علی رستمی

 

از"الااخوان المسلمین"،الی  خلافت اسلامی"داعش" وبدعت دراسلام!

برا صل جهان بینی مترقی ،اگاه وپیشرو " سیستمهای فکری " ،یا " جریانات فکری"، درمسیر تاریخ با اهداف معین مطابق به شرایط وزمان درفرایند تاریخ بوجود میایند، بنابر عوامل وعلتهای  مختلفی در شرایط  معینی با مضمون ومحتوای تاریخی تکامل ورشد می کنند. این  جریانات فکری بمثابه سایر پدیده های طبیعی واجتماعی ، در روند تاریخ نضج وتحول یافته و دارای ا شکال ومحتوای های جدید بخود میکرد،بعدأ در مسیر تاریخی بسوی زوال میروند،یا مطابق به شرایط تاریخی مضمون واشکال نوینی را اختیار میکند.

 سیر تکامل جنبشها واحزاب سیاسی درجهان بااغازرنسانس  در اروپا،بر بنیاد تفکر ومبانی سیستمهای فکری ونظری بینشوران یونان باستان و متفکرین قرون وسطاشروع شد. که باگذشت زمان از یک شکلی به شکلی دیگری با رویکردهای نوینی نضج یافته  و باعث تغیرو دگرگونی  چهره جهان وپیدایش انسان مدرن کردید.  از انجمله درکشور ما افغانستان گروهای سیاسی از گذشته های دور ،با پیدایش جنبش روشنگری ویا مشروطه خواهان که بوسیله تحصیل اموختگان  ملی ومذهبی  بنیان شده بود،اهسته اهسته نظر به زمان وشرایط اجتماعی واقتصادی رشد نموده وبه کیفتی  نوینی ارتقا وتحول یافتند. تا اینکه در  "دهه دموکراسی" وبعد ازان احزاب نوین ملی ودموکراتیک واسلامی که عده انها خودرا ادامه دهنده راه انان به جامعه معرفی میکردند،  تبارز نمودند.  درقطار این احزاب یکی انهم حزب اسلامی " الاخوان المسلمین"  تحت رهبری استاد برهان الدین ربانی وگلبدین حکمتیار ،زیر شعار  "جوانان مسلمان افغان" تشکیل شده بود،میباشد.که دارای مضمون ومحتوی دینی بر ضد فرهنگ جهان مترقی ،مدرن و دولتهای سکولار درکشور های اسلامی بودند.این حزب ،با شعارهای بنیادگرایی اسلامی میان مردم  واخص میان جوانان کشورفعالیت داشت،و  تبلیغات تخریبی را علیه اهداف  احزاب مترقی ومدرن وشخصیتهای ملی ومترقی پیش میبرد،ازپیوستن انها در سایر احزاب مترقی  به شیوه ها ی گوناگون با خشم وزور  ممانعت میکرد. در این زمینه از هیچگونه اعمال تهدید امیز،بمانند تیزاب باشی بروی زنان ودختران دانش اموز ویاترور شخصیتهای مترقی وملی وسکولار،  برای ایجادفضای ارعاب و ترس دریغ نمی ورزید. رهبران وعده اعضای فعالین این حزب  اکثرآ کسانی بودند که در نهادهای اموزشی کشورهای اسلامی در خارج کشور، بویژه در" الاازهر "مصر تحصیل کرده بودند ،پیوند وتماسهای مستقیم با اعضای حزب " الااخوان المسلمین" مصر داشتند و از انجا  الهام میگرفتند. اعضای این حزب در روند تاریخی درکشورما گروه های تروریستی را بنامهای مجاهد، القاعده، طالب و داعش (دولت عراق وشام) تشکیل داده اند که امروز عملآ درخدمت باداران ،"ابَرثروتمندان جهانی" خویش قرار گرفته واهداف انهارا در کشورهای مختلف جهان تحقق بخشیده وبرای سرنگونی مخالفین خویش از هیچ عمل ای با  شیوه های دردناک  ومدهش ضد انسانی ،اباء نمی ورزند.

