محمد الله وطندوست

 

نکاتی چند از یادداشت های روزانه


14/7/2015

وخامت وضع امنیتی و جنجال طالب و داعش

در این اواخر در حالیکه مذاکره با طالبان آغاز شده , وضع امنیتی فوق العاده وخیم گردیده نیرو های هراس افگن بنام طالب و داعش ,این نیرو ها ی قرون وسطائی با حملات وحشیانه ساحه فعالیت خود را گسترش بخشیده اند. اگر در سال های گذشته عمدتا ولایات هلمند و قندهار مر کز فعالیت طالبان بود امروز ولایات بدخشان, قندوز, بغلان, فاریاب, سرپل , بادغیس, ننگرهار, غزنی, میدان وردک, خوست و عده یی ولایات دیگر به جولانگاه هراس افگنان مبدل گردیده گراف نابودی مردم بی دفاع افغانستان روز تا روز قوس صعودی را می پیماید. اگر از حوادث جلریز, قندوز, بدخشان بگذریم که باعث قتل عده زیادی از بهترین فرزندان وطن گردید, در این روز ها فعالیت وحشیانه طالبان در ولسوالی های المار, قیصار , شرین تگاب و جمعه بازار فاریاب توجه رسانه ها را بخود جلب نموده نیروهای محلی امنیتی با و جود مقاومت قهرمانانه, از فقدان امکانات جنگی و عدم توجه دولت مرکزی شاکی اند.
توجه کنید در مدت کمتر از یک هفته بنابر بی توجهی ارگان های مسوول در حدود صد قریه و ده ها پسته امنیتی دراین مناطق بدست طالبان افتیده و آنان با سلاح ثقیل وسبک بصورت جبهوی به عملیات نظامی می پردازند. جالب است که در دور ترین نقطه شمالی کشور طالبان سلاح کافی به اختیار دارند و از جانب استخبارات پاکستان مستقیما معاونت وکمک می شوند اما سربازان ما با موجودیت این همه تشکیلات عریض و طویل نظامی وملکی دولتی از کمبود سلاح می نالند.
آیا شدت نا امنی در کشور و مداخله مستقیم نظامیان پاکستانی در جنگ های فاریاب نشان دهنده نیت سوء و اهداف شوم پاکستان در قبال کشور ما محسوب شده نمی تواند؟
چگونه می توان به وعده پاکستان در تامین صلح باور مند بود در حالیکه در دورترین نقطه کشور طالبان را تحهیز و تسلیح می کندوآنا
ن را به فعالیت های مسلحانه وامیدارد؟
معلوم است که پاکستان در وخامت وضع کشور نقش و عمده مهم دارد و می خواهد با بزرگ نمائی طالبان امیتازات معینی را در میز مذاکره بدست آورد و نقش طالبان را در آینده سیاسی افغانستان بر جسته سازد. قابل یادآوریست که طالبان نه تنها در فاریاب بلکه در تخار قندوز و بغلان نیز به شدت علیه نیرو های دولتی می جنگند وبا عملیات انتحاری و انفجاری هر روز فاجعه می آفرینند. چنانکه در ولایت خوست در یک حمله انتحاری بیست و هفت هموطن ما را به قتل رساندند و ده ها تن دیگر را زخمی ساختند. حمله در مسجد جامع پلخمری که منجر به زخمی شدن عده زیادی از مظلوم ترین هموطنان گردید یکی دیگر از حملات غیر انسانی این مزدوران بیگانه را ثبت کارنامه های ننگین آنان کرد.
مسئله دیگری که به وخامت وضع امنیتی منجر گردیده برخورد میان طالبان و داعش در بعضی نقاط کشور محصوصا در ننگر هار است. با مداخله نیرو های هوائی امریکا عده ی از نیرو های داعش به شمول حافظ سعید امیر نامنهاد خراسان, معاونش گل زمان و چند عنصر دیگر اخیرا نابود گردیده این نیرو های هراس افگن به کوه ها متواری شده اند,با آنهم در شش ولسوالی ننگرهار همین اکنون هراس افگنان طالبی و داعشی زنده گی صلح آمیز مردمان را بر هم زده اند.
وضع موجود نشان دهنده انست که پاکستان خواهان نا آرامی و وخامت اوضاع در افغانستان بوده به نیرو های دست آموز خود دستور داده است که برای کسب امتیاز در میز مذاکره بایست به وحشت ودهشت خود بیافزایند و به نا آرامی ها و کشتار های وحشیانه به شدت ادامه دهند تا دولت افغانستان به خواست های آن کشور گردن نهد و اهداف پاکستان در کشور ما بر آورده گردد. از جانبی نیرو ها تازه نفس و جوان طالب را با تغیر رنگ بیرق بنام داعش تجدید سارمان می دهد و آتش جنگ را هچنان شعله ور نگه می دارد.
در چنین حالت نیرو های صلح خواه و آزادی دوست کشور, رهبران مردمی, متنفذین ملی ومحلی, روحانیون روشنضمیر و روشنفکران رسالتمند, بایست در یک جبهه واحد علیه اهداف شوم پاکستان و اجیران آنان بنام طالب یا داعش قاطعانه ایستاده گی نموده نگذارند دستاورد های ولو ناقص و نیم بند سیزده سال اخیر از جانب زمامداران و دولتمردان بی کفایت مورد معامله قرار گیرد. 
نیرو های مسلح کشور اعم از اردو, پولیس ,منسوبین امنیت ملی و نیرو های مردمی با قاطعیت علیه حملات دهشت افگنان مقاومت نموده نگذارند تا سنگر های آنان با تو طئه ودسیسه بدست دشمن بافتد. نقش وکلای پارلمان , قوماندان محلی و روشنفکران مردمی در امر بسیج مردم علیه هراس افگنان خیلی با ارزش بوده, بایست در صف واحد در دفاع از صلح ,امنیت و قطع جنگ و هراس افگنی مبارزه سرنوشت ساز را آغاز نمایند.

