محمدعوض نبی زاده

 

احتمال تشدید بیشترجنگ درافغانستان

 

افغانستان به عنوان ، معبر استراتژیک، منطقه‌ حایل و گورستان امپراتوری‌ ها، همیشه دستخوش بی ثباتی‌ های سیاسی وبستر رقابت‌ های منطقوی و جهانی بوده زیراموقعیت جغرافیایی افغانستان, قدرت‌ های بزرگ جهانی "را ؛ به سوی خویش کشانیده که انها با بهره ‌گیری از موقعیت جیوپولتیک این کشور، برای تحقق سیاست ‌های استعماری شان می پردازند . در سده بیستم در» بازی بزرگ « افغانستان بحیث منطقه ی حایل  میان  مستعمرات بریتانیا و روسیه تزاری، مبدل و بعدا نیزچنین امری تکرارگردید ۰ اما درسده ۲۱ ایالات  متحده امریکا  یگانه ابرقدرت جهانبا مصارف یک تریلیون دالر و با  تلفات  انسانی بیش از2300 عسکر امریکایی بمثابه طولانیترین  جنگ در تاریخ ایالات متحده درجنگ با طالبان کدام موفقیتی نداشته است  زیرا پس از گذشت تقریبا  یک و نیم دهه مبارزه ی  امریکاوغرب علیه تروریسم , افغانستان هنوزهم آسیب پذیر ترین کشور در برابر تهدیدات افراط گرایان وطالبان بوده است.

هم چنین  بحران سیاسی وبی ثباتی  امنیتی در افغانستان  تأثیر مستقیم برضعف اقتصادی وکاهش ارزش افغانی داشته که ثبات اقتصادی را در این کشور با خطر مواجه ساخته چون واردات افغانستان 15 برابر صادرات آن است. رشد اقتصادی افغانستان در سال های 2003 تا 2009 حد وسط 9 درصد بود، ولی در سال 2014 به دو درصد به پایین تنزل نموده اند. باوجود ناکامی ومصارف هنگفت مالی و تلفات انسانی  در جنگ افغانستان رییس جمهور امریکا ختم جنگ را در افغانستان اعلان و در آغاز سال 2015 م امریکا طالبان را از لست سیاه‌ بیرون وگفته است که  دیگر طالبان برای آمریکا دشمن نیستند.در حالیکه از ان تاریخ به بعد  جنگ  در نقاط مختلف کشورشدت بیشتر پیدا نموده وبه تازگی ها یکسان سازی ، تروریست های تکفیری چچنی و قفقازی و عرب ، به اسم “داعش واقعیت بیشتری در افغانستان  پیدا میکند ، چون بخشی عمده ای از شبه نظامیانی که امروز پرچم داعش را بلند کردند، همان طالبانی اند که از پاکستان آمده است تا شمال افغانستان را ناامن و بیرق های سفید را به سیاه تبدیل و جنگ را شدت بخشند.

هیچ فرقی بین داعش ,طالبان و القاعده نبوده وصرف  تفاوت، بر سر رهبری است چون خلافت داعش باور دارد که امیر المومنین باید از تبار قریش باشدو ملاعمر وایمن الظواهری  باید از ابوبکر البغدادی تبعیت نمایند.زیرا همان جنایاتی را که طالبان اززمان تاسیس  تاکنون انجام دادند امروز داعش انرا با خشونت بیشتر انجام می دهند. اشکارا است که داعش و طالبان و القاعده را آمریکاییها و عربستان سعودی و پاکستان  ایجاد نمودند و انها می‌ خواهد بنام (داعش) سناریوی جدید را در منطقه راه اندازی نماید ، تا بدین وسیله رقیب‌ های منطقوی خود (روسیه و چین) را نسبت به گسترش نفوذداعش به سوی آسیای میانه ، تحت فشار قرار دهند.داعش یک پروژه استخباراتی وابسته به غرب است که از دیدگاه انها افغانستان در حد یک وزیرستان  دومی و جغرافیای سکونت برای پرش در نظر گرفته شده است.

