورما صدراعظم نوازشریف بوده نمیتواند. اکنونمشاهده میگردد که جناب اشرف غنی رئیس جمهورافغانستان و محمد نواز شریف صدراعظم  پاکسنان نسخه ای از آرزوهای مشترک امریکا – پاکستان را به دستور استخبارات دوکشور پیش کش اهداف خاص شان در منطقه به بهانه ای دیالوگ و مزاکره با طالبان شان را دارند . اکنون بیشتر از هرزمان دیگرعلل و انگیزه  حمایت استخبارات و نظامیان پاکستان ازطالبان وتروریزم بین المللی واضع است و متآ سفانه طی بیش ازسه دهه جنگ و ویرانگری درافغانستان و هندوستان ،نثابت گردید که نظامیان و استخبارات پاکستان در عقب باندتیزم بنام جهاد ودفاع از اسلام ،آزادی و استقرار نظام اسلامی ،تروریزم بین المللی را تولد نمودوپاکستان را به آشیانه ای امن تروریستان و جنایتکاران جهانی و منطقوی مبدل کردند.و هم اکنون دها مرکز آموزش تروریستان و صدها مدرسه ای بنیاد گرایان افراطی ، هزاران چریک و جنگجوی حرفوی و آموزش دیده ای مسلح ازتمامی کشور های اسلامی جهان ، احزاب و رهبران تروریستی و بنیاد گرا ی تحت فرمان و هدایت نظامیان پاکستان برای تشدید جنگ و تروریزم در افغانستان ، هندوستان ، جمهوریت های آسیای میانه و قفقاز روسیه ، اوکراین و کشور های عربی و افریقایی در این کشور تمویل وپرورش گردیده و می گردند و صدها مدرسه اماده سازی برای انتحار و کشتارانسانهای بی گناه و ملکی در پاکستان آماده و فعال است ،اما قدرت های بزرگ جهانی در پیش برد اهداف شان در منطقه و جهان نیاز خویش را به این باندگروپ های حرفوی و مخرب تحت  حمایت دستگاه استخباراتی و نظامی پاکستان موثرترمی بینند و چشم بسته و خاموش هستند چرا؟.

واقعیت این است که رهبران سازمانهای تروریستی القاعده و طالبان ، لشکر طیبه ، الشباب و داعیش ، حقانی و سپاه صحابه اکنون در خاک پاکستان و تحت حمایت و حفاظت استخبارات و نظامیان پاکستانی قرار دارند و صدراعظم نواز شریف در افغانستان کانفرانس مطبوعاتی میدهد ،ترورریستان را که امریکا و جامعه جهانی برای نابودی و دستگیری ایشان ملیونها دالر انعام گذاشته است شورشیان خطاب می نماید و خطاب به مردم افغانستان و رهبران حکومت وحدت ملی بی شرمانه اعلان میدارد که «بدون سازش با شورشیان صلح یک رویا خواهد بود »در بخشی دیگری ازآموخته هایش این  طوطی گک صدا میزند«دشمنان افغانستان نمی تواند دوستان پاکستان باشند». لعنت برکاذبین واستادان شیطان درقرن بیست ویکم که با چنین دیده درایی حرف میزنند ، جالب است این که دشمنان افغانستان را پناهگاه امن ،اسلحه و پرورش  داده ومیدهند و در آغوش دارند ، نوازشریف با تصورکورکورانه اش گمان کرده بود که تمامی مردم جهان اجیر و طالب دست پاکستان است ، مردم افغانستان و جهان همانند خود شان چشم و گوش ، عقل و شعور ندارند و وای برما که شنونده ای این حرف ها شدیم و هستیم و افسوس برمرد دوم متفکر دنیاکه بنام رئیس جمهور و رهبرکشوری که ملیونها انسانش بوسیله اعمال ضد انسانی و اسلامی پاکستان به کام مرگ کشانیده شده  ،کشورش ویران و هم اکنون مردمش در خاک و خون بوسیله اعمال مداخلگرانه ای این شیطانان و دشمنان انسان ، اسلام و سرزمین نیاکانش که بیش از سه دهه بوسیله این منافق نما ها به حمام خون هموطنانش مبدل گردیده است در پهلویش ایستاد وسخنی نگفت که وجدان فروشی و بی خردی نوازشریف را برایش واضع  می  نساخت .!!!  جناب اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان بعداز این که مشروعیت نظام وحدت ملی و انتخابی بودن حکومت اش را در تعریف و توصیف قوای مسلح وابسته به پول و حمایت بیرونی و فاقد اسلحه و توان دفاعی در برابر اعمال تروریستان بین المللی برای نواز شریف تشرح دادفرمودند « افغانستان و پاکستان قربانی کوتاه نظری گذشته نمی شود » این بیان مرد متفکرما چه را افاده میکند.؟

