استاد صباح

 

آياپوليس ملي ووزارت داخله پاسبان وطن وقانون اند؟؟؟

پيوست به گذ شته

« متن تحلیف فعلي عسکری »

بسم الله الرحمن الرحیم

(( من فرزند وفادار به مردم افغانستان با شمولیتم درصفوف قوای مسلح دولت اسلامی افغانستان بنام خداوند متعال سوگند یاد میکنم که یک افسر ( سرباز ) با دسپلین وفاداربه همه اصول، قوانین و مقررات دولت اسلامی افغانستان عزیز بوده، تمام اوامر وهدایات آمرین و قوماندانان را تحت هر گونه شرایط زمان و مکان  به مقصد دفاع از تمامیت ارضی، استقلال ملی و ارزش انقلاب اسلامی نسبت به هر نوع  منافع  دیگر رجیح داده حتی ازریختاندن خون خویش دراین راه دریغ نمی نمایم.اگربرخلاف این تحلیف یاد شده عمل نمایم، در آن صورت جزای سخت قانونی دولت اسلامی افغانستان بالایم تطبیق گردد.) )

رعايت انصاف وعدالت ميان هم ميهنان نشانه بارزوطن دوستي است.آنكه وطن خودرادوست دارد بداند كه هيچ كشوري بدون رعايت عدالت ومساوات نمي تواندروي آرامش،رفاه،امنيت وخوشبختي راببيند. چنانچه كسي وطن خودرادوست دارد ، اجازه ندهد كشور با بي عدالتي،زورگويي،ستم،ناامني ،ترور،خشونت،هرج ومرج و...اداره شود.

نطق آزاد و بیان آزاد است

روح آزاد و روان آزاد است

همه جا زمزمه ی آزادیست        

پیر آزاد و جوان آزاد است

درهدف گرفتن سینه خلق     

تیرآزاد و کمان آزاد است

از پی ریختن خون  انسان              

تیغ آزاد وسنان آزاد است

اگرنا راضي ازوضع کشور

ناله آزاد وفغان آزاد است

برسرخود بزن ونعره بکش     

دست آزاد ودهان آزاد است.؟؟؟

پیشگیری ازوقوع جرایم وجلوگیری ازفروافتادن افراد درورطه جرم و گناه یکی ازآمال و آرمان‌های تمام جوامع بشری است ورشد روز افزون وپیچیدگی‌های خاص جرایم وپائین‌آمدن سن ارتکاب جرم از عواملی است که بر اهمیت و ضرورت توجه بیشتر به پیشگیری انتظامی می‌افزاید. جرم‌شناسی ناسازگاری افراد دراجتماع را عمل ضد‌اجتماعی وجرم می‌داند. به عقیده جرم‌شناسان هرفعل یا ترک فعلی که برای اکثریت افراد یک جامعه خطرناک باشد باید جرم نامیده شود. درجرم‌شناسی مفهوم جرم ازنظردفاع اجتماعی ازطریق کیفر، اصلاح ودرمان مطرح است. بنابراین مفهوم جرم درجرم‌شناسی فارغ ازبررسی حقوقی و قضایی مربوط به شرایط قانونی پدیده مجرمانه بوده، بیشتراوضاع واحوال فردی واجتماعی قبل ازارتکاب جرم را مورد توجه قرارمی‌دهد.

جرم‌شناسی براساس مشاهدات و تجربیات علمی به دنبال تعیین رفتارهای ضداجتماعی است تا ازاین طریق بتواند حمایت جامعه را امکان‌پذیر كند. درچنين موردي است که ضرورت پوليس درجامعه احساس مي شود وپاسباني ازقانون مطرح ميشود.

واژه پولیس درافکارعمومی همواره به عنوان ضابط قضایی نقش بسته وبا مأموریت کشف جرم همراه بوده و تاکنون، پولیس تنها به عنوان ابزارسیاست‌های دادخواهي- واکنشی- مورد استفاده قرارگرفته است؛ به بیان دیگرنقش پولیس به طورسنتی فقط درچارچوب نظام کیفری تعریف می‌شود. این درحالی است که اصولاً پیدایش نهاد پولیس در جوامع انسانی تنها جهت کشف و سرکوبی جرایم نبوده است بلکه مأموریت نخستین پولیس همانا حفظ نظم و انضباط در سطح جوامع بوده که به تدریج و درگذار زمان این نقش اولیه به دست فراموشی سپرده شده و به نقش‌های کیفری و سرکوبگرانه پلیس بیشتر توجه شده است. پیدایش نهاد پولیس در جوامع آنگلوساکسون روند مذکور را تأیید می‌کند؛ زیرا آنان مزارع خود را دراطراف دهکده‌های خودگردان، که حفظ نظم آنجا را خود برعهده داشتند، ایجاد می‌کردند. این ترتیب غیر رسمی در زمان شاه آلفرد کبیر (هجده چهل ونو- هجده نودونو میلادی)  سازماندهی بهتری پیدا کرد. وی حکم کرد که هرمرد برای برعهده گرفتن حفاظت و نظم «ده خانواده» ثبت نام کند. رسمی که آنرا نظام (عشریه) یا ده یک می‌نامیدند. این نظام تا سال ده شصت شش میلادی کارآیی خوبی داشت. درآن سال ویلیام فاتح که نگران امنیت ملی بود نظام عشریه «حکومت ملی» را به نظامی مشتمل بر پنجاه و پنج منطقه نظامی، هر یک به سرپرستی یک اداره منطقه، تبدیل کرد. درقرن هفدهم، وظایف اجرای قوانین به دو واحد مجزا، نگهبانی روز و شب تقسیم شده بود؛ نگهبانان ازمیان افراد عادی انتخاب می‌شدند و حقوق مي گرفتند. در پایان قرن هجدهم، اغلب افراد متمکن به دیگران پول می‌دادند تا به جای آنها نگهبانی بدهند واین، آغاز کار نیروی پولیس معاش خورودرعمل ریشه حفاظت محيطي بود.