 طوریکه از لابلای اسناد وشواهدی تاریخ استنباط میکردد ، پیدایش حزب الاخوان المسلمین ناشی میگردد از مفکوره " امت واحداسلامی" که توسط سید جمال الدین افغان مطرح شده بود. و بوسیله شاکردان و هموندان وی  "عبده و حسن البناء"  درمصر تشکیل و   بنیان گذاری شد:" شیخ محمد عبده (1905ـ 1849)، فعال" پان اسلامیست" مصری وشاگرد اصلی سید جمال الدین (1897ـ 1838)، بیشترین تلاش را برای گسترش نفوذ سید جمال الدین انجام داد. عبده نیز،" محمد رشید رضا"(1935ـ 1865)، هوادار سوری خویشرا که بعدها به مصر رفته بودومجله ای " المنار" را برای نشر نظرات عبده برای تشکیل دولت متحده ای اسلامی منتشر ساخت، پرورش داد. رشید رضا به نوبه ای خود " حسن البناء"(1949ـ 1906) را که بواسطه مجله ای " المنار" با اراء رشیدرضا بود، ترتیب کرد. حسن البناءدر1928 سازمان " الاخوان المسلمین" را بنیاد نهاد. وی شاگردان بسیاری داشت که برجسته ترین شان یکی " سعیدرمضان" سازمانده جهانی " الاخوان المسلمون" بود که دفتر ان درسویس جای داشت، ودیگری " ابوعلی مودودی" بنیانگذار " جماعت اسلامی پاکستان"، نخستین حزب سیاسی اسلامی تخت تآثیر اراء حسن البناء .دیگر جانشینان حسن البناء شعبات دیگری از" االاخوان المسلمون" را دردیگر کشورهای اسلامی اروپا وایالات متحده امریکا برپا کردند. یکی ازانان یک سعودی است که درجنگ مجاهدان افغانستان شرکت داشت واوکسی نیست مکر " محمد اسامه بن الادن" ، که تیره دل ترین مرد این زنحیر بود." 

برعلاوه افرادمتذکره  شخصی دیگری که اندیشه وفعالیت انان بالای او  موثر وتاثیر گذاربود" سید قطب" در مصر میباشد . این شخص با استفاده ازا اندیشه های "مودودی" بنام پدر معنوی احزاب تکفری وجهادی درجهان عرب مشهور بوده که درزمان جمال عبدالناصر اعدام کردید که مبانی نطری وبنیادگرایی واندیشه های تکفیری وجهادی احزاب "سلفیه ووهابیت" امروزی در جهان میباشد.