 

16/7/72015

مذاکره با طالبان یا با پاکستان؟

بعد از مدت ها گفتگو و دید وبازدید ها با مقامات پاکستانی, بالاخره مذاکره مستقیم بین نماینده گان دولت افغانستان و نماینده گان طالبان به وساطت پاکستان در گوشه ئی ازاین کشور آغاز شد. ریاست نماینده گان دولت را حکمت خلیل کرزی معین وزارت خارجه و ریاست هیئت طالبان را ملا عباس وزیر صحت طالبان بعهده داشت. اینکه در این مذاکرات روی کدام مسایل صحبت صورت گرفته و پیشنهاد های مشخص طرفین مذاکره چه بوده هنوز رسانه ئی نشده اما مسئله آتش بس که دولت افغانستان خواهان آن بود از جانب طالبان پذیرفته نشده و دور بعدی مذاکرات طبق اظهار هیئت دولتی بعد از ماه رمضان برگذار می گردد.

اینکه بعد از تلاش های چندین ساله مذاکره با طالبان آغاز شده پدیده ایست که هیچ باشنده کشور نمی تواند از کنار آن بی تفاوت بگذرد. اما مسئله اساسی اینست که آیا همه افغان ها در مورد این مذاکرات نظر همگون دارند؟

آیا آجندای مذاکره قبلا تنظیم ونظر کتگوری های مختلف مردم گرفته شده است؟

در صورتیکه طالبان علاقمند مذاکرات باشند چرا حملات خود را در سراسر کشور گسترش داده هزمان با آغاز مذاکرات به کشتار وحشیانه مردم بی دفاع شدت بخشیده اند؟

چرا ابتدائی ترین خواست وتقاضای دولت که همانا آتش بس موقتی است مورد پذیرش طالبان قرار نگرفته است؟

آیا هیئت مذاکره کننده طالبان صلاحیت کافی از جانب رهبری طالبان را دارند؟

نقش پاکستان در این میان چیست؟ در میز مذاکره آیا پاکستانی هم حضور دارند یا خیر؟

این گونه سوال هابسیار زیاد اند که تا هنوز از جانب دولت افغانستان جواب داده نشده و مردم در روشنی کامل قرار نداند.

 بادر نظر داشت سیاست استرتیژیک پاکستان و عملکرد های دستگاه استخبارات آن کشور می توان ابراز داشت که پاکستان قطعه طالبان را که از دو دهه بدین طرف بدست دارد  بهیچ وجهه به ساده گی به زمین نمی گذارد.