نابراین سیرتحولات پولیس سنتی به خوبی روشن می‌سازد که هدف نخستین ازپیدایش این نهاد، حفظ نظم بوده و افراد آن نیز ازمیان مردم عادی انتخاب می‌شدند؛ البته غیر حرفه‌ای بودن افراد و گسترش جرم در سطح شهرهای لندن و نیویارک باعث ایجاد زمینه‌های پیدایش پولیس مدرن شد.

اداره امور پولیسی به شکل پیشرفته با تشکیل پولیس شهری لندن که سررابرت پیل در سال هجده بيست نو آن را بنیانگذاری کرد، آغاز شد؛ در زمانی که نیروی پولیس در کلان شهرلندن مستقر شده بود، درایالات متحده هنوز هم شیوه حفاظتي شب و روز، مشابه شیوه سابق درانگلستان رایج بود. دردهه نوزده سي چند شهر بزرگ، سیستم‌های نگهبانی روزانه معاش بگیر به وجود آوردند که البته وظایف نخستین آنها، بیشتر شامل کمک و خدمت به افراد جامعه بود مثلاً پولیس درنیویارک میان فقراء، زغال سنگ توزیع می‌کرد، مراقب مردم آسیب‌پذیر بود، مأمورپیگیری مجازات تعلیقی وآزادی شروط بود و به تأسیس زمین‌های بازی کودکان شهرکمک می‌کرد.

پوليس بين المللي -  اینترپل (به انگلیسی: Interpol)، به دری پولیس بین‌المللی، سازمانی بین‌المللی است که برای مبارزه با مجرمان بین‌المللی و برقرار کردن امنیت عمومی کشورهای عضو به وجود آمده است. اینترپل نام کوتاه سازمان بین‌المللی پولیس جنایی (به انگلیسی: International Criminal Police Organization) است که در سال ۱۹۲۳ م در وین پایتخت اتریش ایجاد شد. هدف اصلی این سازمان، همکاری بین پولیس کشورهای عضو و هماهنگ کردن مراجع قضایی این کشورها برای مبارزه با مجرمان و جرم‌های بین‌المللی است ومقر این سازمان اکنون در شهر لیون فرانسه است.

در سال ۱۹۱۴ م آلبرت اول شاهزادهٔ موناکو اجلاسی ترتیب داد که طی آن، سران پلیس، قاضیان و حقوق‌دان‌های ۲۴ کشور در موناکو، طرح تشکیل سازمان بین‌المللی پولیس جنایی را تصویب کردند. اما با شروع جنگ جهانی اول، این طرح متوقف شد. پس از پایان جنگ، درپاییز ۱۹۱۹ م روسای پولیس هفت کشور اتریش، آلمان، فرانسه، دانمارک، مصر، مجارستان و یونان در وین و برای پیگیری مصوبات اجلاس موناکو گرد هم آمدند و سرانجام این سازمان در ۱۹۲۳ م تشکیل و وین به عنوان مرکزاین سازمان تعیین شد. از آن پس تا سال ۱۹۲۸ م پولیس ۳۴ کشور به این سازمان پیوستند با شروع جنگ جهانی دوم، فعالیت‌های این سازمان متوقف شد. پس از جنگ و با افزایش آمار جرم و برهم خوردن نظم کشورها، درسال ۱۹۴۶ م اجلاسی با شرکت ۱۹ کشور در بروکسل، پایتخت بلژیک برگزار شد. در بیست و پنجمین جلسهٔ مجمع عمومی که در وین و در سال ۱۹۵۶ م برگزار شد، اساسنامه و مقررات سازمان پولیس بین‌الملل به تصویب رسید. طبق این اساسنامه، سازمان از هرگونه دخالت در امور سیاسی، مذهبی، نظامی و نژادی منع شده است. مقر سازمان تا ۱۹۸۹ م شهر پاریس بود و پس از آن به شهر لیون فرانسه منتقل شد.  زبان‌های رسمی سازمان، از ابتدا، زبان انگلیسی، زبان فرانسوی و زبان اسپانیولی بوده است. در سال ۱۹۸۹ ، با درخواست کشور کویت، زبان عربی نیز به مجموعه زبان‌های رسمی این سازمان افزوده شد. علت این‌کار، افزایش عضویت کشورهای عربی‌زبان در این سازمان ذکر شده است. این پولیس هم اکنون دارای ۱۸۶ عضو ازکشورهاي دنيا است.

اینترپل دارای شش نهاد است که عبارتند از: مجمع عمومی، کمیتهٔ اجرایی، دفتر مرکزی، دفترهای ملی مرکزی، هستهٔ مشاوران و کمیسیون بررسی دوسيه های اینترپل.عالی‌ترین نهاد اینترپل، مجمع عمومی است. این مجمع هر سال در یکی از کشورهای عضو تشکیل می‌شود. برخی از وظایف این نهاد عبارتند از: اجرای اساسنامه، تصویب برنامه‌های سالانه و یافتن روش‌های مناسب برای رسیدن به اهداف سازمان.