آیا میشود به یکبارگی چشم از تمامآ جنایات و اعمال خشونت و نابودی همه اساسات کشوری ما منجمله کشتار ملیونها تن از فرزندان افغان ، نابودی شالوده های اساسی و بنیادی کشور ، نابودی سیستم دفاعی ، تخریب بناها و آثار تاریخی و افتخارات ملی کشور مارا منجمله « تخریب بت های بامیان » سربریدن های فرزندان ما در دفاع از مردم و وطن را که از پاکستانمایه و الهام گرفته است ، ترور شخصیت های ملی ، سیاسی و مذهبی  چون « شهید داکتر نجیب الله ، شهید احمدشاه مسعود و شهید استاد برهان الدین ربانی و هزاران تن از فرزندان صالح و سپاهیان گمنام وطن راکه در دفاع از آرمان صلح و نجات خانه ای مشترک ما بوسیله ای اعمال جنایتکارانه ای پاکستان قربانی شدند و هزاران طفل و جوان و پیرمرد غیر نظامی و بی دفاع افغان بوسیله انتحاری ها به خاک و خون نشستند و با موجودیت ملیون ها یتیم و بیوه زن و محلول ، فقر و نا امنی و انواع فساد و غارت و ویرانگری چگونه میشود بالای حرف و تعهد جناب طوطی نواز شریف متیقن بود و به میز مزاکره و دیالوگ به خواست پاکستان با طالبان امید واری داشت ؟ در صورت ای که  رهبران سیاسی و نظامی پاکستان ازاعمال ننگین و غیرانسانی  شان علیه کشور ومردم ما چشم پوشی ننمایند واز حمایت طالبان عملآ دست بردار شوند و در مسدود نمودن لانه ها و مدارس تروریزم وارد عمل میگردیدند و با دستگیری و اخراج رهبران طالبان و تروریستان بین المللی  اقدام قاطع می نمودند و آتش بس و قطع تمامآ حمایت و اکمالات و تسلحات را برای طالبان و باند های تروریستی را رسمآ اعلان و وارد عمل می شدند انگاه میشد تا رئیس جمهور غنی و شورای امنیت سازمان ملل متحد و مقامات سیاسی و نظامی قصر سفید تظمین بین المللی از عملکردهای صادقانه ای پاکستان اخذ میداشت و ثانیآ می شد تا به باور و اطمینان کامل آمیدوار میبود که جناب نواز شریف و مقامات تصمیم گیرنده نظامی و استخباراتی پاکستان برای رفع معضله ها و کشیدگی های مرزی و سیاسی با جانب افغانی وارد مزاکره و تفاهم هستند و در گفتگوهای صلح باید شخص ملاعمر آخند را به صفت رهبر اپوزسیون یا شورشیان شامل مزاکرات صلح با حکومت وحدت ملی قدر و اهمیت داد . درحالی که رهبری طالبان دها و صد ها مراتبه از پذیرش پیشنهاد صلح و مذاکرات با دولت افغانستان  اجتناب ورزیده اند و این نظام را مشروع ندانسته و دست نشانده و فاقد ارزش های کشوری و ملی میدانند و افغانستان را کشور اشغال شده . چگونه و چه گفته جناب شریف برای ختم بحران و برگشت ثبات و رسیدن به توافق و سازش با شورشیان به گفته ای خود شان رهبران حکومت وحدت ملی در افغانستان را تشویق و رهبری می نمایند . هویدآ است که درعقب این اعمال و خواست های پاکستان صلح و ثبات ، آرامش و فضای اعتماد و باور ملی و منطقوی ، با در اختیار داشتن رهبران و شورای رهبری طالبان نمی شود که صلح و مذاکره را باطالبان محاسبه داشت بلکه این پاکستان است که از افغانستان میخواهد باج بگیرد به قول معمول « یا گل بده یا چوچه » !!!

  یکبار دیگر میخواهم ابراز نظر و پیشنهاد نمایم که جناب اشرف غنی رئیس جمهور کشور  باید متیقن شوید که کلید صلح افغانستان را هرگز پاکستان برای شما و در اختیار ملت ما  به این سادگی قرار نمیدهد . ضرورت این است تا کنفرانس منطقوی در زمینه ای صلح و دیالوگ با طالبان در گرو اهداف پاکستان با اشتراک تمامی جناح های درگیر سیاسی کشور ، با اشتراک جناب ملا محمد عمر آخند ، گلبدین حکمتیار ، نماینده گان احزاب مختلف راستی و چپی و مطرح در سرنوشت کشوری شان  تحت نظر شورای امنیت سازمان ملل متحد و شخص سرمنشی این سازمان در داخل افغانستان و برای افغانستان تدویر گردد و روی میکانیزم صلح در افغانستان و خواست های پاکستان و نقش اساسی همسایه های افغانستان ،ایجاد توازن میان کشور های منطقه در زمینه رشد و تقویت مناسبات و همکاری های منطقوی و مبدل شدن افغانستان به شاهراه مطمین تجارت و انکشاف  مناسبات اقتصادی با جمهوریت های آسیای میانه که از طریق افغانستان امکان پذیراست توافق و تصمیم صورت بگیرد و در ختم و نابودی تروریزم و هسته های موجوده آن در پاکستان با مردم افغانستان و پاکستان  صادقانه همکاری نمایند و وارد عمل شوند . درغیرآن نتایج چنین دیدو وادید ها را در موجودیت  حمایت از عوامل جنگ و خونریزی های کنونی  بوسیله نظامیان پاکستان را ادامه ای ناامنی وجنگ را  کنونی می پنداریم .  در آخرین تحلیل نتایج حاصله از حسن نیت رهبران سیاسی و نظامی پاکستان چنین واقعیت هویدا است که صلح و مذاکره با طالبان نی بلکه باید با پاکستان را نمایم و تسلیم به خواست های شان نشویم .!!!             

 

  سنجر غفاری

 

 


بالا
 
بازگشت