طالبان نیروئیست که از جانب پاکستان بکمک امریکا, انگلیس و حمایت مالی عربستان ودیگر کشور های عربی ایجاد شده و نقش خود را منحیث وسیله نفوذ پاکستان در کشور وتامین کننده منافع سرمایه جهانی موفقانه ادا نموده است. با آنکه ائتلاف بین المللی به سردمداری ایلات متحده امریکا بعد از یازده سپتمبر با شعار نابودی تروریزم به افغانستان پا گذاشتند و نا بودی القاعده و طالبان هدف اصلی آنان را تشکیل می داد,اما در عمل دیده شد که بعد از سیزده سال مبارزه نیرو های بین المللی علیه تروریزم و با وجود مصرف ده ها ملیارد دالر, نه تنها تروریزم نابود نگردید بلکه این نیرو روز تا روز تقویت گردید وامروز قادر است در سراسر کشور نه تنها بصورت پارتیزانی و چریکی بلکه بصورت جبهه ئی به جنگ مبادرت ورزدو موفقیت هائی را بدست آورد . از جانبی آغاز مذاکره به ابتکار پاکستان و در خاک پاکستان بوضاحت نشان می دهد که طالبان نیروی مستقل وجدا از پاکستان نبوده واصولا داشتن اهداف مستقل از جانب طالبان متصور نیست. این نیروی قرون وسطائی چنانکه دو دهه قبل بکمک آی اس آی در افغانستان حکومت وحشت ودهشت را بر قرار نموده این کشور را به زندان باشنده گان آن تبدیل نموده بود ,باز هم در فکر ایجاد امارت اسلامی و تطبیق شریعت خود ساخته به مردم افغانستان است.

باید به رهبران حکومت وحدت ملی متذکر شد که صلح با طالبان به هر قیمت ممکنه نه عملی است ونه پذیرفتنی. مردم ما تجربه جاکمیت طالبان را بخوبی بیاد دارند و هیچگاه حاضر نیستند تحت شرایط قرون وسطائی که طالبان خواهان آن اند, زنده گی نمایند.بایست در مذاکره با طالبان سرنوشت دموکراسی نو پا ,آزادی های مدنی, تعلیم وتربیت فرزندان وطن و مخصوصا حقوق زنان که نیمی از پیکر جامعه را تشکیل می دهند ,جدا مورد توجه قرار گیرد و بهیچ وجه نباید با ارزش ها و دستاورد های به دست آمده در سیزده سال اخیر معامله صورت گیرد .

 در صورتیکه طالبان منحیث شهروندان عادی کشور به پروسه صلح بپیوندند و سلاح بر زمین بگذارند و قادر باشندکه یوغ اسارت وغلامی پاکستان را از شانه های شان به زمین بگذارند, مسلما در این کشور حق زنده گی و فعالیت صلح امیز را خواهند داشت  و همچون سایر شهر وندان ا زهمه حقوق وامتیازات در صورتیکه به جنایت دست نیازیده باشند, بر خوردار خواهد بود . در غیر آن اگر صلح با طالبان به قیمت نقض ارزش ها ودستاورد ها ی بدست آمده مطمع نظر باشد ,هیچ شهر وند کشور با آن توافق نخواهند کرد و مذاکره کنندگان دولتی بجای تامین صلح به جنگ وخشونت بیشتر زمینه را مساعد خواهند نمود و در پیشگاه مردم وتاریخ روسیاهی وبد نامی را نصیب خواهند شد.

لهذا لازم است با گام های سنجیده شده, دقیق و مورد توافق مردم افغانستان ,با حفظ ارزش ها, دستاوردها و حقوق مطروحه در قانون اساسی ,در این عرصه پا گذاشت و نباید شکار اهداف استراتیژیک پاکستان این همسایه نیرنگ باز قرار گرفت.

 

17/7/2015

اختلاف عالیجنابان و بدبختی مردم 

در سفر های اخیر جلالتمآب محترم؟! رییس احرائیه حکومت به اصطلاخ وحدت ملی در ولایات, معلوم شد که جناب شان از وضع موجود ناراض اند و در مورد چگونگی پیشبرد کار ها اختلاف نظر های جدی با با رییس جمهور غنی دارند. از جانبی جناب شان از حامد کرزی رییس جمهور سابق نیز شاکی اند که قصد بر انداختن حکومت وحدت ملی را دارد وکوهی از مشکلات را به حکومت وحدت ملی به میراث گذاشته است.

 اظهارات جلالتماب محترم با واقعیت موجود همخوانی کامل دارد و به همه معلوم است که اساس این حکومت از آغاز نادرست گذاشته شده و ناگزیری های معینی دو تیم رقیب را واداشته است تا در کنار هم در تشکلی بنام حکومت وحدت ملی قرار گیرند.