پولیس ملی افغانستان نهاد عمده غرض حفظ امنیت شهرها ولسوالیها و تأمین نظم عامه این کشور بوده همانند دیگر نیروهای پولیس دنیا، مسئولیت فعالیت‌های ضدتروریستی، امور امنیتی، مبارزه با قاچاق , انفاذ قانون، برقراری نظم، تحقیقات جرایم جنایی، امنیت مرزی و کنترول ترافیک را دارند. پولیس ملی تحت رهبری وزارت امور داخله اداره می‌شود. دراداره اشرف غني وزير داخله نورالحق علمي تعين وازمجلس رايي اعتماد بدست آورد. علومي شخصيت برجسته سياسي ونظامي کشوربوده که ازتجارب وکارکردهاي بالاي برخورداراست.  نورالحق علومی، ۶۸ ساله واهل ولایت قندهار است. علومي درقطعات اردواجراي وظيفه نموده و مدت یازده سال را بحیث استاد درکورس عالی افسران کارکرده است ونورالحق علومی ازسال سيزده چهل نوهـ. ش. تا سال سيزده پنجاه يک هـ.ش. غرض تحصیلات عالی نظامی عازم ایالات متحده آمریکا گردید. ازنیمه دوم سال سيزده پنجاه هفت هـ.ش. تا جدی سيزده پنجاه هشت هـ.ش. درمحبس پلچرخی کابل زندانی سیاسی بود. وبعدازرهايي به حیث رئیس ارکان وسرپرست قول اردوی نمبریک مرکزی اجرای خدمت نموده بعدآ بحیث قوماندان قول اردوی نمبردوقندهار تعیین گردید. وی سپس به حیث رئیس تنظیمه زون جنوب ( شامل ولایات قندهار، هلمند، زابل و ارزگان) مقرر شد.

ازسال شصت وپنج هـ.ش. تا شصت شش هـ.ش. غرض تحصیلات ارکان حربی عازم اتحاد جماهیر شوروی سابق گردید ولی نسبت بحرانی شدن وضع امنیتی زون جنوب وتقاضای مکررمردم بعد از ختم تحصیل دوباره عهده دار وظیفه ریاست تنظیمه جنوب شد. چند ماه پیش ازانتقال قدرت به مجاهدین درنیمه دوم سال سيزده هفتاد هـ.ش. ازوظیفه سبکدوش گردیده و متعاقبآ غرض تداوی بخارج اعزام شد. ودو روز قبل ازانتقال قدرت به مجاهدین به افغانستان بازگشت نمود. علومي بعد ازانتقال قدرت به مجاهدین که جنگهای داخلی بین تنظیم ها آغاز گردید، تعداد زیادی انسانهای بیگناه ودو برادرش جنرال عبدالحق علومی وعبدالرشید علومی به شهادت رسیدند.  به نسبت وضع خراب امنیتی عازم اروپا گردید.

نورالحق علومی دودختر و یک پسر دارد. خانواده وی اکنون درکشور هالند زندگی میکند.

علومی ازاعضا برجسته حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود و درآن زمان به عنوان والی ولایت ، ريس تنظيمه ونماينده خاص ريس جمهور کارکرده است. علومی حزب متحد ملی را در سال ۲۰۰۳ تاسیس و درسال ۲۰۰۵ نیز به نمایندگی ازمردم ولایت قندهار به مجلس نمایندگان راه یافت. اودوره پوهنتون را درکابل به پایان رسانده وغرض تحصيلات عالي به آمريکا رفته وارکانحربي راازشوروي بدست آورده است. علومي بیشتر ازده سال درکشور بسربرده و وي ازطریق مبارزات پارلمانی بحیث نماینده مردم قندهار به تنویر اذهان مردم پرداخته ودردورۀ پانزدهم شورای ملی بحیث مسوول کمیسیون دفاعی ولسی جرگه ایفای وظیفه نمودند .

نورالحق علومی پس ازمعرفي دروزارت امورداخله گفت : با درنظر داشت برنامه  های کاری درتمام ولایت ها وشاهراه های کشور مبارزه جدی علیه  اختطاف  ، سرقت و هرگونه رخداد های جنایی صورت گیرد . وزیرداخله همچنان درجلسه مطرح  ساخت به خاطر تامین امنیت بیشتردرولایت ها وشاهراه های کشور ازهرگزینه ای بهره گرفته شود.
اوهمچنان تطبیق یکسان قانون ، ارتقاء ظرفیت مسلکی پولیس ، توجه به زنان پولیس ، حفظ سرحدات کشور ، رعایت  اصل بی طر فی ، تقویه هماهنگی میان نهادهای عدلی وقضایی ، نهاد های امنیتی کشور، مبارزه با مواد مخدر ، توجه مراکز صحی پولیس ، تقویت پولیس محلی  وتوجه بیشتربه تمام قطعات وجزوتام های پولیس را از اولویت های کاری آن وزارت برشمرد.