در سال ۲۰۱۰، میلادی ائتلاف افسران بعثی - نیروهای جهادی و قبایل سنی گروه داعش را ایجاد وابوبکر البغدادی (فارغ‌التحصیل دوره دکترای علوم اسلامی دانشگاه اسلامی بغداد) را به سمت امیر به خلافت گروه موسوم به دولت اسلامی رساندند. که سمیر عبد محمد الخلیفاوی عراقی  با نام مستعار "حاجی بَکر"یکی از،  افسران سرویس اطلاعاتی صدام که چندی قبل کشته شد مدت ها نقش محوری را در پیشرفت گروه اافراطی داعش بازی میکرد و این معمار گروه داعش  میگفت که داعشی ها " ناسیونالیست هستند نه اسلامیست""در نوشته های "حاجی بکر" سخنی از سنت پیامبر اسلام و برپائی یک کشور اسلامی را که  الزامی کند در میان نیست چون اومعتقد بودکه  با اعتقادات مذهبی نمی توان به پیروزی دست یافت ولی میتوان از ایمان دیگران بسود خود بهره برد" رهبران داعش معتقدندکه " تسلط بر توده ها باید در دست نخبگانی اندک شمار متمرکز باشد که به هیچکس پاسخ گو نباشند. اکنون خط جبهه ی مذهبی گروه  داعش از سوریه، عراق و یمن می گذرد، محتمل است که این جبهه درکشورهائی چون عربستان، کویت، بحرین و لبنان را که جمعیتشان مخلوطی از شیعه و سنی است  نیز احتوا نماید.

طبق دکترین غرب که  یوگسلاوی به چندین کشور تجزیه شد اکنون نیز برای تحقق  نقشه خاورمیانه بزرگ، غرب تلاش دارد تا از 5 پنج کشورموجود،14 کشورجداگانه  دارای واحد های کوچک جغرافیائی که مهار آنها آسان باشد بسوی تجزیه ی این کشورها گام بردارند، زیرا پیاده نظام این جنگ گروه داعش  سنی ها هستند، دشمنان آنها که باید نابود شوند شیعیان است.بنا بر این در این جنگ  مذهبی  با تلفات میلیونی آن " از هر طرف که کشته، شودبسود غرب است گروه داعش تمام منطقه و جهان را به هفت ایالت تحت امر خلافت شان تعریف کرده و افغانستان جزء از ایالت خراسان وقاضی سعید نماینده داعش در ایالت خراسان  ورهبر گروه  لشکر طیبه ی پاکستان است. داعش با تصرف سرزمین ها و منابع نفتی روزانه تنها از بابت عایدات نفتی بین دو تا سه میلیون دالر پول بدست می آورد.این گروه در اغازبا حمایت استخباراتی و مالی غرب با بهانه ی که حکومت سوریه را سرنگون نماید، بوجود آمد وباسرعت بخش های از خاک سوریه و عراق را تصرف کرد.

بر بنیاد سیاست های استخبارات  جهانی فعالیت های تخریبی گروه تروریستی داعش درافغانستان بخاطرخراب ساختن اوضاع سیاسی وامنیتی کشور های آسیایی میانه تشدید یافته اند که با دامن زدن اختلافات مذهبی میان  تسنن وتشیع می خواهندافغانستان ، کشور های ایران ، عراق ، سوریه ، لبنان ، پاکستان  را به یک جنگ  تباهکن بکشانند. داعش با حضور فیزیکی در کشور ما، تلاش دارد تا" امارت خراسان بزرگ" را پی ریزی کند که پیوستن شبه نظامیان از کشورهای همجوار با این گروه، جنگ نیابتی را به دنبال خواهد داشت. از اینرو ایجاب می کند ، تا نیرو های امنیتی افغانستان ،  بیشتر از گذشته  از لحاظ تسلیحا تی  و پرسونل  تجهیز وبا استفاده از همه ی امکانات در نابودی گروهک های تروریستی  (داعش) وطالب پیش از ضیاع وقت بشتابند.در غیر ان داعش در شمال افغانستان مسلط خواهند شد.در افغانستان  در حالیکه اسب جهاد از پا افتاده اما شماری از قارون های جهادی با گذشت 23 سال از پیروزی مجاهدین  هر روز، زانوان شان خمیده وافول جهاد را در تمام مسیر زنده گی کنونی مشاهده میکنند.چون آخرین مانور دولتی دیوان سالاران  جهادی حدود شش سال پیش بود که یک گروه شورشی جماعت رزمایش گر را در چمن حضوری کابل چنان شوک دادند که از وزیر تا قوماندان ، پابه گریز افتاده بودند وگویا  که پیام تاریخ را دریافت کرده بودند.