بادرنظرداشت تحولات فوق درظرف نیم قرن از(1875ـ 1925) چوکات اتحادیه کشورهای اسلامی بواسطه امپراطوری بریتانیا سردست گرفته شد. انگلیسها باپشتبانی این ایده توسط شرق شناس خود " ادواردبراوان" این اتحادیه را بنیان گذاشت. " عبده" با کمک کنسول انگلیس درمصر، "جنبش سلفیه" را که با اساسات صد ر اسلام همخوانی دارد تأسیس کرد.  انگلیسها با کمک عبده برای گسترش جنبش بنیادگرایی اسلامی ،در شبیه جزیره عربستان با حمایت دیگر بنیادگران اسلامی اعراب تحت هدایت" ابن السعود" نخستین دولت بنیادگرایی اسلامی را بوجو اورد.  بعداز سال 1920 به بعد ارتجاع ترین وواپسگرا ترین مذهب بنام " وهابیت" همرا با جنبش " سلفیه" در شکل جدیدی دولت تبارز یافت. بر خلاف این احزاب راستگرای اسلامی، بعد از جنگ دوم جهانی و تشکیل اردوگاهی صلح وسوسیالیزم باهژمونی اتحادشوروی سابق درجهان ،در دهه 60 میلادی جنبش چپ وناسوینالیسم عربی وسوسیالیسم عربی در کشورهای سوریه ، الجزایر ومصر، عراق وفلسطین  فعالیت شان گسترش یافت .کشور های امپریالیستی در راس امریکا برای مقابله علیه این جنبشها عربستان را متحد خود درمنطقه کرد، تااز اینطریق بتواند از بنیادگرایی وهابیت درعرصه سیاست خارجی عربستان استفاده کند. امریکا برای این هدف با ملک مسعود وشاهزاده فیصل درجهت تشکیل اتحادیه اسلامی از شمال افریقا تا پاکستان وافغانستان  پیمان بست  واز ان حمایت کرد. حکومت سعودی برای تحقق این امر درمیان وهابیها و"الاخوان مسلمین" فعالیتهای خودرا پیشبرده تا پشتبانی وکمک انها را دراین عرصه جلب نماید. بر بنیاد این امر بود که  " وحدت جهان مسلمین"در 1962، سازمان کنفرانس اسلامی در 1969و دیگر سازمانها ایجاد کردید. دراصل این رویکرد اولین اقدام درجهت هسته گذاری نخستین جنبش جهانی اسلامی بود. با مرگ جما ل ناصر در دهه 79 درمصر  وروی کارامدن " انوراسادات" درمصر وحمایت اواز اسلام گرایان مرتجع وکودتای ژرنرال ضیاالحق درپاکستان وتشکیل  دولت اسلامی دراین کشور وعروج " حسن الترابی" رهبر " الاخوان المسلمین" در سودان برای کسب قدرت دراین کشور، امریکا متحدین خودرا یافت.  که  از انها بعنوان متحد خویش، درجنگ سردعلیه اتحادشوروی و کشورهای جهان سوم در شرق میانه ،اسیا وشاخ افریقا که دارای منابع سرشار طبیعی هستند ،بمثابه نیروهای ضربتی از ایشان علیه نیروهای مترقی ملی ودموکراتیک دراین مناطق استفاده  نموده وانها را بابهانه به شیوه های مختلفی سرکوب وازبین برده است. در دهه 50 میلادی امریکا برعلاوه اتحادشوروی ، ناسیونالیسم جهان سوم را از جمله در مصر جمال عبدالناصر ومصدق در ایران  را دشمن خود میدانیست. امریکا وبریتانیا برای جلوگیری رشد نفوذ شخصیت محبوب ومردمی ناصر به عنوان رهبر ناسیونالیسم عربی از "الاخوان المسلمین" درمصر علیه ان استفاده کرد، همچنان درایران درجریان کودتای 28مرداد 1332 حمایت مالی امریکا از رهبران " فدائیان اسلام" که گروهی مذهبی افراطی بوداند،علیه مصدق ، بهربرداری نمود.    امریکا وشرکایی غرب اش نه تنها از اسلام به عنوان دین ومذهب منسجم از عقاید سنتی درداخل فرم اندیشوی که میلیونها مسلمان به معتقد وپیروی انست،ابزاری استفاده نمود ؛بلکه اسلام واپسگرا را دراختیار واهداف شوم خویش قرارداد. این تشکلات با استفاده از باورهای مذهبی برخاسته از اسلام به هرنام که تا بحال  بوجود امده است ، با کمکهای مادی ومعنوی امریکا حمایت شده هست. مصداق این ادعای ما پشتبانی  از " الاخوان المسلمین" درمصر انجمن حجتیه در ایران، وهابیون در عربستان سعودی ، مجاهدین و القاعده درافغانستان ، سوریه وغیره واخرین ان" داعش" درشرق میانه وافغانستان میباشد.

 این غایله تا بحال ادامه دارد!  امپریالیزم امریکا با داشتن چنان ذخایر ریزفی برای اهداف جهان گشایی و گسترش  سلطه زر و زور " ابَر ثروتمندان" بعد از سقوط اتحادشوروی زیر نام گسترش" دیموکراسی" به فکری سرنگونی دولتهای مخالف خود درشرق میانه شد.امریکا وشرکایش برای هدف راهبردی خویش برای سرنگونی مخالفین خوددرعراق ولیبی بامداخله نظامی دراین کشورها داخل اقدام شدند؛که بعد ازسرنکون رهبران این کشورها عساکرشان  دوباره بوطن خویش عزیمت نمودند. بعد ازخروج عساکر امریکا از عراق ،امریکا عملأ تسلط خودرا بالای وضع منطقه از دست داد .برای احیای تسلط دوباره بالای وضع در شرق میانه وایجاد کمریند امنیتی برای اسرائیل ، زیر نام  جلوگیری از نفوذ ایران درشرق میانه بالخصوص درعراق فلسطین ،سوریه ،یمن وقطرگروه ای جدیدی  تروریستی داعش(دولت عراق وشام) را زیرنام "خلافت واحد کشورهای اسلامی" به قیادت "ابوبکرالبغدادی"یهودالصل   باکمک اسرائیل ایجادکرده وبه عراق،یمن ،مصر ،سوریه وافغانستان گسیل داشت، که فعالیتهای  این گروه تروریستی دراین اوخر درسمت شمال کشورکه از طریق خاک پاکستان داخل افغانستان  شدند ،گسرش یافته که با عث کشتار ومهاجرت هزارهاتن ازهموطنان ما کردیده است.