تشکيلات پوليس :  تشکیلات پولیس ازقدیم الایام وجود داشت وریشه های تاریخی و بین المللی دارد، چنانچه تشکیل پولیس درکشور مصرسابقه چند هزار ساله را نشان میدهد و در دوره های مختلفه و اولیه اسلام بنام العس مفهوم نگهبان، گزمه ومعلومات درزمینه افراد تحت اشتباه را افاده میکرد. در زمان حضرت محمد مصطفی (ص) در راس وظیفه نگهبان شهریکی ازصحابه کرام به نام سعد بن وقاص رابرگزیده بودند و درعهد خلافت حضرت ابوبکر صدیق-  عبدالله ابن مسعود را در راس وظیفه مذکور قرار داده و وظایف امنیتی را به پیش می برد تا اینکه بنا بر تراکم و ازدیاد نفوس در شهرها و ایجاد شهروراه ها، انکشاف علم و تخنیک، تجارت و اقتصاد، توسعه ترافیک و به مرور زمان بروز حوادث و قضایای جرمی که به منظور جلوگیری، وقایه و مجادله با جرایم ناگزیر قوای منظم پولیس تشکیل گردید، که این تشکیلات در سطح کشورهای جهان اغلبا به نام Police یاد گردید و با گذشت زمان کلمه پولیس اصطلاح بین المللی را کمایی نمود. درکشورما کلمه پولیس اولین مرتبه در سال سيزده پانزده- ه ش- به نام تعلیم گاه پولیس یاد گردید و این تعلیم گاه در موقعیت مهتاب قلعه کابل ( نزدیک پل سوخته) تاسیس که از جانب استادان کشور المان مسئولیت پیشبرد تعلیمات آنها بدوش گرفته شده بود و در زمان سلطنت شاه امان الله خان وقبل از آن پولیس را که تشکیل خیلی محدود داشت به نام امنیه یاد میکردند. فارغین این تعلیم گاه بعد از فراگیری مدت نو ماه یا یک سال تعلیمی لقب صوبه دار را گرفته و قوماندانی آن دوران به نام کوتوالی یاد میگردید. کوتوال ها تحت اثر والی قرار داشتند، بالاخره در نتیجه فراغت دوره های متعدد از تعلیمگاه تصمیم برآن شد تا به مقصد سوق و اداره سالم قوا، تشکیلی به نام ریاست امنیه در چوکات وزارت امورداخله منظور گردید که از سال سيزده بيست يک الی سيزده بيست شش- ه ش-  به عین نام باقی مانده بود.

 در سال سيزده بيست شش- ه ش-   ریاست امنیه به نام قوماندانی عمومی پولیس و ژاندارم مسمی گردید که بر اساس آن مسایل وموضوعات امنیت داخلی کشور شامل شهرها و محلات را پولیس و وظایف تامین امنیت سرحدات کشور را ژاندارم به عهده داشت . کلمه پولیس اصطلاح قبول شده و تائید شده بین المللی بوده، افراد شامل تشکیلات پولیس در کشور حامی قانون و محافظ امن و نظم عامه میباشند. قبلا از سيزده بيست شش-  اکثرا افسران واجد شرایط را از حربی شونحی و حربی پوهنتون نیزدرتعلیمگاه های پولیس برای مدتی شامل ومنحیث موظفین پولیس غرض خدمت مردم گماشته می شدند تا بالاخره اکادمی پولیس در ساحه افشارکابل به منظور فراگیری تعلیمات بیشتر و خوبتر پولیس ایجاد گردید. دراکادمی پولیس آن وقت سه نوع تعلیمات مروج بود:
 - تحصیلات سه سال که به سطح لیسانس پولیس فراغت حاصل می نمودند دوهم حارن معادل دوهم برید من اردو.
- تعلیمات سه ساله برای فارغین صنوف نهم معارف که بنام ساتنوال دارای چهار پلیت فارغ می شدند یعنی معاونین.
- فارغین صنوف ششم که ایشان با تعلیم نوماه منحیث دریم ساتنمن به جامعه و خدمت مردم تقدیم گردیده اند. تعلیمات آنها توسط استادان کشور جرمنی و افغانی به پیش پرده می شد.
درسال سيزده پنجاه دو- ه ش - درعهد جمهوری محمد داود خان بعضی ازقوانین و مقررات نافذه در کشور لغو، تعدیل و تنقیض گردید از آنجمله تعلیمات  سه سال پولیس، این سه سال به تعلیمات ذیل تعویض گردید:
فارغین صنوف دوازدهم معارف بعداز گذرانیدن امتحان کانکور، معاینات صعب صحی، اندازه قد و برجستگی اندام، عدم موجودیت و شمولیت در احزاب سیاسی ، عدم موجودیت دوسیه جزایی و داشتن عشق به وطن و صداقت، شرایط شمولیت در اکادمی پولیس بوده، که فارغین بعد از یک دوره تعلیمی به رتبه دریم ساتنمن بکلوریا پاس و بعد از خدمت موعود دوباره شامل صنوف دوم و به همین منوال به صنف سوم و بعد از سپری نمودن امتحانات موفقانه به رتبه دوهم حارن موقف می گرفتند.
فارغین صنوف نهم صرف برای نو ماه تعلیم، فراغت به رتبه دریم ساتنمن را حاصل و بالترتیب در بین هر چهار سال یک رتبه ترفیع به رتبه دوهم، لمری و با سپری نمودن کورس به رتبه سر ساتنمن یا معادل ساتنوال میرسیدند.
البسه یونیفورم پولیس وقت برنگ فولادی تیره و کرتی آن بدون کمربند بود.
جنرالان صرف کلاه و پطلون به رنگ سیاه و کرتی برنگ فولادی را استعمال می نمودند و با فورم و نشان های جداگانه متمایز بودند. پولیس تحت امر قوماندان پولیس و ژاندارم ایفای وظیفه می نمود. بخش ها و صنوف مختلف پولیس عبارت بود از:آمریت های عمومی امنیت، ترافیک، پاسپورت، سرحدی ، پیژنتون، تخنیک، مخابره، محبوسین، حرکات ، جنایی، استخابارات و امثال هم که در آن زمان به تحقق هرم اداری و تشکیلات توجه و اهمیت زیاد قابل بودند.
-
بعد ازهفت ثورسيزده پنجاه هفت- ه ش (نو میزان) نام پولیس به حارندوی تعویض گردید، یک نفر محصل دیپلوم فراغت سه سال تعلیم را حایز میگردید، و به صفت دوهم حارن از اکادمی حارندوی فارغ میگردید و دارای بخش های تعلیمی پولیس امنی، جنایی، سرحدی، ترافیک و پوهنحی سیاسی بود.
نشان ها و فورم بحال خودش، نشان کلان و رنگ البسه متغیر گردید.
 