 اما امسال هشت ثور مصادف است با فروافتادن برخی گروه ها از اردوگاه مجاهدان دولتی از قدرت , بسیاری از رهبران به اصطلاح جهادی اکنون برای بقا می جنگند و سران حکومت با بی اعتنایی به دستاوردهای جهاد، بر طبل آثار سوء  جهادمی کوبند. باوجودآنهم نوکیسه های نیکتایی دارجهادی، با تقلید از نسل قدیم،‌ ولسوالی را بر قوم و قوم را بر تمام ارزش های جمعی و کشوری، ترجیح می دهند. اگر این  قدرت مجاهدین حکومتی تداوم یابد  ، در آینده نه چندان دور، در کنار مافیاهای کهنه و پیر قومی وسرمایه دار، مافیاهای نیکتایی دار نوکیسه و دانشگاهی در سیاست بازی های تباری نیز ظهور خواهند کرد.وضعیت فعلی کشور ساخته دست رئیس جمهور کرزی است که  ساختار سیاسی را ، عمدی وبه صورت هدفمند پارچه ساخت. وقتی این تیم جدید حکومت بر سر قدرت آمدند، از درون دوپارچه بودند و درچند ماه گذشته تمام کار کرد دولت جدید پیدا نمودن امکانات پولی وحل اختلافات درونی  شان بوده است.هر دو رهبر حکومت وحدت ملی در گذشته سخن از کاهش ناامنی، مبارزه با فقر، بی سوادی و ایجاد راه های ارتباطی و غیره می گفتند. اما امروز این رهبران حکومت ، چنان درگیر نزاع ها و کشمکش های بی پایان و عنیف قدرت هستند که فراموش کرده اند که قدرت را برای چه می خواستند.

جنگ جاری در افغانستان عوامل عدیده داخلی و خارجی دارد  ولی تشدید جنگ  در قندوز و بدخشان نمایندگی از ان دارد که مخالفان دولت توانسته تا شمال کشور رانا امن سازند.مردم افغانستان باموجودیت حکومت وحدت ملی ، شاهد رخدادهای ناخوشایند از جمله گروگان گیری ۳۱ شهروند هزاره وشهادت مظلومانه ی فرخنده بوده است چون  ازیک سواراده برای پایان بخشیدن به جنگ در سطوح کشوری و جهانی وجود ندارد و از سوس دیگرارجحیت سیاست های زبانی ، تباری ، مذهبی ، تنظیمی و حزبی بر منافع ملی در نظام کنونی برجستگی دارد که اگر  اینگونه ، بازی های سیاسی دولت  بشکل مقطعی تداوم یابد مخالفان مسلح عزم " شان را برای دست یابی به قدرت عملی خواهند کرد. زیراجنگ درشمال شدت گرفته ودر داخل حکومت بین حلقات رقیب در مورد احتمال سقوط قندز یا بخش های مهم بدخشان از سوی مخالفان و مشاجرات غیردوستانه  میان  طرفداران حامد کرزی وهواداران  حکومت جدید  شدت یافته است واز  کسانیکه از خیمه لویه جرگه ، از فتح آسمان و زمین لاف میزدند؛ خبری نیست و مثل یک قطره آب به زمین فرو رفته اند. چنانچه یکی از معلمین سیاست  در رابطه به رهبران  کشور های جهان سوم میگوید:"نخبگان  سیاسی این کشور ها هنوز نتوانسته که منافع ملی کشورش را عزیز تر از هوس قدرت دوست بدارد، چون بالای شهوت قدرت و ثروت بهتر از مردم عادی حاکم شده نمی توانند".

-         بیست و چهارم - ماه–می– سال 2015 میلادی

 


بالا
 
بازگشت