نمونه چنین حکومت های نا همگون در دیگر کشور ها نیز دیده شده است اما آنان علی الرغم مشکلات معین توانشته اند در مسایل کلی به توافق برسند و منافع ملی را بر منافع حقیر شخضی, حزبی, تنظیمی و سمتی رجهان دهند . متاسفانه دولتمردان ما یا با روحیه قبیلوی به قضایا می نگرند ویا هم با روحیه انحصار طلبی تنظیمی , قومی و منطقوی چنان بجان هم افتیده اند که اصلا منافع بزرگ ملی و زنده گی ملیون ها هموطن افتاده در آتش جنگ از هیچ ارزشی برخوردار نیست و با رسنگین این اختلافات و نا همگونی را مردم بی دفاع ما متحمل می شوند.

درست است که از حاکمیت قبلی انبوهی از مشکلات به میراث رسیده است  درست است که فساد اداری, ناامنی ,فقر کشنده, کشت وقاچاق مواد مخدر,  اعتیاد بیش از سه ملیون هموطن , تسلط مافیای اقتصادی , عمده ترین میراث حاکمیت حامد کرزی بر حکومت به اصطلاح وحدت ملی است. اما این سوال نیز مطرح است که آیا در ایجاد چنین وضع شما عالیجنابان هیچ نقشی نداشته اید؟

آیاشما منحیث وزیران دولت قبلی و یاران شما منحیث تشکیل دهنده گان اداره دولتی هیچگونه مسوولیتی در قبال وضع پدید آمده ندارید؟

زمانیکه شما تصمیم داشتید منحیث کاندیدان ریاست جمهوری رای مردم را بدست آورید و در مقام عالی دولتی تکیه زنید که ماشاءالله تکیه زدید و امروز ازبرکت ائتلاف شما دولت عجیب الخلقه ئی با دو رییس جمهوربوجود آمده, در مورد کمبودی ها ونواقص دستگاه دولتی اطلاعی نداشتید و نمی دانستید که چرخ اداره دولت چگونه می چرخد؟

آیا شما گاهی همفکران تان را که در دستگاه دولت قبلی ایفای وظیفه می کردند وتا سرحد معاون رییس جمهور نقش داشتند از فساد اداری و تسلط مافیای اقتصادی بر حذر داشتید؟ حد اقل خود آن عالیجنابان را توانستید از گزند این امراض دور نگه دارید؟

آیا می توانید منحیث نمونه چهره یی از کارکنان عالی رتبه دولتی را که هم پیمان , همکاسه ویار گرمابه شما بودند معرفی نمائید که در چور و چپاول و فساد دست نداشته باشد؟

فهرست چنین پرسش ها می تواند گسترش یابد اما جواب شما جز سکوت مرگبار ویا هیا هوی بی معنی چیز دیگری نمی تواند باشد.

از برکت اختلاف و غفلت شما دشمنان مردم افغانستان از کران تا کران کشور وحشت می آفرینند , بهترین فرزندان وطن را سر می برند, قریه ها را به آتش می کشند,  شهر ها را تصرف و غارت می کنند, پسنه های امنیتی را متصرف می شوند ودر سفره هموار شده از جانب پاکستان بنام صلح ومذاکره از شما باج می گیرند.

 شما عالیجنابان روسای جمهور واجرائیه لطفا به خود آئید, از بازی های طفلانه دست بردارید,باعث افزایش درد و رنج مردم خود نشوید. به ضجه وناله مادران داغدیده جلریز,بدخشان, فاریاب, خوست ,قندوز وننگرهار گوش فرا دهید.

اگر از خواب غفلت کنونی شما عالیجنابان بیدار نشوید کشور به تباهی کشانیده می شود, دشمن دیرینه مردم افغانستان بنام طالب, داعش یا نام دیگری همه دستاورد های سیزده ساله کنونی را به نابودی می کشاند و کشور را به زندان بزرگ مردمانش مبدل می نماید.

 شما عالیجنابان به خلاقیت و ابتکار مردم میدان دهید تا آنان خود در دفع دشمن چاره اندیشی کنند وبا براه اندازی خیزش های دشمن شکن نوکران زر خرید خارجی را به نابودی بکشانند و وجب وجب خاک وطن را به قبرستان متجاوزین تبدیل نمایند.

شما عالیجنابان اگر قدرت رهبری واذاره کشور را نداریدکه یقینا فاقد این کفایت هستید,بگذارید مردم راه خودرا خود انتخاب کنند و مجبور نباشند شما را از کرسی های تان به زور به پائین بکشانند.

محمدالله وطندوست

   


بالا
 
بازگشت