قوماندانی پولیس و ژاندارم الی شش جدی سيزده پنجاه هشت- مسمی بود ولی بعدا جای آنرا معینیت امور امنیتی گرفت و درسال های شصت نواین پست به معاونیت اول وزارت امور داخله مسمی گردید.
درمیزان سيزده هفتاديک درنخستین دور ج. ا.ا حارندوی جای خود را دو باره دریافت و به پولیس مسمی گردید که در راس تشکیلات آن قوماندانی عمومی پولیس و ژاندارم قرار داشت.
گرچه وزارت امور داخله و پولیس مانند سایر نهاد های دولتی از اثر جنگ ها از هم پاشید ولی بعد از ایجاد دولت موقت آهسته، آهسته با انکه پولیس از بسا مشکلات و چالش های متنوع ضد مسلک که آسیب بزرگ مادی و معنوی بالای اداره پولیس کشور عاید آمد، طرح و اجرای پروسه ریفورم کسیرا جایگاه خود را دریافت و به خدمت حضور یافت ولی قانع کننده و مرفوع کننده کار مسلکی نیست.
تشکیلات بازهم به مانند گذشته یک مدتی بنام قوماندانی پولیس و ژاندارم و بعد از آن معاونیت اول و متعاقبا در سال هشتادهشت به معینیت امورامنیتی مسمی گردید که بخشی از اجرا کننده گان و نافذین قانون و تامین کننده امن و نظم و محافظت عامه را در تشکیل دارد.  وزارت امور داخله در سال هشتادهشت دارای چهار معین در بخش های امنیتی ، اداری و تامینات مبارزه با مواد مخدر و معینیت پالیسی و استراتیژی می باشد که هر یک وظایف جداگانه کاری و مسلکی خویش را با داشتن ریاست های متعدد ایفا می نمایند. با توجه و رهنمایی داهیانه رهبری وزارت امور داخله همکاری های جامعه بین المللی وحمایت دولت جمهوری اسلامی افغانستان به یاری خداوند ج شاهد پیشرفت  ها و توسعه از کمیت و کیفیت و ارتقای ظرفیت های مسلکی و خدمتگذاری سالم برای مردم و کشور عزیز ما خواهد بود.

درطول يک دهه ازسال ( ۱۳۷۱ ) الي اواخر ( ۱۳۸۰ ) هجري شمسي فعاليت قواي پوليس ومنجمله اکادمي پوليس به رکود مواجه گرديد . بعد ازبه ميان آمدن ادارۀ مؤقت ، بعداً دولت انتقالي اسلامي و متعاقباً جمهوري اسلامي بالاثر توجه جامعـۀ جهاني به کشورما ، پوليس نيز از لحاظ کمي و کيفي رشـد نموده ، به شمول ( ۱۸۰۰۰ ) نفر پوليس سرحدي تشکيل پوليس درسال ( ۱۳۸۷ ) هجري شمسي به ( ۸۲۰۰۰ ) نفر رسيد .

قابل ذکر است که به منظور تعلم وتربيۀ هرچه بهتر پرسونل پوليس اعم از سربازان ، ساتنمنان و افسران در مرکز ( کابل ) و زون هاي هفتگانه ( ولايات بلخ ، کندز ، هرات ، کندهار ، گرديز ، باميان ، ننگرهار ، لغمان و ولسوالي ادرسکن ) مراکز تعليمي پوليس ملي ايجاد گرديد .به منظور تربيه و اکمال ساتنمنان به کمک کشورآلمان در شهر مزارشريف اکادمي پوليس تأسيس و بتاريخ ( ۲۳/ ۷ /۱۳۸۷) هجري شمسي رسمأ افتتاح گرديد .

سيستم تحصيلات عالي مسلكي دراكادمي پوليس طي سالهاي ( ۱۳۸۲ ) و ( ۱۳۸۳) هجري شمسي به ميعاد پنج ساله كه شامل سه سال دروس نظري و دوسال پركتيك بود تنظيم گرديد . بعد از گذشت سه سال به اساس فرمان مؤرخ رياست جمهوري دوباره به سيستم سه ساله ( کميساري ) تبديل شد .

رتبه های پولیس ملی افغانستان:
 
دریم ساتنمن
 
دوهم ساتنمن
 
لمری ساتنمن
 
دوهم سارن(حارن)
دوهم سارن (حارن)
لمری سارن(حارن)
 
حارمن ( البته همان ح سه نقطه پشتو)
سمونیار
سمونمل
سمونوال
 
مل پاسوال
 
پاسوال
 
لوی پاسوال
 
سترپاسوال
مارشال.