  تشکیل این گروه وبالخصوص زیر نام خلافت اسلامی(نوستالوژی خلافت) و عملکردها ی ضد انسانی ان خلاف اصول اسلام ونمایانگر  بدعت دراسلام است ؛همه  حکومتها واداره ها یکه بنام اسلام ، در طول تاریخ بعد از خلفای راشیدن بوجود امده ، متناقض با دین اسلام میباشد. طوریکه پیغمبراسلام  درشبه جزیره عرب  بنام قوم عرب به سمت پیغبمر مبعوث شد ،به خاطر ان نه بود که حکومتداری را برپا نماید؛ بلکه برای هدایت مردم بسوی احکام خدا وپرهیز از شرک وبت پرستی بسوی یکتاپرستی بود. چنانچه این موضوع با روشنی در قران اعظیم والشاأن در ایات "4سوره ابراهیم،47 سورهء یونس، 7سوره ء شوری، 192تا 196 سوره ای شعرا ء"  با صراحت کامل توضیح کردیده است. ازجانب دیگر مسلمانانیکه از قران وایات ان اگاه واعتقاد دارند میدانند که در ایات "41 سورهءالزمر،2 سوره ءهود، 82سورهء نحل،107 سوره انعام"، حضرت محمد به صفت رسول خداوند وظیفه اش "اندرز وبشارت واتمام حجت"بوده است. خداوندگار عالم درانزمان رسول خودرا  برای قصد حکومت کردن وایجاد دین واحدی موظف  نداشته بود، بلکه اگر میداشت تمام مردمان انزمانرا تحت لوای یک دین ویک حکومت میاورد، ودرقران اعظیم الشأن ازان تذکر میداد . بلکه برعکس درایات"99و100 سوره ء یونس، 8سوره فاطر،186سورهءاعراف،31سورء مدثر و31 سوره ء رعد"حکم نموداند که :"هدایت ورهنمایی همه گان برعهده خداوند میباشد". نه مانند علما وروحانیون دروغگو و جعلی مانند رهبر داعش.  خداوند اعظیم الشان درقران خودبه مسلمانان هدایت ورهنمایی کرده است که مسلمانان باید مستقیمآ با خود او راز و نیازکنند . طوریکه در ایه "60 سورهءیونس» فرموده اند:" مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم "و برعلاوه درایه 186 سوره بقره ارشاد فرموده اند« ..وهرگاه بندگان من از تو درباره من پرسیدند، بگو من نزدیکم ودعاکننده را به هنگامیکه مرا بخوانند اجابت می کنم ». از این ایه های مبارکه معلوم میشودکه مشت مفت خوار و دروغگو دغل باز که خودرا درلباس روحانیت و سرکرده اسلام وپیرومرشدجای داده اند،و اقدام به گروه بندی وتشکیل احزاب بنام دین اسلام واعلام جهاد میمایند ،واز این راه  برای خویشتن صدقه ،خیرات ـ ذکات وسایرکمکهای مادی ومعنوی بنام دین ومذهب جمع اوری مینمایند، خلاف احکام قران  شریف میباشد. طوریکه درقران اعظیم الشأن امده است : پرداخت هرگونه صدقه وغیره به افراد وگروه ها لازم وضروری نیست و پرداخت ان هیچ گونه ثوابی را  درقبال نه دارد . چناچه درایه «13 سورهء مجادله، 9سوره ایئ انعام، 47سورهء سباء86 سوره ص » تذکر هست که خداوند مسلمانان را از صدقه وخیرات وغیره حتی به پیغمبر واقاربش معاف کرده است.

 بنابراین مسلمانان جهان شاهد هستند، که چطور این دوکانداران دین بنام صدقه وخیرات و زیر نام خدا  مردم رامبنی برعدم اگاهی  از احکام خداوندی بر اساس احساس وصداقت دینی جیبهای شانرا خالی کرده  و از اینطریق  قصرها وزندگی باشکوه بهشتی برای خودو خانواده ای خویش ساخته اند.  اینها بدعت کار ،شیاطین و منافقین هستند که بنام روحانیت و خلافت اسلامی بادر نطرداشت باورهای مذهبی  سنی وشیعه مانند: داعش ،القاعده و طالب دستشان به خون میلیونها انسان موءمن وبا خدا اغوشته است، جزء فریبکاران وشیادان نیست. !

جولای 2015

رویگردها:

بازی شیطانی ،نوشته: روبرت دریفوس، برگردان فروزنده فرزاد.

برگردان قران شریف بفارسی: از مکارم شیرازی

 

 


بالا
 
بازگشت