همچنان درين اواخروزارت امورداخله ازافزايش تلفات پوليس ملى شکايت دارند که در جريان سال روان، ١٨٠٠ تن از منسوبين پوليس ملى و ٤٦٠٠ مخالف مسلح کشته شده اند. اين عده پوليس و مخالفان مسلح، در رويدادهاى مختلف درسراسر کشور، جان شانرا از دست داده اند. سخنگوى وزارت داخله گفت که گراف تلفات منسوبين پوليس نسبت به سال گذشته، ١٥ درصد بلند رفته است. در رويدادهاى امنيتى امسال، سه هزارتن از منسوبين پوليس ملى نيز جراحت برداشته است.درجريان عملياتهاى مشترک و مستقل پوليس ملى، درسال روان ٤٦٠٠ مخالف مسلح نيز به قتل رسيده، ٩٨٠ تن مجروح گرديده و ٦٧٠٠ تن ديگر بازداشت شده که اين تلفات و جراحات، افزايش ٢١درصدى را نسبت به سال گذشته نشان ميدهد.درسال روان مخالفان مسلح دولت بيش از ٦٣٠٠ حمله را به سطح کشور انجام داده، که بيشترين آن حملات انتحارى وبمب هاى کنار جاده بوده که اين حملات، نسبت به سال گذشته ١٣ درصد افزايش داشته است. ٤٠ تن از افراد انتحارى درسال روان بازداشت گرديده؛ اما شمار ديگر آنان توانستند که دست به حملات انتحارى بزنند.در جملۀ قربانيان اين رويدادها افراد ملکى نيز شامل بوده؛ بايد ازقربانى هاى پوليس ملى قدردانى شود؛ بخاطريکه در برابر بدترين نوع تروريزم و انتحارى ها که در بيرون ازافغانستان شستشوى مغزى شده، جان هاى شان را از دست داده اند. درسال روان، بيش از ١٢ هزارواقعۀ جنايى درمرکز و ولايات نيز به وقوع پيوسته که شامل قتل، مجروحيت، سرقت، اختطاف، رشوت، فريبکارى، مفاسداخلاقى، قاچاق اموال، تقلب و جعل و حوادث ترافيکى بوده و بيش از ١٠ هزار آن از سوى پوليس کشف گرديده است.

در جريان سال روان در راستاى مبارزه با موادمخدر ٦٥ تُن موادمخدر و کيمياوى و بيش از ٤٨هزارليتر مشروبات الکولى ازسوى پوليس مبارزه با موادمخدر نيز کشف وضبط گرديده است.دراين عمليات ها ٩٦ دستگاه توليد موادمخدر تخريب شده، ٢٦٠٠ تن در ارتباط به قاچاق موادمخدر بازداشت گرديده و ٦٠٠ تن آنها بعداز اثبات جرم محکوم به حبس شده اند. تعداد پوليس ملى درسال جارى، به کميتى که براساس پاليسى و استراتيژى وزارت امور داخله ترتيب شده بود، به ١٥٧ هزارتن رسيده است؛ پوليس ملى از لحاظ کميت درسطح بالاقرار داشته و بيشترين توجه روى کيفيت آن متمرکز ميباشد. تمام تعهداتى که ازسوى کشورها درقبال پوليس ملى صورت گرفته، بايد عملى شود، ما خواهان عملى شدن به وقت تمام تعهدات جامعه جهانى درخصوص تجهيز و آموزش پوليس ملى هستيم.درسال روان، تلاش شده تا ظرفيت محاربوى و ضربتى پوليس به منظور دفع و خنثى ساختن حملات مخالفان بلند برود.

فعلاً واحدهاى ويژۀ واکنش سريع پوليس در ٢٥ ولايت وجود دارد و پوليس نظم عامه، سرحدى و قطعات خاص پوليس ملى نيز از جملۀ دستاوردهاى آنان است.درسال روان استراتيژى ١٠ سالۀ پوليس ملى، تدوين گرديده که قراراست ازسال ١٣٩٢ شروع و در سال ١٤٠٢ عملى شود.براساس اين استراتيژى، پوليس ازحالت نظامى خارج شده و به حيث پوليس مردمى، در راستاى تنفيذ قانون و مبارزه با جرايم جنايى سازمان يافته مبدل خواهد شد.

نورالحق علومی، وزیر امور داخله‌ی گفته است موجودیت فساد دردستگاه دولت نسبت به طالبان خطرآفرین است.  تلاش‌ها برای شفاف‌سازی، ایجاد ظرفیت و مسلکی سازی پولیس از هر زمان دیگری شدت یافته است. صلح به هیچ صورتی با استفاده از توپ و تانک تامین نخواهد شد. علومی موجودیت فساد را در نهادهای دولتی جدی‌تر از تهدید طالبان دانست. آوردن صلح در کنار امنیت نیز یکی از خواست‌های مردم در این نشست دانسته شده است.

وزارت داخله مطمين است تا ده سال آینده پولیس ملی یک نهاد واحد، مدنی، مسلکی، توانمند، صادق، بیطرف، خدمتگذار و مورد اعتماد  مردم و جامعه خواهد بود که مسئولیت اصلی آن تنفیذ و حاکمیت قانون، تأمین امن و نظم عامه، کشف و مبارزه با جرایم، کنترول سرحدات، دفاع از حقوق ، دارایی و آزادی های  ساکنین افغانستان در مطابقت با قوانین نافذۀ کشورو بدور از هرنوع تبعیض قومی، زبانی، جنسیتی و عقیدتی بوده و با رعایت و تحقق اصول و اهداف برنامه صلح و تطبیق پلان عملی برنامه صلح و استقرار مجدد منحیث نتایج حاصله از قطعنامه جرگه مشورتی صلح دوازده الی چهارده جوزا سيزده هشتانو, ایجاد یک جامعه قانونمند زمینه ها را برای ثبات، صلح پایدار و انکشاف اقتصادی - اجتماعی افغانستان فراهم نماید. پولیس ملی افغانستان یک نیروی واحد و انعطاف پذیر خواهد بود تا منسوبین آن بتوانند مطابق نیازهای مردم افغانستان در صنوف مختلف ساختار تشکیلاتی آن ایفای وظیفه نموده و بااستفاده از شیوه های پولیس مدنی خدمات مورد نیاز را به مردم افغانستان عرضه نموده و اعتماد آنها را کسب نمایند.
هدف از تدوین این دیدگاه ده ساله برای پولیس ملی افغانستان اینست تا اهداف استراتیژیک و درازمدت وزارت امور داخله را در قبال انکشاف متداوم پولیس ملی، ساختارهای که جوابگوی نیازمندی های انجام وظایف، مسئولیت ها و وضعیت که پولیس ملی افغانستان باید بعد ازده سال درآن قرارداشته باشد مشخص گردد، تا ازیک طرف مسئولین و منسوبین پولیس و وزارت امور داخله براساس آن اهداف و پلان های سطح استراتیژیک، عملیاتی و تکتیکی خویش را تدوین و برای رسیدن به آن تلاش نمایند، و از سوی دیگر برای مردم افغانستان تصویر روشن از آینده پولیس ملی ارایه گردد. این دیدگاه توسط پلان های دوسالۀ پولیس که جزئیات استراتیژی و برنامه ها برای رسیدن به این دیدگاه را در برمیگیرد، حمایت خواهد شد تا از رسیدن به این دیدگاه طی مدت پیش بینی شده اطمینان حاصل گردد.
تغییرات ساختاری ضروری در وزارت امور داخله با در نظر داشت شرایط امنیتی صرف در مطابقت با این دیدگاه وبرای تحقق آن صورت خواهد گرفت.
درتدوین این دیدگاه از اسناد تقنینی ورهبری کننده سطح ملی چون قانون اساسی افغانستان، استراتیژی انکشاف ملی،  مسوده پالیسی امنیت ملی و استراتیژی مشترک امنیتی بین الوزارتی نیروهای امنیتی، قانون پولیس، قانون اجراآت جزائی موقت برای محاکم، اولویت های وزیر امور داخله ونظریات تخصصی گروپ های کاری استفاده شده و این سند با در نظرداشت منافع علیای کشور، نیاز های امنیتی موجود و آیندۀ کشور، حکومتداری خوب و خواست های مشروع مردم افغانستان انکشاف داده شده است.

هدف از خدمات پولیس مدنی که در اجلاس شیکاگو مورد توافق قرار گرفت فعالیت های سنتی پولیس است که برای تنفیذ و حاکمیت قانون، تأمین نظم و امن عامه  و امنیت کشور انجام داده می شود که مطابق قانون پولیس ملی افغانستان، صورت میگیرد و افرادی که این وظایف را انجام می دهند ممکن دارای یونیفورم پولیس و یاهم مطابق مقررات و خصوصیات وظیفوی بعضی بخش های پولیس دارای لباس ملکی باشند.
طی یک دهه گذشته از نیروی پولیس به طور فزاینده ئی برای جنگ با شورشیان استفاده شده است که این امر مسؤلیت ها و وظایف پولیس را مبهم ساخته است. اکنون دیدگاه وزارت داخله این است تا در ده سال آینده  پولیس بتواند دوباره به اجرای وظایف اصلی و سنتی اش مطابق قانون برگردد. زمانی که پولیس فعالیت های خود در جهت تنفیذ و حاکمیت قانون، تامین نظم و امن عامه را در همکاری نزدیک با مردم و دیگر نهادهای اجتماعی و مدنی غرض بهبود اوضاع امنیتی و خدمت به مردم انجام می دهند، در حقیقت از شیوه های پولیس مردمی استفاده نموده اند. پولیس مردمی کدام صنف یا کتگوری جداگانه ئی پولیس نبوده بلکه اعضای همه کتگوری های پولیس بایست شیوه های کاری پولیس مردمی را فرا گیرند که عبارت از ایجاد رابطه دوستانه مستمر و همکاری ها با مردم غرض کسب اعتماد و حمایت مردم میباشد.  در محورمفهوم استرتیژیک پولیس مردمی این اصل قرار دارد: دردولت جمهوری اسلامی افغانستان به اساس ماده (چهار) قانون اساسی  حاکمیت ملی به ملت تعلق دارد پولیس باید خدمتگار مردم باشد. با ارایه خدمات ملکی توسط پولیس مردمی، پولیس اعتماد و حمایت مردم را جلب و کسب مینمایند و این کلید موفقیت پولیس در انجام وظایف شان میباشد، زیرا مردم بهترین منبع اطلاعات و معلومات در مورد جنایتکاران ، شورشیان و تروریستان میباشند. به همین  دلیل، روش پولیس مردمی در تمام جهان برای انجام وظایف پولیس ارجحیت دارد.
روابط با مردم، پولیس از بین مردم برخواسته وباید در خدمت  مردم باشد:

طی ده سال آینده، پولیس ملی افغانستان یک نهاد مدنی و مردمی خواهد بود که با استفاده از میکانیزم های رسمی و غیر رسمی با مردم افغانستان روابط محکم داشته و مطابق نیاز های مشروع شان به آنان خدمت خواهد نمود.
با کسب اعتماد واحترام مردم،  پولیس ملی حمایت و کمک های شان را باخود خواهد داشت و مردم با ارایه معلومات،  کمک به تنفیذ و حاکمیت قانون، تأمین نظم و امن عامه و مبارزه با جرایم پولیس را مساعدت خواهند نمود.
پولیس ملی در سطح مرکز و ولایات با تدویر جلسات شورا های مشورتی بطور منظم و دوامدار با مردم ، جامعه مدنی، نهاد های حقوق بشری، علمای دینی، بزرگان و متنفذین محل، نظریات، پیشنهادات  و انتقادات آنها را در مورد عملکرد پولیس استماع و از نظریات، پیشنهادات و مشوره های شان برای بهبود وضعیت و مؤثریت فعالیت های پولیس استفاده خواهد نمود. پولیس ملی از قوانین وکنوانسیون های ملی و بین المللی حقوق بشری (به شمول رعایت جندر و حقوق اطفال) که افغانستان به آنها ملحق شده پیروی نموده و خدمات را برای مردم افغانستان بدون هرنوع تبعیض قومی، زبانی، جنسیتی، نژادی وعقیدتی ارایه خواهد نمود.
پولیس ملی افغانستان در میان  مردم و جامعه حضور ملموس و محسوس داشته و برای آنان قابل دسترس بوده، و با استفاده از میکانیزم های مستقل سمع شکایات در مقابل مردم حسابده خواهد بود.
با تدویر کمپاین ها و برنامه های آگاهی عامه، پولیس ملی افغانستان مردم را در مورد نقش، مکلفیت ها و راه های همکاری با پولیس ملی شان آگاه خواهد ساخت.

پولیس ملی مدافع حقوق بشری و آزادی های شهروندان افغان در مطابقت با قانون اساسی، سایر قوانین نافذه کشور و کنوانسیون های بین المللی که افغانستان به آنها ملحق شده، خواهد بود.
درمرکز و ولایات بخش های برای سمع شکایات از عملکرد پولیس و اتهامات بدرفتاری و نقض حقوق بشر توسط پولیس وجود خواهد داشت که تحت اثر ریاست عمومی تفتیش فعالیت خواهند نمود.
 
پولیس ملی افغانستان عاری از فساد بوده ،ازهر نوع فساد جلوگیری و با آن به طور محسوس ، مؤثر و قابل مشاهده مبارزه خواهد نمود.
وزارت امور داخله دارای سیستم ها، میکانیزم ها،پالیسی ها ، مقررات وطرزالعملهای مؤثرخواهد بود تا با فساد مبارزه جدی نموده، مسئولین مفسد را تحت تعقیب عدلی قرار داده و از وقوع فساد جلوگیری نماید.
برای مبارزه مؤثر و جدی تر با فساد ، صلاحیت ریاست عمومی تفتیش داخلی افزایش خواهد یافت.
وزارت امور داخله میکانیزم های حسابدهی خودرا تقویت بخشیده و به اصول چارچوب حسابدهی دو جانبه توکیو متعهد خواهد بود . شفافیت، حسابدهی و مسئولیت:-
الف. شفافیت: شفافیت که تأکید بر اجرای قوانین و مقررات دارد، ابزاری برای تسهیل پروسه ارزیابی عملکرد پولیس بوده به مفهوم باز بودن( یعنی میزان نظارت و ارزیابی اعمال پولیس توسط شهروندان)، گشوده گی و آشکار بودن اداره و نهاد پولیس به روی مردم، اجراآت صادقانه و دسترس بودن آسان پولیس به مردم، عدم ممانعت عمدی از دسترسی و عدم ارایه نا درست اطلاعات که برای ارزیابی عملکرد پولیس مفید است میباشد.
موارد ذیل مبین شفافیت است:
وضوح کامل نقش ها و مسئولیت های پولیس.
دسترسی عام به اطلاعات مربوط به فعالیت های پولیس.
آشکار بودن تخصیص ، اجرای بودیجه و اطلاع رسانی.
سالم سازی محیط فعالیت از طریق تنظیم قوانین،  طرزالعمل ها، تعدیلات و اصلاح مقررات.
افزایش کار ایی کارمندان بخش های حمایوی.

رعایت موازین اخلاقی رفتار.
رعایت مقررات مالی.
ب. پاسخگوئی: یعنی جوابگوئی در برابر یک شخص بخاطرعملکرد مورد انتظار بوده، به عنوان یک وسیله قدرتمند در تحمیل کنترول میباشد. همه اعضای پولیس در برابر اختیارات قانونی و وظایف محوله باید جوابگو باشند، سرزنش و ستایش ناشی از اخذ یک تصمیم یا اجرای یک اقدام را بپذیرند.

دسترسی آسان، جوابگوی سریع یعنی دریافت پاسخ طور مستقیم، رفع نیازمندی های امنیتی افراد.
دسترسی بدون درد سر یعنی رسیده گی به شکایات بدون زحمت باشد.
کارکنان با اختیار عمل یعنی داشتن اختیار و صلاحیت حل مشکل مردم.
اجراآت منصفانه و بیطرف یعنی رسیده گی به شکایات بدون اعمال نظر شخصی و طرف قرار گرفتن و کارمند خوب بودن. پاسخگوی طور فردی دربرابر مقامات مافوق.
کارکنان سمع شکایات دارای آموزش های ارتباطات انسانی و حرفوی باشند.
رعایت اخلاق وظیفوی، صداقت و احترام...

- ادامه دارد...

 


بالا
 
بازگشت